۱۵ نتیجه برای حسامی
دوره ۲، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
نهضت ترجمه متون فلسفه یونان به زبان عربی در قرون دوم و سوم هجری، بهویژه در دوره خلافت منصور دوانیقی، موجب شد فرهنگ اسلامی در قرون چهارم و پنجم هجری با ظهور فیلسوفانی چون ابن سینا درخشش بسیار یابد. فلسفه غرب، دستکم از قرن هفدهم، در مسیری حرکت کرده است که با آنچه در فلسفه اسلامی داریم، تفاوت ماهوی دارد و اگر بخواهیم شناخت عمیقی نسبت به آن داشته باشیم، نیاز داریم به اینکه یا مسلط بر زبانهای غربی باشیم یا از ترجمه متون اصلی فلسفه غرب استفاده کنیم. به هر حال متون فلسفی غرب به زبانهای مختلف مثل انگلیسی، آلمانی و فرانسوی نوشته شدهاند و یک پژوهشگر فلسفه بهرغم تسلط بر زبان انگلیسی، برای آشنایی با آثاری که به زبانهای دیگر اروپایی نوشته شدهاند، نیازمند کمک مترجمان است. در این مقاله اهمیت ترجمه متون فلسفه غرب و برخی الزامات آن بیان شده است.
دوره ۲، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
نقد تاریخ فلسفه و معرفتشناختی قطعا جسارتی بزرگ میخواهد، چرا که آثار و تبعات آن میتواند خطرناک باشد. زمانی که از هرگونه موجود متافیزیکی و فرا انسانی و به طور کل، تبیین هرگونه مبحث معرفتشناختی در تشریح راهبرد دانشی خود چشمپوشی کنیم، آنگاه نتیجه کار میتواند به سمت نیهیلیسم و پوچگرایی و بینظمی و آنارشیسم سوق پیدا کند که میتواند برای فرد و جامعه خطرناک و سمی باشد. در حالی که انتظار داریم در فلسفه رورتی با چنین اندیشه پوچگرایانهای روبهرو شویم، وی مدعی است که چنین نتیجهای حاصل نخواهد شد و درصدد لذت، شادکامی و خوشبختی برای انسان هست؛ زیرا اگر چه دیگر صحبت از حقیقت و خیر مطرح نیست ولی با گستردهتر کردن هرچه بیشتر همبستگی بین "ما"های انسانی درصدد تغییر این جاده و سوق به سمت اتوپیای انسانی است. هدف ما از نگارش این مقاله بررسی و تحلیل جایگاه مبانی معرفتشناختی اخلاق در اندیشه رورتی است.
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
بیان مساله: حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آن ها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد، به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد. محیط از جنبه های کالبدی و اجتماعی به صورت توامان ساخته شده است. انسان ها مکان های اطراف خود را خلق می کنند و مکان مستقل از انسان معنا ندارد.
هدف: تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی مسکن مهر می باشد.
روشها: تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی بوده، جامعه آماری تحقیق ساکنین مجتمع مسکن مهر مکریان مهاباد است. برای تحلیل داده از معادلات ساختای به روش تحلیل عاملی مرتبه دوم با نرم افزار Amosاستفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که نیازهای انسانی بیشترین تاثیرات را در ایجاد حس تعلق به مکان با ۹۴۶/۰ با تاثیر از ادراک و رفتار در تعامل انسان با محیط دارد و کمترین اثر گذاری هم مربوط به بعد تفسیری با اثرگذاری جمعی ۵۳۱/۰ می باشد.
نتیجه گیری: همه ابعاد مورد بررسی شده در تحقیق حاضر دارای تاثیرگذاری در ایجاد حس تعلق به مکان در تعامل انسان با محیط خویش است.
