جستجو در مقالات منتشر شده


۱۴ نتیجه برای طاووسی


دوره ۰، شماره ۳ - ( شماره ۳- ۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده خدایبانوان باروری، ایزدان محافظ حاصلخیزی و ناظر بارداری و تولد در بسیاری از تمد نهای چندخدایی هستند. گرچه اندیشه یافتن کاربرد آثار بدست آمده از مردمان پیش از تاریخ، راهی جز به گمان نم یبرد؛ اما با تکیه بر اساطیر به جای مانده از عهد تاریخی و داستانهای فولکلوریک، م یتوان کارکردهای زیر را برای پیکر کهای خدایبانوان باروری برشمرد: ۱. تجسم ایزدبانوی مورد پرستش در منطقه، که غالباً خدای زمین و آ بها و در ارتباط با عشق، باروری و حاصلخیزی است. ۲. استفاده در آیینهای باروری زمین، دام و انسان، آیی نهای بلوغ، درمان بخشی زنان سترون و یاری بانوان به هنگام زایمان. ۳. نماد مادر، برای قرار دادن در مقابر کودکان درگذشته و همراهی آنان در سفر پس از مرگ. این نوشتار به بررسی خدایبانوان مرتبط با حاصلخیزی در میانرودان و شرق میانه، آناتولی، مدیترانه، اروپای پیش از تاریخ، اژه و یونان، رم، اسکاندیناوی، ایرلند، آفریقا، مصر، هند، چین، ژاپن، قاره آمریکا و سرزمی نهای شمالی م یپردازد.

دوره ۳، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۶)- ۱۳۹۴ )
چکیده

یکی از اهداف مطالعات تطبیقی ادبی، جست‌وجوی نمونه‌های «حقیقت» انسانی است که به‌صورت کهن‌الگوها در ادبیات همه ملت‌ها در همه زمان‌ها آشکار شده است. در این مقاله، نگارندگان با بهره‌گیری از مکتب آمریکایی (بین‌المللی) مطالعات تطبیقی ادبی، به مقایسه کهن‌الگویی عشق رمانتیک در قصه فرانسوی «تریستان و ایزولت» و قصه ایرانی «خورشیدشاه و مه‌پری» در رمانس حماسی سمک عیار می‌پردازند. بدین منظور ابتدا به تعریف کهن‌الگوهای مادر و پدر، آنیما و آنیموس، مفاهیم خودآگاه و ناخودآگاه، خودآگاه و ناخودآگاه جمعی و مردانگی و زنانگی در روان‌شناسی یونگی می‌پردازیم. سپس مفهوم فرآیند «فردیت» که مبتنی بر ایجاد تسلط فرد بر خودآگاه و ناخودآگاه خویش است را توضیح داده و نشان می‌دهیم که با توجه به وجود ناخودآگاه زنانه (آنیما) در مرد و ناخودآگاه مردانه (آنیموس) در زن، قصه عشق رمانتیک با فرآیند فردیت در انسان تطبیق دارد. نگارندگان ضمن بیان پیرنگ کلی دو قصه عاشقانه مورد بحث، به تعبیر کهن‌الگویی یونگی عناصری چون شاه، ملکه، قهرمان مرد، جادوگران و معشوق پرداخته و نقش نمادین و روان‌شناختی آن‌ها را در هر دو قصه توضیح می‌دهند. آن‌گاه به مطالعه تطبیقی شخصیت‌ها، کارکردها و حوادث هر قصه پرداخته و ضمن بیان تفاوت‌ها و شباهت‌های آن‌ها، به تجزیه و تحلیل فرآیند عشق رمانتیک در هریک از قصه‌ها و مقایسه تحلیلی آن‌ها با یکدیگر می‌پردازند. این مطالعه تطبیقی قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که چرا عشق رمانتیک در قصه فرانسه عصر مدرن به مرگ و تراژدی منجر می‌شود‌، اما در قصه ایران پیش از اسلام به وصال عشاق می‌انجامد.

