۲۲ نتیجه برای متولی
دوره ۱، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۹ )
چکیده
مهمترین عنصر شهری از لحاظ ملیبودن، نماد ملی است، بنابراین ضرورت تحلیل تاثیرات زمان بر آن احساس میشود. از جمله اهداف مطالعه حاضر میتوان تاثیر زمان روی بعد ظاهری و معنایی مجموعه یادمان ملی، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر شاخصههای کیفی فضا و اثرات آن در شکلگیری مجموعه را نام برد. در راستای این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی برای گردآوری مطالب و برای اعتبارسنجی، از روش پیمایشی و ابزار دلفی استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که بهطور کلی اثرات زمان بر بعد ظاهری بیشتر با تحولات ساختاری، ظاهری، فرسایشی و زوال و بر بعد معنایی بیشتر با تحولات معنایی، هویتی و تکاملی همراه است. زمان روی شاخصههایی نظیر گوناگونی، خوانایی، نفوذپذیری، غنای بصری و سرزندگی تاثیر غیرمستقیم و بر پایداری و کارآیی تاثیر مستقیم خواهد داشت. نحوه تاثیرگذاری بعد زمان بر انواع مختلف مجموعه یادمانهای ملی متفاوت است. درباره مجموعههایی که در گذر زمان شکل میگیرند، زمان باعث خاطرهانگیزی، ایجاد معنا، ساختار لایهای و مقبولیت میشود و در مورد مجموعههای از پیش طراحیشده، عامل ایجاد الگوهایی با قابلیت دریافت در طول زمان و آموزههایی در خصوص طراحی است.
دوره ۶، شماره ۱ - ( شماره ۱ (پیاپی ۲۲)- ۱۳۹۴ )
چکیده
وجود ضمیر مستتر و ساخت کنترل اجباری در بند متممی خودایستا همواره مورد بحث و تردید بوده است. با توجه به شواهد موجود در زبانهای مختلف مبنی بر امکانپذیر بودن کنترل اجباری به درون بند متممی خودایستا، نظریۀ مرجعگزینی و برنامۀ کمینگی که حضور ضمیر مستتر را به ناخودایستا بودن متمم درونه مرتبط میدانند، نیازمند اصلاح و بازبینی هستند. در این راستا لاندا (Vide. Landau, ۱۹۹۹; ۲۰۰۰; ۲۰۰۴ & ۲۰۰۶) با ارائۀ نظریۀ مطابقت خویش مدعی رسیدن به تعمیمی درباره ساخت کنترلی است؛ بهصورتیکه کنترل اجباری به درون هر دو نوع متمم خودایستا و ناخودایستا را نتیجۀ حضور ضمیر مستتر در جایگاه فاعل جملۀ متمم میداند. در این مقاله، کارآمدی نظریۀ مطابقت لاندا در تحلیل ساخت کنترلی کامل و ساخت غیر کنترلی و ناکارآمدی آن در تبیین ساخت کنترل ناقص در زبان فارسی نشان داده میشود. بنابراین ادعای لاندا مبنی بر رسیدن به تحلیلی جامع مورد تردید قرار میگیرد. سپس سعی میشود با استفاده از نظریۀ معنایی جکنداف و کالیکاور (۲۰۰۵ & ۲۰۰۳) ایرادهای رویکردهای صرفاً نحوی پیشین از جمله نظریۀ مطابقت لاندا در تبیین این ساخت، بهویژه درباره توزیع گروه اسمی آشکار و ضمیر مستتر در زبان فارسی مرتفع گردد. به این ترتیب، لزوم در نظر گرفتن عوامل معنایی برای حل این مسئله تأیید میگردد.
دوره ۶، شماره ۳ - ( شماره ۳ (پیاپی ۲۴)- ۱۳۹۴ )
چکیده
«انضمام» اسم یکی از فرآیندهای واژهسازی در نظر گرفته شده که در زبانهای مختلف عمکردی یکپارچه و واحد نداشته و از نظر نحوی نمود متفاوت دارد. اسم منضمشده در مورد مشخصههایی نظیر معرفگی و مشخصبودگی، بینشان شده و حرف تعریف، اشاره یا نشانه حالت نمیگیرد.
