۲۶ نتیجه برای صبور
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
در این پژوهش پدیدۀ نحوی مطابقۀ فعل و مفعول در متون فارسی میانۀ زردشتی و شرایط حاکم بر آن بررسی و تحلیل میشود. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و بهلحاظ شیوۀ گردآوری دادهها در گروه پژوهشهای کتابخانهای طبقهبندی میشود. نمونههای زبانی جمعآوریشده بر اساس مبانی نظری دالریمپل و نیکولاوا (۲۰۱۱) بررسی شدهاند. در این پژوهش نشان داده میشود که در فارسی میانۀ زردشتی، جملههایی که دارای فعل متعدی (گذرا) و مفعول مستقیم هستند و مشخصۀ زمان هستۀ فعلی کوچک به صورت گذشتۀ ساده ارزشگذاری شده است، مطابقۀ مفعولی در آنها وجود دارد و سازۀ مفعول متولی ارزشگذاری مشخصههای شخص و شمار فعل جمله است. این وضعیت تنها برای فعلهای متعدی در زمان گذشته وجود دارد و مطابقۀ مفعولی برای فعلهای متعدی در سایر زمانها در این زبان دیده نمیشود. همچنین این پژوهش نشان میدهد که مطابقت مفعولی در فارسی میانۀ زردشتی به مشخصههای مشخصبودگی و جانداری مفعول وابسته نیست. در مجموع با توجه به نتایج بهدستآمده از تحلیل مطابقۀ مفعولی در این متون و مقایسۀ آن با نتایج تحقیق دالریمپل و نیکولاوا (۲۰۱۱) میتوان به این نتیجه دست یافت که در فارسی میانۀ زردشتی، مطابقۀ مفعولی بر اساس ساخت اطلاعی جمله ایجاد نشده است، بلکه مطابقت مفعولی یک پدیدۀ نحوی مبتنی بر زمان بوده که تنها در زمان گذشتۀ ساده برای فعلهای متعدی بهوجود آمده است و میتواند نشاندهندۀ روند تغییرات تدریجی و درزمانی برای پیدایش نظام کنایی موجود در زبانهای ایرانی امروزی باشد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از این پژوهش تعیین میانگین قدرت درکی حواس پنجگانه در زبان فارسی بر اساس سلسله مرتبۀ میانگین قدرت درکی حواس لینوت و کانل(۲۰۰۹) است. برای رسیدن به این هدف از (۱۰۰) صفت حسی پرکاربرد فارسی و (۲۵) آزمودنی بومی فارسی زبان استفاده شد تا بر اساس لیکرت پنج گزینه ای میزان درک حسی خود را از هر صفت بیان کنند. همچنین از (۲۰) آزمودنی دیگر خواسته شد برای صفات دادهشده اسم انتخاب کنند. این آزمونها برای پاسخ به این سوالات انجام شد: چند درصد از صفات منحصراً به یکی از حواس پنجگانه نسبت داده شدهاند، امتیاز کلی هر حس از لیکرت پنجامتیازی چند بوده است، و در نهایت میانگین قدرت درکی کدام حس بالاتر بوده است. همچنین آیا طبق نظر لینوت و کانل (۲۰۰۹) میزان همنشینی اسامی و صفات همحوزه بیش از اسامی و صفات غیرهم حوزه است. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین قدرت درکی حواس در داده های فارسی تنها در جایگاه حس شنوایی با یافته های لینوت وکانل (۲۰۰۹) تفاوت دارد. همچنین منطبق بر یافته های ایشان، حس بینایی بیشترین و حس بویایی کمترین میانگین قدرت درکی را در میان حواس داراست. از نظر همنشینی اسامی و صفات نیز مشخص شد در سه حس بینایی، چشایی و شنوایی همنشینیهای همحوزه بیش از غیرهمحوزه است؛ در حالیکه در مورد دو حس لامسه و بویایی این نظر صادق نیست، اما با توجه به تعداد بسیار کم همنشینیهای حس بویایی (دو مورد) و امکان نادیده گرفنن ان، بطور کلی میتوان نظر لینوت وکانل را تأییدکرد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده
برای دههها، محققان و فراگیران انگلیسی به عنوان زبان خارجی به تلفظ مانند یک بومی انگلیسی زبان علاقهمند بودهاند. در حالی که تحقیقات گستردهای به بررسی انواع رویکردهای آموزشی و پیچیدگی واجشناسی انگلیسی پرداختهاند، یک سوال بی پاسخ این است که چگونه فراگیران سطح پیشرفته انگلیسی به عنوان زبان خارجی به هدف دشوار تلفظ شبیه به بومی در زبان انگلیسی گفتاری دست مییابند. جهت بررسی این موضوع، این مطالعه چند موردی با هدف کاوش راهبردهای چندوجهی به کار گرفته شده توسط ۱۵ فراگیر سطح پیشرفته انگلیسی به عنوان زبان خارجی مسلط به تلفظ که از طریق روش نمونه گیری با حداکثر تنوع انتخاب شده بودند، انجام شد. دادهها با استفاده از خاطرهنگاریها و مصاحبههای نیمه ساختاریافته عمیق جمعآوری شد. پس از تحلیل دادهها توسط نرمافزار NVivo نسخه ۱۰ دو مضمون اصلی شامل راهبردهای یادگیری تلفظ معلممحور و خودمحور استخراج شد. در راهبردهای معلممحور، شرکتکنندگان