۳۳ نتیجه برای حقیقت
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
منظربه عنوان یک متن روایی، در فضاهای باز شهری به دنبال پیوند تاریخ اجتماعی به عرصه عمومی شهر است. مداخلات صورت گرفته در محیط طی سالیان طولانی که بصورت مناظر شهری و... نمود یافته، در واقع لایه های متنی جدیدی هستند که نتیجه زنجیره ای از روابط هم نشینی و جانشینی در روایت متن اولیه منظر می باشند. در همه مناظر ردپایی از نشانه های گوناگون مربوط به زمان های مختلف وجود دارد که با خاطرات از مکان و همچنین خوانش و فهم زبان روایی منظر مرتبط است. لذا کشف چیستی ارتباط میان خاطره جمعی و فردی با خوانش لایه های منظر شهر به مثابه یک متن روایی و چگونگی بهره برداری از این روابط در بازآفرینی منظر در مکان های تاریخی شهری، اصلی ترین سوال این پژوهش می باشد. این مقاله دستیابی به فرایندی در بازآفرینی و خوانش منظر در مکان های تاریخی بر پایه حفاظت از خاطره جمعی، و نظریه بینامتنیت را به عنوان اصلی ترین هدف دنبال می کند.
این تحقیق کیفی، از روش مطالعه میدانی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۳۲ نفر از شهروندان در دامنه سنی ۳۰ تا ۷۰ ساله شهر اصفهان استفاده نموده و یافته با روش تحلیل محتوای تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
این مطالعه نشان می دهد که به منظور حفاظت و تقویت امکان خوانش و فهم روایت در منظر شهر به مثابه متن و تداوم خاطرات جمعی در مکان های تاریخی، بایستی سیاست های بازآفرینی و حفاظت مبتنی بر روابط بینامتنی بصورت توامان مدنظر قرار گیرد.
دوره ۲، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۲)- ۱۳۹۱ )
چکیده
ایده باغشهر در شهرسازی غرب به عنوان ایدهای مهم در خلق مجتمع های پایدار و برای ارتباط بیشتر با محیط اطراف، در قرن نوزدهم ظهور کرد و با تحقیق هاوارد به منظور ایجاد تعادل میان زندگی شهر و روستا، در ادبیات شهرسازی آن زمان مطرح شد. این درحالی است که در مشرق زمین، ایده باغشهر، در برگیرنده مفهومی فرا مادی است و به عنوان ایدهای ناب برای ایجاد بهشت زمینی، از قرن شانزدهم مطرح بوده است. در این نوشتار ابتدا خاستگاه شکل گیری باغشهر صفوی به لحاظ فرهنگی، فلسفی و عرفان شیعی و نیز از دیدگاه مسایل سیاسی و حکومتی بررسی شده و در مرحله بعد خاستگاه باغشهر هاوارد که ریشه در اتوپیا و آرمانشهر مطرح در آن دوران و عقاید آن زمان دارد مطالعه شده است. در ادامه اصول طراحی باغشهر هاوارد و صفوی مقایسه شده و سپس خاستگاه های معنوی مؤثر در شکل گیری این دو باغشهر، به عنوان عاملی مؤثر بطور خاص بررسی شده اند. در نتیجه گیری، از مقایسه باغشهر هاوارد با باغشهر صفوی، آشکار می شود که نوع جهانبینی و دیدگاه سازندگان در خلق ایده باغشهر و چگونگی تبلور آن در عصر صفوی و قرن نوزدهم نقش به سزایی داشته است. علاوه بر این نحوه استفاده از نظم گیاه و همچنین کیفیت ارتباطات اجتماعی و همسانی های اقتصادی از عمده ترین تفاوتهای دو باغشهر مزبور می باشند.
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
بیان مسئله: مناظر روستایی بهعنوان مناظر متداوم فرهنگی، نشاندهنده عینی تکامل جامعه انسانی و استقرار آن ها در طول زمان هستند، مناظری که تحت تأثیر جریانهای فرهنگی و یا طبیعی بستر خود تغییر و تکامل مییابند. تعامل انسان با طبیعت و تداوم این مناظر، ارزشهای برجسته متعددی را در مناظر روستایی به وجود آورده که بیانگر ارزشهای ملموس و ناملموس یا به عبارتی اهمیت معنایی آن است. در اسناد بینالمللی بر ضرورت توسعه چارچوب مفهومی و شناسایی این ارزشها بهعنوان مؤلفهای کلیدی در فرآیند حفاظت این مناظر تأکید ویژه گردیده است، بهطوریکه هر کوششی در راستای حفاظت و بازآفرینی مناظر روستایی، در اصل کمکی به بقای فرهنگ و پایداری طبیعت یک سرزمین است.
هدف: شناسایی و دستهبندی ارزشهای موجود در مناظر روستایی بهمنظور بازآفرینی و حفاظت پایدار از چنین محیطهایی و انتقال دانش جمعی و معانی فرهنگی آن به نسلهای آینده
روشها: این پژوهش ابتدا از طریق بازخوانی اسناد و کنوانسیونهای بینالمللی و بررسی دیدگاههای صاحبنظران، به تعریف مفهوم منظر فرهنگی و تدوین چارچوب مفهومی و جایگاه منظر روستایی میپردازد. سپس با توجه به بررسیهای به عمل آمده، ارزشهای موجود در مناظر روستایی دستهبندی و تبیین میشوند و در نهایت مدلی برای بازآفرینی و حفاظت از مناظر روستایی ارائه میشود.
