جستجو در مقالات منتشر شده


۱۳۰ نتیجه برای نوع مقاله:


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

مهمترین عنصر شهری از لحاظ ملی‌بودن، نماد ملی است، بنابراین ضرورت تحلیل تاثیرات زمان بر آن احساس می‌شود. از جمله اهداف مطالعه حاضر می‌توان تاثیر زمان ‌روی بعد ظاهری و معنایی مجموعه یادمان ملی، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر‌ شاخصه‌های کیفی فضا و اثرات آن در شکل‌گیری مجموعه را نام برد. در راستای این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی برای گردآوری مطالب و برای اعتبارسنجی، از روش پیمایشی و ابزار دلفی استفاده شده ‌است. نتایج نشان می‌دهند که به‌طور کلی اثرات زمان بر بعد ظاهری بیشتر با تحولات ساختاری، ظاهری، فرسایشی و زوال و بر بعد معنایی بیشتر با تحولات معنایی، هویتی و تکاملی همراه است. زمان روی شاخصه‌هایی نظیر گوناگونی، خوانایی، نفوذپذیری، غنای بصری و سرزندگی تاثیر غیرمستقیم و بر پایداری و کارآیی تاثیر مستقیم خواهد داشت. نحوه تاثیرگذاری بعد زمان بر انواع مختلف مجموعه یادمان‌های ملی متفاوت است. درباره مجموعه‌هایی که در گذر زمان شکل می‌‌گیرند، زمان باعث خاطره‌انگیزی، ایجاد معنا، ساختار لایه‌ای و مقبولیت می‌شود و در مورد مجموعه‌های از پیش طراحی‌شده، عامل ایجاد الگوهایی با قابلیت دریافت در طول زمان و آموزه‌هایی در خصوص طراحی است.


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

امروز این موضوع به‌طور کامل برای همۀ جوامع روشن است که توسعۀ کسب‌وکار جدید از طریق کارآفرینی، بر رشد و رونق اقتصادی به‌طور مستقیم تأثیر می‌گذارد و آموزش مهارت‏های کارآفرینی برای آغاز و تداوم فعالیت‏های کارآفرینانه امری ضروری به‌نظر می‏رسد. هدف از انجام پژوهش حاضر مرور تحقیقات انجام‌شده در زمینۀ آموزش کارآفرینی ورزشی به‌ویژه به‌صورت عملی در پنج سال اخیر (۲۰۱۸ـ۲۰۲۲) است. در بخش روش تحقیق، جست‌وجو درپایگاه‏های اطلاعاتی و موتورهای جست‌وجوگر ملی و بین‏المللی انجام شد. در این پژوهش، باتوجه به هدف مطالعه، پانزده مقاله موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از مهم‏ترین دلایل شکست کارآفرینان، نداشتن مهارت‏های عملی موردنیاز برای به‌ثمر رساندن فعالیت‏هاست. ازاین‌رو برنامه‏های آموزش کارآفرینی ورزشی در دانشگاه‏ها باید به‌سمت خلاقیت و نوآوری سوق داده شوند و با تلفیق دانش تئوریک و عملی مرتبط با کارآفرینی ورزشی درنهایت از دانشگاه دانش‌محور، به دانشگاه کارآفرین حرکت کنند.
 

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

با مروری بر مطالعات گذشته و بررسی وضعیت موجود شهرها  و نوع اثر فن‌آوری‌های نوین بر شهرهای پیشرفته، می‌توان رد پای تولد نسل جدید از شهرهای هوشمند را در ادبیات علمی و حرفه‌ای جهان مشاهده کرد. پیشرفت فن‌آوری و ظهور امکانات جدید برآمده از آن،‌ منجر به تولد مفاهیم نوینی در مفهوم شهر هوشمند و در نتیجه تغییر فرآیند طراحی و برنامه‌ریزی برای شهر هوشمند شده است. لاکن، به واسطه ارتباط مفهومی و ماهیتی مفهوم شهر هوشمند با ‌فن‌آوری و دستاوردهای آن، می‌توان بیان نمود که مفهوم شهر هوشمند، در طول زمان تغییر کرده و واجد ماهیتی پویا است و هم‌گام شدن با این تغییرات در فرایند شهرسازی ضروری است.
بدین مبنا، نوع و رویکرد به طراحی و برنامه‌ریزی شهر هوشمند در طول زمان دستخوش تغییرات بنیادی شده و شهر هوشمند نوین با رویکردی متفاوت به تبیین هوشمندی در شهر و شهر مشارکتی بدل شده‌است. بدون شک این تعریف جدید از شهر هوشمند، اثرات قابل توجهی در فرم و فرآیند طراحی شهری خواهد داشت. در این نوشتار مفهوم شهر هوشمند از بررسی و ارزیابی مفاهیم متاخر مطرح شده از شهر هوشمند در تعامل با نتایج بدست آمده از ارزیابی طرح‌های شهری برای شهرهای هوشمند،‌ برگرفته شده است. بر این اساس،‌ ضمن شناسایی و بررسی مفاهیم نوین مرتبط و اثرگذار،‌ مفهومی نوین از شهر هوشمند از دو منظر تجربی و مفهومی معرفی و فرآیند د گردیسی محیط‌های شهری به سمت تسری هوشمندی همه‌جانبه ارائه شده است تا راهگشا و مبنای طراحی‌ها و مطالعات برای دگردیسی شهرهای ایران به شهرهای هوشمند باشد.

