جستجو در مقالات منتشر شده


۱۸ نتیجه برای براتی


دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

پژوهش‌ها نشان می‌دهد که فقدان تعهد به تغییر یکی از عوامل مهم ایجاد ناکارآمدی تغییرات است. تعهد به تغییر نیرویی است که منجر به درگیرشدن فرد در فرایندهای لازم برای موفقیت تغییر می‌شود. در پژوهش حاضر،مدل تحلیل مسیر تعهد به تغییر با توجه به نقش حمایت سازمانی، حمایت سرپرستی، اعتماد به سرپرست، عدالت و عاطفه مثبت طراحی شده است. این پژوهش توصیفی و از نوع رابطه‌ای است. نمونه پژوهش شامل ۴۶۳ نفر از کارکنان شرکت پالایش و پخش اصفهان بود که به طور تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. تحلیل بوت استراب نشان داد که حمایت سرپرست، عدالت رویه‌ای و عدالت تعاملی متغیرهای واسطه‌ای بین اعتماد، حمایت سازمانی و تعهد هنجاری به تغییر هستند. بر‌اساس یافته‌ها مدیران و سازمان‌ها به افزایش اعتماد، حمایت، عاطفه مثبت و عدالت برای ایجاد تعهد به تغییر توصیه شدند.      

دوره ۷، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

بسیاری از افراد در سازمان‌ها، باورهای مثبتی در مورد نقش رایانه در سیستم منابع انسانی مانند رعایت انصاف در گزینش و مصاحبه‌ها، دارند. چنین باورهایی به زمینه‌هایی مانند ارزیابی در کانون ارزیابی نیز گسترش یافته است. با این وجود ارزیابی در کانون ارزیابی از رویه‌ای چندمرحله‌ای ایجاد می‌شود که با محو شدن این رویه در ارزیابی با رایانه، ممکن است ضعیف‌تر گردد. هدف پژوهش حاضر مقایسه ارزیابی رایانه‌ای با الگوی سنتی شامل شش مرحله ارزیابی گروهی است. دو مطالعه مجزا از دو نمونه از مدیران (۲۰۰ N۱= و ۱۴۷ N۲=) سازمان‌های(خصوصی و دولتی) اصفهان گزارش شده است که به روش نمونه‌گیری در دسترس، انتخاب شده بودند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه ارزیابی عملکرد ۳۶۰ درجه، ابزار رایانه‌ای و ابزار انتخاب اجباری و ارزیابان به دو دسته خبره و تازه‌کار تقسیم شده بودند. نتایج نشان داد که الگوی کامل ارزیاب انسانی، بر الگوی رایانه‌ای برتری دارد و شاخص های پایایی و اعتبار آن نیز بهتر است. با توجه به نتایج و نیز اهمیت و کاربرد بالای کانون‌های ارزیابی، استفاده از ارزیاب‌های انسانی به جای ارزیابی رایانه‌ای توصیه می‌شود. ممکن است بهتر باشد نقش رایانه را، به جای ارزیابی، به استفاده در تمرین‌ها عوض کنیم.
واژگان کلیدی: کانون ارزیابی ، الگوی کامل، الگوی رایانه‌ای.

دوره ۷، شماره ۲۸ - ( مهر و آبان ۱۳۹۸ )
چکیده

نظریه فرمول شفاهی که از پژوهش‌های پری و لرد در آثار هومر شکل گرفت، در زبان­های بسیاری به­کار گرفته شد. در زبان فارسی نیز پژوهش­هایی در این حوزه در متون منثور عامیانه انجام شده ‌است که تمام این پژوهش‌ها به مسئله گزاره‌های قالبیِ عمومیِ آثار پرداخته‌اند. پژوهشگران خارجی بر اساس این دستاورد‌ها متون منظوم حماسی فارسی به­ویژه شاهنامه را محصول نقالی و شفاهی بنیاد دانسته‌اند. این مقاله با نگاهی تازه به طومار‌های نقالی به­عنوان متون حماسۀ شفاهی، علاوه بر معرفی گزاره‌های عمومی آن­ها، نوع دیگری از گزاره‌ها را با عنوان گزاره‌های قالبی حماسی با تمرکز بر رزم کشتی، در سه بخش الف) گزاره‌های بیانگر ورود به کشتی ب) گزاره‌های بیانگر آغاز کشتی ج) گزاره‌های بیانگر پایان کشتی معرفی‌کرده ‌است و کارکرد هر دسته را نیز تشریح می­کند. در­پایان، اثبات می‌کند که نقالان و راویان طومار‌ها گنجینه‌ای از این گزاره‌ها را در ذهن داشته‌اند و در زمان توصیف رزم‌ به­گونه‌ای خودکار و بدون اندیشه از آن بهره می‌برده‌اند. بنابراین، با استفاد از این روش و استخراج گزاره‌های به­کار رفته در انواع رزم‌ها، می‌توان به ساختار روایی حماسۀ شفاهی فارسی دست یافت.

