۳۰ نتیجه برای فروزنده
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
تغییرات مورفولوژی سلولهای کلراید و بیان ژن زیرواحد ۱bα آنزیم Na+-K+-ATPase قزلآلای تریپلوئید Oncorhynchus mykiss (میانگین وزن ۶/۷۰ گرم)، در انتقال مستقیم به شوریهای ۶، ۱۲ و ۱۸ ppt مورد بررسی قرار گرفتند. تغییرات در فراوانی، الگوی پراکنش و سطح مقطع برشخورده سلولهای کلراید آبشش با استفاده از تکنیک بافتشناسی کلاسیک و مکانیابی Na+-K+-ATPase آبشش با استفاده از تکنیک ایمونوهیستوشیمی و استفاده از آنتیبادی IgGα۵ انجام شد. بیان ژن زیرواحد ۱bα آنزیم Na+-K+-ATPase با استفاده از تکنیک بیان ژن نیمهکمی مورد سنجش قرار گرفت .میزان بقا در طی دوره ۱۰ روزه آزمایش در تمام تیمارها صد درصد بود و ماهیان منتقل شده به سطوح مختلف شوری اسمولالیته پلاسما را در سطوح استاندارد حفظ کردند. الگوی پراکنش سلولهای کلراید در تمام تیمارها مشابه و بر روی لاملا، پایه و بین لاملا بوده است. نتایج مطالعات ایمونوهیستوشیمی نشان دادند که بیشترین تعداد سلولهای کلراید لاملایی و بین لاملایی در تیمار ۱۸ pptوجود دارند. بیشترین مساحت سطح مقطع برشخورده سلولهای کلراید در آب شیرین مشاهده شد. تغییرات بیان ژن زیرواحد ۱bα آنزیم Na+-K+-ATPase با افزایش شوری، روند افزایشی نشان داد. با توجه به نتایج تحقیق بهنظر میرسد ماهی قزلآلای تریپلوئید بهخوبی خود را با شوریهای اعمال شده در محیط آزمایش سازگار کرده و توانایی لازم در مقابله با شوریهای بررسی شده را دارند و بهنظر گونه مناسبی جهت پرورش در آبهای لبشور میباشند.
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
اخلاق از مهمترین مباحث دینی است. برای ساختن یک جامعه براساس ارزشهای اخلاقی و اسلامی، ضروری است که آموزههای اخلاقی به همه ارکان آن جامعه نفوذ نماید. همچنین یکی از مهمترین موضوعات در عصر جدید مدیریت سازمانها، نهادینهسازی اخلاق در سازمانها میباشد. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل سازمانی مؤثر بر نهادینهسازی اخلاق در سازمانهای دولتی انجام شده است. به این منظور از روش کتابخانهای و بررسی ادبیات موجود برای شناسایی عوامل مؤثر بر نهادینهسازی اخلاق در سازمانها استفاده شد و در مرحله بعد با استفاده از مدلسازی ساختاری تفسیری ISM، روابط بین شاخصهای مؤثر بر نهادینهسازی اخلاق در سازمان تعریف شده است. برای تعریف این روابط از نظرات ۱۶نفر خبره در زمینه مدیریت و علوم اسلامی با سابقه بیش از ۵ سال مدیریت در سازمانهای دولتی کمک گرفته شد. این افراد براساس روش نمونهگیری گلوله برفی شناسایی شدند. نتیجه تحقیق نشان میدهد که مدل بهدست آمده شامل ۷ عامل فرهنگ سازمانی، نظام ارزیابی عملکرد، نظام گزینشی، نظام آموزشی، حمایت مدیریت، توجه به قرارداد روانشناختی و منشور اخلاقی میباشد که در این میان ایجاد منشور اخلاقی به دلیل توان نفوذ بالا و وابستگی کم در سازمان نقش بنیادین دارد و بعد از آن، نظام گزینشی، نظام آموزشی، حمایت مدیریت و توجه به قرارداد روانشناختی افراد بیشترین قدرت نفوذ و توان پیشران را در دیگر عوامل دارند و همچنین وابستگی کمتری به دیگر عوامل دارند. از این رو لازم است برای نهادینهسازی اخلاق در سازمان بیشترین توجه به آنها مبذول شود. همچنین نظام ارزیابی عملکرد در سطح سوم مدل جای گرفته و درنهایت فرهنگ سازمانی در سطح چهارم با کمترین توان نفوذ و بیشترین وابستگی قرار میگیرد.
دوره ۶، شماره ۴ - ( شماره ۴ (پیاپی ۲۵)- ۱۳۹۴ )
چکیده
نیازسنجی یکی از مؤلفههای مهم برنامه درسی است که بهدنبال کشف نیازها، خواستهها، علایق، سلیقهها، مشکلات و ضعفهای زبانی زبانآموزان و فاصله میان وضعیت موجود و وضعیت مطلوب است. در این جستار، میکوشیم ازطریق نیازسنجی، مشکلات زبانی دانشجویان رشته زبان و ادبیات عربی را تحلیل کنیم تا نمودی واقعی از وضعیت برنامه درسی فعلی مهارتهای زبانی در این رشته و فاصله آن با وضعیت برنامه درسی مطلوب را ارائه کنیم.
روش پژوهش پیمایش و ابزار پژوهش پرسشنامه محققساخته است. جامعه آماری پژوهش شامل دو گروه مدرسان مهارتهای زبانی و دانشجویان ترم ششم مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات عربی است. روش نمونهگیری تصادفی خوشهای و روش تحلیل دادهها کمی (توصیفی و تحلیلی) است. در پژوهش حاضر، بهدنبال پاسخ به این سؤال هستیم که دانشجویان به چه اندازه در هریک از مهارتهای زبانی اصلی، مهارتهای فرعی و استراتژیهای مهارتها با مشکل روبهرو هستند و مشکلات زبانی دانشجویان بیشتر از ضعف آنان در کدامیک از توانشهای زبانی ناشی است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که دانشجویان در مهارتهای شنیدن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن بالای حد متوسط با مشکل روبهرو هستند و مشکلات زبانی آنان ممکن است از ضعف توانش ارتباطی (توانش دستوری، توانش زبانی- اجتماعی و توانش تحلیل گفتمان) ناشی باشد.
