۱۵ نتیجه برای بیگ زاده
دوره ۷، شماره ۲۶ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
قصههای عامه یکی از انواع جذاب و پُرکشش فرهنگ و ادبیات عامه است که بهشکل روایتهای شفاهی و کهن گزارش شدهاند. فر کیانی از مفاهیم برجسته در باورهای اساطیری و حماسی است که در قصههای عامه نیز نمود یافته است. هرچند نمونههای بارز، پادشاهان فرهمند در اساطیر و حماسه، فر خود را بهشکل موروثی کسب کردهاند؛ اما این شکل تنها شیوۀ کسب فر کیانی نیست. این نوشتار به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی میکوشد تا ماهیت فر کیانی را در مجموعۀ چهار جلدی قصههای ایرانی بکاود. مطالعۀ قصههای ایرانی و استخراج نمونههای متعدد از پادشاهان قصهها نشان میدهد که ماهیت، تجلیها، اشکال و ویژگیهای فر کیانی تا چه پایه کارکردهای اسطورهایشان را در قصههای ایرانی حفظ میکنند. فر کیانی در قصهها اغلب بهشکل موروثی است، نمونههایی هم وجود دارد که این موهبت بهشکل موقت یا دائمی از پادشاه گرفته میشود. با این حال، اندیشههای امیدبخش فرهنگ عامه در بستر داستانها امکان رسیدن طبقات فرودست جامعه را به مرتبۀ پادشاهی و فرهمندی فراهم میسازد. از آنجا که قصهها بهسبب غنا و دیرینگیشان در ناخودآگاه جمعی بشر ریشه دارند، افزون بر تجلیهای مادی و معنوی که برای فر کیانی در قصهها وجود دارد، ویژگی بختیاری اشخاص فرهمند هم بستری برای ظهور انگارههای کهنالگویی فراهم میسازد.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
تراژدی نوعی ادب نمایشی از یونان باستان است که به شکل نمایش، بر روی صحنه اجرا میشود. ارسطو فیلسوف بزرگ یونانی از نخستین کسانی بود که در کتاب فن شعر، دربارۀ تراژدی، به طور کامل بحث کرده و به معرّفی و توضیح آن پرداخته است. وی عناصر و اجزایی را برای تدوین تراژدی معرّفی نموده که در کیفیّت، جذابیّت و برتری تراژدی نقش مهمّی را ایفا مینمایند.
در ادبیّات فارسی آثاری وجود دارد که بازتابی از تراژدیهای یونان باستان و دیدگاه ارسطو در اینباره است؛ از جملۀ شاخصترین این آثار، شاهنامۀ فردوسی است با داستانهایی که همسویی و شباهت زیادی به تراژدیهای یونان باستان دارد پژوهش حاضر با هدف نشان دادن این شباهت در زمینۀ تراژدی و با روش توصیفی – تحلیلی به مقایسۀ داستان سیاوش از شاهنامه و تراژدی هیپولیت اثر اوریپید، به عنوان مطالعۀ موردی پرداخته است و این همسویی را نشان داده است.
مجتبی بیگ زاده عباسی،
دوره ۱۳، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده - آرامش سرنشینان وسیلۀ نقلیه و کاهش مصرف سوخت و در نتیجه همچنین ایجاد کمتر مواد آلاینده به منظور حفظ محیط زیست از اهداف اصلی شرکت های خودرو سازی است. علاوه بر این از اهداف اصلی شرکت های خودرو سازی، افزایش بازده موتورهای احتراق داخلی است، که برای این منظور باید تلاش کرد فرایندهای احتراق در فضائی هر چه داغ تر صورت گیرند. از طرفی نایکنواختی های احتراق اثرات نامطلوبی مثل ضربه زدن، صداهای جغجغه ای و بم در جعبه دنده و لرزشهای اتاق خودرو را به دنبال دارند. انفجار ضربه ای و متناوب ناشی از احتراق موتور، باعث ایجاد نایکنواختی های شدید دورانی شده و در نتیجه آرامش سرنشینان خودرو را تحت تأثیر قرار می دهد. به منظور حذف اثرات نامطلوب مذکور، تلاش می شود سرعت دورانی و گشتاور ورودی به جعبه دنده یکنواخت گردد. بدین منظور ضمن بررسی روشهای موجود، در این تحقیق به بررسی و ارائه یک سامانۀ جدید تحت عنوان چرخ طیّار دو جرمی پرداخته می شود و نتایج آزمایشات ارائه شده با نتایج شبیه سازی مقایسه و تأثیر سامانۀ جدید در آرام سازی خودرو بررسی می گردد.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۰ )