به تعامل فعال با وظایف و تکالیف ساختارمند تعیین شده توسط معلمان اذعان داشتند. در بین آنها٬ ۴۶ درصد بر نقش فعالیتهای داخل کلاس (۳۶٪) و خارج از کلاس (۶۴٪) در مسیر تسلط بر تلفظ تأکید کردند. راهبردهای خودمحور، شامل خودگویی(۴۸٪)، گوش دادن به پادکست (۲۹٪)، سایهخوانی(۱۲٪) و بلندخوانی (۱۱٪)، نیز توسط ۵۴ درصد شرکتکنندگان در تلاش برای تسلط بر تلفظ گزارش شد. این مطالعه بینشهای ارزشمندی به ادبیات مرتبط اضافه میکند و شواهدی از ارتباط بین راهبردهای معلممحور و خودمحور در بهبود تلفظ ارائه میدهد. یافتهها دارای چندین پیامد برای تحقیقات یا تمرین بیشتر در مورد تسلط بر تلفظ هستند.
دوره ۷، شماره ۵ - ( شماره ۵ (پیاپی ۳۳)- ۱۳۹۵ )
چکیده
نظام مفهومی ما که براساس آن فکر و عمل میکنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبانآموزی با این تعامل شناختی روبهرو است. بر همین اساس بر پایه دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگسالان نیز بهره میبرد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازیهای مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتابهای مصوّر و انواع پازلها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، ۶۰ کودک دختر و پسر ۲ - ۵ ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساختهای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسیزبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (۲۰۰۳) صورت گرفت. یافتههای پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدنمند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن میباشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (۲۰۰۳) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسیزبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدنمند میداند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
دوره ۸، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۴۲)، ویژه نامه زمستان- ۱۳۹۶ )
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی گذرایی افعال حرکتی زبان فارسی از دیدگاه زبانشناسی شناختی پرداخته است. به این منظور، دادههای پژوهش بر اساس چهارچوب نظری تالمی (۲۰۰۰) تحلیل شده و مؤلفههای حرکت در این افعال بررسی شدهاند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. پژوهش پیش رو، شامل ۲۱۹ فعل حرکتی فارسی نو از پایگاه دادههای زبان فارسی و سایت آنلاین روزنامۀ همشهری است. از میان این فعلها، ۱۲۶ مورد ناگذر و ۶۳ مورد گذرا بودهاند. بر مبنای هدف اصلی پژوهش، این سؤال مطرح میشود که چه تفاوتی میان پیکر و زمینه در رویدادهای گذرا و ناگذر وجود دارد. معیار تعیین گذرایی پیروی از الگوی «گروه اسمی ۱، فعل گذرا، گروه اسمی ۲» است. تمرکز اصلی پژوهش بر دو مؤلفه اصلی همراه حرکت، یعنی پیکر و زمینه در ساختهای گذرا و ناگذر است. در زبان فارسی، مفعول معمولاً بنا بر مختصات معنایی فعل، نقطۀ ارجاع یا مسیر را بهتصویر میکشد و در موردهای سببی، مفعول همان پیکری است که جابهجایی را انجام میدهد. افزون بر این، در ساختهای ناگذر معلوم، فاعل همان پیکر است و فعل ناگذر تغییر مکان یا رسیدن به موقعیت جدید را نمایان میکند. در این نمونهها اغلب، زمینه از طریق یک گروه حرف اضافهای نشان داده میشود.
دوره ۹، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: دستاورد مهم تجزیه ژنهای کمّی کنترلکننده صفات مورفولوژیک (QTL)، تسهیل مطالعه توارث صفات مندلی ساده است. هدف این پژوهش، مکانیابی ژنهای کنترلکننده صفات مورفولوژیک در زادههای F۳ جو حاصل از تلاقی ارقام بیچر×کویر بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر بهمنظور شناسایی QTL، ۱۰۳ خانواده نسل F۳ جو حاصل از تلاقی ارقام بیچر×کویر در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سال زراعی ۹۴-۱۳۹۳ در سه تکرار کشت شد. تعداد بذر جوانهزده، طول دوره پُرشدن دانه، ارتفاع بوته، طول پدانکل، وزن دانه و شاخص برداشت ارزیابی شدند. نقشه پیوستگی با نشانگرهای SSR، iPBS، IRAP و ISSR تهیه شد. QTLها با نرمافزار QGENE ۴.۰ شناسایی شدند و تجزیه QTL با مکانیابی فاصلهای مرکب انجام شد.