دوره ۸، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۴۱)- ۱۳۹۶ )
چکیده

انگیزش لازم برای یادگیری یک زبان جدید تأثیری صفر و صدی ندارد. این انگیزش در طول زمان
به­تدریج شکل می­گیرد و مدام تغییر می­یابد و هریک از بازه­های زمانی دارای سطوح مختلفی از تأثیرگذاری بر روی تلاش فرد برای یادگیری یک زبان است. در زمان حاضر، اندیشمندان بر این باورند که بازه­های زمانی مختلف در جریان شکل­گیری زبان دوم با یکدیگر تعامل دارند و چنین تعاملی ماهیتاً غیرخطی، پیچیده و پویاست (دی بات۱، ۲۰۱۵). هدف از انجام این تحقیق بررسی پویایی انگیزشی موجود در گروهی از فراگیران زبانی در جریان بازه‌های زمانی طولانی است، که خود این بازه‌ها متشکل از تعدادی از تکالیف هستند که در بازه‌های زمانی کوتا­ه­تر انجام می­گیرند. به منظور یافتن تعامل موجود میان عناصر انگیزشی مختلف، تعداد ده نفر شرکت­کننده در آغاز دورۀ آموزشی، در حین انجام تکالیف و در پایان دورۀ مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته­ها حاکی از وجود نوسانات مقطعی در میزان انگیزش شرکت­کنندگان بود. به­علاوه، نتایج تحقیق از این حقیقت پرده برداشت که عناصر انگیزشی در جریان دوره و در هنگام انجام تکالیف به یک اندازه کارآمد نبودند. برای مثال،  عوامل بیرونی و سطح مهارت زبانی به­عنوان دو عامل انگیزشی آغازین به­تدریج و در طول ترم با عوامل درونی و لذت یادگیری زبان جایگزین شدند. در عین حال، اهداف شخصی در یادگیری زبان دوم در طول این بازه‌های زمانی به یک اندازه تأثیرگذار بودند. علاوه­بر این،  انگیزش شرکت کنندگان متشکل از مجموعه­ای از عوامل پویا و
به­هم­وابسته بود که طی بازه‌های زمانی مختلف نوسان داشتند. در پایان، تلویحاتی تحقیقی از یافته­های این مطالعه حاصل شدند.  

دوره ۹، شماره ۳۳ - ( بهار ۱۳۹۵ )
چکیده

فضای ادبیات جدید ایران در دو دهه‌ی اخیر، همگرا با فضای جهانی ادبیات از موج ادبی پسامدرنیسم تأثیر پذیرفته است و رمان‌های پسامدرن که از اواخر دهه‌ی هفتاد در این فضا مطرح شدند، امروز به عنوان یک واقعیت در آخرین منزل سیر تطور سبکی در داستان­نویسی کشور، غیر قابل انکار هستند. نسبی‏گرایی و بومی‏گرایی پسامدرنیستی این امکان را فراهم می‏کند تا کنشگران این حوزه، مفاهیم فلسفه‌ی پسامدرن را بر اساس اقتضائات بوم فرهنگی و زبان عمومی مردمان جامعه‌ی خویش به زبان و بیان آورند. مسأله‏‌ی مقاله‌ی حاضر آن است که نویسندگانی که مدعی هستند به سبک ادبی پسامدرن به تألیف رمان‌هایی به زبان فارسی در فضای ادبی ایران می‏پردازند تا چه میزان توانسته‏اند مؤلفه‏های رویکرد پسامدرن را به جهان انسانی، در ادبیات اِعمال کنند. از آن‌جا که مقوله‌ی زبان، عناصر و مفاهیم وابسته به آن در فلسفه‌ی ادبیات پسامدرن دارای جایگاهی محوری است، به نحوی که ادبیات پسامدرن را با چگونگی کاربست زبان برای بازآفرینی جهان داستانی می‌شناسند، مقاله‌ی حاضر سعی دارد، چگونگی کاربست امکانات بلاغی (ادبیّت) و ایدئولوژیک (اندیشگانی) زبان را در رمان‏هایی که در حوزه‌ی نقد ادبی کشور به عنوان رمان پسامدرن شناخته شده‏اند، بررسی کند.
 