دوره ۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده
نمونهای از تقابل رورتی با فلسفۀ تحلیلی، مخالفت او با کوشش دیویدسن برای طرح نظریهای معناشناختی بر اساس صدق است. رورتی، طبق رویکردی ضدمتافیزیکی به صدق، عقیده دارد عبارت «p صادق است» صرفاً تأیید ادعایی است که ما خود یا دیگران را در بیان آن موجه میدانیم. اگرچه دیویدسن مخالف رویکرد متافیزیکی به صدق است، اما به تأسی از تعریفی تارسکیایی در باب صدق، تصوری قویتر از آنچه رورتی دربارۀ صدق میپذیرد را برای طرح نظریهای در باب معنا لازم میداند. پاسخِ ویتگنشتاینیِ رورتی به دیویدسن این است که نهتنها مراوادت گفتاریِ گوینده و مفسر، متوقف بر دانستن نظریهای معناشناختی بر اساس صدق نیست، بلکه کوشش برای گفتن چیزی بیشتر از آنچه در باب صدق میتوانیم بگوییم، ما را دچار سردرگمیهای سنت متافیزیکی میکند. این مقاله، با استناد به نوشتههای دیویدسن، نشان میدهد کوشش دیویدسن برای طرح نظریهای معناشناختی بر اساس صدق، او را ناگزیر به بیان تفاسیری متافیزیکی سوق میدهد.
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
مقاله حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعاره های مفهومیِ جهتی، در دو زبان فارسی و اسپانیایی به نگارش درآمده است. در این مقاله تلاش شده تا از میان طبقه بندی لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) از استعاره های مفهومی، در قالب استعاره های ساختی، جهتی و هستی شناختی، تنها طبقه استعاره جهتی بر داده هایی از زبان اسپانیایی مورد سنجش قرار گیرد و کاربرد این استعاره در سطح نگاشتِ استعاری و بازنمود زبانی در زبان فارسی بازکاویده شود. تحلیل ۳۸ نمونه استعاره مفهومی جهتی در قالب ۱۵ اسمِ نگاشت، که از رمان اسپانیایی گفت وگو در کاتدرال اثر ماریو بارگاس یوسا، مجموعه مقالاتی درباره استعاره های مفهومی به زبان اسپانیایی و برخی داده های شفاهی استخراج شده بود، این نتیجه را به دست داد که شباهت ها میان استعاره های مفهومی مبتنی بر درک انسان از مقوله «جهت»، در بین دو زبان به مراتب بیشتر از تفاوت هاست. این نتیجه، جایگاه بنیادین درک مکان و درک جهت به عنوان خاستگاه شکل گیریِ استعاره های مفهومی در حوزه های انتزاعی را می نمایاند. از سوی دیگر، توجه به تفاوت های دو زبان فارسی و اسپانیایی در ساخت استعاره های مفهومی، مؤید تأثیر فرهنگ بر ساخت استعاره های مفهومی است.
دوره ۴، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۱۵)- ۱۳۹۲ )
چکیده
در این پژوهش میزان و نوع حذف های انجام شده در گزارش های فوتبال سیما را بررسی کرده ایم. نخست پیکره ای متشکل از پانزده دقیقه پایانی دوازده گزارش فوتبال سیما- که چهار گزارشگر برجسته ارائه کرده اند- فراهم آمده و سپس میزان و نوع واحدهای حذف شده برپایه نگرش صفوی (۱۳۹۰) بررسی شده است. از سوی دیگر، نگارندگان سعی کرده اند براساس الگوی هلیدی و حسن (۱۹۷۶) نوع مقوله زبانی واحدهای حذف شده را نیز بررسی کنند. در این پژوهش، چهار نوع حذف طبقه بندی شده است: حذفی که به ابهام معنایی می انجامد؛ حذفی که در ارتباط خللی ایجاد نمی کند و ازنظر صفوی، کاهش معنایی به شمار می آید؛ حذفی که تمایز زبان گفتار و نوشتار را مشخص می کند و حذف عناصر اختیاری زبان. پژوهش حاضر نشان می دهد بیش از نیمی از واحدهای حذف شده خللی در ارتباط ایجاد نمی کند و به نوعی، براساس ویژگی های گزارش فوتبال، کاهش معنایی تلقی می شود. از سوی دیگر، بررسی انواع حذف به لحاظ ویژگی های نحوی نشان می دهد نوع حذف های صورت گرفته با سه نوع حذف مورد نظر هلیدی و حسن یعنی حذف گروه فعلی، حذف گروه اسمی و حذف گروه بندی متفاوت است و انواع دیگری را نیز دربرمی گیرد. از یافته های دیگر پژوهش این است که رویکرد سنتی به حذف- که حذف را به قرینه لفظی و معنوی تقسیم می کند- نمی تواند حذف های رخ داده در گزارش های فوتبال سیما را توجیه کند. نتایج پژوهش ضمن اینکه فراوانی و انواع حذف در گزارش های فوتبال را مشخص می کند، نارسایی رویکرد سنتی به این مقوله را نیز می نمایاند.
