جستجو در مقالات منتشر شده
۶ نتیجه برای سلطان زاده
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
آیین مهرپرستی را می توان کهن ترین دین ایرانیان دانست که حوزه نفوذ آن علاوه بر بخش های وسیعی از ایران بزرگ، بخش هایی از اروپا را نیز در قرن های نخست میلادی در برگرفت چنان که سهم به سزایی در شکل گیری برخی از آداب و سنن مسیحیت در اروپا داشته است. هدف از این تحقیق شناخت ساختار فضایی معماری مهرابه ها در اروپاست، زیرا وجود اسناد مصور در مهرابه های اروپا نمایانگر کارکرد این فضاهاست. پرسش اصلی تحقیق این است که خصوصیات مهم معماری و ساختار اصلی فضای معماری مهرابه ها در اروپا چگونه بوده است؟ روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و گردآوری داده ها به صورت اسنادی بوده است. جامعه آماری شامل بررسی خصوصیات پنجاه مهرابه است که در این پژوهش، هشت نمونه ذکر شده است. طبق چارچوب نظری این تحقیق، عوامل و خصوصیات فرهنگی و اعتقادی در چگونگی شکل گیری فضاهای آیینی به ویژه معابد سهم مهمی داشته است. براساس نتایج تحقیق، بسیاری از مهرابه های اروپا ساختار معماری کمابیش همسانی داشت هاند که ناشی از ویژگی های فرهنگی و جهان بینی مهرپرستان است. این ساختار یک فضای مستطیل شکل داشت که به سه فضای خطی در کنار هم تقسیم م یشد. فضای میانی بیشتر محل عبور و مرور و دو فضای واقع در دو سوی آن برای استقرار افراد بود. در انتهای معبد، جایگاهی برای استقرار فرد یا افراد عالی مقام بود که اغلب بالاتر از سطح کف ساختمان قرار داشت. در این محل برخی مراسم آیینی مانند نیایش و قربانی کردن جانوران انجام م یشد.
دوره ۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۳ )
چکیده
اهداف: مطالعات گسترده ای در خصوص رابطه فضاهای باز و عمومی محلات از یکسو و مفاهیم اجتماعی ساکنین و نیز فعالیتهای فردی و گروهی آنها انجام شده است. علیرغم تنوع مطالعات، اجماع کاملی در خصوص جنبه های مختلف تحقیق از مبانی تئوری تا ابزارهای سنجش و ارزیابی آن وجود ندارد. پژوهش حاضر تلاش میکند برای مطالعاتی که هدف آنها بررسی رابطه فضاهای باز و عمومی محلات و شاخصهای فردی و اجتماعی ساکنین است، مسیر یا مسیرهایی را معرفی کند.
روش ها: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی اکتشافی بطور مشخص تئوری ها و رویکردهایی که مطالعات این حوزه میتوانند به آنها اتکا کرده و نیز روشها، متغیرها و مؤلفه هایی که میتوانند برای ارزیابی فضاهای باز و عمومی به کار گرفته شوند را معرفی کرده و قابلیت ها و کاستی های آنها را بیان میکند.
یافته ها: بررسی ها نشان داد ترکیبی از چند تئوری میتواند مبنای تحقیقاتی باشد که به رابطه ساکنین محلات و فضاهای باز و عمومی می پردازند و همچنین مدلهایی در جهت تفسیر رابطه بین متغیرها معرفی شد. پژوهش، متغیرهای فضاهای باز را در سه دسته تقسیم بندی کرده و شاخصهایی برای سنجش هر یک ارائه و همچنین سه روش برای سنجش این شاخصها مطرح کرده و نشان داد این سه روش میتوانند بصورت منفرد و یا ترکیبی مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجه گیری: ارزیابی کمی کیفیت فضاهای باز و عمومی محلات میتواند با روشهای متفاوت و در مسیرهای مختلفی انجام شود. انتخاب هر یک از این مسیرها که به تشریح آنها پرداخته شده بر اساس اهداف و سوالات هر تحقیق صورت می گیرد.
مهدی ظهور، اسعد شاه ویسی، بهمن قربانی، توحید سلطان زاده،
دوره ۱۵، شماره ۱۳ - ( ویژهنامه ۱۳۹۴ )
چکیده
دوره ۱۵، شماره ۸۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
افزودنیهای مواد غذایی مانند امولسیفایرها و آنزیمها به طور گسترده جهت بهبود محصولات نانوایی استفاده میشوند، با این وجود اطلاعات مفید و کافی از تاثیر این افزودنیها بر خصوصیات رئولوژیکی خمیر کیک موجود نمیباشد. در پژوهش حاضر، اثر آنزیم آلفا آمیلاز مالتوژنیک و امولسیفایر مونوگلیسیرید تقطیر شده بر خصوصیات ساختاری و رئولوژیکی کیک شامل وزن مخصوص خمیر، پایداری امولسیون خمیر، مشاهده میکروسکوپی خمیر و خواص ویسکوالاستیک خمیر، مورد بررسی قرار گرفت. جهت آزمونهای فوق، آنزیم در غلظتهای ۰، ۰۵/۰ و ۱/۰ درصد وزن آرد و امولسیفایر در غلظتهای ۰، ۵/۰ و ۱ درصد وزن آرد استفاده شد. نتایج حاصل تاثیرات مثبت این دو افزودنی، به خصوص امولسیفایر مونوگلیسیرید تقطیر شده را بر خصوصیات خمیر کیک نشان داد. وزن مخصوص خمیر با استفاده از تیمار امولسیفایر ۱ + آنزیم ۰۵/۰ تا مقدار ۶۴۷/۰ کاهش یافت. با استفاده از امولسیفایر در غلظت ۱ درصد، افزایش پایداری امولسیون خمیر تا ۳۳/۶۶ درصد حاصل شد. در مقابل استفاده از آلفا آمیلاز مالتوژنیک سبب کاهش ویسکوزیته خمیر تا ۷۷۴۸ سانتی پوآز شد. در آزمون روبش فرکانس با توجه به پایینتر قرار گرفتن نمودار G' نسبت به "G ، مشخص شد که خمیر حاصل رفتاری مشابه سیالات ویسکوز داشت. در نهایت تیمار امولسیفایر یک درصد به عنوان بهترین تیمار انتخاب شد.