دوره ۱۱، شماره ۰ - ( Spring & Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۷ )
چکیده

هدف: مننژیت باکتریایی یکی از عفونت‌های جدی و گاهی کشنده است که روی سیستم اعصاب مرکزی تأثیر می‌گذارد. دانستن علت مننژیت ایجاد شده توسط عوامل ویروسی یا باکتریایی، به‌دلیل تفاوت در شدت بیماری و نیز درمان آن از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا آنتی‌بیوتیک‌ها می‌توانند مانع از گسترش بعضی از این عوامل در بین مردم شوند. نیسریا مننژیتیدس و هموفیلوس آنفولانزا دو عامل مهم بیماری‌زا هستند که در ایجاد مننژیت حاد باکتریایی دخالت دارند. روش‌های مختلفی برای شناسایی نیسریا مننژیتیدس و هموفیلوس آنفولانزا استفاده شده است، اما علاوه بر طولانی شدن نیاز به روش‌های حساس‌تری برای شناسایی این بیماریزا‌ها می‌باشد؛ بنابراین زمان آزمایش از حساسیت کمتری برخوردار بوده و انجام آن با مشکلاتی همراه است. مواد و روش‌ها: در این تحقیق برای شناسایی هموفیلوس آنفولانزا و نیسریا مننژیتیدس از روش PCR Multiplex (mPCR) استفاده شد. تأیید اولیه این زیرگونه‌ها به روش بیوشیمیایی صورت پذیرفت. به‌منظور شناسایی با استفاده از واکنش mPCR، دو جفت آغازگر اختصاصی ژن lic-۱ برای هموفیلوس آنفولانزا و ژن opa برای نیسریا مننژیتیدس طراحی شد. نتایج: قطعه DNA تکثیر یافته برای هموفیلوس آنفولانزا ۱۵۰ جفت‌باز و برای نیسریا مننژیتیدس ۳۲۰ جفت‌باز بود. استرپتوکوکوس نمونیا به‌عنوان کنترل منفی استفاده شد و نتایج PCR آن با آغازگر طراحی شده منفی بود. نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که PCR خصوصاً زمانی که نتایج رنگ‌آمیزی، کشت باکتری یا شناسایی آنتی‌ژن منفی بوده یا نتوان به‌طور قطعی نتایج آن‌ها را تأیید نمود، یک تکنیک تکمیلی مفید برای تشخیص می‌باشد.

دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده

این پژوهش به بررسی مفهوم عشق از دیدگاه شیخ اشراق در نگاره‌های منطق‌الطیر عطار نیشابوری اثر کمال‌الدین بهزاد می‌پردازد. مفهوم عشق از دیدگاه سهروردی یک دیدگاه منحصر به فرد بوده و به واسطه دیدگاه عقل محور بودن عشق از نگاه شیخ اشراق، این نظریه عشق‌شناسی با رویکردهای عرفانی و زیبایی‌شناسی به عشق تفاوت دارد. هدف از این مقاله کشف و تحلیل عناصر و مؤلفه‌هایی است که بازتاب‌دهنده‌ی دیدگاه عشق‌شناسانه‌ی شیخ اشراق باشد، همچنین مقاله حاضر در پی یافتن پاسخ به این سؤال است: ۱. با توجه به محوریت عقل در نگاه سهروردی به عشق، کدام یک از اجزاء نگارگری آثار کمال­الدین بهزاد در منطق­الطیر را می‌توان از این منظر تحلیل کرد؟ در این پژوهش با بهره‌مندی از شیوه توصیفی-تحلیلی و روش کیفی در تجزیه و تحلیل داده‌ها، چهار نگاره‌ی هدهد و پرندگان، مویه بر مرگ پدر، مرد مغروق، و شیخ صنعان و دختر ترسا مورد بررسی قرارگرفته­است. شیوه‌ی گردآوری اطلاعات کتابخانه‌ای است. نتایج حاصل از تحلیل نگاره‌ها حاکی از آن است که ارتباط میان مفهوم عشق از منظر سهروردی و بازتاب آن در نگاره‌های ترسیم شده توسط کمال‌الدین بهزاد به درستی بر عقل‌محور بودن دیدگاه شیخ اشراق نسبت به عشق دلالت دارند. تقابل میان دیدگاه مادی و معنوی نسبت به عشق در قالبی نمادین از طریق عناصرگوناگون مورد تأکید قرارگرفته است. عنصر درخت به­عنوان یکی از اصلی­ترین نشانه­ها در این نگاره­ها، نماد حیات بوده که در فلسفه عشقِ سهروردی همان نور و بینشی است که درک آن موجبات وصال به نورالهی و خداشناسی را فراهم می­کند.
 