یافتهها: در این پژوهش ارزشهای موجود در مناظر روستایی به دو گروه ارزشهای طبیعی و ملموس و ارزشهای فرهنگی و ناملموس دستهبندی شدند، ارزشهای طبیعی و ملموس شامل ارزشهای زیستمحیطی، کالبدی، اقتصادی و آموزشی و ارزشهای فرهنگی و ناملموس شامل ارزشهای فرهنگی، معنوی، اجتماعی و تفریحی هستند، اگرچه در برخی موارد، ارزشها تلفیقی از هر دو دسته هستند و تدقیق آن ها بسیار دشوار است.
نتیجهگیری: با توجه به ارزشهای موجود، مدلی برای بازآفرینی و حفاظت از مناظر روستایی ارائهشده است که ضروریست بهمنظور هماهنگی با تغییر در اولویتبندی این ارزشها، در حفاظت از آن ها به جنبههای پویا و چند عملکردی ارزشهای منظر توجه بیشتری شود.
دوره ۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: در سالهای اخیر، مطالعه دربارهی مفاهیم تابآوری در مناطق مختلف شهری در مقیاسهای مختلف، توجه ویژهای را به خود جلب کرده است، هرچند سطح و تعداد این مطالعات بسیار کم میباشد. بهویژه در شهر تهران که به یک باره از دوره سنت وارد دوره مدرن شده است این موضوع میتواند مورد توجه قرار گیرد.
روشها: در پژوهش کنونی ابتدا از طریق مطالعات کتابخانهای در این زمینه، آیتمهای مربوط به تابآوریهای کالبدی محیطی و اجتماعی در مجتمعهای مسکونی، استخراج گردید. سپس در این مجتمعها حالتهای متعددی از این نوع تابآوریها وجود دارد که با مطالعه و طبقهبندی آنها میتواند به میزان مطلوبیت این مجتمعها دست یافت. نمونه موردی مورد مطالعه در این پژوهش، مجتمع مسکونی کوی نوبنیاد میباشد، زیرا بااینکه سال ساخت آن بالای آن، از محبوبیت بسیاری برخوردار است. این پژوهش با روش تفسیری و در قالب تحلیل کیفی و کمی صورت پذیرفته است. پرسشنامه که در مورد سنجش میزان تابآوری کالبدی-محیطی و اجتماعی میان ساکنین این مجتمع توزیع گردید.
یافتهها: از یافتههای این پژوهش میتوان دریافت که مجتمع کوی نوبنیاد (برجهای آ.اس.پ) علیرغم قدمت بالای آن، میزان تابآوری متوسط تا زیاد دارند.
نتیجهگیری: با بررسی انجام شده، میتوان الگوهای استفاده شده در این مجتمع را که باعث ماندگاری، محبوبیت و تابآوری بالای آن شده، در طراحی مجتمعهای مسکونی مدرن به کاربرد تا بتوانیم ساختمانهای ماندگار داشته باشیم.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
باغسازی ایرانی همواره ارتباطی نزدیک با باورهای مذهبی و اعتقادات سازندگان داشته و این مهم در نمادهای استفاده شده در باغ قابل بررسی است. از اینرو در این مقاله ابتدا به بررسی نمادها، انواع آن و چگونگی ظهور و نمایش عناصر نمادین در باغسازی ایرانی پرداخته شده است. سپس باتوجه به وجود ارتباط مستقیم میان نمادهای استفاده شده و تقدس باغ، گیاه و باغسازی با باورهای مذهبی سازندگان، این مهم در دو بخش مجزا- قبل و بعد از اسلام- به تفصیل بررسی شده است. هدف اصلی این مقاله معرفی و شناسایی نمادهای استفاده شده در ساختار کالبدی و فضایی باغ ایرانی (بعد از اسلام) و مطالعه چگونگی ارتباط آنها با باورهای مذهبی سازندگان، بخصوص ارتباط با ایده تجسم باغ تمثیلی از بهشت جاویدان، است. در این مقاله از روش تحقیق تاریخی-تفسیری استفاده شده است و روش تجریه و تحلیل اطلاعات به صورت کیفی و به روش استنباطی میباشد. نتیجه گیری این مقاله گویای این مهم میباشد که ساختار کالبدی و فضایی باغ ایرانی در قبل و بعد از اسلام از اصولی مشابه پیروی میکرده است لیکن نمادهای استفاده شده در باغسازی ایرانی پس از اسلام دارای معانی متفاوتی بوده که در راستای تجسم باورهای مذهبی اسلامی، بخصوص بهشت و توصیفات قرآن در اینباره، می باشد.
دوره ۴، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
بیان مساله: مشکلی که در این تحقیق مورد بررسی قرار میگیرد، تعارض احتمالی بین اهداف اقتصادی در برندسازی شهری و سلامت دراز مدت اکوسیستم شهری است. به طور خاص، نگرانی وجود دارد که تمرکز تنها بر جنبههای اقتصادی در طراحی شهری ممکن است سلامت اکوسیستم شهری را به خطر انداخته و منجر به آسیبهای جدی در طولانی مدت شود.