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

هدف از این مقاله طرح شواهد عینی در خصوص وجود ارتباط بین محیط مصنوع و بهزیستی ذهنی است . بر اساس نتایج این مقاله، بهزیستی ذهنی و محیط مصنوع در هفت زمینه با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند: سفر ، اوقات فراغت ، کار ، روابط اجتماعی ، رفاه مسکونی ، واکنش های احساسی و عاطفی و بالاخره حوزه سلامت.  در این مقاله همچنین با توجه مطالعات علمی انجام شده، راهبردهای ارتقاء بهزیستی ذهنی از طریق اقدامات شهرسازی نیز ارائه شده است. از جمله ، راهبردهای پیشنهادی عبارتند از: بهبود شرایط برای انجام سفرهای توام با فعالیت بدنی (پیاده روی و دوچرخه سواری)؛ افزایش امکانات حمل و نقل عمومی همزمان با محدود کردن استفاده از خودروهای شخصی؛ تسهیل دسترسی به امکانات و خدمات در سطح شهر؛ توسعه وگسترش فناوری های نوین  به منظور ارتقاء کیفیت زندگی برای همه گروه ها و اقشار اجتماعی ؛  کاربست و ترکیب عناصری از طبیعت در مناظر شهری ؛ وجود فضاهای عمومی و شهری  قابل دسترس برای عموم مردم،  ساماندهی ، نظم و نگاهداشت مناسب فضاهای شهری ، وجود پوشش گیاهی، اجرای راه کارهایی برای کاهش آلودگی صوتی همچون گسترش پوشش گیاهی در جداره بزرگراهها و مسیرهای حمل و نقل ؛ زیبا سازی بناها و فضاهای عمومی با توجه به نیازها و ترجیحات ساکنین ؛ تأمین مسکن و وسایط حمل و نقل عمومی برای گروه های آسیب پذیر به منظور کاهش نابرابری های اجتماعی-مکانی در گستره شهر. 

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

تحقیق حاضر در قالب رویکرد اکولوژیک، رابطه منطقه ساحلی با توسعه سازه­های انسانی شهری را تبیین کرده است. منظور از سازه­های انسانی شهری، شهرهای ساحلی، جمعیت شهری ساحلی، شهرهای جهانی و پایتخت ساحلی است. این تحقیق از لحاظ هدف، بنیادی و از حیث ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه­ای و اسنادی استفاده شده است؛ برای تجزیه و تحلیل داده­های پژوهش از استدلال و تجزیه و تحلیل کیفی داده­ها و روش کمّی (همبستگی) استفاده شده است. یافته­ های تحقیق بیانگر آن است که منطقه ساحلی یکی از عوامل در توسعه سازه­های انسانی شهری است. به منظور ارزیابی بهتر نقش مناطق ساحلی در پراکنش و تراکم جمعیت انسانی، رابطه منطقه کم ارتفاع و هموار ساحلی با جمعیت ساحلی در ۱۵۰ کشور دریایی، ارزیابی کمّی گردید. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می­دهد که ضریب همبستگی متغیر توپوگرافی منطقه ساحلی با پراکنش جمعیت انسانی برابر با ۸۱۲/۰ است (۰۵/­۰ ­< ۰۰۰/۰­ ­مقدار احتمال). نتایج نشان می­دهد که رابطه معنی ­داری بین توپوگرافی منطقه ساحلی با میزان پراکنش جمعیت انسانی در ساحل وجود دارد و مناطق هموار ساحلی از جمعیت انسانی بیشتر برخوردار هستند. در ادامه مقاله، فرصت­ها و تهدیدهای استقرار جمعیت در منطقه ساحلی مورد تحلیل قرار گرفته است.