دوره ۱۲، شماره ۵۸ - ( مهر و آبان ۱۴۰۳ )
چکیده

این مقاله براساس دستاورهای نظریه بیان شفاهی درپی معرفی یکی از ویژگی‌های سنت شفاهی در حماسه فارسی است. لذا بر روی رزم‌ابزارها تمرکز کرده‌ و برای مطالعه، استخراج انواع و میزان بسامد آن، طومار‌ هفت‌لشکر و طومار نقالی شاهنامه را به عنوان نمونه‌هایی از حماسه شفاهی و شاهنامه و شهریارنامه را به عنوان نمونه‌هایی از حماسه منظوم، برگزیده است و در روند این پژوهش علت برجستگی و شهرت رزم‌ابزارهای حماسی را به‌دلیل انتساب به شاهان و پهلوانان، کشور‌/ شهر‌، حیوانات توتمی و نیز اغراق در وزن و قدرت، کاویده است. شاعران حماسه‌سرا/نقالان، این رزم‌ابزارهای ویژه را ‌در شکل و ساخت «گزاره‌های قالبی»، در این مقاله براساس دستاورهای نظریه بیان شفاهی درپی معرفی یکی از ویژگی‌های سنت شفاهی در حماسه فارسی است. لذا بر روی رزم‌ابزارها تمرکز کرده‌ و برای مطالعه، استخراج انواع و میزان بسامد آن، طومار‌ هفت‌لشکر و طومار نقالی شاهنامه را به عنوان نمونه‌هایی از حماسه شفاهی و شاهنامه و شهریارنامه را به عنوان نمونه‌هایی از حماسه منظوم، برگزیده است و در روند این پژوهش علت برجستگی و شهرت رزم‌ابزارهای حماسی را به‌دلیل انتساب به شاهان و پهلوانان، کشور‌/ شهر‌، حیوانات توتمی و نیز اغراق در وزن و قدرت، کاویده است. شاعران حماسه‌سرا/نقالان، این رزم‌ابزارهای ویژه را ‌در شکل و ساخت «گزاره‌های قالبی»، در گنجینه ذهن خویش داشته و در مرحلۀ سرایش حماسه، به‌طور طبیعی و ناخودآگاه وارد آن کرده‌اند. مهم‌ترین دستاورد این پژوهش در کنار معرفی رزم‌ابزارها به‌عنوان یک «گزارۀ‌ قالبی حماسی»، این است که اختلاف در بسامد و تنوع رزم‌ابزار‌ها میان متون منظوم حماسی و طومار‌های نقالی و نیز کاربرد رزم‌ابزارها در متون پیش و هم‌زمان با شاهنامه مانند یادگار زریران، اشعار رودکی، فرخی سیستانی و ... نشان‌دهنده آن است که اولاً «گزاره‌های قالبی رزم‌‌ابزار حماسی» میراثی از سنت شفاهی حماسه فارسی است و شاعران حماسه‌سرا / نقالان حتی فردوسی در ابداع آن‌ها هیچ نقشی ندارند. دیگر آنکه طومار‌های نقالی صرفاً از متون حماسی منظوم متأثر نبوده‌، بلکه روایت‌های شفاهی نیز در شکل‌گیری آن نقش داشته ‌است.  
سیدعلیرضا ذوالفقاری، علی براتی ماژان،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

در این تحقیق، تاثیرات زاویه خروجی از جت پرده هوایی، بر درزبندی ایرودینامیکی اتاقی با سیتم تهویه فشار مثبت مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور، از مدلسازی جریان، انتقال حرارت و پخش گونه‌ها به کمک حلگر عددی اپن فوم استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که زاویه پاشش جت، اثرات قابل توجهی بر توزیع پارامترهایی از جمله دما، غلظت آلاینده‌ها و نیز شاخص احساس حرارتی افراد دارد. به طوری که با تغییر زاویه پاشش جت از ۱۰+ درجه (به سمت داخل) به ۱۰- درجه (به سمت خارج)، متوسط اختلاف دمای محیط داخل تا ۲/۵ درجه سلسیوس کاهش می‌یابد. همچنین، همین میزان تغییر در زاویه پاشش جت، باعث می‌شود تا متوسط غلظت آلاینده‌های محیط داخل با کاهشی قابل توجه، از ۲۵ppm به ۵ppm برسد. از طرفی نتایج نشان داد که به ازای زاویه ۱۰- درجه برای پاشش جت پرده هوایی، متوسط شاخص احساس حرارتی افراد در فضای داخل به سمت احساس خنک سوق پیدا می‌کند. در نتیجه، زاویه پاشش مذکور باعث می‌شود که شرایط فضای داخل، تأثیر کمتری از محیط گرم بیرون بپذیرد. به عبارت دیگر، در زاویه پاشش نزدیک به ۱۰- درجه، دستگاه پرده هوایی عملکرد مناسب‌تری را در جداسازی حرارتی و ایرودینامیکی دو محیط داخلی و خارجی از خود نشان می‌دهد.
اصغر زاجکانی، حمید حاج براتی،
دوره ۱۶، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

