جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای دباغی


دوره ۱، شماره ۲ - ( تایستان ۱۳۹۹ )
چکیده

امروزه کشورها برنامه‌ریزی‌های خود درزمینه معماری را به‌گونه‌ای انجام می‌دهند تا به کمک معماری بومی و اقلیمی بتوانند علاوه بر آنکه ساکنین خود را از عوامل اقلیمی نامطلوب مثل باد، سرما و گرمای شدید محافظت کنند؛ به کمک طراحی مناسب آسایش را برای ساکنین به ارمغان بیاورند. معماری بومی هر دو کشور نپال و ایران به‌عنوان الگویی گران‌قدر از طراحی منطبق با اقلیم به شمار می‌رود اقلیم سرد و کوهستانی این دو کشور شرایط ویژه‌ای را برای ساکنین ایجاد کرده است. هدف از نگارش این پژوهش ثبت الگوهای طراحی اقلیمی دو کشور و مقایسه تطبیقی این دو الگو به‌منظور ارائه راهکارهای نوین برگرفته از معماری بومی است. از این منظر مقاله حاضر کمک شایانی به پژوهشگران و طراحان این حوزه می‌کند. این پژوهش برگرفته از منابع کتابخانه‌ای، اسنادی و آماری، به روش تحلیلی و پژوهشی و درنهایت نتیجه‌گیری تطبیقی، با رویکرد ترویجی و با اهداف کاربردی است. پس از جمع‌آوری و ثبت و تطبیق الگوهای طراحی اقلیمی دو کشور نتایج حاصل شد. درنهایت راه‌کارهای معماری بومی نپال که منطبق با معماری بومی و اقلیمی بود به‌منظور راه گشای معماری بومی ایران در جهت حصول آسایش ساکنین ارائه شد. امید است با استفاده از این راه‌کارها، در حفظ محیط‌زیست و صرفه‌جویی در مصرف انرژی گامی روبه‌جلو برداشته شود.

دوره ۵، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۷)- ۱۳۹۳ )
چکیده

اندیشه­های فلسفی و زبان­شناختی گادامر و ریکور در هرمنوتیک فلسفی پیرامون چگونگی تحقق فهم، بسیار مهم هستند. مفاهیم «آمیزش افق­ها» از گادامر و «فهم خود از طریق دیگری» از ریکور مهم ترین مسائل مطرح شده در این حوزه به شمار می روند. این دو مفهوم فلسفی در پی دستیابی به فهم بین­فرهنگی هستند. از سوی دیگر، استراتژی­ها و رویکرد­های دوگانه­باورانه ترجمه در قالب دوگانه­باوری بومی­سازی/ بیگانه­سازی ونوتی و نظریاتی مشابه آن نتوانسته اند راه را برای تفاهم بین فرهنگ­ها هموار کنند. این مقاله می کوشد با تکیه بر آرای یاد شده گادامر و ریکور این معضل دوگانه باورانه نظریه ترجمه را رفع کند. با تکیه بر این نظر گادامر که هر فهمی در زبان رخ می­دهد و این نظر ریکور که بشر با وجود تنوع های گوناگون وحدتی خاص دارد، ترجمه به عنوان پدیده­ای زبان شناختی و فرهنگی بازاندیشی می­شود که می تواند در نزدیکی فرهنگی و زبانی انسان­ها و دستیابی به گونه­ای از وحدت بین­فرهنگی تأثیری بسزا داشته باشد. در نتیجه، این پژوهش بر آن است که در مقابل رویکرد دوگانه­باورانه بومی­گرایی- بیگانه­سازی به ترجمه، ترجمه را از زاویه دید هرمنوتیک فلسفی به مثابه نوعی فهم بین­فرهنگی معرفی کند و رویکرد نوینی را درباره پدیده ترجمه پیشنهاد کند که همزمان توجه به دو فرهنگ دخیل در فرایند ترجمه و پاسداشت و احترام فرهنگ دیگری را لحاظ می­کند.

دوره ۷، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۳۵)- ۱۳۹۵ )
چکیده

امروزه سخنرانی‌ علمی کلاسی مهم­ترین شیوه تدریس در دانشگاه­ها است. با توجه به ازدیاد مطالب شفاهی و بصری بیان‌شده در طی یک سخنرانی علمی و اهمیت بخشی از این مطالب در ارزیابی پایان‌ترم، دانش چگونگی پررنگ یا کم‌رنگ کردن مطالب در این سخنرانی­‌ها می‌تواند برای فارسی آموزان مفید واقع شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی چگونگی کم‌رنگ کردن یا بی‌اهمیت جلوه دادن مطالب در سخنرانی­‌های علمی فارسی است. این پژوهش به‌طور ویژه سعی دارد تا با استفاده از روش تحقیق ترکیبی و مبتنی بر یک رویکرد پیکره محور، نقش­های کلامی نشانگرهای مطالب کم یا بی‌اهمیت را بررسی نماید. این نشانگرها از ۶۰ سخنرانی مندرج در پیکره فارسی سخن استخراج شدند. پس از استخراج، نشانگرها ازلحاظ نقش کلامی دسته‌بندی شدند. نتایج پژوهش حاکی از این است که: ۱) پنج نقش کلامی برای نشانگرهای نکات کم‌اهمیت یافت شد. این نقش‌ها عبارت‌اند از: «سازمان‌دهی کلام»، «تعامل با مخاطب»، «پوشش موضوع»، «وضعیت مطلب» و «ارتباط با امتحان». ۲) از این پنج دسته نشانگر، «پوشش موضوع» و «وضعیت مطلب» به ترتیب بیشترین شمار را به خود اختصاص دادند. ۳) «سازمان‌دهی کلام»، «تعامل با مخاطب» و «ارتباط با امتحان» کم تکرارترین نشانگرها بودند. به‌طورکلی، نتایج بدست آمده نشان می­دهد که کم‌رنگ کردن مطالب در سخنرانی علمی لزوماً مستلزم تعامل با مخاطب و یا تقسیم کلام به نکات مهم و غیر مهم نیست. در عوض، مطالب غیرضروری سخنرانی را می‌توان با استفاده از عباراتی که به‌صورت صریح یا تلویحی بین آنچه ارائه‌دهنده می‌خواهد پوشش بدهد یا بگذرد مرز ایجاد می‌کنند، کم یا بی‌اهمیت جلوه داد.
 

