۱۶ نتیجه برای حسینخانی
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
نوروتوکسینهای بوتولینوم، سمی ترین ترکیبات بیولوژیک شناخته شدهاند که باعث ایجاد فلج عضلانی میشوند. خاصیت آنزیمی این توکسینها، مهار آزادسازی میانجی عصبی استیل کولین را باعث میشود. مطالعه حاضر با هدف تولید نوترکیب بخش کاتالیتیک (زنجیره سبک) سم بوتولینوم تیپ A با درصد خلوص بالا، بهمنظور ارزیابی فعالیت آنزیمی انجامشد. توالی ژن زنجیره کاتالیتیک نوروتوکسین بوتولینوم تیپ A از پایگاه ژنی NCBI گرفتهشد. پس از بهینهسازی کدون ترجیحی ژن مورد نظر برای E.coli، توالی نهایی ژن بهمنظور سنتز در وکتور بیانی pET۲۸a(+) سفارش داده شد. پس از انتقال وکتور بیانی نوترکیب دارای ژن مذکور به میزبان E.coli BL۲۱-DE۳ ، فرایند بیان در شرایط استاندارد انجام شد. در ادامه تولید پروتئین مورد نظر به شکل محلول با بهینه سازی کشت میزبان و بیان پروتئین صورت پذیرفت. پروتئین بیانی به وسیله ستون Ni-NTA تخلیصو با آنتی بادی اختصاصی مورد تأیید قرار گرفت. در این تحقیق بالاترین میزان بیان به شکل محلول، در شرایط غلظت ۵/۰ میلی مولار IPTG، با جذب نوری ۵/۰ و زمان القای ۱۸ ساعت در دمای ۱۸ درجه سانتی گراد بهدست آمد. آزمایشهای وسترن بلات و الایزا، وجود پروتئین هدف را تأییدکردند.براساس نتایج، زنجیره سبک نوروتوکسین بوتولینوم تیپ A به شکل محلول تولید شد. فرایند تخلیص نیز با رزین تمایلی با کیفیت عالی انجام شد به طوریکه پروتئین مورد نظر با درصد خلوص ۹۸ بهدست آمد.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
نمیوپسین از شانهدار نمیوپسیس لیدی از فتوپروتئینهای وابسته به کلسیم بوده که همچون فتوپروتئینهای متعلق به خانواده کیسه تنان حین واکنش با کلنترازین نور آبی را به صورت فلش ساطع میکند. تاکنون، بیشترین بررسیها روی فتوپروتئینهای خانوداه کیسه تنان انجام شدهاست و اطلاعات اندکی در مورد مکانیسم فتوپروتئینهای شانهداران و جایگاه اتصال به کلنترازین آنها وجود دارد. در این تحقیق، سه آمینواسید مهم درگیر در حفره اتصال به کلنترازین نمیوپسین توسط باقیماندههای متناظر با فتوپروتئینهای بسیار شناخته شده از خانوداه کیسهتنان جایگزین گردید. بدین منظور جهشهای W۵۹K، N۱۰۵W و L۱۲۷W با در نظر گرفتن شبکه پیوند هیدروژنی در اطراف حلقههای مهم کلنترازین انجام شد. جهش یافتهها هیچ گونه فعالیتی از خود نشان ندادند. اسپکتروسکوپی CD و فلورسانس و مدلسازی ملکولی نشان داد که تغییرات ساختاری در جهش یافتهها به ویژه N۱۰۵W و L۱۲۷W نسبت به فرم وحشی محسوس است. عدم فعالیت در این جهش یافتهها دلیلی بر وجود این آمینواسیدها در حفره اتصال یا نقششان در مکانیسم عمل است. به نظر میرسد چینش آمینواسیدها در حفره اتصال به کلنترازین مربوط به دو خانواده کیسه-تنان و شانهداران نسبت به هم متفاوت میباشد طوری که جایگزینی این آمینواسیدها با آمینواسیدهای متناظرشان از خانواده دیگر (نظیر جهشهای این تحقیق) یکپارچگی مورد نیاز جهت عملکرد بیولومینسانسی آن را از بین برده و چنان تغییرات ساختاری را منجر میشود که باعث غیرفعال شدن این پروتئین میگردد.
