۱۴ نتیجه برای شایسته
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶- )
چکیده
-
دوره ۱۰، شماره ۴۵ - ( مرداد و شهریور ۱۴۰۱ )
چکیده
افسانههای عامۀ هر سرزمینی محمل قدرتمندی برای انعکاس ساختاربندیهای اجتماعی است. در افسانههای ایرانی، ازدواج عنصری اساسی است و در آنها حجم قابلتوجهی از اطلاعات جامعهشناختی در رابطه با ازدواج منضم شده است. کلود لوی استروس، پدر انسانشناسی ساختارگرا، طی مطالعۀ ساختارهای جوامع بدوی، به این نکته دست یافت که ایجاد روابط اجتماعی میان قبایل کوچک به شکلگیری جوامع بزرگ منجر میشود، اما این روابط اجتماعی از قوانین مشخصی پیروی میکنند. یکی از قوانین، قوانین مبادلهای است که ازقضا در امر ازدواج به قوت حضور داشته است. در این تحقیق با بررسی ازدواجها در افسانههای ایرانی درپی آنیم تا به روابط مبادلهای نهان در پس ازدواجها دست پیدا کنیم و الگوهای متعدد و نمودهای متفاوت مبادله را در آنها نشان دهیم. بدین منظور با استناد به منابع متعددی از افسانههای عامیانه، ازجمله افسانههای صبحی مهتدی، صمد بهرنگی، انجوی شیرازی و قصههای مشدی گلین خانم و... بیش از صد قصه را که مسئلۀ ازدواج در آنان مطرح بود کاویدهایم. نتایج این بررسی نشان میدهد که الگوهای مبادلهای چندگانهای ازدواجها را رقم میزند و زنان در این افسانهها در ازای امور متعدد مادی و غیرمادی مبادله میشدهاند. مبادلۀ زنان در افسانههای ایرانی در ازای ثروت، درمان، آزادی، امنیت، دانایی، آموزش و... صورت میگیرد و نشان از آن دارد که قواعد مبادلهایِ ازدواج، امری جاافتاده و پذیرفته در ذهن و ضمیر راویانِ این افسانهها بوده است.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
هدف از مطالعه حاضر جداسازی و شناسایی باکتری های بومی تولید کنند آنزیم آلفا آمیلاز همزیست با درختان حرا در جزیره قشم ، هرمزگان ، ایران بود. در این مطالعه ۴۵ باکتری از ریشه و برگ Avicennia marina از سواحل غربی جزیره قشم (کنارسیاه) جداسازی شد. از میان آنها ۱۸ سویه توانایی تولید آلفا آمیلاز را داشتند. آنالیز توالی ژن ۱۶S rRNA مربوط به سویه های دارای بیشترین تولید آنزیم نشان داد که هر دو سویه جداسازی شده متعلق به جنس باسیلوس شامل Bacillus sp.HR۱۰ و Bacillus sp.HR۱۱ می باشند. بر اساس نتایج تاثیر دما و pH بر روی تولید آنزیم نشان داده شد که سویه های HR۱۰و HR۱۱ دارای بیشترین تولید آنزیم به ترتیب در دمای ۳۵ و ۳۰ درجه سانتی گراد و ۸ pH می باشند. نتایج تعیین ویژگی بیوشیمیایی آنزیم نشان داد که سویه های HR۱۰ و HR۱۱ دارای بیشترین فعالیت آمیلازی در دمای ۷۰ و ۶۰ درجه سانتی گراد و pH بهینه ۸ می باشند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که باکتری های همزیست جدا شده از A. marina منبع بالقوه ای از آنزیم آلفا آمیلاز بوده که دامنه گسترده ای از دما و pH را متحمل می شوند. بطور کلی براساس نتایج حاصل، این سویه های باکتریایی می توانند منبع مناسبی جهت تولید آنزیم آمیلاز متحمل به حرارت با پایداری عملکردی بالا جهت کاربرد در صنعت باشند.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