دوره ۶، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۲۸)- ۱۳۹۴ )
چکیده
این مقاله سعی دارد با تکیه بر روش تحلیل گفتمان فِرکلاف و تأکید او بر تعامل میان پدیدههای زبانی، متنها و بافتهای اجتماعی نشان دهد که چگونه ترجمه آثار نمایشی از فرهنگ مبدأ میتواند تحت تأثیر گفتمانهای غالبِ زبان مقصد قرار گرفته و برداشتهای متفاوتی را تولید کند. برگردان فارسی نمایشنامههای برتولت برشت به دلیل وجود تلویحات تاریخی متناسب با وضعیت اجتماعی ایران در فاصله دو دهه پرآشوب پنجاه و شصت خورشیدی بهترین نمونههای مطالعاتی برای اثبات فرض بالا محسوب میشوند.
این تحقیق به روش نمونهکاوی توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و دادههای اولیه آن به شیوههای کتابخانهای و یا مواجهه مستقیم با متون زبان اصلی گردآوری شدهاند. مقاله حاضر نشان میدهد که مترجمان ایرانی آثار برشت به شکلی خودآگاه یا ناخودآگاه دلالتهای فرهنگی مستتر در زبان مبدأ را به تبع گرایشهای سیاسی خود و یا روحیه انقلابی توده مخاطبانشان در هر دوره تاریخی تغییر داده و متناسب با تقاضای گفتمانی جامعه خود ساختهاند. به این منظور، از میان چهل برگردان متون نمایشی برشت در ایران، ترجمههای متعددی از چهار نمایشنامه «ارباب پونتیلا و نوکرش، ماتی»، «بعل»، «در جنگل شهر» و «رؤیاهای سیمون ماشار» مورد بررسی قرار گرفتهاند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد بخش عمدهای از آثار نمایشی برشت در ایران متناسب با بسترهای سیاسی- اجتماعی تأثیرگذار و یا گفتمانهای غالب هر دوره– دستکم تاحدی در سطح واژگانی و مفهومی- مشمول تحریف فرهنگی شدهاند.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۲- )
چکیده
در این مقاله به کاربرد روش سری مدال در جایابی مناسب پایدارسازهای سیستم قدرت (PSS) بهمنظور میراسازی نوسانهای بینناحیهای پرداخته میشود. در سیستمهای قدرت تحت بارگذاری سنگین، آثار غیرخطی در پاسخهای دینامیکی به میزان قابل توجهی رشد میکنند. در نتیجه روشها و فنون خطی، تصویر کاملاً درستی از رفتار واقعی سیستم را در اختیار قرار نمیدهند. در این مقاله با تعریف ضرایب مشارکت غیرخطی بر مبنای فرمولبندی سری مدال و همچنین با ارائه یک شاخص جدید تداخل غیرخطی، مکان مناسب نصب PSS تعیین و کارایی کنترلکننده نصب شده در آن محل مطالعه میشود. ابتدا برای دو شرایط بهرهبرداری مختلف، یکی کماسترس و دیگری پراسترس بهکمک روشهای مرسوم شکل مد، ضرایب مشارکت و مقادیر ماندهها و محل مناسب برای نصب PSS تعیین و سپس با نتایج حاصل از ضرایب مشارکت سری مدال مقایسه میشوند. در نهایت صحت و اعتبار نتایج حاصل بهکمک شبیهسازی در حوزه زمان ارزیابی میشود. بررسیهای انجام شده روی سیستم ۵۰ ماشینه IEEE بهعنوان سیستم آزمون، بیانگر مناسب بودن مکان انتخاب شده برمبنای ضرایب مشارکت غیرخطی بوده و شاخص تداخل غیرخطی نیز نشان دهنده افزایش میزان تداخل غیرخطی میان مدهای اساسی سیستم است. این موضوع خود بهمعنای تأثیر بالای کنترلکننده نصب شده بر نوسانهای بینناحیهای است. نتایج شبیهسازیهای حوزه زمان نشان میدهند که انتخاب نامناسب مکان نصب PSS بر مبنای روشهای مرسوم میتواند به نتایج ضعیف و نامطلوبی منجر شود.