هدف: هدف اصلی این تحقیق توسعه یک برند شهری است که اولویتهای پایداری را برجسته میکند و سلامت اکوسیستم درون شهری را تقویت میکند. هدف این است که راهکارهایی برای حفظ و تقویت تعاملات اجتماعی و زیست محیطی از طریق طراحی منظر در زیرساختهای سبز شهری ارائه شود.
روش: این تحقیق از رویکرد علمی-کاربردی با روش توصیفی-تحلیلی استفاده میکند. جمعآوری دادهها به صورت اصلی از کتابخانه انجام میشود، با تمرکز بر جمعآوری اطلاعات درباره زیرساختهای سبز شهری، به ویژه مسیرها و فضاها، و نقش آنها در تقویت پایداری و تعاملات اجتماعی و زیست محیطی.
یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس اطلاعات جمعآوری شده، تحقیق اجزای کلیدی و اصول زیرساختهای سبز شهری را شناسایی میکند. دو اجزای اصلی مسیرها و فضاها هستند که ساختار زیرساخت سبز را شکل میدهند. علاوه بر این ساختار اصلی، اصولی مانند چند کارکردی، ارتباط، هماهنگی، طراحی مبتنی بر فرآیند و برنامهریزی استراتژیک را به عنوان اصول اساسی برای توسعه برندسازی پایدار شهری از طریق طراحی منظر معرفی میکند.
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
در شرایط بهشدت رقابتی امروزی حفظ و توسعه سهم بازار نتیجه عملکرد برند است. تأمینکنندگان برای حفظ و بهبود جایگاه خود در برابر رقبای خود باید به برندسازی و مدیریت برند مبادرت ورزند. ارتقای ارزش برند بهعنوان یک مزیت رقابتی متمایز و غیر قابل تقلید مطرح است و بر نقش آن در برتری برند نسبت به برندهای رایج در بازار تأکید میشود. بنابراین بررسی عوامل اثرگذار بر عملکرد برند موضوعی پراهمیت در اجرای استراتژیهای بازاریابی به شمار میرود. در این مقاله به این سؤال اساسی پرداخته میشود که چه عواملی میتواند منجر به بهبود عملکرد برند در بازارهای صنعتی شود؟ متغیرهای تحقیق از نقطه نظر کارشناسان و اعضای مرکز خرید شرکتهای تولیدکننده لوازم خانگی شهر تهران بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که ارزش ویژه برندB۲B، مسئولیت اجتماعی و شهرت تأمینکننده، ترجیح برند و قصد تکرار خرید، اثرات مثبتی بر عملکرد برند دارند. شهرت و مسئولیت اجتماعی تأمینکننده نیز تأثیر معنادار و مثبتی بر ارزش ویژه برند B۲B دارد و همین طور روابط بین مسئولیت اجتماعی و شهرت تأمینکننده، ارزش ویژه برند و ترجیح برند، ترجیح برند و قصد تکرار خرید معنادار و مثبت بود. تأمینکنندگان داخلی میتوانند از یافتههای تحقیق بهمنظور برندسازی و مدیریت عملکرد برند خود در بازارهای صنعتی داخلی و بینالمللی استفاده کنند.
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
در سنت اسلام ، باغ به عنوان بهشت ، شاید حتی قوی تر باشد ، زیرا قرآن (متن اصلی مذهبی اسلام) بهشت را باغ توصیف می کند. اسلام به پارسیان سرایت کرد و متقابلاً مسلمانان سبک باغ ایرانی را پذیرفتند. بنابراین باغ برای ایرانیان بسیار ارزشمند است و انواع مختلفی را شامل می شود.
اصفهان به عنوان پایتخت سلسله صفوی به عنوان یک باغ بزرگ با توجه به مدل شهر باغ طراحی کرده است. بنابراین ، از برخی راه حل ها در مورد طراحی آب و هوای خشک اصفهان استفاده شده است. دولت صفویه تحقق ایده آل شهرهایی را که ریشه در اعتقادات و آرا Islamic اسلامی داشت ، دنبال کرد. بررسی های صورت گرفته از منظر تاریخی شهرهای صفوی نشانگر اهمیت شهرها به عنوان محلی برای حضور نمادها و نشانه ها است. Symbols که به عنوان مفاهیم ایدئولوژیک ، قدرت سلطه بر دولت و همچنین هویت بخشیدن به شهر یادآوری می شود.
در طول تاریخ طراحی شهری صفوی ، خیابان های مستقیم و گسترده ای (چارباغ) وجود داشته است که از عوامل اصلی توسعه و بهسازی شهرها در میان عناصر کاربردی و نمادین شهری بوده اند. در پس زمینه تاریخی باغ باغ اصفهان به ساخت خیابان (چارباغ) اشاره شده است که توجه گردشگران اروپایی را به خود جلب کرده است و در این مقاله به بررسی آن می پردازد.
