جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای زرشناس
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در پژوهش حاضر بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی به بررسی تغییرات واجی و صرفی وامواژههای فارسی در فرآیند بومیسازی و نیز دامنه نفوذ و تاثیر زبان فارسی در زبان ترکی عثمانی پرداخته شده است. بدین منظور، با مراجعه به تمام فرهنگها و لغتنامهها، فرهنگ تعابیر و کنایات، فرهنگهای موضوعی و دایرهالمعارفهایی که در طول دوره امپراطوری عثمانی در آناتولی نوشته شدهاند، دادههای مورد نیاز برای این پژوهش ، که در حدود ۶۰۰۰ وامواژه فارسی بودهاند ، جمعآوری و بررسی شدند. در این پژوهش با استفاده از نرمافزار excel در رایانه، درصد و بسامد وقوع فرآیندهای رایج در حوزه واجی و صرفی، مشخص شدهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که از میان فرآیندهای آوایی و واجی شامل هماهنگی واکهای، فراتمایز آوایی، همگونی، قلب، درج، حذف، ابدال و تضعیفشدگی؛ هماهنگی واکهای که از ویژگیهای بارز زبان ترکی به عنوان یک زبان پیوندی است، دارای بیشترین فراوانی است. در حوزه صرفی که فرآیندهای ترکیب و اشتقاق مورد بررسی قرار گرفتند، اشتقاق دارای بیشترین فراوانی بوده است. با وجود خصوصیات ردهشناختی متفاوت دو زبان فارسی و ترکی، ارتباط این دو زبان گسترده و پیامدهای آن بطور چشمگیری یک طرفه بوده است که پیامد آن، وجود بسیاری از واژههای فارسی در زبان ترکی عثمانی است.
دوره ۹، شماره ۴۲ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده
در این مقاله گستره و ویژگیهای رابطه بین ادبیات عامۀ ایرانی و ادبیات مانوی براساس تجزیه و تحلیل روایات مشابه مطالعه و بررسی شده است. به این منظور و با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی در مرحلۀ نخست، سی تمثیل و داستان تمثیلی مانوی از میان قطعات مانوی ایرانی میانه استخراج کرده و سپس در ادبیات عامه به جستوجوی نمونههایی پرداختهایم که از نظر کنشها و شخصیتهای اصلی به آنها شبیه باشند. از میان این تمثیلات، تنها پنج مورد نمونههای مشابه در داستانهای عامه داشتند که تعداد و مشخصههای این شباهتها در عناصر ادبی، روایتها و خردهروایتها نشان میدهد که ادبیات مانوی فرصت حضور بیشتری در ادبیات عامه بهنسبت ادبیات رسمی داشته است. این حضور شاخص میتواند ابزاری کارآمد برای پیگیری مسیری که این روایتها و تمثیلات در میان فرهنگهای مختلف طی کردهاند، در اختیار ما بگذارد.
مهدی بامداد، همایون زرشناس،
دوره ۱۴، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مقاله یک ربات محرک کابلی در قالب راهکاری نوین با عملکرد توانبخشی معرفی می¬شود. افزایش کیفیت تعامل انسان و ماشین موجب پیدایش دستگاه¬های جدید در این حوزه شده است. تطابق دستگاه با مشخصه¬های فیزیکی انسان می¬تواند تعامل نیرویی و راحتی بیمار را بهبود بخشد به نحوی که توجه به میزان نرمی مفاصل در طول بازه حرکتی می¬تواند احساس بهتر برای بیمار ایجاد کند و در موفقیت برنامه توانبخشی بسیار موثر باشد. قسمت کلیدی کابل در این مکانیزم، امکان انتقال نیرو را فراهم می¬کند. به علاوه در طراحی ربات توانبخشی آرنج مزایایی چون ارزان و سبک بودن، ایجاد حرکت هموار، کاهش ابعاد موتورهای محرک در نظر گرفته شده است. در این مقاله روابط حاکم بر سیستم با محوریت مسأله سختی بیان شده است. ارتباط میان پارامترهای توصیف کننده رفتار دینامیک مکانیزم با حرکت¬های نوسانی آرنج با دامنه و فرکانس¬های مختلف بررسی شده است. کارایی ربات توانبخشی آرنج از نظر روند تغییرات سختی مفصلی آزموده شده است. این مکانیزم به شکل پذیرفتنی رفتار دست انسان را از نظر تولید سختی مفصل مطابق پروتکل¬های توانبخشی شبیه¬سازی می¬کند. نین مکانیزمی به علت کیفیت شبیه¬سازی می¬تواند کاربردهای گسترده¬ای در حوزه پزشکی رباتیک داشته باشد.