هدف این تحقیق، یافتن راهی برای تبیین پدیده انضمام در زبان فارسی و دلیل وقوع آن است که بتوان با توسل به آن در مورد انضمامی یا غیر انضمامیبودن ساختهای موجود تصمیم گرفت. در این راستا، سعی شده به فرآیند انضمام از منظر ارتباط آن با گذرایی نگریسته شود. از این منظر میتوان منضمشدن اسم را در قالب درجات گذرایی و نیز حضور یا عدم حضور مؤلفههای گذرایی مورد بررسی قرار داد. نتایج بررسی دادهها حاکی از این است که از میان مؤلفههای گذرایی دو مؤلفه مهم فردیّت مفعول و تأثیرپذیری مفعول در رخدادن پدیده انضمام نقش دارند. البته نمود نیز بهدلیل ارتباط با تأثیرپذیری، نقشی غیر مستقیم در این پدیده دارد. بنابراین، انضمام را میبایست یکی از گونههای کاهش گذرایی در نظر گرفت که در نتیجه پایین بودن دو مؤلفه فردیّت و تأثیرپذیری مفعول در بند گذرا رخ میدهد. تفاوتهای ساختاری انضمام از نمونه اعلای گذرا نیز ناشی از انحراف از این نمونه اعلا و عدم حضور مؤلفههای مورد بحث است.
دوره ۷، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۳۵)- ۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله سعی میشود با در نظر گرفتن رفتار نحوی-معنایی افعال وجهی اصلی ( شدن و بایستن) در زبان فارسی، در مورد ارتقایی یا کنترلی بودن این افعال تصمیم مناسبی اتخاذ شود. با توجه به دیدگاههای قبلی در این خصوص سه فرضیه مطرح میگردد: الف. افعال وجهی معرفتی ارتقایی و افعال وجهی بنیادی اعم از تکلیفی و پویا کنترلی هستند. ب. افعال وجهی معرفتی و همچنین بنیادی از نوع تکلیفی غیرمستقیم که مشارک برونی هستند ارتقایی وافعال وجهی بنیادی پویا و تکلیفی مستقیم که مشارک درونی هستند کنترلی هستند ج. تمامی انواع افعال وجهی ارتقایی هستند. در مقالۀ حاضر با بهرهگیری از تبیینهای معنایی و نحوی، نتیجه گرفته میشود در این زبان، افعال وجهی اصلی که همگی گزارهای هستند چه معرفتی باشند چه غیر معرفتی و چه مشارک درونی باشند چه مشارک برونی، ساختار ارتقایی را تشکیل میدهند.
دوره ۸، شماره ۷ - ( شماره ۷ (پیاپی ۴۲)، ویژه نامه زمستان- ۱۳۹۶ )
چکیده
مقالۀ حاضر در چهارچوب تحلیل مقابلهای و تحلیل خطا، در پی بررسی و تحلیل انواع خطاهای املایی عربزبانان فارسیآموز است. دادههای پژوهش حاضر از املاهای میاندوره و پایاندورۀ ۱۰۵ آزموندهندۀ عربزبان فارسیآموز در سه سطح مبتدی، متوسط و پیشرفته گردآوری شده است. افراد مورد بحث بهشکل تصادفی از میان عربزبانان مرکز آموزش زبان فارسی جامعةالمصطفی در استان قم انتخاب شدهاند. خطاهای بهدستآمده از این زبانآموزان از نظر مقوله به خطاهای واکهای، همخوانی و صوری، و بر اساس منشأ به سه دستۀ درونزبانی، میانزبانی و مبهم تقسیم شده است. تحلیل خطاهای املایی این فراگیران حاکی از آن است که از نظر مقوله، بیشترین میزان خطا با %۴۷ در نظام واکهای است و تفاوت چندانی بین تعداد خطاهای همخوانی (%۸/۲۶) و صوری (%۴/۲۶) وجود ندارد. از