در محیط دریا، بیوفیلم تشکیل شده روی سطوح غوطهور، منجر به فولینگ ارگانیسمهای بزرگتر میشود؛ که این امر مشکلات اقتصادی و زیستمحیطی فراوانی برای صنایع دریایی به همراه دارد. با توجه به اثرات زیانآور آنتیفولینگهای شیمیایی، توسعهی راهکارهای ضد بیوفیلم سازگار با محیط زیست میتواند گامی مهم جهت کنترل فولینگ باشد. از اینرو، مطالعهی حاضر با هدف جداسازی باکتریهای تشکیل دهندهی بیوفیلم از آبهای خلیج فارس و بررسی اثر ضد میکروبی تیمول بر باکتریهای منتخب انجام گرفت. ۸۲ ایزولهی باکتریایی جداسازی و توانایی تشکیل بیوفیلم توسط آنها سنجش شد. در این میان، پنج ایزوله انتخاب و شناسایی با استفاده از توالی
۱۶S rRNA انجام گرفت. نتایج نشان داد که پنج ایزولهی منتخب متعلق به شاخهی
proteobacteria (جنس
Vibrio،
Kangiella و
Psudoaltromonas) میباشند. در بررسی اثر ضد باکتری تیمول به روش انتشار دیسک، باکتری
(PH۱) K. spongicola (با قطر هاله ۵۷/۰ ±۱۸میلیمتر) ، بیشترین حساسیت را نشان داد. کمترین غلظت بازدارنده (
MIC) و کشندهی رشد (
MBC) (به ترتیب در غلظت ۵/۳۱ و ۵/۶۲ میکروگرم / میلیلیتر) نیز در مقابل همین باکتری بدست آمد. نتایج حاصل از بررسی قدرت مهاری تیمول بر پدیدهی تشکیل بیوفیلم و همچنین تخریب بیوفیلم تشکیل شدهی باکتری
Psudoaltromonas sp. (PH۱۸) نشان داد که تیمول در غلظتهای کمتر از
MIC قادر به مهار تشکیل بیوفیلم میباشد که این تاثیر بر تخریب بیوفیلم، در غلظتهای بالاتر از
MIC قابل توجه است. بر اساس نتایج بدست آمده، به دلیل فعالیت ضد بیوفیلمی تیمول در مقابل باکتریهای دریایی، استفاده از آن به عنوان یک ترکیب طبیعی در پوششهای آنتیفولینگی قابل پیشنهاد است.
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده
فراریت اسانسها و ناپایداری آنها در برابر عوامل محیطی، موجب محدودیت استفاده از آنها میگردد. با این وجود، کپسوله کردن در نانوذرات پلیمری میتواند به طور قابل توجهی نیمه عمر این ترکیبات را افزایش دهد و استفاده از آنها را به مدت طولانیتری، امکانپذیر نماید. در میان انواع پلیمرهای مورد استفاده در کپسولاسیون اسانسها، پلیمر زیستتخریبپذیرکیتوسان به دلیل سمیت پایین و رهایش کنترل شده بسیار مورد توجه است. از اینرو، پژوهش حاضربا هدف نانوکپسولاسیون کارواکرول و تیمول درکیتوسان با تکنیک ژلسازی یونی انجام گرفت؛ و با در نظر گرفتن سه متغیر غلظت کیتوسان (۱/۰- ۳/۰ درصد)، غلظت TPP (۱/۰- ۲/۰ درصد) و غلظت اسانس (۱/۰- ۲/۰ درصد)، متوسط اندازهی نانوذرات با استفاده از روش سطح پاسخ و طرح مرکب مرکزی بهینهسازی شد. توزیع اندازهی ذرات و شاخص پراکندگی (PDI) نانوفرمولاسیونهای آمادهسازی شده به کمک آنالیز DLS، تأیید بارگیری اسانس با آنالیز FTIR و بازدهی کپسولاسیون به روش اسپکتروفتومتری تعیین شد. در ادامه، نتایج حاصل از بهینهسازی سنتز نانوذرات مورد بررسی قرار گرفت که بر این اساس، شرایط بهینهی سنتز نانوذرات کیتوسان- تیمول و دستیابی به سایز ۱۰۱ نانومتر و بازدهی کپسولاسیون ۷۲ درصد، غلظت ۱۱/۰ درصد کیتوسان، ۱۹/۰ درصد TPP و ۱۴/۰ درصد تیمول تعیین شد. در مورد نانوذرات کیتوسان- کارواکرول، غلظت ۱۳/۰ درصد کیتوسان، ۱۹/۰ درصد TPP و ۱۵/۰ درصد کارواکرول منجر به تشکیل نانوذراتی با سایز ۹۵ نانومتر و بازدهی کپسولاسیون ۶۵ درصد گردید. به طورکلی، نتایج این مطالعه توانایی روش سطح پاسخ جهت پیشبینی اندازه و پراکندگی ذرات نانوفرمولاسیونهای کیتوسان حاوی کارواکرول و تیمول را نشان داد.
