۱۴۲ نتیجه برای حقی
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
منظربه عنوان یک متن روایی، در فضاهای باز شهری به دنبال پیوند تاریخ اجتماعی به عرصه عمومی شهر است. مداخلات صورت گرفته در محیط طی سالیان طولانی که بصورت مناظر شهری و... نمود یافته، در واقع لایه های متنی جدیدی هستند که نتیجه زنجیره ای از روابط هم نشینی و جانشینی در روایت متن اولیه منظر می باشند. در همه مناظر ردپایی از نشانه های گوناگون مربوط به زمان های مختلف وجود دارد که با خاطرات از مکان و همچنین خوانش و فهم زبان روایی منظر مرتبط است. لذا کشف چیستی ارتباط میان خاطره جمعی و فردی با خوانش لایه های منظر شهر به مثابه یک متن روایی و چگونگی بهره برداری از این روابط در بازآفرینی منظر در مکان های تاریخی شهری، اصلی ترین سوال این پژوهش می باشد. این مقاله دستیابی به فرایندی در بازآفرینی و خوانش منظر در مکان های تاریخی بر پایه حفاظت از خاطره جمعی، و نظریه بینامتنیت را به عنوان اصلی ترین هدف دنبال می کند.
این تحقیق کیفی، از روش مطالعه میدانی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۳۲ نفر از شهروندان در دامنه سنی ۳۰ تا ۷۰ ساله شهر اصفهان استفاده نموده و یافته با روش تحلیل محتوای تفسیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
این مطالعه نشان می دهد که به منظور حفاظت و تقویت امکان خوانش و فهم روایت در منظر شهر به مثابه متن و تداوم خاطرات جمعی در مکان های تاریخی، بایستی سیاست های بازآفرینی و حفاظت مبتنی بر روابط بینامتنی بصورت توامان مدنظر قرار گیرد.
دوره ۲، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۲)- ۱۳۹۱ )
چکیده
ایده باغشهر در شهرسازی غرب به عنوان ایدهای مهم در خلق مجتمع های پایدار و برای ارتباط بیشتر با محیط اطراف، در قرن نوزدهم ظهور کرد و با تحقیق هاوارد به منظور ایجاد تعادل میان زندگی شهر و روستا، در ادبیات شهرسازی آن زمان مطرح شد. این درحالی است که در مشرق زمین، ایده باغشهر، در برگیرنده مفهومی فرا مادی است و به عنوان ایدهای ناب برای ایجاد بهشت زمینی، از قرن شانزدهم مطرح بوده است. در این نوشتار ابتدا خاستگاه شکل گیری باغشهر صفوی به لحاظ فرهنگی، فلسفی و عرفان شیعی و نیز از دیدگاه مسایل سیاسی و حکومتی بررسی شده و در مرحله بعد خاستگاه باغشهر هاوارد که ریشه در اتوپیا و آرمانشهر مطرح در آن دوران و عقاید آن زمان دارد مطالعه شده است. در ادامه اصول طراحی باغشهر هاوارد و صفوی مقایسه شده و سپس خاستگاه های معنوی مؤثر در شکل گیری این دو باغشهر، به عنوان عاملی مؤثر بطور خاص بررسی شده اند. در نتیجه گیری، از مقایسه باغشهر هاوارد با باغشهر صفوی، آشکار می شود که نوع جهانبینی و دیدگاه سازندگان در خلق ایده باغشهر و چگونگی تبلور آن در عصر صفوی و قرن نوزدهم نقش به سزایی داشته است. علاوه بر این نحوه استفاده از نظم گیاه و همچنین کیفیت ارتباطات اجتماعی و همسانی های اقتصادی از عمده ترین تفاوتهای دو باغشهر مزبور می باشند.
دوره ۲، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۰ )
چکیده
اهداف: این پژوهش با هدف حفاظت از منظر آرامستانهای تاریخی شهر از دریچه شناخت ابعاد، لایه ها و مؤلفههای آشکار و پنهان در سطوح عمیق ادراک به آشکارسازی ظرافتها و پیچیدگیهای دشوار در بازآفرینی این مکانهای ارزشمند تاریخی در خلال مرور تجارب زیسته مراجعه کنندگان میپردازد.
روشها: این پژوهش بهصورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه و با روش ابداعی کوشنباخ از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته حول پنج محور اصلی و همچنین توزیع پرسشنامه های تکمیلی، ثبت و دریافت معانی تجارب زیسته مراجعین به منظر و تحلیلی کیفی، صورت پذیرفته است.
