جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲۴ نتیجه برای روشن


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

بررسی معنای واژه با رویکرد معنا­شناسی شناختی، از رهگذر شبکه شعاعی، تغییر معنای واژه در بافت­های مختلف را در قالب الگویی نظام­مند تحلیل می­کند. در این نگرش، واژه معنای مرکزی دارد که این معنای مرکزی در مفاهیم فرعی نیز مشاهده می­شود. بر این اساس معانی فرعی که برای واژه مطرح می­شود به گونه­ای با معنای مرکزی گره می­خورد و شبکه معنایی شکل می­گیرد.  با توجه به اینکه این نظریه می­تواند توسعه های معنایی واژه را تبیین کند و چگونگی به وجود آمدن آنها را روشن سازد لذا بر آن شدیم تا با روش توصیفی تحلیلی برای تبیین شبکه معنایی ذکر در قرآن از آن بهره ببریم. پرداختن به واژه ذکر در ذیل این نظریه، ما را به نتایجی می­رساند که به قرار زیر است: یاد­آوری ارادی زبانی الله به همراه حضور قلب معنای مرکزی واژه ذکر است. این معنا هسته مرکزی شبکه معنایی منسجمی به شمار می­رود که از شش معنای شعاعی مبتنی بر معنای نخست تشکیل شده است. نسبت دوری و نزدیکی این معانی به معنای مرکزی با توجه به میزان فراوانی داده، مورد بازخوانی­شده، و میزان ایمانی که به سبب آن بازخوانی صورت می­گیرد، متفاوت است.

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

اقبال روزافزون مراکز آموزشی به آموزش مجازی و کلاس‏های برخط ضرورت توجه به کیفیت این نوع آموزش را به منظور یادگیری عمیق و معنادار با استفاده از روش‏ها و راهبردهای نوین آموزشی هرچه بیشتر نمایان می‏کند. این پژوهش در نظر دارد تاثیر راهبرد k.w.l که یکی از راهبردهای فراشناختی آموزشی است و بر اساس نظریه سازاگرایی به منظور یادگیری معنادار توسط اوگل مطرح گردید را در کلاس برخط آموزش قواعد زبان عربی بررسی نماید تا میزان اثربخشی آن را در یادگیری بر خط معنادار قواعد عربی بسنجد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش‏آزمون و پس‏آزمون و دو گروه کنترل و آزمایش انتخاب شد که به صورت مجازی آموزش دیدند. جامعه آماری شامل ۳۴ نفر از دانشجویان نیم­سال اول کارشناسی دانشگاه دولتی خوارزمی (۱۴۰۰ش) بود. تجزیه ‌و تحلیل داده‌ها باSPSS  انجام ‏شد. آزمون‏ها به صورت شفاهی و تصویری وتک تک با پلتفرم گوگل میت و بیگ بلوباتن انجام شد. جهت تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به‌دست‌آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از آزمون تحلیل کوواریانس ترکیبی با اندازه‌های مکرر(GLMRM) برای بررسی و ارزیابی داده‌های پژوهش استفاده شد. با توجه به نتایج، میانگین نمرات پیش‌آزمون متغیر‌ قواعد عربی در گرو‌ه‏های کنترل و آزمایش به ترتیب برابر با ۲,۴۰ و ۲.۰۴ می‌باشد که این میانگین‌ها در پس‌آزمون این گروه‌ها به ترتیب برابر با ۲.۵۵ و ۳.۰۱ گزارش شده‌اند و دارای تفاوت قابل توجهی در پیش‌آزمون و پس‌آزمون بوده و شاهد افزایش چشمگیر میانگین متغیر ‌قواعد عربی در پس‌آزمون گروه آزمایش می‌باشیم.


