جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای دیواندری


دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

چگالی بهترین معیار سنجش و کنترل کیفیت روسازی اجرا شده می باشد. تعیین چگالی مخلوط آسفالتی در حین عملیات تراکم و پس از آن، از دو جهت تعیین میزان تراکم و زمان اتمام عملیات دارای اهمیت می باشد. در حال حاضر متداول ترین و البته دقیق ترین روش‌ تعیین دانسیته در محل مخلوط آسفالتی، روش مغزه گیری می باشد. روش معمول برای انجام این کار استفاده از مغزه گیر و انجام آزمایش تعیین چگالی بر روی مغزه های بدست آمده در آزمایشگاه می باشد. اما این روش دارای معایبی شامل ایجاد خرابی در سطح روسازی، هزینه نسبتاً بالا، عدم تکرارپذیری و پایش دانسیته برای یک نقطه خاص و صرف زمان زیاد می باشد. زمان بر بودن انجام این آزمایش، منجر می‌شود که نقاط ضعف لایه ناشی از عدم تراکم لازم به سرعت مشخص نشوند و لذا اقدامات اصلاحی در زمان مناسب صورت نگیرند. در سال های اخیر استفاده از آزمایش های غیر مخرب تعیین دانسیته، با استقبال زیادی مواجه شده است. این نوع آزمایش ها در سطح روسازی ایجاد خرابی نمی کنند، هزینه انجام آنها کمتر از مغزه گیری می باشد و بعلت عدم ایجاد خرابی بوسیله آنها تکرارپذیرند، که شامل دو روش غیرمخرب هسته ای و غیرهسته ای می باشند. در این تحقیق ارزیابی میدانی دستگاه الکترومغناطیسیPQI مدل ۳۰۱ و دستگاه هسته ای Troxler مدلHS-۵۰۰۱EZ انجام گردید که بعد از انجام تحلیل های آماری مشخص شد که دستگاهPQI مناسب برای تعیین دانسیته لایه های آسفالتی و دستگاه هسته ای برای تعیین دانسیته لایه های سنگدانه ای مناسب می باشند.
مرتضی سروری، مهدی دیواندری،
دوره ۱۵، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

مصرف قطعات منیزیمی و آلومینیمی با هدف کاهش وزن نهایی قطعات در صنایع مختلف به‌طور روز افزون افزایش یافته است. در این پژوهش ریخته‌گری جفت فلزی آلومینیم- منیزیم در حالت ذوب‌ریزی مذاب آلومینیم درون جامد منیزیم به شکل استوانه‌ی توخالی در ابعاد، ارتفاع ۳۵ میلی‌متر و قطر داخلی و خارجی ۸۴ و ۷۶ میلی‌متر، در سرعت‌های دوران ۱۲۰۰ و ۱۶۰۰ دور بر دقیقه، نسبت‌های حجمی مذاب- جامد ۹/۰، ۶/۱ و ۷/۲ و دماهای پیش‌گرم ۳۰، ۱۲۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ درجه‌ی سانتی‌گراد به-وسیله‌ی دستگاه ریخته‌گری گریز از مرکز عمودی انجام شد و فصل مشترک تشکیل شده مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. در خلال ریخته‌گری رفتار مذاب آلومینیم تابع نیروهای گرانشی، گریز از مرکز، کوریولیوس و هم‌چنین دمای پیش‌گرم جامد است. در این حالت تفاوت در میزان انقباض آلومینیم و منیزیم، نسبت به یکدیگر، منجربه ایجاد اتصال مکانیکی می‌شود. بررسی‌های آنالیز میکروسکوپ الکترونی مجهز به طیف‌سنجی پراش انرژی پرتو ایکس(EDS) و آنالیز پراش اشعه‌ی ایکس (XRD)، آن نشان داد که مقدار آلومینیم در فصل مشترک از سمت منیزیم به طرف آلومینیم طوری افزایش یافته که باعث ایجاد گرادیان غلطتی و تشکیل ترکیبات بین فلزیAl۳Mg۲ و Al۱۲Mg۱۷ و ساختار یوتکتیک، مطابق دیاگرام تعادل، می‌شود.
محمد حسن زمانی، مهدی دیواندری، مرتضی تمیزی فر،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده با افزایش کاربرد فلزات سبک منیزیم و آلومینیم در صنایع حمل و نقل، اتصال آن ها به یکدیگر، به یکی از چالش های محققین و مهندسین تبدیل شده است. هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط خواص مکانیکی اتصالات جوشکاری اصطکاکی همزنی آلومینیم و منیزیم با خواص فصل مشترک آن‌ها در طرح اتصال لبه روی هم است. به همین منظور، اتصال آلومینیم و منیزیم در حالات مختلف قرارگیری آلومینیم-رو یا منیزیم -رو و همچنین پیشرو یا پسرو بودن لبه اتصال انجام شد. بررسی‌های میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی و همچنین آزمون‌های ریز سختی سنجی و آزمون کشش-برش بر روی اتصالات انجام گرفت. نتایج نشان داد در فصل مشترک اتصالات منیزیم-رو، لایه های با ضخامت تقریبی ۱۰ میکرون از ترکیبات بین فلزی ایجاد می‌شود در صورتی که در اتصالات آلومینیم-رو، ساختار با ترکیبات بین فلزی با ضخامت تقریبی ۱ میلیمتر و با ساختار انجمادی ایجاد می‌گردد. نتایج نشان داد با قرار دادن ورق منیزیم به عنوان ورق رویی می‌توان استحکام اتصال را افزایش داد. تغییرات سختی در فصل مشترک اتصالات منیزیم-رو نوسان بیشتری نسبت به اتصالات آلومینیم-رو از خود نشان داد. بررسی‌های ریزساختاری نیز حاکی از آن بود که در اتصالات منیزیم-رو، مکانیزم تشکیل ترکیبات بین فلزی براساس نفوذ در حالت جامد است در صورتی که در اتصالات آلومینیم-رو، علاوه بر نفوذ در حالت جامد، تشکیل مذاب یوتکتیک و انجماد نیز بر مکانیزم تشکیل ترکیبات بین فلزی اثرگذار است.
مرتضی غلامی، مهدی دیواندری، محمد تقی صالحی،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