یافتهها: QTLهای شناساییشده با نمره لود ۲/۰۰۷، ۸/۶% واریانس فنوتیپ تعداد بذر جوانهزده؛ نمره ۲/۲۲، ۹/۵% واریانس فنوتیپ طول دوره پُرشدن دانه؛ نمره ۲/۷۴، ۱/۱۶% واریانس ارتفاع بوته؛ نمره ۲/۱۹، ۹/۳% واریانس صفت طول پدانکل؛ نمره ۲/۰۴، ۸/۷% واریانس وزن دانه و نمره ۲/۳۸، ۲/۳۸ و ۲/۱۶ بهترتیب ۱۰/۱، ۱۰/۱ و ۹/۲% واریانس شاخص برداشت را توجیه نمودند.
نتیجهگیری: برای صفات تعداد بذر جوانهزده، یک QTL روی کروموزوم ۶ و پیوسته به نشانگر ISSR۳۸-۴، طول دوره پُرشدن دانه، یک QTL روی کروموزوم ۷ در فاصله نشانگری iPBS۲۰۷۶-۶-iPBS۲۰۸۵-۱، برای ارتفاع بوته، یک QTL روی کروموزوم ۲ در فاصله نشانگری iPBS۲۰۸۳-۳-HVBKASI، برای طول پدانکل، یک QTL روی کروموزوم ۶ و پیوسته به نشانگر ISSR۳۸-۴، برای صفت وزن دانه، یک QTL واقع بر کروموزوم ۳ در فاصله نشانگری iPBS۲۰۷۵-۵-ISSR۳۸-۷ و برای صفت شاخص برداشت، ۳ QTL وجود دارد.
دوره ۹، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۷ )
چکیده
در این پژوهش به بررسی و تحلیل حرکت پرسشواژه و نیز حضور و یا عدم حضور پرسشواژه و جزء پرسشی در جملههای پرسشیِ آری - خیر در زبان فارسی میانۀ زردشتی، از دیدگاه ردهشناسی زبانها بر مبنای رفتار پرسشواژههای آنها ـ که از سوی چنگ (۱۹۹۱, ۱۹۹۷) ارائه شده است ـ پرداخته میشود. مطابق با «اصل نگارش بند» مطرحشده از سوی چنگ (۱۹۹۱, ۱۹۹۷) و همچنین پژوهش بیکر (۱۹۷۰) فقط زبانهایی که دارای جزء پرسشی در ابتدای بند جملات پرسشیِ آری ــ خیر هستند، میتوانند مجوزدهندۀ حرکت نحویِ پرسشواژهها در جملات پرسشی باشند و در صورت عدم وجود جزء پرسشی در ابتدای بند جملههای پرسشیِ آری ـــــ خیر، پرسشواژهها در آن زبانها از نوع ابقایی خواهند بود. این پژوهش به منظور تعیین جایگاه ردهشناسیِ زبان فارسیِ میانۀ زردشتی در خصوص چگونگی حرکت و رفتار پرسشواژههای این زبان، بر اساس معیار «اصل نگارش بند» انجام شده و نتیجۀ آن نشاندهندۀ این است که جملههای پرسشی آری– خیر در زبان فارسی میانۀ زردشتی، فاقد هرگونه جزء پرسشی در ابتدای بند خود هستند و همچنین پرسشواژهها در این زبان از نوع ابقایی هستند و دارای هیچگونه حرکت نحوی نیستند.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
این مقاله به بررسی پدیدۀ حرکت سازهها در زبانهای فارسی باستان و فارسی میانه بر اساس مبانی نظری برنامۀ کمینهگرا اختصاص دارد. در مطالعۀ فرایند حرکت سازهها، این موضوع بررسی میشود که چرا کپی واحدهای زبانی جابهجاشده در زنجیرۀ متشکل از واحد زبانی جابهجاشده و کپی آن، نمیتوانند تظاهر آوایی داشته باشند. حذف تمامی عناصر درونی یک زنجیره به غیر از عامل اصلی زنجیره بر طبق «عملیات کاهش زنجیره»، شرایط لازم را برای تحقق اصل خطیشدگی فراهم میسازد. انتخاب عناصر یک زنجیره برای حذف توسط اصل اقتصادی تعیین میشود. با توجه به این موضوع که عامل اصلی زنجیره دارای مشخصههای رسمی کمتری نسبت به سایر عوامل آن زنجیره است، حذف کپی عنصر جابهجاشده نسبت به حذف عامل اصلی زنجیره، اقتصادیتر مینماید. هدف از انجام این پژوهش بررسی امکان کاربست اصول برنامۀ کمینهگرا به نام نظریۀ کپی حرکت و اصل خطیشدگی عناصر واژگانی در زبانهای فارسی باستان و فارسی میانه است. بررسی متون فارسی باستان و میانه نشاندهندۀ وجود پدیدۀ نحوی حرکت سازهها در این زبانهاست. بر اساس این پژوهش «نظریۀ کپی حرکت» و «اصل خطیشدگی» عناصر واژگانی جمله و همچنین« اصل کاهش زنجیرۀ» مطرحشده توسط نونز (۱۹۹۵) برای تبیین حرکت سازههای جمله در زبانهای فارسی باستان و فارسی میانه دارای کفایت هستند و با استفاده از آنها میتوان ترتیب خطی اجزای جمله و همچنین تظاهر آوایی اجزای جمله را شرح داد.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۰ )