دوره ۶، شماره ۲۲ - ( مهر و آبان ۱۳۹۷ )
چکیده
قصهها بازتاب تفکر، شیوه زندگی و اعتقادات مردم در طول زمان هستند. با وجود تفاوتهای آشکار قصهها با یکدیگر در فرهنگها و اقالیم مختلف، دارای ویژگیهای مشترکی نیز هستند. قصهها به عنوان بخشی از ادب و هنر عامیانه از اسطورهها بهره فراوان بردهاند. گروهی از اندیشمندان مانند فروید معتقدند اساطیر بر داستانهای شفاهی عامیانه مؤثر بودهاند اما گروهی دیگر از جمله اندرو لانگ بر خلاف این دسته برآنند که قصه پسمانده اسطوره نیست و در واقع این اساطیر هستند که بر اساس قصههای شفاهی عامیانه شکلگرفتهاند. در هر جامعهای الگوهای رفتاری تربیتی کهنی وجود دارد که ممکن است لزوما تنها به طور غیر مستقیم به افراد جامعه تعلیم داده نشود. یا بالعکس ممکن است در نظام آموزش رسمی بر بعضی از آن کهن الگوها صحهگذارده شود. همه آن رفتارهای کهن امروزه جزئی از فرهنگ بوده که از نسلی به نسل دیگر به ارث رسیده و منتقل شده است. این مقاله بر آن است تا پس از بررسی مقوله «مو» در داستانهای شفاهی عامیانه حتی الامکان سعی در یافتن نمودهای اسطورهای آنها داشته باشد. نتیجه این تحقیق که دادههای آن به شیوه کتابخانهای و بر مبنای روش تحقیق توصیفی- تحلیلی جمعآوریشدهاند، نشانمیدهد که گیسو نشانه زنانگی و قدرت جنسی زن محسوب میشود و شخصیت زن قصهها عمدتا دارای ویژگیهای بارورکنندگی، ارتباط با آب و ایزد بانوان بارورکننده نباتی دارد. هم چنین بسیاری از شیوههای زندگی و به ویژه ازدواج در این گونه داستانها، مراسم و آیینهای دوران مادرسالاری را تداعی میکنند.
دوره ۹، شماره ۰ - ( Spring ۲۰۰۷- ۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: مخمرهای فرصت طلب جنس مالاسزیا متعلق به شاخه بازیدیومیکوتاها و خانواده کریپتوکوکاسه میباشند که بهطور طبیعی روی پوست انسان و حیوانات خونگرم ساکن هستند. این مخمرها تحت شرایط خاصی قادر به ایجاد بیماری نظیر تینه آ ورسیکالر، درماتیت سبوره،... و حتی عفونتهای سیستمیک است. در سالهای اخیر در پی استفاده از آزمایشات بیوشیمیایی، مورفولوژیکی و روشهای مولکولی ۹ گونه از جنس مالاسزیا شناسایی شده است.
مواد و روشها: تحقیق اخیر با هدف بهکارگیری روشهای PCR-RFLP برای شناسایی این گونهها و بررسی سوشهای شایع در ایران پایهریزی شد. ابتدا نمونههای بهدست آمده بر اساس تستهای متداول میکروسکوپی و ماکروسکوپی و خصوصیات بیوشیمیایی در حد گونه شناسایی شدند و در آزمایشات مولکولی الگوهای واحدی برای هر یک از ۳ گونه شایع مالاسزیا بهدست آمد.
نتایج: قطعات تولیدی PCR در حدودbp۶۰۰ تا bp۸۰۰ طول داشتند. محصول PCR مالاسزیا سیمپودیالیس (bp ۶۰۰ تا bp ۷۰۰) کوچکتر از محصول PCR سایر گونههای مالاسزیا بود و از این رو بهراحتی و تنها از روی باند مربوط به PCR که با استفاده از پرایمرهای ITS۱ و ITS۴بهدست آمده، از سایر گونههای مالاسزیا قابل افتراق بود. محصول PCR دو گونه مالاسزیا گلوبوزا و مالاسزیا فورفور کاملاً مشابه هم بوده و افتراق این دو گونه بر اساس قطعات تولیدیITS۱/۴ PCR تقریباً غیر ممکن است. برای شناسایی و افتراق دو گونه مزبور از الگوی RFLP با آنزیم ECOR۱ استفاده شد.
بحث: استفاده از روشهای مولکولی، شناسایی سریع و دقیق گونههای مختلف مالاسزیا را امکانپذیر میسازد. نتایج بهدست آمده از روش RCR-RFLP با نتایج بهدست آمده از روشهای متداول آزمایشگاهی، کاملاً مطابقت داشت.
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Spring ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی (FAP)، نوعی استعداد ارثی به سرطان روده بزرگ با توارث اتوزوم غالب و با نفوذ بالا میباشد. این نشانگان ژنتیکی با حضور بیش از یکصد پولیپ آدنوماتوزی در روده بزرگ و رکتوم شناخته میشود. سایر تظاهرات فنوتیپی شامل تومورهای دسموئیدی، استئوما، تومور در قسمتهای فوقانی دستگاه گوارش و هیپرتروفی مادرزادی پوشش رنگی شبکیه میباشند. ژن APC در اکثر قریب به اتفاق بیماران جهش یافته است. افراد مبتلا به نشانگان FAP در صورت عدم درمان در سن متوسط ۴۰ سالگی دچار سرطان روده بزرگ خواهند شد. ژن APC بر روی بازوی بلند کروموزوم ۵ واقع شده و با ۱۵ اگزون و ۸۵۳۸ نوکلئوتید، پروتئینی با ۲۸۴۳ اسید آمینه کد میکند.
