جستجو در مقالات منتشر شده


۱۴ نتیجه برای باقی


دوره ۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

در این مطالعه، توان میکروارگانیسم های تولید کننده بیوسورفکتانت بررسی شد. نمونه ها از چاههای نفت بی بی ،سیری ، پایدار و ایلام جمع آوری شدند و به پژوهشکده بیوتکنولوزی سازمان پژوهشهای علمی و صنعتی ایران انتقال یافت ۴۵ سویه جدا سازی و ازمیان سویه های جدا شده بهترین سویه انتخاب وتوان تولید با استفاده از شرایط مختلف محیط کشت بررسی شد که بدین منظور از محیط نمکهای معدنی ۳M حاوی گلوکز، ملاس و Lindhard استفاده گردید در این آزمایش ها عوامل مختلف با روش تاگوچی مورد بررسی قرار گرفتند. بهترین شرایط حاصله جهت تولید محصول رامنولیپید با محیط حاویLindhard در شرایط آزمایشگاهی به میزان ۸/۸ گرم در لیتر رامنولیپید و توانائی امولسیفیکاسیون نفت خام ۸۸ درصد و میزان وزن خشک سلولی ۲/۲ گرم در لیتر می باشد، لذا از محیط مورد نظر جهت تولید در فرمانتور استفاده شدو در این حالت پارامترهای دور همزن ، نسبتC/N و میزان هوادهی بهینه شد و بیشترین میزان تولید رامنولیپید ۲/۱۴ گرم در لیتر با درصد توانائی امولسیفیکاسیون نفت خام ۲/۹۸ و وزن خشک سلولی ۴/۳ گرم در لیتر حاصل گردید . سپس تاثیر بیوسورفکتانت بر افزایش برداشت در ستون ماسه سنگ(Sand Pack) و مغزه (Core Holder)گرفته شده از چاههای نفت مورد بررسی قرار گرفت و بیشترین میزان نفت بازیافت شده در ماسه سنگ زمانی که این سیستم اشباع از نفت خام می باشد برابر ۶/۲۳ درصد و بیشترین میزان نفت بازیافت شده در مغزه زمانی که این سیستم اشباع از نفت خام می باشد برابر ۴۲ درصد حاصل گردید.

دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده

هدف: در این تحقیق روش Real Time RT-PCRبا استفاده از رنگ سایبرگرین به‌منظور سنجش کمی ویروس نقص سیستم ایمنی انسانی نوع یک (HIV-۱) راه‌اندازی شد. مواد و روش‌ها: ایـن آزمایش بر اســاس تــکثیر ناحیه ژن pol ویروس بوده و از دستگاه ترموسایکلرABI ۷۵۰۰ استفاده شد. ۲۶ بیمار مبتلا به HIV-۱ با این روش مطالعه شدند و سپس نتایج با آزمون تجارتی استاندارد کوباس آمپلی کور مونیتور تست (COBAS Amplicor HIV-۱ Monitor Test)مقایسه شد. نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که این روش قادر به اندازه‌گیری حداقل ۵۰۰ کپی از HIV-۱ RNA در هر میلی‌ لیتر است. علاوه بر این، آزمایش در محدوده ۵-۱۰۹×۵ کپی از RNA ویروس در هر میکرو لیتر خطی است. از آنجایی که در هیچ کدام از افراد کنترل هیچگونه علامت مثبتی نشان داده نشد، ویژگی این روش ۱۰۰ درصد محاسبه شد. اندازه‌گیری کمی HIV-۱ در بیماران با استفاده از روش راه‌اندازی شده و روش استاندارد نشان داد که همبستگی بسیار خوبی بین دو روش وجود دارد (۹۵/۰=R۲). نتیجه‌گیری: بر اساس آخرین اطلاعات موجود، شیوع HIV در جمهوری اسلامی ایران در یک وضعیت هشدار دهنده در حال افزایش است. از آنجایی که سطح پلاسمایی ویروس، مؤثرترین شاخص برای بررسی درمان بیماری است، اندازه‌گیری سطح پلاسمایی HIV-۱ ابزار بسیار مهمی برای پیگیری فعالیت ویروس در افراد آلوده است. در این راستا راه‌اندازی و توسـعه روش‌های اندازه‌گیری HIV-۱ RNA ابـزار منحصر به فـردی است که به پـزشک برای آگاهی از وضعیت درمان در بیمارانی که تحت درمان ضد رتروویروسی قرار گرفته‌اند کمک می‌کند. در این تحقیق روشSYBR-green Real Time RT-PCR را به‌منظور سنجش کمی HIV-۱ در بیماران آلوده راه‌اندازی شد. از آنجایی که در این روش از RNA استاندارد سنتز شده استفاده شد، محدوده شناسایی بالادست در این روش بسیار بالاتر از روش استاندارد بود (۱۰۹ ×۵ در مقابل ۱۰۵×۵/۷). بنابراین اگر نیازی به محدوده دینامیکی گسترده‌تری باشد- مانند موارد حاد بیماری- این استاندارد مفید خواهد بود. در این تحقیق تکرارپذیری در سطح درون سنجش (Intra assay) و بین سنجش (Inter assay) بررسی شد. ضریب تغییرات Ct به‌دست آمده در آزمون تکرارپذیری درون سنجش و بین سنجش به ترتیب کمتر از ۳ و ۵/۴ درصد بود که نشان می‌دهد این روش تکرارپذیری بالایی دارد. با توجه به نتایج به‌دست آمده روش راه‌اندازی شده، می‌تواند جایگزین مناسبی برای روش استاندارد در سنجش کمی HIV-۱ باشد.

دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده امروزه مطالعات زیادی برای شناسایی میکروارگانیسم­های لیپولیتیک  به­علت نقش مهم آن­ها در تولید لیپازهای میکروبی، در حال انجام است. کنجاله­های روغنی یکی از محل­های مناسب برای دستیابی به این نوع میکروارگانیسم­ها می­باشد. مخمرها در مقایسه با سایر میکروارگانیسم­ها در این زمینه از اهمیت بیشتری برخوردارند. ما در این پژوهش۲۷ نوع قارچ از کنجاله کنجد استان یزد جدا نمودیم. پس از بررسی مشخصات ماکرو و میکرومرفولوژیکی آن­ها معلوم شد، ۱۶ نوع از آن­ها از گروه مخمرها بودند. مخمرهای لیپولیتیک با استفاده از محیط­کشت توئین۸۰ آگار غربال­گری شده و پس از مشاهدات مرفولوژی کلنی و سلولی و همچنین بررسی واکنش تخمیر و استفاده از منابع کربن و نیتروژن تا حد جنس و گونه شناسایی شدند که شامل این ۴ مخمر Sporidiobolus pararoseus، Sporobolomyces salmonicolor، Cryptococcus albidus و Yarrowia lipolyticaبودند. نسبت قطر هاله به قطر چاهک ایجاد شده را اندازه­گیری شد، که دامنه­ای بین ۷۱۴/۲ - ۳۱۴/۲ داشت. مخمر S. pararoseus بیشترین نسبت قطر هاله به قطر چاهک (۷۱۴/۲) را نشان داد. فعالیت لیپاز این ۴ نوع مخمر در شرایط کشت­­غوطه­وری با محیط­کشت Cezepek Dox Broth در دمای °C۳۰ به مدت۷ روز و دورrpm۲۰۰ به روش فتومتری با استفاده از سوبسترای پارانیتروفنیل پالمیتات اندازه­گیری شد. دامنه فعالیت لیپاز بین ۳۳۳/۴-۸۶۶/۰ واحد آنزیمی در میلی­لیتر بود، که مخمر Cryptococcus albidusبیشترین فعالیت لیپازی را با U/ml ۳۳۳/۴ داشت، درحالی­که کمترین رشد بیومس را در مقایسه با سایر مخمرها از خود نشان داد(۵۷۷/۰OD=). مخمر Yarrowia lipolytica نیز در مرتبه دوم با فعالیت لیپازی U/ml۴۶۶/۳ بود، که بیشترین رشد بیومس نیز با۸۰۶/۰OD= داشت.