چکیده
پژوهش حاضر در جهت یک بررسی ردهشناختی از عنصر زبانی واژهبست در زبان گیلکی تدوین شده است. در این پژوهش، سعی بر آن است تا باتوجه به تنوعات گویشی قابلتوجه زبان گیلکی و نیز دیدگاههای گوناگون در طبقهبندی عنصر واژهبست و بهرهوری متفاوت گویشها و زبانهای ایرانی از این عنصر زبانی، با یک بررسی ردهشناختی، تنوع حضور واژهبست در زبان گیلکی و جایگاه حضور آن در جملات گیلکی مشخص شود. بدین منظور، واژهبستهای زبان گیلکی براساس پرسشنامۀ ردهشناختی مؤسسۀ ماکس پلانک در باب ردهشناسی واژهبست مورد تحلیل قرار گرفتهاند. پرسشنامه شامل ۵ بخش قابل تفکیک است که عبارتاند از: ۱. ویژگیهای کلی زبان، ۲. حالات مقولهای واژهبست، ۳. ویژگیهای خاص، ۴. جایگاه واژهبست، و ۵. حرکت. دادههای مذکور پس از گردآوری از سه ناحیۀ گویشیِ گیلکی غربی (بیه پس)، شرقی (بیه پیش) و گیلکی گالشی از شهرها و روستاهای شرقی، غربی و مناطق ییلاقی استان گیلان، به شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی ـ مقایسهای مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش بیانگر یکسان بودن واژهبستهای زبان گیلکی در سه گونۀ مذکور است و بهطور کلی میتوان بیان کرد که زبان گیلکی دارای پیشبستهای ضمیری متصل به نشانۀ مفعولی، پیبست نشانۀ مفعولی /ǝ/، پیبست تأکیدی و نیز نشانۀ /o/ ربط است. همچنین مشاهده شد که پیبست ضمایر شخصی متصل به اسامی، صفات، حرف اضافه و افعال در این زبان وجود ندارد. حرکت برای واژهبست فقط به انتهای گروه میزبان امکانپذیر است و جابهجایی و جهش واژهبست به موقعیت پیشین در این زبان ممکن نیست. همچنین باتوجه به بررسیهای انجامشده، تحقق قاعدۀ واکرناگل درمورد جایگاه دوم برای واژهبست در زبان گیلکی قابل تأیید است.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
در این مقاله ساختار بند موصولی مفعولی در زبان فارسی و امکان ادغام متقارن یک گروه اسمی بین بند پایه و پیرو براساس مفهوم ادغام متقارن چیتکو (۲۰۱۱b) و ریمزدیجک (۲۰۰۶a) در زبان فارسی بررسی شد. بند موصولی مفعولی نوعی بند پیرو است که هستۀ آن در بند پایه و بند پیرو دارای نقش نحوی مفعول است. برای این منظور ابتدا مفهوم ادغام متقارن، ساختار بند موصولی مفعولی و ویژگیهای آن براساس مفهوم ادغام متقارن و همچنین تقسیمبندی بند موصولی مفعولی به دو گروه دارای هسته و آزاد براساس چیتکو (۲۰۱۱b) توضیح داده شدند. دادههای زبانی مختلف از زبان فارسی برای تحلیل کاربست مفاهیم مطرحشده توسط چیتکو (۲۰۱۱b) که شامل بندهای موصولی مختلف بودند، استفاده شدند. بررسی دادههای زبانی نشان داد که تقسیمبندی بندهای موصولی مفعولی در زبان فارسی به دو گروه بند موصولی دارای هسته و آزاد براساس چیتکو (۲۰۱۱b) بهطور کامل منطبق بر حقایق زبان فارسی نیست، زیرا در بندهای موصولی مفعولی آزاد معیار در زبان فارسی، سازۀ مشترک بین بند پایه و پیرو نمیتواند یک پرسشواژه باشد، زیرا در این شرایط جمله دارای خوانش سؤالی خواهد شد که این موضوع برخلاف یافتههای چیتکو (ibid) است. دیگر نتایج این پژوهش نشان دادند که ویژگیهای بند موصولی مفعولی در زبان فارسی مانند یکسان بودن نظام حالت، نقش دستوری و نقش معنایی گروه اسمی مشترک بین بند پایه و پیرو، حاکی از اشتراک این سازه بین بندهای پایه و پیرو و همچنین اشراف چندگانۀ دو فعل واژگانی بر آن است.