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

     پژوهش حاضر، با به­کارگیری نظریه­ی گراف به تحلیل شبکه­ی معنایی افعال زبان فارسی در میان گویشوران دوزبانه می­پردازد. در این پژوهش که در چارچوب زبان‏شناسی شناختی، معناشناسی واژگانی (شناختی) و زبان­شناسی رایانشی انجام پذیرفته است، پرسش‌نامه­ای مشتمل بر ۵۰ فعل پایه­ی زبان فارسی به آزمون­شوندگان ارائه و از آن­ها خواسته شده است روابط مفهومی و درون­زبانی این افعال را ترسیم کنند. هدف پژوهش، شناسایی قوی­ترین و پربسامدترین پیوندهای مفهومی و درون­زبانی میان این افعال و ارائه­ی مشخصات گراف ترسیم­شده توسط گویشوران دوزبانه است. این پژوهش قصد دارد به این پرسش پاسخ دهد که روابط مفهومی و درون زبانی الگوی گراف ایرانیان غیرفارسی زبان از چه نوع است؟ فرضیه محتمل این است که روابط مفهومی ترادف، تضاد، شمول معنایی و باهم آیی در این الگو دیده شوند. روش پژوهش میدانی و ابزار آن پرسش‌نامه‏ای بومی­سازی ­شده است که به آزمون­شوندگان داده شد و از آن­ها خواسته شد هرگونه ارتباط معنایی میان این افعال را ترسیم نمایند.

دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۳ )
چکیده

هدف از نگارش این مقاله، سنجش تطابق نظریۀ اقتصاد ـ ‌فیزیکی توزیع دوطبقه‌ای درآمد با داده‌های درآمدی ایران طی بازۀ زمانی  ۱۳۹۵- ۱۳۸۵ است. با استفاده از داده‌های طرح هزینه‌ـ ‌درآمد (بودجه) خانوار و به روش تحلیل داده‌ها از طریق ترسیم دو تابع چگالی احتمال و تابع توزیع تجمعی مکمل، نشان داده شده است که توزیع درآمد در ایران، ساختاری دوطبقه‌ای دارد و برای ۷/۹۹-۹۷ درصد پایینی جمعیت طی این زمان به خوبی با توزیع بولتزمن ‌ـ‌گیبس نمایی برازش می‌شود. درحالی که دنبالۀ انتهایی توزیع که مربوط به ۳-۳/۰ درصد بالایی است از توزیع قانون‌ـ‌توانی پاره‌تو پیروی می‌کند. همچنین نشان داده شده است که صرف نظر از افزایش تدریجی دمای مؤثر (میانگین درآمد)، بخش ترمال طی زمان مانا است، درحالی ‎که دم انتهایی مدام در نوسان است؛ این دو طبقه به ‎ترتیب مطابق است با خصلت درآمد حاصل از کار و سرمایه. در بافت نگار با دقت بالا یک پیک باریک و تیز نمایان شد که استدلال میشود، نتیجۀ سیاست دولتی وضع حداقل دستمزد است.


دوره ۱، شماره ۲ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده

چگونگی پراکندگی صفحات لایه‌ای خاک رس در محیطهای آبی، ساختارهای متفاوتی را ایجاد کرده و بر خواص نهایی سوسپاسیون آبی آنها تاثیر می‌گذارد. از طرف دیگر، حضور الکترولیتهای مختلف در برخی از کاربردهای صنعتی، پایداری سوسپانسیون‌های خاک رس را تحت تأثیر قرار می‌دهد. با توجه به کاربرد نانوذرات خاک رس در صنایع مختلف و اهمیت این موضوع، در این پژوهش تاثیر روش تهیه، غلظت نانوذرات، نوع و غلظت محیط الکترولیتی و گذشت زمان بر رفتار پایداری سوسپانسیونهای نانوذرات لاپونیت مطالعه شد. نتایج نشان داد که با تهیه سوسپانسیونها به روش غیر مستقیم، نمونه های پایدارتری بوجود می‌آید. مشاهده شد که با افزایش غلظت سدیم کلرید، دافعه بین صفحات خاک رس کاهش یافته و میزان جدایی فازی و ناپایداری سوسپانسیونها در غلظت‌های زیاد این نمک، افزایش می‌یابد. علاوه بر این، دیده شد که با افزایش غلظت نانوذرات لاپونیت، در همه محیط‌های الکترولیتی مورد مطالعه ساختار ژل مانند بوجود می‌آید. در حضور نمک دوظرفیتی کلسیم کلرید اکثر سوسپانسیونها دوفازی و ناپایدار بوده و افزایش غلظت این نمک تاثیر محسوسی بر میزان ناپایداری آنها نداشت. در محیط‌های الکترولیتی حاوی نمکهای تک ظرفیتی و دوظرفیتی (مورد مطالعه در این پژوهش) غلظت کاتیون کلسیم تعیین کننده نوع رفتار سوسپانسیونهای نانوذرات لاپونیت از نظر پایداری بود.