چکیده
در ماده ۵۰ کنوانسیون بیع بین المللی (۱۹۸۰) مقرر شده که هرگاه فروشنده کالایی به خریدار تسلیم کند که با قرارداد منطبق نباشد خریدار بتواند حسب نسبتی که قیمت کالای منطبق در زمان تسلیم می داشت و قیمت کالای نامنطبقی که عملاً تسلیم، شده از ثمن قراردادی کم کند. این اقدام خریدار یکجانبه صورت می گیرد و منوط به مراجعه به دادگاه و اثبات عدم مطابقت نیست. در فقه امامیه و حقوق ایران گاه مانند جایی که بخشی از مبیع مستحقٌ للغیر درمی آید و خریدار به موجب خیار تبعض صفقه می تواند بخشی از ثمن را پس بگیرد ویا جایی که به واسطه معیوب درآمدن مبیع، حق دارد یا بیع را فسخ کند ویا مبیع معیوب را با اخذ ارش نگاه دارد آنچه اتفاق می افتد از منظر حقوقی می تواند از مصادیق تقلیل ثمن محسوب شود. مقایسه موارد تقلیل ثمن در کنوانسیون ۱۹۸۰ و فقه امامیه و حقوق ایران موضوع این مقاله است که در آن، پس از بیان مفهوم تقلیل ثمن در کنوانسیون، به موارد مشابهت آن با فقه امامیه و حقوق ایران و سپس موارد افتراق آن ها خواهیم پرداخت.
* نویسنده مسؤول: E.mail: s.sabaa@yahoo.com
محمد رضا حائری یزدی، محمد رضا سبع پور، برهان بیگ زاده،
دوره ۱۵، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
چکیده کنترل رباتهای دوپا بر اساس ایده حرکتهای پریودیک پایدارمجانبی، امروزه مورد توجه بسیاری از محققان است. در این میان، روش شکلدهی انرژی پتانسیل که تاکنون روی مدلهای صفحهای ارائه و ارزیابی شده است، بخاطر ایجاد حرکات طبیعی با انرژی کم نزدیک به حالت بهینه از اهمیت فراوانی برخوردار است. در تحقیق حاضر، روش مذکور برای حالت کلی سه بعدی بویژه در حضور قیود غیرهولونومیک توسعه و بررسی شده است. در ابتدا، مدل دوپای مورد مطالعه یک مدل پرگاری سهبعدی با عرض غیرصفر و کفپای منحنی است که حرکت غیرفعال پایدار آن بصورت تئوری در تحقیقات قبلی ثابت شده است. در این روش حرکت پریودیک غیرفعال که صرفاً روی سرازیری با شیب خاص وجود دارد، به شیبهای دلخواه دیگر از جمله سطح صاف تعمیم داده میشود. این مهم باتوجه به اینکه انرژی جنبشی و نگاشت برخورد نسبت به عمل تغییر شیب به ترتیب ناوردا و هموردا هستند و با استفاده از شکلدهی انرژی پتانسیل مشابه راهرونده غیرفعال بدست میآید. به عبارت دیگر با ایجاد یک تقارن کنترل شده در لاگرانژین سیستم، یک بردار گرانش مجازی مشابه بردار گرانش راهرونده غیرفعال نسبت به سطح، به ربات اعمال میشود. در انتها، با توجه به چالشهای پیادهسازی عملی مدل کفپا منحنی، یک ربات پرگاری سهبعدی با کفپای تخت و فنر در مفصل قوزکپا بطور معادل پیشنهاد شده و روش کنترل مذکور دوباره بکار گرفته شده است. نتایج شبیهسازیها، کارایی روش ارائه شده را برای هر دو مدل به خوبی نشان میدهند.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
پایش فشار خون، یکی از مؤلفههای حیاتی برای حفظ سلامتی است. فشار خون بالا، به عنوان یک عامل خطر میتواند منجر به بروز حمله قلبی، سکته، نارسایی قلبی و کلیوی شود. همچنین، فشار خون پایین نیز میتواند خطرناک باشد و منجر به گیجی، ضعف، غش و اختلال در اکسیژن رسانی به اندامها و آسیب به مغز و قلب گردد. از این رو پایش مداوم میزان فشار خون در افراد با ریسک بالا بسیار حائز اهمیت میباشد، به طوری که استفاده از دستگاه هولتر فشارخون به دلیل قابلیت ثبت طولانی مدت و ارزشمند اطلاعات فشارخون برای بسیاری از بیماران تجویز میشود. تلاش برای دستیابی به تکنیکهای نرم افزاری و توسعه دستگاههای اندازهگیری فشارخون بدون کاف، با حفظ آسایش