جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای سلیمانی مهر

حامد رضوی، محمد جواد ناطق، امیر عبدالله، حمید سلیمانی مهر،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده

هدف این مقاله بررسی تحلیلی و تجربی سینماتیک حرکت نسبی ابزار و قطعه‎کار در تراشکاری معمولی (CT) و تراشکاری به¬همراه ارتعاشات آلتراسونیک (UAT) می‎باشد. تحلیل سینماتیک UAT نشان می¬دهد که حرکت لبه برنده ابزار نسبت به قطعه¬کار (ناشی از سرعت برشی، سرعت پیشروی و ارتعاشات ابزار برشی در راستای مماسی)، سطح ماشینکاری¬شده جانبی را متاثر ساخته و الگوی تکرار شونده¬ای از نواحی له¬شده یا دندانه¬دار روی آن ایجاد می¬کند که در نتیجه کارسختی ناشی از این پدیده می¬تواند میکرو سختی سطح ماشینکاری¬شده جانبی را در مقایسه با CT افزایش دهد. همچنین مدل سینماتیک نشان می¬دهد که در فرآیند UAT با تحریک یک¬بعدی در جهت سرعت برشی، به¬خاطر نرخ پیشروی ثابت ابزار نسبت به قطعه¬کار، ابزار تراشکاری هیچگاه از قطعه¬کار جدا نمی¬شود، اگرچه سطح براده ابزار ممکن است به¬طور تناوبی در هر سیکل ارتعاشی از براده جدا گردد.. برای بررسی تجربی پیش بینی¬های حاصل از شبیه¬سازی سینماتیک، از آزمون میکرو سختی سطحی و تصویر برداری میکروسکوپ نوری سطح ماشینکاری¬شده جانبی استفاده گردید. نتایج و مشاهدات تجربی¬، به¬خوبی تاثیرات ارائه شده توسط مدل سینماتیک از حرکت لبه برنده ابزار روی سطح جانبی را برای UAT در مقایسه با CT تصدیق می¬نماید.
حمید سلیمانی مهر، محمد جواد ناطق،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده

برگشت‎فنری قطعه‎کار باعث ایجاد خطا در قطعه‎کار تراشکاری می‎شود. در این مقاله برگشت‎فنری قطعه‎کار در فرایند تراشکاری به کمک ارتعاشات آلتراسونیک و تراشکاری معمولی مدل شده است. نشان داده می‎شود که قطعه‎کار در برابر ارتعاشات فرکانس بالا واکنشی شبیه به استاتیک از خود نشان می‎دهد. این در حالی است که هم از نظر تئوری و هم از نظر تجربی، مقدار برگشت‎فنری آن نسبت به تراشکاری معمولی کمتر است و بنابراین خطای ناشی از آن نیز کمتر خواهد بود. روشی نیز برای به‌دست آوردن خطای ناشی از صلب در نظرگرفتن مجموعه اسپیندل در روابط تحلیلی پیشنهاد شد و از آن در تصحیح نتایج استفاده گردید.
نیما اسدی، حمید سلیمانی مهر، محمد رستگارفر،
دوره ۲۲، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده

عدم تکرار پذیری نتایج اندازه گیری شده یک قطعه توسط آزمایشگاه‌های مرجع مشکلی است که اکثرا در کارگاههای تولیدی باعث ایجاد اختلاف نظر و شک و شبهه در تنظیم دستگاههای تولیدی با نتایج ارائه شده توسط آزمایشگاهها می گردد. در این مقاله به بررسی تاثیر پارامترهای هندسی ایجاد شده در اثر ماشینکاری بر توانایی اندازه گیری ابزارهای کنترلی از طریق تکنیک های آماری مهندسی کیفیت پرداخته می شود، بدین صورت که ابتدا قطعاتی تحت فرآیند سورخکاری و داخل تراشی قرار گرفتند، پس از اندازه گیری های دقیق قطر سوراخ دارای انحراف هندسی با عنوان استوانه ای بودن برابر ۰,۰۱ میلیمتر بدست آمد. سپس با دو سیستم اندازه گیری متداول گیج بادی (AIR GAUGE) و دستگاه اندازه گیری مختصات ((C.M.M تحت بررسی قرار گرفت و توانایی ابزارهای اندازه گیری از طریق نرم افزار مینی تب محاسبه شد. قابلیت گیج بادی (Cg) در کنترل قطر سوراخ ماشینکاری شده برابر ۰.۲۷ و قابلیت دستگاه C.M.M در کنترل قطر مذکور برابر ۰.۲۸ است. پس از حذف پراکندگی ناشی از پارامترهای هندسی جهت محاسبه توانایی ابزارهای اندازه گیری، میزان توانایی ابزارها تا ۱.۲۰ در گیج بادی و ۱.۰۵ در دستگاه C.M.M  بهبود یافتند و در انتها با حذف یا کاهش خطای هندسی قطعه کار میزان تکرار پذیری (VARIATION) و قابلیت هر دو سیستم اندازه گیری تا حد چند برابر ارتقاء پیدا کرد.
درسا عرب، حمید سلیمانی مهر، امین نصراله،
دوره ۲۲، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده

کامپوزیت‌های پلیمر یونی - فلزی از جمله مواد هوشمندی هستند که در صورت اعمال ولتاژ پایین دچار تغییر شکل می‌شوند و به همین علت دارای چشم‌انداز کاربردی گسترده‌ای هستند. از طرفی دیگر باتوجه‌به این نکته که افزایش مساحت سطح این نوع کامپوزیت، رابطه مستقیم با برقراری پیوند یونی میان الکترود و پلیمر دارد، در نتیجه مورفولوژی سطح پلیمر، از اهمیت بالایی برخوردار است، به همین علت به برسی تأثیر میکرو سندبلاست بر پاسخ دینامیکی تیر کامپوزیتی می‌پردازیم. در تحقیق انجام شده، یک غشا از جنس  کامپوزیت پلیمر یونی - فلزی با هستهٔ پلیمری از جنس نافیون و الکترود از جنس پلاتین که یک فلز نجیب است، ساخته شده است و پس از پرداخت سطح مناسب، تحت ولتاژ گذرا ۱ ولت قرار گرفته و مقادیر جا‌به‌جایی به‌صورت تجربی محاسبه می‌گردد. هدف این مقاله ارائه معادله‌ای مناسـب به‌منظور پیش‌بینی تأثیر پرداخت سطح هستهٔ پلیمری این کامپوزیت با میکرو سندبلاست بر رفتار این عملگر با استفاده از داده‌های به‌دست‌آمده از فرایندهای حاکم و پاسخ دینامیکی تیری از این جنس با تکیه‌گاه ساده تحت ولتاژ گذرا است.
 
مرتضی زندی پور، حمید سلیمانی مهر، سعید امینی،
دوره ۲۲، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده

ماشینکاری به کمک اولتراسونیک یک تکنیک جدید و یکی از فرآیندهای نوین و نوید بخش، برای ماشینکاری فلزات به‌خصوص آلیاژهای فلزی با قابلیت ماشینکاری پایین می‌باشد. در این تحقیق، با استفاده از یک مجموعه مطالعات آزمایشگاهی، تاثیر استفاده از ارتعاشات اولتراسونیک روی نیروی لازم برای سوراخکاری قطعه‌کارهای نازک آلومینیوم با سه ضخامت متفاوت در سه سرعت دوران مختلف و چهار نرخ پیشروی متفاوت بررسی شده است. نتایج نشان داد که در دو قطعه‌کار آلومینیوم ۱ و ۵/۱ میلیمتر، استفاده از ارتعاشات اولتراسونیک عموما باعث کاهش نیروی محوری شده است اما در قطعه‌کار ۲ میلیمتری در مورد اثر اضافه کردن ارتعاشات اولتراسونیک نمی توان اظهار نظر قطعی نمود. به بیان دیگر می توان گفت که اضافه کردن ارتعاشات اولتراسونیک با دامنه و فرکانس ثابت اثر یکسانی بر سوراخکاری در شرایط متفاوت ندارد و برای رسیدن به مطلوب ترین حالت سوراخکاری باید مشخصات ارتعاش بهینه مورد مطالعه قرار گیرد.