دوره ۴، شماره ۱۵ - ( بهار ۱۳۸۶ )
چکیده

دراین مقاله با گذری کوتاه بر آرایی که خاستگاه‌های هزار و یک‌شب را براساس شواهد داستانی، تاریخی، بوم‌شناسانه و منقطه‌ای مورد تفحص قرار داده‌اند، به هزار و یک شب و به ویژه قهرمان محوری آن، شهرزاد از منظر بن اندیشه و خاستگاه بنیادین اسطوره‌ای آن پرداخته شده است.
 در این‌جا کهنترین صورتها و الگوهایی که شهرزاد بر ساخته آنهاست و براساس آنها عمل می‌کند، به عنوان بن اندیشه‌های سازنده شخصیت عمل کننده و اندیشمند هزار و یک شب، مورد جستجو قرار گرفته‌‌اند.
در فرآیند این جستجو درمی‌یابیم که شهرزاد، تجلی دو بن‌اندیشه کهن ایرانی است: «هستی برای نبرد»، و «فرجام اندیشی معاد شناسانه».

دوره ۵، شماره ۱۵ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
گفت وگو از شگردها و ابزارهای اساسی نویسنده یا سراینده است تا شناختی عمیق تر از آنچه در سر دارد به مخاطب هدیه کند. این شیوۀ ادبی را می‌توان به گونه‌هایی نظیر؛ دیالوگ( گفت وگوی دوطرفه)، مونولوگ یا تک گویی و همولوگ یا گفت و گوی جمعی در ادبیات مشاهده کرد. اگرچه گفت و گو در ادبیات نمایشی؛ نظیر تراژدی و داستان؛ نظیر رمان، بیش از انواع دیگر کاربرد دارد، در ادبیات عامه نیز از زیبایی های خاص خود برخوردار است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی شیوه‌های گفت وگو و اهدافی که از آن متصوّر بوده است را در دوبیتی های عامیانۀ مازندران و خراسان، بررسی کند. براساس یافته‌های تحقیق می‌توان گفت که از مونولوگ و دیالوگ بیش از دیگر شیوه‌های گفت وگو در دوبیتی‌های عامیانه استفاده شده است. در دیالوگ، اهدافی نظیر؛ طلب بوسه از معشوق و حضور دیگری برای عشق ورزی به بحث گذاشته شده است. گفت وگوی جمعی، آن گونه که در چارچوب نظری پژوهش آمده، در دوبیتی‌های عامیانه دیده نشده است. پژوهشگران، دوبیتی‌هایی را که خطاب به جمع بوده، با هدف گواه گرفتن عاشق برای اغراض خویش در این بخش بررسی کرده اند. جدل نیز به علت کوتاهی طول کلام در دوبیتی، بسامدی نداشته است.
کلیدواژه: گفت وگو، تک گویی، همولوگ، دیالوک، دوبیتی‌های عامیانۀ مازندرانی و خراسانی.

دوره ۶، شماره ۲۱ - ( بهار ۱۳۹۲ )
چکیده

عموماً اینگونه تصوّر می شود که صادق هدایت روشنفکری بوده که در دوره خود با سیستم استبدادی حکومت پهلوی در تعارض بوده است. مطابق بیشتر زندگینامه هایی که درباره او نوشته شده است، این گونه به نظر می رسد که او، علی رغم این که به یک خانواده اشرافی تعلّق داشت، به دلیل تعّلق خاطرش به آزادی انسان با سیستم پهلوی دشمن بوده است. مقاله حاضر تلاش کرده تا خلاف این نظر عموماً پذیرفته شده را اثبات کند. این مقاله با تحلیل بوف کور از منظر تئوری قدرت میشل فوکو، به ویژه نظریه "سراسربینی" یا panopticism، به این نتیجه می رسد که هدایت، از این نظر که از گفتمان غالب دوره خود تاثیر پذیرفته است و مهمترین گفتمان دوره ناسیونالیسم بوده است، ناخودآگاه به سیستم پهلوی خدمت کرده است. برای این منظور ابتدا به تعریف و ریشه یابی نظریه قدرت در آثار مختلف فوکو پرداخته و سپس نظریات پیروان فوکو که این نظریه را در رمان های مختلف اروپایی بررسی کرده اند بیان می کند و در بخش دوم مولفه های این نظریه را در بوف کور هدایت بررسی کرده و در پایان به نتیجه مذکور می رسد.

دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۸ ۱۳۹۸ )
چکیده

موضوع و مفهوم اعیان ثابته و وحدت وجود، اندیشه‌های محوری عرفان عطار و ابن عربی را تشکیل می‌دهند. این نوشتار بر آن است تا بر اساس مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی، وجوه تشابه اندیشه‌های مذکور را از منظر کهن‌الگوها بررسی نماید. مطابق نتایج، عطار و ابن عربی در مقوله‌های اعیان ثابته و وحدت وجود اشتراک دارند. ﻻﻳﻪﻫﺎﻯ ﺯﻳﺮﻳﻦ این تشابه را می‌توان در ضمیر ناخودآگاه جمعی و کهن‌الگوی خویشتن دانست. سیمرغ یا اعیان ثابته همان نمونه خداگونه و آغازین در آفرینش موجودات هستند که بیانگر نخستین تجلی و مظهر اسماء الهی‌اند و به همین جهت ارزشمندند و یگانگی با آن بیانگر غایت رشد انسان است. اما به تناسب تفاوت در محیط فرهنگی، هر یک از شخصیت های مذکور ابتکاراتی داشته‌اند: ابتکار ابن عربی را می‌توان در وضع اصطلاح اعیان ثابته با دو تجلی فیض اقدس و فیض مقدس دانست و ابتکار عطار آن است که در تناظر انسان و جهان از جنبه جزئی تمثیل ابتکاری "ذره و خورشید" و "ذره و عالم" را در مقابل تمثیل تکراری فلسفی اندام وارگی جهان ابن عربی ابداع کرده است و از جنبه کلی هم تمثیل جامع تناظر سی‌مرغ با سیمرغ را خلق نموده است که حاوی اندیشه عرفانی وحدت وجود با زیر مجموعه‌هایی چون وحدت در کثرت، تفاوت جزئی جهان سایه‌ای و مثالی، تناظر جهان سایه‌ای و مثالی، کمال گروهی سالکان و شعور کیهانی است و همه زیر مجموعه‌های مذکور در عرفان ابن عربی نیز وجود دارند که بیانگر یگانگی اندیشه های بشری است.

دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱ (بهار و تابستان)- ۱۳۹۵ )
چکیده

چکیده: برای درک آثار هنری یک عصر و بنیادهای موثر بر آن، کشف رابطه بین تصویر و رخدادهای اجتماعی برای کشف دلایل تولید آنها ضروری می‌نماید. از اینرو، پژوهش حاضر سعی در تبیین رابطه‌ی میان تصاویر یک دوره و عناصر مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مؤثر بر آن را دارد. در تاریخ ایران در غالب موارد هنر وابسته به دربار و به عنوان بیانیه‌ای بازتاب دهنده قدرت و اندیشه‌های حاکم در جامعه است و تولید و بازتولید آن مبتنی بر نیازهای حکومت به رسانه‌های تصویری برای بیان ایده‌های مورد نظر خود است. به این منظور، مورد بررسی در این پژوهش، دوره‌ی ساسانی به عنوان نقطه اوج دوره‌ی گفتمانی ایران پیش از اسلام و یکی از دوره‌های طولانی دارای چالش‌های گوناگون از منظر قدرت و مشروعیت انتخاب شده و از بین رسانه‌های تصویری و هنری آن سکه‌ها مورد نظر بوده که شواهد زیادی از تغییرات بازنمایی تصویری را آشکار می‌سازند. مورد بررسی خاص این پژوهش، سکه‌های دوره قباد اول و جاماسب در سیر زمانی خلع قباد اول از قدرت به واسطه ظهور فرقه مزدکیه، جانشینی جاماسب و رسیدن مجدد قباد اول به سلطنت و تغییرات تصویری سکه‌های پادشاهان مزبور در طی این دوره بوده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که این پادشاهان در طی دوره‌های مزبور با قصد افزایش اقتدار و مشروعیت خود، از عناصر و نمادهای ریشه دار در عقاید زردشتی، به منظور شکل دادن به سیمای تصویری این امر بهره می‌برند . واژه‌های کلیدی: هنر ساسانی، سکه‌‌های ساسانی، قباد اول، جاماسب، قدرت و مشروعیت.