یافته ها: بررسی تجارب زیسته پیرامون منظر آرامستانهای تاریخی در شش محور «مراجعه، تصویر ایده آل، فعالیت، بهبود و ابعاد ذهنی» نشان میدهد گورستانهای تاریخی دارای کیفیتهای چندبعدی و تنوع، تکثر و پیچیدگی بسیار شگرفی در لایه های ادراکی برخوردار است.
نتیجه گیری: فروکاست نقش گورستانها به یک زیرساخت ضروری برای شهر و محلی برای دفن اموات منجر به قطع ارتباط میان دنیای زندگان و مردگان گشته، آن را بدل به زمینی جهت دفن پسماند شهری در خارج شهر می نماید. حفاظت از منظر تاریخی به دلیل دارا بودن ساختارها و عناصر ارزشمند، اصالت و ارزشهای نهفته که نشاندهنده ی تعامل فرهنگ و طبیعت در طول زمان است، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه این ارزشها حافظ هویت و خاطرات جمعی و حافظه تاریخی جامعه هستند. لذا بدون بررسی لایه های عمیق ادراکی نهفته در روح این مکان امکان خوانش مجدد این ویژگیها در بازآفرینی آرامستانها آن میسر نیست.
دوره ۲، شماره ۵ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده
هنرها از آنجا که خاستگاه مشترک انسانی دارند، ذاتاً یکسان و تنها در صورت متفاوت اند؛ بنابراین، می توان چگونگی رسیدن به شیوه های بیانی در یک رسانه هنری را با اندکی تغییر ظاهری برای رسانه ای دیگر مورد استفاده قرار داد. در این مقاله، ضمن معرفی جناس به عنوان یکی از شیوه های بلاغی زبان، معادل های بصری آن در دنیای تصویر و به ویژه در انیمیشن جست وجو شده است. جناس، هم نشینی دو کلمه است که در شکل یا تلفظ همسان و در معنا متفاوت باشند. از جناس معمولاً در نظم و نثر به عنوان یک آرایه ادبی برای زیبایی و گاه طنزآمیز کردن کلام استفاده می شود. اما با توجه به نظریات مدرنی که در باب جناس به ویژه از دیدگاه نشانه شناسی مطرح شده است، تعاریف سنتی جناس -که آن را به کلمات محدود می کرد- جایگاهی ندارد. از این دیدگاه، جناس را دو نشانه متشابهی می دانند که بر دو دال متفاوت دلالت کند. بنابراین، دو نشانه تصویری متجانس که دو مفهوم متفاوت را نشان می دهند نیز می توانند گونه ای جناس بصری قلمداد شوند؛ مانند تصویر چهره انسان و ماه که هر دو گرد هستند. با جابه جایی تصویر و کلمه، می توان برای انواع جناس های لفظی، که پیشتر تعریف شده اند، معادل های تصویری قابل بحثی در انیمیشن عرضه کرد که خوانش آن همانند زبان وابسته به زمان است. این مقاله بر آن است با مقایسه تطبیقی جناس در ادبیات و تصویر متحرک، تحلیل روشمندتری از بازی های تصویری به دست دهد که معمولاً به طور ذوقی و تصادفی در نگاه هنرمندان به وجود می آید.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
موفقیت سازمانها و شرکتها تا حدود زیادی به نوآوری، مدیریت ایدهها و پیشنهادهای کارکنان ارتباط دارد. کاربردپذیری بهعنوان معیاری کلیدی در ارزیابی نظامهای سازمانی و منابع انسانی میتواند به مدیریت سازمانها و دستیابی به عملکرد بهتر کمک فراوان نماید. این مقاله چارچوبی برای ارزیابی نظامهای مدیریت ایده و پیشنهادها براساس کاربردپذیری در چهار نظام پیشنهادی ارائه داده است. این چهارچوب بهصورت توصیفی – تحلیلی در سال ۱۳۹۲ چهار نوع سیستم پیشنهادی در شرکت گاز استان لرستان مورد مطالعه قرار گرفت. این ارزیابی نشان داد که قابلاستفادهترین نظامهای پیشنهادها بالاترین نرخ مشارکت را دارند و کم استفادهترین آنها کمترین پیشنهادها را از سوی افراد جذب میکنند.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۹- )
چکیده
در این تحیق با استفاده از تئوری موتورهای خطی القایی (LIM)، نوعی موتور القایی خطی با ثانویه مایع طراحی و ساخت شده است. هدف اصلی از ساخت این موتور، بررسی امکان پمپاژ برخی مایعات خورنده شیمیایی مانند اسیدها، بازها، برخی سموم کشاورزی یا موارد مشابه است. در طراحی مایعات مذکور جایگزین بخش ثانویه و جامد موتور خطی شده است. تحقیق حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که آیا می توان مشابه جامدات به کار رفته در بخش ثانویه موتور خطی، در مایعات نیز با القای جریانهای داخلی و به تبع آن با ایجاد میدان مغناطیسی القایی، نیروی هیدرومکانیکی در آن القا کرد؟ نتایج آزمایشها، پاسخ نسبتا رضایت بخشی به این پرسش می دهد. این نتایج بویژه برای مایع های با هدایت بهتر الکتریکی، جواب قابل قبولتری را نشان می دهد. با تکمیل و بهینه سازی نتایج حاصل از تحقیق حاضر می توان برای پمپ کردن مایع های خورنده شیمیایی بویژه در مواردی که پمپ کردن، بدون تماس مکانیکی (بدون نیاز به تماس مایع با پره های پمپ) از اهمیت بالایی برخوردار باشد استفاده کرد.
