جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای دانشمند
دوره ۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۳ )
چکیده
بیان مسئله: سوال اصلی که باعث شروع این مطالعه شد، به دو چیز برمیگردد: ۱) آیا مدرسان و دانشجویان در برابر عدم قطعیت باید انتظارات خود را به طور معقولی پایین بیاورند؟ ۲) اگر نه، آیا آنها میتوانند یک برنامه پشتیبانی برای خود ایجاد کنند که گزینه مناسبی را برای آنها فراهم کند
اهداف: به گونهای که هدف یادگیری مطابق با اهداف برنامه درسی تضمین شود؟ این مقاله یک سفر آموزشی جمعی را شروع کرد که در ابتدا با شکوههای جدی مواجه بود، اما در نهایت بازخورد مثبتی از دانشجویان دریافت کرد. شیوع ویروس کووید ۱۹ در سطح جهان، مدرسی که از خارج از کشور کارگاه را هدایت می کرد و آموزش همیشگی رو در رو در کارگاه طراحی شهری، باعث نگرانیهای اولیه شد.
روشها: برای رفع این مشکلات، مدرسان بخش اول کارگاه را به آشنایی نظری با پنج اپیزود کشف شهری اختصاص دادند. آشنایی با تئوری، در حالی که در کارگاههای عملی کمتر استفاده میشود، تردیدهای اولیه دانشجویان را برطرف کرد. افزایش اعتماد به نفس دانشجویان، روحیه آنها را برای اضافه کردن ساعات بیشتر به تولید تفاسیر خود، بهبود بخشید و راه آنها را به سمت تعریف مشکل، سنتز و طراحی باز کرد.
نتیجه گیری: این روش در جستجوی کسب تلاشهای پدیدار شناختی و هستی شناختیای در آموزش کارگاه طراحی شهری است که به طور یکپارچهتر؛ با وارد کردن تئوری به طراحی، از روشهای همگرا استفاده میکند.
فرهنگ دانشمند، محمد جواد کاظمزاده پارسی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۸۵ )
چکیده
یکی از نقاط ضعف روش گالرکین بیالمان، پیچیدگی اعمال شرایط مرزی اساسی در آن است. در این مقاله پس از معرفی روش گالرکین بیالمان و تقریب کمترین مربعات متحرک، نحوه گسستهسازی معادلات هدایت حرارتی و کشسانی دوبعدی در مسائل استاتیکی و دینامیکی بیان شده و با معرفی جملهای به نام انتگرال تکمیلی، روشی جدید برای اعمال شرایط مرزی اساسی پیشنهاد شده است. همگرایی روش پیشنهادی به کمک آزمونهای همگرایی بررسی شده و با حل مثالهایی از معادله پواسون و معادلات تحلیل استاتیکی و دینامیکی کشسانی دوبعدی، دقت نتایج حاصل با جوابهای موجود در منابع و نتایج حاصل از روش المانهای محدود مقایسه شده است. این مقایسه نشان میدهد که جوابهای حاصل از تحقیق حاضر نسبت به پاسخهای موجود در سایر منابع دقت بالاتری دارد. کلید واژگان: روش گالرکین بیالمان، شرایط مرزی اساسی، روش انتگرال تکمیلی
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده
اهداف: نظریه معاصرسازی امروزه به عنوان به یکی از جدیدترین نظریه ها، کاربرد معماری معاصر در فرآیند اقدام در بافتهای باارزش فرهنگی و تاریخی را پیشنهاد می دهد. چالش برانگیزترین موضوع در این میان، شناسایی تفاوت ها و شباهت های این نظریه، با سایر نظرات رقیب و تحلیل نقاط قوت و ضعف آن است. هدف اصلی پژوهش، بازخوانی نظریه معاصرسازی برای کیفیت بخشی به بافت های کهن از طریق در تجربه ارزش آفرینی برای میراث معماری معاصر است.