مواد و روش ها: ۵ خانواده از میان ۱۵۰ خانواده مبتلا به سرطان روده بزرگ براساس معیارهای استاندارد تشخیص FAP، انتخاب شدند. در این مطالعه بر پایه روش CSGE و با تغییراتی، غربالگری جهشهای مناطق کد دهنده و بعضی از مناطق غیر کد دهنده ژن APC راه اندازی شد.
نتایج: هر ۵ خانواده دارای تغییر غیر طبیعی الگوی الکتروفورز در طی CSGE در اگزون ۱۵ ژن میباشند. با شناسایی قطعه دارای تغییر الکتروفورز و با استفاده از تعیین توالی مستقیم تغییر کد این مناطق شناسایی شد. جهشهای پیدا شده در خانوادههای مبتلا به APC، جهشهای شناخته شدهای بودهاند. این جهشها از نوع بی معنی یا تغییر قاب خواندن و حذف میباشند.
نتیجهگیری: CSGE برای اولین بار برای تشخیص جهشهای ژن APC راه اندازی شد. این روش به علت مزایایی که نسبت به روش های دیگر غربالگری دارد، میتواند در گستره وسیع و در آزمایشگاه های معمولی ژنتیک در کشور راه اندازی شود. به علت اینکه بیماران مبتلا به FAP امروزه در کشور نمی توانند از تشخیص ژنتیکی بیماری خود بهره ببرند، راه اندازی این روش میتواند در حل مشکل تشخیصی این خانوادهها کمک کننده باشد.
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: مطالعات اخیر بیان میکند که هیپرکسی نورموباریک (HO) متناوب و پیوسته باعث ایجاد پدیده تحمل به ایسکمی میشود و از این طریق از آسیبهای ناشی از برقراری مجدد جریان جلوگیری میکند. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بیان ناقل اسیدهای آمینه تحریکی شماره ۳(EAAT۳) ، سطح فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α) سرم و فعالیت فاکتور هستهای کاپا B به دنبال پیش شرطیسازی با HO پیوسته و متناوب است.
مواد و روشها: رتها به چهار گروه آزمایشی تقسیم شدند و هر گروه حاوی ۲۱ حیوان بود. دو گروه اول به صورت پیوسته (۲۴ ساعت مداوم) و متناوب (۴ ساعت در روز به مدت ۶ روز) در معرض اکسیژن ۹۵ درصد به نام HO متناوب و پیوسته قرار گرفتند. دو گروه دوم بهعنوان گروههای کنترل همانند دو گروه اول به صورت پیوسته (۲۴ ساعت مداوم) و متناوب (۴ ساعت در روز به مدت ۶ روز) در معرض اکسیژن ۲۱ درصد به نام نورموکسی نورموباریک (RA؛ هوای اتاق) پیوسته و متناوب قرار گرفتند. هر گروه به سه زیر گروه به نام زیرگروه انسداد شریان راست مرکزی مغز(MCAO)، زیرگروه گروه شم MCAO (جراحی بدون ایسکمیMCAO)، و زیرگروه دست نخورده (بدون هیچگونه جراحی) تقسیم شدند. بعد از ۲۴ ساعت برقراری جریان خون مجدد بعد از ۶۰ دقیقه ایسکمی، میزان نقص نورولوژیک(NDS) در زیر گروه MCAO بررسی شد. بلافاصله و ۴۸ ساعت بعد از پیش درمان، خونگیری بهمنظور اندازهگیری سطح TNF-α سرم انجام شد. بعد از ۴۸ ساعت، رتها برای نمونه برداری مغزی قربانی شدند تا اثر پیوسته و متناوب بر تغییرات فعالیت فاکتور هستهای کاپا B بیان و EAAT۳ و سطح TNF-α سرم بررسی شود.
نتایج: پیش شرطیسازی با HO پیوسته و متناوب باعث کاهش NDS میشود. پیش درمان با HO پیوسته و متناوب باعث افزایش بیان EAAT۳ و سطح TNF-α سرم میشود.
نتیجهگیری: اگرچه مـطالعات بیشتری برای وضوح مـکانیسمهای تحمل به ایسکمی لازم است، امـا HO پیوسته و متناوب ظاهـراً تا حـدی آثارشان را از طـریق افزایش بیان ناقل اسیدهای آمینه تحریکی و سطح TNF-α سرم انجام میدهند.
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: در این تحقیق روش Real Time RT-PCRبا استفاده از رنگ سایبرگرین بهمنظور سنجش کمی ویروس نقص سیستم ایمنی انسانی نوع یک (HIV-۱) راهاندازی شد.
مواد و روشها: ایـن آزمایش بر اســاس تــکثیر ناحیه ژن pol ویروس بوده و از دستگاه ترموسایکلرABI ۷۵۰۰ استفاده شد. ۲۶ بیمار مبتلا به HIV-۱ با این روش مطالعه شدند و سپس نتایج با آزمون تجارتی استاندارد کوباس آمپلی کور مونیتور تست (COBAS Amplicor HIV-۱ Monitor Test)مقایسه شد.
نتایج: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که این روش قادر به اندازهگیری حداقل ۵۰۰ کپی از HIV-۱ RNA در هر میلی لیتر است. علاوه بر این، آزمایش در محدوده ۵-۱۰۹×۵ کپی از RNA ویروس در هر میکرو لیتر خطی است. از آنجایی که در هیچ کدام از افراد کنترل هیچگونه علامت مثبتی نشان داده نشد، ویژگی این روش ۱۰۰ درصد محاسبه شد. اندازهگیری کمی HIV-۱ در بیماران با استفاده از روش راهاندازی شده و روش استاندارد نشان داد که همبستگی بسیار خوبی بین دو روش وجود دارد (۹۵/۰=R۲).
