جستجو در مقالات منتشر شده
۵ نتیجه برای اعرابی
دوره ۱۰، شماره ۲۰ - ( ویژه نامه پیاپی ۴۶- ۱۳۸۵ )
چکیده
در فرایند برنامهریزی استراتژیک ، زمان و عدم قطعیت، نقش مهمی ایفا میکنند [۱، صص ۳۶۱-۳۸۴]. تغییرات غیرقابل پیشبینی در محیط، بسیاری از صنایع را زمینگیر ساخته و یا از صحنه رقابت حذف کرده است و پیشبینیها در مورد آینده را با شکست روبهرو ساخته است. سازمانها بهطور غیرقابل پیشبینی با تکنولوژیهای جدید، محصولات جدید و بازارهای جدید روبهرو میباشند و استراتژیهای تدوین شده، پاسخگوی نیاز آنها در چنین محیط پویا و متغیری نیست. این فشارها در آینده افزایش نیز خواهد یافت، زیرا که تغییرات تکنولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی همچنان رو به گسترش است.
بدیهی است که آینده قابل پیشبینی نیست. اما نکته قابل توجه این است که سازمانها میتوانند خود را برای مقابله با آن آماده کنند و این آمادگی سبب ایجاد مزیت رقابتی برای آنها میشود. هر چه عدم قطعیتها تشدید شود، مزیت رقابتی سازمانهایی که استراتژیهای پایدار و مقاوم را در برابر تغییرات تدوین کردهاند، نیز افزایش مییابد. هدف این مقاله معرفی روشی است که به سازمانها قابلیت تدوین استراتژیهای استوار در شرایط عدم قطعیت را میبخشد و آنها را در جهت مصون کردن استراتژیهای خود در برابر تغییرات محیطی هدایت میکند.
روش معرفی شده در این مقاله، از این جهت که روش عمومی تدوین استراتژی را با دو ابزار مقابله با عدم قطعیت، یعنی برنامهریزی سناریو و سیستم استنتاج فازی ترکیب میکند، از تازگی و نوآوری برخوردار ساخته است. این روش با استفاده از عوامل غیرقطعی در محیط، اقدام به طراحی سناریوهای محتمل پیش روی سازمان کرده و با استفاده از اطلاعات فازی بیان شده بهوسیله خبرگان در سیستم استنتاج فازی اقدام به انتخاب استوارترین استراتژی سازمان در مواجهه با سناریوهای طراحی شده میپردازد.
این روش به مدیران و برنامهریزان استراتژیک سازمانها، کمک میکند تا بتوانند با ارزیابی محیط آینده خویش، به بینش درستی در تدوین استراتژیهای سازمان دست یابند و مزیت رقابتی سازمان را در محیط آشفته و متغیر آینده حفظ کنند.
این روش به مدیران و برنامهریزان استراتژیک سازمانها، کمک میکند تا بتوانند با ارزیابی محیط آینده خویش به بینش درستی در تدوین استراتژیهای سازمان دست پیدا کنند و مزیت رقابتی سازمان را در محیط آشفته و متغیر آینده حفظ کنند.
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( شماره ۳ پیاپی ۶۸- ۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: هدف از تحقیق حاضر، دریافت بررسی رابطه هماهنگی گونههای پذیرش استراتژیهای تغییر سازمانی(گونههای ساختار، تکنولوژی، فرهنگ، نیروی انسانی، اهداف) بر افزایش عملکرد است.
روش: جامعه پژوهشی حاضر شامل شرکتهای هواپیمایی خارجی فعال در ایران است و کل شرکتهای مذکور در طول سالهای ۷۹-۱۳۸۴ به عنوان نمونههای تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند.
در اجرای این تحقیق از روش ترکیبی با رویکرد کیفی و کمی استفاده شد.روش کیفی استفاده شده در این تحقیق، مطالعه موردی بود و به منظور اجرای آن از مشاهده، مصاحبه و بررسی متون برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. روش کمی مورد استفاده در این تحقیق، میدانی و همبستگی بود. به منظور جمعآوری اطلاعات در این روش از دو پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد.