و راحتی بیمار، از مهمترین چالشهایی است که ذهن پژوهشگران را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش یک چهارچوب یادگیری عمیق بر مبنای شبکهUNet یکبعدی با نظارت عمیق جهت تخمین فشار خون پیوسته از روی سیگنال فوتوپلتیسموگرافی بدون استفاده از روش کالیبراسیون فردی ارائه شده است. مدل ارائه شده بر روی بانک داده UCI برای ۹۴۲ بیمار تحت مراقبت ویژه، به میانگین خطای مطلق ۸۸/۸ ، ۴۳/۴ و ۳۲/۳ و انحراف معیار ۰۱/۱۱، ۱۸/۶ و ۱۵/۴ میلیمتر جیوه به ترتیب برای فشار خون سیستول ، دیاستول و فشار خون میانگین دست یافت. طبق استاندارد بین المللی BHS، روش پیشنهادی، درجهی A برای فشار خون دیاستول و میانگین و نیز درجهیC برای فشار خون سیستول را برآورده میکند. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که چهارچوب یادگیری عمیق پیشنهادی
برهان بیگ زاده،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
مساله جابجایی دینامیکی اشیاء و مساله راهرفتن رباتهای دوپا، هرچند به نظر میرسد که در نگاه اول کاملاً متفاوت باشند، ولی در واقع میتوان نشان داد که ارتباطهای بسیار عمیقی بین این دو نوع سیستم رباتیکی وجود دارد. در این مقاله به بررسی ارتباط بین مساله جابجایی دینامیکی اشیاء و مساله راهرفتن رباتهای دوپا در کلیه سطوح غیرفعال، نیمهفعال و فعال پرداختهمی-شود. در این راستا مسالهای مجازی تحت عنوان «مساله راهرفتن ربات معلول» تعریف میگردد و بر اساس آن نحوه ارتباط بین این دو سیستم تشریح میگردد. با این دیدگاه، راه رفتن رباتهای دوپا نوعی ویژه از مساله جابجایی دینامیکی اشیاء چندلینکی است که در آن، شیئی با ساختاری درست شبیه به ساختار ربات دوپا بوسیله بازوهای مکانیکی صفردرجهی آزادی (که دیگر وجود خارجی ندارند) جابجا میشود. به عبارتی میتوان گفت که زمین، ربات دوپا را به عنوان شیئی چندلینکی جابجا میکند. برای هر سه حوزه غیرفعال، نیمهفعال و فعال، با ذکر مثالهایی نشان داده میشود که میتوان از تعریف یک مساله مادر (جابجایی دینامیکی اشیاء چندلینکی) به توسعه مساله راهرفتن ربات دوپای نظیر در همان حوزه دست پیدا کرد. نشان داده میشود که کلیه جزییات مساله راهرفتن، از جمله مسایل مربوط به پایداری، قابل استنتاج از مساله مادر (جابجایی دینامیکی اشیاء چندلینکی) هستند.
برهان بیگ زاده، محمدرضا سبع پور، محمدرضا حائری یزدی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
با ظهور مفهوم راهرفتن غیرفعال، کنترل رباتهای دوپا بر مبنای حرکتهای پریودیک پایدار دینامیکی حول یک سیکل حدی پایدار مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفت و امروزه شتاب بیشتری گرفته است. پیشتر نشان داده شده است که یک راهرونده دوپا علاوه بر راهرفتن غیرفعال، به طور جالبی میتواند «چرخش غیرفعال» پایدار نیز روی سطح بدیعی به نام «گوه مارپیچ» داشته باشد. در مقاله حاضر، با بهرهگیری از این چرخشهای غیرفعال، یک روش کنترل بر پایه چرخش غیرفعال، موثر برای رباتهای دوپای سهبعدی ارائه شدهاست. این کار با توسعه روش جذاب شکلدهی انرژی پتانسیل که تاکنون صرفاَ در مورد کنترل راهرفتن مطرح بود، انجام گرفتهاست. در روش پیشنهادی، چرخشهای غیرفعال پایدار مجانبی که روی گوه مارپیچ با شیب خاص وجود دارند، عیناً روی سایر سطوح با شیب مارپیچ دلخواه از جمله سطح افق (شیب مارپیچ صفر) بازتولید میشوند. لازم به ذکر است مدل دوپای مورد استفاده در این تحقیق، یک مدل پرگاری سهبعدی با عرض غیرصفر، کفپای تخت و قوزک انعطافپذیر است که چرخش غیرفعال پایدار دارد. نتایج شبیهسازیها، کارایی روش ارائه شده را به خوبی نشان میدهند.
