جستجو در مقالات منتشر شده


۴۷۰ نتیجه برای راد


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

لاندوفسکی نشانه‌شناس اجتماعی کانون توجه خود را بر روی سوژۀ گفتمانی و گفته‌پردازی معطوف می­کند و بدین ترتیب مفاهیم حضور و ادراک و احساس را در نشانه­شناسی مطرح می­کند. اینکه گفته‌پردازی بیشتر از ساحت گفته اهمیت می­یابد مقدمات نشانه­شناسی پدیدار­شناختی را فراهم می‌کند. مسألۀ مهم نگارندگان پژوهش این است که با توجه به اینکه در نظام «تطبیق» شاهد وحدت میان سوژه­ها هستیم و «دیگری» یا آن وجه «غیریت» نه تنها ابژه­ای منفعل نیست بلکه حکم سوژه­ای با تعاملی پویا را ایفا می­کند چگونه فرآیند معنایی شکل می­گیرد و آیا می­توان ادعا کرد که ارتباط میان سوژه­ها با نظریۀ «تطبیق» لاندوفسکی هم­خوانی دارد. با توجه به مسأله پژوهش، فرضیۀ نگارندگان این است که دریافت معنا با توجه به تعامل­های مشخص بین سوژه­ها در بافت­های اجتماعی متفاوت می­باشد، از‌این‌رو دریافت معنا نمی­تواند جدا از بافت و ساحت گفته­پردازی باشد بلکه تابع تعامل بین سوژه­ها در شرایط متفاوت گفتمانی است.پژوهش حاضر به بررسی نشانه­معناهای موجود در قصیده «لیالی المنفی» اثر مُحی‌الدین فارِس پرداخته‌است. دستاوردها حاکی از آن است که نظام معنایی حاکم بر گفتمان این قصیده از نوع نظام تطبیق است. در واقع ارتباط تعاملی و تطبیقی نظام نشانه­ای در این قصیده به گونه­ای است که معانی تبعید، جنگ داخلی، اشغالگران از پیش تعیین شده و یک جانبه نیست بلکه این معانی تنها در صورتی قابل دریافت هستند که مسألۀ حضور و تعامل هم‌زمان سوژه و دیگری مطرح شود. ضمن اینکه گفته‌پرداز به ترتیب از دو نظام آپولونی و دیونیسوسی برای نامطلوب جلوه دادن پدیدۀ استعمار و نوستالژی بهره برده‌است.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

موضوع چند­معنایی در سال­ های اخیر مد نظر زبان ­شناسان ایرانی با رویکردهای شناختی بوده است. به دلیل اهمیت این موضوع، نگارندگان به بازشناسی چند­معنایی صورت سادۀ فعل ijən/č/ (رفتن) در کردی کلهری بر پایۀ چند­معنایی اصول­مند )Evans & Green,۲۰۰۶ پرداخته ­اند. در این جُستار کیفی، داده­ها به روش میدانی از گفتمان روزمرۀ کُرد­زبانان کلهری( گردآوری شده و براساس انگارۀ مذکور و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی و واکاوی شده­اند. شایان ذکر است که نگارندگان نیز از شم زبانی خود و دیگر گویشوران برای اصالت داده­ها بهره بردند. نتایج نشان داد که «­رفتن»، معنای سرنمون فعل ijən/č/ است و شبکۀ معنایی آن دارای چهل و پنج معنای مجزا، همچون «مسافرت کردن»، «رانندگی کردن»، «مهاجرت کردن»، «جاری شدن»، «غروب کردن»، «پایان یافتن»، «واریز کردن»، «ارسال کردن» و امثال آن­ها و شش خوشۀ معنایی است. همچنین، یافته­ها نشان داد که می­توان تبیین مطلوبی از چند­معنایی این فعل در کردی کلهری بر پایۀ رویکرد یاد­شده به­دست داد. بازنمایی چند­معنایی این فعل در کردی کلهری برای ادراک بهتر چند­معنایی فعل­های دیگر می­تواند سودمند باشد.
واژه­های کلیدی: رویکرد شناختی، چندمعنایی اصول­مند، ایوانز، گرین، فعل، کردی