نیما اسدی، حمید سلیمانی مهر، محمد رستگارفر،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( اردیبهشت ۱۴۰۲ )
چکیده

عدم تکرار پذیری نتایج اندازه گیری شده یک قطعه توسط آزمایشگاه­های مرجع مشکلی است که اکثرا در کارگاه­های تولیدی باعث ایجاد اختلاف نظر و شک و شبهه در تنظیم دستگاههای تولیدی با نتایج ارائه شده توسط آزمایشگاهها می گردد. در این مقاله به بررسی تاثیر پارامترهای هندسی ایجاد شده در اثر ماشینکاری بر توانایی اندازه گیری ابزارهای کنترلی از طریق روش­های آماری مهندسی کیفیت پرداخته می شود، بدین صورت که ابتدا قطعاتی تحت فرآیند سورخکاری و داخل تراشی قرار گرفتند، پس از اندازه گیری های دقیق قطر سوراخ، انحراف هندسی با عنوان استوانه ای بودن برابر ۰,۰۱ میلیمتر بدست آمد. سپس با دو سیستم اندازه گیری متداول گیج بادی (AIR GAUGE) و دستگاه اندازه گیری مختصات ((CMM تحت بررسی قرار گرفت و توانایی ابزارهای اندازه گیری از طریق نرم افزار مینی تب محاسبه شد. قابلیت (Cg) گیج بادی در کنترل قطر سوراخ ماشینکاری شده برابر ۰,۲۷ و قابلیت دستگاه CMM در کنترل قطر مذکور برابر ۰,۲۸ است. پس از حذف پراکندگی ناشی از پارامترهای هندسی جهت محاسبه توانایی ابزارهای اندازه گیری، میزان توانایی ابزارها تا ۱.۲۰ در گیج بادی و ۱.۰۵ در دستگاه C.M.M  بهبود یافتند، لازم به ذکر است در این بررسی پس از حذف خطای قطعه کار، عدم تکرار پذیری در گیج بادی نیز از ۷۴% به عدد ۱۶,۶۶% و در دستگاه اندازه گیری سه بعدی از ۷۰.۸۰% به ۱۹,۱۳% ارتقاء یافت.
مرتضی زندی پور، حمید سلیمانی مهر، سعید امینی،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( اردیبهشت ۱۴۰۲ )
چکیده

سوراخکاری به کمک ارتعاش آلتراسونیک یک روش جدید و یکی از فرآیندهای نوین و نوید بخش، برای ماشینکاری فلزات به‌خصوص آلیاژهای فلزی با قابلیت ماشینکاری پایین می‌باشد. در این تحقیق، با استفاده از یک مجموعه مطالعات آزمایشگاهی، تاثیر استفاده از ارتعاشات آلتراسونیک روی نیروی لازم برای سوراخکاری قطعه‌کارهای جدار نازک آلومینیوم با سه ضخامت متفاوت در سه سرعت دوران مختلف و چهار نرخ پیشروی متفاوت بررسی شده است. نتایج نشان داد که در دو قطعه‌کار آلومینیوم ۱ و ۵/۱ میلیمتر، استفاده از ارتعاشات آلتراسونیک عموما باعث کاهش نیروی محوری شده است اما در قطعه‌کار ۲ میلیمتری در مورد اثر اضافه کردن ارتعاشات آلتراسونیک نمی توان اظهار نظر قطعی نمود. به بیان دیگر می توان گفت که اضافه کردن ارتعاشات آلتراسونیک با دامنه و فرکانس ثابت اثر یکسانی بر سوراخکاری در شرایط متفاوت ندارد و برای رسیدن به مطلوب ترین حالت سوراخکاری باید مشخصات ارتعاش بهینه مورد مطالعه قرار گیرد.

صفحه ۱ از ۱