جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای صولتی


دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده

هدف: سیلیسیم یک عنصر مؤثر در فرآیند بلوری شدن استخوان است، بنابراین هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم می‏تواند یک بیوسرامیک مناسب به‏عنوان ماده جایگزین استخوان باشد. مواد و روش‏ها: هیدروکسی آپاتیت استوکیومتری (HA) و هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم (Si-HA) محتوی مقادیر متفاوتی از سیلیسیم جانشین شده با موفقیت به روش هیدروترمال با استفاده از مواد اولیه Ca(NO۳)۲، (NH۴)۳PO۴ یا (NH۴)۲HPO۴ و تترا اتوکسی سیلان [Si(OCH۲CH۳)۴] سنتز شد. نتایج: بخش‏های بلوری، ترکیب شیمیایی، ریزساختار و ریخت‏شناسی نمونه‏های سنتزشده، با استفاده از روش‏های پراش پرتو ایکس (XRD)، انتقال فوریه فروسرخ (FTIR)، پلاسمای جفت شده القایی (ICP-AES) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) بررسی شد. نتایج، جانشینی سیلیسیم در ساختار آپاتیت را تأیید کرد و نشان داد که برای حفظ تعادل بار در اثر جانشینی گروه سیلیکات (SiO۴۴-) به‏جای گروه فسفات (PO۴۳-)، بخشی از گروه هیدروکسیل (OH-) موجود در ساختار حذف شده و ثوابت شبکه آن نیز در مقایسه با آپاتیت استوکیومتری تغییر می‏کند. نتیجه‏گیری: جانشینی سیلیسیم در ساختار آپاتیت، رشد ذرات هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم را محدود و باعث کاهش بلورینگی آن نیز می‏شود؛ بنابراین انحلال‏پذیری هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم افزایش یافته و در نتیجه هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم رفتار زیست‌فعالی بهتری نسبت به هیدروکسی آپاتیت استوکیومتری دارد. براساس بررسی‏های زیستی، انکوباسیون نمونه‏ها در مایع شبیه‌سازی شده بدن و آزمون MTT (آزمون دی‏متیل تیازول)، هیدروکسی آپاتیت با جانشینی سیلیسیم رفتار زیست‏فعالی بهتری در مقایسه با هیدروکسی آپاتیت خالص دارد.

دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: یکی از مسائل اصلی مهندسی بافت استخوان طراحی و ساخت داربست‏های سه‏بعدی زیست‏فعال و قابل جذبی است که بتواند یکپارچگی ساختاری خود را در طول زمان ترمیم حفظ کند؛ یکی از رویکردهای دست‏یابی به این هدف ساخت داربست‏های کامپوزیتی است. مواد و روش‏ها: در این پژوهش ساخت و مشخصه‏یابی داربست کامپوزیتی متشکل از ابریشم بازیابی شده و شیشه زیست‏فعال بیان شده است. ابریشم بازیابی شده از پیله‏های کرم ابریشم و شیشه کلسیم سیلیکوفسفاتی به روش سل- ژل تهیه شد. برای ایجاد یک کامپوزیت یکنواخت، ذرات شیشه زیست‏فعال آسیاب و توسط تری آمینو پروپیل تریتوکسی سیلان پوشش داده شد. داربست‏های کامپوزیتی ابریشم/ شیشه زیست‏فعال به روش خشکاندن انجمادی و در نسبت‏های متفاوتی تهیه شد. نتایج: شیشه زیست‏فعال و پروتئین ابریشم (فیبروئین) با استفاده از آزمون های FTIR و XRD بررسی شد. در طیف FTIR پروتئین ابریشم نقاط اوج به طور واضح در طول موج‏هایcm ۱۶۵۵ و cm ۱۵۳۰ ظاهر شد که حضور فیبروئین را تأیید می‏کرد. انجام آزمون XPS روی پودر شیشه پوشش داده، حضور گروه‏های آمینی روی سطح ذرات شیشه را نشان داد. سپس ساختار داربست‏های سه بعدی توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی بررسی شد. تصاویر به‏دست آمده ساختار یکنواخت و متخلخل داربست‏ها را به خوبی مشخص کرد. سلول‏های بنیادی مزانشیمی انسانی روی داربست‏ها کاشته شد و طی ۲۱ روز آزمون‏های زیستی، رشد و تکثیر و تمایز روی آن‏ها انجام شد. نتیجه‏گیری: با توجه به ساختار یکپارچه، زیست‏سازگاری و تمایز  استخوانی سلول‏ها پس از سه هفته، به نظر می‏رسد داربست‏های کامپوزیتی ابریشم/ شیشه زیست‏فعال گزینه قابل طرحی در زمینه داربست‏های مهندسی بافت استخوان باشد.

دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده

هدف: کامپوزیت زیست تخریب‏پذیر پلی کاپرولاکتون/ نشاسته می‏تواند به منظور مهندسی بافت استخوان مورد استفاده قرار گیرد. تأثیر ترکیب درصد اجزا بر خواص این کامپوزیت دارای اهمیت است. مواد و روش‏ها: کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته با ترکیب درصد پلی کاپرولاکتون ۸۰/ نشاسته ۲۰، پلی کاپرولاکتون ۷۰/ نشاسته ۳۰ از طریق حل کردن در کلروفرم و تبخیر حلال ساخته شد. نتایج: ترکیب شیمیایی کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته به کمک انتقال فوریه فروسرخ مشخصه‏یابی شد. به منظور بررسی زیست‏فعالی کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته ایجاد هیدروکسی آپاتیت روی سطح در محلول شبیه‏سازی شده بدن ارزیابی شد. نتایج حاصل از آزمون فشاری بیانگر این بود که ضریب کشسانی و استحکام فشاری این داربست در حد استخوان ترابکولار انسان است. میزان کاهش جرم نمونه‏ها در آب و همچنین سرعت تخریب نشاسته در محلول بافر فسفات سالین ارزیابی شد و بررسی‏ها بیانگر این بود که وجود جزء نشاسته و درصد آن بر سرعت تخریب تأثیر می‏گذارد. همچنین آزمون‏های MTT و آلکالین فسفاتاز نشان داد که این کامپوزیت سمّیتی ندارد و فعالیت‏های استخوانی سلول‏های استئوسارکوما رده G-۲۹۹ را افزایش می‏دهد. نتیجه‏گیری: با توجه به افزایش رشد و فعالیت سلول‏های استخوانی و توانایی تشکیل آپاتیت روی سطح کامپوزیت و همچنین خواص مکانیکی آن، این کامپوزیت دارای این پتانسیل است که به عنوان جایگزین‏های استخوان استفاده شود. به علاوه سرعت تخریب‏پذیری کامپوزیت پلی کاپرولاکتون/ نشاسته با تغییر در ترکیب درصد اجزای سازنده آن قابل کنترل است و می‏توان از این کامپوزیت به عنوان داربست مهندسی بافت استخوان استفاده کرد. نمونه با درصد جرمی ۷۰/۳۰ به علت پاسخ سلولی مناسب‏تر و خواص مکانیکی بهتر نسبت به نمونه ۸۰/۲۰ بهینه محسوب می‏شود.
محمدرضا وزیری سرشک، علی صولتی، نصراله بنی مصطفی عرب،
دوره ۱۵، شماره ۱۳ - ( ویژه‌نامه ۱۳۹۴ )
چکیده



دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

دمای عمق لایه‌های آسفالتی یکی از پارامترهای مهم و اساسی در فرآیند تحلیل، طراحی و مطالعات بهسازی (روکش) روسازی‌های آسفالتی است. مدل‌های پیش‌بینی به عنوان جایگزین اندازه‌گیری میدانی و آزمایشگاهی این دما، از روش‌های کم‌هزینه و سریع تعیین دمای عمق لایه‌های آسفالتی هستند. این در حالی است که این مدل‌ها بر اساس داده‌های میدانی و آزمایشگاهی محدود ساخته شده‌اند و نیاز به توسعه مدل‌هایی برای تعیین دمای عمق لایه‌های آسفالتی در شرایط مختلف ترافیکی و آب و هوایی وجود دارد. هدف اصلی این پژوهش توسعه مدلی برای پیش‌بینی دمای عمق لایه‌های آسفالتی بر اساس داده‌های آب و هوایی است. در سال‌های اخیر، شبکه‌های عصبی مصنوعی به عنوان ابزاری مفید برای مدل‌سازی پدیده‌های تجربی، عملکرد مناسبی از خود نشان داده‌اند. روش مدل‌سازی استفاده شده در این پژوهش، مدل شبکه عصبی مصنوعی پس‌انتشار می‌باشد که میانگین ساعتی دمای عمق لایه‌های آسفالتی را بر اساس سایر متغیرها شامل زمان روز، عمق مورد نظر از سطح روسازی، میانگین ساعتی دمای هوا، میانگین سرعت و جهت باد، حداقل رطوبت هوا و کل تابش آفتاب پیش‌بینی می‌کند. داده‌ها از پایگاه داده برنامه عملکرد بلندمدت روسازی (LTPP) استخراج شده است. برای مدل‌سازی از داده‌های چندین ساله مربوط به ایالت اوهایو آمریکا استفاده شده است. بعد از آموزش شبکه، عملکرد مدل توسعه یافته مورد ارزیابی قرار گرفته و با نتایج مدل رگرسیونی غیرخطی درجه دوم مقایسه شده است. این مقایسه نشان می‌دهد مدل شبکه عصبی دارای دقت بالاتری نسبت به مدل رگرسیونی می‌باشد. نتایج پژوهش قابلیت پیش‌بینی دمای عمق لایه‌های آسفالتی را بر اساس داده‌های آب و هوایی موجود توسط مدل توسعه یافته با دقت پیش‌بینی بسیار خوب (ضریب تعیین برابر ۹۶/۰)، بایاس و خطای پیش‌بینی کم نشان می‌دهد.

صفحه ۱ از ۱