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف : سرطان معده دومین علت شایع مرگ ناشی از بدخیمی ها در سرتاسر جهان است. سایتوکاین ها میانجی های پپتیدی هستند که در تنظیم پاسخ های ایمنولوژیکی، التهابی و ترمیمی، در مقابل عوامل مهاجم دخالت می کنند. اینترلوکینها سیتوکینهایی هستند که اغلب بر لنفوسیتهای دیگر مؤثر میباشند. اینترلوکین ۱۰ یکی از اینترلوکین های مهم بدن است که در مهار پاسخهای التهابی و ایمنی نقش دارد. پلی مورفیسم های مختلفی در ناحیه پروموتوری ژن اینترلوکین ۱۰ شناسایی شدند که با تغییر در میزان بیان این ژن می توانند سبب تغییر عملکرد آن شوند. در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط پلی مورفیسم (-۱۰۸۲ G/A) در پروموتر ژن اینترلوکین ۱۰ با سرطان معده پرداخته شد.
مواد و روش ها : دو گروه ۵۰ نفری بیمار و۵۰ نفر سالم به عنوان جامعه مورد مطالعه انتخاب شدند و از انان خون گیری شد. پس از استخراج DNA از نمونه ها، به وسیله روش Tetra-ARMS-PCR ژنوتایپ های پلی مورفیسم مورد نظر ارزیابی شدند. سپس نتایج انالیز اماری شد.
نتایج : ژنوتایپینگ نمونه ها نشان داد که فراوانی الل های A و G بترتیب ۷۴% و۲۶% در افراد بیمار و در گروه کنترل ۶۸% و ۳۲% بود. انالیز اماری رابطه معنا داری بین ژنوتایپ GG در این پلی مورفیسم و سرطان معده را نشان داد (P= ۰,۰۱۳).
نتیجه گیری : نتایج این تحقیق نشان داد که می توان از پلی مورفیسم (-۱۰۸۲ G/A) درژن اینترلوکین ۱۰ بعنوان یک بیو مارکر مولکولی در سرطان معده در جمعیت بیماران ایرانی استفاده نمود.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۳- )
چکیده
قالی بافی هنر چند هزار ساله ایران، دارای پیشنیه تاریخی چشمگیری است. این هنر دیرینه با توجه به کاربرد چند جانبه هنری و مصرفی، به تدریج جایگاه خود را در جهان پیدا کرد و چنان در سایر هنرهای دیگر تأثیرگذار بوده که شاهد تجلی تزئینات آن در دیگر آثار هنری همچون نقاشی می باشیم. لذا در این مقاله سعی میشود که با توجه به روابط گسترده هنری ایران و ایتالیا در سده های ۱۷-۱۴/۱۱- ۸ به مقایسه نقوش قالیهای ایرانی این دوره در نقاشی ایتالیا، پرداخته شود. سئوالاتی که این مقاله در پی پاسخ دادن به آنهاست به شرح ذیل است:
۱. زمینههای فرهنگی، سیاسی و تجاری انتقال فرشهای ایران به ایتالیا در قرون ۱۷-۱۴ چگونه بوده است؟
۲. نقوش مشترک قالیهای ایرانی سده های ۱۷-۱۴/۱۱- ۸ و فرشهای انعکاس یافته در نقاشیهای ایتالیا کدامند؟
گردآوری مطالب و داده های این مقاله نیز با استفاده از اسناد تاریخی و تصاویر موجود صورت گرفته است. برای تنظیم مقاله و بررسی فرضیات نیز از روش تطبیق، تفسیر و توصیف استفاده شده است.