نتیجهگیری: بر اساس آخرین اطلاعات موجود، شیوع HIV در جمهوری اسلامی ایران در یک وضعیت هشدار دهنده در حال افزایش است. از آنجایی که سطح پلاسمایی ویروس، مؤثرترین شاخص برای بررسی درمان بیماری است، اندازهگیری سطح پلاسمایی HIV-۱ ابزار بسیار مهمی برای پیگیری فعالیت ویروس در افراد آلوده است. در این راستا راهاندازی و توسـعه روشهای اندازهگیری HIV-۱ RNA ابـزار منحصر به فـردی است که به پـزشک برای آگاهی از وضعیت درمان در بیمارانی که تحت درمان ضد رتروویروسی قرار گرفتهاند کمک میکند. در این تحقیق روشSYBR-green Real Time RT-PCR را بهمنظور سنجش کمی HIV-۱ در بیماران آلوده راهاندازی شد. از آنجایی که در این روش از RNA استاندارد سنتز شده استفاده شد، محدوده شناسایی بالادست در این روش بسیار بالاتر از روش استاندارد بود (۱۰۹ ×۵ در مقابل ۱۰۵×۵/۷). بنابراین اگر نیازی به محدوده دینامیکی گستردهتری باشد- مانند موارد حاد بیماری- این استاندارد مفید خواهد بود. در این تحقیق تکرارپذیری در سطح درون سنجش (Intra assay) و بین سنجش (Inter assay) بررسی شد.
ضریب تغییرات Ct بهدست آمده در آزمون تکرارپذیری درون سنجش و بین سنجش به ترتیب کمتر از ۳ و ۵/۴ درصد بود که نشان میدهد این روش تکرارپذیری بالایی دارد. با توجه به نتایج بهدست آمده روش راهاندازی شده، میتواند جایگزین مناسبی برای روش استاندارد در سنجش کمی HIV-۱ باشد.
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Autumn & Winner۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: نوکلئوستمین جزء خانوادهای از پروتئینهای هستکی است که به میزان زیادی در سلولهای بنیادین جنینی، عصبی و مزانشیمی بیان میشود و در تنظیم خودبازسازی این سلولها نقش دارد. بیشبیان این ژن در ردههای سلولی سرطانی متعدد و نیز بافتهای توموری چون تومورهای معده، کبد و پروستات نشان داده شده است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی آثار سرکوب بیان این ژن در رده سلولی سرطانی مثانه با روش RNAi است.
مواد و روشها: پس از تأیید بیان ژن نوکلئوستمین در رده سلولی سرطانی ۵۶۳۷، الیگونوکلئوتیدهای ۲۱ تایی بر علیه آن به داخل سلول ترانسفکت شده و سرکوب بیان ژن با روش RT-PCR، ایمونوسیتوشیمی و وسترن بلات تأیید شد. آنالیز رشد سلولی با شمارش سلولها انجام گرفت. تغییرات در چرخه سلولی و رخداد مرگ برنامهریزی شده سلول به ترتیب با رنگآمیزی سلولها با رنگ پروپیودیم آیودید وآنکسین V-FITC مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: ژن نوکلئوستمین به میزان بالایی در سلولهای ۵۶۳۷ بیان میشود. بررسی بیان ژن نوکلئوستمین با روش نیمهکمی و پس از تیمار با الیگونوکلئوتیدهای اختصاصی بر علیه این ژن، کاهشی در حدود ۸۵ درصد را در مقایسه با گروههای کنترل نشان داد. علاوه بر این، نتایج ایمونوسیتوشیمی و وسترن بلات نیز تأییدکننده سرکوب بیان ژن در حد پروتئین بود. بررسی منحنی رشد سلولها نشان داد که با گذشت ۷۲ ساعت، کاهش قابل ملاحظهای در تعداد سلولهای گروه تیمار شده با الیگونوکلئوتیدهای نوکلئوستمین قابل مشاهده است. بررسی چرخه سلولی نیز بیانگر رخداد مرگ برنامهریزی شده سلول پس از مهار نوکلئوستمین بود که رنگآمیزی اختصاصی با آنکسین V-FITC نیز این یافته را تأیید نمود.
نتیجهگیری: بیان ژن نوکلئوستمین نقش مهمی در تکثیر سلولی و جلوگیری از مرگ برنامهریزی شده سلول در سلولهای رده سرطانی ۵۶۳۷ ایفا میکند. مطالعات بیشتر در زمینه سرکوب بیان این ژن در محیط بدن میتواند در آینده راهگشای یافتن هدفهای درمانی بالقوه برای سرطان مثانه شود.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( Spring & Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۷ )
چکیده
هدف: عفونت با هلیکوباکتر پیلوری در سطح جهان گسترده است و بیشترین عامل بیماریزایی در عفونتهای سوء هاضمه التهاب معده (گاسترودئودنال) است. گاهی شیوع آن تا ۸۰ درصد بعضی از جمعیتها را در بر میگیرد اما تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد از این افراد به بیماریهای مرتبط با این باکتری مبتلا میشوند. همچنین عفونتهای حاصل از هلیکوباکتر پیلوری مانند زخم گوارشی، التهاب معده، التهاب دوازدهه و سوء هضم است و تفاوت در بیماریزایی هلیکوباکتر پیلوری به عوامل میزبان و بیماریزایی باکتری وابسته است. هلیکوباکتر پیلوری براساس ژنهای vacA و cagA به سویه (تیپ)های متعددی تقسیمبندی میشود که بیماریزایی متفاوتی دارند. وجود این ژنها در سویههای هلیکوباکتر پیلوری ممکن است برای تشخیص نوع باکتری بیماریزا و غیر بیماریزا بهکار برده شود.
هدف این تحقیق بررسی فراوانی ژن تولیدکننده سیتوتوکسین واکوئلی (vacA) در ژنوتیپ سویههای هلیکوباکتر پیلوری است که از میان بیماران مراجعهکننده به مجتمع آموزشی، پژوهشی و درمانی حضرت رسول اکرم (ص)، پذیرفته شده در بخش داخلی همراه با عفونتهای زخم گوارشی، التهاب معده، التهاب دوازدهه و سوء هاضمه انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه نمونه بیوپسی ناحیه آنتروم معده از۱۸۰ بیماران مراجعهکننده به بخش داخلی مجتمع آموزشی، پژوهشی و درمانی حضرت رسول اکرم (ص)، وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران در تهران که بهطور معمول تحت آندوسکوپی گوارشی- معدی قرار گرفتهاند، جمعآوری شد. پس از کشت و جداسازی سویههای مثبت هلیکوباکتر پیلوری با آزمایشهای استاندارد و استخراج DNA باکتری، حضور ژن vacA و نیز تیپهای مختلف آن با استفاده از روش PCR تعیین شد.