یافتهها: با استفاده از روش کیفی و روش کمی مشخص شد که به موازات افزایش عملکرد شرکتهای هواپیمایی، گونههای استراتژیهای تغییر سازمانی تغییر پیدا میکنند. در ضمن با افزایش میزان هماهنگی گونههای استراتژیهای تغییر سازمانی، میزان عملکرد (کارایی و اثربخشی) آنها نیز بالا میرود.
نتیجهگیری: سازمانهای درون یک صنعت میتوانند به گروههای عملکردی مختلف تقسیم شوند ( به عنوان نمونه عملکرد بالا، عملکرد متوسط، عملکرد پایین).
افزایش عملکرد از طریق هماهنگ سازی گونههای استراتژیهای تغییر به دو طریق انجام پذیر است: الف-افزایش عملکرد بین گروهی: به موازات افزایش هماهنگی بین گونههای استراتژیهای تغییر، سازمانها میتوانند صرف نظر از این که در چه گروهی هستند (عملکرد بالا ،عملکرد متوسط،عملکرد پایین)، به صورت فزاینده عملکرد خود را افزایش دهند؛ ب- افزایش عملکرد درون گروهی: به موازات افزایش هماهنگی بین گونههای استراتژیهای تغییر یک سازمان درون یک گروه خاص ( بهعنوان نمونه ،گروه سازمانهای با عملکرد پایین) میتوان انتظار افزایش عملکرد آن سازمان خاص را درون گروه خود داشت.
امین حق بین، غلامحسین لیاقت، امیرمسعود اعرابی، محمدحسین پل،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
استفاده از ذرات نانو در ساختارهای کامپوزیت پلیمری تقویتشده با الیاف، روشی است برای طراحی و ساخت کامپوزیتهای چندمقیاسی با خواص مکانیکی و سازهای ارتقا یافته. در این پژوهش، لایهنشانی الکتروفورتیک جهت ایجاد سطحی یکنواخت از نانولولههای کربن در سطح مشترک الیاف شیشه و پلیمر استفاده شده است. نخست عوامل موثر در این فرآیند نظیر غلظت محلول، مدت فرآیند و شدت میدان، بر کیفیت و کمیت لایه ایجاد شده، بصورت تجربی مطالعه شده است. پس از شناسایی حالت بهینه، نمونههای بافت شیشه تقویتشده برای ساخت نانوکامپوزیت شیشه-اپوکسی استفاده شده و جهت تعیین خواص برشی بینلایهای آنها، مورد آزمایش استحکام تیر کوتاه و فرورفتگی شبه استاتیکی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان دهنده تاثیر چشمگیر استفاده هدفمند از نانولولههای کربن در تقویت فیزیکی و شیمیایی سطح مشترک کامپوزیتها جهت بهبود عملکرد مکانیکی آنهاست. استحکام برشی در نمونههای تقویتشده ۴۲% نسبت به نمونه مرجع ارتقا یافت و در فرورفتگی شبه استاتیکی، نانوکامپوزیتها بیش از ۱۰% مستحکمتر شدند. در ایجاد لایه نانولولههای کربن بر سطح الیاف شیشه، لزوما استفاده از شدت میدان قویتر و غلظت بالاتر محلول موجب بهبود کیفیت لایهنشانی نخواهدشد. شدت میدان در غلظتهای بالای نانوذرات به دلیل خروج از شرایط تعادل محدود شده و بهترین نتایج در فرآیندهای نه چندان طولانی، با چگالی شدت جریان بین ۰,۵ تا ۱ میلی آمپر بر سانتی متر مربع به دست آمد. تاثیر افزایش شدت میدان الکتریکی بر جرم نشست در حدود ۸.۵ برابر مشاهده شد درحالیکه این فاکتور برای افزایش غلظت ۵.۵ برابر بود.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