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

هدف پژوهش، بررسی دایره‌واژگانی فعال در متون کتبی فارسی‌آموزان غیرایرانی بر پایه‌ی مؤلفه‌ی «تنوع واژگانی» بود. بدین منظور، با استفاده از یکی از سنجه‌های فرمولیِ تنوع واژگانی با عنوان «شاخص گیراد»، تنوع واژگانی متون کتبی آزمودنی‌های پژوهش حاضر محاسبه گردید و ارتباط آن با متغیرهایی همچون ملّیت، جنسیت، سن، زبان اول و تحصیلات دانشگاهی مشخص گردید. ابتدا، براساس اصول و قواعد پیاده‌سازی و نرمال‌سازی پیکره و با استفاده از نرم‌افزار لنکس‌باکس، موردواژه‌ها و یکتاواژه‌های متون ۲۵۱ فارسی‌آموز لبنانی، چینی، سوریه‌ای و عراقی استخراج و شمارش شد. سپس، تنوع واژگانی هر متن، براساس شاخص گیراد محاسبه و فرضیه‌های پژوهش ارزیابی گردید. طبق یافته‌ها، از نظر تنوع واژگانی تولیدات کتبی، بین ملّیت­های مختلف تفاوت معنی­دار وجود داشت و این معنی‌داری ناشی از اختلاف بین چینی‌ها با لبنانی‌ها، و لبنانی‌ها با عراقی‌هاست و بین چینی‌ها با عراقی‌ها و سوری‌ها و همچنین سوری‌ها با لبنانی‌ها و عراقی‌ها تفاوتی وجود ندارد. همچنین، از منظر زبان اول و جنسیت، تنوع واژگانی عربی‌زبانان به‌طور معنی‌داری بیشتر از تنوع چینی‌زبانان بود و متون زن‌ها تنوع واژگانی بیشتری نسبت به متون مردها داشت، اما دو فرضیه‌ی مطرح‌شده در خصوص رابطه‌ی تنوع واژگانی با سن و تحصیلات مورد تأیید قرار نگرفت، زیرا این روابط، غیرمعنی‌دار (و البته منفی) بودند. نتایج این پژوهش می‌تواند به مدرّسان و آزمونگران حوزه‌ی آموزش زبان فارسی کمک کند تا به ابزاری مناسب برای ارزیابی غنای واژگانی و کسب بینش در مورد نحوه‌ی به‌کارگیری معیارهای غنای واژگانی در ارزیابی متون زبان‌آموزان دست یابند.


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

این مقاله به مطالعه چندمعنایی واژه "شیرین" در زبان فارسی با رویکرد زبان­شناسی اجتماعی شناختی می­پردازد.  مقاله در چارچوب مدل رابینسون(۲۰۱۰، ۲۰۱۲الف ، ۲۰۱۲ ب، و  ۲۰۱۴) نشان می­دهد که چندمعنایی واژگانی را نباید به مفهومی ایستا که در میان همه گویشوران زبان ثابت است تقلیل دهیم و اینکه متغیرهای اجتماعی مانند سن و جنسیت در آن تاثیرگذارند. این مقاله به مطالعه تأثیر دو متغیر سن و جنسیت بر تعداد و برجستگی هریک از معانی واژه چندمعنای "شیرین" می­ پردازد. روش پژوهش، ترکیبی(کمی و کیفی) و روش گردآوری داده ها، اسنادی و میدانی( پرسشنامه ای و مصاحبه) است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد یک زبانه فارسی زبان تهرانی و نمونه آماری شامل ۲۰۰ آزمودنی، ۱۰۰ مرد و ۱۰۰ زن در ۴ طبقه سنی زیر ۱۸ ، بین ۱۸ تا ۳۰ ، بین ۳۰ تا ۶۰ ، و بالای ۶۰ سال است. نتایج نشان داد که توزیع معانی مختلف واژه چندمعنای مذکور نزد گویشوران زن و مرد متعلق به گروه­های سنی متفاوت یکسان نبوده و تصادفی نیست و به میزان زیادی تحت تأثیر سن و جنسیت می­باشد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که زبان­شناسی اجتماعی شناختی تبیین­های جامع­تری در مورد تنوع معنایی واژه­های چندمعنا و تأثیر  متغیرهای جنسیت و سن بر تعداد و برجستگی هریک از معانی به دست می دهد.

