جستجو در مقالات منتشر شده


۸۴ نتیجه برای سلیمی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

Before teachers can transform the reality and promote a liberating education within mainstream educational contexts, they must first gain a thorough understanding of how learners perceive the world. In an attempt to gauge EFL learners’ perceptions, the present study set out to conceptualize the construct of Critical Digital Pedagogy (CDP) by developing and validating a questionnaire for use in online EFL settings. The researchers distributed a preliminary questionnaire with ۶۵ items to ۳۸۰ adult Iranian EFL learners and used Exploratory Factor Analysis as well as Confirmatory Factor Analysis (EFA, CFA) to analyze the results. After removing ۹ items, the final questionnaire consisted of ۵۶ items on a five-point Likert scale. The analysis revealed that CDP consists of ۱۰ factors, namely “consciousness raising,” “community and collaboration,” “empowerment and agency,” “inclusivity,” “dialogism,” “co-creation of materials,” “praxis,” “problem-posing education,” “teachers as transformative intellectuals,” and “critical thinking and reflection.” Additionally, the convergent validity as well as the reliability of the questionnaire to measure the intended construct was statistically confirmed. These findings have important implications for EFL teachers, curriculum developers, course designers, and language researchers as they increase awareness of CDP and its underlying components.

دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده

تغییرات مستمر در محیط و کسب کار در سال های اخیر، سازمان ها را ملزم به نظارت بر محیط درون و بیرون خود و تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از این تغییرات نموده است تا از این طریق بتوانند واکنش به موقع به فرصت ها و تهدیدها از خود نشان دهند. در همین راستا، سیستم های هوشمندی استراتژیک به عنوان ابزاری نوین با فراهم کردن اطلاعات مورد نیاز هر بخش سازمان، مدیران را در دستیابی به این مهم یاری می رساند. بنابراین با توجه به اهمیت هوشمندی استراتژیک، این پژوهش با شناسایی انواع متفاوت هوشمندی بر مبنای نیازهای اطلاعاتی در اتخاذ تصمیمات سازمان از دیدگاه محیط درونی و بیرونی آن به طراحی مدل جدیدی برای اندازه گیری هوشمندی استراتژیک پرداخته است. بدین منظور، داده های مورد نیاز پژوهش با توزیع پرسشنامه ای میان سازمان های استفاده کننده از سیستم های هوشمندی کسب و کار، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. اعتبار این مدل نیز با استفاده از روش های روایی واگرا و روایی همگرا سنجیده و از طریق روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که هوشمندی استراتژیک از طریق هوشمندی درون و برون سازمانی اندازه گیری می شود. همچنین، متوسط بودن میزان هوشمندی استراتژیک در سازمان های ایرانی، لزوم درک بهتر و پیاده سازی بهینه این نوع سیستم ها را بیان می کند.

دوره ۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۳ )
چکیده

نویسندگان زن درطول تاریخ فارغ از تفاوت‌های جغرافیایی- تاریخی، فرهنگی و ملیتی با دغدغه‌ها و چالش‌هایی هم‌پیوند و گاه همسان مواجه بوده‌اند. ادبیات زنان، جهانی را به تصویر می‌کشد که عمدتاً بر‌اساس اولویت‌ها و ملاحظات منطق مردانه تعریف می‌شود. بنابراین نویسندگان زن با برهم‌زدن قوانین مردان در نگارش، سعی دارند با بهره‌گیری از «‌‌زیبایی‌شناسی زنانه» زبان مناسبی برای بیان دغدغه‌ها و آرمان‌های خود بیابند و از این رهگذر تصویر روشنی از زن را، آن‌گونه که هست و آن‌گونه که باید باشد، ارائه کنند. در ادبیات معاصر ایران و ایتالیا نیز زنان نویسنده بسیاری به خلق آثاری با محوریت مسائل زنان پرداخته‌اند. از این میان می‌توان به آثار زویا پیرزاد و آلبا دسس پدس که با روایت خاص زندگی روزمره زنان به بیان ملاحظات و دغدغه‌های عمیقاً مشترک زنان می‌پردازند، اشاره کرد. مقاله حاضر در چارچوب بایسته­های ادبیات تطبیقی و با کاربست نظریه «مؤنث‌نگری در نوشتار زنانه» در باب دو رمان برآمده از خاستگاه‌های جغرافیایی- فرهنگی متفاوت، درصدد پاسخ به این پرسش است که چگونه ویژگی‌های مشترک نوشتار زنانه، تشابهات و تناظرهای بنیادی در پیرنگ، روایت و شخصیت‌پردازی این دو رمان ایجاد کرده است؟ آنچه با یقین می­توان گفت این است که خصلت‌ها و مؤلفه‌های مشترکی که در متن و فرا‌متن این دو نوشتار زنانه وجود دارد، در ارائه تصویری واقع­گرایانه و سنجیده از «وضعیت زنان» در دو جامعه توصیف‌شده نقش چشمگیری ایفا کرده است.  