دوره ۱۳، شماره ۵۶ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

  چکیده مخمر یارویا لیپولیتیکا مخمر غیرمتعارفی است که توانایی تولید متابولیت­های مهمی از جمله آنزیم لیپاز را دارد. آنزیم لیپاز میکروبی کاربرد بسیاری در صنایع مختلف از جمله تولید مواد شوینده، صنایع غذایی، داروسازی، سوخت و ... را دارد. در این پژوهش بازدهی تولید آنزیم لیپاز توسط این مخمر و میزان بیومس تولید شده، تحت تیمارهای مختلف منابع نیتروژنی در محیط کشت Czapek Dox Broth و زمان تخمیر بررسی شد. تیمارهای انتخابی منابع نیتروژنی شامل ۱۰۰% محیط کشت CDB، ۵۰% محیط کشت CDB به همراه ۵۰% محلول%۶/۳ عصاره کنجاله کنجد، ۵۰% محیط کشت CDB به همراه ۵۰% محلول %۶/۳ کنجاله کنجد در آب مقطر،  ۵۰% محیط کشت CDB به همراه ۵۰% محلول %۶/۳ عصاره مخمر در آب مقطر و ۵۰% محیط کشت CDB به همراه ۵۰% محلول %۶/۳ پپتون در آب مقطر بود. سطوح زمان تخمیر ۳، ۴ و ۵ روز در نظر گرفته شد. در میان تیمارهای مورد بررسی، تیمار ۵۰ درصد محلول ۶/۳ درصد عصاره کنجاله کنجد در محیط کشت CDB در چهارمین روز گرمخانه­گذاری در دمای °C۳۰ و سرعت هم­زدنrpm  ۱۲۰ بیشترین فعالیت لیپازی (۵۶۲۴۱/۰ ± ۵۹۰۰/۹۱ واحد آنزیمی) را نشان داد. همچنین تجزیه و تحلیل آماری داده­های به دست آمده در این آزمایش نشان داد که استفاده از عصاره کنجاله کنجد در مقایسه با عصاره مخمر و پپتون در محیط کشت، در این گونه مخمر فعالیت لیپازی را به صورت معنی­داری در سطح ۵ درصد افزایش می­دهد.

دوره ۱۳، شماره ۵۹ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده لیپاز به علت توانایی کاتالیز طیف گسترده­ای از واکنش­های تبدیلی نظیر هیدرولیز، استریفیکاسیون و ترانس استریفیکاسیون به طور گسترده­ای در صنایع مختلف از قبیل صنایع غذایی، صنایع دارویی، پتروشیمی، صنایع مواد شونده و ... مورد استفاده قرار می­گیرد.مخمرها یکی از تولید­کنندگان اصلی لیپازها به شمار می­روند. در این تحقیق از متدولوژی رویه سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی به منظور بررسی تاثیر pH ( ۵/۷ – ۵/۵)، زمان گرمخانه­گذاری(۷- ۳ روز) و درصد عصاره کنجاله کنجد افزوده شده به محیط کشت آزمایشگاهی( ۱۰۰- ۰ درصد) بر تولید و فعالیت لیپاز و بیومس تولید شده مخمر کریپتوکوکوس آلبیدوس و بهینه­سازی فرایند تولید لیپاز و بیومس تولید شده، بهره گرفته شد. بر اساس نتایج به دست آمده در این تحقیق، درصد عصاره کنجاله کنجد افزوده شده به محیط کشت آزمایشگاهی و زمان گرمخانه­گذاری به ترتیب موثرترین فاکتورها بر تولید و فعالیت لیپاز و میزان بیومس تولید شده بودند. براساس آزمایش­های انجام شده شرایط بهینه تولید لیپاز و میزان بیومس تولید شده جهت حصول بیشینه فعالیت لیپاز(۹۶/۹۸ واحد آنزیمی) و وزن خشک سلولی ( ۱۴/۱ گرم بر ۱۰۰میلی لیتر محیط کشت)؛ pH۵۶/۵، زمان گرمخانه­گذاری ۷روز و درصد عصاره کنجاله کنجد افزوده شده به محیط کشت آزمایشگاهی ۱۰۰ درصد تعیین گردید.

دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

هدف: استفاده از داروهای ضد رترو‏ویروسی تأثیر زیادی در کنترل پیشرفت بیماری ایدز داشته است، اما در سال‏های اخیر به دلیل به وجود آمدن سویه‏های مقاوم به دارو، نگرانی زیادی در درمان مؤثر بیماری به‏وجود آمده است. هدف از این مطالعه تعیین جهش‏های مقاومت دارویی ژن پروتئاز در بین بیماران تحت درمان و هم بیمارانی که دارو دریافت نمی‏کنند، است. مواد و روش‏ها: در گروه اول پلاسمای ۳۰ بیمار مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان که تحت درمان ضد رتروویرسی نیستند و در گروه دوم پلاسمای ۱۶ بیمار مبتلا به ایدز که ترکیب دارویی زیدوودین، لامیوودین و کلاترا دریافت می‏کنند، مورد آزمایش قرار گرفت. پس از استخراج ژنوم، Nested RT-PCR انجام شد و نمونه‏ها پس از تأیید توسط الکتروفورز توالی‏یابی شد و سپس برای تشخیص جهش و تعیین تحت‏تیپ‏ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که در نمونه‏های گروه اول که دارو مصرف نمی‏کنند، هیچ‏گونه جهشی رخ نداده است اما در گروه دوم که تحت درمان هستند۴۰ درصد مقاومت به مهار کننده‏های پروتئاز وجود دارد. همچنین تعیین تحت‏تیپ‏ها نیز نشان می‏دهد که ۵۰ درصد نمونه‏ها تحت‏تیپ A، ۶/۴۰ درصد تحت‏تیپ B، ۲/۶ درصد تحت‏تیپ D و ۲/۳ درصد تحت‏تیپ C است. نتیجه‏گیری: انتقال سویه‏های مقاوم در بین جامعه از نظر اپیدمیولوژیکی مهم است و تشخیص سریع این سویه‏های مقاوم از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. با توجه به مطالعات دیگران و نتایج مطالعه حاضر بهتر است که به جای کلاترا، یکی دیگر از مهار کننده‏های پروتئازی را جایگزین این دارو نمایند.

دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

هدف: ترکیبات ارگانوفسفره به وفور در آفت‌کش‌ها و عوامل عصبی شیمیایی استفاده شده‌است. آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز یک پروتئین همودایمر است که اولین بار از باکتری سودوموناس دیمینوتا و فلاوباکتریوم جدا شده است. این آنزیم قادر به تجزیه گستره وسیعی از ترکیبات ارگانوفسفره سمی است. استفاده از فرم تثبیت شده این آنزیم در مقابل فرم آزاد آن باعث افزایش پایداری آنزیم می­شود و قیمت آن را به‌واسطه امکان بازیافت و استفاده مجدد از آن کاهش می‌دهد. همچنین با تثبیت آنزیم امکان جداسازی آسان و سریع آن از محیط واکنش نیز فراهم می‌شود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه ژن کد کننده آنزیم نوترکیب ارگانوفسفر هیدرولاز در ناقل بیانی (+)۲۶b -pET کلون شد و در میزبان اشرشیاکلی(E. coli)BL۲۱ (DE۳) pLysS  بیان و به داخل محیط کشت باکتری ترشح شد. سپس آنزیم خالص‌سازی و برای اولین بار روی سطح اسپور باکتری باسیلوس سوبتیلیس به روش جذب سطحی تثبیت شد. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که تقریباً حدود ۴۲ تا ۴۵ درصد فعالیت آنزیم ارگانوفسفر هیدرولاز در ارتباط با اسپور‌ها مشاهده شد و در pH و دمای بهینه فعالیت آنزیم با جذب روی اسپور تغییری حاصل نشد اما پایداری آنزیم متصل به اسپور در دما و pH‌های بالا بیشتر از فرم آزاد آنزیم بود. نتیجه‌گیری: با توجه به امنیت اسپور باکتری باسیلوس سوبتیلیس برای انسان و محیط زیست از این سیستم می‌توان به‌عنوان یک تجزیه‌گر زیستی دوستدار محیط زیست برای تجزیه ترکیبات ارگانوفسفره با کارآیی بالا استفاده نمود.