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

زمان، نقش مهم و تعیینکننده‏ای در ارتباطات کلامی انسان‏ها ایفا می‏کند؛ بنابراین یکی از مواردی که در امر آموزش زبان باید به آن پرداخته شود بحث زمان و راه‏های تشخیص آن است. با توجه به نقش و اهمیت تشخیص زمان دستوری در فراگیری زبان و نبود پژوهش‌های مرتبط در خصوص فراگیری زبان فارسی، هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش سرنخ‌های موجود در جمله جهت تشخیص زمان دستوری توسط فارسی‌آموزان چینی سطوح مبتدی و پیشرفته است؛ بدین منظور ۴۹ فارسی‏آموز چینی‏زبان، به روش نمونه‏گیری دردسترس انتخاب، و بر اساس آزمون تعیین سطح به دو گروه چینیزبان سطح مبتدی (۲۶) و پیشرفته(۲۳) تقسیم شدند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش دو آزمون در دو مرحله بود؛ در مرحله اول، آزمودنیها با استفاده از آزمون تشخیص زمان جمله، زمان جمله‏هایی را که می‏شنیدند در پاسخنامه علامت می‏زدند و در مرحله دوم همان آزمون اجرا شد؛ با این تفاوت که در این آزمون، جمله‏ها، فاقد قید زمان بود. نتایج این پژوهش نشان داد که آزمودنی‏های چینی‏زبان مبتدی به طور معنا‏داری از سرنخ‏های واژگانی به هنگام تشخیص زمان جمله استفاده کردند و آزمودنی‏های سطح پیشرفته همزمان از دو سرنخ واژگانی و تصریف فعلی استفاده کردند. در مورد نقش جنسیت نیز نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین جنسیت و توانایی درک زمان جمله وجود ندارد. نتایج این پژوهش می‏تواند برای زبان‌آموزان، مدرسان، تهیه‌کنندگان محتوای آموزشی و نیز برای طراحان آزمون مفید باشد.

 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده



 روایت­های داستانی بسیاری از لایه­های معنایی را در خود به­همراه دارند. این لایه­های معنایی نظام­های درون­گفتمانی را دربرگرفته و تغییرات و تحولات آنها را نشان می­دهند. اریک لاندوفسکی با طرح نظام­های معنایی در پی دستیابی به حلقه­های گمشده معنا در بسترهای روایی بود. بسترهایی که کنش­های گفتمانی و روایی را نشان می­دهند. بر اساس چهار نظام معنایی لاندوفسکی که در این تحقیق بر دو نظام یعنی نظام «مکان-ورطه و چرخان» تاکید شده است، می‌توان به رمزگشایی نشانه‌های موجود در متن و ارتباط میان این نشانه‌ها با یکدیگر و جهان­بینی نویسنده پرداخت. پژوهش حاضر بر اساس رویکرد توصیفی-تحلیلی در پی دستیابی به لایه­های ظریف و منسجم معنایی در رمان سمفونی مُردگان نوشته عباس معروفی است. با توجه به چیره‌دست بودن نویسنده در خلق آثاری با شیوه‌ جریان سیال ذهن در این پژوهش بر آن هستیم تا نشان دهیم چگونه سوژه­ها با جهان پیرامون عجین شده­اند و همچنان که در حال گشودگی هستند، احساسات و تا حدی سرنوشت خود را به دیگری سرایت می‌دهند. همچنین با تحلیل نظام مکان-ورطه تا حد بسیاری به این مهم می‌رسیم که سوژه نمی‌تواند به تنهایی شکل دهنده سرنوشت خویش باشد و پس از اینکه خود را ناتوان می‌بیند ناچار به آنچه بخت و اقبال برای او در نظر گرفته است تن می‌دهد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی همگانی­های زبان به بررسی ادراک فارسی­آموزان در تشخیص صحیح جایگاه فاعل باتوجه به نظریه­ی پردازش درونداد و اصل اسم اول از این نظریه می­پردازد. اصل اسم اول بیانگر این است که زبان­آموزان اسم یا ضمیری را که در ابتدای جمله می­آید، به عنوان فاعل جمله درنظرمی­گیرند. در این پژوهش از روش میدانی برای جمع­آوری داده­ها استفاده شده است. شرکت­کنندگان در این پژوهش ۷۰ نفر از فراگیران آموزش زبان فارسی در سطح­های مقدماتی (۲۳نفر)، میانی (۲۳نفر) و پیشرفته (۲۴نفر) در مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه الزهرا هستند. این مطالعه با بهره­گیری از روش اجرایی فرایدمن و همکاران (۲۰۰۴)  به بررسی اصل اسم اول به عنوان یک مسیر قابل پیش­بینی در آموزش فارسی­آموزان پرداخته است. در این جهت آزمونی بر روی گوگل­فرم طراحی شده که فارسی­آموزان در فاصله زمانی ۵ ماه در دو مرحله­ی متفاوت این آزمون شرکت کرده­اند. این آزمون در هر دو مرحله­ی خود شامل ۱۵ جمله بوده است که زبان­آموزان باید پس از شنیدن جملات، آن­ها را به تصاویر مربوط وصل می­کردند. برای تشخیص ادارک شرکت­کنندگان از جایگاه فاعل، ۸ جمله درمرحله­ی دوم به صورت مجهول درآمدند. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این بوده­اند که تغییر جملات درمرحله­ی دوم آزمون سبب بالارفتن خطا در میزان پاسخگویی زبان­آموزان شد و این امر در زبان­آموزان سطح مقدماتی بالاتر از گروه­های دیگر گزارش شد. نتایج حاصل بیانگر تاثیر اصل اسم اول در ادراک فارسی­آموزان از جایگاه فاعل هستند. میزان این تاثیرپذیری در فارسی­آموزان سطح مقدماتی بیشتر از سایر سطوح به چشم می­خورد.
 