دوره ۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده

پیشینه کهن تاریخ دینداری و ادبیات و تعامل خودانگیخته‌شان به نخستین گام‌های بشر در اندیشه‌ورزی و تفکر در احوال باطن باز می‌گردد. در روزگار ما هم ادبیات، دغدغه‌مندِ انعکاس درونمایه‌های مرتبط با حوزه یقین و اعتقاد و پرسش‌های هستی‌شناسانه‌ای‌ است که به‌طور کلی جهان‌بینی آدمیان را رقم می‌زنند. جستار حاضر با عنایت به این درونمایه به بررسی تطبیقی دو رمان روی ماه خداوند را ببوس از مصطفی مستور و ژان باروا از روژه مارتن دو‌گار می‌پردازد. طرح سؤالات بنیادین انسان مانند ایمان و دینداری و یا ناباوری و بی‌اعتقادی و چیستی و چرایی وجود خدا، عشق و زیستن و مردن از درونمایه‌های مشترک و همبسته این دو اثر است که در قالب یک پیرنگ و شخصیت‌پردازی متناظر بازگو شده‌اند؛ همان‌گونه که انعکاس اضطراب، تنهایی و بی‌پناهی قهرمانان دو داستان که به تردید و انکار و سرانجام به ایمان‌گرایی دوباره ختم می‌شود، از مضامین مشترک «موقعیت دینی» هر دو داستان است. در‌واقع این دو رمان با وجود خاستگاه‌های متفاوت و ورای ارزش‌های ادبی بومی‌شان در طرح مضمون بازگشت به خویشتن و رجعت به ریشه‌های معناآفرین و روح‌نواز آدمی در روزگار غلبه ناباوری انکار و تردید بر یقین و ایمان درنهایت توفیق یافته‌اند. مقاله حاضر با تکیه بر ابزارهای تحلیلی نقد مضمونی در حوزه ادبیات تطبیقی در صدد یافتن پاسخی است برای این پرسش که مضمون مشترک این دو اثر چه تناظرها و هم‌نهشتی‌هایی در درونمایه‌ها و سایر اجزای این دو رمان واقع‌گرا مانند پیرنگ و شخصیت‌پردازی‌ها به وجود آورده است؟
-

دوره ۲، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۶۹ )
چکیده

-

دوره ۲، شماره ۶ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

در این مقاله قرائتی از ویژگیهای داستان پسا مدرن ارائه شده است . شاهد مثالهای این مشخصه ها عمدتاً چند داستان کوتاه و بلند و رمان ایرانی است ؛ اگر‌چه‌گاه از داستانهای خارجی نیز یاد شده است.
سخن اساسی این مقاله ،نحوه ورود و حضور مشخصه ها ، نظریه ها و ساز وکار‌های پسا مدرنیستی در داستان و رمان است . این مطلب در سه عنوان فرعی دنبال شده است:
۱ـ ابراز نظریه در متن یا ایجاد داستان نظریه پرداز
۲ـ کاربست نظریه در سطح خرد متن
۳ ـ کاربست نظریه درژرف ساخت قصه، که اوج هنر پسا مدرنیستی است.
نظریه در درون داستان جان می‌گیرد و زنده می‌شود ؛ مثلاً عدم اطاعت شخصیت داستان از نویسنده ، نظریه مرگ مؤلف را در ژرف ساخت قصه نشان می‌دهد .
 