بخش اولیه این مقاله برای توضیح در مورد پیشینه تاریخی اصفهان در عصر صفویه و همچنین خیابان چارباغ به عنوان محور اصلی اختصاص یافته است. سپس این مقاله با تأکید بر برخی اسناد تاریخی و مطالعات تحلیلی ، خیابان چارباغ اصفهان را با نمونه مشابه آن در فرانسه (خیابان شانزه لیزه) مقایسه می کند. نتیجه گیری این مقاله بیانگر شباهت خیابان چارباغ اصفهان و خیابان شانزه لیزه در برخی مشخصات اسکلتی و نحوه تشکیل است. بلوارهای فرانسوی از نظر زمانی بعد از چارباغ اصفهان ساخته شدند و پس از انتشار برنامه های سفر و تصاویر گردشگران از این مکان در اروپا شکل گرفتند.
دوره ۹، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
ﻇﻬﻮر ﮐﺎرﺧﺎﻧﺠﺎت ﻣﺘﺮوﮐﻪ، در ﻣﺠﺎورت ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﻣﺴﮑﻮﻧﯽ ﺷﻬﺮی، ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺮوز ﻣﺸﮑﻼﺗﯽ ﺑﺮای ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﺎن ﺷﺪه اﺳﺖ ﮐﻪ از آن ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻌﻀﻼت زیستﻣﺤﯿﻄﯽ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و آﻟﻮدﮔﯽﻫﺎی ﺑﺼﺮی ﻣﻨﺎﻇﺮ ﺷﻬﺮی اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ارزشﻫﺎی ﺗﺎریخی، ﻫﻮیتی و ﻣﯿﺮاث ﺻﻨﻌﺘﯽ این ﺳﺎیتﻫﺎ، اﻣﺮوزه اﺣﯿﺎی این ﮔﺮوه از ﻣﻨﺎﻇﺮ ﺷﻬﺮی یکی از ﻣﻬﻢ ﺗﺮین اﻫﺪاف ﺑﺮﻧﺎﻣﻪریزان، ﻃﺮاﺣﺎن و ﻣﻌﻤﺎران ﻣﻨﻈﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ در این ﻧﻮﺷﺘﺎر ﻧﯿﺰ ﺑﻪﻋﻨﻮان اﺻﻠﯽﺗﺮین ﻫﺪف ﻣﻮرد ﺗﺎﮐﯿﺪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ اﺣﯿﺎی ﻣﻨﺎﻇﺮ ﭘﺴﺎﺻﻨﻌﺖ ﺑﺎ ویژﮔﯽ ﺗﻘﻮیت ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی ﻣﺴﺮتﺑﺨﺸﯽ ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻠﯽ ﻣﻮﺛﺮ در ارﺗﻘﺎی ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻣﮑﺎن ﻣﺴﺎﻟﻪ اﺻﻠﯽ این ﺗﺤﻘﯿﻖ اﺳﺖ. در این راﺳﺘﺎ از طریق روش ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ- ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روشﻫﺎی ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت ﺑﻪﺻﻮرتﻫﺎی ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و ﻣﯿﺪاﻧﯽ (ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﺑﺎ ﻧﺨﺒﮕﺎن و ﺻﺎﺣﺐﻧﻈﺮان) و ﻧﯿﺰ ﺑﺎزﺧﻮاﻧﯽ ﺑﯿﺎﻧﯿﻪﻫﺎی ﺑﯿﻦاﻟﻤﻠﻠﯽ (ICOMOS) و ﺗﯿﮑﯽ (TICCIH) ﺑﻪ اﺳﺘﺨﺮاج ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﻨﺎﻇﺮ ﭘﺴﺎﺻﻨﻌﺖ و ﻧﯿﺰ ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎی ﻣﻮﺛﺮ در ﺗﻘﻮیت ﺣﺲ ﻣﺴﺮت ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺻﺤﯿﺢ، رویکردﻫﺎ و ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی اﺣﯿﺎ، ﺗﺮﻣﯿﻢ و آﺑﺎدﺳﺎزی ﺳﺎیتﻫﺎی ﭘﺴﺎﺻﻨﻌﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﺮاه اﺳﺘﻔﺎده درﺳﺖ از ﭘﺘﺎﻧﺴﯿﻞ ﻣﻨﺎﻇﺮ ﭘﺴﺎﺻﻨﻌﺖ در اﻓﺰایش اﺣﺴﺎس ﻣﺴﺮت ﺷﻬﺮوﻧﺪان از ﻣﻬﻢﺗﺮین یاﻓﺘﻪﻫﺎی این ﻣﻘﺎﻟﻪ اﺳﺖ. ﻧﺘﺎیج ﺣﺎﺻﻞ از این ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی ﮐﻼﻧﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در اﺣﯿﺎی ﻣﻨﺎﻇﺮ ﭘﺴﺎﺻﻨﻌﺖ ﺑﻪ ﺗﻘﻮیت ﻣﺴﺮتﺑﺨﺸﯽ در ﺷﻬﺮوﻧﺪان ﺷﻮد. ﺑﺮای ﺗﺪﻗﯿﻖ ﻣﻮﺿﻮع، ﺳﯿﺎﺳﺖﻫﺎی ﻣﺬﮐﻮر از ﻃﺮیق ﭘﺮﺳﺶ از ﻧﺨﺒﮕﺎن ارزشﮔﺬاری ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎیت ﻣﺪﻟﯽ ﺟﺎﻣﻊ ﺑﺮای اﺣﯿﺎی ﻣﻨﺎﻇﺮ ﭘﺴﺎﺻﻨﻌﺖ ﺑﺎ ﻫﺪف اﻓﺰایش ﻣﺴﺮت در ﻣﻨﻈﺮ ﺷﻬﺮی ارایه ﺷﺪه اﺳﺖ.