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

متاورس یا فراجهان، محیطی شامل جهان واقعی و جهان‌های مجازی است که افراد برای حضور در آن از بازنمودی دیجیتال و مجازی به نام آواتار بهره می‌گیرند. این فضا که بستر ارتباطی آینده برای تبلیغات تجاری بشمار می آید از لحاظ جذب مخاطب و آگاهی‌بخشی به جامعه نقشی اساسی خواهد داشت. در این پژوهش با تأکید بر رویکرد نشانه-معناشناختی، نحوه مهیا شدن سوژه و شکل‌گیری آواتار در تبلیغات تجاری متاورس بررسی شده و از میان ده مورد تبلیغات تجاری برندهای مطرح در پلتفرم‌های گوناگون، بعنوان نمونه آماری، فضای متاورسی برند هیوندای که دارای جهان‌های مجازی متعدد و فعالیت‌های متنوع بوده انتخاب گشته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر روش مشاهده مشارکتی، بصورتی که پژوهشگر با ورود به میدان به تجربه آن پرداخته، صورت گرفته و در پی پاسخ به دو پرسش‌ می‌باشد: ۱) تعامل سوژه و ابژه در متاورس در قالب چه گفتمانی صورت می‌گیرد؟ ۲) تبدیل تن حقیقی به تن آرمانی چگونه خواهد بود؟ یافته‌های پژوهش نشانگر آنست که گفتمان حاکم بر متاورس را باید بوش‌محور دانست که سوژه در هر لحظه خود را در چاله‌ای معنایی حس کرده و با نفی «بودن» به « نه- بودن» و در نهایت به «بودن استعلایی» دست می‌یابد که این چرخه پیوسته تکرار می‌شود. از سویی آواتار را باید تن آرمانی و فانتزی دانست که تن سومی تحت عنوان جسمانه در میان تن فیزیکی و تن مجازی قرار می‌گیرد که پایگاه اصلی جریان‌های حسی-ادراکی و هدایت‌کننده کنش‌های سوژه است.
 

دوره ۰، شماره ۳ - ( شماره ۳- ۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده تذکر هالاولیاء، تنها اثر عطار نیشابوری است که به نثر نوشته شده است و عطار در آن به شرح احوال و کرامات هفتاد و دوتن از بزرگان دین و مشایخ صوفیه پرداخته است. بازتاب شرایط سیاسی، اجتماعی و ادبی دوران زندگی عطار را در آثار وی م یتوان به خوبی مشاهده کرد. علاوه بر این، تصوف و تأثیر آن بر ادبیات فارسی در نوشته های عطار به زیبایی، ژرف نگری و رسایی انعکاس یافته است. اما برای یافتن جنبه های نمایشی در تذکره الاولیاء به جز آشنایی با تفکر عطار و شیو هی نگارش وی، آشنایی و تسلط بر عناصری که این جنب ه ها را تشکیل م ی دهند ضروری است. این عناصر در مجموع های متشکل از ساخ تمایه های نمایشنامه، ساخ ت مایه های نمایش، گونه، سبک و شیو هی نمایشی جای م یگیرند. داستانهای فضیل عیاض، رابع هی عدویه و حسی ن بن منصور حلاج از تذکر هالاولیاء انتخاب شد هاند تا بیانگر قابلی تهای نمایشی بالقو هی این اثر باشند و این امر از طریق جستجوی عناصر نمایشی در این داستانها و تحلیل انواع شیو ههای به کارگیری آنها در نمایش، تحقق یافته است. یافته های این تحقیق م یتواند تا اندا ز های ارزشهای نمایشی نمون ههایی از داستانهای تذکره الاولیاء را آشکار کند و زمین هی تبدیل آنها به نمایشنامه و نمایش را مساعد سازد