 

دوره ۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

در عرصه بسیار رقابتی بانکداری امروز توانایی جذب منابع مالی به یکی از پیش‌نیازهای اساسی عملکرد مؤثر و حفظ بقای بانک‌ها تبدیل شده است. از این رو بانک‌ها برای توسعه ظرفیت خود در این زمینه به راهبردهایی مانند توسعه بانکداری الکترونیک روی آورده‌اند. پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می‌پردازد که بکارگیری سامانه‌های گوناگون بانکداری الکترونیک چگو‌نه و تا چه میزان می‌توانند ظرفیت بانک‌ها در جذب منابع مالی از راه تشویق مردم به سرمایه‌گذاری در این بانک توسعه دهند. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن نیز شامل یکی از مشتریان یک شعبه از بانک است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هر سیزده سامانه بانکداری الکترونیکی مورد بررسی رابطه معنادار و مثبتی با توانایی بانک در جذب منابع مالی داشته‌اند و در این میان سه سامانه اعلام موجودی کارت، سامانه پایا (مبادله پایاپای منابع مالی) و سامانه تسویه ناخالص آنی (ساتنا) از بیش‌ترین ارتباط مثبت با جذب منابع مالی بانک برخوردار بوده‌اند.این نتایج نشان می‌دهند که توسعه بانکداری الکترونیکی عامل مؤثری در تشویق مردم برای سرمایه‌گذاری در بانک مورد بررسی به شمار می‌رود. بر این مبنا پیشنهادهایی کاربردی و نظری به مدیران و پژوهشگران این عرصه ارائه می‌شود.      

دوره ۵، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۱۷)- ۱۳۹۳ )
چکیده

ژولیا کریستوا با تکیه بر همگرایی ها و همپیوندی های دو حوزه زبان­شناسی و روانکاوی، نظریات نوینی در باب تحلیل متون ادبی ارائه کرده است. او در نظریه «آلوده­انگاری» که برآمده از کنکاش­های پساساختارگرایانه اوست، بر این عقیده است که آفرینشگر ادبی به مثابه فاعل سخنگو از خلال زبانی شاعرانه و نشانه­ای از نابسامانی­های جهان پیرامون خود اعلام برائت می­کند و سپس برای تطهیر خویش و جامعه پیرامون از آلودگی­ها، به جست وجوی راه حل روی می آورد. کریستوا امکان کاربست این نظریه را به ادبیات اروپایی با مثال­های فراوانی مورد بررسی قرار داده است. ما در این مقاله برای مطالعه موردی کاربست ابزارهای تحلیلی نظریه آلوده انگاری بر ادبیات فارسی، شعر «دلم برای باغچه می­سوزد» فروغ فرخزاد را انتخاب کرده ایم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار داده ایم؛ نخست چشم اندازی جامع از آنچه امروز تحت عنوان «نظریه آلوده انگاری» کریستوا مطرح می شود را ارائه می کنیم و سپس با تکیه بر مبانی و ابزارهای واکاوانۀ نظریه آلوده انگاری، امکان تأویل پذیری و خوانش های بدیع از این شعر فرخزاد را به بوتۀ آزمون می آوریم و درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا امکان کاربست چنین رویکردی در خوانش اشعار فروغ فرخزاد و دیگر شاعران معاصر فارسی وجود دارد یا نه؟

دوره ۵، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۱۹)- ۱۳۹۳ )
چکیده

ژولیا کریستوا نخستین ­بار در جستاری در مورد آرای باختین، نظیر «منطق گفت‌وگومندی» و کاربست برخی از آن­ها در نمونه­هایی از متون ادبی، اصطلاح «بینامتنیت» را مطرح کرد. او مناسبات و ملاحظات بینامتنی را قبل از هر چیز موجب رهایی متن ادبی از یک نظام معنایی محدود دانست. از آن پس، او و دیگر پساساختارگرایان، نظیر رولان بارت، بسیاری از انگاره­های مرتبط با مفهوم گفت‌وگومندی را گسترش دادند و هر متن ادبی را در پیوند مستمر و وثیق با متن­های دیگر و درهم­آمیخته با آن­ها دانستند. از این منظر، هیچ متنی یکه و نوظهور نیست؛ بلکه حاصل نوشتارهایی است که از خاستگاه­های فرهنگی متفاوت و متکثر برآمده است. ما در این نوشتار برای کاربست دیدگاه بینامتنی بر شعر معاصر ایران، اشعار قیصر امین­پور را برگزیده­ایم و باور داریم که اشارات و مناسبات بینامتنی در شعر او به نهادینه‌شدن خصلت گفت‌وگومندی در شعر او منجر شده‌اند و به‌طور چشمگیری در تکمیل معنای اشعار او نقش دارند؛ به سخن دیگر، باور داریم که ملاحظات و مناسبات بینامتنی در شعر امین­پور دو کارکرد عمده «ایجاد خصلت گفت‌وگومندی» و «مساعدت در تکمیل دلالت­های مبنایی متن» را دارند. در این مقاله علاوه بر تبیین نتایج بدیعی که در پرتو خوانش بینامتنی شعر امین­پور حاصل می­شود، امکان کاربست این نظریه را در شعر و به‌ویژه شعر معاصر ایران خواهیم آزمود.  