روش ها: راهبرد تحقیق حاضر، راهبرد استدلال منطقی است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است که از تاکتیک مقایسه تطبیقی برای پیشبرد مراحل تحقیق استفاده می شود. چارچوب نظری پژوهش، ترکیبی از نظریه معماری سرآمد و نظریه معاصرسازی از این رو، پژوهش با مقایسه تطبیقی نظریات رقیب، به تحلیل و بازخوانی نقاط قوت و ضعف نظریه معاصرسازی می پردازد.
یافته ها: تحلیل یافته های پژوهش در دو حوزه شامل حوزه نظام فرمی (کالبدی – ساختاری) و نظام محتوایی (۱- اقتصادی، ۲- اجتماعی و ۳- زیست محیطی) نشان می دهد که نظریه معاصرسازی می تواند بهتر از نظریه های رقیب مانند بازسازی، نوسازی، بهسازی و بازآفرینی؛ در مقوله کیفیت بخشی به بافت های تاریخی و فرهنگی عمل کرده، کیفیت زندگی ساکنان را افزایش دهد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که نظریه معاصرسازی با تاکید بر رویکردهای طراحانه و ارزش های معماری معاصر، باعث افزایش کیفیت به بافت های تاریخی و فرهنگی شود؛ همراه با تاکید همزمان بر نظام فرمی و نظام محتوایی.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: در محلات تهران بناهای مختلفی از دوران معاصر بهجای مانده است که کارکردهای اصلی خود را از دست داده و متروکهماندن و عدم استفاده مناسب از آنها، موجب تخریب هرچه بیشتر آنها میشود. امروزه بناهای تاریخی دیگر نمیتوانند مانند گذشته مورد استفاده قرار گیرند و با تغییر کاربری ابنیه تاریخی از مرگ حتمی، نجات مییابند و مفهوم معاصرسازی تمامی این دستاوردها را در نظر دارد.
روش ها: در این مطالعه محدوده زمانی مربوط به خانههای سنتی واقع در محلات شهر تهران در دوره زمانی ۱۳۲۰ الی ۱۳۴۵ ه.ش است که اکثر خانهها مربوط به هسته مرکزی تهران و اطراف و همسایگی خیابانهای انقلاب، ولیعصر، کریمخان زند و غیره هستند. تکنیکهای مورد استفاده در روش کاربردی این پژوهش به منظور معاصرسازی بناهای تاریخی مدرن، تهیه و تکمیل پرسشنامه، استفاده رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM) و تکنیک رگرسیون خطی است.
یافته ها: از میان ۴۲ شاخص مورد مطالعه در پنج بعد کالبدی-ساختاری، ادراکی، عملکردی، اجتماعی-اقتصادی و طبیعی-زیستمحیطی، شاخصهای حفظ ساکنین قدیمی، بهبود کیفیت مسکن، بهکارگیری رنگ خاص، دسترسی آسان پیاده و غیره شرایط کاملاً نامناسبی از نظر اصول معاصرسازی در سطح بناهای تاریخی کلانشهر تهران ایفا میکنند.
نتیجه گیری: چهار شاخص اصالت محله و حس تعلق، بهکارگیری شکل خاص، وجود فعالیتهای ضروری و قابلشناسایی بودن فضاها نسبت به سایر شاخصهای مورد مطالعه دارای بالاترین و بهترین کیفیت از نظرگاه نظریه معاصرسازی است و دارای شرایط متوسط روبه بالا از نظر امتیاز به دست آمده هستند.