دوره ۹، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: نیتریکاکسید (NO) در حفظ حالت بنیادی سلول نقش مهمی دارد و دامنه تاثیرگذاری میدان الکترومغناطیسی (EMF) برخلاف میدان الکتریکی بسیار عمیق است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر میدان الکترومغناطیسی و نیتریکاکسید بر بیان مارکر پروتئینی تمایز عصبی و درصد زندهمانی سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش صحرایی بود.
مواد و روشها: پژوهش تجربی حاضر روی سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش صحرایی نژاد ویستار اجرا شد. بهمنظور تیمار سلولها از دو غلظت بالا (یکمیلیمولار) و پایین (۱۰میکرومولار Deta-NO) بهعنوان مولکول آزادکننده نیتریکاکسید و میدان الکترومغناطیسی با فرکانس ۵۰هرتز استفاده و با گروه بدون تیمار (کنترل) مقایسه شد. درصد زندهزمانی سلولها با آزمایش MTT، بیان ژن مسیر تمایز عصبی با روش RT-PCR و بیان پروتئین مارکر تمایز عصبی با ایمنوسیتوشیمی بررسی شد. دادهها با نرمافزار SPSS ۱۳ از طریق آزمون تحلیل واریانس یکطرفه تحلیل شدند.
یافتهها: بعد از ۲۴ ساعت تیمار سلولها با نیتریکاکسید و EMF، درصد زندهمانی سلولها در گروهها نسبت به گروه کنترل بهصورت معنیداری کاهش یافت. بعد از ۴۸ ساعت، EMF بهتنهایی و همچنین با غلظت پایین نیتریکاکسید، کاهشی در درصد زندهمانی سلولها ایجاد نکرد و رشد سلولها نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. در گروه تیمارشده با غلظت بالای نیتریکاکسید بههمراه EMF، پروتئین MAP۲ در سلولهای بیشتری نسبت به گروه کنترل و تیمارشده با EMF بیان شد.
نتیجهگیری: میدان الکترومغناطیسی بههمراه غلظت بالای نیتریکاکسید از تعداد سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش صحرایی میکاهد و با افزایش اندازه سلول، بیان ژن و پروتئین مارکر تمایز عصبی، تمایز آنها را به سمت سلولهای شبه عصب تسهیل میکند.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده
اهداف: هدف کلی پژوهش حاضر، خوانش زمینههای معنوی معاد در احیای منظر یادمانی و روایتگر گورستانهای متروک درون شهری براساس آموزههای قرآنی و روایات ائمه معصومین است.
ابزار و روشها: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و از شیوههای کتابخانهای و میدانی به وسیله مشاهده و پرسش از جامعه آماری متخصصان دینی و حرفهای رشته معماری منظر با استفاده از پرسشنامه ساختاریافته، بهمنظور جمعآوری اطلاعات استفاده کرده است.
یافتهها: رابطه مکان، منظر و جایگاه مولفههای معنایی در خوانش و ادراک منظر با محوریت گورستان و بهصورت خاص مساله معاد بهعنوان اصلیترین مولفه معنایی در منظر گورستان شناسایی شده است. مساله معاد مطابق با تفاسیر قرآن کریم و احادیث و نظر فلاسفه، عارفان تشریح شده و چگونگی استفاده از رمزگانهای عینی و ذهنی معاد مطابق آیات قرآنی در منظر گورستانهای متروک درون شهری بررسی شده است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که منظرسازی عینی و ذهنی از معاد در آیات قرآن کریم هر کدام به نحوی حاوی مفاهیم و رمزگانهای مختلفی هستند که تاثیرات گوناگونی بر مخاطبان میگذارند و بنابراین استفاده صحیح از آنها در احیای مناظر گورستانهای متروک درون شهری میتواند سبب ادراک هر چه بهتر و بیشتر روایتگری و یادآوری این مناظر از معاد در ذهن مخاطبین باشد و در پی آن، سبب ارتباط بیشتر مخاطبان با منظر این مکانها شود.
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
اهداف: هدف پژوهش دستیابی به معیارهای عملیاتی برای طراحی و بهبود کیفیت قرارگاه های رفتاری مطابق با ارزشهای کیفی_مکانی در پارکهای محله ای و لحاظ نمودن مؤلفه های مؤثر با رویکردی کلنگر (عینی-ذهنی) است. بر اساس پیش فرض های باغ ایرانی، این مهم در معماری منظر، میتواند به تقویت تعاملات اجتماعی پارک ها، کمک نماید.
روش ها: ابتدا با روش توصیفی- تحلیلی، معیارهای عینی-ذهنی قرارگاه های رفتاری، در قالب چارچوب نظری تدوین می شود. به منظور ارزیابی و اولویت بندی معیارهای مذکور، از روش مطالعه موردی، با کمک فناوری های نوین منظر و ابزارهای مدلسازی نحوی و میدانی، شامل مشاهده، پرسشنامه بسته و نقشه های شناختی، استفاده شده است.