علیرضا نیک فرجام، رهام رفیعی، محمد حسین صبور، مصطفی طاهری،
دوره ۱۳، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
استفاده از نانوکامپوزیت های حاوی نانولوله کربنی در صنایع فضایی به علت خواص منحصر به فرد و چند منظوره آنها رونق خاصی یافته است. استخراج خواص الکتریکی و الکترومغناطیسی مواد نانوکامپوزیتی در باند فرکانسی ۱۲,۴ تا ۱۸ گیگاهرتز مسئله مهمی برای توسعه این مواد بشمار می¬رود. در این مقاله بررسی¬های آزمایشگاهی بر روی خواص الکتریکی و الکترومغناطیسی پلیمرهای تقویت شده با نانولوله¬های کربن صورت گرفته، خصوصیاتی از جمله رسانایی الکتریکی DC و AC، گذردهی الکتریکی، ضرایب انتقال و انعکاس، تانژانت تلفات و عمق پوستی در باند فرکانسی Ku (۱۲.۴ تا ۱۸ گیگاهرتز) مشخصه سازی می گردد. از روش پلیمریزاسیون درجا برای ساخت نانوکامپوزیت¬های متشکل از رزین وینیل¬استر و نانولوله¬های کربن چند دیواره استفاده شده است. برای توزیع نانولوله¬های در بستر رزین از تجهیز التراسونیک استفاده شده است و جهت اندازه¬گیری خواص الکتریکی نمونه¬ها از تحلیلگر بردار شبکه استفاده شده است. کسر وزنی نانولوله¬های کربنی چند دیواره در حدود ۰.۱ تا ۳ درصد انتخاب شده است تا بتوان تاثیر میزان نانولوله بر روی خواص را ارزیابی نمود. در نهایت با استفاده از مدار معادل الکتریکی، رفتار نمونه¬های آزمایشگاهی بر اساس مطالعه نیمه تجربی توصیف می گردد.
نسا پیرمحمدی، غلام حسین لیاقت، محمد حسین پل، هادی صبوری،
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
در این مقاله یک مدل تحلیلی برای تحلیل فرآیند نفوذ پرتابه سرتخت در سازه ساندویچی با رویههای کامپوزیتی از جنس الیاف شیشه/ اپوکسی و هسته لانهزنبوری بر اساس مدل انتشار موج ارائه گردیده است. الگوهای تغییر شکل و مکانیزمهای جذب انرژی در این تحلیل شامل: حرکت دینامیکی هدف، خمش و تغییر فرم سازه، لایه شدگی رویههای کامپوزیتی، شکست کششی کامپوزیت شیشه/ اپوکسی، جدا شدن رویهها از هسته لانهزنبوری، برش لانهزنبوری، شکلگیری پلاگ در رویه جلویی و تشکیل پتال در رویه پشتی میباشد. در این مدل فرآیند نفوذ در سازه ساندویچی به چهار مرحله متوالی تقسیم میشود، که معادله حرکت پرتابه در هر مرحله و جرمهای موثر هسته و رویهها از مکانیک لاگرانژی استخراج شده است. معادلات غیر خطی بدست آمده از هر مرحله، با درنظرگیری وقوع تخریبهای موضعی و انرژیهای جذب شده حل شده است. همچنین با استفاده از شبیهسازی عددی، فرایند نفوذ توسط کد اجزاء محدود LS-DYNA مدلسازی شده است. برای اطمینان از نتایج حل تحلیلی و مدلسازی عددی نتایج آنها با آزمایشهای تجربی مقایسه شده است. بررسیها نشان میدهد، نتایج روشهای تجربی، تحلیلی و عددی، انطباق خوبی با یکدیگر دارند.
امیر عبداله زاده، حسن علم خواه، فرزاد محبوبی، علیرضا صبور روح اقدم، کوانگ هوکیم،
دوره ۱۴، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده
هدف از این مقاله، ارزیابی کیفی خواص مکانیکی پوشش نانوساختار سخت نیترید آلومینیوم-تیتانیوم اعمال شده بر روی ابزارهای برش با استفاده از آزمون پراش پرتو ایکس می باشد. برای این منظور پوشش های نانوساختار TiAlN و TiN با استفاده از روش های رسوب گذاری شیمیایی از فاز بخار به کمک پلاسما و کندوپاش مغناطیسی با توان برانگیختگی بالا به صورت جداگانه لایه نشانی شدند. برای بهبود چسبندگی پوشش نانوساختار TiAlN به زیرلایه فولادی به مدت یکساعت با استفاده از پوشش میان لایه نیترید تیتانیوم لایه نشانی شدند. برای مقایسه نتایج بدست آمده با مقادیر واقعی از دستگاه های نانودندانه گذاری، ریزسختی سنجی و میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدان استفاده شد. نتایج دلالت دارد که استفاده از آزمون پراش پرتو ایکس و تحلیل پیکهای بدست آمده از این روش، می تواند به خوبی خواص مکانیکی پوششها را به طور کیفی مورد ارزیابی قرار گیرد. برای اثبات ارتباط میان خواص مکانیکی با اطلاعات مستخرج از نمودارهای پراش پرتو ایکس، از عوامل مختلفی چون پارامتر شبکه، میکروکرنش و تنش پسماند، ضریب بافت بلوری، چگالی نابجایی ها و اندازه دانه بلوری بهره گرفته شد. در نتیجه این روش می تواند به عنوان روش غیرمخرب، سریع و ارزان، برای مقایسه و ارزیابی کیفی خواص مکانیکی مواد لایه نازک مورد استفاده عملی قرار گیرد.