یک عامل نامطلوب که بر روی شکل نهایی و دقت ابعادی قطعات فلزی تولید شده در فرآیند شکل‌دهی سرد تأثیر می‌گذارد پدیده برگشت فنری است. یک روش تحلیلی برای پیش‌بینی برگشت فنری خمش U شکل فولاد دوفازی DP۷۸۰ ارائه ‌شده است. این مدل تحلیلی بر اساس معیار تسلیم هیل ۴۸ و شرایط کرنش صفحه‌ای است. در این مدل، تأثیر تاریخچه شکل‌دهی، نازک شوندگی ورق و تغییر مکان تار خنثی بر روی برگشت فنری فرآیند خمش U شکل در نظر گرفته‌شده است. از مدل سخت‌شوندگی جنبشی غیرخطی ناهمسانگرد برای بررسی تأثیر تغییر شکل‌های پیچیده که شامل کشش، خمش و خمش معکوس است استفاده ‌شده است. این مدل قادر به بررسی رفتار سخت‌شوندگی پیچیده ماده شامل اثر بوشینگر، رفتار گذرا و نرم شوندگی ماندگار را دارد. تأثیر نیروی نگه‌دارنده ورق، ضریب اصطکاک، ضخامت ورق، ناهمسانگردی ماده و پارامترهای سخت‌شوندگی بر روی برگشت فنری ورق بررسی شده است. مشاهده می‌شود که مدل تحلیلی ارائه‌شده در این مقاله دارای دقت مطلوبی در مقایسه با حل روش اجزای محدود است و نتایج به دست آمده به مقادیر آزمایشگاهی نزدیک می‌باشند. نتایج نشان می دهد که نیروی نگه‌دارنده ورق، ضریب اصطکاک، ضخامت ورق و ناهمسانگردی ماده تأثیر قابل ملاحظه ای بر پیش‌بینی برگشت فنری دارند. از آنجایی‌که در طول فرآیند شکل‌دهی، ورق بارگذاری معکوس را تجربه می‌کند، پارامترهای سخت‌شوندگی ماده تأثیر قابل ملاحظه ای بر روی پیش‌بینی برگشت فنری دارند. مشاهده می شود که اثر بوشینگر در مقایسه با رفتار گذرا و نرم شوندگی ماندگار تأثیر بیشتری بر پیش‌بینی برگشت فنری دارند.
علیرضا سعادت، احسان براتی،
دوره ۱۶، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

در این مقاله فرآیند تحلیل قابلیت اطمینان در سازه‌های هوایی در قالب پیاده‌سازی بر روی یک قطعه خاص تدوین شده است. قطعه مورد نظر سیلندر استرات ارابه فرود یک هواپیمای آموزشی بوده که یکی از مهم‌ترین قطعات سیستم ارابه فرود می‌باشد. به دلیل شکل خاص این قطعه، رابطه تحلیلی برای محاسبه‌ی تنش در نقاط مختلف آن وجود ندارد. بنابراین ابتدا از طریق روش تقریب پاسخ سطح و با استفاده از جداول باکس- بنکن، رابطه تنش در بحرانی‌ترین نقطه قطعه، به دست آمده است. سپس جهت به دست آوردن قابلیت اطمینان این قطعه، در روش احتمالاتی از روش شبیه‌سازی مونت کارلو استفاده گردیده است. نیروهای وارده به این قطعه به صورت یک فشار، یک ممان خمشی و یک نیروی متمرکز، مدل شده است. این نیروها به صورت متغیرهای تصادفی مستقل از یکدیگر فرض شده‌اند. همچنین توزیع احتمال فشار و ممان خمشی به صورت نرمال و توزیع احتمال نیروی متمرکز به صورت نرمال لگاریتمی فرض شده است. ابعاد قطعه به صورت قطعی درنظر گرفته شده و خصوصیات مکانیکی ماده نیز به صورت یک توزیع نرمال با انحراف معیار مساوی ۱۰ درصد مقدار میانگین مدنظر قرار گرفته است. نتایج به‌دست‌آمده، حداقل قابلیت اطمینان این قطعه را ۹۹,۹۹۹۷ درصد نشان می‌دهد. بنابراین از نقطه نظر قابلیت اطمینان برای کاربردهای هوایی ایمن است.
امیرحسین طاهریان، احسان براتی،
دوره ۱۷، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