نشاسته مهمترین کربوهیدرات ذخیرهای گیاهان است که به عنوان ماده اولیه در صنایع مختلف بویژه صنایع غذایی کاربردهای فراوانی دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی خواص عملکردی وفیزیکوشیمیای نشاستههای استخراج شده از کینوا تیتیکاکا و گندم پیشگام بود. بدین منظور درصد آمیلوز، پراکنش اشعه X ، میزان تورم، حلالیت، جذب آب، ویژگیهای حرارتی، خصوصیات خمیری شدن و بافت ژل نشاستههای استخراج شده از گندم و کینوا بررسی شد. نتایج تصاویر میکروسکوپ الکترونی سایز گرانول های نشاسته گندم و کینوا را به ترتیب۱۰-۸ میکرومتر و ۵-۲ میکرومتر نشان داد. طبق نتایج به دست آمده، درصد آمیلوز نشاسته کینوا(۸۳/۰±۱۹/۹) از نشاسته گندم(۶۶/۰±۵۷/۱۹) کمتر و درصد بلورینگی آن بیشتر بود. میزان جذب آب در نشاسته کینوا به طور معنا داری ( ۰/۰۵>p) بیشتر از گندم بدست آمد. همچنین پارامترهای بررسی شده در اندازهگیری ویژگیهای حرارتی نشاسته کینوا با اختلاف معنی داری بیشتر از نشاسته گندم ارزیابی شد. بررسی خصوصیات خمیری شدن نشان داد که دمای خمیری شدن نشاسته کینوا از گندم بیشتر و بیشینه ویسکوزیته، ویسکوزیته نهایی، بازگشت و شکست از گندم کمتر بود (۰۵/۰ >p). ویژگیهای بافت ژل نشاسته کینوا به طور معناداری(۰۵/۰ >p) سفتی، صمغیت و فنریت را کمتر از گندم نشان داد. بنابراین میتوان گفت خواص منحصر به فرد نشاسته کینوا استفاده از آن را در فرآوردههای نانوایی مختلف و فرآوردههایی که در تولید آنها نیروی مکانیکی زیادی استفاده میشود و همچنین غذاهای منجمد امکان پذیر میسازد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۴ - ( خرداد ۱۴۰۱ )
چکیده
ارزن دم روباهی حاوی مواد مغذی مانند نشاسته، پروتئین، ویتامین ها و مواد معدنی است. هدف از این مطالعه بررسی خواص فیزیکوشیمیایی آرد گندم تصفیه جایگزین شده با نسبت های مختلف آرد ارزن دم روباهی از ۱۰ تا ۳۰ درصد بود. نمونههای آرد مخلوط از نظر ترکیبات تقریبی، رنگ، فالینگ نامبر، محتوای گلوتن مرطوب و خشک، محتوای نشاسته آسیبدیده و ویژگیهای آلوئوکانسیستوگراف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ضرایب همبستگی بین پارامترهای تحلیلی آرد و مشخصات آلوئوکانسیستوگراف به دست آمد. محتوای فیبر خام، چربی، پروتئین و خاکستر با افزایش مقدار آرد ارزن دم روباهی به طور معنیداری افزایش یافت. تفاوت معنی داری در مقدار b* بین نمونه های آرد مشاهده نشد. با افزودن آرد ارزن دم روباهی، فالینگ نامبر، محتوای نشاسته آسیب دیده، محتوای گلوتن مرطوب و خشک به طور قابل توجهی کاهش یافت. آزمون کانسیستوگراف نشان داد که افزودن آرد ارزن دم روباهی باعث کاهش ظرفیت جذب آب، حداکثر فشار و تحمل خمیر می شود، اما افت فشار در ۲۵۰ ثانیه و ۴۵۰ ثانیه بیشتر شد. تست آلوئوگراف نشان داد که با افزودن آرد ارزن دم روباهی، کشش خمیر و انرژی مورد نیاز برای انبساط خمیر کاهش یافت، اما در آرد مخلوط ۳۰درصد مقاومت به کشش خمیر افزایش یافت. نتایج خواص رئولوژیکی توسط کانسیستوآلوئوگراف نشان داد که آرد ارزن دم روباهی بر رفتار رئولوژیکی آرد گندم تصفیه تأثیر می گذارد.