جستجو در مقالات منتشر شده
۸ نتیجه برای رنجبری
دوره ۱، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۸ )
چکیده
تمرکززدایی سیاسی- اداری، حرکت به سمت توسعه سیاسی و اداره بهینه فضای جغرافیایی از مهمترین دغدغههای سیستمهای حکومتی، در کشورهای در حال توسعه بهصورت کلی و ایران بهطور خاص برای رسیدن به دموکراسی است. چنین تمرکززدایی با توجه به خصیصههای جغرافیایی (طبیعی- انسانی) هر کشور و همچنین نوع سیستم سیاسی- اداری حاکم بر آن، از رویکرد ویژهای پیروی میکند. مهمترین بارزه جغرافیایی- سیاسی تمرکززدایی در هر واحد سیاسی مستقل، دولت محلی است. دولتهای محلی با آگاهی از فضاهای جغرافیایی و حقوق انسانها، نقش موثری را در اداره بهینه زیستگاههای انسانی بازی میکنند. پژوهش حاضر بهدنبال پاسخگویی به این پرسش است که عناصر موثر در شکلگیری دولت محلی کارآمد در ایران کداماند؟ روش پژوهش حاضر بهصورت توصیفی- تحلیلی بود که با بررسی اسناد و قوانین بالادستی در ایران و همچنین بررسی ویژگیهای انسانی- طبیعی ایران برای شناسایی شاخصها و عناصر موثر در شکلگیری دولت محلی کارآمد صورت گرفت. یافتهها نشان دادند دغدغه تمرکززدایی و تفویض اختیار به مکانهای غیرمرکزی و پراکنش قدرت در سطح فضاهای جغرافیایی بهصورت پراکنده در برخی قوانین و اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران اشاره شده است؛ بنابراین عناصر موثری که بایستی مورد توجه قرار گیرد شامل سیستم حکومتی، قوانین بالاسری، اراده سیاسی حکومت و غیره بایستی در چرخه اقداماتی چون رهاکردن سیستم متمرکز و پایهگذاری سیستم نیمهمتمرکز؛ تدوین و اصلاح قوانین در چارچوب نظام شکلگرفته جدید؛ درگیرکردن مردم در اداره زیستگاههای خود؛ ایجاد رقابت در میان مکانها؛ قدرتسپاری به ارگانهای محلی؛ انتخابیکردن مسئولین ادارهکننده دولت محلی؛ سهیمکردن مردم در سرنوشت خود؛ توجه به توانشهای انسانی و محیطی؛ توجه به فرهنگ سیاسی و عوامل جغرافیایی ـ انسانی دیگر هستند.
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۹ )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر برآورد پارامترهای رشد و مرگ و میر و رابطه طول و وزن جمعیتهای مختلف سبیلماهی بینالنهری (Barilius mesopotamicus Berg, ۱۹۳۲)در حوضههای مختلف ایران بود. به این منظور از پنج حوضه و زیرحوضه دیاله، جراحی، کارون، کرخه و بوشهر، ۴۶۰ قطعه سبیلماهی از رودخانههای زردماشین، اعلا، جراحی، دز، شور، میمه، چنگوله، کنگیر، دویرج، اهرم، زهره، خیرآباد، کارزین، بالارود، شاهپور و دارالمیزان نمونهبرداری شد. سه صفت اندازشی شامل طول کل بدن، طول استاندارد و طول چنگالی به وسیله کولیس (سانتیمتر) و وزن کل ماهیان توسط ترازوی دیجیتال (گرم) اندازهگیری گردید. همچنین نمونههایی از فلس ماهیان تهیه و در زیر لوپ تعیین سن شد. را بطه طول کل و وزن جمعیتهای سبیلماهی بینالنهرین در حوضههای مختلف ایران نشان داد که جمعیت حوضههای بوشهر، جراحی،کارون و دیاله دارای رشد آلومتریک منفی و جمعیت حوضه کرخه دارای رشد ایزومتریک هستند. بیشترین طول کل و وزن محاسبه شده برای این گونه، به ترتیب حدود ۲/۹ سانتیمتر و ۴/۵ گرم برآورد شد. سن ماهیان بین+۰ تا +۲ بود. بیشترین طول کل بینهایت در حوضه دیاله و با رابطه برتالانفی [(۰۷/۰+t)۳۱/۱-e-۱]۲۲/۹ Lt= مشاهده شد. شاخص وضعیت نیز حدود ۰/۵ بود. با توجه به ضرایب وضعیت بدن جمعیتهای حوضههای بوشهر، جراحی، کارون و دیاله نسبت به جمعیت کرخه در وضعیت بهتری هستند، اما جمعیت کرخه دارای ضریب وضعیت بدن کمتری نسبت به جمعیتهای دیگر بود که احتمالاً نشان دهنده شرایط نامناسب محیط زیست این رودخانه برای زیست این گونه است.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: مطالعه حاضر به بررسی نقش سن در انتقال فرد به فرد مایکوباکتریوم توبرکلوزیس در ایزولههای جدا شده از منطقه شمال غرب ایران (استانهای آذربایجان شرقی و غربی) میپردازد.