دوره ۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
بیان مسئله: مناظر روستایی بهعنوان مناظر متداوم فرهنگی، نشاندهنده عینی تکامل جامعه انسانی و استقرار آن ها در طول زمان هستند، مناظری که تحت تأثیر جریانهای فرهنگی و یا طبیعی بستر خود تغییر و تکامل مییابند. تعامل انسان با طبیعت و تداوم این مناظر، ارزشهای برجسته متعددی را در مناظر روستایی به وجود آورده که بیانگر ارزشهای ملموس و ناملموس یا به عبارتی اهمیت معنایی آن است. در اسناد بینالمللی بر ضرورت توسعه چارچوب مفهومی و شناسایی این ارزشها بهعنوان مؤلفهای کلیدی در فرآیند حفاظت این مناظر تأکید ویژه گردیده است، بهطوریکه هر کوششی در راستای حفاظت و بازآفرینی مناظر روستایی، در اصل کمکی به بقای فرهنگ و پایداری طبیعت یک سرزمین است.
هدف: شناسایی و دستهبندی ارزشهای موجود در مناظر روستایی بهمنظور بازآفرینی و حفاظت پایدار از چنین محیطهایی و انتقال دانش جمعی و معانی فرهنگی آن به نسلهای آینده
روشها: این پژوهش ابتدا از طریق بازخوانی اسناد و کنوانسیونهای بینالمللی و بررسی دیدگاههای صاحبنظران، به تعریف مفهوم منظر فرهنگی و تدوین چارچوب مفهومی و جایگاه منظر روستایی میپردازد. سپس با توجه به بررسیهای به عمل آمده، ارزشهای موجود در مناظر روستایی دستهبندی و تبیین میشوند و در نهایت مدلی برای بازآفرینی و حفاظت از مناظر روستایی ارائه میشود.
یافتهها: در این پژوهش ارزشهای موجود در مناظر روستایی به دو گروه ارزشهای طبیعی و ملموس و ارزشهای فرهنگی و ناملموس دستهبندی شدند، ارزشهای طبیعی و ملموس شامل ارزشهای زیستمحیطی، کالبدی، اقتصادی و آموزشی و ارزشهای فرهنگی و ناملموس شامل ارزشهای فرهنگی، معنوی، اجتماعی و تفریحی هستند، اگرچه در برخی موارد، ارزشها تلفیقی از هر دو دسته هستند و تدقیق آن ها بسیار دشوار است.
نتیجهگیری: با توجه به ارزشهای موجود، مدلی برای بازآفرینی و حفاظت از مناظر روستایی ارائهشده است که ضروریست بهمنظور هماهنگی با تغییر در اولویتبندی این ارزشها، در حفاظت از آن ها به جنبههای پویا و چند عملکردی ارزشهای منظر توجه بیشتری شود.
دوره ۳، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
اهداف: در سالهای اخیر، مطالعه دربارهی مفاهیم تابآوری در مناطق مختلف شهری در مقیاسهای مختلف، توجه ویژهای را به خود جلب کرده است، هرچند سطح و تعداد این مطالعات بسیار کم میباشد. بهویژه در شهر تهران که به یک باره از دوره سنت وارد دوره مدرن شده است این موضوع میتواند مورد توجه قرار گیرد.