علی غفاری، بهناز بهمئی، مصطفی نظری، بهاره غفاری، میترا دانشمند،
دوره ۱۴، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
به دلیل وجود اثرات مخرب شیمی درمانی و تعدیل شدن اثر آن به واسطه ایجاد مقاومت دارویی، این مقاله به دنبال ارائه پروتکل بهینه درمانی برای درمان سرطان در زمان محدود می باشد. در این مقاله مدلی از رشد تومور با افزودن عبارت های مربوط به رادیو درمانی، شیمی درمانی و متاستاز سلول های سرطانی توسعه داده شده است. تحلیل پایداری بر روی مدل بدون درمان، نشان می دهد که نقطه تعادل بدون تومور ناپایدار می باشد. از اینرو تغییر دینامیک رفتاری سیستم حول این نقطه تعادل جهت درمان در زمان محدود ضروری می باشد. از اینرو، اثرات داروی شیمی درمانی هم بر روی جمعیت سلول ها و هم بر روی پارامترهای سیستم، در نظر گرفته شده است. جهت استخراج پروتکل بهینه درمانی، از روش کنترل بهینه بر مبنای حل معادله ریکاتی وابسته به حالت (SDRE) برای مدل غیرخطی توسعه یافته استفاده شده است. در ادامه برای نشان دادن انعطاف پذیری در طراحی، دو مورد برای ماتریس وزنی مربوط به ورودی در نظر گرفته شده است. همچنین مقاوم بودن این روش در برابر تغییر پارامترهای سیستم با شبیه سازی آن بر روی داده های دو بیمار مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد تغییر دینامیک سیستم برای داشتن درمان موفق، در کنار کاهش تعداد سلول های سرطانی ضروری می باشد.
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( در دست انتشار ۱۴۰۴ )
چکیده
اهداف: مطالعات نشان می دهد که تا پیش از انقلاب هوش مصنوعی؛ فرآیندهای طراحی معماری همواره از نوع خطی بوده اند و در دوران های قبل به اندازه کافی پاسخگو؛ لیکن امروز نیازی جدی به بازنگری مشاهده می شود. هدف اصلی پژوهش بازطراحی روش شناختی فرآیند طراحی معماری رایانشی با تاکید بر کاربردهای هوش مصنوعی است.
روش ها: از منظر روش شناختی، فرآیند طراحی معماری رایانشی، در حقیقت به معنای تجزیه کردن یک فرآیند به اجزا و الگوهای گسسته و جمعبندی این الگوها در قالبهایی است که میتوانند به وسیله رایانه درک و پردازش شوند. چارچوب نظری پژوهش بر أساس نظریه معماری سرآمد، و چارچوب تحلیلی پژوهش بر أساس نگاه سیستماتیک-علمی جفری برادبنت به فرآیند طراحی معماری بازطراحی شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش مبتنی بر تحلیلی روش شناختی فرآیندهای متداول طراحی معماری است، ویژگی هایی که در سه دوره بررسی و تحلیل شده اند. در نهایت یافته ها بر اساس نگاه سیستماتیک-علمی برادبنت بازتنظیم و ارایه شده اند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این تحقیق مشخص نمود که فرآیندهای از بالا به پایین و یکسویه، که به عنوان رویکردهای متعارفبه طراحی معماری مشهورند، پاسخگوی نیازها و بایسته های طراحی معماری رایانشی نیستند. در حالی که در سال های اخیر فرآیندهای طراحی معماری غیرخطی مورد استقبال قرار گرفته اند. از این رو پژوهش یک ساختار چندوجهی برای تلفیق فرآیندهای از پایین به بالا، با فرآیندهای از بالا به پایین طراحی کرده است؛ به گونه ای که بتوان از آن در فرآیندهای مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده نمود.