مواد و روشها: در این مطالعه برای بررسی ایزولههای منطقه شمال غرب ایران از روش RFLP روی قطعه IS۶۱۱۰ استفاده شد. در مجموع ۱۶۵ ایزوله مایکوباکتریوم توبرکلوزیس با این روش مطالعه شد.
نتایج: در مجموع ۵۲/۳۰ درصد از نمونههایی که دارای ۵ یا بیشتر کپی IS۶۱۱۰ هستند در دستههای انتقال فرد به فرد قرار گرفتند که ۱۶ دسته را تشکیل دادند. دستهها بین ۲ تا ۱۰ عضو داشتند. ۴۸/۶۹ درصد ایزولهها نیز دارای الگوی RFLP منحصر به فرد بودند. جنس مذکر بیشتر از مؤنث در دستههای انتقال قرار گرفتند که البته از نظر آماری معنیدار نبود (۰۵/۰
P).
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر مشاهده شد که در سن بالا انتقال فرد به فرد مایکوباکتریوم توبرکلوزیس از فاکتورهای اصلی ابتلا به بیماری در مقایسه با فعال شدن مجدد بیماری پیشین است، همچنین در مطالعه حاضر بیکاری و فقر و سطح پایین فرهنگی از عوامل خطرزای دخیل در انتقال فرد به فرد باکتری بودند.
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
یکی از مشخصههای زبالههای شهری وجود درصد نسبتا بالای مواد آلی فسادپذیر بوده که باعث تولید میزان قابل توجهی شیرابه میگردد. شیرابه در اثر آزاد شدن رطوبت مازاد زایدات، تجزیه مواد آلی و یا منابع خارجی مانند زهکش آبهای سطحی، آب باران و یا آبهای زیرزمینی که وارد زباله میشوند، بوجود میآید. یکی از روشهای متداول در تصفیه شیرابه زباله استفاده از فرایندهای بیولوژیکی میباشد. اما به دلیل بار آلی نسبتا زیاد و وجود مواد سخت تجزیه-پذیر در داخل شیرابه، تصفیه بیولوژیکی به تنهایی قادر به بی خطر سازی شیرابه نبوده و برای رساندن کیفیت شیرابه به استانداردهای موجود، نیاز به تصفیه تکمیلی پساب خروجی از واحدهای بیولوژیکی میباشد. در این تحقیق طی یک فرایند فتوکاتالیستی در مقیاس آزمایشگاهی، با استفاده همزمان از نانوذرات ZnO و اشعهUV اقدام به تصفیه تکمیلی شیرابه کمپوست شد. بدین منظورتاثیر پارامترهای موثر بر فرایند شامل pH، غلظت نانو ذرات ZnO، توان لامپ-هایUV و مدت زمان واکنش بر حذف بار آلی و رنگ از شیرابه تصفیه شده توسط فرایند بیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق حداکثر راندمان حذف COD و رنگ از شیرابه به ترتیب به میزان۶۰% و ۶۸% در pH برابر ۱۱، در حضور نانو ذرات با غلظت یک گرم بر لیتر، با استفاده از لامپ-های UV با توان ۳۲ وات و پس از حدود ۲ ساعت حاصل شد. بر اساس نتایج بدست آمده حذف COD شیرابه توسط فرایند فتوکاتالیستی UV-ZnO با مدل سینتیکی واکنشهای شبه مرتبه اول تطابق بیشتری داشته (۹۹/۰=R۲) و ثابت سرعت واکنش آن در حدود (hr-۱)۳۸/۰ برآورد گردید.