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

این مقاله با پذیرش رخداد رشد علمی در دوره طلایی اسلامی-ایرانی و به ویژه سال های ۵۰۰-۱۳۰ هجری می کوشد با نگاهی جامعه شناسی این رخداد را بفهمد و تبیین کند. فهم رشد علمی، در واقع، به معنای شناخت فرایندهای شکل گیری عناصر مختلف معرفت علمی و به طور خاص روش شناسی تجربی است. این مطالعه، به تفکیک انواع رویکردهای شناخت عقلانی در آن دوره می پردازد و از آن میان، بر علوم تجربی تاکید می کند. چارچوب نظری بر مبنای نظریات جامعه شناسی علم در مورد نفوذ فرهنگ در علم و به ویژه جامعه شناسی تفهمی علم در سنت وبر و مرتون فراهم آمده است. این چارچوب، امکان شناخت عوامل فرهنگی درونی را، فراتر از تبادلات فرهنگی و انتقال علم از بیرون، فراهم می سازد. این مطالعه، با بررسی متون علوم طبیعی و علوم انسانی در آن دوره نشان می دهد که چگونه روش شناسی تجربی دانش ها و از جمله دانش های تاریخی، جغرافیایی و مردم شناسی از تفسیر اجتماعی از مذهب نبوی و به طور خاص، از عناصر فرهنگی تعلق، تسویه و تعارف در اخلاقیات شعوبیه تاثیر پذیرفته است. .

دوره ۱، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۸۲ )
چکیده

پیشینه انشانویسی در ایران به دوره ساسانی می‌رسد که شامل اسناد رسمی و نیز نامه‌های خصوصی و بعضاً بیان سخنان بزرگان و نصایح اخلاقی و بندهای دینی بوده است.
پس از اسلام، انشانویسی از زمان تکوین زبان فارسی دری در دوره یعقوب لیث صفّاری آغاز می‌شود و افرادی مثل محمّد بن وصیف سگزی دبیر رسائل یعقوب و سپس ابوالفضل بیهقی و منشیان دیگر آن را پی می‌گیرند.
با نفوذ زبان و ادبیات فارسی در شبه قارّه، انشانویسی در کنار فرهنگ و دستورنویسی به گونه‌ای چشمگیر مورد توجه ادیبان و منشیان قرار گرفته است و آثار فراوانی در زمینه‌های گوناگون این فنّ چون منشآت، رقعات، مراسلات و مکتوبات پدید می‌‌آید که به مراتب حجم این آثار در شبه قارّه خیلی بیش از ایران است. سبک این آثار بیشتر مصنوع، همراه با سجع و قرینه و آراسته به صنایع لفظی و معنوی و گاه آوردن شعر در ضمن نثر است و تقریباً تمام ویژگیهای سبک نثر مصنوع در منشآت دوره تیموری دیده می‌شود. البته منشآتی به زبان ساده هم در بین این آثار وجود دارد.
 


دوره ۱، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: جغرافیای انتخابات به‌عنوان یکی از پویاترین و دیرپاترین گرایش‌های جغرافیای سیاسی، بیش از دیگر گرایش‌ها با افت‌وخیز همراه بوده است. هستی‌شناسی عینی پدیده رای و توزیع فضایی آرا، این گرایش را در پیوند با رویکرد فضایی قرار داده، به‌گونه‌ای که درصد بالایی از آثار موجود در گستره جغرافیای انتخابات براساس چنین دیدگاهی نوشته‌ شده‌اند. با افت دیدگاه اثبات‌گرایی، آثار جغرافیای انتخابات نیز رو به کاستی نهادند. چیرگی پژوهش‌های توصیفی، مصداقی و کاربردی فاقد بنیان نظری و فلسفی محکم بر نوشته‌های بنیادی و نظری، بزرگ‌ترین کاستی امروزین جغرافیای انتخابات در سطح بین‌الملل و نیز در ایران است. هدف پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات بنیادی نظری است، تبیین رویکردهای غالب نظری در جغرافیای انتخابات بود.
نتیجه‌گیری: جغرافیای انتخابات را می‌توان در قالب پنج رویکرد نظری واکاوی کرد. رویکرد نخست، رویکرد سنتی است که در قالب مکتب ناحیه‌ای و روابط انسان- محیط به واکاوی الگوهای فضایی رای‌دهی می‌پردازد. رویکرد دوم، رویکرد فضایی- رفتاری است که بر پایه مکتب فضایی به بررسی رفتار رای‌دهی براساس اندازه‌گیری و تحلیل متغیرهای فضایی کلیدی می‌پردازد. رویکرد سوم، رویکرد رادیکال است که براساس مکتب جغرافیای رادیکال به مفصل‌بندی نظری و آشکارکردن مکانیزم‌هایی می‌پردازد که به فرآیندهای انتخاباتی شکل می‌دهند. رویکرد چهارم، رویکرد مکان‌محور است که براساس مکتب جغرافیای انسان‌گرا و نظریه ساختاربندی به بررسی تاثیر متن و زمینه جغرافیایی- تاریخی بر رفتار انتخاباتی می‌پردازد و رویکرد پنجم، رویکرد انتقادی است که براساس مکاتبی مانند فمینیسم، پساساختارگرایی و پست‌مدرنیسم به نقد رویکردهای موجود به مطالعه جغرافیای انتخابات و ارایه خوانش‌های جایگزین از جغرافیای انتخابات می‌پردازند.