دوره ۶، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

امروزه توجه به راهبرد شایسته محوری در توسعه منابع انسانی از راهبردهای توانمند‌ساز در سازمان‌های موفق به شمار می‌رود. توجه به توسعه شایستگی‌های عاطفی - اجتماعی نیز در کانون توجه مطالعات پژوهشی متعددی در سال‌های اخیر بوده است. هدف: هدف اصلی از انجام این پژوهش، بررسی و تبیین نقش شایستگی‌های عاطفی- اجتماعی مدیران سازمان در ارتقای شایستگی‌های فنی، زمینه‌ای و رفتاری کارکنان در قالب یک مدل معادله ساختاری می‌باشد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده، جامعه مورد مطالعه شامل تمام کارکنان شرکت گاز استان فارس بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای مرحله‌ای تعداد ۱۶۲ نفر به‌عنوان نمونه انتخاب و مطالعه شدند. جهت گردآوری داده‌ها از دو پرسشنامه شایستگی عاطفی و اجتماعی بویاتزیس (۲۰۰۷) و شایستگی کارمندان با اقتباس از مدل چشم شایستگی انجمن بین المللی مدیریت پروژه(۲۰۱۰) استفاده شد. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزار و توزیع آن بین افراد نمونه، داده‌ها با استفاده از روش‌های آماری تی‌تست تک‌نمونه‌ای، همبستگی پیرسون و در‌ نهایت رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد بین شایستگی‌های عاطفی - اجتماعی و شایستگی‌های فنی، زمینه‌ای و رفتاری کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. شایستگی‌های عاطفی-اجتماعی مدیران پیش‌بینی‌کننده مثبت و معنادار شایستگی‌های فنی، زمینه‌ای و رفتاری کارکنان می‌باشد.

دوره ۶، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۲۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده

یوری لوتمن (۱۹۹۳-۱۹۲۲) که از بنیان‌گذاران مکتب نشانه‌شناسی مسکو- تارتو به‌شمار می‌رود، جایگاه مهمی در معرفی و بسط مبانی و خرده‌نظریه‌های نشانه‌شناسی فرهنگی، همچون نظریه سپهر نشانه‌ای دارد. به عقیده لوتمن، نظریه سپهر نشانه‌ای هر متن را به‌عنوان یک کلیت فرهنگی درنظر می‌گیرد که می‌توان ازطریق بررسی رمزگان نشانه‌ای آن، به شیوه تولید زنجیره معانی خاص در یک فرهنگ معین دست یافت؛ ازاین‌رو، خوانش مبتنی‌بر نظریه سپهر نشانه‌ای با انتخاب متونی که به یک دوره اجتماعی- تاریخی متعلق هستند، امکان بازشناسی ژرف‌ساخت‌های فرهنگی- اجتماعی آن دوره را فراهم ‌می‌کند. این خوانش با درنظر گرفتن تولیدات فرهنگی یک مقطع خاص زمانی و بررسی مناسبات و تعاملات بینامتنی، اشتراک و همسانی فرآیند تولید معنا در یک سلسله متون و بخش قابل توجهی از ژرف‌ساخت‌های اجتماعی- فرهنگی آن دوره را نشان می‌دهد. در این مقاله، با تکیه‌ بر نظریه سپهر نشانه‌ای، ابتدا فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم (۱۳۹۰) ساخته سید روح‌الله حجازی را به‌عنوان جزئی از یک سپهر نشانه‌ای کلان بررسی و سپس قابلیت‌های نشانه‌ای این فیلم را در رابطه پویا و مطمئن با ژرف‌ساخت‌های اجتماعی- فرهنگی دهه ۸۰ مطالعه می‌کنیم. از سوی دیگر، درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که عناصر مشترک سپهر نشانه‌ای متون سینمایی این دهه ازرهگذر چه استعاره‌پردازی‌ها و نمادسازی‌هایی توانسته‌اند بر مختصات اجتماعی- فرهنگی جامعه ایران دهه ۸۰ دلالت کنند.