نتایج: در این مطالعه از نمونههای ۱۸۰ بیمار بیوپسی ۹۲ سویه هلیکوباکتر پیلوری جدا (۵۱ درصد) و توسط روشهای بیوشیمیایی تعیین هویت شد. نمونهها از زخم گوارشی (۷۹ درصد)، التهاب معده (۶۰ درصد)، التهاب دوازدهه (۹۰ درصد) و سوء هاضمه (۳۰ درصد) بود که ۸۷ سویه هلیکوباکتری پیلوری (۹۴ درصد) دارای ژن vacA هستند و بیشتر ژنوتیپها هم در ژن vacA است. همچنین ۵۹ نمونه سویهها (۶۴ درصد) ژنوتیپ m۲/s۱ را نشان داده است. ۵۷ (۶۲ درصد) سویه از این ۹۲ سویه هلیکوباکتر پیلوری متعلق به تیپI بوده و ۳۱ (۳۳ درصد) سویهها در تیپIV و ۳ (۲۶/۳ درصد) نمونه در تیپ II و ۲ (۱۷/۲ درصد) نمونه در تیپ IIIقرار گرفتند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه، تفاوت بین فراوانی تیپ I وIV، نشاندهنده بیماریزایی بیشتر سویههای تیپ I (۶۲ درصد) است و در بیماران مبتلا به زخم گوارشی درمقایسه با سایر عفونتها، بهطور معنیداری اختلاف دارد (۰۱/۰P≤).
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( Spring & Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۷ )
چکیده
هدف: توکسوپلاسما ممکن است ایجاد آسیب در جنین و از انگلهای فرصتطلب در بیماران با ایمنی سرکوب شده است. استفاده از روشهای مولکولی برای تشخیص بیماری حساستر از روشهای سرولوژیک است. استفاده از روش PCR-ELISA حساسیت و ویژگی بالا، زمان تشخیص توکسوپلاسموزیس نیز سریعتر است.
در این پژوهش از روش PCR-ELISA با استفاده از قطعه DNA RE، برای تشخیص توکسوپلاسموزیس بهکار رفت. از مزایای این روش حساسیت و اختصاصی بودن و در نهایت تشخیص سریع توکسوپلاسموزیس است.
مواد و روشها: در این مطالعه از روش کمی PCR-ELISA برای تشخیص توکسوپلاسموزیس در ۱۵ سر رت استفاده شد. بدین منظور PCR-ELISA برای تشخیص سریع توکسوپلاسموزیس راهاندازی شد. در این روش آغازگرهای اولیگونوکلئوتیدی برای هدفگیری ژن RE مربوط به تاکیزوئیت بهطول ۱۳۸ جفتباز انتخاب شده و برای تکثیر DNA توکسوپلاسما گوندهای، از فرایند PCR و نشاندار کردن همزمان محصول بهدست آمده از آن با دیگوکسیژنین استفاده شد. قطعه نشاندار شده با DIG، با پروب اولیگونوکلئوتید بیوتینیله شده اختصاصی دورگه میشود و سپس به استرپتاودین پوششدار شده در پلیت اضافه میشود. دورگه DNA-DNA ایجاد شده با اضافه کردن آنتیبادی ضد دیگوکسیژنین کونژوگه شده با پراکسیداز و با روش کلریمتری قابل شناسایی است.
نتایج: با استفاده از سیستم PCR-ELISA، ژن RE توکسوپلاسما گوندهای در مدت ۴ ساعت و با حساسیت بالا مورد شناسایی قرار گرفت. در ضمن آزمایشهایی برای بررسی حساسیت روش بهکار برده شده، انجام گرفت و منحنی استاندارد مربوط به حساسیت روش نیز رسم شد. DNA توکسوپلاسما پس از
۴ ساعت قابل شناسایی است و در این روش عوامل دیگر دخالت ندارند؛ بنابراین فقط این انگل تکثیر و شناسایی میشود.
نتیجهگیری: کارایی PCR-ELISA ارزیابی شد و ارزیابیها نشان داد که از مزیتهای این روش سریع، حساس، مطمئن و ساده بودن آن است؛ بنابراین میتوان از آن بهعنوان یک روش تشخیصی استفاده کرد.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( Autumn ۲۰۰۸ & Winter ۲۰۰۹- ۱۳۸۷ )
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت مولکولهای اینتگرین در لانهگزینی و عدم اطلاعات کافی در الگوی بیان این مولکولها در مراحل مختلف چرخه استروس بررسی این مولکولها در اندومتر موش طی مراحل مختلف چرخه استروس ضروری بهنظر میرسد.
مواد و روشها: حیوانات مورد مطالعه در این تحقیق موشهای بالغ نژاد NMRI تعداد ۱۵ سر با سن ۶- ۸ هفته بودند. ابتدا مراحل مختلف چرخه استروس پرواستروس، استروس، متاستروس و دیاستروس از طریق بررسی سلولشناسی اسمیر واژینال تعیین شد. موشها به تعداد حداقل سه رأس در هر مرحله با جابهجایی مهرههای گردنی کشته شده و نمونه بافتی از میانی هریک از شاخهای رحمی در هر مرحله تهیه شد، سپس نمونهها به دستگاه کرایواستات منتقل شده و برشهایی به ضخامت ۸- ۱۰ میکرون از آنها تهیه شد. این لامها برای مطالعات ایمونوهیستوشیمی و ارزیابی بروز اینتگرینهای ۴، ۱، v، ۳ و لیگاند آنها استئوپونتین بهکار گرفته شدند.