دوره ۱، شماره ۲ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده

هدف اصلی این تحقیق، ارائه نتایج آزمایشگاهی و مدلی تئوری است که اثر مواد تعلیق شکن در شکسته شدن امولسیون آب در نفت را نشان دهد. به عبارتی گروهی از مواد فعال سطحی در نظر گرفته شده است و نحوه عملکرد آنها به عنوان ماده تعلیق شکن در شکستن امولسیون نفت خام توسط آزمایش بطری بررسی شده است. به همین منظور، با استفاده از شباهت رفتار مواد فعال سطحی در جذب شدن بین دو فاز آب و نفت با فرآیند جذب سطحی مولکول‌های گاز بر روی سطح جامد، رابطه‌ای بر اساس خطوط همدمای جذب لانگمویر جهت ارتباط کشش بین سطحی دو فاز آب و نفت در امولسیون به غلظت تعلیق‌شکن، توسعه داده شده است. سپس بر اساس مدل توسعه داده شده، تابع فرکانس برخورد قطرات در معادلات موازنه جمعیت تصحیح شده است به نحوی که تاثیر مواد تعلیق‌شکن در به‌هم چسبیدن قطرات آب لحاظ شود. با توجه به این‌که مدل توسعه داده شده دارای تعدادی پارامتر تنظیم شدنی است که برای محاسبه آن‌ها نیاز به داده‌های تجربی می‌باشد، گروهی از مواد فعال سطحی در نظر گرفته شده است و نحوه عملکرد آن‌ها به‌عنوان ماده تعلیق‌شکن در شکستن امولسیون نفت خام توسط آزمایش بطری، مورد بررسی قرار گرفته است. مقایسه نتایج تجربی بازده جداسازی آب از نفت خام با نتایج حاصل از شبیه‌سازی به‌وسیله معادله موازنه جمعیت، حاکی از این است که مدل توسعه داده شده، به‌خوبی مقادیر داده‌های آزمایشگاهی را در غلظت‌های مختلف پیش‌بینی می‌کند.

دوره ۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده

امروزه اکثر صاحب‌نظران بر این امر اتفاق نظر دارند که در دنیای به شدت رقابتی، دیگر خط تولید و یا تکنولوژی سازمان‌ها مزیت رقابتی به حساب نمی‌آیند و این منابع انسانی و توانایی مدیر منابع انسانی در مدیریت کردن افراد یک سازمان است که برتری یک سازمان بر سازمان دیگر را رقم می‌زند. بنابراین توسعه این منبع ارزشمند برای سازمان امر حیاتی به حساب می‌آید. توسعه و آموزش کارکنان موضوع بسیار مهم و استراتژیک برای سازمان‌ها به حساب می‌آید که از طریق آن سازمان‌ها سرمایه‌‌های انسانی خود را به سرمایه‌های پایدار تبدیل می‌کنند. در حالی که اهمیت و ضرورت موضوع آموزش¬ در سازمان¬ها به امری متداول مبدل گشته است و همگان بر آن اتفاق نظر دارند، آنچه در این بین اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا می¬کند، ارزیابی اثربخشی دوره‌های آموزش¬یست. بر این اساس تحقیق حاضر در یک مطالعه موردی با استفاده از مدل بازگشت سرمایه به ارزیابی دوره‌های آموزشی واحد نگهداری و تعمیرات شرکت سایپا پرداخته است. نتایج نشان داد که نرخ بازگشت سرمایه این دوره‌ها ۶/۳۵% بوده و علاوه بر این مزایای غیر ریالی: کاهش جابجایی کارکنان، افزایش رضایت شغلی کارکنان، افزایش رضایت مشتری، کاهش غیبت کارکنان، ارتقا کارکنان، کاهش ترک خدمت کارکنان، افزایش تعهد شغلی و کاهش نرخ حوادث شغلی را نیز برای سازمان در پی داشته است.