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
لوسیفراز حشره شبتاب، یک آنزیم مولد نور است که در زمینههای مختلف بیوتکنولوژی و زیستشناسی مولکولی استفاده میشود. لوسیفراز کاربردهای گستردهای در بسیاری از حوزههای آنالیز ژنتیکی نظیر ردیابی بیان ژن، سنجش ژن گزارشگر و مطالعات پروتئومیکس نظیر برهمکنشهای پروتئین- پروتئین دارد. علیرغم مزیت هایی که این آنزیم دارد، محدودیت هایی نیز در سامانه های مبتنی بر لوسیفراز وجود دارد که مهم ترین آن ها پایداری پایین آنزیم است. یکی از جدیدترین روش هایی که برای حل این مشکل توسعه یافته است، استفاده از حلال های بسا زودگداز(DES) می باشد. یک گروه از حلال های بسا زودگداز از نمک آلی همراه با یک دهنده هیدروژن ساخته می شود که به سبب آن، پیوندهای هیدروژنی درون مولکولی باعث کاهش نقطه ذوب آن نسبت به هر یک از ترکیبات سازنده می باشد. در تحقیق حاضر، اثرات این حلال را روی ویژگی های سینتیکی آنزیم لوسیفراز Lampyris turkestanicus وحشی و جهشیافته(I۲۳۲R - E۳۵۴R/Arg۳۵۶) بررسی شد. بدین منظور،آنزیمهای وحشی و جهشیافته در BL۲۱ بیان گردید و پروتئینهای مورد نظر از طریق کروماتوگرافی تمایلی تخلیص و برای مطالعات سینتیکی استفاده شد. در اینجا، از حلال کولین کلراید:گلیسرول به عنوان حلال بسازودگداز استفاده گردید. با توجه به نتایج، پایداری دمایی لوسیفراز وحشی در حلال DES نسبت به جهش یافته بسیار بیشتر است. همچنین، فعالیت باقیمانده هر دو آنزیم وحشی و جهش یافته در حضور حلال DES نسبت به عدم حضور آن بیشتر است.
دوره ۹، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: در میان نانوسیستمهای مختلف، نانوذرات پلیمری بهدلیل پتانسیل کاربرد بهعنوان ناقل دارو بسیار مورد توجه هستند. پلیاتیلنگلیکول-پلیلاکتیک-گلیکولیکاسید (PEG-PLGA) یک کوپلیمر آمفیفیلیک است که میتواند برای انتقال داروهای محلول در آب، داروها و مولکولهای نامحلول در آب استفاده شود. نانوذرات پلیمری PEG-PLGA میتوانند فیلتراسیون کلیوی و سمیت دارو را کاهش دهند، آنها زیستسازگار و زیستتخریبپذیر هستند. هدف مطالعه حاضر بهینهسازی تهیه نانوذرات PEG-PLGA با استفاده از روش تبخیر حلال برای دستیابی به سیستم انتقال دارو با اندازه و بار سطحی مناسب بود.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر نانوذرات PEG-PLGA با اندازه ۱۵۰نانومتر و پتانسیل زتای ۱۰- با روش تبخیر حلال تهیه شدند. سپس ویژگیهای فیزیکوشیمیایی نانوذرات مورد بررسی دقیق قرار گرفت.
یافتهها: با افزایش غلظت پلیمر و درصد پلیوینیلالکل، اندازه ذرات بزرگتر شد. تولید نانوذرات با غلظت ۵میلیگرم بر میلیلیتر کوپلیمر، غلظت ۲% وزنی- حجمی پلیوینیلالکل و در نسبت حجمی ۱۲:۱ بهترین اندازه و بار سطحی را نشان داد. از نظر مورفولوژی، نانوذرات ساختاری کاملاً مشابه و به شکل کروی داشتند. طبق طیف FTIR پیک در ناحیه cm-۱۳۰۰۰-۲۹۰۰ مطابق با پیوند کششی C-H در CH۳ بود. پیک قوی در cm−۱۱۷۶۰ مربوط به –CO کششی بود که تشکیل کوپلیمر را نشان داد.
