۱۰ نتیجه برای بدیعی
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
جایگزینی واجِ زبان وامدهنده با واجی از زبان وام گیرنده«جایگزینی واج» نامیده میشود. تا به حال جایگزینی واکه ها در وامواژهها بیشتر مورد توجه محققان بوده است ولی بررسی جایگزینی همخوان کمتر مورد بحث قرار گرفته است بخصوص از دیدگاه نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، ۲۰۰۴ /۱۹۹۳) و یا از دیدگاه آموزش زبان به جایگزینی همخوانها پرداخته شده است (رزم دیده و ناصری (۱۳۹۸). ولی در این مقاله جایگزینی همخوان در وامواژهها بررسی شده است چون وامواژهها بهتر میتوانند رفتار واجی عامه مردم فارسی زبان را نشان دهند. نوع و رتبهبندی محدودیتها نیز گویای این تفاوتها است.در این تحقیق تعداد ۲۹۵ واژه انگلیسی از فرهنگ سه جلدی عمید و واژهیاب گوگل استخراج شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که شبیهترین همخوان موجود در زبان وام گیرنده با توجه به بافت آوایی در جایگزینی شرکت میکند؛ ولی رتبه بندی محدودیتها تغییر نمی کند. از آنجاییکه هیچکدام از همخوانهای/T/، /w/، /k/ و /g/ در زبان فارسی نقش واجی ندارند، همخوان /T/ در آغازه و پایانه هجا به ترتیب با همخوانهای[t] و [s] جایگزین میشود. همخوان /w/ در ابتدای واژه با همخوان لبی دندانی [v] جایگزین میشود. البته از آنجا که این همخوان دولبی نرمکامی فقط به صورت آوای میانجی در زبان فارسی کاربرد دارد، پس از شکسته شدن خوشه آغازین /sw/ در ابتدای واژه، همچون یک آوای میانجی عمل میکند و معمولا جایگزین نمیشود. دو همخوان نرمکامی/k/ و /g/نیز با توجه به نوع بافت یا به همخوانهای کامی [c] و []تبدیل میشوند یا اصلاً جایگزین نمیشوند.
دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
جغرافیای سیاسی در چهارچوب روابط اجتماعی به چگونگی کنش متقابل "قدرت و فضا" میپردازد. از موضوعات قابل بحث آن میتوان به حکومت، دولت و حکمرانی اشاره نمود. با ظهور عصر جهانیشدن و ارتباطات، الگوی جدیدی در مطالعه روابط دولت- جامعه مطرح شد که با استدلال به حرکت قدرت دولت به بالا (سازمانهای فراملی)، به پایین (نهادهای فروملی) و به بیرون (سازمانهای غیردولتی و خصوصی)، نقش صدر و ذیلی و تنظیمی دولت را رد کرد و الگوهای کورپوراتیستی و پلورال- کورپوراتیستی را مطرح نمود. افزایش "خودسازمانی" جامعه و ارتقای نقش آن در فرآیند حکمرانی به همراه تکهتکهشدن قدرت دولت موجب شده تا ابزارهای سنتی اجبارآمیز حکومت، ناکارآمد و ابزارهای اقناعی و مبتنی بر مذاکره بر گروهها و سازمانهای جامعه مد نظر قرار گیرند. دیگر نمیتوان حکومت کرد بلکه باید با شناخت الگوهای حکمرانی، جامعه را بهوسیله آنها مدیریت کرد. "دولت متکبر" باید جای خود را به "دولت فروتن" دهد. انتقال "حکمرانی" از ایده به عمل، در کنار تغییرات ساختاری و کارکردی حکومت، به چیزی بیش از یک دولت نیازمند است و سایر بازیگران نیز در بهبود کیفیت زندگی و رفاه گروههای مختلف ذینفعان تاثیرگذارند. درواقع چالشهای مقابل عملیاتیشدن آن بسیار پیچیده است. پژوهش حاضر با بهکارگیری روش توصیفی- تحلیلی، پس از پرداختن به مفهوم و زوایای مختلف الگوی حکمرانی، بهدنبال واکاوی چالشهای پیش روی آن برآمد. نتایج نشان میدهند موانعی همچون اندازه دولت، دسترسی شهروندان به رهبران سیاسی، جابهجایی اهداف جمعی با اهداف فردی سیاستمداران و تعارض نهادهای ذینفع در حکومت از مهمترین چالشهای اصلی اجرای الگوی حکمرانی به شمار میروند.
