جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای جاهدی


دوره ۸، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۳۶)- ۱۳۹۶ )
چکیده

زبان‌ها از ابزارهای زبانی مختلفی برای سازمان‌دهی جریان اطلاعات گفتمان استفاده می‌کنند. یکی از این ابزارها، زمینه‌سازی اطلاعات است که از طریق آن روایت‌گر اطلاعات اصلی و فرعی را در روایت مشخص می‌کند. اطلاعات اصلی که پایه روایت را تشکیل می‌دهند پیش‌زمینه، اما اطلاعات فرعی که وقایع حاشیه‌ای روایت را نشان می‌دهند، پس‌زمینه اند. چنین سازمان‌دهی باعث پیوستگی بیشتر میان پاره‌گفتارهای گفتمان و همچنین انتقال موثرتر اطلاعات می‌شود. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل چگونگی تحقق زمینه‌سازی در قالب پیش‌زمینه‌سازی و پس‌زمینه‌سازی در گفتمان‌روایی کودکان‌فارسی‌زبان براساس ابزار زبانی نمود (کامل/ناقص) و صیغه فعل (معلوم/مجهول) و همچنین تاثیر سن بر به‌کارگیری این ابزارها است. داده‌های پژوهش شامل روایت‌های گفتاری تولیدشده توسط کودکان ۷، ۹، ۱۱ ساله و یک گروه کنترل بزرگسالان ۳۰ ساله دختر بودند، که با استفاده از دو داستان تصویری (Hickmann, ۲۰۰۴) مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد رابطه معناداری بین میزان به‌کارگیری نمود کامل و ناقص و سن  کودکان مورد آزمون وجود داشت، به این ترتیب که با افزایش سن به‌کارگیری نمود کامل در پیش‌زمینه کاهش و به‌کارگیری نمود ناقص افزایش یافت. برعکس، در بزرگسالان به‌کارگیری نمود کامل در پیش‌زمینه افزایش اما نمود ناقص کاهش یافت. در پس‌زمینه نیز این رابطه به‌همین ترتیب مشاهده گردید. بعلاوه، به‌کارگیری صیغه معلوم فعل در روایت‌ها نسبت به به‌کارگیری صیغه مجهول فعل غالب‌تر بود و رابطه معناداری بین به‌کارگیری صیغه مجهول فعل در پیش‌زمینه و پس‌زمینه و سن آزمودنی ها مشاهده نگردید.
 

دوره ۱۳، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۱ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قدرت و جنسیت مخاطب بر گزینش نوع و تعداد راهبردهای تشویق­کردن به­کاربرده­شده توسط دانشجویان پسر و دختر فارسی‌زبان براساس نظریه بروان و لوینسون (۱۹۸۷) است. جامعه آماری این پژوهش شامل ۶۰ دانشجو (۳۰ پسر و ۳۰ دختر) کارشناسی­ارشد دانشگاه سیستان و بلوچستان بود. داده­های زبانی با استفاده از پرسش‌نامۀ تکمیل­گفتمان و روش ایفای­نقش گردآوری و به­وسیله آزمون آماری خی­دو و تی­مستقل (۰۵/۰p<) بررسی و تحلیل شدند. نتایج حاصل از دو روش گردآوری داده‌ها نشان داد رابطه معناداری بین قدرت مخاطب و نوع و تعداد راهبردهای به­کاربرده­شده توسط دانشجویان پسر و دختر وجود داشت. پرکاربردترین راهبرد تشویق­کردن «راهبردهای ادب­سلبی» از نوع احترام­گذاشتن برای مخاطب با قدرت بالاتر (استاد) بود. متداول­ترین راهبردهای تشویق­کردن از لحاظ تعداد نیز راهبردهای ترکیبی دوتایی و کم­کاربردترین، راهبردهای ترکیبی نه­تایی بودند. جنسیت مخاطب در سه موقعیت بر نوع راهبردهای به­کاربرده­شده توسط دانشجویان پسر تاثیر داشت؛ در­حالی­که بر تعداد راهبردهای به­کار برده­شده توسط دانشجویان پسر و همچنین بر نوع و تعداد راهبردهای به­کاربرده­شده توسط دانشجویان دختر موثر نبود. بدین­ترتیب، پرکاربردترین نوع راهبرد استفاده­شده توسط دانشجویان دختر برای مخاطب مرد و زن راهبردهای «ادب­ایجابی» و ترکیبی سه­تایی بود. پرکاربردترین راهبرد درمیان آزمودنی­های پسر در مقابل مخاطب­های مرد راهبردهای «ادب­ایجابی» و برای مخاطب­زن راهبردهای «ادب­سلبی» و ترکیبی دوتایی بود.