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقیِ نحوۀ اصطلاحسازی برمبنای مفاهیم مشترک، در زبانهای اسپانیایی و فارسی براساس چگونگیِ برخورد گویشوران این دو زبان، با اشیای پیرامونشان، در چارچوبِ رویکردِ بینارشتهای زبانشناسیِ انسانشناختی پرداخته است. در این رویکرد، شباهتها و تفاوتهای احتمالی مؤلفههای زبانی، با توجه به مباحث فرهنگی و جامعهشناختی گویشورانِ آن زبانها تحلیل و بررسی میشود. این رویکرد بیش از هر چیز وامدار مبانیِ نظریۀ نسبیت زبانی است، نظریهای که برمبنای تأثیرگذاری زبان بر اندیشه و بهویژه، تأثیرپذیری نگرش افراد به اشیا، از نحوۀ برخورد زبانی آنها با اشیای اطرافشان شکل گرفته است. بر این اساس، مسئلۀ اصلی پژوهش حاضر این است که اشیا و مصنوعات، در فرهنگ گویشوران دو زبان اسپانیایی و فارسی، چه تأثیری بر ایجاد اشتراکات و افتراقات احتمالی در نحوۀ اصطلاحسازی در این دو زبان دارند. ازآنجا که اصطلاحات بخشی جداییناپذیر از فرهنگ عامه، و چهبسا، فرهنگبنیادترین عنصر زبانی هستند، نگارندگان بر آن شدند تا از رهگذر بررسیِ مقابلهای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی به روشی تطبیقی و تحلیلی، تأثیر مباحث فرهنگی در برخورد اسپانیاییزبانها و فارسیزبانها با اشیای اطرافشان را، در نحوۀ اصطلاحسازی آنها از یک مفهوم مشترک، بهمنظور ارائۀ الگویی برای انجام تحلیلی بینازبانی در چارچوب رویکرد زبانشناسیِ انسانشناختی، بررسی کنند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسۀ اصطلاحات حاوی اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی است تا مشخص شود نگرشهای متفاوت گویشوران این دو زبان به اشیای پیرامونشان، چگونه تحتتأثیر بافت و ویژگیهای فرهنگی در ساخت اصطلاحات انعکاس پیدا میکنند. برمبنای تحلیل صورتگرفته در این پژوهش، در دو زبان اسپانیایی و فارسی، اصطلاحسازی از یک مفهوم مشترک براساس نحوۀ برخورد گویشوران این دو زبان با اشیای اطرافشان، بیش از آنکه به سمت شباهتها متمایل باشد به سمت تفاوتهای فرهنگی متمایل است و کانون شباهتهای اصطلاحسازی، مبتنیبر اشیا و مصنوعاتی بوده که در محیط خانه و وسایل منزل بهکار میرفتهاند.
دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
به منظور پیشگیری و اصلاح کمبود ناشی از یک یا چند ماده ریزمغذی که در کل جامعه و یا گروه های خاصی از جمعیت وجود دارد غنیسازی مواد غذایی صورت میگیرد. لینولنیک اسید یک اسید چرب امگا-۳ و ضروری می باشد که بدن انسان نمیتواند آن را سنتز نماید اما باید توسط انسان مصرف شود. خرفه به دلیل خواص تغذیهای و آنتی اکسیدانی بالایی که دارد به عنوان یک ماده غذایی مقوی معرفی شده است. بنابراین در این تحقیق تاثیر افزودن پودر دانه خرفه به فرمولاسیون کیک با درصدهای صفر (شاهد)، ۱۰، ۱۵ و۲۰ مورد مطالعه قرار گرفت و ترکیب اسیدهای چرب و خصوصیات حسی تعیین و مورد مقایسه قرار گرفت. به طور کلی با افزایش مقدار پودر دانه خرفه کیفیت و مقدار اسیدهای چرب به خصوص اسیدهای چرب ضروری لینولنیک و لینولئیک اسید افزایش یافت. از نظر ویژگیهای حسی در واقع کیک حاوی ۱۵% خرفه به لحاظ رنگ تحتانی، رنگ فوقانی، رنگ مغزی، خلل و فرج، عطر و طعم از کیفیت مطلوبتری برخوردار بود و بعنوان بهترین نمونه معرفی گردید.
دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
در سنجش فنوتیپی مجموع ۵۸ باکتری از ۳ نمونه سبزیجات تخمیری جدا گردید. جدایههای لاکتیکی براساس خصوصیات فنوتیپی در سطح جنس به صورت ۶۴% Lactobacillus، ۵% Pediococcus، ۴,۵% Leuconostoc و ۲۶.۵% جدایهها غیرقابل تشخیص شناسایی گردیدند. این شناسایی توسط روش مولکولی مستقل از کشت براساس نسل جدید توالی یابی آمپلیکونهای ژن ۱۶S ribosomal RNA کامل گردید. نواحی V۳ و V۴ از ژن ۱۶S rRNA تکثیر شد و توسط پلتفرم Illumina MiSeq توالی یابی شدند. دادهها با نرم افزار BaseSpace و بانک اطلاعاتی greengenes بررسی گردیدند. این آنالیز حضور ۷۷.۱۲% Lactobacillus، ۷.۵۱% Pediococcus، ۵.۶۱% Leuconostoc، ۱.۲۰% Acinetobacter، ۱.۰۰% Enterobacter، ۰.۳۵% Erwinia و ۰.۳۵% Dickeya به عنوان جنسهای غالب و همچنین ۲.۷۹% باکتری غیرقابل طبقه بندی را در محصول نشان داد. در سطح گونه به صورت ۱۹.۳۲% Lactobacillus brevis ،۱۵.۷۱% Lactobacillus japonicus ، ۱۳.۲۵% Lactobacillus pentosus، ۱۰.۲۶% Lactobacillus senmaizukei، ۴.۶۰% Lactobacillus plantarum، ۲.۶۵% Leuconostoc mesenteroides ،۲.۳۲% Lactobacillus acidifarinae و ۱۷.۲۶% باکتری غیرقابل طبقهبندی شناسایی شدند. در سطح شناسایی جنس توسط هر دو سنجش فنوتیپی و مولکولی (NGS) نتایج مشابهی حاصل گردید. در این مطالعه، روش نسل جدید توالییابی در شناسایی کامل جامعه میکروبی شوری سبزیجات با آب گوجه فرنگی آشکار کرد که فلور میکروبی لاکتیکی به عنوان فلور غالب شامل Lactobacillus، Pediococcusو Leuconostoc فرایند تخمیر را هدایت میکنند. بهعلاوه باکتریهای غیرلاکتیکی شامل Acinetobacter، Enterobacter، Erwinia و Dickeya نیز میتوانند نقش مهمی در فرایند رسیدگی شوری سبزیجات با آب گوجهفرنگی داشته باشند. باکتریهایی پروبیوتیکی نظیر Lactobacillus plantarum، Lactobacillus pentosus، Leuconostoc mesenteroides و Lactobacillus brevis نیز در این فراورده تخمیری شناسایی گردیدند.