دوره ۱، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۲ )
چکیده

با تحلیل مقایسه‌ای اصول مکتبهای ناتورالیسم و رئالیسم در این مقاله، موارد تمایز و تشابه اصول‌و‌ روشهای این‌دو مکتب روشن شده است. این موارد به صورت خلاصه عبارت است از:
ناتورالیسم از علم یا فلسفه طبیعی مشتق شده است و روش دستیابی به واقعیت را توصیف می‌کند؛ اما رئالیسم از فلسفه مشتق شده است و هدف دستیابی به واقعیت را، توصیف می‌کند.
ناتورالیسم معتقد به جبر است. بنابراین اشخاص در این‌گونه داستانها ناخواسته در وضعی گرفتار می‌آیند که نه بر آن اختیاری دارند و نه قادر به تغییر آن هستند. رئالیسم پدیده‌های جامعه‌‌شناختی اشخاص را در پرتو اصل علیت اجتماعی بررسی می‌کند.
انسان از نظر ناتورالیستها حیوانی است که سرنوشت او را وراثت و محیط و لحظه تعیین می‌کند. در چشم رئالیست‌ها آنچه انسان را اشرف مخلوقات می‌کند، توانایی او در اجتماعی کردن غرایز حیوانی است.
ناتورالیسم معتقد به قانون بقای انسب و پیروزی قوی بر ضعیف است. تأثیر رئالیستها از قانون بقای انسب در حیطه ماتریالسم فلسفی و ایجاد فساد و تباهی طبقه اشراف و فقر و فلاکت طبقه زحمتکش است.
در ناتورالیسم بنابر اصل نزدیکی هر چه بیشتر به واقعیت بر استفاده از زبان محاوره در مکالمه اشخاص داستان تأکید می‌شود. رئالیسم نیز به دلیل اصل واقعگرایی، استفاده از زبان محاوره را به منظور معرفی هر چه دقیقتر تیپهای مختلف جامعه به کار می‌گیرد.

 

دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: مکان، کانون علم جغرافیا و هویت، تجلی فرهنگ در مکان است. افراد به فراخور تعلق به مکان‌های متفاوت کنش، منش و گرایش‌های گوناگونی دارند. انتخابات پارلمانی به عنوان یک رخداد سیاسی نقش موثری در بازنمایی هویت‌های مکانی رای‌دهندگان دارد. ایران نیز برخاسته از موقعیت جغرافیایی‌اش طی تاریخ، تنوع گسترده‌ای در هویت‌های مکانی داشته که در این میان، انتخابات مجلس شورای اسلامی در آشکارسازی این تنوع هویت و به‌تبع آن تنوع الگوهای فضایی رای نقش داشته است. مقاله حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد بر این فرضیه استوار است که هویت‌های مکانی ناشی از تنوع گویش و احساس طردشدگی ناشی از بعد مسافت بر الگوهای فضای رای در قالب ناهمگونی آرا، سرشکن‌شدن آرا و مناسبات تعارض‌آمیز مکانی در بخش میمند در کلیت حوزه انتخابیه فیروزآباد تاثیر گذارده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه‌ای (استفاده از کتب و نشریات) و میدانی (پرسش‌نامه) بود.
نتیجه‌گیری: تعارض‌های مکانی و بعد مسافت از هسته مرکزی بخش (میمند) به ناهمگونی آرا، سرشکن‌شدن آرا و پراکندگی آرا انجامیده که این الگوی فضایی رای کاهش میزان تاثیرگذاری میمند در نتایج کلی حوزه انتخابیه را در پی داشته است.
 