روشها: در پژوهش کنونی ابتدا از طریق مطالعات کتابخانهای در این زمینه، آیتمهای مربوط به تابآوریهای کالبدی محیطی و اجتماعی در مجتمعهای مسکونی، استخراج گردید. سپس در این مجتمعها حالتهای متعددی از این نوع تابآوریها وجود دارد که با مطالعه و طبقهبندی آنها میتواند به میزان مطلوبیت این مجتمعها دست یافت. نمونه موردی مورد مطالعه در این پژوهش، مجتمع مسکونی کوی نوبنیاد میباشد، زیرا بااینکه سال ساخت آن بالای آن، از محبوبیت بسیاری برخوردار است. این پژوهش با روش تفسیری و در قالب تحلیل کیفی و کمی صورت پذیرفته است. پرسشنامه که در مورد سنجش میزان تابآوری کالبدی-محیطی و اجتماعی میان ساکنین این مجتمع توزیع گردید.
یافتهها: از یافتههای این پژوهش میتوان دریافت که مجتمع کوی نوبنیاد (برجهای آ.اس.پ) علیرغم قدمت بالای آن، میزان تابآوری متوسط تا زیاد دارند.
نتیجهگیری: با بررسی انجام شده، میتوان الگوهای استفاده شده در این مجتمع را که باعث ماندگاری، محبوبیت و تابآوری بالای آن شده، در طراحی مجتمعهای مسکونی مدرن به کاربرد تا بتوانیم ساختمانهای ماندگار داشته باشیم.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
باغسازی ایرانی همواره ارتباطی نزدیک با باورهای مذهبی و اعتقادات سازندگان داشته و این مهم در نمادهای استفاده شده در باغ قابل بررسی است. از اینرو در این مقاله ابتدا به بررسی نمادها، انواع آن و چگونگی ظهور و نمایش عناصر نمادین در باغسازی ایرانی پرداخته شده است. سپس باتوجه به وجود ارتباط مستقیم میان نمادهای استفاده شده و تقدس باغ، گیاه و باغسازی با باورهای مذهبی سازندگان، این مهم در دو بخش مجزا- قبل و بعد از اسلام- به تفصیل بررسی شده است. هدف اصلی این مقاله معرفی و شناسایی نمادهای استفاده شده در ساختار کالبدی و فضایی باغ ایرانی (بعد از اسلام) و مطالعه چگونگی ارتباط آنها با باورهای مذهبی سازندگان، بخصوص ارتباط با ایده تجسم باغ تمثیلی از بهشت جاویدان، است. در این مقاله از روش تحقیق تاریخی-تفسیری استفاده شده است و روش تجریه و تحلیل اطلاعات به صورت کیفی و به روش استنباطی میباشد. نتیجه گیری این مقاله گویای این مهم میباشد که ساختار کالبدی و فضایی باغ ایرانی در قبل و بعد از اسلام از اصولی مشابه پیروی میکرده است لیکن نمادهای استفاده شده در باغسازی ایرانی پس از اسلام دارای معانی متفاوتی بوده که در راستای تجسم باورهای مذهبی اسلامی، بخصوص بهشت و توصیفات قرآن در اینباره، می باشد.
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
هدفمند بودن و متعاقب آن تدوین الگو و برنامهسازی برای رسیدن به هدف، لازمه هر جامعه و اجتماعی است. شهرسازی به عنوان مبحثی که بیانگر تأثیر متقابل انسان، فرهنگ، روش زیست و محیط زندگی بر یکدیگر است، در رسیدن به اهداف جامعه اسلامی برای هویتمندی و اعتلای فرهنگ و اخلاق مردم نقش مهمی بر عهده دارد و به تبع، تهیه¬ی الگویی بومی و بر پایه آموزه¬های اسلامی و متناسب با بستر این الگو که ایرانی اسلامی است، از اهمیت بالایی برخوردار است. در این مقاله پس از مرور ادبیات جهانی در مورد ابعاد اجتماعی شهرسازی، به تبیین مؤلفه¬های اجتماعی الگوی شهرسازی ایرانی اسلامی پرداخته شده است. بر این اساس مؤلفههایی همچون امنیت، عدالت اجتماعی، بهداشت، همسایگی و غیره بر اساس تعالیم اسلام، و سوابق شهرسازی ایرانی اسلامی از جمله عوامل مهم در مباحث اجتماعی الگوی شهرسازی ایرانی اسلامی معرفیشده و میتواند به عنوان هدایتکننده و راهنمایی برای ایجاد فضاهای شهری اسلامی و ایرانی، افزایش کیفیت زندگی، افزایش تعاملات اجتماعی، مشارکت اهالی در محله، تحقق عدالت اجتماعی و شکوفایی اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد.مؤلفههای الگوی شهرسازی اسلامی و ایرانی تصمیم گیران و تصمیم سازان مسائل شهری را از سردرگمی رهایی داده و آنچه که برای حیات مادی و معنوی انسان حائز اهمیت است را معرفی میکند.