محمد یوسفوند، برهان بیگ زاده، امیرحسین دوائی مرکزی،
دوره ۱۶، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
رباتهای دوپای غیرفعال امروزه مورد توجه بسیاری پژوهشگران است. تقریبا تمامی رباتهای دوپای مدلسازی شده پیش از این به صورت مدل صلب همراه با جرمهای نقطهای در نظر گرفتهشدهاند. در این مقاله ربات دوپای صفحهای به صورت الاستیک مدلسازی و شبیهسازی شدهاست و حرکت یکتنابی برای آن بررسی شده است. پای تکیهگاه ربات غیرفعال به صورت تیر اویلر-برنولی مدلسازی شدهاست و ارتعاشات آن به روش مودهای فرضی محاسبه شدهاند و معادلات حرکت سیستم در فاز نوسانی به کمک آن محاسبه شدهاست. سپس رفتار ربات دوپای الاستیک به روش عددی و به کمک نرمافزار متلب شبیهسازی شده است و نحوه تغییرات زوایا و سرعتهای زاویهای آن در حرکت یکتناوبی بررسی شدهاست. در شبیهسازیها مشخص در هنگامی که ارتعاشات بالا هستند سرعتهای زاویهای به حالت نوسانی درمیآیند. ارتعاشات پای تکیهگاه ربات دوپا و تأثیرات ضریب الاستیسیته و ضریب دمپینگ بر رفتار ربات الاستیک بررسی شدهاند. سپس ربات دوپای الاستیک در حالتی که ارتعاشات آن کوچک هستند شبیهسازی شد و مشخص شد که ربات الاستیک در این حالت همانند ربات صلب رفتار میکند که درستی مدلسازی صورت گرفته را نشان میدهد. در این حالت حرکت پایدار یک تناوبی برای زاویه شیب γ≤۰,۰۳۲۸ rad>۰ به دست آمد. همچنین جدایی مقادیر ویژه در زوایه شیب γ=۰.۰۲۹ rad رخ داد.
بهنام یزدان خو، برهان بیگ زاده،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
شفافیت یک معیار ارزیابی سیستمهای تلهاپراتوری بر مبنای خطای نیرو و موقعیت است. معماریهای کنترلی مرسوم برای حفظ پایداری عموماً شفافیت بالایی را نتیجه نمی-دهند. یک روش نوین رویکرد تلهاپراتوری مدل میانجی است که امپدانس محیط را در سمت پیرو تخمین زده و به راهبر ارسال میکند تا با ایجاد یک محیط مجازی، نیرو در آنجا بهصورت محلی محاسبه گردد. این امر شفافیت را بدون کاهش پایداری و در حضور تأخیر زمانی در سیستم افزایش میدهد. قرار دادن محیط مجازی در محل صحیح تأثیر چشمگیری بر افزایش شفافیت سیستم دارد، اما روشهای ارائه شده برای این منظور عموماً یا نیازمند سادهسازی مدل محیط هستند یا تأثیر منفی بر شفافیت میگذارند. در این مقاله الگوریتمی نوین و در عین حال بسیار ساده جهت تعیین موقعیت محیط مجازی و زمان برخورد ارائه شده است. مهمترین ویژگی این الگوریتم این است که اولاً مستقل از مدل محیط بوده و بنابراین برای تمام محیطها قابل پیادهسازی است، ثانیاً شفافیت سیستم را بدون استفاده از سنسورهای اضافی افزایش میدهد. رویکرد پیشنهادی در یک سیستم تلهاپراتوریِ دوجانبهی یک درجه آزادی با تأخیر زمانی پیادهسازی شده است. جهت تخمین امپدانس محیط از روشهای نوینِ دقیق و مقاوم استفاده شده است. از کنترلرهای امپدانس و مد لغزشی برای کنترل به ترتیب راهبر و پیرو استفاده شده و عملکرد سیستم در تعامل با محیطهای سخت و نرم بررسی شده است. نتایج شبیهسازی نشان میدهد در تعامل با هر دو محیط شفافیت سیستم بسیار بالا است، اما تنها در لحظه ابتدایی برخورد با محیط سخت پرش مدل رخ میدهد.