میلاد حسامی، مجتبی حقیقی یزدی، فرشید نجفی،
دوره ۱۶، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
مشخصه سازی خواص مکانیکی بافت نرم با استفاده از مدل هایپر- ویسکوالاستیک در زمینه پزشکی از جمله در تشخیص بیماری ها توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است. در بیشتر مطالعات انجام شده، فقط یک بافت همگن تحلیل شده است. بنابراین در صورت معیوب بودن بافت های زیرین تعمیم نتایج به دست آمده از تحلیل یک بافت برای سایر بافت ها امکان پذیر نخواهد بود. به همین جهت در این مطالعه، برای ایجاد یک بافت ناهمگن، یک لایه سینه مرغ بر روی یک لایه جگر گوسفند قرار داده می شود. خواص مکانیکی این دو بافت با استفاده از یک آزمون فروروندگی به صورت همزمان تعیین می شود. پارامترهای مدل، بوسیله روش المان محدود معکوس تعیین می شوند. همچنین یک الگوریتم بهینه سازی برای فرآیند کمینه سازی اختلاف نمودارهای نیرو-زمان حاصل از آزمایش فروروندگی و شبیه سازی المان محدود بکار رفته است. با جدا نمودن دو بخش هایپرالاستیک و ویسکوالاستیک نمودار نیرو- زمان، پارامترهای مربوط به هر بخش طی فرآیند المان محدود معکوس جداگانه ای محاسبه می شوند که این کار موجب کاهش مدت زمان حل و حجم محاسبات می گردد. در نهایت، پارامترهای ویسکوالاستیک و هایپرالاستیک، به ترتیب، با خطای حداقل مربعات غیرخطی ۰,۰۶۹۵ و ۰.۰۳۱۵ به دست آمده اند. مقایسه نمودار نهایی حاصل از شبیه سازی المان محدود و نمودار آزمایشگاهی ، صحت و کارایی روش استفاده شده را نشان می دهد.
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
تحقیق حاضر از لحاظ روش تحقیق، از نوع توصیفیـ همبستگی است که بصورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، عبارت است از کسب و کارهای خانوادگی در تهران که حداقل دو نفر از اعضای خانواده در مالکیت یا مدیریت سازمان نقش دارند. جامعه آماری بر اساس اطلاعات موجود، ۶۰۰ شرکت بوده و حجم نمونه مورد نیاز برابر با ۲۳۵ شرکت میباشد. ابزار اصلی جمعآوری دادهها در این پژوهش، پرسشنامهای است که روایی و پایایی آن سنجیده شده است. با توجه به مطالعات پیشینیان، پرسشنامهها و مصاحبه با صاحبان کسبوکارهای خانوادگی، متغیرهای این تحقیق که بر بیعلاقگی افراد برای حضور در کسب و کار خانوادگی عبارتند از: خرده مقیاس چشمانداز مدون، خرده مقیاس ساختار و خرده مقیاس روابط متقابل. جهت شناسایی متغیرهای مکنون از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. در تحلیل عاملی تأییدی ارتباط این عوامل با یکدیگر و عامل اصلی یعنی بیعلاقگی به حضور در کسب وکار خانوادگی مورد سنجش قرار گرفت. ضمن تأیید برازش مدل، نشان داده شد که چشمانداز غیرمدون بیشترین تأثیر را بر بیعلاقگی و ساختار نامنسجم دارد. عوامل شناسایی شده از همبستگی بالایی با عامل اصلی برخوردار بودند. لذا میتوان نتیجه گرفت که سه عامل مشخص شده تأثیر زیادی بر بیعلاقگی افراد در حضور در کسب وکارخانوادگی را دارا میباشند.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۱ - ( دی ۱۴۰۱ )
چکیده