دوره ۴، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۲ )
چکیده
بیان مساله: مشکلی که در این تحقیق مورد بررسی قرار میگیرد، تعارض احتمالی بین اهداف اقتصادی در برندسازی شهری و سلامت دراز مدت اکوسیستم شهری است. به طور خاص، نگرانی وجود دارد که تمرکز تنها بر جنبههای اقتصادی در طراحی شهری ممکن است سلامت اکوسیستم شهری را به خطر انداخته و منجر به آسیبهای جدی در طولانی مدت شود.
هدف: هدف اصلی این تحقیق توسعه یک برند شهری است که اولویتهای پایداری را برجسته میکند و سلامت اکوسیستم درون شهری را تقویت میکند. هدف این است که راهکارهایی برای حفظ و تقویت تعاملات اجتماعی و زیست محیطی از طریق طراحی منظر در زیرساختهای سبز شهری ارائه شود.
روش: این تحقیق از رویکرد علمی-کاربردی با روش توصیفی-تحلیلی استفاده میکند. جمعآوری دادهها به صورت اصلی از کتابخانه انجام میشود، با تمرکز بر جمعآوری اطلاعات درباره زیرساختهای سبز شهری، به ویژه مسیرها و فضاها، و نقش آنها در تقویت پایداری و تعاملات اجتماعی و زیست محیطی.
یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس اطلاعات جمعآوری شده، تحقیق اجزای کلیدی و اصول زیرساختهای سبز شهری را شناسایی میکند. دو اجزای اصلی مسیرها و فضاها هستند که ساختار زیرساخت سبز را شکل میدهند. علاوه بر این ساختار اصلی، اصولی مانند چند کارکردی، ارتباط، هماهنگی، طراحی مبتنی بر فرآیند و برنامهریزی استراتژیک را به عنوان اصول اساسی برای توسعه برندسازی پایدار شهری از طریق طراحی منظر معرفی میکند.
دوره ۴، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
تاکنون برای زندگی قاعدهمند و تکرارپذیر قهرمان در روایتهای قهرمانی سراسر جهان، الگوهای متعددی پیشنهاد شده است که فارغ از برخی جزئیات، در کلیت خویش با یکدیگر مشابهتهای بسیار دارند. این پژوهش پس از معرفی و نقد الگوهای قهرمانی موجود، مشهورترین و جامعترین آنها را نمونهوار با وقایع زندگی رستم میسنجد و نشان میدهد که بسیاری از ارکان این الگوها با برجستهترین نمود جهانپهلوان و فراتر از آن با ساختار زندگی پهلوانان خاندان سام، همخوانی مطلق ندارند و برای طبقهبندی ساخت کلی زندگی پهلوان ایرانی، طراحی یک الگوی بومی ضروری و راهگشاست. ازاینرو، نگارندگان پس از بررسی چارچوب زندگی روایی پنج پهلوانِ نخست این خاندان، یعنی گرشاسب، نریمان، سام، زال و رستم، عناصر تکرارپذیر آنها را نمایان کردهاند و بر این اساس، الگوی تازهای از زندگی پهلوان ایرانی پیشنهاد دادهاند که از دوازده گزاره تشکیل میشود که در پنج بخش ویژگیهای پدر و مادر پهلوان، خصوصیات شگفت پهلوان از بدو تولد و خردسالی، عزیمت برای نبرد، دلدادگی و ازدواج، و در نهایت بزهکاری و مرگ بررسی شده است.
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده
از دیرباز، در کتب بلاغی بحثی با عنوان جناس مضارع و جناس لاحق مطرح شده است که مبتنی است بر تشابه یا عدم تشابه آوایی حروف در دو واژه. از آنجا که پیشینیان نتوانستند این تشابه یا عدم تشابه را تبیین علمی کنند، بحثهای دامنهداری در این خصوص مطرح کردند. پسینیان سخن گذشتگان را تکرار کردند و چیزی بر آن نیفزودند. علم زبانشناسی، به ویژه دو شاخه مهم آن، واجشناسی و آواشناسی، میتواند این مشکل را حل کند. این نوشتار سعی میکند با ایجاد پیوند بین زبانشناسی و ادبیات تشابه و عدم تشابه آوایی را به شکل علمی تبیین کند و چهارچوبی علمی جهت بررسی جناس مضارع و لاحق در ادبیات فارسی فرا پیش نهد.