خستگی یکی از مسائل مهم و تعیین کننده در عمر مفید قطعات و مکانیزم‌ها در صنایع مختلف می‌باشد. از آنجا که بارگذاری واقعی در طی مأموریت یک قطعه یا مکانیزم، به صورت نوسانی بوده و مقدار متوسط و دامنه آن مرتبا تغییر می‌‌کند، تعیین عمر مفید آن قطعه یا مکانیزم طی فرآیند تست بسیار پیچیده و دشوار خواهد بود. بنابراین نیاز است تا سیکل واقعی به سیکل قابل تست در آزمایشگاه معادل‌سازی شود. در تحقیق حاضر، ابتدا با استفاده از روش‌های موجود در معادل‌سازی سیکل خستگی، روابط معادل‌سازی بارگذاری خستگی بررسی شد. سپس درصد خطای این روابط برای دو ماده پر کاربرد در صنعت هوایی (آلومینیم ۷۰۷۵-T۶ و فولاد ۴۱۳۰) با بارگذاری بلوکی محاسبه گردید. مشخص شد که اگرچه در برخی موارد خطا ناچیز و قابل اغماض می‌باشد، اما در برخی دیگر درصد خطا زیاد و غیر قابل اغماض می‌باشد. پس از آن برای کاهش خطا، یک روش جدید برای تعیین تعداد سیکل‌های معادل در تست خستگی با معادل‌سازی بار واقعی و تبدیل آن به بار قابل اعمال در آزمایشگاه پیشنهاد گردید. در این معادل‌سازی، بارگذاری دامنه ثابت به گونه‌ای به دست آمد که میزان آسیب خستگی آن، برابر آسیب بارگذاری اصلی باشد. مشخص شد که رابطه جدید در مقایسه با روابط قبلی دارای دقت بسیار بالاتری می‌باشد. در نهایت با انجام تست‌های خستگی بر روی یک نمونه استاندارد مشخص گردید که روش جدید ارائه شده توانایی پیش‌بینی عمر خستگی را دارا می‌باشد و ماکزیمم خطا حدود ۵,۵ درصد می‌باشد.
احسان براتی، علیرضا سلمانیان مبارکه، قاسم صادقی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

به دلیل ویژگی‌های ممتاز مواد مرکب مانند سبکی، استحکام بالا و قابلیت شکل پذیری خیلی خوب، استفاده از وصله‌های کامپوزیتی در ترمیم ورق‌های ترک خورده و دارای شکاف، روشی کارآمد را فراهم می‌کند. در این مقاله عملکرد وصله‌های متفاوت مشتمل بر وصله‌های کامپوزیتی و فلزی با محاسبه ضرایب شدت تنش و تنش T با استفاده از روش المان محدود سه بعدی مورد بررسی قرار گرفته است. ارزیابی نقش خمش خارج از صفحه در عملکرد ترمیم با وصله‌های یک طرفه از اهداف مهم دیگر انجام این مطالعه بود. نتایج نشان داده است که هرچه وصله کامپوزیتی مستحکم‌تر باشد، کاهش ضرایب شدت تنش بیش‌تر خواهد بود. در نمونه‌های مورد بررسی وصله بورن/اپوکسی عملکرد بسیار بهتری نسبت به وصله شیشه/اپوکسی دارد.‌ به علاوه، الحاق وصله‌های یک طرفه و دوطرفه، تغییر مقادیر تنش T را به همراه داشته که این تغییر برای زاویه ترک ۰ درجه، بیش‌ترین و برای زاویه ترک ۴۵ درجه کم‌ترین است. افزایش ضخامت چسب نیز منجر به افزایش ضریب شدت تنش در ورق ترمیم شده می‌شود. در نهایت مشخص شد، خمش خارج از صفحه نقش بسیار مهمی در عملکرد ترمیم با وصله‌های کامپوزیتی یک طرفه دارد.
محمود براتی، محمود کدخدایی، شبنم ارباب شیرانی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