یافته ها: مقایسه اصول در نظرگرفته شده در نمونه های انتخابی، نشان داد که از میان معیارهای عینی مکان در قرارگاه های رفتاری پارک های محله ای منطقه ۵ شهرداری تهران، ایمنی، آسایش فیزیکی و فعالیت های پویا و از میان معیارهای ذهنی مکان، معیار امنیت و اجتماع پذیری درکیفیت کالبدی پارک از نگاه جامعه آماری تحقیق از الویت بیشتری برخوردار است.
نتیجه گیری: افراد، موقعیتهای مکانی را که دارای گشودگی طراحیاند و در مجاورت قرارگاههای اجتماعی فعال قراردارند، را به عنوان قرارگاه های ذهنی و بدون توجه به ارزش کالبدی و به واسطه ویژگی های ذهنی استفاده می کنند. بازه های عددی حاصل از مدلسازی و مقایسه، نشان دهنده توجه طراحان به شکل زمین در طراحی پارک و عدم توجه درست به کیفیت مکانی قرارگاه های رفتاری است که این مهم با امنیت و اجتماع پذیری پارک ارتباط مستقیم دارد.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: سرطان دهانه رحم چهارمین سرطان شایع در بین زنان است. در سال های اخیر توجه به محصولات طبیعی مانند کورکومین با پتانسیل ضدسرطانی، به عنوان مکمل درمانی افزایش یافته است. با این حال به دلیل حلالیت ضعیف، استفاده بالینی از آن این ترکیبات محدود می باشد. در این راستا، در این پژوهش، با هدف بهبود پارامترهای بالینی، اثرات نانوکورکومین در ممانعت از فعالیت آنژیوژنز سرطان دهانه رحم مورد بررسی و با کورکومین آزاد مقایسه شد.
مواد و روشها: روش MTT برای ارزیابی تکثیر رده سلولی هلا، با کورکومین آزاد و نانوکورکومین در دوزها و فواصل زمانی مختلف استفاده شد و میزان آپوپتوز توسط فلوسیتومتری ارزیابی گردید. سپس، بیان ژن فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF-A)در سلول های هلا، توسط Real-Time PCR و وسترن بلات اندازهگیری گردید.
یافتهها: با توجه بهIC۵۰ در مدت ۴۸ ساعت در رده سلولی هلا، که برای نانوکورکومین و کورکومین آزاد μM/ml۱۵ و μM/ml۵۰ بود، ترکیب نانوکورکومین اثرکشندگی بیشتری نشان داد. بیان ژن فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (p <۰,۰۰۰۱) و میزان پروتئین(p <۰,۰۱) به دنبال تیمار با نانو کورکومین به طور قابل توجهی کمتر از کورکومین آزاد بود.
نتیجه: نانوحامل باعث افزایش حلالیت و تاثیر بیشتر مهار تکثیر سلولهای سرطانی دهانه رحم هلا شده و در ممانعت از فعالیت آنژیوژنز در غلظت یکسان، سه برابر موثرتر از کورکومین بود. بنابراین، نانوکورکومین می تواند گزینه خوبی برای مکمل دارویی در کنار درمان های رایج سرطان دهانه رحم باشد.
کلمات کلیدی: سرطان دهانه رحم، نانوکورکومین، سلول هلا، فاکتور رشد اندوتلیال عروقی.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: این مطالعه قصد دارد تا با مرور برخی تئوریهای مهم و تعیینکننده در رابطه بین منظر و سلامت به یک مدل مفهومی کلنگر از رابطه سلامت در حوزه منظر دستیابد.
روشها: تنوریها در زمینه منظر سلامت با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی در دو دسته مورد بررسی قرار گرفتند: دسته اول به بررسی مکانیزمهای موجود در رابطه بین سلامت و منظر و چرایی تاثیرات منظر بر سلامت افراد میپردازد. حال آنکه دسته دوم با بررسی ابعاد کمی و کیفی مناظر سعی میکند تا اثرات آنها را بر سلامت افراد بسنجد.
یافتهها: بررسیها نشان دادند که تئوریهای مرتبط در این زمینه که در ابتدا بر پایه وجهی صرفا عینی یا ذهنی شکلگرفتهاند، بتدریج و در سیر تکامل خود به نوعی با مفهوم جامع و کلنگر منظر همگرا شده و بر وجوه توامان عین و ذهن در بررسی منظرسلامت تاکید دارند. این امر سبب شکلگیری رویکردی در حوزه منظر شده که با پررنگ دانستن نقش فرد، جامعه و محیط، سلامت منظر را امری نسبی دانسته که از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود.
نتیجهگیری: حضور عاملیت فردی (مهارتها و ظرفیتهای تطبیقی یک فرد) و ابعاد اجتماعی- محیطی در تعریف امروزی سلامت در سایر حوزهها، نشاندهنده وجود یک توافق بین رشتهای و صحتی بر این همگرایی است. این مقاله نشان میدهد که با اتکا بر ادراک میتوان این وجوه به ظاهر متضاد را در کنار هم قرار داده و به مدلی معنادار و کلنگر در رابطه با منظر سلامت دست یافت.