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: امروزه انسانها بهواسطه صنعتیشدن محیط زندگی با مقادیر زیاد میدان مغناطیسی تماس دارند، لذا مطالعه اثر این میدانها بر سلامت انسان امروزی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر میدان مغناطیسی با فرکانس بسیار پایین روی کمیت و ساختار هموگلوبین شاغلان صنعت برق بود.
مواد و روشها: مطالعه تجربی حاضر در جامعه کارکنان یک نیروگاه تولید برق در تهران در سال ۱۳۹۶ اجرا شد. با روش نمونهگیری تمامشماری، ۲۹ نفر از کارکنان محل بهرهبرداری نیروگاه بهعنوان گروه مواجههیافته و ۲۹ نفر از کارکنان اداری و پشتیبانی بهعنوان گروه مواجههنیافته انتخاب شدند. شدت میدان مغناطیسی محل حضور کارکنان نیروگاه تولید برق با روش NIOSH ۲۰۳ مطالعه شد. نمونههای خون افراد مورد مطالعه جمعآوری و غلظت هموگلوبین نمونهها با روش اسپکتروفتومتر اندازهگیری و تغییر در ساختار هموگلوبین توسط دستگاه مادون قرمز با تبدیل فوریه (FTIR) مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS ۱۶ از طریق آزمون منویتنی- یو صورت گرفت.
یافتهها: میانگین مقدار هموگلوبین افراد مواجههیافته (۱/۴۲±۱۵/۶۷گرم بر دسیلیتر) در مقایسه با گروه مواجههنیافته (۳/۰۳±۱۷/۳۱گرم بر دسیلیتر) تفاوت معنیداری داشت، بهطوری که مقدار هموگلوبین کارکنان بهرهبردار کمتر از کارکنان پشتیبانی بود (۰/۰۰۰۱p<). بررسی طیف مادون قرمز با تبدیل فوریه، تغییرات معنیداری را در نواحی ۱۴۱۳ و cm-۱۱۴۳۰ بین گروه مواجههیافته و مواجههنیافته نشان داد.
نتیجهگیری: تماس با میدان مغناطیسی در فرکانسهای بسیار پایین سبب تغییر در کمیت هموگلوبین و ساختار مولکولی آن در شاغلان در صنعت برق میشود.
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
انتخاب کشور یا کشورهایی برای ورود به بازارهای خارجی، یک تصمیم استراتژیک محسوب می شود و نیازمند تأمل و دقّت قابل توجه است. کیفیت این تصمیم، شرایط وضرورتهایی را به بنگاه مربوطه تحمیل می کند، و امکان ایجاد مزیت و هزینه های مبادله و همچنین توانایی شرکت ها برای انتقال مؤثر دانش را میتواند تحت تأثیر قرار دهد. حضور در بازار جهانی به همان اندازه که مزیت های مختلفی را متوجه سازمان می سازد، ریسک های فراوانی را نیز در بر دارد. عمده ریسک های مترتب برآن، به انتخاب بازارهای خارجی و نحوه حضور در آن بازارها بر می گردد. امّا تصمیمگیری صحیح در هر زمینه مستلزم شناسایی متغیرهای موثر در آن تصمیم و داشتن اطلاعات مرتبط درآن زمینه است. این پژوهش به بررسی و شناسایی شاخص های کلان موثر بر انتخاب بازارهای صادراتی در صنعت فولاد می پردازد و پس از شناسایی و رتبه بندی شاخص های مذکور به غربالگری بازارها و حذف بازارهایی می پردازد که شرکت فولاد مبارکه مزیت حضور در آنها را نخواهد داشت. غربالگری کشورها در دو مرحله انجام شده است و نهایتا فهرستی از ۴۵ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل که می تواند بازار مناسبی برای این شرکت باشد، تعیین گردیده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد در بین شاخص های شناسایی شده، شاخص های محیطی و سیاسی- قانونی در بین سایر شاخص ها اهمیت بیشتری در تعیین بازارهای هدف داشته اند. شاخص های اقتصادی دارای درجه اهمیت متوسط و شاخص های فرهنگی- اجتماعی و تکنولوژیکی در اولویت بعدی قرار گرفتند.