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

اهمیت دریا و نقش آن در اقتصاد و سیاست دنیا غیرقابل انکار و توجه به آن نیز ضروری می‌باشد. تاریخ سیاسی جهان گواهی می‌دهد که کشورهایی که راهبرد دریاگرایی داشته‌اند؛ قدرتمند و توسعه­یافته شده‌اند. کشور ایران به دلیل برخورداری از سواحل طولانی در خلیج فارس و دریای عمان/ اقیانوس هند از موقعیت جغرافیای ممتازی نسبت به سایر همسایگانش برخوردار است. از سویی دیگر متاسفانه مناطق شرق و جنوب شرقی ایران به دلیل انزوای جغرافیایی همواره مورد بی‌توجهی در سیاست‌های کلان ملی قرار گرفته است. بدین منظور یکی از بهترین راهبردهای آمایشی پیشرو برای توسعه و امنیت در این منطقه، اتصال نواحی شرقی به بندر چابهارو سواحل مکران می‌باشد. این پژوهش سعی دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه‌ای به واکاوی نقش سواحل مکران و سیاست راهبردی دریاگرایی ایران بر توسعه محور شرقی بپردازد. بررسی‌های اولیه نشان می‌دهند که در صورت اتخاذ راهبرد دریایی توسط دولت جمهوری اسلامی، ایران شاهد فرآوری مزیت‌های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی و ژئواستراتژیکی آن برای کشور خواهدبود. با تحقق سیاست دریاگرایی، منطقه مکران به‌ عنوان محور ترانزیتی توسعه جنوب شرق مطرح می‌شود. درصورت مغفول ماندن راهبرد دریاگرایی مبتنی بر ظرفیت اقیانوسی جنوب شرق ایران، سایر بازیگران منطقه‌ای اقیانوس هند از این پتانسیل استفاده خواهند کرد. لذا پیشنهاد می‌شود با نگاهی واقع‌بینانه و عملیاتی به سیاست دریاگرایی بیش از پیش توجه شود.

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

از الزامات اساسی هر کشوری در مدیریت بهینه سیاسی فضای ملی، توسعۀ شبکۀ ترابری ملی و بین‌المللی به عنوان یکی از متغیرهای توسعۀ کشور است. ترابری ملی، جابه‌جایی انسان، کالا، پیام و اندیشه در بخش‌های مختلف کشور و همچنین در ارتباط با نظام جهانی است. پرسش اصلی مقاله آن است که وضعیت و جایگاه کشورها در نظام ترابری ملی و بین‌المللی چگونه است و ایران با توجه به جایگاه خود در این نظام چه استراتژی‌هایی باید در پیش بگیرد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه‌ای است. در مباحث آماری از نرم‌افزار EXCEL و برای سنجش برتری کشورها در شبکۀ ترابری ملی از روش ماتریسی و روش رتبه‌بندی تجمعی ساده (SAR) استفاده شد. چهار بخش راه‌آهن، جاده‌ای، دریایی و هوایی در ترابری ملی انتخاب شدند و برای هر یک از چهار بخش ۶ متغیر و مجموعاً ۲۴ متغیر درنظر گرفته شد. همچنین داده‌ها برای ۱۸۰ کشور جهان مورد سنجش و آزمون قرار گرفتند. بر اساس نتایج پژوهش، کشورها در پنج دسته، از برترین تا کشورهای درجه پنج در ترابری ملی قرار می‌گیرند. ایران نیز با قرار گرفتن در دسته سوم (رتبۀ جهانی ۵۳) وضعیت میانه‌ای دارد و در میان کشورهای منطقه، رتبۀ چهارم را به دست آورده است.