نظر منشأ خطا، خطاهای میانزبانی با %۵۶ بیشترین تعداد را به خود اختصاص میدهد و خطاهای مبهم با %۲۶ و خطاهای درونزبانی با %۱۸ در رتبههای بعدی قرار میگیرند؛ به این ترتیب، مهمترین منشأ بروز خطا در نگارش عربزبانان تداخل زبان عربی است که در واقع از جزئی بودن تفاوتهای بین نظام واجی دو زبان عربی و فارسی نشئت گرفته و این امر خود تأییدی بر فرضیۀ میانه است. از سوی دیگر، نتایج پژوهش نشان میدهد که ارتکاب خطاهای بینزبانی بیشتر از جانب زبانآموزان مبتدی صورت میگیرد و در حقیقت با افزایش سطح و آشنایی بیشتر زبانآموزان با زبان فارسی، تا حد زیادی از میزان این نوع خطاها کاسته میشود.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۰ )
چکیده
وجود ساخت ارتقایی در بیشتر زبانهایی که گروه متممنمای ناخودایستا برمیگزینند به اثبات رسیده است، چراکه اعتقاد بر این است که در بند ناخودایستا بهسبب ناقص بودن هستۀ زمانی جملۀ پیرو، این هسته قادر به بازبینی حالت فاعلی نیست و فاعل جملۀ پیرو برای بازبینی مشخصۀ حالت خود مجبور به حرکت به جایگاه فاعلی بند بالاتر است. براساس این دیدگاه ارتقا از درون بند خودایستا بهدلیل امکانپذیر بودن بازبینی حالت مجاز نیست. در پژوهش حاضر با بهکارگیری دادههای زبانهای مختلف نشان داده میشود برخلاف این تصور، ارتقای فاعل به فاعل در برخی زبانها از درون بند خودایستا نیز امکانپذیر است. البته ساختهای ارتقایی در زبانهای دارای متمم خودایستا نیز کاملاً یکسان نیستند و با هم تفاوتهایی آشکار دارند. در پژوهش حاضر چهار نوع مختلف ساخت ارتقایی خودایستا اعم از فراارتقا، فوقارتقا، بیشارتقا و ارتقای کپی در زبانهای مختلف و فرضیههای متفاوت دربارۀ آنها مورد مطالعه قرار میگیرد و درنهایت سعی میشود با توجه به شواهد موجود مبنیبر وجود ساخت ارتقایی در زبان فارسی، جایگاه زبان فارسی در این تحلیل بینزبانی از ساخت ارتقایی مشخص شود.
دوره ۱۳، شماره ۵۶ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده در این پژوهش، دانه های انار بوسیله خشک کن فرو سرخ خشک گردید. به منظور تخمین و انتخاب یک مدل ریاضی مناسب، ضریب موثر انتشار رطوبت و مقادیر انرژی فعال سازی، آزمایشهای خشک کردن دانه انار در چهار سطح سرعت هوا (۳/۰، ۵/۰، ۷/۰ و ۱ متر بر ثانیه) و شدت تابش (۲۲، ۳۱ و ۴۹ وات بر سانتیمترمربع) انجام گرفت. دادههای تجربی با انواع مدلهای نیمه نظری و تجربی ارزیابی شد و نهایتاً از میان مدلهای مورد نظر، مدل میدیلی با توجه به معیارهای ۲R ،۲χ و RMSE به عنوان بهترین مدل انتخاب شد. ضریب موثر انتشار رطوبت دانههای انار بین ۹-۱۰×۴/۰ تا ۹-۱۰×۲۱/۳ متر مربع بر ثانیه بدست آمد. انرژی فعال سازی با استفاده از یک رابطه نمایی بر مبنای رابطه آرینوس محاسبه شد. مقادیر انرژی فعالسازی در روش اول بین (۴۳/۰ تا ۱۷/۱) وات بر گرم سانتیمتر مربع و در روش دوم بین (۷۲/۰ تا ۱/۱) وات برگرم سانتیمترمربع بدست آمد.