گوهر رنجبری،
دوره ۲۳، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۲ )
چکیده
در این مقاله، با استفاده از الگوریتم فازی،متغیرهای پاسخ نرخ سایش ابزار ، نرخ براده برداری از قطعه کار و زبری سطح در فرایند ماشینکاری ماده Ti-۶Al-۴V توسط تخلیه الکتریکی مدلسازی شده است. در فرایند ماشینکاری تخلیه الکتریکی، الکترود مسی به عنوان ابزار استفاده شده است و فرایند فشار در کانالهای هم مقطع زاویه دار (ایکپ) بر روی ابزار اعمال شده است. در این مدلسازی ترکیبی تعداد پاسهای فرایند ایکپ، شدت جریان، زمان روشنی پالس و زمان خاموشی پالس به عنوان پارامترهای ورودی انتخاب شده اند. نتایج ارزیابی و صحت سنجی مدلسازی فازی، با استفاده از داده های تجربی نشان میدهد الگوریتم فازی با دقت بالای ۹۵% قادر به مدلسازی و ایجاد ارتباط بین متغیرهای پاسخ بر اساس پارامترهای ورودی میباشد. بنابراین با استفاده از این روش میتوان به سادگی به پیش بینی متغیرهای پاسخ پرداخت و از انجام آزمایشهایی که مستلزم صرف زمان و هزینه زیادی هستند، بی نیاز شد.
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
در شهر بندرعباس روزانه حدود ۵۰۰ تن زباله تولید میشود که بهصورت غیراصولی و غیربهداشتی، جمعآوری، حمل و در روبهروی ایستگاه راهآهن دفن میشود که این فرایند موجب انتشار آلودگی در منطقه شده است. بر این اساس در پژوهش حاضر سعی در مکانگزینی سایت بهینهی دفن پسماند شده است. برای دستیابی به این رهیافت، از ۴ معیار محیطزیستی (۶ زیرمعیار)، اکولوژیکی (۵ زیرمعیار)، ساختاری (۱۱ زیرمعیار) و فیزیکی (۷ زیرمعیار) استفاده شده است. این معیارها با مدل تحلیل شبکه ([۱]ANP) وزندهی شده و برای هر یک، لایهی اطلاعاتی تهیه شد. پس از تهیهی نقشهی فاصله اقلیدسی و تلفیق آن با عملگرهای فازی برای هر زیرمعیار، نقشهی حاصل در وزن فازی ANP ضرب گردید. در ادامه، از عملگرهای فازی AND، OR، SUM، Product و گامای ۹/۰، ۷/۰ و ۵/۰ برای روی همگذاری لایهها استفاده شد. برای انتخاب بهترین نقشهی روی همگذاری شده از رگرسیون حداقل مربعات استفاده شده است. سپس برای رتبهبندی سایتهای منتخب و بهترین سایت از تکنیک تاپسیس استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل شده معیار اکولوژیکی با وزن فازی ۴۴۳/۰ بیشترین تأثیر را در مکانگزینی مرکز دفن پسماند دارد. پس از آن نیز معیارهای ساختاری، محیطزیستی و فیزیکی بهترتیب با وزن فازی ۲۷۹/۰، ۱۸۳/۰ و ۰۹۵/۰ در رتبههای بعدی قرار گرفتند. در زیرمعیارهای اکولوژیکی، فاصله از زیستگاه حساس کوه گنو با وزن فازی ۴۳۸/۰؛ در زیرمعیارهای ساختاری، فاصله از سکونتگاهها با وزن فازی ۱۵۵/۰؛ در زیرمعیارهای محیطزیستی، فاصله از مسیل با وزن فازی ۲۸۳/۰ و در زیرمعیارهای فیزیکی، فاصله از رودخانه با وزن فازی ۳۱۰/۰ بیشترین تأثیر را در مکانگزینی دفن پسماند دارند. در بین عملگرهای روی همگذاری فازی، عملگر اشتراک فازی SUM، بیشترین همبستگی را با معیارهای پژوهش در شناسایی سایت دفن پسماند دارد. پنج محل برای دفن پسماند در بندرعباس شناسایی شد و با مدل رتبهبندی تاپسیس، ناحیهی چهار واقع در غرب بندرعباس و روستای تلسیاه و شرق بندرعباس، قطعه زمینی با مساحت ۱۵ کیلومترمربع انتخاب شد که برای دفن پسماندهای شهری و صنعتی از دیدگاه زیستمحیطی مناسب است.
. Analytic Network Process