محمدحسین صبور، مهدی فکور، نبی مهری خوانساری،
دوره ۱۴، شماره ۱۴ - ( ويژهنامه دوم ۱۳۹۳ )
چکیده
فرآیند شکست قطعات اورتوتروپیک، عموماً با پیدایش ناحیهای تحت عنوان ناحیه آسیب(ناحیه فرآوری شکست)در نوک ترک همراه است. تعیین خواص مکانیکی این ناحیه، میتواند به پیش بینی میزان و یا حتی جهت رشد ترک موجود در قطعات اورتوتروپیک کمک کند. این ناحیه شامل انبوهی از میکروترکها است که به دلایل متعدد، تحلیل و بررسی فرآیند شکست در اینگونه مواد را بسیار دشوار کردهاست و از طرفی باعث نوعی مقاومت در ناحیه آسیب میشود که این عامل نیز میتواند در بهبود خواص شکست ماده تأثیرگذار باشد. تاکنون مدلهایی بهمنظور تعیین خواص مکانیکی این ناحیه ارائهشده است اما به دلیل پیچیدگیهای بسیار زیاد این ناحیه، نتایج حاصله بهدرستی مبین رفتار این ناحیه نبوده است. ضمناً مدلهای موجود با روشهای نوین تجربی و عددی مقایسه و صحتسنجی نشده است. درتحقیق حاضر مدلی جدید بر مبنای نتایج تجربی و عددی بهمنظور بررسی خواص مکانیکی ناحیه آسیب در مواد اورتوتروپیک ارائهشده است. این مدل برخلاف مدلهای پیشین میتواند با ارائه یک بازه برای مدول الاستیسیته، خواص مکانیکی این ناحیه را برای حالت وجود یا عدم وجود برهمکنش بین میکروترکها تخمین بزند. همچنین به منظور کارایی بیشترِ مدل ارائه شده، این مدل با روشهای تجربی و عددی مقایسه و صحتسنجی شد.
دوره ۱۴، شماره ۶۳ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
تانن های گیاهی فرآورده های طبیعی با وزن مولکولی زیاد هستند و قادرند با کربوهیدرات ها و پروتئین ها کمپلکس هایی را تشکیل دهند. این ماده مهم گیاهی دارای خواصی مانند ضد میکروبی و رسوب دادن پروتئین ها است. هدف از انجام آزمایش این است که با توجه به تولید انبوه پوست پسته، امکان تولید صنعتی ترکیبات تانن از آن بررسی گردد. در این مطالعه استخراج تانن با دو روش خیساندن و استفاده از امواج فراصوت و چهار حلال (استون ۷۰درصد، اتانول ۵۰ درصد، متانول ۵۰درصد و آب) در دو رقم پسته، کله قوچی (P. vera cv. Kallehghuchi) و اوحدی (P.vera cv. Ohadi) انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین و کمترین میزان تانن نامحلول mg/ gDW ۱۸/۱۳و ۹۹/۱۱ به ترتیب مربوط به روش خیساندن در رقم کله قوچی در حلال های استون و متانول اندازه گیری شد. اما بیشترین و کمترین میزان تانن محلولmg/g DW ۳۲/۵۵ و ۴۶/۳۴ به ترتیب مربوط به روش خیساندن در رقم اوحدی در حلال اتانول و رقم کله قوچی در حلال آب بدست آمد. میزان آنتوسیانین در پوست پسته کله قوچی و اوحدی μmol/g DW ۰۹/۹ و ۷۱/۱۰ و در مغز پسته کله قوچی و اوحدی به ترتیب μmol/g DW ۱۲/۴ و ۱۹/۴ بدست آمد. این نتایج نشان داد که پوست پسته می تواند به عنوان یک منبع ارزان و قابل دسترس ترکیبات فعال زیستی در نظر گرفته شود.