دوره ۱۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۸۶ )
چکیده

در بوجود آمدن و گسترش یافتن محیطهای شهری عوامل مختلفی مؤثرند که بی شک در میان آنها، عوامل جغرافیایی و زیست محیطی مهمترین نقش را دارند. دشت توس یا کشف رود که شهر ویران شده تابران توس در آن واقع شده است با توجه به برخورداری از مجموعه ای از عوامل مطلوب زیست محیطی از جمله منابع آب فراوان، وجود چشمه سارها و رودهای فصلی، هوای مساعد، خاک حاصلخیز، پوشش غنی گیاهی و مراتع سرسبز، موجبات جلب توجه و اقامت جمعیتهای انسانی و مهاجرین را از کهن ترین زمانها فراهم آورده است. پیدایش دست افزارهای سنگی در میانه دشت و کناره های کشف رود متعلق به دوران پارینه سنگی زیرین، وجود غارهای باستانی در حاشیه دشت و سکونت گاههای پیش از تاریخ و تاریخی، شواهدی ارزشمند در این زمینه می باشند. علاوه بر این قرار داشتن شهر تابران توس در نزدیکی مرزهای اقوام مهاجم آسیای مرکزی، موقعیت حساسی را طی قرون میانی اسلامی به عنوان یک منطقه سوق الجیشی تدافعی به آن بخشیده بود. اما با گسترش یافتن شهر مقدس مشهد از قرن ۸ هجری به بعد، شهر تابران موقعیت سوق الجیشی خود را از دست داد و با انتقال آب چشمه گیلاس که از مهمترین منابع تامین آب شهر تابران توس بود، عوامل جغرافیایی مطلوب در این منطقه از بین رفت و این شهر برای همیشه متروک گشت. در این مقاله سعی شده است تاثیر عوامل تکوین و گسترش این شهر طی قرون میانی اسلامی و همچنین نابودی و متروکه شدن آن از قرن ۸ هجری به بعد که بیشتر ریشه در مسایل جغرافیایی دارد، مورد بررسی قرار گیرد.

دوره ۱۱، شماره ۱ - ( بهار و تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده

مفهوم حیات و زندگی یکی از مفاهیم کلیدی در بسیاری از هنرهای تمدن‌های کهن و به ویژه در هنر و تمدن ایران است. این مقاله در پی بررسی مفاهیم نمادین و صورت‌های تصویری صحنه‌های جرعه‌فشانی، تقدیم جرعه و گل در هنرهای ایران کهن و تداوم آن در نقاشی‌های دوره اسلامی است. هدف از این پژوهش تحلیل محتوا و ریشه‌های تصویری یکی از صحنه‌های رایج نقش‌پردازی شده در هنر دوره اسلامی است. صحنه‌هایی که تقدیم هدیه‌ای شراب مانند یا گل‌هایی زیبا را به تصویر کشیده‌اند. در نگاه اول این نقش‌ها را می‌توان صحنه‌هایی عادی از زندگی روزمره پنداشت، اما با بررسی تطور تصویری و محتوای اسطوره‌ای دینی این مضمون در هنر و فرهنگ ایران باستان را می‌توان تداوم یک کهن الگوی نمادین و تصویری در هنر دوره اسلامی نشان داد. این مقاله سعی دارد با تکیه بر داده‌های اسطوره‌ای و فرهنگی مفاهیم جرعه‌فشانی و جرعه‌نوشی و به دست گرفتن گل در ایران باستان را بیان نماید و صورت‌هایی تصویری از این صحنه‌ها را نشان دهد و براساس قاعده انتقال نمادها و کهن الگوها در یک فرهنگ به تحلیل صورت‌هایی تصویری از این مضمون در هنر دوره اسلامی ایران بپردازد. براساس اسطوره‌شناسی تطبیقی می‌توان این نکته را مطرح کرد که جرعه‌فشانی، جرعه‌نوشی و تقدیم آیینی گل، الگوی آیینی مشترک میان اقوام هندواروپایی است. این نکته توسط بسیاری از صاحبان نظر مورد تأیید قرار گرفته است، اما نکته جالب توجه که نتیجه کلیدی این مقاله را دربرمی‌گیرد تداوم معنا و تصویر این الگوی نمادین در هنر و فرهنگ دوره اسلامی است.


دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۳ )
چکیده

در مورد باورها و اعتقادات هخامنشیان و بویژه شاهان آنها از جمله کوروش کبیر نظریات گوناگون و گاه ضد و نقیضی بیان شده است. اکثر محققان در این زمینه به گفته هرودوت استناد می‌کنند. هرودوت درباره کیش و آیین هخامنشیان گفته است: "ساختن قربانگاه و معبد نزد ایشان رسم نیست و اعتقاد به این قبیل چیزها را ناشی از نادانی و حماقت می‌شمارند. بر خلاف یونانیها، معتقد نیستند که خدایان از جنس و ذات بشرند. در آیین ایشان زئوس(اهورا مزدا) نماد گنبد نیلگون آسمان و سرور داناست. رسم آنان این است که بر بالاترین قله‌های کوهستان رفته و به درگاه خدا نیایش کرده و قربانی کنند. خورشید، ماه، زمین، آتش، آب، بادها و سایر هستیهای یزدانی و اینها تنها خدایانی هستند که بدون هیکل از همان آغاز، ایرانیان آنها را پرستش کرده و برایشان قربانی می کنند." به هر حال به نظر هرودوت ایرانیان دوره هخامنشی بت و پرستشگاه و محراب نداشتند. برای تحقیق در مورد باورهای آنها و همچنین نیایشگاههای هخامنشیان در این مقاله از بیشترین منابعی که در دسترس بوده استفاده شد و به تمام نظریات محققان اشاره شده است. در مورد آثار مذهبی هخامنشیان، کتیبه‌ها، محرابهای آتش، معابد چهارگوشه و آتشکده‌ها، محوطه‌های مقدس یا برزمدان (Barzamdan) و آرامگاههای هخامنشیان که عموماً در محوطه‌های مقدس قرار داشتند، اشاره شده است. پس از بررسی نیایشگاههای این دوره، نتیجه می‌شود که از نظر فرم و نقشه بر معابد دوره‌های پارتی و ساسانی تأثیرگذار بوده و فضای مربع شکل چهارستونی و ایوان ورودی آن در دوره اسلامی و در بناهای قرون اولیه ایران و کشورهای همجوار مشاهده می‌شود.

دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۴- )
چکیده

پیشینۀ تاریخی مفهوم دستگاه و چگونگی روند تغییر نظام مقامی به دستگاهی یکی از پرسشهای بنیادین در تاریخ موسیقی ایران محسوب می‌شود. اما، علی‌رغم اهمیت این موضوع، تاکنون پژوهش مستقل و روشمندی در این زمینه انجام نشده است. معمولاً به‌گونه‌ای مبهم چنین پنداشته می‌شود که مفاهیم دستگاه و ردیف، پس از دوره‌ای فترت و بی‌خبری، در دوران قاجار تکوین یافته‌اند. مقالۀ حاضر می‌کوشد از طریق مطالعۀ تعدادی از نسخ خطی فارسی در زمینۀ موسیقی، که تاکنون مورد توجه قرار نگرفته‌اند، از منظر موسیقی‌شناسی تاریخی پاسخی برای این پرسش ارائه کند. در این مقاله روند تدریجی تکوین و تثبیت مفهوم دستگاه در قالب چند مرحله، از نخستین تجلیات آن به‌عنوان جزئی از نظام مقامی در دوران صفوی تا تکوین ایدۀ ردیف در دوران قاجار، بررسی شده است

دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۱۰- )
چکیده

مجموعه خانقاهی و آرامگاهی شیخ صفی الدین اردبیلی که با شماره ۱۴۵۰ در سال ۲۰۱۱ در فهرست آثار جهانی قرار گرفت با ارتفاع حدود ۱۳۶۵ متر از سطح آب های آزاد در عرض جغرافیایی ۵,۵۲ ۱۴ ۳۸  و ۵. ۲۷ ۱۷ ۴۸ از طول جغرافیایی در مرکز شهر اردبیل قرار دارد.     این مجموعه خانقاهی در واقع نمونه طراحی معماری پیشرفته از شکل اجتماعی، مذهبی، فرهنگی با کاربست آموزشی و فضاهای مورد نیاز برای نیازهای روحی و جسمانی برای زائران با امکانات بهداشتی و خدماتی و آموزشی است. به طوری براساس نمودار ترسیمی دمرگان فرانسوی از نسخه خطی صریح الملک این مجموعه از ۶۷ بنا و حیاط های پیوسته و جانبی برخوردار بود. این فضاها نقش اساسی در آموزش و فلسفه ی طریقت صفوی بر عهده داشت. بعد از انقراض صفوی بیشتر این بناها آسیب دیده و زیر خاک مدفون گردید. فردریش زاره محقق آلمانی از جمله پژوهشگرانی است که در سال ۱۸۹۷ میلادی قدیمی ترین کار تحقیقاتی را درباره ی  تاریخ معماری و باستان شناسی بقعه اردبیل به انجام رساند. بعد از ایشان محققانی چون اسماعیل دیباج (در سال ۱۹۴۸) و علی اکبر سرفراز کارگر(در سال ۱۹۷۴) و دکتر ویور (در سال ۱۹۷۴) و دکتر مورتون (در سال ۱۹۷۴) و سید محمود موسوی (در سال های ۱۹۹۶-۱۹۹۵) تحقیقات باستانشناسی جالب توجهی در خصوص تاریخ معماری و باستان شناختی مجموعه مذهبی اردبیل انجام دادند. در سال ۲۰۰۷ میلادی مطالعات باستان شناسی در این محوطه تاریخی تحت سرپرستی حسن یوسفی تحقیقات دهه های مورد نظر را کامل کرد. مطالعات اخیر منجر به کشف بخشی از نقشه کلی مجموعه و جواب به سوالات متعدد در خصوص تاریخ معماری و باستان شناسی مجموعه شده است.
امیر غلامی، مجید مجیدی، سمیه رئیس‌دانا، وحید طاووسی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( بهمن ۱۳۹۸ )
چکیده