حسام آمی احمدی، برهان بیگ زاده،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
کنترل مسیر حرکت دارو، ازجمله فرآیندهایی است که میتواند کمک شایانی به درمان بسیاری از بیماریها کند. بهعنوان نمونه در شیمیدرمانی کسر ناچیزی از دارو به سلولهای سرطانی میرسد و مابقی موجب اضمحلال بافتهای سالم بدن میشود. درنتیجه پیش از نابودی تومور، بافتهای بدن فرد تخریب خواهد شد. درنتیجه امکان پاکسازی کامل بدن از تومور وجود ندارد. اما درصورتیکه بتوانیم مسیر حرکت دارو را بهخوبی کنترل کنیم، میتوانیم با حداقل آسیب به بدن، تومور را از بین ببریم. در این میان دارورسانی مغناطیسی ازجمله روشهایی است که به کمک آن میتوان کنترل حرکت دارو را در دست گرفت. در این مقاله به بررسی حرکت ذرات مغناطیسی در خون با در نظر گرفتن برهمکنش بین ذرات و اعمال میدان مغناطیسی با گرادیان ثابت، پرداخته میشود و پس از ارائه معادلات حاکم بر آن، با ارائه مدلی مناسب برای نیروهای بین ذرات، شبیهسازی این فرآیند به کمک نرمافزار فلوئنت انجام میشود. مدل مورد استفاده در این مقاله مربوط به رگی به قطر ۸ میلیمتر است که شبیهسازی برای طول ۸ سانتیمتر از آن و از لحظه تزریق انجام شدهاست. سیال بستر (خون) درنظر گرفته شده غیرنیوتونی و از نوع رقیقشونده با برش است. مساله توزیع ذرات مغناطیسی در این سیال بستر با رویکرد حل جریان چندفازی حل شدهاست. نتایج شبیهسازی حاکی از آن است که زمان ماند دارو در حضور میدان مغناطیسی افزایش یافتهاست که این خود باعث افزایش احتمال جذب دارو میگردد.
سیدحمیدرضا حیدری، برهان بیگ زاده، محمد ریاحی،
دوره ۱۷، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
از جمله ویژگیهای انگشتان انسان نرم بودن نوک انگشتان است که در مسئلهی گیرش به ویژه گیرش یک شیء همگن الاستیک منجر به برقراری غلتش ناب میشود و این به خودی خود گیرشی پایدار را به همراه خواهد داشت. در این راستا این مقاله فرآیند گیرش یک شیء نرم نظیر یک توپ کروی همگن الاستیک توسط یک جفت انگشتان موازی با نوک نرم نیمکرهای را مورد بررسی قرار میدهد. در این مقاله پس از مدل کردن سیستم و استخراج معادلات سینماتیکی و دینامیکی آن، روش کنترلی امپدانس بر پایهی کنترل موقعیت برای کنترل این سیستم در نظرگرفته میشود. به منظور پیاده سازی کنترلر و اعتبار سنجی آن، مدلی از این سیستم در نرم افزار آدامز شبیه سازی میشود. این نرم افزار نیز پس از تعامل با نرم افزار سیمولینک به عنوان بخشی از سیستم کنترلی قرار میگیرد و مسئلهی گیرش به صورت به هنگام شبیه سازی و کنترل میشود. نتایج حاصل از پیاده سازی نشان از توانایی این کنترلر در ردگیری مناسب انگشتان رباتیکی تا قبل از گیرش و تضمین پایداری گیرش به هنگام گیرش یک توپ همگن الاستیک دارد.
شیما آهنگر، زهرا رحمانی، برمک بیگ زاده،
دوره ۱۷، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
کنترل رباتهای همکار که یک جسم صلب را حمل میکنند یک مسئله کنترلی پیچیده است. سیستم رباتیک همکار برای کار هماهنگ، یک زنجیره سینماتیکی بستهای را شکل می دهند که محدودیتهای سینماتیکی و دینامیکی اضافی را تحمیل میکند. همچنین حرکات تعاملی میان رباتها از طریق شئ منجر به نیاز ضروری برای کنترل هم-زمان موقعیت و نیروی تعاملی میگردد. در این مقاله، مسئله کنترل ردیابی موقعیت و نیرو در رباتهای همکار که یک شئ صلب را حمل میکنند، با استفاده از روش طراحی کنترلکننده پسگام مورد بررسی قرار میگیرد. خطاهای ربات همکار با تعریف متغیرهای حالت جدید براساس مشتق و انتگرال خطاهای موقعیت، تعمیم داده میشود. سپس با تعریف متغیرهای جدید براساس سیستم خطاهای موقعیت و بکارگیری روش کنترل پسگام، یک کنترلکننده پسگام برای ردیابی موقعیت در سیستم رباتهای همکار ارائه شده است. در نهایت به منظور طراحی کنترلکننده ردیاب موقعیت/نیرو و با استفاده از خواص نیروهای داخلی، جملاتی به سیگنال کنترلی طراحی شده اضافه گردیده است. نشان داده میشود که سیستم حلقه بسته بر اساس تئوری پایداری لیاپانوف به طور یکنواخت کراندار است. روش کنترلی بر روی دو ربات سه لینکی شبیه سازی میگردد و نتایج شبیهسازی بیانگر کارایی روش پیشنهادی است.