دوره ۶، شماره ۲ - ( پاییز و زمستان ۱۳۸۱ )
چکیده
مفهوم ژئوپلتیک که در طی قرن بیستم جهت معنا بخشیدن به ارتباط میان جغرافیا و سیاست، مراحل مختلفی را طی نموده است در طی دوره های متمایز قابل بررسی می باشد. نظریه پردازان در طی این دوره های متمایز سعی نموده اند دگرگونی در ساختار نظام جهانی را تبیین نموده، ضمن طرح عوامل مؤثر در دگرگونی نظام جهانی، جهت گیریهای آینده این نظام را نیز تحلیل نمایند. در این دوره های متمایز، مفهوم ژئوپلتیک در قالب سنتی به عنوان بخشی از دانش امپریالیستی که با رابطه بین زمین و سیاست سروکار دارد مورد بررسی ژئوپلیسینها قرار گرفت. ارتباط بین ویرانیهای ناشی از جنگهای جهانی با مفهوم ژئوپلتیک منجر به آن شد که این واژه برای یک تا دو دهه مورد استفاده قرار نگیرد . نتیجه این افول، جدا شدن جغرافیای سیاسی از ژئوپلتیک بود . در دوران جنگ سرد، ژئوپلتیک تحت تأثیر رقابت دو ابرقدرت قرار گرفت و در سال ۱۹۷۵ به دنبال ظهور دیدگاه جدیدی با عنوان ژئوپلتیک انتقادی مفهوم ژئوپلتیک احیا گردید. در قالب ژئوپلتیک انتقادی به جای تمرکز بر شناخت تأثیر عوامل جغرافیایی به شکل دهی سیاست خارجی اهمیت لازم داده می شود .
این مقاله درصدد است تا با یک رویکرد تاریخی ـ تحلیلی چگونگی ورود به عرصه ژئوپلتیک انتقادی را مورد بررسی قرار داده، چارچوبهای نظری آن را توضیح دهد .
دوره ۱۲، شماره ۴۷ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده ایران یکی از مهمترین تولید کنندگان انجیر در جهان است. یکی از فرآورده های این محصول، انجیر نیمه مرطوب می باشد، این محصول پس از فرآوری در حین نگهداری به سرعت تغییر رنگ داده و قهوه ای می شود. هدف این تحقیق، ارزیابی اثر دما و زمان خیساندن و بررسی اثر کلرید کلسیم، سیستئین، متا بی سولفیت سدیم و اسید سیتریک در غلظت های مختلف در جلوگیری از قهوه ای شدن انجیر نیمه مرطوب در دمای محیط بود. ترکیبات شیمیایی(پروتئین، قندکل، چربی، فیبرو رطوبت) نمونه های انجیر تعیین شد. به منظور آماده سازی محصول از ۵ طول زمان (۳، ۶، ۹، ۱۲، ۱۵ دقیقه) و ۵ سطح دما (۲۰، ۴۰، ۶۰، ۸۰، ۱۰۰ درجه) در قالب یک طرح مرکب مرکزی چرخش پذیر استفاده شد. نمونه ها در دمای محیط به مدت ۲ هفته نگهداری شدند. سپس رطوبت، رنگ و بافت نمونه ها اندازه گیری گردید. محلول های کلرید کلسیم با غلظت های ۶/۰، ۱، ۵/۱ و ۲ درصد و اسید سیتریک باغلظت های۵/۰، ۱، ۲ و ۳ درصد و سیستئین با غلظت های ۰۵/۰، ۰۷/۰، ۲/۰ و ۵/۰ درصد و متا بی سولفیت سدیم با غلظت های ۵۰۰، ۸۰۰ ، ۱۰۰۰و ۱۲۰۰ ppm تهیه شدند. سپس انجیرهای خشک در محلولهای آماده شده و در آب به عنوان نمونه شاهد در مدت زمان و دمای بهینه تعیین شده از مرحله اول غوطه ور شدند. بعد از آن در طول مدت ۴ ماه نگهداری، در فواصل زمانی مشخص رنگ نمونه ها بررسی گردید. نتایج نشان داد که دمای ۶۰ درجه سانتی گراد و مدت زمان ۳ دقیقه علاوه بر بافت و رنگ مناسب، باعث تولید محصولی با میزان رطوبت ۲۰ درصد(رطوبت مناسب) در نمونه های انجیر شدند. افزودن اسید سیتریک ۱، ۲ ،۳ درصد و کلرید کلسیم ۵/۱ درصد به انجیر، میزان L* نسبتا مطلوبی را ایجاد می کند. نتایج آزمون رنگ در مورد سیستئین و متا بی سولفیت سدیم در غلظت های به کار رفته رضایت بخش نبود. نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از حرارت مناسب به منظور غیر فعال ساختن آنزیم های پلی فنل اکسیداز و تیمار های شیمیایی به منظور به تعویق انداختن و کاهش میزان قهو ه ای شدن نمونه های انجیر نیمه مرطوب می تواند موثر باشد.
دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
به علت نیاز به آرد گندم، این محصول در برخی از مناطق سریعا پس از برداشت مورد استفاده قرار می گیرد و این درحالی است که گندم مورد نظر به علت سیالیت گلوتن آماده استفاده نمی باشد، این امر موجب می شود که آرد و نان تهیه شده از آن کیفیت لازم را نداشته و قسمت عمده ای از نان حاصل از آن دور ریخته شود. در این پژوهش ابتدا دانه های تازه برداشت شده تحت فرآیند رساندن تسریع شده با شرایط محتوای رطوبت (۱۶، ۱۸ و ۲۰ %)، دمای نگهداری (۳۰، ۴۰ و ℃ ۵۰) و زمان نگهداری بذور گندم (۲، ۵ و ۸ روز) قرار گرفته و سپس تبدیل به آرد گردیدند و آزمونهای لازم بر روی آنها صورت گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش دما و زمان نگهداری شاخص های پروتئین، فالینگ نامبر و خاکستر افزایش و شاخص های گلوتن مرطوب، pH و رطوبت آرد گندم کاهش می یابد. افزایش محتوای رطوبت منجر به کاهش گلوتن مرطوب، پروتئین، خاکستر و فالینگ نامبر و افزایش رطوبت و pH آرد گندم شد. بهینه سازی توسط روش سطح پاسخ نشان داد که شرایط بهینه برای رساندن تسریع شده گندم شامل محتوای رطویت ۱۶ %، زمان و دمای نگهداری به ترتیب ۸۷/۲ روز و دمای ℃۳۰ بود.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۶ - ( مهر ۱۴۰۰ )
چکیده
انجیر تازه میوه ای فسادپذیر است که عمر انباری کوتاهی دارد. از اینرو، خشک کردن روشی مناسب برای افزایش ماندگاری انجیر است. تغییر رطوبت انجیر خشک در مدت نگهداری می تواند تاثیر نامطلوبی بر بافت و رنگ آن بگذارد. هدف از این تحقیق ارزیابی اثر رطوبت بر ویژگی های انجیر خشک با استفاده از دمای انتقال شیشه ای(Tg) است. Tg، دمای ذوب بخش بلوری (Tm) و انتالپی ذوب (ΔH) انجیر خشک در رطوبتهای مختلف با دستگاه گرماسنج پویشی تفاضلی (DSC) اندازه گیری شد. دمانگاشت DSC نشان داد که انجیر خشک ساختاری نیمه بلوری دارد. با افزایش رطوبت نمونه ها، Tg و Tm کاهش یافت و انتالپی ذوب (ΔH)، با افزایش رطوبت افزایش یافت. نتایج نشان داد که آب پلاستی سایزری قوی و مهم برای انجیر خشک است و سفتی بافت را به طور معنی داری کاهش داد. اندازه گیری تغییر رنگ بافت انجیر خشک در رطوبت های مختلف نشان داد که با افزایش رطوبت، بافت انجیر به طور معنیداری تیره شد. برای بررسی تغییر بافت، رنگ و تبلور انجیرخشک در رطوبت های مختلف، فاکتور اختلاف دما (ΔT) بین دمای محیط و Tg تعیین شد. با افزایش مقدار ΔT روند کاهش سفتی بافت بیشترشد و مقدار ΔE و میزان تبلور افزایش یافت.