دوره ۲۰، شماره ۱۳۵ - ( اردیبهشت ۱۴۰۲ )
چکیده

اسپیرولینا پلاتنسیس بدلیل دارای بودن مواد مغذی و ویژگی های مربوط به بهبود سلامتی، کاربردهای زیادی در کشاورزی، صنایع غذایی، دارویی، و لوازم آرایشی دارد. بنابراین، استخراج ترکیبات زیست فعال آن هنوز یک چالش است. هدف از مطالعه حاضر، استخراج ترکیبات فنولی با استفاده از دو روش اولتراسوند و خیساندن و بررسی تاثیر روش های استخراج و غلظت عصاره بدست آمده از ریزجلبک اسپیرولینا پلاتنسیس بر محتوی فنول کل و فعالیت آنتی اکسیدانی بود. عصاره جلبک اسپیرولینا به دو روش خیساندن و اولتراسونیک در ۳ حلال الکل (اتانول۹۶%) آب-الکل (اتانول۵۰%) و آب (اتانول۰%) اندازه گیری شد. سپس میزان فنول ها, فلاونوئید کل, آنتوسیانین ها, میزان مهار رادیکال آزاد DPPH و میزان کلروفیلa و کاروتنوئید آن محاسبه شد. بالاترین مقادیر فنول کل در تیمار (اتانول ۹۶%-خیساندن) و فلاونوئید، آنتوسیانین در تیمار ((اتانول ۹۶%-اولتراسوند)، مشاهده شد. در نتیجه استخراج حلال با استفاده از اوتراسوند استخراج ترکیبات فراسودمند را افزایش داده و منجر به فعالیت آنتی اکسیدانی بالاتر می شود.
 
وحید طهماسبی، محمدحافظ باقی، سپهر آئینه بندی،
دوره ۲۲، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده

استفاده از آلومینیوم با ضریب تقویت شده جهت بالا بردن این ماده نسبت به آلومینیوم در صنایع صنایع خودروسازی، هواپیماسازی و لوکوموتیو کاربرد دارد، در این مقاله ضمن بررسی پارامتر های نرخ براده برداری و کیفیت سطح بر فرایند ماشین کاری آلومینیوم کامپوزیت در درصد های مختلف SIC به بررسی ویژگی‌های ماشین‌کاری عملیات فرز پایانی می پردازد تا حداقل کیفیت سطح، نیروی برش، نرخ براده برداری با حداکثر نرخ حذف مواد را با استفاده از تحلیل رابطه‌ای خاکستری مبتنی برروش طراحی سطح پاسخ (RSM) به دست آورد. . بیست و هفت اجرای آزمایشی بر اساس روش طراحی سطح پاسخ (RSM) با تغییر پارامترهای سرعت اسپیندل، تغذیه و عمق برش در درصد وزنی مختلف تقویت‌کننده‌ها مانند کاربید سیلیکون (SiC-۵٪، ۱۰٪، ۱۵%) انجام شد . و آلومینا (Al۲O۳-۵%) در زمینه فلزی آلومینیوم ۷۰۷۵. تجزیه و تحلیل رابطه خاکستری برای حل مسئله بهینه سازی چند پاسخ با تغییر وزن برای پاسخ های مختلف بر اساس الزامات فرآیند کیفیت یا بهره وری استفاده شد. نتایج نشان می‌دهد که سرعت اسپندل و درصد وزنی SiC مهم‌ترین عواملی هستند که بر ویژگی‌های ماشین‌کاری کامپوزیت‌های هیبریدی تأثیر می‌گذارند.
وحید طهماسبی، سپهر آئینه بندی، محمدحافظ باقی،
دوره ۲۲، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده

استفاده از کامپوزیت آلومینیوم تقویت شده با ذرات سیلیسیم کارباید و بهبود برخی از خواص مکانیکی مهم نسبت به آلومینیوم در صنایع خودروسازی، هواپیماسازی و لوکوموتیو کاربرد دارد، در این مقاله ضمن بررسی نیروی برشی و فرسایش ابزار بر فرایند ماشین کاری آلومینیوم کامپوزیت در درصد های مختلف SIC به بررسی ویژگی‌های ماشین‌کاری عملیات فرز کاری انگشتی میپردازد تا حداقل نیروی برش، سایش ابزار با حداکثر نرخ براده برداری را با استفاده از تحلیل رابطه‌ای خاکستری مبتنی بر روش طراحی سطح پاسخ (RSM) به دست آورد. بیست و هفت اجرای آزمایشی بر اساس روش طراحی سطح پاسخ (RSM) با تغییر پارامترهای سرعت اسپیندل، پیشروی و عمق برش در درصد وزنی مختلف تقویت‌کننده‌ها مانند کاربید سیلیکون (SiC-۵٪، ۱۰٪، ۱۵%) انجام شد. و آلومینا (Al۲O۳-۵%) در زمینه فلزی آلومینیوم ۷۰۷۵. تجزیه و تحلیل رابطه خاکستری برای حل مسئله بهینه سازی چند پاسخ با تغییر وزن برای پاسخ های مختلف بر اساس الزامات فرآیند کیفیت یا بهره وری استفاده شد. انتخاب مناسب پارامترهای ورودی (سرعت اسپیندل ۱۰۰۰ دور در دقیقه، تغذیه ۰,۰۳ میلی‌متر بر دور، عمق برش ۱ میلی‌متر و ۵ درصد SiC) نرخ براده برداری بالای مواد همراه با سطح ریز، سایش ابزار کمتر و نیروی برش کم را ایجاد می‌کند.
وحید طهماسبی، محمد حافظ باقی، سپهر آئینه بندی، امین سوسن آبادی فراهانی،
دوره ۲۳، شماره ۷ - ( تیر ۱۴۰۲ )
چکیده

امروزه به علت نیاز روزافزون صنایع مختلف نظامی، هوافضا، خودروسازی و... به مواد با نسبت استحکام به وزن بالا، استفاده از مواد کامپوزیت پایه فلزی، به‌خصوص کامپوزیت‌های پایه آلومینیومی به‌صورت چشمگیری افزایش یافته است. ماشین‌کاری جهت نیل به دقت ابعادی بالا جزء جدایی‌ناپذیر فرآیند تولید محصولات ساخته‌شده با کامپوزیت‌های پایه آلومینیومی می‌باشد. به دلیل وجود ماده تقویت‌کننده همچون کاربید سیلیسیوم و سایر ذرات ساینده با سختی بالا، ماشین‌کاری این دسته از مواد همواره با چالش‌های فراوانی روبه‌رو می‌گردد. لذا مطالعه پارامترهای مؤثر بر ماشین‌کاری کامپوزیت‌های پایه آلومینیومی امری ضروری است. در این مطالعه به اثر سرعت دوران اسپیندل، سرعت پیشروی، عمق برش و درصد ذرات تقویت‌کننده با استفاده از روش‌های آزمایش تجربی و آماری پرداخته شده است و پاسخ‌های زبری سطح و نرخ براده برداری مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. در این مقاله با بهره گیری از یک مطالعه روشمند شامل مدلسازی آماری به روش سطح پاسخ و استخراج معادلات رگرسیون، روش تحلیل حساسیت آماری سوبل و بهینه سازی با استفاده از الگوریتم درینگر، رفتار متغبرهای  ورودی بر روی باسخ های خروجی به صورت کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است.  مطابق با نتایج به‌دست‌آمده سرعت دوران اسپیندل بیشترین تأثیر را بر روی زبری سطح را دارد. همچنین پیشروی ۳۳%، سرعت دوران اسپیندل ۲۸%، عمق برش ۲۶% و درصد ذرات تقویت‌کننده ۱۳% بر روی نرخ براده برداری تأثیرگذار هستند.
 