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

منظومه عاشقانه ورقه و گلشاه از نخستین منظومه های داستانی فارسی در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم است که موضوع آن داستان، دلدادگی عاشق و معشوق، با زبانی ساده است. مضامین گیرا و جذاب عاشقانه این داستان، حاکی از قوت جنبه عاطفی آن است. هرچند عیوقی اصل این داستان را از اخبار و کتب عربی گرفته و به نظم درآورده است، اما با افزودن جنبه های حماسی و مضامین و تصاویر جدید، آن را از اصل متمایز کرده است. موضوع این مقاله استخراج و بررسی تطبیقی مضامین عاشقانه این داستان و اصل روایت عربی (عروه و عفرا)، بر مبنای مهم ترین ویژگی های عشق عذری (عفیف) است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حضور اندیشه و تفکر خردگرا - که ریشه در فرهنگ و تمدن دیرینه ایران دارد - در انتخاب شخصیت ها و جایگاه آنان و همچنین شیوه پردازش ماجراها بر تمایز متن فارسی نسبت به عربی تأثیر آشکار گذاشته است. به عنوان نمونه، در روایت فارسی، عشق دو عاشق از مکتب آغاز می شود که نشانگر فرهنگ و تمدن است، درحالی که در اصل روایت عربی، این عنصر وجود ندارد؛ به بیان دیگر، «آشنایی در مکتب» را راوی ایرانی افزوده است. بر همین اساس، سایر مضامین این دو روایت، بررسی شده و ضمن ترسیم جدول تطبیقی مضامین عاشقانه، به مقایسه و تحلیل نقش مایه های هر دو روایت، در حوزه شخصیت، زمان، مکان و پیرنگ پرداخته شده است.

دوره ۲، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۳)- ۱۳۹۳ )
چکیده

عبدالوهاب بیاتی، شاعر پیشتاز عرب و محمد رضا شفیعی کدکنی، ادیب، ناقد، شاعر و نویسنده توانمند فارسی در این عرصه جلوه ای از تطبیق و داوری را می نمایانند؛ چنانکه بین اشعار شفیعی کدکنی و البیاتی وجوه مشترک بسیاری در زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و به ویژه ادبی وجود دارد. آشنایی دیرینه شفیعی کدکنی با آرا و دیدگاه های البیاتی از رهگذر مطالعه، ترجمه آثار او و نیز شیفتگی اش نسبت به البیاتی سبب شد تا اشعار وی را به عنوان نمونه برتر و شخصیت او را به مثابه الگو قرار دهد و حتی در برخی موارد از وی تأثیر پذیرد و در مواردی دیگر، مشابه او بسراید. این تحقیق با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و عمدتاً براساس نظریه بینامتنیت و با بررسی شواهد، به دنبال اثبات این فرضیه است که وجوه اشتراک در اشعار این دو ادیب، اتفاقی نبوده و حاکی از اثر پذیری شاعر معاصر فارسی از ادیب توانمند عرب است.  