محمد همایون صدر، داود بدیعی، شاهرخ شمس،
دوره ۱۹، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۳۹۸ )
چکیده
در میان مدلهای نیمهتجربی موجود، مدل بوئینگ- ورتل از تعداد پارامتر وابسته به آزمایشهای تجربی کمتری استفاده میکند. این مدل برخلاف روابط ساده و عملکرد مناسب، ضرایب آیرودینامیکی برآ و گشتاور پیچشی مقطع را در برخی از زوایای حمله با دقت لازم پیشبینی نمیکند. این در حالی است که مشابه با اکثر مدلهای نمیهتجربی، آثار ناپایای ناشی از دنبالههایجریان در پشت مقطع را نیز در نظر نمیگیرد. بهمنظور افزایش دقت ضرایب آیرودینامیکی مدل، هدف اصلی مقاله حاضر تصحیح و توسعه مدل بوئینگ- ورتل با درنظرگرفتن آثار ناپایای دنبالههایجریان است. در همین راستا با استفاده از تئوری آیرودینامیک ناپایا براساس تابع وگنر، آثار ناپایای مذکور بهوسیله معرفی یک زاویه حمله مؤثر جدید شامل درجات آزادی خمش و پیچش مقطع بههمراه مشتقاتشان در نظر گرفته میشوند. سپس به کمک زاویه حمله مؤثر معرفیشده و همچنین آثار جرم ظاهری جریان ضریب برای مدل اصلاح میشود. در ادامه با انجام بررسیهای لازم، ضریب گشتاور پیچشی جدید و متفاوتی برای مدل بوئینگ- ورتل پیشنهاد و جایگزین میشود. در نهایت صحت ضرایب آیرودینامیکی معرفی شده در مقایسه با نتایج آزمایشهای تجربی موجود، تایید و مدل پیشنهادی اعتبارسنجی میشود و تفاوتهای مدل پیشنهادی در مقایسه با مدل اصلی بوئینگورتل نمایش داده میشود. نتایج بهدستآمده حاکیاز اصلاح ضریب نیروی برآ در ناحیه خطی منحنی برآ، بهبود مقدار ضریب بیشینه برآ و زاویهحمله متناظر آن و ارتقا ضریب گشتاور در مدل بوئینگ- ورتل است. در این مقاله همچنین اثر تغییرات فرکانس کاهشیافته روی زاویه حمله مؤثر بهصورت پارامتری بررسی و مشاهده میشود با افزایش فرکانسکاهشیافته تا مقدار۰/۳۶، آثار ناپایای دنبالههایجریان روی مقدار زاویه حمله مؤثر مقطع به بیشترین مقدار خود میرسند. همچنین ملاحظه میشود تغییر موقعیت محورپیچ مقطع در فرکانسهای کاهشیافته بزرگتر از ۰/۱، مشخصات زاویه حمله مؤثر ناشی از آثار ناپایای دنبالههایجریان را تغییر خواهد داد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۳ - ( اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
در این پژوهش ۲۳ ژنوتیپ بومی موجود در کلکسیون آلبالوی مشکین دشت کرج از نظر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی شامل وزن، نسبت گوشت به هسته، بافت، مواد جامد محلول، ماده خشک، اسیدیته قابل تیتر، pH، شاخص طعم، تنفس، شاخص رنگ میوه و آب میوه (L*، b*، a*، هیو و کروما) و همبستگیهای آنها مورد بررسی قرارگرفت. نتایج نشانداد که تمامی ژنوتیپها از نظر صفات مورد بررسی تفاوت معنیداری (p ≤ ۰/۰۵) داشتند. بر اساس همبستگی شاخصهای رنگی به دست آمده در این پژوهش، میتوان از شاخص a* به تنهایی برای ارزیابی تفاوتهای رنگ قرمز ژنوتیپهای مختلف آلبالو استفادهکرد. با توجه به ویژگیهای مورد بررسی، ژنوتیپهای ۱۰۰-KB، ۴۵۰-KB، ۲۱۳-KB با دارابودن ویژگیهای مناسب مانند وزن (g ۲/۸<)، نسبت گوشت به هسته (۵/۸<) و شاخص طعم (۵/۹<) و اسیدیته (%۷۵/۱>) برای تازهخوری و ژنوتیپهای ۲۳۲-KB و ۲۴۷-KB با وزن (g ۷/۳<) و ماده خشک (% ۱۵<) و تنفس (۹۰۰۰ mg CO۲/ kg.hr>)، برای فرآوری مناسبتر هستند. همچنین ژنوتیپهای با اسیدیته (۳٪<) مانند ۱۵۷-KB ، ۱۲۱-KB، ۲۳۴-KB و ۱۵۲-KB برای فرآوری ترشی و لواشک، ژنوتیپهای با ماده خشک (٪۲۱<) و شدت قرمزی بیشتر( ۹>a* پوست و ۱۶>a* آب میوه) مانند ۱۳۶-KB و ۴۴۹-KB برای تولید پودر، آلبالو خشک، شربت و نکتار و ژنونیپهای دیررس با سفتی بافت (N۶<) مانند ۳۴۳-KB و ۳۵۳-KB به ترتیب برای فرآوری کمپوت و مربا پیشنهاد میشوند.