بازخورد گشتاور فرمان خودرو یا احساسی که راننده از فرمان دریافت می‌کند، یکی از جوانب کیفیت فرمان‌پذیری خودرو است که به‌صورت گسترده‌ای در دهه‌های اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله به طراحی مدل راننده برای حس‌کردن بازخورد گشتاور یا تعامل هپتیکی بین خودروی مجهز به فرمان با سیم و راننده پرداخته شده است. مدل راننده دارای دو قسمت مدل پیش‌بین و عصبی- عضلانی است. مدل راننده پیش‌بین با دریافت بازخورد فاصله جانبی خودرو از جاده، میزان زاویه غربیلک فرمان مطلوب را برای تعقیب مسیر محاسبه می‌کند و مدل راننده عصبی- عضلانی که قابلیت دریافت بازخورد گشتاور در هر لحظه را دارد، زاویه غربیلک فرمان واقعی خودرو را برای تعقیب مقدار مطلوب آن بر اساس توابع تبدیل سیستم عضلانی تعیین می‌نماید. محاسبه گشتاورهای وارد بر فرمان، نیازمند تخمین نیروهای وارد بر تایر از طرف جاده است. از آنجا که محاسبه نیروهای وارد بر تایر توسط جاده به‌خصوص در دینامیک جانبی خودرو به‌صورت مستقیم بسیار مشکل است، به طراحی تخمینگر مناسبی برای تخمین این نیروها پرداخته شده است. نتایج شبیه‌سازی با استفاده از نرم‌افزارهای کارسیم و سیمولینک نشان می‌دهد که عملکرد مدل راننده با بازخورد گشتاور نسبت به مدل راننده بدون بازخورد گشتاور ۶۳% بهبود یافته است. بنابراین مدل راننده طراحی‌شده به‌همراه بازخورد گشتاور، نقش مهمی در کنترل و فرمان‌پذیری خودرو در انجام مانورهای تغییر لاین مجدد دارد.



دوره ۲۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

امروزه آثاری که با عنوان میراث اقوام مانا در موزه‌های مهم دنیا نگهداری می‌شوند، نقوش نمادینی را به نمایش می‌گذارند که بیانگر ارزش‌ها و معانی پنهانی برگرفته از  باورها و اعتقادات رایج در جامعه آنان بوده و مطالعه تحلیلی، بازشناسی نمادهای به‌کاررفته روی این آثار تأثیر مذهب و سنت‌های آیینی را در جوامع مانا و پیوند عمیق این فرهنگ را با فرهنگ آشور نو نشان می‌دهد. در این نوشتار سعی شده تا با بررسی و تحلیل شاخص‌ترین نقوش نمادینی چون نگاره درخت مقدس، ایزدان بالدار و مخلوقات اساطیری و الهه ایشتار که روی لوحه‌های زرین، آثار سفالین، لوحه‌های عاجی و مهرهای به‌دست‌آمده از محوطه‌های زیویه، حسنلو و قلایچی و همچنین قطعات عاج با تصاویری از صحنه‌های جنگ، ارابه‌رانی و مراسم تشریفاتی به‌دست‌آمده از محوطه‌های مانایی، تأثیر مذهب در هنر مانا و نیز تأثیر عمیق فرهنگ و هنر آشور نو در فرهنگ و هنر مانا مورد مطالعه قرار گیرد.

صفحه ۱ از ۱