نتیجهگیری: تولید نانوذرات PEG-PLGA در شرایطی با غلظت ۵میلیگرم بر میلیلیتر کوپلیمر، غلظت ۲% وزنی- حجمی پلیوینیلالکل و در نسبت حجمی ۱۲:۱ بهترین اندازه و بار سطحی را نشان میدهد؛ همچنین نانوذرات ساختاری کاملاً مشابه و به شکل کروی دارند.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده
یکی از چالشهای اصلی درمان بیماریها با نقص ژنتیکی از جمله سرطان، انتقال ناکارآمد مولکولهای دارویی و عدم توانایی آشکارنمودن و ردیابی داروی انتقالیافته به جایگاه هدف است. بنابراین یافتن نانوحاملهایی با اثرات دوگانه انتقال دارو به هسته و ردیابی مولکول درمانگر، اخیراً در اولویت تحقیقاتی محققان این حوزه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه، طراحی نانوذرات فتولومینسنت مبتنی بر نقاط کوانتومی گرافن فاقد سمیت و پپتیدهای کایمریک MPG-۲H۱ با قابلیت دوگانه ورود عوامل ژنتیکی کوچک به درون هسته و ردیابی آنها است. در این مطالعه نقاط کوانتومی گرافن (GQD) دارای رنگ نشری سبز توسط روش هامر و سالوترمال سنتز شدند و از طریق اسپکتروسکوپیهای UV-Vis، فتولومینسنت (PL)، رامان و میکروسکوپی SEM مورد بررسی قرار گرفتند. GQDها از طریق میانکنشهای غیرکووالان به پپتیدهای کایمریک MPG-۲H۱ متصل شدند. اتصال به پپتید سبب تغییر پتانسیل زتا به مقادیر مثبتتر شد (از ۶/۳۸- به ۱/۱۱- در کمپلکس ۱، ۶/۹- در کمپلکس ۲ و ۷۴/۵- در کمپلکس۳). نتایج سنجش تاخیری ژل آکریل آمید حاکی از برقراری اتصال بین پپتید و GQDها است. سمیت سلولی GQD و MPG-۲H۱ توسط سنجش MTT بررسی و در نهایت تصویربرداری سلولی انجام شد. نتایج حاکی از پتانسیل بالای ورود کمپلکسهای فاقد سمیت MPG-۲H۱/GQD به سلول بود، در حالی که GQDهای آزاد ورود چشمگیری به درون سلول نشان ندادند.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
لوسیفراز حشره شبتاب P. py یک آنزیم پراکسیزومی است که موجب تبدیل سوبسترای هتروسیکلیک لوسیفرین به یک حدواسط اکسیلوسیفرین در حضور Mg+۲–ATP و اکسیژن مولکولی میشود. اکسیلوسیفرین برانگیخته با نشر نور مریی به حالت پایه میرسد. لومینسانس به دلایل متعددی از جمله سرعت سنجش، حساسیت بالا و آسانبودن روش کار، کاربرد وسیعی دارد. برخلاف کاربرد متعدد، لوسیفراز در برابر تغییرات فیزیکی و شیمیایی بسیار حساس است بنابراین حساسیت و دقت آن کاهش مییابد. لوسیفراز در برابر دماهای بالا و هضم پروتئولیتیکی بسیار ناپایدار است. براساس مطالعات قبلی، با پروتئولیز محدود این آنزیم توسط تریپسین، شش جایگاه برش در دو ناحیه سطحی پروتئین واقع در دمین انتهای N شناسایی شد ۲۲۰-۲۰۶ (شامل K۲۰۶، R۲۱۳ و R۲۱۸) و ۳۴۱-۳۲۹ (شامل K۳۲۹، R۳۳۰ و R۳۳۷). در این مطالعه، جهشزایی هدفدار در ناحیه R۳۳۰ صورت گرفت که آرژنین با گلوتامین جایگزین شد و اثر آن بر ساختار و عملکرد لوسیفراز مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج پروتئولیز محدود، این جهش تاثیر قابل توجهی نسبت به نمونه وحشی نداشت اما چندین تغییر مانند تغییر pH اپتیمم از ۵/۷ به ۸ و افزایش غیرفعالشدن حرارتی در خصوصیات آنزیم ایجاد کرد. براساس نتایج، اگرچه آرژنین ۳۳۰ یک رزیدوی حفاظتشده است ولی روی پایداری در برابر هضم پروتئولیتیکی تریپسین تاثیری نداشت.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