دوره ۶، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۲۶)- ۱۳۹۴ )
چکیده

این مطالعه به مقایسه تأثیر دو نوع بازخورد مکتوب صورت‌محور (بازخورد اصلاحی مستقیم و توضیحات فرازبانی که به کل کلاس داده می‌شود) بر صحت و درستی به‌کار‌بردن جمله شرطی نوع سوم و حروف تعریف نامعین توسط زبان‌آموزان ایرانی می‌پردازد. در هر دو نوع بازخورد، یک‌بار فرصت بازنویسی به زبان‌آموزان داده شد و در بار دیگر چنین فرصتی به آن‌ها داده نشد. صحت و درستی در نوشتارهای جدید زبان‌آموزان سنجیده شد. بازخورد، منجر به افرایش صحت و درستی نوشتار در‌خصوص جملات شرطی‌ غیر واقعی گردید. در این پژوهش نشان داده شد که کارآیی و اثر‌بخشی بازخورد اصلاحی مستقیم، طولانی‌مدت‌تر از توضیحات فرازبانی می‌باشد. همچنین دادن فرصت برای باز‌نویسی، تأثیر بازخورد را افزایش داد. در‌کل، در این مطالعه نشان داده شد که بازخورد اصلاحی مستقیم همراه با دادن فرصت برای بازنویسی، مؤثرترین نوع بازخورد می‌باشد. نتایج حاکی است چنانچه بازخورد مکتوب صورت‌محور، درباره چند ویژگی‌ باشد که پیچیدگی و برجستگی آن‌ها متفاوت باشد، به احتمال قوی، زبان‌آموزان بر ساختاری تمرکز خواهند نمود که کمک بیشتری به فهم معنای کلی متن می‌کند. نتایج همچنین نشان داد که اصلاح مستقیم خطا و اشتباهات زبان‌آموزان، در رابطه با ساختارهای نحوی پیچیده، سودمندتر از دادن توضیحات فرازبانی در آن خصوص است.  

دوره ۷، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۲۹)- ۱۳۹۵ )
چکیده

پدیده ادب یکی از مقولاتی است که همواره مورد توجه پژوهشگران رشته‌های مختلف همچون روان‌شناسی و جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی قرار گرفته ‌است. در حوزه مطالعات کاربردشناسی زبان نیز به مقوله ادب کلامی پرداخته‌‌ می‌شود. یکی از مفاهیمی که به دنبال ادب در زبان‌شناسی مطرح می‌شود بی‌ادبی کلامی است. افراد مختلفی همچون گافمن(۱۹۶۷)، براون ولوینسون (۱۹۸۷)، بوسفیلد (۲۰۰۸)، کالپپر (۱۹۹۶،۲۰۰۳،۲۰۱۱)، یوهانی رودانکو (۱۹۹۶) به بررسی مقوله ‌ادب/ بی‌ادبی کلامی پرداخته‌اند. علیرغم  مطالعات فراوانی که در زمینه الگوهای بی‌ادبی در فرهنگ غرب انجام شده است، این مفهوم در زبان فارسی چندان مورد کاوش قرار نگرفته است. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی کارکرد این پدیده در زبان فارسی از طریق توصیف آن در نمایش‌نامه «صیادان» برگرفته از مجموعه نمایش‌نامه روی صحنه آبی نوشته اکبر رادی است. علت انتخاب متون نمایشی نیز آن است که این متون بی‌شک بازتابی از زندگی روزمره مردم و محاورات‌ آن‌ها هستند. الگوی نظری‌ای که در بررسی داده‌های این پژوهش استفاده شد الگوی ارائه شده از سوی کالپپر (۱۹۹۶؛۲۰۰۳؛۲۰۱۱)  است؛ یعنی ترکیبی از الگوهای بی‌ادبی (۱۹۹۶؛۲۰۰۳) و عواملی همچون هنجارهای اجتماعی، بافت و احساسات (۲۰۱۱). پرسش‌های این پژوهش عبارتند از: ۱. کدام ‌یک از راهکارهای پیشنهاد شده از سوی کالپپر در نمایشنامه صیادان به کار رفته است؟ و  ۲.کدام راهکار بیش از بقیه از سوی تعامل کنندگان به کار گرفته شده است؟ نتیجه‌ آنکه پرکاربردترین راهکار در صیادان بی‌ادبی ایجابی و کم‌کاربردترین راهکار مربوط به کنایه نیش‌دار بود. راهکارهایی که مرکب از چند راهکار بودند در مرتبه دوم و بی‌ادبی سلبی در مرتبه چهارم قرار گرفت. ادب کنایه‌دار نیز در میان داده‌ها یافت نشد. علاوه بر این، موارد جدید نیز معرفی شدند.

دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۸۲ )
چکیده

صادق سلیمی استادیار دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی  جنایات سازمان یافته فراملی از مهمترین معضلات جامعه بین المللی در قرن بیست و یکم محسوب می شوند. این جنایات توسط گروه های جنایی سازمان یافته که واجد سه عضو یا بیشتر، وحدت فرماندهی، نظم شدید با ضمانت اجراهای بی رحمانه و اهداف مالی و مادی هستند، ارتکاب می یابند. یکی از خطرناکترین فعالیتهای گروه های مزبور، تولید غیر قانونی و قاچاق تسلیحات گرم است. جامعه بین المللی و در راس آن سازمان ملل متحد، در اواخر قرن بیستم اقدام به تدوین کنوانسیونی تحت عنوان "کنوانسیون ملل متحد علیه جنایت سازمان یافته فراملی" همراه با دو پروتکل کرد. این اسناد در دسامبر ۲۰۰۰ در پالرمو (ایتالیا) برای امضای دولتها مفتوح گردیدند. پروتکل سوم تحت عنوان "پروتکل علیه تولید غیر قاونی و قاچاق تسلیحات گرم، قطعات و اجزای آنها و مهمات مکمل کنواسیون ملل متحد علیه جنایت سازمان یافته فراملی" در سال ۲۰۰۱ تدوین و به تصویب مجمع عمومی رسید که به عنوان جامعترین سند بین المللی در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. در این پروتکل دول متعاهد، ملزم به جرم انگاری قاچاق تسلیحات، معاضدت فنی و آموزشی، تبادل اطلاعات، ثبت و علامت گذاری تسلیحات، نظارت بر تجارت تسلیحات و مصادره تسلیحات غیر قانونی شده اند. هدف عایی پروتکل هماهنگی حقوق داخلی دولتها و تشویق آنها به همکاری است. این پروتکل عمدتا مبتنی بر اقدامات پیشگیرانه است. چون تصویب پروتکل توسط ایران می تواند فرصتهای خوبی را در مبارزه با این جنایت سازمان یافته ایجاد کند، تصویب آن به ایران قابل توصیه است.

دوره ۹، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده

اهداف: القای مصنوعی بیش- بیان miRNA راهکار مناسبی برای القای موثرتر تمایز سلولی است. نقش موثر miR-۱ در تکوین و تمایز سلول‌های قلبی گزارش شده است. لنتی‌ویروس یک ناقل کارآمد برای تهیه رده‌های سلولی پایدار است. هدف پژوهش حاضر تولید رده سلولی با بیش- بیان پایدار miR-۱ برای ایجاد یک مدل زیستی برای مطالعات قلبی بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر، سلول‌های HEK ۲۹۳T در محیط کشت DMEM به‌همراه سرم جنین گاوی (FBS) ۱۰% و ال- گلوتامین ۲میلی‌مولار و پنی‌سیلین- استرپتومایسین ۱X در محیط انکوباتور کشت داده شدند. پس از کلون‌کردن ژن miR-۱، کلون‌های نوترکیب انتخاب شدند و حضور قطعه ژنی در وکتور نوترکیب با توالی‌یابی تایید شد. وکتور حامل miR-۱ به‌همراه وکتورهای کمکی در سلولHEK۲۹۳T  به‌صورت ویروس نوترکیب بسته‌بندی شد. تراآلایی سلول‌های HEK۲۹۳T با ویروس نوترکیب برای تولید رده پایدار انجام شد. سپس کارآیی تراآلایی و رقت موثر ویروس با نشانگر GFP سنجش شد. تغییرات بیان miR-۱ با روش qPCR بررسی شد. تحلیل داده‌ها از طریق بررسی مقایسه‌ای چرخه آستانه و روش Pfaffl انجام گرفت.
یافته‌ها: بیشترین میزان بیان GFP مربوط به سلول‌های آلوده‌شده با رقت ۱۵۰میکرومولار بود. نشانگر فلورسنت GFP موجب تسهیل فرآیند بهینه‌سازی و تخلیص سلول‌های نوترکیب شد. در ارزیابی qPCR، بیان miR-۱ در سلول‌های تراآلایی شده در مقایسه با سلول‌های گروه کنترل افزایش قابل ملاحظه‌ای داشت.
نتیجه‌گیری: رده سلولی پایدار نوترکیب HEK۲۹۳T بیش- بیان‌کننده miR-۱ در لنتی‌ویروس، به‌عنوان مدل زیستی مناسب برای بررسی فرآیندهای تکامل و تکوین قلب است.