سید جاوید زکوی، بابک ملک زاده، الیاس شایسته نیا، بهزاد شیرعلی وند،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
در این تحقیق، رفتار کرنشهای پیشرونده دراتصالات سهراهی تحت اثر ممانهای دینامیکی مورد ارزیابی قرارگرفته است. مدل های سختی سینماتیکی غیرخطی چابوشی و ترکیبی آرمسترانگ- فردریک همراه با قانون سخت شوندگی ایزوتروپیکی جهت بررسی رفتار پلاستیک لوله های سهراهی به کاررفته است. با استفاده از روش عددی و مدل سازی سه راهی های مورد نظر، نتایج روش عددی با نتایج تجربی و نتایج عددی آرمسترانگ- فردریک مقایسه شده اند. پارامترهای ثابت مدل سخت شوندگی و داده های تنش- کرنش با استفاده از سیکل های پایدار شده نمونه های تحت آزمون کرنش متقارن به روش تجربی بدست آمده اند. هر دو نتایج عددی و تجربی نشان می دهدکه مقدار حداکثر کرنش تغییرشکلهای پیشرونده در محل اتصال لولههای سهراهی در جهت محیطی رخ میدهد. با بالا رفتن ممانهای اعمالشده، میزان انتقال کرنش های پیشرونده نیز بیشتر میشود. نتایج نشان می دهد که نرخ کرنش های پیش رونده در ابتدا کم و با افزایش سیکل ها افزایش می یابد. در نمونه BMS۱ نتایج عددی با استفاده از مدل سختی سینماتیکی چابوشی در مقایسه با دو مدل سختی آرمسترانگ- فردریک و مدل ترکیبی به نتایج تجربی نزدیک می باشد. در نمونه های BMS۲ و BMS۳ نتایج حاصل از هر دو مدل سختی شابوشی و ترکیبی در مقایسه با مدل سختی آرمسترانگ – فردریک پیش بینی مناسب و تا حدودی مشابه هم نسبت به نتایج تجربی از خود نشان می دهند. در واقع نرخ انباشتگی کرنش های پیشبینی شده توسط مدل آرمسترانگ-فردریک در همه نمونه ها در مقایسه با نتایج تجربی فراتخمین می باشد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۸ - ( آذر ۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه اسیدهای چرب اشباع و ترانس یکی از مهم ترین تحدیدهای بلقوه سلامتی ناشی از مصرف غذاهای آماده می باشند. فست فود ها با توجه به سریع آماده شدن و محبوبیت طعم و مزه، بسیار مورد مصرف بزرگسالان و کودکان قرار می گیرند. در نتیجه کنترل میزان اسیدهای چرب
اشباع و ترانس مضر در فست فود ها بسیار مهم است.شهر تهران به پنج منطقه ی شمال، جنوب، غرب، شرق و مرکزی دسته بندی شد و از هر منطقه سه نوع فست فود شامل پیتزا مخلوط، فلافل و ناگت مرغ، و از هر فست فود سه نمونه (در مجموع ۴۵ نمونه از ۴۵ غذا فروشی مختلف به طور تصادفی) انتخاب شدند. در این مطالعه غلظت اسیدهای چرب ترانس با روش کروماتوگرافی گازی مدل
Agilent۷۸۹۰A به صورت درصد محاسبه شدند
. میانگین اسید های چرب اشباع در فست فودهای فلافل، پیتزای مخلوط و ناگت مرغ به ترتیب۰۲/۱۸، ۳۵/۳۶ و ۱۱/۱۹
g/۱۰۰g بود. میانگین اسید های ترانس فست فود های ناگت مرغ ، پیتزای مخلوط و فلافل به ترتیب ۳۶/۰، ۷۱/۰ و ۰۶/۰
g/۱۰۰g بود. اختلاف بین مناطق مختلف تهران از نقطه نظر محتوی اسید های چرب اشباع و ترانس معنادار نبود(