دوره ۴، شماره ۱۶ - ( زمستان ۱۳۹۰ )
چکیده
اکبر رادی از نمایشنامه¬نویسان نام¬آشنای ایرانی ا ست که در پردازش آثار هنری خود از سبک، زبان و بیان ویژه ای برخوردار است. از دیرباز، او به واقع¬گرایی در ادب نمایشی نام بردار بوده؛ اما گاهی نیز در طرح دیدگاه¬های اجتماعی خود، از زبان و بیان نمادین بهره برده که برایند آن، خلق تیپ¬ها و فضاهای نمادینی است که با وجود ملموس و واقعی بودن، می¬توانند نمونه ای برای تیپ¬های مشابه و شرایط همسان باشند. ازاین رو، برخی آثار رادی تن به تأویل های گوناگون می¬دهند و می توان از رویکردهای مختلف به آن¬ها نگریست. ازجمله آثار رادی که از چنین قابلیتی برخوردار است، نمایشنامه «از پشت شیشه¬ها»ست. در این اثر، رادی با به کارگیری صنعت های مدرن، کوشیده است تا چالش بی¬امان و آشتی¬ناپذیر روشن-فکر امروز را با جریانِ نوگراییِ بی¬ریشه به نمایش درآورد. در این پژوهش، تلاش شده است تا شگرد رادی برای بیان نمادین دیدگاه¬هایش در نمایشنامه یادشده واکاوی شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد، نویسنده این بیان نمادین را با پردازش شخصیت زن و وانهادن نقش اساسی روایت بر دوش او خلق کرده است. در این روایت، نویسنده با به کارگرفتن شگرد قرینه¬سازی، دو تیپ زن را در کنار و دراصل، در برابر هم قرار داده است؛ یکی، زنی است متجددمآب با تجددی بی اصالت و دیگری، زنی معمولی از نوع امروزیِ آن با همان دغدغه¬های فکری و روانی. از این دیدگاه، هریک از شخصیت ها، به ویژه زنان نمایشنامه، می¬توانند نماینده یک تیپ یا مرام فکری و فرهنگی خاصی باشند که در فضای اثر، در کنار هم نقش¬آفرینی و دراصل، طرح دیدگاه می کنند.
دوره ۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
مسئله: انسان در یک رابطه دو سویه با محیط اطرافش، از یکسو بر محیط تأثیر گذاشته و از سوی دیگر از آن تأثیر میپذیرد. کیفیت محیط کالبدی بر سلامت روان افراد تأثیر گزارده و موجب کاهش یا افزایش میزان افسردگی و استرس یا سرزندگی و نشاط و ... افراد میشود.
هدف: پژوهش حاضر بر آن است تا اثربخشی عوامل کالبدی فضای باز مجتمعهای مسکونی بر سلامت روان سالمندان تبیین و ارزیابی گردد.
روش: پژوهش حاضر به روش کمی انجام گرفته و بر اساس هدف از دسته مطالعات توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی است.