نتایج: مطابق یافتهها بیان مولکولهای اینتگرین در اندومتر موش تنها در مرحله متاستروس مثبت بود و در مکانهای متفاوتی از اندومتر بیان شد. اینتگرین vα تنها در پوشش غددی و اینتگرین ۳β فقط در غشای قاعدهای هر دو نوع پوشش خود را نشان داد در حالیکه بیان ۴α برای هر دو نوع پوشش و هر دو غشاء مثبت بود. ۱β تنها اینتگرینی بود که بیان آن هم در پوشش سطحی و غددی و هم در استروما ملاحظه شد. استئوپونتین فقط در غشای رأسی هر دو پوشش دیده شد و در نقاط دیگر اندومتر دیده نشد.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد که ظهور اینتگرینها در اندومتر براساس اهمیت و اولویت نقش آن در پدیده لانهگزینی باشد، بنابراین مولکولهای ۴α، ۱β و استئوپونتین که در پوشش سطحی بیان میشوند، میتوانند در اتصال و چسبندگی سلول به سلول و اینتگرینهای vα، ۳β و ۱β که در پوشش غددی و استروما بیان میشوند، میتوانند در گسترش و نفوذ جنین مداخله کنند.
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: لیستریا مونوسیتوژنز باکتری بیهوازی اختیاری و گرم مثبت است که در خاک، آب، سبزیجات پوسیده، شیر خام و محصولات لبنی آلوده یافت میشود. لیستریا مونوسیتوژنز عامل بیماری لیستریوز است. این بیماری از طریق مدفوع یا لبنیات آلوده از حیوان به انسان منتقل میشود. این باکتری باعث بیماری شبه سرماخوردگی یا انتریت خود محدود شونده میشود. اما در سالمندان، نوزادان، زنان باردار و افرادی که نقص سیستم ایمنی دارند، منجر به بیماری جدی میشود. در صورتیکه زنان باردار با لیستریا مونوسیتوژنز آلوده شوند، احتمال اینکه نوزاد ناقص یا زودهنگام به دنیا بیاید یا سقط شود، زیاد است.
بهعلت اهمیت باکتری در سلامت زنان باردار و نوزادان، مطالعات زیادی روی این باکتری انجام شده است. کشت دادن باکتری مشکل و وقتگیر است و حداقل به ۵ روز زمان برای تأیید نیاز دارد.
هدف ما از انجام این تحقیق تعیین یک روش مولکولی برای ردیابی سریع این باکتری درنمونههای واژن است.
مواد و روشها: در این مطالعه ۱۰۰ نمونه واژن بررسی شد. تمام نمونهها کشت داده شدند و به روش PCR نیز بررسی شدند.
نتایج: در بین نمونههای مورد بررسی، ۷ نمونه با استفاده از روش کشت و ۳۶ نمونه با استفاده از روش PCR آلوده به لیستریا مونوسیتوژنز شناخته شدند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که PCR روش سریعتر، حساستر و دقیقتری در مقایسه با روش کشت برای تشخیص حضور این باکتری در نمونههای واژینال است.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: روش تداخل RNA یا RNAi بهترین روش خاموش کردن ژنها در سطح ترانسکریپتومی شناخته شده است، سرطانها و بیماریهای ژنتیکی اهداف مهمی برای توسعه روشهای درمانی مبتنی بر RNAi بهشمار میروند. برای حل مشکل خاموشی موقتی سیستمهای siRNA، RNAهای سنجاق سری یا shRNAها ابداع شدند و نسل جدید shRNAها به نام shRNAmir است. سازه خاموشگر با ساختار سنجاق سری شبه microRNA (shRNAmir)، رفتاری مشابه یک microRNA طبیعی را درون سلول تقلید میکند. کمک فعالکننده گیرنده استروئیدی (SRA) یکی از تنظیمکنندههای گیرنده استروئیدی از جمله گیرنده استروژنی (ER) است. بافتهای پروستات، رحم و سینه بیان پایینی از SRA دارند، در حالیکه طی تومورزایی آنها بیان SRA افزایش مییابد، بنابراین امکان شرکت SRA در تومورزایی یا پیشروی توموری وجود دارد.
مواد و روشها: در مطالعه حاضر از روش RNA تداخلگر یا RNAi برای خاموش نمودن ژن SRA استفاده شد و سازه خاموشگر SRA طراحی و توسط Soe-PCR ساخته شد و سپس در پلاسمید pEGFPC۱ که یک ناقل بیانی است کلون گردید. رده سلولی انسانی سرطان پستان (MCF۷) با پلاسمید حاصل ترانسفکت شد و بیان SRA در زمانهای ۲۴، ۷۲ ساعت و ۱۰روز بعد با Real-Time PCR بررسی شد.
نتایج: کاهش ۶۰ درصدی در بیان نسبی SRA در تیمارهای ۷۲ ساعت و ۱۰روز بعد مشاهده شد که نشان میدهد shRNAmir-SRA با موفقیت توانسته است بیان ژن هدف مطالعه حاضر را بهطور نسبتاً پایداری خاموش کند.