P>۰,۰۵). وضعیت مصرف اسیدهای چرب ترانس از طریق فست فود در تهران در مقایسه با استانداردهای جهانی مناسب می باشد. کم تر بودن فاکتورهای خطر نسبت به استاندارد های جهانی در این مطالعه به علت کم بودن سرانه مصرف فست فود درایران می باشد (
IR = ۴ g/day)
.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۲ - ( بهمن ۱۴۰۱ )
چکیده
ارزیابی ویژگیهای پروبیوتیکی باکتریهای اسید لاکتیک جدا شده از شبه غلات تخمیر شده در تهیه کشتهای میکروبی اهمیت وافری دارد. در پژوهش حاضر، پس از شناسایی مولکولی، خصوصیات پروبیوتیکی باکتری اسید لاکتیک غالب جدا شده از تخمیر آمارانت مورد ارزیابی قرار گرفت. توالییابی محصولات PCR منجر به شناسایی لاکتوباسیلوس برویس به عنوان جدایه لاکتیکی غالب گردید. زندهمانی جدایه مذکور پس از تیمار متوالی اسید و صفرا در مقایسه با نمونه کنترل از ۱۰۸ به حدود CFU/mL ۱۰۶ رسید و بیشترین اثر ضد باکتریایی را در برابر استافیلوکوکوس اورئوس از خود نشان داد. با اینحال، هاله عدم رشد استافیلوکوکوس اورئوس در حضور جدایه لاکتیکی در مقایسه با هاله عدم رشد لیستریا مونوسیتوژنز اختلاف معنیداری نداشت (۰۵/۰P> ). همچنین جدایه لاکتیکی قابلیت خود اتصالی (۱۹/۳۶ درصد) و دگر اتصالی مناسبی با استافیلوکوکوس اورئوس (۲۴/۷۱ درصد) داشت و فاقد فعالیت همولیزی بود. علاوه بر این، نسبت به اکثر آنتیبیوتیکهای مورد مطالعه مقاوم بود. با توجه با قابلیتهای پروبیوتیکی مناسب لاکتوباسیلوس برویس جدا شده از تخمیر آمارانت میتوان از آن به عنوان کشت میکروبی آغازگر و یا پروبیوتیک در صنایع تخمیری استفاده نمود.
دوره ۱۹، شماره ۱۳۲ - ( بهمن ۱۴۰۱ )
چکیده
در این تحقیق اثر فرآیند تغلیظ (اواپراسیون) بر ترکیبات زیست فعال و ویژگیهای کیفی شربت رقیق و شربت غلیظ طی زمان برداشت چغندر بررسی شد. ترکیبات فنولی و آنتوسیانینی شربت رقیق و ویژگیهای کیفی مانند بریکس، درجهی خلوص و رنگ محلول مورد توجه بودند. برای این منظور از اوایل مهرماه تا اواخر دیماه سال ۹۴ برای شربت رقیق از مرحلهی آخر فرآیند تصفیه و برای شربت غلیظ از مرحلهی آخر فرآیند تغلیظ نمونهبرداری شد و کلیهی آزمایشات شیمیایی کیفی بر اساس کتاب مرجع ایکومزا انجام شد. در شربت رقیق مقدار آنتوسیانین طی زمان برداشت چغندر ثابت بود، اما مقدار فنول کل در ماههای اول و چهارم تفاوت معنیداری داشت. مقدار پروتئین در ماههای اول، سوم و چهارم تفاوت معنیداری نداشت. بیشترین بریکس شربت رقیق درماههای اول و دوم ۱۴/۱۳% بود و درجهی خلوص آن از ابتدا تا انتهای فصل برداشت روند افزایشی داشت. بیشترین رنگ محلول شربت رقیق در ماههای سوم و چهارم برداشت مشاهده شد. شربت غلیظ در ماههای اول و دوم از بیشترین بریکس (بهطور متوسط ۵۳%) برخوردار بود و این شربت در زمان برداشت به جزء ماه دوم، رنگ محلول بالایی داشت. نتایج حاصل از این تحقیق صحت عملکرد فرآیندهای تصفیه و اواپراسیون برای حذف هر چه بیشتر ناخالصیهای موجود در شربت خام استخراج شده از خلالهای چغندر قند را نشان داد.