دوره ۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

اشغال فلسطین و حمله عراق به ایران، به عنوان دو رخداد بزرگ قرن بیستم، زندگی مردم دو سرزمین را تحت‌الشعاع خود قرار دادند. در این میان ادبیات – به‌ویژه شعر - به عنوان یکی از حوزه‌های اندیشه فلسطینی و ایرانی، شاهد تحولی بنیادین بود. شاعران دو سرزمین به موازات حمله دشمن، همدوش رزمندگان در برابر تهاجم به‌پا خاستند. از جمله این شاعران، سمیح‌القاسم و حسن حسینی بودند که با آفرینش اشعاری گونه‌گون میراثی ارزشمند در عرصه شعر پایداری به جای گذاشتند. یکی از شاخص‌های این نوع ادبی استفاده چشمگیر شاعر از مضامین نمادین و اسطوره‌ای است. این پژوهش بر آن است تا میزان به‌کارگیری مفاهیم نمادین و اسطوره‌ای را در شعر پایداری سمیح‌القاسم و حسن حسینی بررسی کند و همسانی‌ها، تفاوت‌ها، تحولات و دگرگونی‌های معنایی این مضامین را در قالب نمودارها و جدول‌ها به صورت مستند ارائه دهد. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که سمیح‌القاسم و حسینی از نمادها و اسطوره‌ها‌ی طبیعی، انسانی، حیوانی و مکانی استفاده کرده‌اند، اما مضامین نمادین و اسطوره‌ای اشعار سمیح در مقایسه با اشعار حسینی ابتکار، تنوع و گسترش بیشتری دارد.

دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده

نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته، حالتی است روانی که به صورت ناخودآگاه در فرد ظاهر و تبدیل به یک اندیشه می­شود. در عرصه ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسنده­ای رخ می­دهد که پیرو انگیزش­های فردی یا اوضاع اجتماعی- سیاسی پیرامون خود، به نوعی احساس دلزدگی از زمان حاضر دچار می­شود و اندیشه بازگشت به گذشته و خاطرات شیرینش را در سر می­پروراند. عبدالوهاب بیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی، به‌عنوان دو شاعر پرآوازه ادبیات معاصر عربی و فارسی و پرچمدار مکتب ادبی رمانتیسم، با توجه به شرایط فردی و اجتماعی عصر خویش به بازآوری خاطرات گذشته پرداخته­اند و فضایی سرشار از دلتنگی و نوستالژی را به تصویر کشیده­اند. نگارندگان در این پژوهش، با تأکید بر روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد هرمنوتیک، به بررسی و تطبیق چگونگی نمود نوستالژی در شعر این دو شاعر پرداخته­اند. برخی از یافته­های پژوهش نشان داد که دو شاعر با توجه به مکتب رمانتیسم، در جلوه­های نوستالژیکی مانند دوری از سرزمین، معشوق، کودکی، از دست رفتن ارزش‌ها و اسطوره­ها اشتراک داشتند.    

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده ادبیات به عنوان یکی از مهم ترین عوامل انتقال فرهنگ هر ملت، به قدر پیچیدگی زندگی و فرهنگ، دارای اجزا و عناصر پیچیده ای است. اگر نقد را ابزاری برای سوق دادن ادبیات به سمت خلاقیت بدانیم، آن گاه جایگاه ضروری و درعین حال حساس آن را در میان جوامع درک خواهیم کرد. نقد به مثابه وجدان بیدار ادبیات، آن را از خود فریبی می رهاند و دریچه های تازه ای را به سوی خلاقیت و تکامل هرچه بیشتر به روی آن می گشاید. ناقدان در این زمینه می توانند به فراخور علاقه و تخصص خود، شیوه های مختلفی را برگزینند. نقد اخلاقی، نقد اجتماعی، نقد روان شناختی، نقد تاریخی، نقد زیبایی شناسانه و نقد تطبیقی از مهم ترین شاخه های نقد ادبی است که ضمن تلفیق با علوم دیگر و استفاده از دستاوردهای آن، وابستگی ادبیات را به علم از یک سو و به فرهنگ جامعه از سوی دیگر اثبات می کند. این پژوهش با نگاهی تحلیلی به نقد اجتماعی توانسته است ضمن تبیین مبانی نقد اجتماعی در ادبیات، از ورای آرای گوناگون و گه گاه متناقض موجود در این زمینه به نوعی همگرایی و همسویی دست یابد. براساس این، با تلقی جامعه به عنوان موضوع تفکر ادیب نه منبع آن، تعریف فردیت هنرمند یا ادیب به تمایز دیدگاه وی از دیگران و نیز پذیرش جنبه های هنری آثار ادبی به عنوان وجه تمایز هنر از علم، بسیاری از چالش های موجود در این زمینه برطرف خواهد شد.

دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

ادبیات مقاومت چهره‌ای انسانی و جهانی دارد و تلاش های یک نسل مبارز را که برای رهایی سرزمین، دین، فرهنگ و سنت های خود از چنگال تجاوزگران به حریم ارزش های ملی و انسانی به‌پا خاسته است، برای همگان در بیان فخیم شعری و ادبی ترسیم می کند. حوادثی مانند اشغال فلسطین و حمله عراق به ایران، باعث آفرینش آثاری یگانه در حوزه ادبیات مقاومت ملل شد. آثار شاعر مقاومت فلسطین، «سمیح‌القاسم» و شاعران دفاع مقدّس ایران، «حسن حسینی» و «قیصر امین‌پور» میراثی ارزشمند در عرصه شعر مقاومت دو سرزمین است. پژوهش حاضر بر آن است به بررسی همسانی ها و تفاوت های شعر مقاومت دو سرزمین با اتکاء بر آثار شاعران مورد‌نظر بپردازد. یافته های پژوهش نشان می‌دهد که احساس تعلق به سرزمین، دفع تجاوز و اشغال خارجی از عوامل اصلی بروز عناصر مقاومت در شعر سمیح، حسینی و امین‌پور هستند. سرزمین، جنگ‌زدگان، قیام علیه متجاوز، انگیزه های دینی و قومی مبارزه، شهادت، دشمن، آرمان گرایی و اعتراض به نادیده گرفتنِ ارزش های جریان مقاومت از مهم‌ترین درونمایه‌های اشعار شاعران مورد‌نظر به‌شمار می‌روند. واژگان کلیدی: درونمایه‌، شعر پایداری، سمیح‌القاسم، حسن حسینی و قیصر امین‌پور.

دوره ۳، شماره ۱ - ( زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده

در اخلاق نیکوماخوسی ارسطو نفس را به دو بخشِ بنیادین تقسیم می‌کند؛ شناسنده و حسابگر. فضیلت جزء اول حکمت نظری (سوفیا) و فضیلت جزء دوم حکمت عملی (فرونسیس) است. این تمایز مبتنی بر تمایز هستی‌شناختی میان صیرورت و ثبات است، زیرا موضوع حکمت عملی قلمرو امور متغیر و موضوع حکمت نظری امور سرمدی است. در این پژوهش اولاً نشان خواهم داد که عقل شهودی یا نوس عامل اتصال و اشتراک این دو قلمرو است؛ نوس مبادی نهایی را از دو طرف دریافت می‌کند، در چارچوب معرفت نظری، نوس کلی‌ترین مفاهیم سرمدی را می‌شناسد و در چارچوب حکمت عملی، فرد جزیی را دریافت می‌کند. همچنین استدلال خواهم کرد که حکمت عملی عامل تحقق‌بخشی به حکمت نظری است؛ فرونسیس ملکه دریافت برترین خیر، یعنی زندگی مطابق فضیلت سوفیا است. تفسیر نسبت فرونسیس و سوفیا به مثابه "غایت-ضروری" راهکاری برای برون‌رفت از دو تفسیر متقابل از اخلاق ارسطو (عقل‌گرایانه/شمول‌گرایانه از سعادت) است.
 

دوره ۳، شماره ۵ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۵ )
چکیده

باهم‎آیی ‎، کاربرد معمول دو یا چند واژه در کنار هم، با بسامد بالا و به گونه‎ای است که نتوان آن را تصادفی دانست. این پدیده زبانی در دوران معاصر، نظر بسیاری از ترجمه‎پژوهان را به خود جلب کرده و آنها را بر آن داشته است به رصد ترجمه باهم‎آیی‎ها در متون مختلف بپردازند. پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی، نخست به استخراج ۵۵ باهم‎آیی‎ وصفی و اضافی در قرآن و ترجمه آن در ده ترجمه معاصر قرآن کریم پرداخته و سپس به نقد و تحلیل این ترجمه‎ها همت گماشته است. نتایج تحقیق نشان می‎دهد عدم توجه مترجمان قرآن به این پدیده به عنوان یک واحد ترجمه، در موارد بسیاری، ترجمه‎هایی مختلف از یک باهم‎آیی یکسان قرآنی به دنبال داشته است و از طرفی مترجمان از باهم‎آیی‎های مختلف قرآنی، ترجمه‎هایی یکسان ارائه داده‎اند. در پایان، راه‎حل‎هایی برای این چالش‎ها پیشنهاد شده است مترجمان از پیش معادل‌هایی برای ترکیبات هم‌آیند قرآنی تعیین نموده و بر اساس آن، در سراسر ترجمه، یکسان‌سازی شود.