وحید طهماسبی، سپهر آئینه بندی، محمد حافظ باقی، امین سوسن آبادی فراهانی،
دوره ۲۳، شماره ۸ - ( مرداد ۱۴۰۲ )
چکیده

پیشرفت‌های صورت گرفته در بسیاری از زمینه‌های مهندسی مرهون دستیابی به مواد اولیه با ویژگی‌های مطلوب است. استفاده از کامپوزیت‌های زمینه فلزی به دلیل دارا بودن نسبت استحکام به وزن مناسب، مقاومت به سایش و خزش و... به‌عنوان یک جایگزین برای مواد اولیه رایج ازجمله آلیاژهای آهنی در حال رشد سریع می‌باشد. ماشین‌کاری کامپوزیت‌های پایه فلزی به دلیل وجود ذرات تقویت‌کننده بسیار ساینده در زمینه فلزی آن، کاری دشوار و همراه با مشکلات فراوان روبه‌رو است. ازاین‌رو بررسی عوامل اثرگذار بر روی این مواد امری لازم و اجتناب‌ناپذیر است. در این مطالعه سعی بر این شده است مطالعه ای روشمند به منظور بررسی تأثیر پارامترهای سرعت دوران اسپیندل، سرعت پیشروی، عمق برش و درصد ذرات تقویت‌کننده بر روی رفتار نیروی برشی و سایش ابزار با استفاده از روش‌های طراحی ازمایش،  مدلسازی و روش های تحلیل حساسیت آماری صورت گیرد. تحلیل دقیق رفتارها با ارائه معادلات رگرسیون  آماری و بهینه سازی به روش درینگر و تحلیل حساسیت ای - فست انجام شده است. مطابق با نتایج به‌دست‌آمده عمق برش بیشترین تأثیر را بر نیروی ماشین‌کاری را داد. همچنین سرعت برشی با ۷۷%، نرخ پیشروی با ۹% درصد و عمق برش و درصد وزنی ذرات تقویت‌کننده با ۷% درصد سایر پارامترهای اثرگذار بر روی سایش ابزار در فرآیند فرزکاری این کامپوزیت هستند.
وحید طهماسبی، امین سوسن‌آبادی فراهانی، محمدحافظ باقی، ،
دوره ۲۳، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۲ )
چکیده