محمد صالحی، سیاوش مویدی مانیزانی، محمد شایسته، امیر منظور، جمال زمانی آشنی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( اسفند ۱۴۰۱ )
چکیده
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر ناحیه کنترل اکسیژن بر سرعت ساخت قطعات، از سامانه ساخت افزایشی به روش تولید پیوسته مایع واسط (CLIP) که توسط محققین همین مقاله طراحی و ساخته شده است، استفاده گردید. هدف اصلی مقاله افزایش سرعت ساخت قطعات متخلخل با ۱۰ برابر سرعت بیشتر نسبت به روش پردازش دیجیتال نوری (DLP) است. اما برای دستیابی به این سرعت، بررسی میزان ارتفاع چاپ، میزان خرابی قطعه، و عمق پخت قطعه بسیار حائز اهمیت است. قطعاً ناحیه کنترل اکسیژن به عنوان یکی از مهم ترین پارامترهای تأثیرگذار بر موارد مذکور خواهد بود. بنابراین به منظور ایجاد و کنترل حجم ناحیه در بردارنده اکسیژن، از غشاءهای خاص نفوذپذیر گازها در دو حالت پنجره ای شکل (جزیره ای و میکرو کانال)، به عنوان بستر ظرف رزین مایع استفاده گردید. سپس قطعاتی با ساختار متخلخل و پیچیده با استفاده از هرکدام از پنجره های فوق، با روش تولید پیوسته مایع واسط ساخته و مورد ارزیابی قرار گرفت. بر طبق یافته های این پژوهش استفاده از ظرف جزیره ای نسبت به ظرف میکرو کانال، علاوه بر بهبود کیفیت ظاهری قطعه، منجر به افزایش ۱۰۷% مدت زمان قابلیت چاپ پیوسته پیش از شروع نیروی جدایش، کاهش ۴/۷ برابری بیشینه نیروی جدایش و افزایش۳۰% در ارتفاع قطعه چاپ شده گردید.
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
شهر همدان در زمره شهرهای در حال توسعه چه از لحاظ صنعتی و چه از لحاظ گردشگری قرار دارد، لذا به منظور مدیریت بهتر و برآورد هزینهها و امکانات، مدیران میبایست تصمیمگیریهای خود را در این رابطه مبتنی بر ظرفیت برد قرار داده، تا در نهایت مبنای علمی و واقعی برای تصمیمگیری در رابطه با زیرساختهای شهری به دست آید. در این پژوهش از مدل عدد فشار ظرفیت برد شهری با استفاده از چهار نمایانه شامل تراکم ناخالص جمعیت، مصرف آب، تولید زباله و میانگین انتشار منواکسید کربن، به بررسی ظرفیت برد و میزان فشار وارد شده بر اکوسیستم شهری همدان استفاده گردید.با توجه به نقشه همپوشانی نمایانه ها می توان نتیجه گرفت در مجموع حدود ۳/۲۳ درصد نواحی دارای ظرفیت برد درجه ۱ می باشد که اغلب در حاشه جنوب غربی شهر قرار گرفته اند و حدود ۲۹ درصد دارای درجه ظرفیت برد ۲ می باشندکه عمدتا در مناطق ۳ و ۴ قرار گرفته اند. ۵/۱۴ درصد نیز در درجه ۳ ظرفیت برد قرار گرفته اند. حدود۲/۱۷ درصد نواحی در ظرفیت برد آستانه می باشند. همچنین حدود ۷/۱۵ درصد دارای ظرفیت برد بحرانی هستند.
شایسته بشیری، محمد خلیلی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۲ )
چکیده
در صنایع مختلف، اهمیت زبری سطح قطعات برای عملکرد صحیح و کیفیت محصول نهایی بسیار حائز اهمیت است. یکی از روشهای پیشرفته برای بهبود زبری سطح قطعات، استفاده از روش پرداخت مگنتورئولوژیکال است. این روش با استفاده از یک ترکیب از میدان مغناطیسی و مواد رئولوژیکی، میزان زبری سطح قطعات را بهبود میبخشد. در این پژوهش پارامترهای سرعت چرخش قطب مغناطیسی، سرعت چرخش قطعه کار، شعاع دوران، شکاف و زمان ماشینکاری مورد بررسی قرار گرفته است. با استفاده از معادله رگرسیون زبری سطح، پارامترها بهوسیلهٔ آنالیز حساسیت آماری به روش سوبل تحلیل گردیده است. نتایج بهدستآمده بیان میکنند که سرعت چرخش قطعه کار با ۵۱ درصد و سرعت چرخش قطب مغناطیسی در حدود ۲۱ درصد تأثیر بهعنوان مؤثرترین پارامترها و شکاف ماشینکاری با ۱۴ درصد و زمان ماشینکاری با ۱۱ درصد تأثیر بهعنوان پارامترهای بعدی در نظر گرفته میشوند. شعاع دوران با ۳ درصد کماثرترین پارامتر در این فرایند شناخته میشود. برایناساس میتوان از اثر پارامتر زمان بر این فرایند چشمپوشی کرد.