دوره ۳، شماره ۹ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

جامعه‌شناسی ورزشی به تبیین و شناخت بهتر پدیدۀ ورزش و کارکرد آن می‌پردازد. پژوهش‌های زیادی در حوزۀ جامعه‌شناسی ورزشی در کشور وجود دارد، اما نگاهی کلی به وضعیت این پژوهش‌ها، یافته‌ها و رویکردهای کلی آن‌ها نیاز است. این مطالعه با هدف مرور نظام‌مند تحقیقات جامعه‌شناسی ورزشی در ایران انجام شده است. روش تحقیق به‌لحاظ ماهیت کیفی، از نظر هدف توسعه‌ای و از جنس مطالعات ثانویه با رویکرد مرور نظام‌مند بوده است. نمونۀ پژوهش شامل مقاله‌های چاپ‌شده در نشریه‌های علمی ـ پژوهشی داخل کشور در بازۀ زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ به تعداد ۱۹ مورد بود که از بانک‌های اطلاعاتNoormags ،Magiran ، SID و Ensani استخراج شده است. نتایج تحقیق نشان داد مطالعات انجام‌شده به دو مقولۀ کلی کارکرد اجتماعی ورزش در ۲۸ زیرمقوله و مشارکت اجتماعی ورزش نیز در ۱۱۹ زیرمقوله پرداخته شده‌اند. زیرمقوله‌هایی مانند نظم اجتماعی، انسجام اجتماعی، پرخاشگری، رفتارهای ناهنجار، رفتارهای اخلاقی، سیاست اجتماعی، اعتماد اجتماعی و هولیگانیسم مورد مشاهده قرار گرفت که همگی را می‌توان ذیل یک مقوله کلی‌تری با نام کارکرد اجتماعی ورزش دسته‌بندی شد. همچنین، زیرمقوله‌های مانند نهادینه کردن ورزش همگانی، مشارکت ورزشی زنان مبنی بر هنجارهای جنسیتی، مشارکت ورزشی جانبازان، مشارکت فعالیت‌های ورزشی زنان و مردان، پیامدهای اجتماعی مشارکت در ورزشی، مشارکت ورزشی سالمندان، در مقولۀ «مشارکت اجتماعی ورزش» دسته‌بندی شده است. مهم‌ترین خلأ پژوهشی مشاهده‌شده در مطالعات حوزۀ جامعه‌شناسی ورزش، مربوط به حوزۀ رفتارهای فرهنگی ازجمله رفتارهای فرهنگی تماشاگران مانند شعارها و فعالیت‌های تماشاگران در اماکن ورزشی است.
 

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۴۰۲ )
چکیده

بیان­ مسئله: مطالعه­ ی جداره محورهای تاریخی موضوع ضروری برای ارزش­گذاری و حفظ هویت فرهنگی انسان­ها در ساختار شهر تلقی می­شود و به نوعی میراث ذهنی و معنایی یک جامعه است. در حالی که اکثر مطالعات بر روی کالبد جداره های شهری تمرکز دارد، پژوهش­های محدودی برای تجزیه و تحلیل جداره محورهای تاریخی بر اساس ابعاد ذهنی و معنا انجام گرفته است و ریشه اصلی شکاف تحقیقاتی در این حوزه تلقی می­شود.
اهداف: هدف اصلی این پژوهش شناسایی شاخص­های موثر در بازطراحی جداره محورهای تاریخی بر اساس ابعاد کالبدی رخداد معنایی و تصویر ذهنی شهروندان تلقی می­شود. همچنین ترکیب کمی-کیفی پژوهش­ها و مطالعات صورت گرفته در این حوزه در جهت اعتبارسنجی شاخص­ها از اهداف دیگر پژوهش است.
روش ها: به منظور رسیدن به هدف از روش مرور سیستماتیک بهره گرفته شده است و مقالات علمی-پژوهشی فارسی و انگلیسی جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده است. بررسی تعامل و ارتباط میان پژوهش­ها انجام شده با استفاده از ابزار مروری دارای جایگاه عمیقی می­باشد. جامعه آماری پژوهش در حدود ۷۳ مقاله است که مبتنی برکلیدواژه­های (تصویرذهنی، معنا، جداره محورهای تاریخی) می­باشد. برخی مقالات در روند غربالگری مبتنی بر چک لیست پریزما از فرآیند پژوهش کنار گذاشته شده است. در نهایت ۵۷ مقاله جامعه آماری نهایی پژوهش را تشکیل داده است. در این راستا از پایگاه­های اطلاعاتی فارسی (ایران داک، سیویلیکا، علم نت، مگیران) و در حوزه مقالات انگلیسی زبان از پایگاه­های (اسکوپوس، الزویر) و موتور جستجوی علمی گوگل اسکالر استفاده شده است.
یافته ها: خروجی مطالعات نشان دهنده آن است که پراکندگی جغرافیایی و ویژگی های زمینه­ای محیط، تاثیر مستقیم بر درک معنای محیطی در جداره های شهری دارد و شاخص­ها از این موضوع نیز تبعیت می­کنند. ساختارهای درونی جامعه، فرهنگ و ابعاد فردی نیز فراوانی بسیاری در ادبیات مروی جهان دارد. همچنین در بعد کمی پژوهش کمبود استفاده از نظریات پایه و ارتباط سازی میان شاخص­ها از ضعف­های اصلی در پژوهش­های انجام شده تلقی می­شود. بر این اساس اجزا و کیفیت­های جداره های شهری و ارتباط میان آن­ها با نظریات پایه از طریق ابزارهای تحلیلی و ماتریس جمع آوری شده است. شاخص­هایی از قبیل حفظ وابستگی­ های فردی و اجتماعی به محیط، درگیری حواس پنچگانه، وجود حجم بر مبنای شکل حاصل از معنای شکل گرفته از اذهان عمومی مردم، نیز بیشترین فراوانی و تاثیرگذاری را بر روی احیای جداره محورهای تاریخی از منظر ابعاد ذهنی و معنایی دارد.
نتیجه گیری: نتایج بیان­گر ارتباط عمیق میان ذهن و ابعاد معنایی در جداره های تاریخی است. محورهای تاریخی به دلیل وجود میراث عمومی و ارزش­های فرهنگی-تاریخی، هویت منحصر به فرد و کاراکترهای مستقل شخصیتی دارند که می­تواند ذهن را برای درک معنای ملموس درونی آن تحریک کند و شاخص­های استنباط شده سبب تزریق معنا در بطن جداره­های تاریخی می­شود. این شاخص ها می­تواند عصب­های ذهنی و شناختی را در جهت ماندگاری تصویر ذهنی تقویت کند.