دوره ۸، شماره ۱ - ( Spring & Summer ۲۰۰۶ ۱۳۸۴ )
چکیده

هدف: از آنجا که استفاده از نخ سیلک ساخته کارخانه سوپا مورد بحث و تردید قرار گرفته است، این پژوهش به منظور بررسی اختلافات احتمالی ما بین نخ سیلک سوپا و اتیکون برای بخیه زدن پوست موش صحرایی انجام شده است. مواد و روش ها: در این مطالعه از ۶۰ عدد موش صحرایی سفید نژاد اسپراگن- دولی با متوسط سنی ۳ ماه و متوسط وزنی g۲۵۰ استفاده گردید. موش ها به طور تصادفی به دو گروه ۳۰ تایی تقسیم شدند. تحت بیهوشی عمومی و پس از آماده سازی جراحی، شکافی به طول تقریبی cm۵ از ناحیه خلفی غضروف خنجری به طرف عقب بر روی پوست و لایه پانیکولوس ایجاد شد؛ این شکاف در گروه ۱ با نخ سیلک ۰/۳ ساخت کارخانه سوپا و در گروه ۲ با نخ سیلک ۰/۳ ساخت کارخانه ایتکون با الگوی ساده تکی دوخته شد. روز ۶ بعد از عمل ۱۵ عدد از موش های هر گروه قربانی شدند و برای تهیه مقاطع هیستوپاتولوژی از ناحیه زخم، نمونه برداری به عمل آمد. روز ۱۳، ۱۵ عدد باقی مانده از موش های هر گروه قربانی شدند و برای تهیه نمونه هیستوپاتولوژی و بیومکانیک مورد استفاده قرار گرفتند. مقاطع هیستوپاتولوژی به وسیله هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی شد و در آنها بازسازی اپیتلیوم، آکانتوز، سن بافت جوانه گوشتی، نوع درماتیت، پرخونی و حضور سلول های غول پیکر مد نظر قرار گرفت. بر این اساس اختلاف معناداری بین دو گروه در روزهای ۶ و۱۳ مشاهده نگردید (۰۵/۰ P>). در مطالعات بیومکانیک براساس منحنی نیرو- تغییر طول حاصل از کشش نمونه ها به وسیله دستگاه استروگراف، فاکتورهای زیر محاسبه شد: حداکثر استحکام کششی، کرنش Strain در نقطه تسلیم، کرنش در نقطه نیروی حداکثر، سفتی بافت و حداکثر انرژی جذب شده. از نظر خواص بیومکانیک نیز اختلاف معناداری بین دو گروه مشاهده نگردید (۰۵/۰ P>). نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده در این مطالعه استفاده از نخ های سیلک تولید شده به وسیله کارخانه سوپا به جای نخ های اتیکون پیشنهاد می شود.
مهناز دباغی، مریم مرکباتی،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( بهمن ۱۴۰۲ )
چکیده

در این پژوهش، به منظور ارزیابی انعطاف‌پذیری و در نتیجه منطقه مناسب کارپذیری آلیاژ نوین تیتانیوم  Ti-۳Al-۸Mo-۷V-۳Cr(Ti-۳۸۷۳)، آزمایش کشش گرم در مناطق دوفاز آلفا بتا و تک­فاز بتا با نرخ کرنش ۱/۰ بر ثانیه در محدوده دمای oC ۶۵۰ تا۸۵۰ انجام شد. به ‌منظور برقراری ارتباط میان تحولات ریزساختاری و انعطاف‌پذیری، ریزساختار نمونه‌ها قبل و پس از تغییرشکل گرم توسط میکروسکوپ­های نوری و الکترونی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان انعطاف‌پذیری حاصل از آزمایش کشش گرم آلیاژTi-۳۸۷۳، در محدوده دمایی oC ۶۵۰ تا ۷۵۰ به دلیل وقوع استحاله فازی آلفا به بتا و حذف تدریجی فاز آلفا، از ۳۳% به ۵۴% افزایش یافت و حداکثر میزان انعطاف­پذیری آلیاژ در دمای oC ۸۵۰ به میزان ۷۱% بدست آمد. بررسی­های ریزساختاری، مرزدانه­های کشیده شده و مضرس شده را نشان داد که حاکی از وقوع بازیابی دینامیک است. همچنین دانه­های تبلور مجدد یافته در ریزساختار نمونه تغییر شکل یافته در دمای oC ۸۵۰ مشاهده شد. لذا می­توان بیان نمود مکانیزم ترمیم آلیاژ Ti-۳۸۷۳ هنگام آزمایش کشش گرم، بازیابی دینامیک و در ادامه اندکی تبلور مجدد دینامیک است. در نهایت بررسی نتایج انعطاف‌پذیری پژوهش حاضر نشان داد که محدوده دمایی مناسب تغییر شکل آلیاژ Ti-۳۸۷۳ ، oC ۸۰۰ تا۸۵۰ است.

 

صفحه ۱ از ۱