نتایج: یافتهها حاکی از آن است که بین مولفههای کالبدی: مطلوبیت مکان، تناسب با تواناییهای شناختی- ادراکی، نفوذپذیری و هندسه و مکانیابی با سلامت روان سالمندان رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد و کلیه مولفههای شناسایی شده در این پژوهش بر نشاط، سرزندگی و سلامت روان سالمندان موثر هستند گرچه میزان تأثیر در بین مجتمعهای مختلف تحت بررسی متفاوت میباشد.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
تغییرات زمانی – مکانی شاخصهای تنوع، گونه های شاخص، و صید در واحد تلاش (CPUE) ماهیان استخوانی در شرکتهای تعاونی پره در سواحل ایرانی دریای خزر طی سالهای ۱۳۷۵ الی ۱۳۹۱ بررسی شد. از کل صید ۱۴ گونه/گروه ثبت شده، ماهی سفید با ۷۸/۵۶ درصد و کفال با ۸۱/۳۱ درصد بیشترین فراوانی را داشتند. حداقل و حداکثر میانگین CPUE بترتیب ۱/۹±۵/۱۵۸ و ۲/۳۱±۹/۳۴۴ کیلوگرم در هر بار پره کشی و شاخص تنوع شانون- وینر بترتیب ۰۲/۰±۵۷/۰ و ۰۲/۰±۹۱/۰ محاسبه شد. بین ترکیب اجتماعات ماهیان صید شده در پره ها در سه زمان مختلف پره کشی (صبح، عصر و شب)، سه دوره متفاوت (دوره اول سالهای ۷۶-۱۳۷۵ الی ۷۹-۱۳۷۸، دوره دوم سالهای ۸۰-۱۳۷۹ الی ۸۴-۱۳۸۳ و دوره سوم سالهای ۸۵-۱۳۸۴ الی ۹۱-۱۳۹۰)، سه منطقه ساحلی (غرب، میانی و شرق) و فصول مختلف اختلاف معنی داری وجود دارد (MRPP در همه موارد p < ۰,۰۰۱). در دوره اول گونه های کلمه، سیاه کولی، شاه کولی، ماش، سس، آزاد و اسبله؛ در دوم گونه/گروه های شگ ماهیان، سیم، اردک ماهی و در دوره سوم کپور و سوف گونه های شاخص بودند. در منطقه غرب ،گونه های سیاه کولی، شاه کولی، ماش، سس، سیم، سوف، اردک و اسبله؛ میانی، سفید، شگ ماهیان و آزاد و شرق کفال، کلمه و کپور به عنوان گونه های شاخص شناخته شدند.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
سرگذشت پیامبران از منابع مهم تلمیح در متون ادب فارسی به شمار میرود که شاعران از آن در جهت خلق مضامین و تصاویر شاعرانه بهره بردهاند. یکی از پیامبرانی که شاعران زبان فارسی از دیرباز در اشعار خود به شخصیت و جنبههای مختلف زندگانی ایشان توجه داشتهاند، حضرت عیسی (ع) است. شاعران کلاسیک فارسی در تلمیح به زندگانی عیسی (ع) غالباً به منابع اسلامی به ویژه قرآن کریم نظر داشتهاند ولی شاعران معاصر به ویژه شاعران نوپرداز در کنار روایات اسلامی، به روایات اناجیل نیز اشاره کردهاند. برخی از این تلمیحات را میتوان از تلمیحات نادر در شعر فارسی محسوب کرد که فهم و درک آنها اغلب نیازمند مراجعه به کتاب مقدس است. یکی از این تلمیحات نادر اشاره به شبانی عیسی (ع) و گوسفند (برّه) گمشده عیسی (ع) است که در آثار شاعرانی چون فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث، علی موسوی گرمارودی و نویسندگانی چون هوشنگ گلشیری نمود یافتهاست. در این مقاله ابتدا به تبیین این موضوع در انجیل و الهیات شبانی در آیین مسیحیت میپردازیم و سپس به بررسی مضمون شبان- رمگی در ادبیات کلاسیک فارسی و تلمیح به شبانی عیسی (ع) و برّه گمشده عیسی (ع) در ادبیات معاصر فارسی خواهیم پرداخت.
دوره ۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۰۳ )
چکیده
اهــداف: پیشــرفتهای اخیــر در مباحــث بوم شناســی منظــر و داده هــای ماهــواره ای فرصتــی را بــرای تغییــر رویکردهــا در برنامه ریــزی پایــدار شــهری فراهــم آورده و پتانســیل بالایــی بــرای بهبــود تــاب آوری در تعامــات سیســتمهای اجتماعــی- اکولوژیـک ایجـاد نمـوده اسـت. در ایـن پژوهـش بـا اسـتفاده از مفهـوم تـاب آوری فضایـی و سـنجش مولفه هـا و روابـط کلیـدی منظـر اجتماعی-اکولوژیکـی در طـول زمـان، آسـتانه های مرتبـط بـا هویـت بـه صـورت کمـی اسـتخراج گردیـد تـا راهـکاری را بـرای پیونـد اهـداف ملمـوس مدیریتـی و نظریـه ی تـاب آوری ارائـه نمایـد.
روشهـا: بـا ارزیابـی منظـر اکولـوژی شـهر قـم به وسـیله ی متریک هـای MN-AREA ،NP ،CA ،PLAND و داده هـای ماهـواره ای، تغییـرات تـاب آوری منظـر ایـن شـهر طـی یـک دوره سـی سـاله مبتنـی بـر نظریـه ی تـاب آوری فضایـی مـورد تحلیـل قـرار گرفـت.