دوره ۱، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

بافت های سنتی، برخلاف اغلب بافت های امروزی به دلیل نحوه طراحی، ساختار اجتماعی و سایر عوامل، بسیاری از نیازهای اجتماعی و روانی ساکنین خود را تأمین می کردند و پاسخگویی بهتری نسبت به بافت های امروزی داشتند. از طرفی محیط  و فعالیت های اجتماعی تأثیر مهمی درشکل گیری مفاهیم اجتماعی و از جمله حس تعلق ساکنین دارند؛حس تعلق علاوه بر اینکه موجب احساس راحتی از یک محیط می شود می تواند در مکان زندگی فرد به وجود آمده و با گذر زمان عمق و گسترش یابد بنابراین هدف از این پژوهش مطالعه میزان تأثیر پذیری حس تعلق درمحله های قدیمی با تأکید بر ابعاد کالبدی واجتماعی(مطالعه موردی: محله قلعه، محله رودبند) می‌باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ ماهیت بنیادی و از نوع کاربردی است، در ابتدا نظرات مدیران و کارشناسان در رابطه با میزان تأثیر پذیری حس تعلق به صورت مصاحبه‌ای انجام شده و سپس به شیوه‌ی کدگذاری داده‌ها با استفاده از نرم افزار QDA عوامل تأثیر پذیری حس تعلق درمحله های قدیمی شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی و با استفاده از نرم افزار PLS به بررسی یکسان بودن تأثیر حس تعلق پذیری پرداخت و آن را به صراحت رد کرد و چنین نتیجه گرفت که تأثیرعوامل مطرح شده (عوامل طبیعی، عوامل کالبدی، ساماندهی فضایی، ساماندهی فعالیتی، عوامل فردی، عوامل ذهنی، عوامل اجتماعی) برمیزان حس تعلق پذیری در این دو ناحیه متفاوت می‌باشد.

دوره ۱، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ )
چکیده

استاندیون اذعان داشته‌ است که ورزش و گردشگری در هم تنیده شده و منجر به گردشگری ورزشی می‌شود. محققان از انقلاب گردشگری برای توصیف این پدیده استفاده کرده‌اند. از سویی وید  (۲۰۰۹) نیز اشاره کرده است که این مفهوم نتیجه تعامل بین ویژگی‌های ورزش و گردشگری به عنوان یک تجارت یکپارچه در یک مقصد مشخص است که هر یک به یک پدیده اجتماعی جهانی و یک نیروی اقتصادی مهم تبدیل شده‌اند. یکی از مفاهیم مرتبط با این حوزه‌ مدیریت مقصد است. در این مرور تحلیلی که به صورت روایتی انجام شده است به این دو مفهوم پرداخته شده است.

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

تراکم سلولی و نرخ رشد Dunaliella salina Teodoresco ، در شدت نور۵۰ و۱۵۰ میکرومول فوتون بر متر مربع در ثانیه در درجه حرارت های ۵/۰± ۲۵ و ۵/۰± ۳۱ درجه سانتی گراد بررسی شد. این جلبک از دریاچه ارومیه جداسازی و در تیمارهای مختلف (۱۲n=) کشت داده شد. شمارش سلولی در سه تکرار با استفاده از لام توما و به صورت روزانه انجام شد. منحنی رشد جلبک با استفاده از نرم افزار اکسل ترسیم گردید. نرخ رشد ویژه۲ (d-۱) پس از محاسبه، توسط آزمون آنالیز واریانس دو طرفه بین تیمار ها مقایسه شد. بیشترین تراکم سلول ها (۱۰۶ × ۳/۱± ۸/۴ سلول در هر میلی لیتر) در شدت نور ۱۵۰ میکرومول در درجه حرارت ۲۵ درجه سانتی گراد بود. کمترین آن (۱۰۶ × ۵/۰± ۸/۲ سلول در هر میلی لیتر) در شدت نور۵۰ میکرومول در درجه حرارت ۳۱ درجه سانتی گراد ثبت شد. نرخ رشد ویژه اختلاف معنی داری در تیمارهای مختلف داشت .(P