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده



دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

بیان مساله: دانش بیشتر در زمینه ابعاد موثر بر آسایش حرارتی در فضای باز، می‌تواند به طراحان شهری در اثرگذاری جهت تقویت تجربه مکان های شهری کمک کند. درک چرایی پاسخ های انسانی به محرّک حرارتی نیازمند شناخت دقیق تر عوامل و فرآیند های مؤثر بر آسایش حرارتی است. در این زمینه، علاوه بر تاثیر عوامل عینی، لازم است نسبت به فرایند های ذهنی شناخت صورت گیرد. در دو دهه اخیر پژوهش های متعددی مبتنی بر چارچوب سازگاری حرارتی به ابعاد روانشناختی آسایش حرارتی در فضای باز پرداخته اند. تنوع عوامل روانشناختی مؤثر و گستردگی اطلاعات پژوهش های نمونه موردی نیازمند مرور جامع در جهت استنباط نظری و تبدیل آنها به مفهوم سازی هایی ساختار‌یافته تر است. از طرفی، مرور پژوهش ها در زمینه ابعاد روانشناختی تجربه حرارتی در فضای باز نشان دهنده ارتباط ضعیف با نظریه های پایه روانشناسی محیطی در زمینه مربوطه است.
هدف: هدف این مطالعه مرور جامع یافته های پژوهشی در زمینه ابعاد روانشناختی مؤثر بر آسایش حرارتی متأثر از تجربه مکان های شهری و ایجاد پیوند میان شواهد در حوزه تأثیرات روانشناختی آسایش حرارتی در فضای باز و مفاهیم نظری روانشناسی محیطی بوده است.
روش:  چارچوب مفهومی پیشنهادی ساختاری متشکل از پارامتر های تجربه حرارتی لحظه ای و عوامل موثر بر آن ارائه می دهد و هدایت کننده و سازمان دهنده این مطالعه مروری است. جستجوی مقالات بر اساس کلمات کلیدی مستخرج از مبانی نظری انجام شد. و نهایتاً ۲۸ مقاله به صورت تفصیلی مرور گردید و یافته های پژوهشی استخراج شده در قالب بخش بندی موضوعی مدل مفهومی شامل تجربه بلند مدت، تجربه کوتاه مدت، محیط های ترمیم کننده و تعامل فرد- محیط حرارتی تقسیم بندی شد.
یافته ها و نتیجه گیری: یافته های پژوهشی در قالب جداول، به تفکیک زیر بخش های مفهومی، در تطبیق با مفاهیم نظری قرار گرفته و بر اساس مقایسه با مفاهیم نظری مرتبط مورد بحث قرار گرفتند.
مرور پژوهش ها نشان دهنده تأثیر عوامل شناختی حاصل از تجربه بلند مدت (پیوند میان شرایط حرارتی و مشخصات فضایی-مکانی در حافظه، ترجیحات و نگرش ها در ارتباط با تجربه حرارتی در فضا های شهری، و حسّ مکان، به عنوان نگرش فرد معطوف به مکان)، تجربه کوتاه مدت (تأثیر محیط حرارتی تجربه شده در کوتاه مدت و مدت زمان حضور در معرض محیط باز، تأثیرپذیری های احساسی کوتاه مدت و خستگی ذهنی)، محیط های ترمیم کننده (ویژگی‌های ترمیم‌کننده فیزیکی و عملکردی و محبوبیت مکان نزد فرد) و تعامل موقعیتی فرد-محیط حرارتی (تناسب با نیاز ها/اهداف و انتظارات و امکان کنترل) بر آسایش حرارتی در فضای باز  است. همچنین، حاصل پژوهش نشان می دهد مفاهیم نظری روانشناسی محیطی در حوزه شناختی می توانند به انسجام بخشی مفاهیم، توضیح مشاهدات و هدایت مطالعات پژوهشی پیش‌رو در زمینه تأثیرات روانشناختی بر آسایش حرارتی کمک کنند.  