با ظهور آلیاژهای حافظه‌دار و به دلیل دارا بودن ویژگی‌های بسیار ارزنده مکانیکی و بیولوژیکی، این آلیاژها به طور گسترده در صنایع مختلف مورد استفاده قرار گرفتند. در بین تمام آلیاژهای حافظه‌دار، آلیاژ نیکل-تیتانیوم به دلیل خواص حرارتی و مکانیکی بسیار خوب و همچنین سازگاری بسیار مناسب با بدن انسان بیشترین کاربرد را در صنایع مختلف و به ویژه در بیومکانیک داشته و تحقیقات زیادی بر روی خواص ترمومکانیکی آن صورت گرفته است. در اکثر کاربردها، آلیاژ نیکل-تیتانیوم تحت بارگذاری ترمومکانیکی چرخه‌ای قرار می‌گیرد. مهمترین محدودیت‌های استفاده از این آلیاژ، افت خواص ماده و ناپایداری آن حین بارگذاری‌های چرخه‌ای (فرآیند آموزش) می‌باشند. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش اندازه‌گیری همزمان مقاومت الکتریکی، فرآیند آموزش شبه الاستیک آلیاژ نیکل-تیتانیوم و همچنین اثر حافظه‌داری دوسویه به وجود آمده پس از این فرآیند مورد مطالعه قرار گرفته است. در ابتدا نحوه تغییرات کرنش باقیمانده و مقاومت الکتریکی ویژه حین فرآیند آموزش نشان داده شده و در ادامه با اندازه‌گیری مقاومت الکتریکی ویژه پس از فرآیند آموزش (حین بارگذاری‌های حرارتی خاص بدون اعمال تنش) و همچنین کرنش حافظه‌داری دوسویه به دست آمده، تاثیر مارتنزیت باقیمانده و نابجایی‌ها (کرنش پلاستیک) بر روی کرنش باقیمانده مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهند که حدود ۳۳ درصد کرنش باقیمانده به وجود آمده حین فرآیند آموزش ناشی از مارتنزیت باقیمانده و حدود ۶۷ درصد آن به خاطر نابجایی‌ها (کرنش پلاستیک) می‌باشد.
مهدی رفعتی زرکک، ابراهیم براتی، جواد ابوالفضلی اصفهانی،
دوره ۱۹، شماره ۷ - ( تیر ۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش، اثر هندسی سیلندر دایروی با قطاع‌های متفاوت روی ارتعاشات القایی گردابه با هدف استحصال انرژی از آن به روش عددی بررسی شده است. با توجه به پدیده ریزش گردابه‌ای فون کارمن، هنگام عبور جریان از روی اجسام بلاف و در نتیجه ایجاد ارتعاش در جسم، می‌توان با دریافت این انرژی و تبدیل آن به انرژی مطلوب از این پدیده استفاده نمود. در این پژوهش تمرکز روی یافتن یک هندسه سیلندر با ارتعاشات بیشتر نسبت به سیلندر مبنا (سیلندر دایروی) بوده که برای این منظور سیلندر دایروی با قطاع‌های مختلف شامل نسبتهای ۰/۵، ۰/۶، ۰/۷، ۰/۸، ۰/۹ و ۱ در دو جهت قرارگیری پیشانی قوس‌دار (AF) و پیشانی تخت (FF) رو به جریان و در رینولدزهای ۱۰۰ و ۲۰۰ مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی‌ها در دو حوزه‌ی سیالاتی و ارتعاشی انجام شده و در قسمت سیالاتی با کمک دینامیک سیالات محاسباتی نیروی‌های آیرودینامیکی وارده به سیلندر محاسبه شده است. در قسمت ارتعاشی، با نوشتن برنامه در نرم‌افزار میپل، جابه‌جایی سیلندر و در نهایت توان بالقوه قابل استحصال از سیال محاسبه شده است. نتایج نشان می‌دهند که در رینولدزهای ۱۰۰ و ۲۰۰ به‌ترتیب سیلندر دایروی با نسبت قطاع ۵/۰ و ۶/۰ در جهت قرارگیری FF دارای بیشترین توان دریافتی از سیال است و نسبت به سیلندر دایروی در رینولدزهای ۱۰۰ و ۲۰۰ به‌ترتیب ۳/۵ و  ۵/۳ برابر افزایش توان را دارا است. همچنین در سیلندر با قطاع یکسان همواره سیلندر با جهت قرارگیری FF توان بیشتری نسبت به سیلندر در جهت AF تولید می‌کند.

حسین غلامزاده‌ثانی، ابراهیم براتی، علیرضا رضائی، مهدی رفعتی‌زرکک،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( دی ۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش، نمونه‌ای از نتایج بدست آمده از ترکیب برنامه پایش وضعیت مبتنی بر آنالیز ارتعاشات و رویکرد تحلیل علل ریشه‌ای خرابی در خصوص یاتاقان استوانه‌ای الکتروموتور آسیای مواد خام یک کارخانه سیمان، ارائه شده است. با ثبت گزارشات بازرسان مبنی ‌بر انتشار صدای غیرعادی از یاتاقان اشاره شده، تحلیل داده‌های ارتعاشی ثبت شده در برنامه پایش وضعیت تجهیز نشان دهنده تغییر دامنه‌ی ارتعاشات و افزایش محسوس شاخص وضعیت یاتاقان مذکور بوده است. با تطابق فرکانس‌ ارتعاشات با فرکانس خرابی اجزاءی یاتاقان غلتشی مذکور، خرابی قفسه یاتاقان پیش‌بینی شده که پس از بازدید از الکتروموتور و مشاهده وضعیت یاتاقان، کشف علت ریشه‌ای خرابی در دستور کار قرار می‌گیرد. لذا پس از بررسی علل ریشه‌ای خرابی در یاتاقان‌ مشخص گردید، تیپ یاتاقان بکار رفته در الکتروموتور توسط سازنده الکتروموتور باتوجه به مشخصات بهره‌برداری آن انتخاب مناسبی نبوده و همچنین بازه‌ی زمانی روانکاری دوره­ای پیشنهاد شده ، با نوع قفسه یاتاقان مربوطه مغایرت داشته و منجر به خرابی زودرس آن شده­است.  