دوره ۹، شماره ۲ - ( شماره ۲ پیاپی ۳۹- ۱۳۸۴ )
چکیده

سیاست عبارت است از تعیین اراده دولت که موضوع علوم سیاسی است و اداره امور عمومی عبارت است از اجرا کردن اراده دولت که موضوع علوم اداری است. سیاست و اداره امور عمومی، با هم تعامل دارند؛ به این‌صورت که اداره امور عمومی، بستری است برای اجرای اراده دولت و در مقابل، سیاست، تعیین‌کننده ساختار اداره امور عمومی است. بررسی هر کدام از دو مورد فوق، مستلزم توجه به دیگری است. یکی از موضوعات مورد بررسی هر دو علم مذکور، تفویض اختیار است. بر مبنای میزان تفویض اختیار، شیوه‌های اداره امور عمومی عبارتند از: متمرکز ، متراکم ، غیرمتمرکز ، فدرال و کنفدرال . شیوه فدرالی در اداره امور عمومی، موضوع این مقاله است. در این مقاله، ابتدا به بررسی تعاریف، مفاهیم، نقاط قوت و نقاط ضعف نظام فدرال اداری، پیش‌نیازهای لازم برای استقرار نظام فدرال اداری، و مطالعه‌ای تطبیقی پرداخته شده و پس از آن، تاریخچه تمرکز و عدم‌تمرکز در ایران در زمینه اداره امور عمومی و همچنین وضعیت موجود تمرکز و عدم‌تمرکز در ایران تحلیل شده‌است؛ در مرحله بعدی، امکانپذیری استقرار نظام فدرال اداری در ایران بررسی شده و در نهایت الگوی مناسب برای استقرار نظام فدرال اداری در ایران ارائه گردیده است. ۱۰/۳/۸۳ پذیرش: ۱۸/۶/۸۳

دوره ۹، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۷ )
چکیده

مطالعۀ حاضر اولین تلاش برای ارائۀ یک مدل فرضی و یک پرسش­نامه  در زمینۀ آموزش زبان جهانی ـ بومی است که به تولید ابزار لازم و جمع­آوری نظام­یافتۀ داده‌های حاصل از بررسی درک معلمان از آموزش زبان جهانی بومی در ایران منجر می‌شود؛ به همین دلیل در ابتدا یک مدل فرضی برانگاشته شد و محققان پس از طی گام‌های علمی در­صدد ایجاد یک پرسش­نامۀ پایا و اعتبارسنجی­شده در زمینۀ آموزش زبان جهانی ـ بومی برآمدند تا مدل را مورد آزمایش قرار دهند. اعتبار ظاهری، محتوایی و اعتبار سازه­ای پرسش­نامه مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل عاملی اکتشافی معیارهای عاملیت­پذیری رعایت شد. سپس محققان با استخدام روش تجزیه و تحلیل مؤلفه‌های اصلی، پنج عامل را شناسایی کردند. از ضریب کرونباخ آلفا برای اندازه­گیری پایایی درونی پرسش­نامه استفاده شد. نتایج حاصل از این اندازه­گیری نشان داد که پایایی درونی کل پرسش­نامه ۰,۹۶ و برای پنج مؤلفه شناسایی شده است که به­عنوان زیر ـ مقیاس‌های پرسش­نامۀ آموزش زبان جهانی ـ بومی به­شمار می‌روند، به­ترتیب برابر با ۰.۸۹، ۰.۹۲، ۰.۸۸.۰۸۹ و۰.۸۷ است. بعد از انجام آنالیز عاملی اکتشافی، برای بررسی انطباق داده‌های پرسش­نامه با مدل فرضی که در ابتدای مطالعه معرفی شد، تحلیل عاملی تأییدی انجام گرفت. سپس نسخۀ نهایی پرسش­نامه بین ۲۷۰ نفر از معلمان زبان توزیع شد تا داده‌های لازم برای بررسی انطباق مدل با داده‌های به­دست آمده مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد اگرچه این پرسش­نامه اولین پرسش­نامه در نوع خود است؛ ولی بر ­اساس یافته‌های حاصل از تحلیل‌های آماری، از پایایی و روایی قابل قبولی برخوردار است. این مدل می‌تواند کاربردهای زیادی برای معلمان زبان انگلیسی ایران و محققان آینده داشته باشد.
 