دوره ۵، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده



دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

این مطالعه مروری بر مگس ­های زیر خانواده Tachininae در دامنه­های شمالی رشته کوه­ البرز و شمال غرب ایران از سال ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ می­ باشد. در مجموع ۲۳ جنس و ۳۷ گونه از زیرخانواده Tachininae بررسی شد که از میان آنها، سه جنس و ۱۱ گونه رکورد جدید برای فون ایران می­باشند. نمونه­های مورد بررسی، پراکنش و میزبان­های گزارش شده آنها ارایه شد. کلیدهای شناسایی ۲۳ جنس و ۳۷ گونه موجود در مناطق مورد مطالعه نیز تهیه شد.

دوره ۶، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده



دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده



دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده



دوره ۷، شماره ۱ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده



دوره ۷، شماره ۱ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده



دوره ۷، شماره ۱ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده



دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

آمار و اطلاعات جایگاه ویژه‌ای در شفافیت حکمرانی آب دارد. از طرف دیگر، شاهد بودن تناقضات در آمار و اطلاعات منابع آب، یکسان نبودن قرائت‌ها و روایت‌ها درمورد دارایی‌های آبی، به‌روز نبودن تجهیزات سخت‌افزاری و تا اندازه‌ای نرم‌افزازی در تهیه و ارائۀ اطلاعات منابع آب در مقایسه با پیشرفت‌های جهانی، بازنگری جدی در سامانه‌های داده‌برداری و داده‌پردازی منابع آب را الزام‌آور می‌سازد. در این راستا، روش‌های هوش مصنوعی، حسگرها و فناوری‌های سنجش از دور، در حسابداری دقیق منابع آب موردتوجه هستند. این مقاله مروری نظام‌مند از حدود صد مقالۀ بین‌المللی است که آخرین یافته‌های مرتبط با تجهیزات نرم‌افزاری و سخت‌افزاری پایش مؤلفه‌های چرخۀ هیدرولوژیکی را ارائه میدهد. این مؤلفه‌ها شامل بارندگی، عمق آب/ سطح آب/سرعت و دبی جریان رودخانه‌ها و پایش تراز سطح آب‌های زیرزمینی است. در هر مورد ضمن ارائۀ سرلیستی از مهم‌ترین فناوری‌ها، وضعیت کاربرد این فناوری‌ها در پایش منابع آب‌های سطحی و زیرزمینی کشور، ارزیابی شد. بررسی‌های انجام‌شده وضعیت نامطلوب کاربرد فناوری‌های نوین نرم‌افزاری و سخت‌افزاری در پایش مؤلفه‌های چرخۀ هیدرولوژیکی در کشور را اثبات می‌کند. برای نمونه، از مجموع ۲۶ فناوری سخت‌افزاری و نرم‌افزاری شناخته‌شده مرتبط با برداشت‌های جریان‌های سطحی، تنها دو فناوری به‌طور گسترده در کشور استفاده‌ شده؛ چهار فناوری به مرز دانش و تولید گسترده توسط شرکت‌های دانش‌بنیان داخلی رسیده و همچنان رسیدن به مرز دانش یازده فناوری در کشور رخ نداده است. طی این مقاله پیشنهادهایی جهت ترسیم مسیر توسعۀ فناوری‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری نوین جهت برداشت داده‌های چرخه‌های آبی و تحول در نوسازی زیرساخت‌های داده‌برداری و داده‌پردازی منابع آب کشور، ارائه شد.

صفحه ۱ از ۷    
اولین
قبلی
۱