جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای خوانساری

محمدحسین صبور، مهدی فکور، نبی مهری خوانساری،
دوره ۱۴، شماره ۱۴ - ( ويژه‌نامه دوم ۱۳۹۳ )
چکیده

فرآیند شکست قطعات اورتوتروپیک، عموماً با پیدایش ناحیه‌ای تحت عنوان ناحیه آسیب(ناحیه فرآوری شکست)در نوک ترک همراه است. تعیین خواص مکانیکی این ناحیه، می‎تواند به پیش بینی میزان و یا حتی جهت رشد ترک موجود در قطعات اورتوتروپیک کمک کند. این ناحیه شامل انبوهی از میکروترک‎ها است که به دلایل متعدد، تحلیل و بررسی فرآیند شکست در این‎گونه مواد را بسیار دشوار کرده‎است و از طرفی باعث نوعی مقاومت در ناحیه آسیب می‎شود که این عامل نیز می‎تواند در بهبود خواص شکست ماده تأثیر‎گذار باشد. تاکنون مدل‌هایی به‌منظور تعیین خواص مکانیکی این ناحیه ارائه‌شده است اما به دلیل پیچیدگی‌های بسیار زیاد این ناحیه، نتایج حاصله به‌درستی مبین رفتار این ناحیه نبوده است. ضمناً مدل‌های موجود با روش‌های نوین تجربی و عددی مقایسه و صحت‎سنجی نشده است. درتحقیق حاضر مدلی جدید بر مبنای نتایج تجربی و عددی به‌منظور بررسی خواص مکانیکی ناحیه آسیب در مواد اورتوتروپیک ارائه‌شده است. این مدل برخلاف مدل‌های پیشین می‌تواند با ارائه یک بازه برای مدول الاستیسیته، خواص مکانیکی این ناحیه را برای حالت وجود یا عدم وجود برهم‎کنش بین میکروترک‎ها تخمین بزند. همچنین به منظور کارایی بیشترِ مدل ارائه شده، این مدل با روش‎های تجربی و عددی مقایسه و صحت‎سنجی شد.

دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: ویروس سیتومگال انسانی بیماری‏زای اصلی ای است که سلامت بیماران دریافت کننده پیوند سلول های بنیادی خون‏ساز را تهدید می کند. برای تشخیص و پایش عفونت ویروس سیتومگال انسانی در دریافت کنندگان پیوند از روش های به‏خصوصی استفاده می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی کارایی روش های آنتی ژنمی pp۶۵ و PCR کیفی در پایش ویروس سیتومگال در این بیماران انجام شد. مواد و روش ها: تعداد ۱۷۹ نمونۀ بالینی از ۴۱ بیمار بررسی شد. در این مطالعه از یک PCR کیفی خانگی معتبر شده و از یک روش آنتی‏ژنمی تجاری استفاده شد. در نهایت نتایج به‏دست آمده به وسیلۀ یک روش Real-time PCR کمّی به عنوان استاندارد طلایی ارزیابی شد. نتایج: عفونت ویروس سیتومگال انسانی در ۸/۲۶ درصد و ۶/۴۲ درصد از بیماران به‏ترتیب بر‏اساس روش های آنتی ژنمی و PCR کیفی مشاهده شد. از مجموع ۱۷۹ نمونه بالینی، ۸/۵۰ درصد به‏وسیلۀ هر دو روش منفی بود و ۲/۲۱ درصد به‏وسیلۀ هر دو روش مثبت شد. از سوی دیگر؛ ۳/۲۶ درصد نمونه ها منحصراٌ به‏وسیلۀ PCR کیفی نتیجه مثبت را نشان داد و ۷/۱ درصد تنها به‏وسیله روش آنتی ژنمی، مثبت شد. مقایسه نتایج به‏دست آمده با روش Real-time PCR نشان داد که روش PCR کیفی دارای حساسیت بیشتری نسبت به روش آنتی ژنمی است (۷/۹۸ درصد در مقابل ۷/۴۵درصد). با این وجود ویژگی هر دو روش با هم برابر بود (۸/۹۶ درصد). به علاوه نتایج کمّی حاصل از روش آنتی ژنمی دارای همبستگی مناسبی با روش Real-time PCR است (۰۰۰۱/۰ >P ۷۱۵/۰R=). نتیجه گیری: هر دو روش آنتی ژنمی و PCR کیفی دارای نقایصی خاصی در تشخیص مؤثر عفونت ویروس سیتومگال انسانی است. از این‏رو به نظر می رسد مدیریت مناسب عفونت ویروس سیتومگال انسانی در بیماران پیوندی نیازمند روش های حساس کمّی دیگری همچون qPCR است.
محمد رضا وزیری سرشک، علیرضا آرایی، احمدرضا فرخی، نبی مهری خوانساری،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله اصلاح طراحی و ساخت استواره آیوزیپسکیو مورد ارزیابی قرار گرفت. این استواره می تواند با اعمال بار برش درون لایه‌ای بر روی نمونه کامپوزیتی، خواص مکانیکی کامپوزیت‌ها را در مد شکست II پیش‎بینی کند. در این تحقیق، ابتدا، استواره متداول قبلی مطابق استاندارد ساخته شد. سپس، با انجام آزمایش بر کامپوزیت های پایه پلیمری (کربن-اپوکسی) و چوب (به عنوان کامپوزیت طبیعی)، اشکالات موجود در این استواره مشخص شد. در نهایت با انجام ۶ اصلاح اساسی در ساختار استواره، طرح جدید ارائه گردید. همچنین، مشخص شد که با اعمال این اصلاحات، میزان تمرکز نیروی برشی (در ناحیه‌ی برش) و همچنین میزان دقت آزمایش، افزایش می یابد. بر این اساس، پس از ساخت استواره جدید و انجام آزمایش بر روی مواد چوب و کامپوزیت های پایه پلیمری و با استفاده از روابط انحراف معیار موجود در استاندارد، میزان انحراف معیار دو استواره به ترتیب به %۸۲,۷ و %۴۸ در مورد چوب و کامپوزیت پایه پلیمری، کاهش یافت که این خود حاکی از افزایش دقت فیکسچر می‌باشد. بعلاوه نوسان های موجود در نمودار حاصل از استواره طرح جدید نیز به مقدار قابل توجهی کاهش یافت.

دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف: ویروس سایتومگال انسانی بتا هرپس ویروسی است که باعث عفونت پایدار در افراد شده و بیماری‏‏های شدیدی را در جنین و افراد مبتلا به نقص سیستم ایمنی ایجاد می‏کند. اگر چه ویروس سایتومگال انسانی به عنوان یک ویروس عامل در سرطان‏های انسانی به حساب نمی‏آید اما مطالعات جدید نشان می‏دهد عفونت با ویروس سایتومگال انسانی ممکن است به‏طور اختصاصی باعث بعضی از سرطان‏های انسانی از جمله گلیوما باشد. گلیوما یکی از شایع‏ترین سرطان‏های مغزی است که در کودکان و بزرگسالان دیده می‏شود و دارای ۴ درجه است. در این پژوهش در راستای شناسایی و تشخیص عفونت با ویروس سایتومگال انسانی در نمونه‏های گلیومای مغزی، یک روش Real-Time PCR راه‏اندازی و استفاده شد. مواد و روش‏ها: نمونه‏های پارافینه تومور مغزی گلیوما از بیماران مراجعه کننده به بخش جراحی اعصاب بیمارستان امام خمینی انتخاب شد. با استفاده از کیت استخراج DNA از بافت پارافینه جداسازی شد. پس از طراحی آغازگرهای اختصاصی برای ناحیه US۲۸ ویروس سایتومگال انسانی اقدام به بهینه‏سازی و انجام واکنش Real-Time PCR شد. نتایج: نتیجه Real-Time PCR کیفی روی ۴ بیمار از ۱۸ بیمار مثبت بود که حدود ۲/۲۲ درصد است. ۲ نفر از بیمارانی که ویروس سایتومگال انسانی آن‏ها مثبت شد، فوت کردند. نتیجه‏گیری: این اولین مطالعه برای ردیابی وجود ژن سایتومگالوویروس انسانی در نمونه‏های بیماران مبتلا به گلیوما در ایران است. با توجه به یافته‏های این گزارش و گزارش‏های دیگران، مطالعات گسترده‏تری با استفاده از روش‏های تشخیصی دیگر پیشنهاد می‏شود.
مجید خوانساری، حسین خدارحمی، سید عباس وزیری یزدی،
دوره ۱۷، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده

یکی از روش‌های جدید که اخیرا مورد توجه محققان قرارگرفته است استفاده از نانوذرات برای تقویت کامپوزیت‌ها می‌باشد که در عین حال که در وزن سازه تغییری ایجاد نمی‌کند خواص مکانیکی و فیزیکی آن را بهبود می‌بخشد. یکی ازاین مواد نانولوله‌کربنی می‌باشد که از زمان کشف آن تاکنون کاربرد گسترده‌ای در صنعت پیداکرده ‌است. در این مقاله، پاسخ پنل‌های هیبرید آلومینیوم وکامپوزیت ساخته شده از اپوکسی و کولار و پنل‌های هیبرید آلومینیوم و نانوکامپوزیت اپوکسی و کولار در اثر ضربه بالستیک مورد بررسی قرار گرفت. چهار گروه از پنل‌های فوق با درصدهای صفر، نیم، یک و یک‌ونیم درصد نانولوله کربنی ساخته شد. نمونه های هیبریدی که در این تحقیق ساخته شده و مورد آزمایش قرار گرفته، با روش لایه‌چینی دستی و پرس گرم انجام شده است. ضخامت پنل‌های فوق که متشکل از دوصفحه آلومینیومی و ده صفحه کولار ۲۹ است، ثابت بود. آزمون‌های ضربه بالستیک با استفاده از پرتاب گلوله مخروطی ۷,۶ گرمی و با دو سرعت میانگین۲۲۰ و۲۷۵ متر بر ثانیه توسط تفنگ گازی انجام شد. سرعت ورودی و خروجی در هریک از نمونه‌ها بوسیله سرعت‌سنج لیزری مشخص گردید. مقدار جذب انرژی و جذب انرژی ویژه عبور پرتابه به عنوان معیاری برای مقایسه کارایی بالستیک پنل‌های مختلف تعیین گردید. نتایج نشان داد از میان چهار نمونه مورد بررسی، پنل حاوی یک درصد نانولوله کربنی بیشترین جذب انرژی و مقاومت بالستیکی را دارا است.

دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

هدف: ژن mda-۷/IL-۲۴ یک ژن سرکوب‌گر تومور است. پپتید iNGR با گرایش به اینتگرین‌های سطح سلول سرطانی در هدفمندسازی عوامل درمانی علیه سلول‌های توموری به‌کار گرفته شده است. هدف این مطالعه ساخت ژن mda-۷/IL-۲۴ متصل به پپتید iNGR و مقایسه فعالیت آن با ژن طبیعی است. مواد و روش‏ها: در ابتدا، mda-۷ با استفاده از روش PCR تکثیر یافت. آغازگر برگشت حاوی توالی پپتید iNGR بود تا این توالی در انتهای ژن mda-۷ ایجاد شود. توالی ژن تغییر یافته mda۷/iNGR و mda۷ (کنترل) در ناقل بیانی یوکاریوتی pCDNA۳,۱ دودمان‌سازی شدند. با استفاده از روش‌های هضم آنزیمی، colony-PCR و توالی‌یابی درستی دودمان‌سازی، یکپارچگی ناقل‌ها و توالی آن‌ها ارزیابی شد. با استفاده از لیپوفکتامین سازه‌ها در سلول‌های Ad-۲۹۳ ترانسفکت و توانایی آن‌ها برای بیان پروتئین نوترکیب با استفاده از آزمایش الایزا ارزیابی شد. در ادامه، این سازه‌ها به سلول‌های HepG۲ ترانسفکت و بعد از استخراج mRNA با استفاده از روش Real time PCR بیان ژن‌های پیش آپوپتوزی Gadd۱۵۳ و Bax اندازه‌گیری شد. با رنگ‌آمیزی Anexin/PI و فلوسیتومتری میزان مرگ برنامه‏ریزی شده در سلول HepG۲ ارزیابی شد. نتایج: نتایج، درستی و یکپارچگی سازه‌ها را نشان داد. بیان مناسب و ترشح محصول mda-۷. iNGR با کنترل آن یعنیmda-۷ در سوپ رویی قابل مقایسه بود. نتایج زنده مانی نشان‌گر عدم مفید بودن این تغییر بر پروتئین mda-۷ بوده است. بررسی مرگ سلولی برنامه‏ریزی شده با سنجش بیان ژن و فلوسیتومتری نیز نشان داد که اتصال iNGR به mda-۷ بر خاصیت مرگ‌زایی آن تأثیر کاهنده داشته ولی در مقایسه با گروه کنترل منفی همچنان مرگ‌زایی معنی‏داری دارد (۰۱/۰>P). نتیجه‌گیری: ناقل بیانی pCDNA/Mda-۷.iNGR پروتئین mda-۷ متصل به iNGR را به‌طور مناسب بیان کرد ولی بر خاصیت مرگ‌زایی طبیعی پروتئین تأثیر بهینه‌ای نداشت.
وحید طهماسبی، امین سوسن آبادی فراهانی، دانیال قاضی خوانساری، محمدحافظ باقی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۲ )
چکیده

با توجه به افزایش چشمگیر تقاضا برای استفاده از مواد باقابلیت‌های جدید، استفاده از مواد کامپوزیتی به‌شدت در حال افزایش است. مواد کامپوزیتی با زمینه فلزی به علت دارا بودن خواص منحصربه‌فردی ازجمله مقاومت به سایش بالا، نسبت استحکام به وزن زیاد و... ازجمله مواد نوین مورد استفاده توسط مهندسین در صنایع مختلف، خصوصاً در صنایع هوافضا، خودروسازی و... می‌باشند. با توجه به ماهیت فلزی این مواد، فرآیند ماشین‌کاری جزء جدایی‌ناپذیر جهت رسیدن این دست از مواد به شکل و خواص نهایی محصول است. در بین مواد کامپوزیتی، کامپوزیت زمینه آلومینیومی بیشتر از هر نوع کامپوزیت دیگری در صنعت مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این مطالعه با بهره‌گیری از یک مطالعه روشمند شامل مدل‌سازی آماری به روش سطح پاسخ و استخراج معادلات رگرسیون اثر سرعت دوران اسپیندل، نرخ تغذیه و عمق برش بر روی زبری سطح، نرخ براده برداری و سایش جانی در هنگام تراش‌کاری کامپوزیت‌ هیبریدی آلومینیومی A۳۵۹/B۴C/ Al۲O۳ موردبررسی دقیق قرار گرفته است. بر اساس مطالعات صورت پذیرفته می‌توان اذعان نمود با افزایش سرعت برشی، نرخ پیشروی و عمق برش سایش ابزار و همچنین نرخ براده برداری افزایش می‌یابد. همچنین بهترین ترکیب از مقادیر برای به حداقل رساندن هم‌زمان زبری سطح و به حداکثر رساندن نرخ براده برداری و حداقل رساندن سایش جانبی پیدا شد. بهترین ترکیب پارامترها عبارت‌اند از: سرعت اسپیندل ۶۰۰ دور بر دقیقه، نرخ پیشروی ۰۷۵/۰ میلی‌متر بر دور، عمق برش ۲۰/۰ میلی‌متر.


صفحه ۱ از ۱