محمد سجاد سکوت، برهان بیگ زاده،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
تشخیص هوشمند بیماریها با دقت بالا، سرعت زیاد، هزینه پایین و به صورت غیرتهاجمی امروزه به یک ضرورت در روند درمان بیماریها تبدیل شده است. در این راستا، گرفتن سیگنال نبض، امری بسیار آسان و کم هزینه است که با توجه به در دسترس بودن آن و نیز آسان بودن فرآیند مربوطه، می تواند در تشخیص سریع و کم هزینه بیماریهای قلبی بسیار مفید باشد. چنانچه در این زمینه بتوان از روش مناسب پردازش سیگنال و هوشمندسازی آن نیز بهره جست بگونه ای که دقت آن با سایر روشهای هزینه بر و زمان بر برابری کند، می توان گفت که به دستاورد ارزشمندی رسیده ایم که هدف از این مطالعه نیز همین امر است. در ابتدا با استفاده از دستگاه تسک فورس مانیتور، داده های مربوط به سیگنال فشاری نبض در انگشت دست چپ برای دو گروه سالم و مبتلا به بیماری عروق کرونر دریافت شده است. سپس سیگنالها فیلتر شده و موارد نادرست از آن جدا شده است. آنگاه ویژگی های مربوط به حالت سالم و بیمار استخراج شده و در نهایت با انتخاب ویژگی های برتر، داده های افراد سالم و افراد بیمار با دقت بیش از ۸۵ درصد با استفاده از الگوریتم ماشینهای بردار پشتیبان از هم جدا می شوند.
دوره ۳۱، شماره ۴ - ( الشتاء ۱۴۴۶ )
چکیده
کان أبومحمد الخازن أحد شعراء إیران فی العصر الدلمیان وتتلمذ علی ید صاحب بن عباد الذی کان ینشد الشعر باللغه العربیه. کان دیوان هذا الشاعر مجهولاً منذ قرون واُکتُشِفَ فی السنوات الأخیره وأخرجه أحمد مهدوی دامغانی من الغموض عبر تصحیح دیوانه. خمول ذکره والجوده المقبوله لشعره دفع الکتّاب إلی إجراء بحث علمی عن شعره ومنذ القراءه الأولی للدیوان تبیّن لنا أنَّ شعره مملوء بالانحراف عن المعیار. الانحراف عن المعیار هو انحراف عن القواعد التی تحکم اللغه ویتم ذلک بطرق مختلفه مثل الانزیاح والإبراز اللغوی وإضافه القواعد والحد من القواعد. للمنظر الإنجلیزی جیفری لیتش النظریه الأکثر تماسکًا فی هذا المجال، حیث لخصَّ العدول عن المعیار فی ثمانیه مواضیع؛ لذلک قررنا فی هذا المقال تحلیل أمثله الانحراف عن المعیار فی شعره فی ثلاثه مستویات: النحوی والدلالی والزمانی. إن منهج البحث المناسب لهذه المقاله هو المنهج الوصفی التحلیلی. هناک مبدآن لهما أهمیه خاصه فی عدول عن المعاییر؛ أی أن تجنب المعاییر لا ینبغی أن یکون عائقًا فی طریق الجمالیات أو إیصال المعنی والنتیجه العامه للبحث هی أن الانحرافات النحویه والدلالیه والزمنیه (المعجمیه) المستخدمه فی شعر الخازن لم تشکل خطراً علی وتیره فهم المعنی أو جمالیات شعره والسبب فی ذلک یعود إلی أنَّ الانحرافات عن القواعد قد حصلت إلی حدٍ لا یخرق القواعد النحویه والدلالیه والمفردات وقد حدثت علی نحو یسیر.