دوره ۱۶، شماره ۸۸ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

هدف از این پژوهش، تعیین سینتیک، ضریب پخش رطوبت موثر، انرژی فعال‌سازی، انرژی مصرفی ویژه و همچنین پیش بینی نسبت رطوبت توت سفید در طی فرآیند خشک‌کردن با خشک‌کن مایکرویو- هوای داغ به کمک مدل های ریاضی، شبکه‌های عصبی مصنوعی (ANN) و انفیس (ANFIS) است. خشک‌کردن محصول در سه دمای ۴۰، ۵۵ و°C ۷۰، در سه سرعت جریان هوای ۵/۰،۱ و m/s ۵/۱ و سه توان مایکرویوو ۲۷۰ ،۴۵۰ و W ۶۳۰ انجام شد. برای انتخاب یک منحنی خشک‌کردن مناسب، ده مدل لایه نازک خشک شدن، شبکه‌های عصبی مصنوعی و انفیس به داده‌های آزمایشگاهی برازش شد. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین مقدار ضریب پخش رطوبت موثر به ترتیب (m۲/s ۹-۱۰×۵۶/۳ و کمترین مقدار m۲/s۱۰-۱۰×۸۶/۳) به دست آمد. همچنین کمترین و بیشترین مقدار انرژی مصرفی ویژه به ترتیب ۵۴/۴۸ وMj/kg ۸۸/۱۳۸۰ محاسبه شد. در میان مدل‌های ریاضی مورد تحقیق مدلPage بهترین مدل برای تشریح رفتار خشک‌شدن لایه نازک توت را داشت. نتایج نشان داد مقادیر خطای میانگین مربعات ( )، برای مدل‌های ریاضی، ANN، و ANFISبه ترتیب ۰۰۵۹/۰، ۰۰۵۲/۰ و ۰۰۴۴/۰ به دست آمد. بنابراین مدل ANFIS با بیشترین مقدار ضریب همبستگی (۹۹۹۹۵/۰= )، کمترین درصد میانگین خطای نسبی (۸۴/۱= ) و خطای میانگین مربعات (۰۰۴۴/۰= ) برای ارزیابی نسبت رطوبت در مقایسه با سایر روش‌های اجرا شده در این پژوهش به عنوان بهترین مدل انتخاب شد
محمد حسین شهاب زاده پور، رضا جاهدی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۲ )
چکیده

در این پژوهش به بررسی خطاها و دقت یک ماشین‌ابزار پنج محور با استفاده از دستگاه بالبار پرداخته می‌شود. تمرکز بر اندازه‌گیری خطاهای  موقعیتی و خطاهای چرخشی مربوط به محورهای دورانی می‌باشد. بنابراین ابتدا با استفاده ماتریس‌های تبدیل همگن و بر اساس زنجیره سینماتیکی محورهای ماشین، یک  مدل‌سازی ریاضی خطا برای هر محور انجام می‌شود تا یک دید کلی نسبت به تأثیر خطاها روی کارکرد ماشین به دست آید. در ادامه یک روش برای اندازه‌گیری این خطاها پیشنهاد می‌شود و برای اعتبار سنجی این روش پیشنهادی، نتایج آن با یک روش معتبر مقایسه می‌شود. . ماتریس‌های تبدیل همگن برای ایجاد یک مدل ماشین‌ابزار و تولید نمودارهای خطای  بالبار به دلیل خطاهای هندسی ماشین‌های ابزار و بر اساس طرح آزمایشی ارائه‌شده، استفاده می‌شوند. الگوهای مسیر حرکتی بالبار شبیه‌سازی‌شده را می‌توان برای ارزیابی اثرات خطای منحصربه‌فرد برای خطاهای شناسایی‌شده و تشخیص شرایط ماشین‌ابزار استفاده کرد.
 
مهسا واقفی، محمدصادق توللی، رضا جاهدی، امیرسعید قدسی نژاد، محمد مسیح سعادت فرد،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( خرداد ۱۴۰۳ )
چکیده

چرخ‌دنده‌ها بخش بسیار مهمی از تجهیزات مختلف مکانیکی در صنعت هستند. به دلیل آن‌که در فرایندهای مکانیکی، دندانه‌ها در طولانی مدت تحت بار قرار می‌گیرند، سطح دندانه آن‌ها معمولاً فرسوده، ساییده و حتی شکسته می‌شود. تشخیص به موقع خطا نه تنها میتواند چرخه عمر چرخ‌دندهها را افزایش دهد بلکه حتی میتواند از تلفات اموال و تلفات ناشی از خرابیها نیز جلوگیری نماید. بنابراین، نظارت و تشخیص سلامت چرخ‌دنده‌ها برای اطمینان از عملکرد طبیعی ماشینهای گرانبها در صنعت امری ضروری است. در این پژوهش، تشخیص خطا در چرخ‌دنده های پلیمری، با استفاده از سیگنال صوتی به عنوان یک روش بازرسی غیرتماسی مدنظر قرار گرفته است. بدین منظور از ۵۰ زوج چرخ‌دنده در وضعیت سالم، دندانه‌های ساییده شده و دندانه‌های شکسته شده در دو سرعت ۶۶ و ۹۹ دور بر دقیقه، سیگنال صوت ضبط شده است. در ادامه با استفاده از تبدیل بسته موجک (WPT)، سیگنال صوت در حوزه زمان – فرکانس تجزیه شده و ۱۲ ویژگی آماری از ۱۶ ضریب سطح چهارم WPT استخراج شده است. به منظور بررسی عملکرد الگوریتم تشخیص خطا از چهار طبقه‌بند جداساز خطی، K نزدیکترین همسایه، درخت تصمیم و ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. مقادیر معیارهای دقت، نرخ مثبت واقعی، نرخ منفی واقعی، ارزش پیش‌بینی مثبت، ارزش پیش‌بینی منفی، میانگین هندسی، نمره و ضریب همبستگی متیوز، نشان داده است که با استفاده از WPT، میتوان تمایز معنیداری میان چرخ‌دنده‌های سالم و معیوب پیدا کرد. از این‌رو، روش پیشنهادی یک رویکرد مناسب، برای تشخیص خطای به موقع چرخ‌دنده‌های پلیمری مورد استفاده در تجهیزات مکانیکی است.

صفحه ۱ از ۱