دوره ۱۳، شماره ۵۵ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده در این تحقیق خصوصیتهای فیزیکوشیمیایی و پایداری اکسایشی روغن زیتون رقم روغنی رشد یافته در دو منطقه رودبار و کازرون واقع در شمال و جنوب ایران با تفاوتهایی در شرایط آب و هوایی، ارتفاع از سطح دریا و خاک مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین خصوصیتهای فیزیکوشیمیایی، اسیدیته، اندیس پراکسید، شاخص اسپکتروفتومتری در طول موجهای ۲۳۲ و ۲۷۰ نانومتر، نقطه دود، وزن مخصوص و ضریب شکست و همچنین میزان کل ترکیبهای فنولیک، آلفاتوکوفرول، کلروفیل، کاروتنوئید و ساختار اسیدهای چرب تعیین گردیدند. جهت بررسی پایداری اکسایشی، اثر تیمار حرارتی در دمای ۱۸۰ درجه سانتیگراد به مدت ۸ ساعت بر شاخصهایی مانند عدد دی ان مزدوج، عدد کربونیل، ترکیبهای قطبی و شاخص پایداری اکسایشی تحت آزمایش قرار گرفت. نتایج آزمایش تفاوت هایی را در خصوصیات ساختاری و پایداری اکسایشی روغن حاصل از دو منطقه نشان داد. بطوریکه روغن حاصل از منطقه رودبار با ارتفاع کمتر از سطح دریا، متوسط دمای سالیانه کمتر، متوسط بارش سالیانه بیشتر و شرایط جغرافیایی خاص، حاوی مقادیر بالاتر ترکیبهای فنولیک، آلفاتوکوفرول و اسید اولئیک بوده و از پایداری بالاتری طی تیمار حرارتی نیز برخوردار بوده است. درصورتی که روغن حاصل از منطقه کازرون با ارتفاع بیشتر از سطح دریا، متوسط دمای سالیانه بالاتر و متوسط بارش سالیانه کمتر، حاوی مقادیر بالاتر اسیدهای لینولئیک و لینولنیک بوده و پایداری کمتر را طی تیمار حرارتی از خود نشان داده است. بنابراین، نتایج این بررسی میتواند به عنوان توصیفی از خصوصیتهای فیزیکوشیمیایی و پایداری اکسیداتیو روغن زیتون رقم روغنی از دو منطقه رودبار و کازرون مورد استفاده قرار گیرد.
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( زمستان ۹۳ ۱۳۹۳ )
چکیده
بعد از سقوط نظام ارزی ثابت برتون وودز، نرخهای ارز اسمی و واقعی به طور گستردهای نوسان داشتهاند. یافتههای تجربی حاکی از اثر معنیدار نااطمینانی نرخ ارز واقعی بر متغیرهای کلان از قبیل تولید، تجارت و سرمایهگذاری است. مطالعه حاضر اثر نااطمینانی نرخ ارز واقعی بر بهرهوری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی ایران را در دوره ۸۶-۱۳۵۳ مورد بررسی قرار داده است. نااطمینانی نرخ ارز واقعی با استفاده از واریانس شرطی الگوی واریانس ناهمسانی شرطی اتورگرسیو تعمیم یافته نمایی (EGARCH) استخراج گردید. برآرود مدل با استفاده از رهیافت خودتوضیح با وقفههای گسترده (ARDL) نشان داد که نااطمینانی نرخ ارز واقعی در کوتاهمدت و بلندمدت، اثر منفی و معنیدار بر بهرهوری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی ایران دارد. با توجه به نتایج پژوهش، به منظور کاهش نااطمینانی نرخ ارز واقعی، پیشنهاد میگردد از سوی سیاستگذاران، سیاستهای مناسب برای کاهش اختلاف بین نرخ اسمی و واقعی ارز به کار گرفته شود.
سید هومن کاظمی، حشمت اله حقیقت،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
در مقاله حاضر، فرآیند کشش ورقهای فلزی در قالب گوهای شکل، با ارائه میدان سرعت جدید، به روش کرانه بالایی تحلیل و به روش اجزا محدود (نرمافزار آباکوس) شبیهسازی شده است. از جمله موارد مهم در تحلیل کرانه بالایی فرآیندهای شکلدهی، انتخاب مرزهای مناسب ناحیه تغییر شکل و نیز ارائه میدان سرعت مُجازی است که علاوه بر برآورد نمودن شرط تراکمناپذیری ماده و شرایط مرزی، مطابق با رفتار جریان فلز در ناحیه تغییر شکل باشد. مرز ورودی ناحیه تغییر شکل، سطح منحنی نمایی و مرز خروجی سطح استوانهای فرض شده است. در تحلیلهای گذشته، خطوط جریان فلز در ناحیه تغییر شکل مستقیم (خطی) فرض شده است ولی در واقعیت اینگونه نیست. در کار حاضر، میدان سرعت و همچنین شکل هندسی ارائهشده برای ناحیه تغییر شکل، خطوط جریان غیر مستقیم فلز را توجیه میکند. بر اساس میدان سرعت ارائه شده، توانهای داخلی، برشی، اصطکاکی و نیز توان کل محاسبه شدهاست. سپس، با توجه به سرعت کشش ورق، نیروی کشش لازم بهدست آمده است. در پایان نتایج روش تحلیلی با نتایج حاصل از حل اجزا محدود مقایسه شدهاند. به منظور اعتباردهی به تحلیل حاضر، نتایج بهدست آمده با نتایج سایر محققان مقایسه شده است. همچنین اثر پارامترهای مختلف شامل درصد کاهش ضخامت و ثابت اصطکاک برشی بر نیروی کشش و زاویه بهینه قالب بررسی شده است.