در این تحقیق از روش ریخته‌گری گریز از مرکز برای تولید کامپوزیت دوفلزی آلومینیم- برنج استفاده شد. متغیرهای مورد بررسی عبارتند از چهار دمای پیش‌گرم (۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰ و ۴۰۰ درجه‌ی سانتی‌گراد)، سه دور متفاوت (۸۰۰، ۱۶۰۰ و ۲۰۰۰ دور بر دقیقه) و دو نسبت حجمی (۵/۱ و ۵/۲) است. میکروسکوپ نوری (OM)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به طیف‌سنجی پراش پرتو ایکس (EDS) و آنالیز پراش اشعه‌ی ایکس (XRD) برای مشاهده‌ی ریزساختار و شناسایی فازها مورد استفاده قرار گرفت. آزمایشات مکانیکی، بر اساس الگوی چالمرز، و بررسی سطح شکست روی تعدادی از نمونه ها انجام شد. نتایج نشان داد، فصل مشترک حاصله دارای سه ناحیه‌ی مجزا است. به ترتیب و از سمت برنج، منطقه‌ی ۱ لایه‌ی نفوذی (Al۳Cu۵Zn۴- Al۳Cu۳Zn)، منطقه‌ی ۲ رسوبات Al۳Cu توزیع شده در زمینه Al۱۱Zn، و در نهایت منطقه‌ی ۳ ساختار یوتکتیک غیرعادی (α-Al/Al۳Cu) شناسایی شد. نتایج آزمون فشار (تست چالمرز) نشان داد با افزایش ضخامت فصل مشترک، شکنندگی آن افزایش یافته و تنش کم‌تری را تا گسیختگی تحمل کند. سطح شکست فصل مشترک حاوی هر دو نوع شکست ترد و نرم است. به نظر می رسد شکست ترد متعلق به رسوبات Al۳Cu و شکست نرم ناشی از ساختار یوتکتیک غیرعادی α-Al/Al۳Cu است.

دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

​تحقیقات توسعه محصولات مالی جدید در بازارهای سرمایه کشورهای اسلامی و ایران غالباً بر طراحی فنی و شرعی محصولات متمرکز بوده و از رویکرد بازاریابی به توسعه محصول جدید غفلت ورزیده ­اند. هدف این تحقیق، کشف مقوله­ های مهم و تعیین روابط میان آنها جهت ارائه مدل توسعه محصولات مالی جدید در بازار سرمایه ایران با رویکرد بازاریابی است. در این پژوهش کیفی، برای طراحی مدل تحقیق از استراتژی نظریه داده ­بنیاد استفاده شد. برای شناسایی خبرگان دانشگاهی- اجرایی موضوع در بازار سرمایه از نمونه­ گیری نظری و گلوله برفی استفاده شد و پس از انجام ۱۴ مصاحبه، اشباع نظری حاصل شد. داده­ ها در نرم­افزار word پیاده­سازی و با استفاده از نرم­افزار maxqda تحلیل شد. داده ­های تحقیق (۷۱۲ نکته توصیفی) در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی تحلیل شد. یافته ­ها نشان می­دهد که مدل نهایی از ۶ مقوله اصلی، ۲۰ زیرمقوله و ۱۲۹ مفهوم اصلی تشکیل شده است. بیشترین فراوانی مفاهیم به ترتیب مربوط به شرایط مداخله­ گر (۶۹ کد)، شرایط علّی (۱۵ کد)، راهبردها ( ۱۳ کد)، شرایط زمینه­ ای (۱۲ کد)، پدیده محوری و پیامدها (هر کدام ۱۰ کد) بود. "مراحل" توسعه محصول مالی جدید به عنوان پدیدۀ محوری تشخیص داده شد. یافته­های تحقیق نشان می­دهد که مدیران و سیاستگذاران بازار سرمایه برای توسعه موفقیت ­آمیز محصولات و ابزارهای مالی جدید باید به همه مقوله­های شرایط علّی، زمینه­ای، مداخله ­گر، راهبردها و پیامدها توجه کنند و با رویکرد بازارگرا و چندگانه، مراحل شناسایی شده برای توسعه محصول مالی جدید را طی نمایند.   

صفحه ۱ از ۱