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
یکی از مهمترین مسائل زیست محیطی کشورهای درحال توسعه، مدیریت مواد زائد جامد شهری است. با توجه به عوامل موثر در جمع آوری پسماند شهری و همچنین وسعت زیاد این مناطق، استفاده از روشهای سنتی بسیار وقت گیر و هزینه بر است لذا استفاده از نرم افزارهای کامپیوتری اجتناب پذیر است؛ وجود توابع تجزیه و تحلیل مکانی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) این سیستم را از سیستم های اطلاعاتی دیگر متمایز می کند؛ از جمله توابع تحلیلی آنالیز شبکه می باشد؛ از کاربردهای مهم آنالیز شبکه مسئله تخصیص و یافتن کوتاهترین مسیر است. هدف ما در این تحقیق بهینه سازی مسیرهای جمع آوری پسماند شهری با استفاده از آنالیز شبکه و دیگر قابلیتهای GIS است. در این تحقیق با انتخاب یکی از مناطق شهری تهران (ناحیه ۱ منطقه ۶) با توجه به موقعیت مکانی و وجود انواع کاربریها در آن وضع موجود مسیرهای جمع آوری پسماند مورد بررسی قرار گرفته و پس از با استفاده از GIS شبکه ای شامل مخازن و شبکه راهها تشکیل شده و آنالیز شبکه روی شبکه مورد نظرصورت گرفت، با تخصیص صورت گرفته روی شبکه، منطقه به چند محدوده بهینه جهت جمع آوری پسماند تقسیم شد، سپس کوتاهترین مسیر در هر محدوده انتخاب شد. این روش می تواند برای دیگر مناطق شهری با تنظیم داده های اولیه مورد استفاده قرار گیرد. با اجرای این طرح در ناحیه ۱ منطقه ۶ تهران شیفت روز جمع آوری پسماند حذف می گرددد. این کاهش زمان باعث کاهش هزینه، نیروی انسانی، بعد مسافت و آلودگی محیط زیست می شود.
فاطمه حسن پور رودبنه، غلامحسین لیاقت، هادی صبوری، همایون هادوی نیا،
دوره ۱۶، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله نفوذ شبه استاتیک و نفوذ دینامیکی بر روی سازه ساندویچی با رویههای آلومینیومی و هسته لانه زنبوری آلومینیومی به طور تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین نفوذ در هر یک از اجزای سازه ساندویچی (رویههای آلومینیومی و سازه لانه زنبوری) به طور جداگانه بررسی شدند تا تأثیر بر هم کنش رویههای آلومینیومی با هسته لانه زنبوری در میزان انرژی جذب شده و سرعت حدبالستیک توسط سازه ساندویچی مشخص شود. آزمایش شبه استاتیکی بر روی نمونههای ساخته شده با نفوذکننده سرتخت به قطر ۱۰ میلیمتر با استفاده از دستگاه یونیورسال انجام شده است همچنین آزمایش بالستیک با پرتابه سرتخت به قطر ۱۰ میلیمتر و جرم ۸,۵ گرم با استفاده از دستگاه تفنگ گازی انجام شده است. نتایج آزمایش نفوذ شبه استاتیک نشان میدهد مجموع انرژی جذب شده در دو رویه و سازه لانه زنبوری کمتر از حالتی است که این اجزا به شکل ساندویچ مورد استفاده قرار میگیرند در واقع انرژی جذب شده ساندویچ پنل در مقایسه با این مجموعه (مجموع دو عدد ورق آلومینیومی و لانه زنبوری) ۴۲% بیشتر شده است؛ اما مجموع مقدار نفوذ این اجزا (مجموع دو رویه آلومینیومی و لانه زنبوری) ۳۰% بیشتر از ساندویچ پنل میباشد. در آزمایش بالستیک نیز سرعت حدبالستیک و انرژی بالستیک سازه ساندویچی از اجزای آن به میزان قابل ملاحظهای بیشتر میباشد. نتایج به دست آمده از نفوذ شبه استاتیک و نفوذ دینامیکی برتری سازه-های ساندویچی به سازههای معمولی را نشان میدهد. بنابراین سازه ساندویچی به عنوان یک سازه جاذب انرژی مناسب میتواند مورد استفاده قرار گیرد.
بهنام صبوری، مجیدرضا آیت اللهی،
دوره ۱۶، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش، تأثیر نانولولههای کربنی چندجداره بر مقاومت شکست نانوکامپوزیتهای پایه اپوکسی تحت بار برشی خارج از صفحهای (شکست مود III) در مقایسه با اثر آنها در حالت بارگذاری کششی (شکست مود I) به روش تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. به دلیل داشتن گرانروی پایین و کاربردهای گسترده در صنعت، از اپوکسی LY-۵۰۵۲ برای ساخت نمونههای نانوکامپوزیت استفاده شده است. درصدهای وزنی در نظر گرفته شده برای محتوای نانولولههای کربن این نمونهها نیز ۰,۱، ۰.۵ و ۱ درصد هستند. در فرآیند ساخت نمونههای نانوکامپوزیتی، روش امواج مافوق صوت برای همگنسازی نانوذرات در رزین زمینه به کار گرفته شده است. در این آزمونها برای اندازهگیری مقاومت شکست نمونههای اپوکسی خالص و نانوکامپوزیتها تحت شرایط بارگذاری مود I و مود III از فیکسچر بارگذاریای که به تازگی برای مود ترکیبی I/III توسعه یافته، استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهند که در هر دو حالت بارگذاری، افزایش محتوای نانولولهها تا ۱ درصد وزنی موجب افزایش مقاومت شکست نسبت به اپوکسی خالص میشود. با این وجود، ماکزیمم چقرمگیهای شکست مود I و مود III به ترتیب، برای نانوکامپوزیتهای حاوی ۰.۵ و ۱ درصد وزنی نانولوله به دست آمدهاند. در نهایت، روندهای مشاهده شده در نتایج آزمایشگاهی، با استفاده از میکرومکانیزمهای تأثیرگذاری نانولولههای کربنی مورد بحث قرار گرفته است.