یافته هـا: بـا تعریـف و اسـتخراج آسـتانه های هویتـی، تغییـرات هویتـی منظـر شـهر در ارتبـاط بـا تـاب آوری در سـالهای آتـی پیش بینـی شـد. سـپس بـا شناسـایی الگوهـای فضایی-هویتـی شـهر در دوره هـای مختلـف و سـنجش آنهـا بـر اسـاس ابعـاد تـاب آوری، پیشـنهاداتی قابل اندازه گیـری و سـنجش بـرای سیاسـتگذاران و برنامه ریـزان در راسـتای قرارگیـری منظـر شـهر در تعادلـی جدیـد، تـاب آور و پایـدار ارائـه گردیـد. نتیجه گیـری: منظـر شـهر قـم در سـال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۹ از آسـتانه ی اول و دوم هویتـی عبـور کـرده اسـت و بـا ادامـه ی رونـد کنونــی در ۲۰ ســال آینــده عبــور از ســومین آســتانه (دگرگونــی کامــل هویــت منظــر) اتفــاق خواهــد افتــاد و چنانچــه رونــد کاهــش مســاحت ســاختارهای ســبز ادامــه یابــد، منظــر بــه مرحلــه ی جبران ناپذیــری از لحــاظ تــاب آوری میرســد.
دوره ۵، شماره ۱۶ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
از دیرباز اسطورۀ قهرمان یکی از مهمترین مفاهیم داستان و روایتهای حماسی سراسر جهان بوده است و تاکنون الگوهای متعدّدی برای زندگی تکرارپذیر قهرمان پیشنهاد شده است. یکی از این الگوها، الگوی «خودآگاهی در جنگل جهان زیرین» کلاریسا پینکولا استس است و هفت مرحله دارد که عبارتاند از: معاملۀ کورکورانه ، قطع عضو، سرگردانی، کشف عشق در جهان زیرین ، شیار کشیدن روح ، قلمرو زن وحشی ، عروس و داماد وحشی . این پژوهش پس از معرّفی الگوی خودآگاهی در جنگل جهان زیرین، انتخاب نزدیکترین افسانهها به الگوی موردنظر و تقسیم آنها از نظر ساختار و محتوا به چهار گروه، نشان میدهد که این الگو با مراحل و مصداقهای افسانههای ایرانی همخوانی مطلق ندارد. از اینرو نگارندگان با درنظرگرفتن همۀ افسانههای انتخابشده بهعنوان روایتهای متنوّع و متعدّد از یک ساختار واحد، به الگویی دست یافتهاند که از نظر ساختار و محتوا، شباهتها و تفاوتهای بارزی با الگوی استس دارد. در الگوی پیشنهادشده، از نظر ساختار، نحوۀ تکرارپذیری برخی مراحل سفر زن-قهرمان با الگوی استس متفاوت است. از حیث محتوا نیز مضمونهایی مانند کودک، معاملۀ کورکورانه و قطع عضو، در افسانههای ایرانی نمود اندکی دارد، محتوای مرحلۀ «عروس و داماد وحشی و قلمرو زن وحشی» نیز بسیار گستردهتر از محتوای قصّه و الگوی استس است.
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
جایگاه شاهنامه در میان مردم و در سدۀ اخیر تغیّر بسیاری داشته است. این متن ادبی در دورۀ سلطنت پهلوی اول به عنوان پشتیبانی برای سیاست ناسیونالیسم باستانگرا به کار گرفته شد و از برخی ابیات میهندوستانۀ آن در جهت ترویج حس وطنپرستی در میان مردم استفاده شد. در دورۀ پهلوی دوم نیز این متن مورد استفادۀ تبلیغاتی و نمایشی در جریان جشنهای هنر و دوهزار و پانصد ساله و دیگر جشنها و کارناوالها قرار گرفت. همین امر موجب شد گروهی از مردم که شناخت کاملی از مضامین شاهنامه نداشتند و این متن را به عنوان مروّج سنتهای پادشاهی میشناختند در برابر آن موضع گرفته و شاهنامه را نیز چون نظام شاهنشاهی و دیگر ادوات آن مطرود تلقی کنند. از سوی دیگر جایگزینی اندیشههای اسلاموطنی به جای ایرانوطنی، موضعگیری برخی در برابر اندیشههای ملیگرایانه و نیز مهاجرت برخی شاهنامهپژوهان طراز اول در دهۀ شصت خورشیدی به برداشتهای ناصواب طبقۀ عوام درباب شاهنامه دامن زد که در این جستار به شرح آن خواهیم پرداخت.