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

منظومه عاشقانه ورقه و گلشاه از نخستین منظومه های داستانی فارسی در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم است که موضوع آن داستان، دلدادگی عاشق و معشوق، با زبانی ساده است. مضامین گیرا و جذاب عاشقانه این داستان، حاکی از قوت جنبه عاطفی آن است. هرچند عیوقی اصل این داستان را از اخبار و کتب عربی گرفته و به نظم درآورده است، اما با افزودن جنبه های حماسی و مضامین و تصاویر جدید، آن را از اصل متمایز کرده است. موضوع این مقاله استخراج و بررسی تطبیقی مضامین عاشقانه این داستان و اصل روایت عربی (عروه و عفرا)، بر مبنای مهم ترین ویژگی های عشق عذری (عفیف) است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حضور اندیشه و تفکر خردگرا - که ریشه در فرهنگ و تمدن دیرینه ایران دارد - در انتخاب شخصیت ها و جایگاه آنان و همچنین شیوه پردازش ماجراها بر تمایز متن فارسی نسبت به عربی تأثیر آشکار گذاشته است. به عنوان نمونه، در روایت فارسی، عشق دو عاشق از مکتب آغاز می شود که نشانگر فرهنگ و تمدن است، درحالی که در اصل روایت عربی، این عنصر وجود ندارد؛ به بیان دیگر، «آشنایی در مکتب» را راوی ایرانی افزوده است. بر همین اساس، سایر مضامین این دو روایت، بررسی شده و ضمن ترسیم جدول تطبیقی مضامین عاشقانه، به مقایسه و تحلیل نقش مایه های هر دو روایت، در حوزه شخصیت، زمان، مکان و پیرنگ پرداخته شده است.

دوره ۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۷ )
چکیده

گنودرما لوسیدوم یکی از شناخته شده‌ترین قارچ‌های دارویی جهان است. این قارچ حاوی مقادیر قابل توجهی از متابولیت‌های ثانویه و پلی‌ساکاریدهای خارج و داخل سلولی می‌باشد که هریک از آن‌ها مصرف دارویی و پزشکی بخصوصی دارند. کمپلکس کیتین گلوکان (CGC) از پلی‌ساکاریدهای مهم این قارچ محسوب می شود. از بین ده محیط کشت متفاوت که مورد آزمایش قرار گرفت، محیط کشت دارای مقدار ۲۴ گرم در لیتر PDB و ۱ گرم در لیتر پپتون با میزان وزن خشک سلولی برابر ۶/۱۱ گرم در لیتر، مقدار CGC تولیدی برابر ۲/۳ گرم در لیتر و ۶/۲۷ درصد CGC در وزن خشک سلولی، به‌عنوان محیط کشت مناسب انتخاب شد. برای مشخصه یابی CGC تولید شده آنالیز FTIR و بررسی خاصیت ضدباکتریایی انجام شد. پروفایل زمانی رشد و تولید CGC به مدت ۲۰ روز به دست آمد و با استفاده از مدل رشد لجستیک و لودکینگ- پایرت، ضریب ویژه رشد قارچ گنودرما لوسیدوم (mµ) و نرخ بهره‌وری حجمی تولید محصول به ترتیب ۱- day۵۲۷۴/ و۰ g CGC L -۱ day-۱ ۸۵/۲ محاسبه شد. نتایج نشان داد که انطباق خوبی بین دادهای تجربی رشد سلولی با مدل لجستیک (۹۶۷۹/۰ R۲ =) و داده های تجربی تولید CGC با مدل لودکینگ-پایرت (۹۹۰۱/۰ R۲ =) وجود دارد. مدل سینتیکی ارائه شده می‌تواند راهنمایی موثر برای کنترل فرآیند تخمیر در تولید صنعتی پلیمر ارزشمند CGC باشد.

دوره ۲، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده

رخداد خشک‌سالی‌های پیاپی و تغییر الگوی بارش در چند دهه گذشته به‌ویژه در کشورها و مناطق واقع بر نوار بیابانی کره زمین از بازتاب‌ها و نمودهای تغییر اقلیم به شمار می‌روند. وضعیتی که به‌واسطه کاهش بارش و کم‌آبی؛امنیت، ثبات و توسعه در بسیاری از مناطق را تهدید می‌کند. کشور ما نیز با نگرش به موقعیت جغرافیایی‌اش طی یک و نیم دهه اخیر به شدت متأثر از این رویدادها و دگرگونی‌ها بوده است. جنوب شرق ایران با مرکزیت(استان سیستان و بلوچستان)که منطقه‌ای کم‌بارش است طی این بازه زمانی به‌واسطه­ دگرگونی‌های اقلیمی و خشک‌سالی‌های پیاپی از این پدیده تاثیر پذیرفته تا جاییکه به یکی استان‌های مهاجرفرست کشور مبدل شده است. رخدادی که خود زمینه مسائل و چالش امنیتی نوپدید به ویژه در نواحی مرزی شده است.

صفحه ۱ از ۲۴    
اولین
قبلی
۱
...