مرتضی دانشمند، مهدی طالع ماسوله، ﻏﻼمرﺿﺎ ﻋﻨﺒﺮﺟﻌﻔﺮی،
دوره ۱۵، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
حساسیت صفحه متحرک مکانیزمهای موازی به خطاهای موجود در طراحی و کنترل از اهمیت بسزایی برخوردار است. در واقع، طراحی این مکانیزمها باید بهگونهای باشد که تأثیرپذیری مجری نهایی را از انواع مختلف عدم قطعیت تا حد امکان کاهش دهد. از این رو، شاخصهای متنوعی برای ارزیابی کیفیت کارایی این مکانیزمها تاکنون توسط محققان پیشنهاد شده، که اکثر این شاخصها مشکلات مفهومی زیادی از نظر تعبیر فیزیکی و کاربردی دارند، و تنها شاخصی که از این لحاظ قابل اعتماد است شاخص حساسیت سینماتیکی است. با این حال، تاکنون، هیچ پژوهشی تأثیر عدم قطعیت موجود در مفاصل غیرفعال را بر روی شاخص مذکور بررسی نکرده است. شاخصهای کارایی سینماتیک-استاتیکیای که تاکنون برای ارزیابی مکانیزمهای موازی پیشنهاد شدهاند، با این فرض فرمولبندی شدهاند که خطا یا لقیای در مفاصل غیرفعال وجود ندارد، یا اگر وجود دارد، قابل چشمپوشی است. این مقاله مدل ریاضی جدیدی را برای محاسبه حساسیت سینماتیکی مکانیزمهای موازی با توجه به خطای موجود در مفاصل غیرفعال ارایه میدهد، که میتواند برای طراحی بهینه و ارتقای کارایی مکانیزمهای موازی با توجه به شاخصهای سینماتیک-استاتیکی و فضای کاری مورد استفاده قرار گیرد. روش مذکور، برای اثبات صحت و کارایی، در مورد مکانیزمهای موازی چهار میلهای و ۳-RPR، و نیز ربات تریپترون، به طور نمونه، اعمال میگردد. نتایج پیادهسازی حاکی از آن است میزان شاخص حساسیت سینماتیکی با در نظر گرفتن خطای موجود در مفاصل غیر فعال، برای مکانیزمهای امتحان شده، بهترتیب در بازههای ۱-۴/۲، ۱/۰-۹/۰ و ۶/۰-۲/۲ میباشد.
دوره ۲۰، شماره ۱۴۵ - ( اسفند ۱۴۰۲ )
چکیده
استفاده از گیاهان دارویی در مواد غذایی دارای سابقه طولانی است. روغن دانه کتان و اسانس اکالیپتوس به¬علت دارا بودن خواص زیستی بسیار مورد توجه قرار دارد. در این تحقیق، هدف بررسی خاصیت ضد میکروبی نانوالیاف زئین حاوی روغن دانه کتان و اسانس اکالیپتوس برای کنترل باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و اشرشیا کلی در محیط آزمایشگاهی میباشد. بدین منظور روغن دانه کتان و اسانس اکالیپتوس در محلول زئین مخلوط گردید. سپس بهوسیلهی دستگاه الکتروریسی به نانوالیاف تبدیل شد. جهت بررسی ویژگیها و خاصیت ضد میکروبی نانوالیاف حاصل، آزمایشاتی شامل میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، تعیین قطر الیاف با نرمافزار Image J، میکروسکوپ نیرو اتمی (AFM)، پراش اشعه ایکس (XRD)، آنالیز حرارتی گرماسنجی وزنی (TGA)، راندمان انکپسولاسیون به روش اسپکتروفتومتری و بررسی خاصیت ضد میکروبی نانوالیاف تولیدی به روش دیسک دیفیوژن انجام شد. نتایج SEM نشان داد که مورفولوژی الیاف الکتروریسی شده، یکنواخت و فاقد گویچه بودند. تصاویر AFM بیانگر تصاویر سه بعدی و لولهای شکل الیاف حاصل از الکتروریسی زئین/روغن دانه کتان/اسانس اکالیپتوس میباشد. الگوی پراش اشعه ایکس نشان دهنده افزایش شدت بلورینگی تیمارها نسبت به نمونه شاهد است. بر اساس نتایج آنالیز حرارتی، روغن دانه کتان و اکالیپتوس و باعث افزایش پایداری حرارتی نانوالیاف زئین شده است. نتایج نشان داد که افزودن روغن دانه کتان به اسانس اکالیپتوس باعث تقویت خاصیت ضدمیکروبی نانوالیاف شد.