ژن SPTBN۴ از اعضای خانواده پروتئینی اسپکترین در فرآیندهای مختلف سلول از جمله چرخه سلولی، تکوین سلولهای عصبی و غیره نقش ایفا میکند. اخیراً یک miRNA جدید در این ژن SPTBN۴ پیدا شده که در پایگاه NCBI به ثبت رسیده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی بیان این miRNA، با نام SPTBN۴-miR۱ در روند تمایز سلولهای بنیادی کارسینومای جنینی NT۲ و همچنین بررسی اثر بیشبیانی آن بر روند تمایزی این سلولها است. نتایج RT-qPCR بیانگر آن بود که SPTBN۴-miR۱-۵p و SPTBN۴-miR۱-۳p در روند تمایز عصبی افزایش بیان معنیداری را از روز سوم شروع و تا روزهای ۸ و ۱۴ تمایزی نشان میدهند. سپس، بعد از بیش بیان پیشساز SPTBN۴-miR۱ در سلولهای NT۲ و تیمار با رتینوئیکاسید، بررسی بیان مارکرهای پرتوانی و تمایزی، بیانگر نقش SPTBN۴-miR۱-۵p و SPTBN۴-miR۱-۳p در پیشبرد تمایز و خروج از حالت پرتوانی بود. به نظر میرسد با انجام مطالعات بیشتر و پیداکردن اهداف احتمالی این miRNAها، میتوان به یک مارکر تمایزی دست یافت و از آن برای بهبود روند تمایز بهره برد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
فرایند بیولومینسانس، یک پدیده گسترده در طبیعت بوده و آنزیمهای لوسیفرازی در بخشهایی گستردهای از حیات شناسایی شدهاند اما آنزیم لوسیفراز شناسایی شده در خانوادهlampyrid به دلیل ویژگیهای برتر کاربردهای زیستی گستردهای یافته است. به تازگی، کلونینگ یک ژن جدید از آنزیم لوسیفراز کرم شب تاب ایرانی با نام Lampyroidea maculata گزارش شده است. در این مطالعه، در این مطالعه، آنالیز کدونهای نادر از ژن لوسیفراز حشره شبتاب ایرانی با استفاده از پایگاههای محاسباتی ATGme، RACC،LaTcOm و Sherlocc مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین، فرایند مدلسازی ساختاری این آنزیم انجام شد. در ادامه، وضعیت این کدونهای نادر در این مدل ساختاری به کمک نرمافزارهای SPDBV و PyMOL مورد مطالعه قرار گرفت. جایگاه اتصال سوبسترا در دهانه فعال آنزیم به کمک نرمافزارهای داکینگ AutoDock Vina بررسی شد. به کمک مدلسازی مولکولی، برخی از کدونهای نادر شناسایی شدند که ممکن است نقش مهمی در ساختار و عملکرد این آنزیم داشته باشند. فرایند داکینگ مولکولی به کمک AutoDock Vina انجام شد و Asp۵۳۱ را که در اتصال به لوسیفرین و AMP نقش دارد شناسایی شد. این آنالیزهای بیوانفورماتیکی نقش مهمی در طراحی داروهای جدید دارد.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۹ )
چکیده
یکی از اهداف اصلی زیست فناوری گیاهی ارائه تکنیکی ایمن و کارا جهت انتقال ژن به سلولهای گیاه است. تا به امروز متداولترین و موفقترین روش انتقال ژن در گیاهان، انتقال به کمک اگروباکتریوم بوده که البته با محدودیتهایی از جمله نوع گیاه میزبان روبرو میباشد. به منظور رفع این محدودیتها و بهینه سازی انتقال ژن، تکنیکهای مختلفی پیشنهاد شده است اما هیچ یک از آنها جایگزین مناسبی برای اگروباکتریوم نبودهاند. در سالهای اخیر فناوری نانو به عنوان راهکار جدیدی جهت فائق آمدن به محدودیتهای زیست فناوری مورد توجه قرار گرفته است. طراحی و استفاده از نانوساختارهای زیست سازگاری که توانایی عبور از موانع سلولی و قابلیت انتقال هدفمند