باکتریوسینها گروهی از مولکولهای منحصر بفرد هستند که توسط برخی از میکروارگانیسمها تولید میشوند و به عنوان بخشی از ایمنی ذاتی میزبان در نظر گرفته میشوند. امروزه استفاده از نگهدارندههای زیستی در صنایع غذایی به طور گسترده در حال افزایش است. در پژوهش حاضر برای تولید باکتریوسین از که باسیلوس لکینی فورمیس ATCC ۹۷۸۹ استفاده شد. فعالیت ضد میکروبی باکتریوسین تولیدی در برابر پاتوژنهای منتقله از غذا بررسی شد. در ادامه پس از خالص سازی، ویژگیهای باکتریوسین تولید شده شامل پایداری در برابر حرارت، pH، آنزیم و اشعه فرابنفش و نیز minimal inhibitory concentration (MIC) و minimal bactericidal concentration (MBC) تعیین شد. همچنین وزن مولکولی، گروههای عاملی و ویژگیهای دمایی باکتریوسین توسط آزمون sodium dodecyl sulfate–polyacrylamide gel electrophoresis (SDS-Page)، Fourier-transform infrared spectroscopy (FTIR) و Differential scanning calorimetry (DSC) تعیین گردید. این باکتریوسین در حرارتها و pHهای مختلف، تحت تابش اشعه فرابنفش و همچنین تحت تیمار با آنزیمهای تریپسین و پپسین پایداری بسیار خوبی نشان دادند. آزمون SDS-Page نشان داد که باکتریوسین تولیدی از دو بخش با وزن مولکولی ۱۷ و ۲۰ کیلودالتون تشکیل شده است. نتایج آنالیز FTIR نشان دهنده ویژگی پپتیدی بود و نتایجDSC دو پیکهای اگزوترمال به ترتیب در ۱۹۰ و ۳۲۵ درجه سانتیگراد داشت. به طور کلی در این پژوهش بعد از استخراج و اطمینان از وجود باکتریوسین، اثر ضد میکروبی آن با تعیین MIC و MBC بر روی پاتوژنهای منتقله از غذا مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که باکتریوسین تولیدی توسط باسیلوس لکینیفورمیس دارای اثر ضدمیکروبی قابل توجهی روی باکتریهای پاتوژنهای منتقله از غذا داشت.
دوره ۳۰، شماره ۱ - ( الربیع ۱۴۴۴ )
چکیده
لکلّ قوم من الأقوام عقائد ومعتقدات مختلفه حول الرحله إلی عالم ما بعد الموت، وتُوصف هذه الرحلات بأوصاف مختلفه کما تتضمن أساطیر عدیده حول البعث، وهبوط أسطوره إلی عالم البشر، والصعود نحو السماء والاتصال بالأرباب والآلهه السماویه. إن إحدی هذه الرحلات إلی العالم الآخر هی رحله نبی الإسلام (ص) إلی السموات السبع، وقد عرفت باسم المعراج. تناول الکثیر من المؤلفین الإیرانیین ذکر هذه القصی مصوره ومنقوشه منها ما أُلِّف فی الحقبه الإیلخانیه (۷۷۲-۷۶۲ ﻫ ق) ومنها ما ألف فی الحقبه التیموریه (۸۴۰ ﻫ ق) حیث تناولت هذه الکتابات التی عرف باسم "المعراج نامه" تفاصیل معراج النبی ورحلته إلی السماوات العُلی. نحاول فی هذا البحث معرفه أصول قصه المعراج وما إذا کانت هذه القصه قد حضر فیها نماذج من القصص الأسطوریه التی تتحدث عن آخر الزمان فی الحضارات القدیمه (إیران القدیمه، وحضاره بلاد الرافدین)، وهل استطاعت قصه المعراج أن تقدم معان جدیده؟ وسنعتمد علی المصادر المکتبیه والنهج التحلیلی الکیفی وفق طریقه علم الأساطیر للوصول بقصه المعراج من قصه تاریخیه إلی ما بعد التاریخانیه. أظهرت النتائج أن المیول الأسطوریه الکامنه کانت سته مستویات من المستویات الثمانیه المقترحه فی هذه الدراسه.