دوره ۲۰، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۹ )
چکیده

آلوده شدن خاک به ترکیبات هیدروکربنی در نتیجه حوادث گوناگون و نشت ترکیبات هیدروکربنی به محیط متخلخل جامد خاک اثرات اجتناب ناپذیری در محیط زیست از خود به جای خواهد گذاشت. روش­های پاکسازی متعددی برای خاک آلوده به ترکیبات هیدروکربنی وجود دارد،  الکتروکینتیک یکی از روش­های موثر پاکسازی و  مقرون به­صرفه از نظر هزینه و زمان برای محیط­های جامد و متخلخل ریز­دانه که ظرفیت جذب بالای رطوبت و همچنین آلاینده­های آلی را به خود دارند محسوب می­گردد. از جمله ترکیبات هیدروکربنی هیدروفوب با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی زیان آور بر اکوسیستم و جذب بالا بر محیط آب و خاک به کروزین می­توان اشاره نمود. این ماده در ترکیب خود دارای هیدروکربن­های متفاوت بوده و هر ملکول آن به طور متوسط دارای ۱۰ تا ۱۶ اتم کربن است. پایداری و ماندگاری یکی از ویژگی­های بارز این ترکیب در اکوسیستم از جمله محیط خاک می­باشد. خاک مورد استفاده در این تحقیق از جنس خاک کائولینیت ریزدانه، با توجه به ماهیت و اثربخشی روش الکتروکینتیک برای محیط متخلخل استفاده شد. در تحقیق حاضر به منظور دستیابی به زمان بهینه، نوع محلول الکترولیت و عامل بهبود دهنده مناسب برای تلفیق با روش الکتروکینتیک ۵ آزمایش شامل استفاده از روش الکتروکینتیک طی مدت زمان ۵ و ۷ روز، روش الکتروکینتیک در مدت ۷ روز به همراه دو نوع محلول الکترولیت متفاوت و عامل­های بهبود دهنده کنترل pH و افزایش ولتاژ با تلفیق روش الکتروکینتیک در نظر گرفته شدند. درصد حذف کروزین با توجه به مدت زمان ۵ و۷ روز با استفاده از محلول الکترولیت نیترات پتاسیم به ترتیب برابر ۲۴/۴۷ و ۵۰ بود. با افزایش ۹/۲ برابری جریان الکترواسمز در مدت زمان ۴۸ ساعت از ۵ به ۷ روز راندمان حذف کروزین  ۷۶/۲ درصد افزایش پیدا کرد. استفاده از آب مقطر به عنوان محلول الکترولیت در مدت ۷ روز راندمان حذف را به ۰۲/۳۳ درصد کاهش داد. اما هنگام استفاده از عامل­های بهبود دهنده کنترل pH و افزایش ولتاژ تا ۲ ولت بر هر سانتی متر راندمان حذف کروزین به ترتیب با جریان الکترواسمز ۳۷۲ و ۴۵۲ میلی­لیتر  به ۶۹/۴۷ و ۴۳/۶۱ درصد افزایش پیدا نمود. لذا بهترین راندمان حذف کروزین مروبط به استفاده از روش الکتروکینتیک با تلفیق عامل بهبود دهنده افزایش ولتاژ و استفاده از محلول الکترولیت نیترات پتاسیم طی مدت زمان ۷ روز بود.
 

دوره ۲۱، شماره ۱۵۳ - ( آبان ۱۴۰۳ )
چکیده

هویج بلافاصله پس از آب­گیری تغییر رنگ داده و از نارنجی به قهوه­ای تغییررنگ می­دهد. آنزیم­بری راهی مناسب برای حفظ و تجاری­سازی این محصول است. در این مطالعه از دستگاه اهمیک به عنوان منبع گرمایش استفاده شد و آنزیم پلی­فنول­اکسیداز به عنوان شاخص کفایت غیرفعال سازی آنزیم برای تغییر رنگ آب­هویج انتخاب شد. آب­هویج تازه تحت ۳ سطح دمای ۷۰ و۸۰ و۹۰ درجه سانتی­گراد و ۴ سطح زمان ۰-۲۰-۴۰ و۶۰ ثانیه با ولتاژ ثابت ۱۰۰ ولت تحت فرآیند حرارتی قرار گرفت و میزان غیرفعال­سازی آنزیم، مواد جامد محلول ، pH و متغیرهای رنگیL*، a*  و b* بررسی شدند. مقادیر ثابت سرعت، انرژی فعال­سازی، D-value وQ۱۰  مورد بررسی قرار گرفت. کینتیک غیرفعال سازی پلی­فنول­اکسیداز نمونه­های آب­هویج در دمای ۷۰ و ۸۰ و۹۰ محاسبه شد. تغییرات غیرفعال­سازی آنزیم، مواد جامد محلول ، pH و پارامتر a*با افزایش دما و زمان به وسیله­ی طرح کاملا تصادفی در سطح احتمال ۱% معنی­دار شدند. میزان غیرفعال­سازی آنزیم به روش متعارف حمام آب نیز اندازه­گیری شد و با روش اهمیک مقایسه شد که نتیجه­ی آن کارایی بیشتر روش اهمیک را نشانگر شد. با افزایش دما میزان مواد جامد محلول افزایش پیدا کرد و رنگ آب هویج از نارنجی  مایل به زرد به سمت نارنجی مایل به قرمزی پیش رفت(۰,۰۵p≤).

صفحه ۱ از ۱