مواد را دارند دستاوردهای زیستی را بهبود بخشیده است. در این تحقیق نانولولهی کربن که یکی از نانوذرات پرکاربرد و ناقلین موفق ماکرومولکولها به سلولهای پستانداران است برای نخستین بار جهت انتقال ژن به سلول گیاه مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور تلاش شد با کمک نانولولههای کربنی تک دیوارهای که با آرژنین عاملدار شده بودند (Arg-SWNT)، DNA پلاسمیدی حامل ژن گزارشگر GFP (کد کننده پروتئین نشردهنده نور سبز) به سلولهای توتون (در شرایط سوسپانسیون) انتقال داده شود. بر اساس نتایج بهدست آمده نانولولههای کربنی تک دیواره (SWNT) توانستند در حالیکه DNA پلاسمیدی به آنها متصل بود از دیواره سلولی و غشا پلاسمایی عبور کنند. تصاویر بهدست آمده از میکروسکوپ فلورسنت موفقیت در انتقال ژن به کمک Arg-SWNT را تأیید میکند.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: مرگ سلولی برنامه ریزی شده فرایند مهمی است که طی تکامل بدون تغییر باقی مانده است. این فرایند در تنظیم شرایط فیزیولوژیکی و پاتوفیزیولوژیکی موثر است. آپوپتوز شناخته شدهترین نوع مرگ سلولی است که در بسیاری از تومورها مختل شده و سبب مقاومت به درمان می شود. کاسپاز۹ یکی از پروتئینهای کلیدی مسیر میتوکندریایی آپوپتوز است. فعال شدن کاسپاز۹ منجر به فعال شدن کاسپازهای اجرایی مانند کاسپاز۳/۷ شده و با راه اندازی آبشار کاسپازی منجر به مرگ سلول میشود. در این مطالعه، ژن کاسپاز۹ در وکتور یوکاریوتی pcDNA۳,۱(+) کلون و عملکرد آن در سلول بررسی شد.
مواد و روشها: ژن کاسپاز۹ طی PCR با پرایمرهای اختصاصی تکثیر و پس از هضم دوگانه با آنزیمهای KpnI و BamHI به پلاسمید pcDNA برش خورده الحاق شد. پلاسمید نوترکیب حاصل پس از تعیین توالی به رده سلولی SH-SY۵Y ترنسفکت و با داروی دوکسوروبیسین تیمار شد. عملکرد آن بر مرگ سلولی با روش رنگ آمیزی تریپان بلو و PI، و سنجش فعالیت کاسپاز۳ بررسی و بیان آن در سلول با وسترن بلات تایید شد.
یافته ها: کلونینگ ژن کاسپاز۹ انجام و بیان آن در سلول با وسترن بلات تایید شد. افزایش بیان کاسپاز۹ در سلول منجر به پردازش خود بخودی آن طی همودایمریزاسیون و در نتیجه القای مرگ سلولی شده و حساسیت سلول نسبت به دوکسوروبیسین را افزایش و زنده مانی سلولی را کاهش داد.
نتیجه گیری: ژن کاسپاز۹ کلون شده در سلول فعالیت نشان داد و آپوپتوز را در حضور دوکسوروبیسین از طریق خود فعالسازی و متعاقبا تشدید فعالسازی کاسپاز۳ افزایش داد.
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف: بررسی تأثیر پارابنزوکواینون و هیدروکواینون بر بیان ژن RUNX۲ (ژنی کلیدی در مسیر تمایز استئوبلاستی) و تمایز استخوانی سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان
مواد و روشها: با کشت دادن سلولهای تک هستهای مغز استخوان، سلولهای بنیادی مزانشیمی تهیه شدند؛ پس از تیمار این سلولها با غلظت ۱۰ میکرومولار هر یک از دو ترکیب پارا-بنزوکواینون و هیدروکواینون، بیان ژن RUNX۲ توسط روش Real-Time RT PCR در ساعتهای ۱، ۶، ۲۴ و ۴۸ پس از تیمار ارزیابی شد و تمایز استئوبلاستی این سلولها نیز توسط روشهای رنگآمیزی آلیزارین قرمز و آلکالین فسفاتاز در روزهای ۷ و ۱۴ پس از القای تمایز با استفاده از محیط کشت القا کننده، بررسی شد.
