جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای انصاریان


دوره ۷، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۳۲)- ۱۳۹۵ )
چکیده

در پژوهش پیش­رو، سه حرف اضافۀ مکانی wæl، tɑ و ærɑ از گویش کردی گورانی را ازدیدگاه معناشناسی شناختی بررسی می‌کنیم. یکی از تازه­ترین الگوهای مطرح‌شده در بررسی معنایی حروف اضافه، الگوی چندمعنایی سامان­مند (تایلر و ایوانز، ۲۰۰۱، ۲۰۰۳؛ ایوانز و تایلر، a۲۰۰۴، b۲۰۰۴؛ ایوانز، ۲۰۰۴، ۲۰۰۵، ۲۰۰۶) است که معیارهای کاربردی و روشنی را برای شناسایی معنا­های مجزا و معنای اولیۀ حروف اضافه پیشنهاد می­دهد. هدف ما این است که با بهره­گیری از این الگو، سه حرف اضافۀ نام‌برده را واکاوی معنایی کنیم و پس از شناسایی معناهای مجزا و معنای اولیۀ هریک از آن‌ها، شبکۀ معنایی آن را رسم نماییم. یافته­های پژوهش نشان می‌دهند که معنای اولیۀ wæl «همراهی» است و در شبکۀ معنایی آن نه معنای مجزا و دو خوشۀ معنایی وجود دارد، معنای اولیۀ tɑ «پایان» است و در شبکۀ معنایی آن چهار معنای مجزا دیده می­شود و معنای اولیۀ ærɑ «برای و به‌خاطر» است و شبکۀ معنایی آن دارای چهار معنای مجزا و یک خوشۀ معنایی است.

دوره ۱۱، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده

هدف از پژوهش پیش­‌رو آن است که ضمن معرفی مفهوم طرح­واره‌های مرتبۀ دوم در نظریۀ ساخت­واژۀ ساختی (Booij, ۲۰۱۰, ۲۰۱۸) از آن در تحلیل چند ساختار ساخت­واژی زبان فارسی استفاده شود و نحوۀ شکل‌گیری این ساختارها را تبیین کند. طرح­وارۀ مرتبۀ دوم را مجموعه‌ای از دو یا چند طرح­واره دانسته‌اند که میان آن­ها رابطۀ جانشینی برقرار است که در این پژوهش به‌منزلۀ ابزاری برای تحلیل سه ساختاری که بیشتر در حوزه‌های مربوط به رشته‌ها، گرایش‌ها و فناوری‌های علمی کاربرد دارند، استفاده می­شوند. این ساختارها عبارت­اند از: ۱. اسم‌های دارای ساختار [اسم ـ شناسی ـ ی] و صفت‌های نسبی متناظر با آن­ها؛ ۲. اسم‌های دارای ساختار [اسم ـ نگار ـ ی] و صفت‌های نسبی متناظر با آن­ها و ۳. اسم‌های دارای ساختار [اسم ـ کاوی ـ ی] و صفت‌های نسبی متناظر با آن­ها. یافته‌های پژوهش بیانگر آن است که مفهوم طرح­وارۀ مرتبۀ دوم ابزار مناسب و کارآمدی برای تحلیل این ساختارها بوده است و رویکرد ساخت‌بنیاد خلاف رویکرد اشتقاقی ـ که توانایی تبیین اینچنین ساختارهایی را ندارد ـ به­خوبی می‌تواند چگونگی شکل‌گیری این ساختارها را برای ما تبیین کند.
 
 

دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده یکی از مهمترین نتایج فرایند بودادن افزایش فعالیت ضد­اکسایشی است که اساساً به دلیل تشکیل محصولات واکنش مایلارد اتفاق می­افتد. در این پژوهش بودادن دو رقم پسته اهلی (واریته احمد آقائی) و پسته وحشی (واریته P.mutica) با دو روش آون و مایکروویو انجام گرفت. پس از روغن گیری از دانه های پسته خام و بوداده، کنجاله حاصل عصاره گیری و میزان ترکیبات فنولیک عصاره و میزان به دام انداختن رادیکال­های آزاد با سامانه DPPH اندازه گیری شد. محتوای ترکیبات فنولی کنجاله پسته­ها بین ۷۹۷ تا ۹۱۵ میلی گرم بر حسب گالیک اسید در کیلوگرم روغن به دست آمد. با مقایسه میزان ترکیبات فنولیک نمونه ها قبل و بعد از فرایند بودادن مشاهده شد که این فرایند می­تواند باعث افزایش میزان ترکیبات فنولیک و افزایش خواص آنتی اکسیدانی عصاره پسته شود. عصاره ­های حاصل به روغن سویای بدون ضد­اکساینده اضافه شدند. سپس نمونه­های روغن سویا حاوی عصاره های پسته به عنوان ضد­اکساینده طبیعی، BHT به عنوان ضد­اکساینده سنتزی و یک نمونه روغن بدون ضد­اکساینده به عنوان شاهد به منظور بررسی پایداری اکسیداتیو به مدت ۳۰ روز در دمای  ۶۰ در آون نگهداری و در روزهای ۰، ۱۵ و ۳۰  از روغن ها نمونه برداری شد. نتایج معنی دار اعداد پراکسید و تیوباربیتوریک اسید روغن­های سویا حاوی عصاره پسته های خام و بوداده اهلی و وحشی در طی مدت زمان نگهداری نشان داد عصاره حاصل از کنجاله پسته می­تواند به عنوان یک ضد­اکساینده طبیعی مناسب جهت جلوگیری از اکسیداسیون روغن ها مورد استفاده قرار گیرد.

دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
این مطالعه با هدف بهینه­سازی فرایند استخراج ترکیبات با ارزش زیست فعال از برگ گیاه شاتوت با استفاده از طرح باکس- بنکن انجام شد. در این راستا، اثرات متغیرهای مستقل فرایند استخراج توسط حلال متلاطم شامل دما (۴۵-۲۵ درجه سلسیوس)، شدت دور (۳۰۰-۱۰۰ دور در دقیقه) و زمان استخراج (۶-۲ ساعت) بر عملکرد کمی استخراج ارزیابی شد. در این مطالعه، شرایط بهینه با هدف به حداکثر رساندن بازده استخراج ترکیبات زیست فعال شامل دما معادل ۳۸ درجه سلسیوس ، شدت دور معادل ۲۳۵ دور در دقیقه و ۵ ساعت زمان استخراج بود. تحت این شرایط، مقدار عملکرد کمی استخراج معادل ۰۵/۲۰ درصد به­دست آمد. نتایج نشان داد که مدل به­دست آمده به­خوبی رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته را بیان می­کند و برای تخمین عملکرد کمی استخراج با استفاده از هرگونه ترکیب مقادیر متغیرهای مستقل نیز مناسب می­باشد. فعالیت ضد اکسایشی عصاره به­دست آمده تحت شرایط بهینه به دو روش دی ‌فنیل پیکریل هیدرازیل (DPPH) و هیدروژن پراکسید (H۲O۲) تعیین گردید. محتوای فنولی کل به­روش فولین- سیوکالتیو مورد ارزیابی قرار گرفت. محتوای فنولی کل و هم­چنین فعالیت ضد اکسایشی اندازه گیری شده به دو روش DPPH و H۲O۲ به ترتیب ۱۵/۰± ۱۲/۳۸ میلی­گرم معادل گالیک اسید بر گرم عصاره، ۱۲/۰± ۵۴/۶۶ و ۱۶/۰± ۸۷/۴ درصد به­دست آمد. در نهایت نتایج به‌دست‌آمده با نتایج حاصل از استخراج ترکیبات با ارزش زیست فعال به­روش سوکسله مقایسه گردید. نتایج بیانگر آن است که با استفاده از روش استخراج توسط حلال متلاطم امکان دستیابی به عملکرد کمی بالاتر و فعالیت ضد اکسایشی بیشتر در مدت‌زمان استخراج کوتاه‌تر وجود دارد.
ایمان انصاریان، محمدحسین شاعری، محمود ابراهیمی،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده

تیتانیم خالص تجاری (CP) بدلیل زیست‌سازگاری عالی، کاربرد‌های زیادی در بایومواد و نیز ایمپلنت‌ها دارد. مهم‌ترین نقطه ضعف تیتانیم خالص تجاری استحکام پایین‌ آن در مقایسه با دیگر آلیاژهای تیتانیم می‌باشد. یکی از روش‌هایی که به‌وسیله آن می‌توان استحکام تیتانیم را به مقدار قابل توجهی افزایش داد روش‌های تغییر شکل پلاستیک شدید از قبیل فرآیند‌ فورج چند‌گانه (MDF) می‌باشند. لذا هدف پژوهش حاضر، بهبود استحکام تیتانیم CP از طریق ریزدانه‌سازی آن به‌وسیله فرآیند‌MDF است. بدین منظور قطعات تیتانیم CP پس از ۱ ساعت فرآیند آنیل در دمای ۸۰۰°C، تا ۶ پاس تحت فرآیند MDF در دمای محیط قرار گرفتند. بررسی‌های ریزساختاری بوسیله میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به EBSD انجام گرفت. خواص مکانیکی نیز توسط آزمون‌های میکروسختی و کشش مطالعه شد. همچنین شبیه-سازی اجزای محدود با استفاده از نرم افزار آباکوس جهت پیش‌بینی توزیع کرنش فرآیند MDF انجام گرفت. نتایج بررسی‌ ریزساختار نشان داد که میانگین اندازه دانه پس از اعمال فرآیند MDF کاهش قابل توجهی می‌یابد و افزایش پاس‌های MDF باعث افزایش ریزدانه‌سازی حین فرآیند MDF می‌گردد. پس از ۶ پاس فرآیند MDF میانگین اندازه دانه از ۴۵ میکرون به ۳۹۰ نانومتر کاهش می‌یابد. نتایج خواص مکانیکی نشان داد که استحکام و سختی نمونه‌ها با انجام فرآیند MDF و افزایش تعداد پاس‌های آن افزایش می‌یابند. سختی و استحکام تیتانیم CP پس از ۶ پاس MDF حدود ۲ برابر مقادیر متناظر آنها در نمونه آنیل شده بدست می‌آید. همچنین نتایج توزیع کرنش حاصل از شبیه‌سازی و توزیع میکروسختی نمونه‌های MDF شده نیز مطابقت خوبی نشان می‌دهند.
زیبا زارعی، محمد تلافی نوغانی، محمد حسین شاعری، ایمان انصاریان،
دوره ۱۹، شماره ۸ - ( مرداد ۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش آلیاژ برنج Cu-۳۰Zn به‌وسیله فرآیند فورج چندگانه (MDF) تا ۶ پاس در دمای محیط تغییر شکل پلاستیک شدید یافت. پس از تولید نمونه‌ها ریزساختار، خواص مکانیکی و الکتریکی بررسی شد. خواص مکانیکی نمونه‌‎ها پس از هر مرحله فرآیند MDF با استفاده از آزمون‌های سختی و پانچ برشی و کشش در دمای محیط اندازه‌گیری شد. همچنین خواص الکتریکی نمونه‌ها به‌روش جریان گردابی اندازه‌گیری شد. نتایج حاصل از بررسی ریزساختار نمونه‌ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی همراه با آنالیز EBSD نشان داد که پس از ۶ پاس فرآیند MDF، اندازه دانه نمونه اولیه آنیل‌شده از حدود ۲۳۰میکرون به کمتر از یک‌میکرون کاهش یافت. به‌علاوه کاهش اندازه دانه همراه با فرآیند لغزش، شکل‌گیری دوقلویی‌ها و باندهای برشی در جهت مشخص بود. طبق نتایج به‌دست‌آمده بعد از ۶ پاس MDF، خواص مکانیکی بهبود قابل ‌توجهی داشت. فرآیند MDF منجر به افزایش ۲۱۲درصدی در سختی، افزایش به‌ترتیب ۱۰۵ و ۷۳درصدی در استحکام‌های تسلیم و نهایی برشی و افزایش به‌ترتیب ۲۹۸ و ۱۹۰ درصدی استحکام‌های تسلیم و نهایی کششی شد. نتایج بررسی هدایت الکتریکی نشان داد در اثر فرآیند MDF، هدایت الکتریکی آلیاژ Cu-۳۰Z، به مقدار اندکی کاهش یافت. لذا با مقایسه نتایج خواص مکانیکی و الکتریکی می‌توان گفت در فرآیند MDF می‌توان به آلیاژی با استحکام بسیار بالا بدون کاهش قابل توجه در هدایت الکتریکی دست یافت.

ایمان انصاریان، محمدحسین شاعری،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( اسفند ۱۳۹۸ )
چکیده

تیتانیم خالص تجاری (CP) به‌دلیل زیست‌سازگاری عالی کاربردهای زیادی در بایومواد و ایمپلنت‌ها دارد. علی‌رغم اهمیت بالای خواص سطحی در کاربردهای زیستی، تحقیقات بسیار کمی درباره بهبود خواص سطحی تیتانیم CP از طریق بهبود ساختار انجام شده است. لذا هدف پژوهش حاضر بهبود خواص خوردگی و سایشی تیتانیم CP از طریق کاهش اندازه دانه به‌وسیله فرآیند فورج چندگانه (MDF) است. بدین منظور نمونه‌های تیتانیم CP آنیل‌شده تا ۶ پاس تحت فرآیند MDF در دمای محیط و °C۲۲۰ قرار گرفتند. برای بررسی خواص خوردگی نمونه‌ها، آزمون پلاریزاسیون تافل در محلول شبیه‌سازی شده بدن انسان (SBF) انجام گرفت. خواص تریبولوژی نیز توسط آزمون پین روی دیسک در سرعت لغزشی و تنش اعمالی به ترتیب (m/s)۰/۲ و MPa۱ بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی ریزساختار نمونه‌ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به EBSD نشان داد که پس از ۶ پاس فرآیند MDF ساختار فوق ریزدانه در تیتانیم CP تشکیل شد. نتایج بررسی آزمون پلاریزاسیون تافل نشان داد که در اثر اعمال فرآیند MDF و افزایش پاس‌های آن صرف نظر از دمای فرآیند، مقاومت به خوردگی نمونه‌ها افزایش یافت. همچنین نمونه‌های MDFشده در دمای °C۲۲۰، مقاومت به خوردگی بیشتری در مقایسه با نمونه‌های MDFشده در دمای محیط نشان دادند. مقاومت به سایش تیتانیم CP نیز در اثر کاهش اندازه دانه افزایش یافت. همچنین نتایج حاصل از بررسی مورفولوژی سطوح سایش با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی با گسیل میدانی، به طور عمده مکانیزم‌های سایش خراشان و ورقه‌ای شدن را نشان داد.


صفحه ۱ از ۱