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف: مطالعات حیوانی نشان میدهند که واکسیناسیون با پپتیدهای اپیتوپی منجر به ایمنی حفاظتی میشود. با این وجود غلبه ایمنولوژیکی باید بهعنوان یک چالش مهم در این زمینه مورد توجه قرارگیرد. با توجه به مزایای واکسنهای اپیتوپی علیه عفونت هپاتیت C، در این مطالعه بروز پدیده غلبه ایمنولوژیکی بهدنبال ایمنسازی موشها با سه ترکیب مختلف پپتیدهای اپیتوپی ویروس هپاتیت C مقایسه شده است.
مواد و روشها: چهار پپتید اپیتوپی وابسته به سلولهای CD۸+ (C۱، E۶، N و E۴) برگرفته از آنتیژنهای ویروس هپاتیت C ساخته شد. پپتید چند اپیتوپی (C۱E۶NE۴) حاصل از اتصال چهار اپیتوپ نیز براساس مطالعات ایمونوانفورماتیک با هدف بهینهسازی برش پروتئازوم طراحی شد. موشهای BALB/c سه تزریق زیرجلدی شامل
۱۰ میکروگرم پپتید (بهصورت پپتید اپیتوپی یا مخلوط اپیتوپها یا پپتید پلیتوپ) ترکیب شده با اجوانتهای CpG (۵۰ میکروگرم) و MontanideISA۷۲۰ (۷۰ درصد) را در قاعده دم با فاصله سه هفته دریافت کردند. با توجه به وابستگی دو اپیتوپ C۱ و E۴ به H۲-Dd موشی، سه هفته پس از آخرین تزریق از سلولهای طحال موشهای واکسینه در حضور پپتیدهای C۱ و E۴ برای آزمونهای IFNg/IL۴ ELISpot استفاده شد.
نتایج: در کلیه حیوانات واکسینه پاسخ Th۱ که با مشخصه ترشح بالای اینترفرون گاما و ترشح کم اینترلوکین ۴ شناخته میشود ایجاد شده بود. موشهای ایمن شده با اپیتوپهای تکی پاسخ قویتری را نشان دادند، اما بهعلت گرایش بالاتر اپیتوپ E۴ برای H۲-Dd پاسخ علیه آن قویتر از پاسخ علیه اپیتوپ C۱ بود که نمایانگر بروز درجاتی از غلبه ایمنولوژیکی است. نکته جالب توجه اینکه حیوانات واکسینه با پپتید پلیتوپ اگر چه با شدت ضعیفتر اما پاسخ یکسانی را علیه هر دو اپیتوپ C۱ و E۴ نشان دادند.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه برتری پپتید پلیتوپ را بر اپیتوپهای تکی نشان داد و بر نقش کلیدی طراحی بهینه واکسنهای پلیتوپ برای جلوگیری از وقوع غلبه اپیتوپی تأکید نمود.
دوره ۱۵، شماره ۷۴ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
خشککردن بهعنوان یک روش مناسب فراوری جهت افزایش ماندگاری محصولات مختلف کشاورزی بهکاربرده میشود. در این پژوهش به بررسی سینتیک خشک کردن برنج نیمجوش در یک خشککن ترکیبی هوای گرم - فروسرخ پرداخته شد. تأثیر دمای هوای گرم در سه سطح ۴۰، ۵۰ و oC۶۰، شدت تابش فروسرخ در دو سطح ۳۲/۰ و w/cm۲۴۹/۰ و سرعت جریان هوا m/s ۱ طی خشک کردن برنج نیمجوش بر راندمان برنج سالمدر قالب طرح کاملاً تصادفی ارزیابی شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که دمای هوا گرم و شدت تابش فروسرخ بر زمان خشککردن برنج نیمجوش داری تأثیر معنیداری (P<۰,۰۱) میباشد. با افزایش دما از ۴۰ به oC۶۰، مقدار کاهش زمان خشککردن برای شدتهای تابش ۳۲/۰ و w/cm۲۴۹/۰ به ترتیب ۸۲/۱۳% ، ۷۱/۱۶% به دست آمد. همچنین با افزایش شدت تابش فروسرخ از ۳۲/۰ به w/cm۲ ۴۹/۰، زمان خشک کردن شلتوک در دمای ۶۰، ۵۰، oC۴۰،به ترتیب به مقادیر ۷/۲۱%، ۶/۲۱% و ۴/۱۶% کاهش یافت. همچنین مدل لگاریتمی، بهترین برازش را برای مدلسازی فرایند خشککردن نشان داد. زیرا این مدل به ترتیب بیشترین و کمترین مقادیر R۲(۹۹/۰) و RMSE (۰۰۳/۰) داشته است. راندمان برنج سالم از مقدار ۱۰/۵۰% (برنج غیر نیمجوش) به مقدار ۹۲/۶۵% (برنج نیمجوش) بهطور معنیداری (P<۰,۰۵) افزایش یافت. در دمای خشککردن oC۵۰ و سطح تابش w/cm۲۴۹/۰ بالاترین راندمان برنج سالم به دست آمد.