نتایج: بیان ژن RUNX۲ در سلولهای تیمار شده نسبت به کنترل افزایش چشمگیر (تا حدود ۸ برابر) نشان داد ولی تغییر چشمگیری در روند تمایز استئوبلاستی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به منابع علمی، افزایش بیان ژن RUNX۲ برای بروز تمایز استئوبلاستی ضروری بوده ولی به تنهایی کافی نیست؛ بنابراین افزایش مشاهده شده در بیان این ژن در پژوهش حاضر، معرف القا یا تسریع در روند تمایز استئوبلاستی نیست. این افزایش میتواند شاخص افزایش فعالیت مسیر انتقال نشانه Wnt اصلی بوده و به این ترتیب بیانگر دخالت این مسیر انتقال نشانه در بروز لوسمی میلوییدی حاد ناشی از مجاورت با متابولیتهای بنزن باشد. از سوی دیگر؛ این افزایش بیان مشاهده شده در سلولهای بنیادی مزانیشیمی در حضور ترکیبات مذکور میتواند نشان دهنده افزایش بیان RUNX۲ در سلولهای پیشساز میلوییدی به عنوان تأثیر مشابه مجاورت با بنزن و متابولیت های آن باشد و به این صورت در بزوز لوسمی میلوییدی حاد ناشی از مجاورت با بنزن نقش داشته باشد.
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده
SH-SY۵Y رده سلولی نوروبلاستوما است که به عنوان مدلی از سرطان و اختلالات نورودژنراتیو در مطالعات عصبی-تجربی استفاده می شود. یکی از عوامل ایجاد بیماری نقص در مسیر آپوپتوز میباشد. اختلال در پروتئینهای آپوپتوزی بر فرایند درمان و پاسخ به دارو تاثیر دارد. در سلولهای عصبی به دلیل بیان بالای پروتئینهای مهارکننده آپوپتوز، اثرپذیری داروها چندان نیست. درمان ترکیبی یکی از روشهای درمان در حال توسعه است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرپذیری داروی دوکسوروبیسین بر آپوپتوز در سلول SH-SY۵Y در شرایط بیان بالای کاسپاز۹ است. کاسپاز۹ آنزیم کلیدی و پیش برنده آپوپتوز داخلی است. ابتدا با MTT سطح زندهمانی سلول تحت تاثیر غلظتهای مختلف دارو بدست آمد. سپس در سلول ژن کاسپاز۹ ترانسفکت شد و تحت تاثیر غلظت کمتر از IC۵۰ دارو قرار گرفت و با روشهای مختلف، سطح انرژی و مرگ سلول بررسی شد. نتایج حاصل از سنجش ATP نشان داد با افزایش بیان کاسپاز۹ در حضور دارو، سطح ATP کاهش مییابد. فعالیت کاسپاز۳/۷ که شاخصی از مرگ سلول است بیانگر افزایش مرگ طی اثر دارو بر سلول دریافت کننده کاسپاز است. نشر حاصل از رنگآمیزی پروپیدیوم به هوخست نشان داد بیان کاسپاز۹ در ترکیب با دارو موجب القای بیشتر مرگ خواهد شد برای اطمینان از سطوح بیانی پروتئین القاکننده مرگ سلولی، با وسترن بلات مقدار پروتئین کاسپاز۳ بررسی شد که افزایش معناداری در حالت ترکیب کاسپاز۹ و دارو نشان داد. یافتههای این پژوهش نشان داد القای بیان کاسپاز۹ تاثیر دارو را تشدید می کند و درمان ترکیبی ممکن است بر پاسخ پذیری بیماری های نورونی موثر باشد.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