فاطمه حسن پور رودبنه، غلامحسین لیاقت، هادی صبوری،
دوره ۱۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله سازههای ساندویچی با هسته لانه زنبوری خالی و نیز، پر شده از فوم به صورت شبه استاتیک تحت بارگذاری فشاری متمرکز و گسترده به طور تجربی مورد بررسی قرار گرفته است. سازههای ساندویچی از رویههای آلومینیومی و لانه زنبوری از جنس آلومینیوم ۵۰۵۲-H۳۸ تشکیل شده است. فوم مورد استفاده برای پر کردن سازه لانه زنبوری، فوم پلیاورتان با چگالی ۱۳۷,۱۳ kg/m۳ میباشد. آزمایش شبه استاتیکی بر روی نمونههای ساخته شده در بارگذاری متمرکز با نفوذکننده سرتخت به قطر ۱۰ میلیمتر با استفاده از دستگاه یونیورسال انجام شده است همچنین آزمایشهای شبه استاتیک با بارگذاری گسترده نیز با این دستگاه انجام شد. در این نوع بارگذاری نیرو به تمام سطح سازه به طور یکنواخت وارد میشود و نرخ جابجایی برای هر دو نوع بارگذاری ۲ mm/min در نظر گرفته شده است. هدف از این بررسی تاًثیر ماده پرکننده در میزان جذب انرژی و شکل تخریب سازه ساندویچی بوده است و همچنین مقایسه این دو نوع بارگذاری در پنلهای ساندویچی با هسته لانه زنبوری خالی و پر شده از فوم می-باشد. نتایج آزمایش شبه استاتیک در هر دو نوع بارگذاری نشان میدهد که ماده پرکننده اثر بسزایی در افزایش انرژی جذب شده دارد. فوم پلیاورتان به عنوان ماده پرکننده سازه لانه زنبوری مورد استفاده در هسته پنل ساندویچی باعث افزایش ۶% و ۲۹% انرژی جذب شده ویژه سازه ساندویچی با هسته پر شده از فوم پلیاورتان نسبت به سازه ساندویچی با هسته لانه زنبوری خالی به ترتیب در بارگذاریهای متمرکز و گسترده شده است.
محمد غفاری، علی توکلی صبور، محمود پسندیده فرد،
دوره ۱۷، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
کاربردهای متنوع و روز افزون وسایلی که در جریان با اعداد رینولدز پایین کار می کنند، باعث بوجود آمدن نیاز گسترده ای جهت بررسی دقیق آنها شده است. بهینه سازی بخش مهمی از علوم محاسباتی است که موجب بهبود عملکرد و افزایش کارایی هندسه اولیه میشود. بیشتر مطالعات انجام گرفته در زمینه بهینه سازی آیرودینامیکی معطوف به جریانهایی با عدد رینولدز بالا می باشد، اما در وسایل آیرودینامیکی که ابعاد کوچکی دارند، مانند ریز پرندهها، معمولا سرعت جریان پایین بوده و در نتیجه از نوسانات جریان که به دلیل جدایش ایجاد میشوند نمیتوان صرف نظر کرد. دراین مقاله ایرفویل نوسانی با حرکت پیچش خالص در جریان مغشوش با عدد رینولدز پایین با استفاده از روش الحاقی پیوسته بهینه سازی شده است. نسبت نیروهای برا بر پسا به عنوان تابع هدف انتخاب شده و از تابع تغییر شکل آزاد برای گسسته سازی هندسه مورد نظر استفاده شده است. با توجه به اینکه بهینه سازی اجسام آیرودینامیکی به طور کلی شامل دو بخش حل معادلات جریان و سپس محاسبه گرادیانها میباشد، جهت ارزیابی میزان دقت نتایج بدست آمده از فرایند بهینه سازی، در این مقاله، اعتبارسنجی برای هر دو بخش صورت پذیرفته است. نتایج حاکی از همگرایی بسیار خوب معادلات الحاقی است. همچنین با ایجاد محدودیتهای مناسب در فرایند بهینه سازی شکل باز طراحی شده دارای بیشترین بازده بوده بدون اینکه قابلیت های اولیه آن دچار تغییر و دگرگونی شوند.