دوره ۱۵، شماره ۷۵ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
تولید چیپس میوهها امروزه یکی از صنایع روبه رشد در کشور ایران و سایر کشورهای جهان میباشد. در این پژوهش به بررسی اثر پیشتیمارهای مختلف شامل پیشتیمار اسمزی (در سه سطح غلظت ساکاروز ۳۰، ۵۰ و ۷۰%)، فراصوت (سه سطح زمانی ۱۵، ۳۰ و ۴۵ دقیقه)، آب داغ یا بلانچینگ (آب ۷۰، ۸۰ و ۹۰ درجه سلسیوس) و مایکروویو (۹۰، ۱۸۰ و ۳۶۰ وات) برای خشککردن لایههای سیب در یک خشککن جریان هوای گرم در سه سطح دمایی (۴۵، ۵۵ و ۶۵ درجه سلسیوس) در سرعت جریان هوای ثابت ۵/۰ متر بر ثانیه پرداخته شد. نتایج بدست آمده از تغییرات رنگ نمونههای خشکشده نشان داد که نمونههای شاهد و پیشتیمار شده با آب داغ به ترتیب با ۱۷/۳۰ و ۷۵/۲۰ بالاترین میزان تغییرات رنگ و نمونههای پیشتیمار شده با مایکروویو و اسمز با تغییر رنگ ۳۳/۵ و ۱۳/۱۰ کمترین میزان تغییرات رنگ را داشتند. همچنین نمونههای پیشتیمار شده با فرآیند فراصوت با کمترین میزان نیروی شکست (۴/۴ نیوتن) دارای نرمترین بافت و نمونههای پیشتیمار شده با پیشتیمار آب داغ یا بلانچینگ با بالاترین نیروی شکست (۹/۱۳ نیوتن) دارای بافت سختتری نسبت به سایر نمونهها بودند. نتایج نشان داد که افزایش دمای خشککردن در تمامی تیمارهای آزمایشی سبب تغییرات رنگ کمتری گردید و در عین حال افزایش دمای خشککردن در تمامی تیمارها سبب افزایش سختی در بافت محصول خشکشده گردید.