 

دوره ۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی و ارزیابی وضعیت موجود موانع سازمانی موثر بر اجرای کارآمد استراتژی­ در دانشگاه­ها و مراکز آموزش­عالی انجام گرفت. برایناساس از طرح چند مطالعه­ای یعنی ترکیب روش­های مضمون­یابی، مطالعه موردی کیفی و پیمایش استفاده گردید. در مطالعه اوّل؛ با استفاده از روش مضمون­یابی، مطالعات صورت گرفته در حوزه اجرای استراتژی در پایگاه­های علمی معتبر با رویکرد هدفمند موردبررسی قرار گرفته و تحلیل گردید. در مطالعه دوم با بهره­گیری از مطالعه موردی کیفی نیز دیدگاه­ها و تجارب ۱۵ نفر از مدیران دانشگاه شیراز با رویکرد هدفمند و معیار اشباع نظری و از طریق مصاحبه نیمه­ساختند، موردبررسی قرار گرفته و سپس با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون، داده ­ها تحلیل شدند. همچنین در مطالعه سوّم و در بخش ارزیابی، وضعیت موانع کلیدی موثر بر اجرای کارآمد راهبردی در پنج دانشگاه برتر کشور با استفاده از روش پیمایشی دیدگاه ۳۶۶ نفر از مدیران میانی سنجیده شده است. یافته­ های حاصل از پژوهش حاکی از آن بود که موانع سازمانی متعددی ازجمله موانع مربوط به رهبری دانشگاهی، ماهیّت استراتژی، فرهنگ دانشگاهی، منابع مالی، فناوری، ارتباطات، پایش استراتژی، ساختار و منابع انسانی اجرای استراتژی در دانشگاه­های بزرگ کشور را متاثر کرده است. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که در دانشگاه تهران، فرهنگ دانشگاهی؛ در دانشگاه شیراز، فرهنگ دانشگاهی؛ در دانشگاه امیرکبیر، ساختار؛ در دانشگاه علم و صنعت، منابع انسانی و در دانشگاه شریف، ساختار؛ مهمترین موانع سازمانی اجرای کارآمد استراتژی­ دانشگاهی به شمار می‌روند.


دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده

ارزشهای بخش عمومی از ارکان مهم این بخش تلقی میشوند؛ شناسایی این ارزشها حایز اهمیت است چرا که آنها بهعنوان قطبنما، هدایتگر همه فعالیتهای سازمانهای دولتی هستند. مقاله حاضر با هدف تعیین ارزشهای عمومی موردقبول در بخش دولتی ایران انجام شده است. برای این منظور ارزشهای شناساییشده از ادبیات نظری با استفاده از روش دلفی فازی و بر مبنای خرد جمعی بررسی شدند. براساس نتایج حاصل از پژوهش، ارزشها در ۵ دسته (اخلاقی، حرفهای، دموکراتیک، انسانی و دینی) قرار میگیرند. یافتههای بهدستآمده از این مرحله با استفاده از پرسش‌نامه و برای اولویتبندی ارزشها بین کارکنان سازمان برنامه و بودجه بدست آمده است. براساس نتایج این بخش ارزشهایی مانند صداقت، حقگرایی و صرفهجویی در اموال عمومی از اولویت بالاتری برخوردار بودند و برتری و نمایندگی در پایینترین اولویت قرار دارند.

صفحه ۱ از ۵    
اولین
قبلی
۱