نتیجهگیری: با توجه به موفقیت در طراحی و ساخت یک سازه shRNAmir و خاموشی نسبتاً پایدار ژن هدف، این سازه برای مطالعات مختلفی در آینده آماده و مناسب بهنظر میرسد.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده
روابط محیط کار، روابط بین شخصی منحصربهفرد و با نتایج مهم برای افراد و سازمانها تلقی میشود. کیفیت این روابط بهویژه میان مدیر و کارمند با پیامدهای متنوع مهم فردی و سازمانی همراه است. انتظار میرود کارکنان در سطوح بالای کیفی ارتباطات، سطوح بالاتری از عملکرد و تعهد به سازمان را نسبت به رابطه با کیفیت پایین نشان دهند. بر همین اساس پژوهش حاضر با صبغه ترکیبی شکل گرفته است. در این پژوهش نخست با استفاده از روش کیفی و رویکرد تحلیل مضمون کدهای اولیه شناسایی و متعاقب آن مضامین مفهوم پژوهش دستهبندی شد. در مرحله کمی پژوهش نیز شاخصهای واکاویشده برای ارزیابی بهتر با استفاده از پرسشنامه در ستاد مالیاتی تهران و اداره کل مالیاتی شمال تهران توزیع و نتایج بهوسیله تحلیل عاملی اکتشافی از طریق نرمافزار spss ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشاندهنده شناسایی شش بعد رفتارهای اطمینانبخش، رفتارهای حرفهای، رفتارهای مدیریتی، مهارتهای فنی، مهارتهای انسانی و مهارتهای ارتباطی برای مفهوم کیفیت رابطه مدیر-کارمند و رابطه مستقیم و معنادار مفهوم پژوهش با دو متغیر عملکرد شغلی و تعهد سازمانی کارکنان میباشد.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
سرطان پستان یکی از اصلی ترین دلایل مرگ وابسته به سرطان در زنان کل دنیا به حساب می آید. در ایران سرطان پستان در جایگاه نخست سرطانهای شناخته شده در زنان با اختصاص دادن ۲۴,۴% از کل بدخیمی ها به خود قرار می گیرد. در حال حاضر زیاد بودن عوامل اتیولوژیک و همچنین پیچیدگی سرطان پستان از مهمترین چالش های پیشگیری و درمان سرطان پستان به شمار می آیند. تومورزایی سرطان پستان بعنوان یک فرآیند چند مرحله ای تعریف می شود که طی آن سلول نرمال وارد تغییرات بدخیم شده و تا تبدیل به تومور پیشرفته حاصل از تجمع تغییرات ژنتیک و اپی ژنتیک پیش می رود از طرفی بسیاری از مطالعات نقش مسیرهای پیام دهی در سرطان پستان را نشان داده اند. ژن EGFR در سرطان پستان بیش بیان می شود. جفت شدن EGFR/HER۲ از طریق فعال کردن مسیر سیگنالدهی PI۳K/AKT پیشرفت سرطان پستان را القا می کند.
microRNAها ریز RNAهای کوچک غیر کد کننده درون زادی هستند که بیان ژن را در مرحله نسخه برداری و پس از نسخه برداری تنظیم می کنند. جفت شدن ناکامل microRNAها با نواحی از ناحیه ۳ʼ ترجمه نشونده ژنهای هدفش منجر به سرکوب ترجمه یا تجزیه mRNA می شود. آنها با کنترل بیان صدها ژن نقش های مهمی در فرآیندهای سلولی از جمله تکثیر سلولی، تمایز، مرگ برنامه ریزی شده سلولی و تکامل به عهده دارند. این مطالعه نشان دهنده اثر سرکوبگر تومور miR-۱۲۲۶-۳p از طریق هدف قرار دادن انکوژن EGFR در سرطان پستان را نشان میدهد.
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: هلیکوباکتر پیلوری یکی از شایعترین عوامل عفونتهای مزمن در انسان و قادر به ایجاد عفونتهای بسیاری ازقبیل پپتیک اولسر، گاستریت، التهاب دوازدهه و دیسپپسی غیر اولسری است. وجود یک آزمون معتبر برای تشخیص این باکتری ضروری است. به علل مختلف آزمونهای موجود از جمله کشت مدفوع، بیوپسی، PCR، آزمون تنفسی اورهآز و غیره رضایتبخش نیست. در این آزمایش آزمون اختصاصی و حساس PCR-ELISA بهعنوان آزمون ترجیحی برای تشخیص هلیکوباکتر پیلوری از نمونههای مدفوع و بیوپسی بهکار میرود.
مواد و روشها: ۶۷ نمونه مدفوع از ۱۲۷ بیماری که براساس علایم بالینی در بیمارستان حضرت رسول اکرم، دانشگاه علوم پزشکی ایران، تهران مورد آندوسکوپی گوارش و بیوپسی معده قرار گرفته بودند، جمعآوری شد. DNA از تمامی نمونههای مدفوع و بیوپسی استخراج و سپس آزمون PCR برای ژن ureC هلیکوباکتر پیلوری انجام شد. سپس آزمون PCR-ELISA نیز انجام و نتایج مقایسه شد.
نتایج: در آزمایش PCR بین ۶۷ نمونه مدفوع و بیوپسی بهترتیب ۳۱ (۱/۴۶ درصد) و ۳۴ (۷/۵۰ درصد) نمونه دارای نتایج مثبت و مابقی منفی بود. همچنین در آزمایش PCR-ELISA از بین ۶۷ نمونه مدفوع و بیوپسی بهترتیب ۴۲ (۶/۶۲ درصد) و ۴۷ (۱/۷۰ درصد) نمونه دارای نتایج مثبت بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که تشخیص هلیکوباکتر پیلوری در نمونههای مدفوع توسط روش PCR-ELISA دارای حساسیت و ویژگی بالایی بوده و میتواند بهعنوان آزمون اولیه در شناسایی این ارگانیسم بهکار رود.