دوره ۲۰، شماره ۱۳۷ - ( تیر ۱۴۰۲ )
چکیده
در این پژوهش ۱۱ژنوتیپ برتر زردآلو از نظر برخی خواص فیزیکی و هندسی شامل سرعت تنفس، ابعاد میوه، محیط، سطح، مساحت، شعاع متوسط هندسی، حجم، سطوح تصویر، ضریب شکل، گردی، ضریب فشردگی، نسبت طول به عرض(L/W)، نسبت طول به ضخامت(L/T) و نسبت طول به وزن (L/M) بررسی شدند. این ویژگی ها در مقدار رطوبت معین در زمان برداشت از ۱۹/۷۵ تا ۶۷/۸۷ درصد اندازه گیری شدند. در ادامه همبستگی بین صفات بررسی شد و ژنوتیپ ها براساس داده های به دست آمده با استفاده از تجزیه و تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) گروه بندی شدند. نتایج نشان داد ژنوتیپ های زردآلو از نظر ویژگی های فیزیکی و هندسی اختلاف معنی داری با یکدیگر (P<۰,۰۱) داشتند. مطالعه همبستگی بین صفات نشان داد که در میوه هایی که طول بزرگتری داشتند، وزن میوه و رطوبت به طور معنی داری افزایش می یابد. ضریب شکل و فشردگی نیز همبستگی مستقیم و معنی داری با یکدیگر و رابطه عکس و معنی داری با گردی میوه داشتند. این تحقیق نشان داد که امکان گروه بندی ژنوتیپ های زردآلوی بومی ایران بر اساس ویژگی های فیزیکی و هندسی میوه وجود دارد. بر اساس تجزیه و تحلیل مؤلفههای اصلی ژنوتیپ های زردآلو به پنج گروه متمایز تقسیم شدند و دو مؤلفه اول بیشترین واریانس (۹۱ درصد) را در داده های مورد بررسی توصیف کردند. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی تجهیزات و ادوات برداشت، جابه جایی، جداسازی، بسته بندی و فرآوری میوه نقش مهمی داشته باشد.
محمدجواد بلورچی طبالوندانی، مجید بدیعی رستمی،
دوره ۲۴، شماره ۷ - ( تیر ۱۴۰۳ )
چکیده
با ظهور تراشههای ریزسیالی در کاربردهای متنوع، نیاز مبرم به بهبود درهمآمیختگی به شکلی موثر و سریع ایجاد شده است. در این مقاله، یک ریزمخلوطکن الکترواسموزی با استفاده از تعدادی الکترود G شکل که با ولتاژ متناوب تحریک میشود طراحی شده است. ریزمخلوطکن پیشنهادی با استفاده از نرم افزار کامسول شبیه سازی شده و تاثیر متغیرهای مختلف ازجمله ولتاژ، فرکانس، تعداد الکترودها و فاصلهی بین قطبهای مخالف بر بازدهی درهمآمیختگی سنجیده شده است. با استفاده از نتایج بهدست آمده، مدل بهبودیافتهی ریزمخلوطکن پیشنهادی با چهار عدد الکترود، هرکدام با فاصله ۵/۶ میکرومتر بین قطبهای مخالف، ولتاژ ۱ ولت و فرکانس ۱۶ هرتز بررسی شده است. نتایج حاصل نشان داده است که این تراشه قادر است به بازدهی درهمآمیختگی بیشتر از ۷/۹۹% و سرعت پاسخدهی ۲۲۰ میلی ثانیه دست یابد. علاوه بر موارد ذکر شده، ریزمخلوطکن پیشنهادی با توجه به جوانب عملی طراحی شده است که سبب میشود تراشه مذکور بدون نیاز به ادوات ساخت پیچیده قابلیت پیادهسازی در بسترهای آزمایشگاهی را دارا باشد.