کامپوزیت‌های زمینه فلزی به دلیل دارا بودن ویژگی‌های ممتاز از قبیل نسبت استحکام به وزن بالا، مقاومت به سایش و... مورد توجه صنایع مختلف قرار گرفته‌اند. به دلیل وجود ذرات سخت و ساینده در زمینه این نوع از کامپوزیت‌های ماشین‌کاری آن‌ها همواره با چالش‌هایی رو برو بوده است. به همین دلیل مطالعه پارامترهای مؤثر در ماشین‌کاری این مواد بسیار مورد اهمیت می‌باشد. سوراخ‌کاری یک از متداول‌ترین و پرکاربردترین روش‌ها در صنعت می‌باشد. در این مطالعه، از روش سطح پاسخ (RSM) و طراحی مرکب مرکزی (CCD) برای مدل‌سازی، بهینه‌سازی و تحلیل تأثیرات پارامترهای ماشین‌کاری استفاده شده است. برای انجام آزمایش‌ها از کامپوزیت زمینه آلومینیومی با آلیاژ AL۳۵۶ و تقویت‌شده با کاربید سیلیکون به ابعاد ۲۵ میکرومتر و ماده‌ی معدنی میکا به ابعاد ۴۵ میکرومتر و همچنین مته‌ی کاربید به قطر ۶ میلی‌متر استفاده شده است. مطابق با نتایج به‌دست‌آمده با افزایش سرعت دوران مته نیروهای سوراخ‌کاری افزایش و زبری سطح کاهش می‌یابد. همچنین افزایش نرخ پیشروی منجر به افزایش نیروها و زبری سطح خواهد شد. با افزایش درصد کسر حجمی ذرات تقویت‌کننده Sic ، نیروهای سوراخ‌کاری و زبری سطح به ترتیب افزایش و کاهش یافتند.
با تجزیه‌وتحلیل داده‌های به‌دست‌آمده از آزمایش‌ها بهترین ترکیب از مقادیر برای به حداقل رساندن هم‌زمان زبری سطح و نیروی محوری پیدا شد. بهترین ترکیب پارامترها عبارت‌اند از: سرعت اسپیندل ۱۸۵۵ دور بر دقیقه، نرخ پیشروی ۵۰ میلی‌متر بر دور، درصد وزنی ۱۵% SIC.
 
وحید طهماسبی، امین سوسن آبادی فراهانی، دانیال قاضی خوانساری، محمدحافظ باقی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۲ )
چکیده

با توجه به افزایش چشمگیر تقاضا برای استفاده از مواد باقابلیت‌های جدید، استفاده از مواد کامپوزیتی به‌شدت در حال افزایش است. مواد کامپوزیتی با زمینه فلزی به علت دارا بودن خواص منحصربه‌فردی ازجمله مقاومت به سایش بالا، نسبت استحکام به وزن زیاد و... ازجمله مواد نوین مورد استفاده توسط مهندسین در صنایع مختلف، خصوصاً در صنایع هوافضا، خودروسازی و... می‌باشند. با توجه به ماهیت فلزی این مواد، فرآیند ماشین‌کاری جزء جدایی‌ناپذیر جهت رسیدن این دست از مواد به شکل و خواص نهایی محصول است. در بین مواد کامپوزیتی، کامپوزیت زمینه آلومینیومی بیشتر از هر نوع کامپوزیت دیگری در صنعت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این مطالعه با بهره‌گیری از یک مطالعه روشمند شامل مدل‌سازی آماری به روش سطح پاسخ و استخراج معادلات رگرسیون اثر سرعت دوران اسپیندل، نرخ تغذیه و عمق برش بر روی زبری سطح، نرخ براده برداری و سایش جانی در هنگام تراش‌کاری کامپوزیت‌ هیبریدی آلومینیومی A۳۵۹/B۴C/ Al۲O۳ موردبررسی دقیق قرار گرفته است. بر اساس مطالعات صورت پذیرفته می‌توان اذعان نمود با افزایش سرعت برشی، نرخ پیشروی و عمق برش سایش ابزار و همچنین نرخ براده برداری افزایش می‌یابد. همچنین بهترین ترکیب از مقادیر برای به حداقل رساندن هم‌زمان زبری سطح و به حداکثر رساندن نرخ براده برداری و حداقل رساندن سایش جانبی پیدا شد. بهترین ترکیب پارامترها عبارت‌اند از: سرعت اسپیندل ۶۰۰ دور بر دقیقه، نرخ پیشروی ۰۷۵/۰ میلی‌متر بر دور، عمق برش ۲۰/۰ میلی‌متر.


صفحه ۱ از ۱