دوره ۱۳، شماره ۵۸ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
باکتریListeria monocytogenes یکی از خطرناکترین باکتریها در محصولات غذایی است که موجب ۲۰ تا %۳۰ مرگ و میر در مبتلایان میگردد. از جمله غذاهایی که عامل لیستریوزیز است، غذاهای آماده مصرف (RTE) هستند. بنابراین روشهای مناسب حرارتدهی برای حذف این پاتوژن در فرآیند تولیدمحصول نیاز است. L. monocytogenes قدرت ورود به حالت «زنده اما غیر قابل کشت» (VBNC) در شرایط نامساعد رشد را دارد. بنابراین این پژوهش به منظور بررسی رفتار این پاتوژن در دمای بالاتر از دماهای پیشنهادی برای حذف این پاتوژن صورت پذیرفت. بدین منظور ۱۰۶ ×۵ باکتری در اواسط رشد لگاریتمی به سه محیط سرم فیزیولوژی، BHI و آبگوشت ماهی قزل آلای رنگین کمان (FB) تلقیح شده و سپس به مدت ۱۰ دقیقه در معرض دمای ºC ۸۵ قرار گرفتند. سپس باکتریها با روشهای کشت روی محیط BHI آگار غنی شده، لیستریا کروموژنیک آگار، BacLight® Live/Dead و RT-PCR به منظور بررسی بیان ژن ۱۶S rRNA قبل و بعد از شوک حرارتی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که این باکتری توانایی کشتپذیری خود را طی شوک حرارتی بالا از دست میدهد. نتایج بررسی زندهمانی این باکتری با روش BacLight® Live/Dead نیز نشان داد این باکتری پس از شوک حرارتی زنده مانده است. نتایج بررسی بیان ژن نیز نتایج قبل را به طور معنیداری (P<۰,۰۱) تأیید و نشان داد که ژن ۱۶S rRNA در باکتریهای غیر قابل کشت بیان میگردد. طبق نتایج این پژوهش، تردید بزرگی در مورد D value در کنترل کیفیت میکروبی برای این پاتوژن در فرآیندهای فرآوری مواد غذایی، به ویژه غذاهای RTE وجود دارد.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف: امروزه سلولهای بنیادی خونساز بند ناف به یکی از مهمترین منابع سلولهای بنیادی خونساز تبدیل شدهاند، اما متأسفانه تعداد محدود آنها در واحدهای خون بند ناف استفاده از آنها را در موارد پیوند مغز استخوان بزرگسالان محدود نموده است. یکی از روشهای در نظر گرفته شده برای غلبه بر این مشکل، ازدیاد سلولهای بنیادی خونساز با استفاده از افزایش فعالیت خود تجدید شوندگی آنها در محیط کشت است. چنین بهنظر میرسد که مسیر TGF-b یکی از عوامل مهم مهاری فعالیت خود تجدید شوندگی سلولهای بنیادی خونساز است. در این مطالعه سعی شده است تا با مهار علامتدهی مسیر TGF-b میزان تکثیر خود تجدید شوندگی سلولهای بنیادی و در نتیجه ازدیاد آنها را ارتقا یابد.
مواد و روشها: سلولهای بنیادی خونساز بند ناف CD۳۴+ با استفاده از ستونهای MACS از واحدهای خون بند ناف جدا شدند. سلولهای جداسازی شده بهوسیله SiRNA بر علیه TGFbR۲ ترانسفکت شده و طی کشت میزان سرکوب بیان ژن گیرنده نوع دو TGF-b (TGFbR۲) با استفاده از Real-Time PCR کمّی بررسی شد و پس از اتمام دوره کشت از نظر نشانگر سطحی CD۳۴ با استفاده از فلوسایتومتری و از نظر عملکردی با استفاده از LT-CIC و آزمون کلونیزایی ارزیابی شدند.
نتایج: براساس نتایج بررسی حاضر مهار بیان ژن TGFbR۲ موجب افزایش جمعیت سلولهای خونساز CD۳۴+ میشود. از سوی دیگر ارزیابیهای LT-CIC و آزمون کلونیزایی افزایش تعداد سلولهای بنیادی خونساز اولیه را تأیید مینماید.
نتیجهگیری: بهنظر میرسد به همان اندازهای که حضور عوامل محرک فعالیت خود تجدید شوندگی در موفقیت ازدیاد سلولهای بنیادی خونساز بند ناف اهمیت دارد، مهار عوامل مهاری هم دارای اهمیت است و مهار علامتدهی مسیر TGF-b بهعنوان یکی از عوامل مهاری کلیدی میتواند به موفقیت ازدیاد سلولهای بنیادی خونساز بند ناف در محیط آزمایشگاه کمک شایانی نماید.
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف: میکروسپوریدیاها عوامل بیماریزای فرصتطلبی هستند که تمامی شاخههای جانوری را آلوده میکنند. ماهیت زئونوتیک این عوامل بیماریزا در مورد برخی از گونهها نظیر انتروسایتوزون بینئوسی به اثبات رسیده است. هدف از این مطالعه شناسایی میکروسپوریدیاهای انسانی در کبوترهای سطح شهر تهران با روشهای رنگآمیزی و مولکولی بود.
مواد و روشها: در سال ۱۳۸۹ تعداد ۱۴۷ نمونه مدفوع کبوتر از مرکز فروش پرندگان و پارکهای عمومی سطح شهر تهران بهطور تصادفی جمعآوری شد. برای تشخیص از رنگآمیزی تریکروم اصلاح شده و روشهای Multiplex/Nested-PCR و RFLP استفاده شد.
نتایج: با استفاده از رنگآمیزی، ۱۹ مورد (۹۲/۱۲ درصد) مثبت میکروسپوریدیا و با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ۳۱ مورد (۰۸/۲۱ درصد) مثبت شناسایی شد. تعیین ژنوتیپ براساس ناحیه ITS ژن rRNA روی تمامی نمونههای انتروسایتوزون بینئوسی، انسفالیتوزون اینتستینالیس، هلم و کانیکولی صورت گرفت. ژنوتیپهای انتروسایتوزون بینئوسی با ژنوتیپهای D، M و J، انسفالیتوزون هلم با ژنوتیپهای ۱ و ۳ و انسفالیتوزون کانیکولی با ژنوتیپهای I و II جدا شده از انسان و حیوانات یکسان بود. توالی ناحیه ITS انسفالیتوزون اینتستینالیس نیز با موارد ثبت شده در بانک ژن ۱۰۰ درصد تشابه داشت.
نتیجهگیری: این نتایج نشان داد که هیچ محدودیتی در بین کبوترهای تهران و انسان برای انتقال گونههای مهم آلوده کننده انسان وجود ندارد. این مطالعه به اهمیت بهداشتی این پرنده اشاره دارد، زیرا مدفوع کبوتر یکی از منابع عفونت میکروسپوریدیایی برای انسان بوده و به راحتی محیط پیرامون ما را آلوده میسازد. از سوی دیگر اکثریت افراد مراجعه کننده به پارکهای عمومی کودکان و افراد مسن و در معرض خطر ابتلا به این عفونت هستند.