دوره ۱۶، شماره ۸۷ - ( ۲-۱۳۹۸ )
چکیده
آزمون روزنرانی معکوس برای ارزیابی ویژگیهای رئولوژیکی پنیر کوارک پروبیوتیک استفاده شد. اثر نوع سویه میکروبی پروبیوتیک شامل لاکتوباسیلوس کازئی (LC) و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (LA) بر خواص حسی و بافتی پنیر کوارک در طول زمان نگهداری مطالعه گردید. نتایج نشان داد که که پنیر کوارک LC در همه روزهای مورد آزمون بافت سفتتری (σmax و مدول یانگ بالاتری) نسبت به نمونه LA نشان داد. با گذشت زمان نگهداری تا ۷ روز سفتی معنیداری (p<۰,۰۵) در بافت همه نمونههای پنیر ایجاد گردید. بعد از روز ۷، سفتی و سختی بافت مجددا کاهش یافته و در دو نمونه LC و LA بین روزهای ۱۴ و ۲۱ نگهداری تفاوت معنیداری از لحاظ سفتی بافت بین نمونهها ملاحظه نشد. مقایسه ویژگیهای حسی نشان داد که در روز اول بین نمونههای پنیر از لحاظ کلیه ویژگیهای حسی تفاوت معنیداری (p<۰,۰۵) نبود. با افزایش زمان نگهداری، در روزهای ۷، ۱۴ و ۲۱، به غیر از ویژگیهای رنگ و سطح پنیر، در بقیه ویژگیهای حسی اختلاف معنیدار حاصل شد، طوریکه نمونه LC در اکثر پارامترهای حسی نسبت به نمونه LA و کنترل امتیازات حسی بالاتری کسب کرد. بازاء افزایش زمان نگهداری، بغیر از ویژگیهای رنگ و سطح پنیر، امتیازهای بقیه شاخصههای حسی کاهش قابل ملاحظهای یافتند. بخصوص در بازه زمانی ۱۴ تا ۲۱ روز در همه نمونههای پنیر، شدیدترین کاهش در خصوصیات حسی رخ داد. با توجه به نتایج این مطالعه معلوم گردید که بهترین زمان نگهداری پنیر کوارک پروبیوتیک تا ۱۴ روز بود که بیشتر از این زمان باعث افت خصوصیات حسی پنیر گردید. همچنین مشخص گردید که از بین سویه های پروبیوتیک، سویه LC در مدت زمان مطلوب نگهداری (بین ۷ تا ۱۴ روز) بهترین پروفایل طعمی را ارائه نمود.
دوره ۱۶، شماره ۸۸ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
هدف این مقاله بررسی زنده مانی فرمهای آزاد و کپسوله لاکتوباسیلوس کازئی (LC) و لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس (LA) در پنیر کوارک پروبیوتیک و مقایسه اثر آنها بر خواص شیمیایی و حسی پنیر در طول زمان نگهداری بود. نتایج نشان داد که به ازای زمان نگهداری pH و اسیدیته قابل تیتر پنیر به ترتیب کاهش و افزایش یافت. نرخ کاهش pH در فرمهای آزاد LC بیشتر از فرم آزاد LA و آن هم بیشتر از نمونه کنترل و فرمهای کپسوله هر دو باکتریها بود. روند افزایش اسیدیته نمونههای پنیر در روزهای نگهداری همانند روند کاهش pH در آنها بود. مقدار ازت محلول در پنیر LC-free به طور معنی داری در طول نگهداری افزایش یافت. اما این افزایش در نمونه کنترل و پنیرهای حاوی LA-free، LA-cap و LC-cap بهطور غیرمعنیدار بود. در هفته اول نگهداری مقدار اسیدهای چرب آزاد همه نمونهها تقریبا یکسان بود. از روز چهاردهم نمونه کنترل و نیز پنیر حاوی فرمهای کپسوله هر دو نوع پروبیوتیک نسبت به پنیر حاوی فرمهای آزاد پروبیوتیک LC و LA اندیس لیپولیز بیشتری نشان دادند. با افزایش زمان نگهداری، امتیاز ویژگیهای بافت، احساس دهانی، طعم و مزه و پذیرش کلی کاهش قابل ملاحظهای یافتند. از بین سویههای پروبیوتیک، سویه LC-free در مدت زمان نگهداری تا هفته دوم بهترین پروفایل طعمی و بالاترین امتیاز پذیرش کلی را ارائه نمود. زمان ماندگاری پنیر تا ۱۴ روز اثر معنیداری (p<۰,۰۵) بر کاهش تعداد پروبیوتیکها در فرم آزاد هر دو نوع باکتری نداشت. اما با گذشت زمان از ۱۴ به ۲۱ روز تعداد فرمهای آزاد هر دو نوع باکتری کاهش معنیداری (p<۰,۰۵) نشان داد. اما قابلیت زندهمانی پروبیوتیکها به فرم کپسوله در همه زمانهای نگهداری حفظ شد.