یوسف ملاپور، حشمت اله حقیقت،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله، فرآیند کشش ورق با قالب گوه ای شکل، با استفاده از تابع جریان و به روش کرانه بالایی تحلیل شده است. یک مدل تغییر شکل جدید ارائه شده که در آن مرزهای برشی ورودی و خروجی، انعطاف پذیر می باشد و اثر کارسختی ورق لحاظ و شکل هندسی بهینه ناحیه تغییر شکل، بسته به شرایط فرآیند تعیین می شود. بر اساس تابع جریان پیشنهادی، میدان سرعت، نرخ کرنش ها، توان ها و نیروی کشش لازم محاسبه شده اند. در پایان نتایج تحلیل با نتایج سایر محققان و نتایج اجزا محدود مقایسه شده اند. هم چنین اثر ضریب کار سختی بر ناحیه تغییر شکل، نیروی کشش و زاویه ی بهینه ی قالب بررسی شده است. نشان داده شد که با افزایش ضریب کار سختی، مرزهای ورودی و خروجی ناحیه ی تغییر شکل به سمت ناحیه ی ورودی قالب متمایل می شود و تنش کششی لازم برای انجام فرآیند کاهش می یابد. هم چنین با افزایش ضریب اصطکاک، مرزهای ورودی و خروجی به سمت ناحیه ی خروجی قالب متمایل می شوند و با افزایش درصد کاهش ضخامت، مرزها به سمت ناحیه ی ورودی قالب متمایل می شوند. نتایج نسبت به نتایج تحلیلی گذشته به میزان ده درصد بهبود یافته است.
زهرا عزیزی، حشمت اله حقیقت،
دوره ۱۷، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده
این مقاله به پیشبینی وقوع عیوب مرکزی در فرآیند اکستروژن کرنش صفحهای با استفاده از روش کرانه بالایی میپردازد. به این منظور ماده تحت تغییر شکل به سه ناحیه تقسیم شده است. این نواحی با مرزهای برشی که با تابعهای نمایی مدل شدهاند، از یکدیگر جدا شدهاند. سپس یک میدان سرعت مجاز شامل مؤلفه های شعاعی و محیطی برای هر ناحیه تغییرشکل توسعه داده شده است. مولفههای نرخ کرنش محاسبه و رابطههای ریاضی برای ترمهای توان های داخلی، برشی و اصطکاکی به دست آمدهاند. برای یک شرایط فرآیند داده شده، توان کل نسبت به شکل هندسی مرزهای برشی ورودی و خروجی بهینهسازی شده است. محل تقاطع مرزهای برشی ورودی و خروجی ناحیه تغییرشکل بر روی خط مرکزی، بیانگر وقوع یا عدم وقوع عیوب مرکزی میباشد. اثر پارامترهای فرآیند شامل نیم زاویه قالب، درصد کاهش ضخامت و ثابت اصطکاک بر ایجاد عیوب مرکزی همچنین تاثیر این پارامترها بر نیروی اکستروژن لازم، بررسی شدهاند. نتایج تحلیل، با شبیهسازی اجزا محدود (نرم افزار دیفرم) و نتایج مقالههای منتشر شده مقایسه شدهاند. نتایج نشان دادند با افزایش ثابت اصطکاک و افزایش میزان کاهش سطح مقطع، احتمال وقوع عیوب داخلی کاهش مییابند.
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
قابهای مختلط خمشی بتنی - فولادی، به دلیل بهره مندی از مزایای بتن و فولاد به طور همزمان، منجر به بهبود رفتار سازههای بلند گردیده است. در طی ۳۰ سال اخیر، به دلیل صرفه اقتصادی، مطالعات متعددی در زمینه قابهای مختلط صورت گرفته است. تجربیات نشان داده است که مهمترین مسئله در چنین قابهایی، اتصالات این قابها است. در این مقاله، به بررسی تحلیلی رفتار قابهای خمشی مختلط یک طبقه - یک دهانه و چهار و هفت و ده طبقه چهار دهانه، تحت بارگذاری جانبی پوش اور به صورت کنترل تغییرمکان، به روش اجزای محدود توسط نرم افزار سایزمواستراکچر پرداخته شده است. قابهای مختلط مورد بررسی از نوعی اتصال مرکب پیشنهادی با ستون بتنی عبوری و تیر فلزی متصل، تشکیل شدهاند که نمونه این اتصال بصورت آزمایشگاهی توسط مولفین ساخته و آزمایش شده است، نتایج حاکی از عملکرد مناسب قابهای خمشی مختلط متشکل از اتصال مورد اشاره میباشد. در این بررسی جابهجایی کل قاب و دریفت نسبی طبقات در قابهای با تعداد طبقات زیاد، نسبت به قابهای بتنی متداول کاهش یافته است. همچنین مرکب سازی اتصالات در قابهای مختلط منجر به افزایش ظرفیت باربری، شکلپذیری و سختی اولیه و جذب انرژی قاب نسبت به قاب بتنی، به ترتیب به میزان ۵۵%، ۴۵%، ۶۲% و ۱۱۶% شده است.