دوره ۴، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۱۴)- ۱۳۹۲ )
چکیده

تأثیرات یادآوری پیام ها بر حافظه شامل متقدم، میانی و متأخر است. یادآوری ابتدای پیام ها تحت تأثیر عنصر متقدم، یادآوری بخش میانی تحت تأثیر عنصر میانی و یادآوری انتهای پیام ها تحت تأثیر عنصر متأخر است. در این پژوهش تأثیر عنصر متأخر در مکالمات پیام های بازرگانی رادیویی فارسی و تأثیر جملات کوتاه و شعاری و پایایی آن در ذهن شنوندگان را بررسی کردیم. روش تحقیق به صورت میدانی و نیمه آزمایشگاهی است. برای آزمودن فرضیه ها شش پیام را از میان پنجاه پیام بازرگانی پخش شده در شبکه های رادیویی فارسی ایران، جوان و پیام در بهمن و اسفند ۱۳۸۹ انتخاب و براساس آن ها شش برگه آزمون تکمیل­کردنی طراحی کردیم. آزمودنی ها، متشکل از ۷۱ نفرشامل ۴۴ مرد و ۲۷ زن، به طور تصادفی انتخاب شدند. آن ها پس از دو بار شنیدن هر پیام، واژه های جاافتاده در برگه های آزمون را به یاد آوردند و نوشتند. نتایج نشان داد در پیام های بازرگانی میانگین رتبۀ عناصر متأخر (۷۷/۲) در مقایسه با عناصر متقدم (۱۶/ ۲) و عناصر میانی (۰۶/۱) بیشتر در حافظۀ کاری شنوندگان باقی می مانند و بهتر به یاد می آیند. همچنین میانگین رتبۀ جملات کوتاه و شعاری (۷۹/۹۹) در مقایسه با جملات غیرشعاری (۸۰ /۴۱) بیشتر در حافظۀ کاری شنوندگان باقی می مانند و بهتر به یاد می آیند. نتایج این پژوهش به تهیه کنندگان برنامه های پیام های بازرگانی رادیویی فارسی، تولیدکنندگان کالاها و گردانندگان مؤسسات خدماتی کمک می کند تا توجه مخاطبان را بیشتر جلب کنند و کالاهای خود را بهتر بشناسانند. زبان شناسان و روان شناسان نیز می توانند تأثیرات جایگاه جملات بر حافظۀ افراد را بررسی و نتایج را مشاهده کنند.

دوره ۴، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۱۴)- ۱۳۹۲ )
چکیده

در این پژوهش شرایط تولید و دریافت معنا در«لقاءٌ فی لحظه رحیل»، از نسرین ادریس، نویسنده معاصر لبنانی را بررسی می کنیم. این داستان به دلیل منطق روایی حاکم بر آن، قابلیت مطالعه از دیدگاه نشانه- ­معناشناسی نوین را دارد و شامل دو گفتمان کنشی عکاس و مبارزان است. کنشگر گفتمان عکاس، حمزه، تابع برنامه است و توانش مهارتی او در هنر عکاسی، موتور اصلی کنش او را به وجود می­آورد. البته فرمانده، به عنوان شَوِش­گزار، نقش مهمی در کسب توانش عاطفی حمزه دارد. در گفتمان دوم، مبارزان هم بعد از قرارداد و کسب توانش وارد کنش می­شوند. از آنجا که دو گفتمان درهم تنیده اند، کنش­های اصلی همزمان انجام می­شود؛ مبارزان عملیات را شکل می­دهند و حمزه به ثبت تصویری لحظات می­پردازد. به ترتیب مراحل فرایند تحولی و روایی به انجام می­رسد. هرچند گفتمان غالب هوشمند است، فرایند عاطفی گفتمان، نقش مهمی در شکل­گیری ساختار معنایی و روایی داستان، به ویژه در گفتمان عکاس دارد. بدین ترتیب هدف مقاله، مطالعه فرایند معناشناسی داستان و ویژگی­های روایی آن است تا سازکارهای تولید معنا و عناصر اصلی شکل­گیری معنا را به دست آوریم. همچنین چگونگی تأثیرگذاری فرایند عاطفی بر فرایند معناسازی را بررسی می کنیم.

دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

رفتارهای تأثیرگذار کارکنان در محیط‌های سازمانی ملموس و قابل مشاهده است. این رفتارها نه تنها بر تصمیم‌ها و پیامدهای سازمانی بلکه بر مسیر حرفه‌ای افراد در سازمان مؤثرند. یکی از مهم‌ترین موضوعات در ارتباط با مسیر حرفه‌ای افراد در سازمان، رفتارهای تأثیر‌گذاری است که به منظورهای متفاوت از جمله ارتقای آنها صورت می‌گیرد. با توجه به اهمیت این امر، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاکتیک‌های مختلف مدیریت تأثیر بر مسیر حرفه‌ای صورت گرفته است. این پژوهش از نوع پیمایشی، از نظر هدف کاربردی و با رویکرد کمی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی برمدل­یابی معادلات ساختاری است. در مدل تحلیلی پژوهش تاکتیک‏های مدیریت تأثیرمتغیر مستقل، مسیر حرفه‌ای متغیر وابسته و متغیرهای جنسیت، سن، سابقه کاروتحصیلات متغیر تعدیل‌گر می‏باشند. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که تاکتیک‌های مدیریت تأثیر بر مسیر حرفه‌ای اثر مثبت و تعیین‌کننده دارند.    

دوره ۴، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۱۶)- ۱۳۹۲ )
چکیده

بحث و بررسی دربارۀ موضوع تجربۀ زنان و تفاوت آن با تجربۀ مردان، زمینه­ساز شکل­گیری رویکردهای مختلفی در زمینۀ پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگی­های زبانی (به ویژه آوایی) گرایش­های متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوت­های زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی­ آثار و نوشته­های زنان، می­توان به ویژگی­های یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونه­های ادبی، زمینۀ انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد. در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعه­شناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دورۀ معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجۀ حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه سعاد صباح، این است که رابطه تنگاتنگی بین عاطفه رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفه حزن  بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.

دوره ۴، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۱۶)- ۱۳۹۲ )
چکیده

در دهه های اخیر، پردازش بندهای موصولی و بررسی پیچیدگی های آن ها در زبان های مختلف نقش عمده ای در تحقیقات زبان شناسی و روان شناسی ایفا کرده است. این تحقیق برای مقایسه پیچیدگی دو نوع بند موصولی فاعل- فاعل و فاعل- مفعول در زبان فارسی انجام شده است. این پیچیدگی را بر اساس معیار روان شناختی میزان درک یا عدم درک این نوع جملات در کودکان ۳ تا ۶ ساله سنجیده ایم؛ چنانکه ۹۶ کودک را در سه گروه سنی ۳- ۴، ۴- ۵ و ۵- ۶ سال (هر گروه ۳۲ نفر) انتخاب کردیم و به هریک جملاتی شامل بندهای موصولی مورد نظر به دو صورت مجزای خبری و پرسشی با روش های نشان دادن شکل، اشیای واقعی یا درخواست برای اجرای یک فرمان ارائه دادیم و درک آنان را از این جملات ارزیابی کردیم. نتیجه نشان داد که بند موصولی فاعل- مفعول هم در جملات خبری و هم پرسشی به طور کاملاً واضح، پیچیده تر از بند موصولی فاعل- فاعل بوده است.

صفحه ۱ از ۷    
اولین
قبلی
۱