انتقال ژن با استفاده از نیروی میدان مغناطیسی را به اصطلاح مگنتوفکشن می نامند. هدف از این مطالعه سنتز و مشخصه یابی نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن(Fe۳O۴) به عنوان هسته عامل انتقال دهنده و بررسی اثر میدان مغناطیسی متناوب بر بازده انتقال می باشد. به همین منظور، ابتدا نانو ذرات مغناطیسی(MNP) به روش هم رسوبی سنتز شد. با استفاده از مغناطیسسنج نمونه لرزان (VSM) خاصیت مغناطیسی ذارت سنتز شده بررسی شد، و با استفاده از میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM)، پراکندگی دینامیکی نور (DLS)، ویژگی های ظاهری، و پتانسیل زتای ذرات سنتز شده مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس با استفاده از نانو ذرات مغناطیسی(MNP)، پلیمر پلی اتیلن ایمین(PEI) وDNA پلاسمیدی حاوی ژن گزارشگر لوسیفراز(pDNA)کمپلکس دوتایی PEI-pDNAو کمپلکس سه تایی MNP-PEI-pDNA سنتز شدند کمپلکس های سنتز شده با استفاده DLS و تکنیک تاخیر حرکت در ژل،مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج DLS و تکنیک تاخیر حرکت در ژل،نشان داد که کمپلکس ها بار سطحی مناسبی دارند و پلی اتیلن ایمین به خوبی به pDNA متصل شده، و بار منفی آن را خنثی کرده است. سپس ردههای سلولی سرطان سینه انسانی (MCF-۷) و سلول هایHek۲۹۳T با استفاده از کمپلکس سه تایی در حضور میدان مغناطیسی متناوب ۵۰ هرتز ترنسفکت شدند. زنده مانی سلولی با استفاده از تست MTT اندازه گیری شد. نتایج به دست امده نشان داد که بازده انتقال در سلول هایی که با کمپلکس سه تایی در حضور میدان مغناطیسی متناوب ترنسفکت شده بودند نسبت به گروه کنترل، بدون هیچ گونه سمیت اضافی به طور معنی داری افزایش یافت(P ≤۰,۰۵ ).
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف: کشت فولیکولهای تخمدان در شرایط آزمایشگاهی روشی را برای بررسی فولیکولوژنز فراهم میکند و ممکن است در روشهای کمک باروری استفاده شود. هدف از این مطالعه مقایسه میزان بقا و تکوین در فولیکولهای تخمدان موش پس از کشت سه بعدی و دو بعدی در شرایط آزمایشگاهی بود.
مواد و روشها: فولیکولهای پره آنترال از تخمدانهای موش ماده ۱۴ روزه جدا شدند و در محیط کشت α-MEM حاوی ۵ درصد سرم جنین گاوی بهمدت ۱۲ روز به روش دو بعدی و سه بعدی با غلظتهای مختلف سدیم آلژینیت (۲۵/۰، ۵/۰ و ۱ درصد) کشت داده شدند. در طول دوره کشت قطر فولیکولها، میزان بقا و بلوغ با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل و مقایسه و ۰۵/۰P< بهعنوان سطح معنیداری در نظر گرفته شد.
نتایج: میانگین قطر فولیکولهایی که با غلظت ۵/۰ درصد سدیم آلژینیت کپسوله شده بودند، در روز ششم و دوازدهم به طور معنیدار بیشتر از بقیه گروهها بود (۰۰۱/۰P<). درصد تشکیل تخمک متافاز دو در گروه کشت دو بعدی و در غلظتهای ۲۵/۰، ۵/۰ و ۱ درصد سدیم آلژینیت در کشت سه بعدی به ترتیب ۰۳/۲۹، ۳۳/۳۳، ۱۸/۴۴ و ۸۹/۳۵ درصد بود. درصد تخمک های متافاز دوم در فولیکول های کشت شده در غلظت ۵/۰ درصد سدیم آلژینیت بالاتر بود (۰۰۱/۰P<).
نتیجهگیری: فولیکولهای کپسوله شده با غلظت ۵/۰ درصد سدیم آلژینیت در کشت سه بعدی بالاترین میزان بقا، تکوین و بلوغ را نشان دادند.
ابراهیم جهانشاهی، علی حسینخانی، سید محمد حجت محمدی،
دوره ۱۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
آب شیرینکن خورشیدی رطوبت زنی-رطوبت زدایی ، یکی از کارآمدترین روشهای شیرینسازی آب در مقیاس کوچک برای مناطق دورافتاده و کمجمعیت میباشد. هدف از این مطالعه، ساخت و شبیهسازی یک سیستم آبشیرینکن خورشیدی رطوبت زنی-رطوبت زدایی با ظرفیت ۲۰ لیتر در روز است. این سیستم از واحدهای رطوبت زن، رطوبت گیر، هوا گرمکن خورشیدی و آبگرمکن خورشیدی تشکیلشده است. برای انجام این تحقیق، ابتدا به تشریح و مدلسازی این سیستم پرداخته میشود. در ادامه، به فرآیند ساخت هوا گرمکن خورشیدی و قسمتهای مختلف سیستم آبشیرینکن پرداخته میشود. پس از تکمیل فرایند ساخت آبشیرینکن، این سیستم مورد آزمایش قرار میگیرد و تأثیر پارامترهای اساسی از جمله دمای آب و هوای ورودی به واحد رطوبت زن، دما و دبی آب ورودی به واحد رطوبتگیر بر عملکرد سیستم و میزان تولید آب شیرین مورد بررسی قرار میگیرد. نتایج نشان میدهد که تأثیر دمای آب نسبت به هوا بر روی میزان آب شیرین تولید شده بیشتر میباشد. علاوه بر این، استفاده از آب چیلر، که دمای آن در محدوده دمای آب چاه قرار دارد، در ورودی واحد رطوبت گیر افزایش ۳۱ درصدی میزان آب تولیدشده را به دنبال دارد. همچنین، بهترین دبی آب ورودی به رطوبت گیر مقدار ۰,۱۲ kg/s میباشد. درنهایت، نتایج شبیهسازی و آزمایشگاهی باهم مقایسه میشوند و سازگاری خوبی بین نتایج مشاهده میگردد.
مهدی رستمی حسینخانی، پوریا امیدوار، سارا اله یاری بیک، مسعود ترابی آزاد،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
پخش آلایندههای روغنی یکی از مشکلات مهم در محیط زیست دریایی است که توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. در این مقاله، شبیه سازی اثر بوم بر روی پخش پلوم نفت با استفاده از روش هیدرودینامیک ذرات هموار مورد بررسی قرار گرفته است. کد متن باز SPHysics۲D با اضافه کردن اثر کشش سطحی و یک فشار اضافی به معادله مومنتوم، به دو فاز توسعه یافته است. چندین مسئله از دینامیک پلوم شبیه سازی شده است و عملکرد کد توسعه یافته ارزیابی میشود. ابتدا، نحوه صعود یک پلوم روغن با نسبت چگالی ۰,۸ شبیه سازی شده و نتایج بدست آمده با حل تحلیلی مقایسه شده است. سپس، نحوه صعود یک پلوم با نسبت چگالی ۰.۱ شبیه سازی شده و تغییرات زمانی مرکز جرم و سرعت صعود نشان داده شده است. شبیه سازی موج نویدال روی سواحل انجام و با نتایج تجربی مقایسه شده است. در نهایت، تاثیر بوم با زاویههای مختلف روی پخش پلوم روغن مورد بررسی قرار گرفته است. پس از اعتبارسنجی کد با مسئلههای مختلف، نحوه صعود و پخش پلوم روغن در ساحل بدون اعمال بوم شبیه سازی شده و درصد پلوم عبوری از مکانی مشخص محاسبه شده است. سپس تاثیر بوم با زاویههای مختلف در جلوگیری از پخش پلوم روغن مورد بررسی قرار گرفته و با بدست آوردن کمترین درصد پلوم عبوری، بهترین زاویه جهت جلوگیری از پخش پلوم روغن انتخاب شده است. از این رو، روش SPH میتواند یک روش بهینه برای شبیه سازی عددی مسئلههای پیچیده از جمله دینامیک موج آب باشد.