احمد بناکار، علی متولی، مهدی منتظری، سید رضا موسوی سیدی،
دوره ۱۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
در این پژوهش با بکارگیری مدلهای مختلف شبکه عصبی، به بررسی ارتباط میان میزان تولید آب شیرین و دمای بخار آب در اثر شرایط مختلف جوی و چندین دبی آب ورودی در شرایط مختلف روز در یک آب شیرینکن مجهز به متمرکز کننده خطی سهموی خورشیدی پرداخته شد. نتایج نشان داد که شبکههای استاتیک و دینامیک با دقت بالایی میتوانند فرآیندهای تولید آب شیرین را مدلسازی کنند. شبکه عصبی استاتیک با سرعت بالاتر نسبت به شبکههای دینامیکی میتواند فرآیند مدل سازی را انجام دهد در عین حال به نظر میرسد که میزان خطا در فرآیند مدل سازی با بکارگیری شبکههای دینامیک کاهش مییابد. ضریب تبیین برای الگوهای آموزش، ارزیابی و تست در شبکه استاتیک به ترتیب ۰,۹۸۹۸، ۰.۹۸۹۹ و ۰.۹۸۸۹ میباشد. در حالی که ضریب تبیین برای الگوهای آموزش، ارزیابی و تست در شبکه دینامیک به ترتیب ۰.۹۹۲۲، ۰.۹۸۹۴ و ۰.۹۹۰۱ میباشد. همچنین میزان خطای شبکه در شبکه استاتیک برای الگوهای آموزش، ارزیابی و تست به ترتیب ۰.۰۰۱۱، ۰.۰۰۲۷ و ۰.۰۰۲۴ و برای شبکههای دینامیک به ترتیب ۰.۰۰۱۸، ۰.۰۰۰۷ و ۰.۰۰۰۴ میباشد. مقایسه شبکههای استاتیک و دینامیک نشان داد که شبکههای دینامیک با دقت بیشتری نسبت به شبکههای استاتیک میتواند میزان تولید آب شیرین و دمای بخار آب را با توجه به تغییرات پارامترهای جوی پیشبینی کند.
دوره ۱۶، شماره ۹۳ - ( آبان ۱۳۹۸ )
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی خواص عملکردی ماست فراسودمند با استفاده از کلاژن پوست ماهی سنگسر بود. نتایج نشان داد که کمترین قدرت کاهندگی متعلق به نمونه کلاژن طبیعی (۲/۰ %) و بالاترین میزان آن در نمونه کلاژن هیدرولیز (۵ %) بود .(P<۰,۰۵) کمترین فعالیت آنتی اکسیدانی متعلق به نمونه های کلاژن طبیعی (۲/۰ %) و کلاژن طبیعی (۱ %) بود. بالاترین فعالیت آنتی اکسیدانی در نمونه کلاژن هیدرولیز (۵ %) ملاحظه شد (P<۰,۰۵). بالاترین حلالیت متعلق به نمونه کلاژن هیدرولیز (۴pH=) و پائین ترین حلالیت متعلق به نمونه کلاژن هیدرولیز (۱۰pH=) بود (P<۰,۰۵). نتایج آزمون های نمونه های ماست نشان داد که در روز یکم، pH تیمارهای ۲ (محتوی ۱% کلاژن طبیعی) و ۳ (محتوی (۵/۱% کلاژن هیدرولیز) به طور معنی داری پائین تر از دیگر تیمارها بود .(P<۰,۰۵) فعالیت آنتی اکسیدانی نمونه ۴ (محتوی ۵۰% کلاژن + ۵۰% کپسول) بالاترین مقدار را دار بود(P<۰,۰۵). همچنین بالاترین سینرزیس متعلق به نمونه شاهد و کمترین میزان آن در نمونه ۴ (محتوی ۵۰% کلاژن + ۵۰% کپسول) ملاحظه شد(P<۰,۰۵) در هر دو روز مورد بررسی، اختلاف آماری معنی داری در امتیاز رنگ، طعم، عطر و بو نمونه ها ملاحظه نشد و تیمار ۴ (محتوی ۵۰% کلاژن + ۵۰% کپسول) به عنوان تیمار برتر معرفی شد(P<۰,۰۵).
واژه های کلیدی: ماست، کلاژن، میکروکپسوله کردن، پکتین
دوره ۱۶، شماره ۹۵ - ( دی ۱۳۹۸ )
چکیده
خشککردن یکی از مهمترین فرآیندهای پس از برداشت محصولات کشاورزی با هدف افزایش مدت زمان نگهداری میباشد. پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه تغییرات رنگ و چروکیدگی ورقههای نازک چغندر قرمز در چهار روش مختلف خشککردن (جریان هوای گرم، مایکروویو، خلا و انجمادی) پرداخته و روند تغییرات این دو پارامتر با برازش مدلهای مختلف شبیهسازی شد. آزمایشها در خشککنهای جریان هوای گرم و خلا در سه سطح دمایی (۵۰، ۷۰ و C°۹۰)، در خشککن مایکروویو در سطح توان (۱۸۰، ۳۶۰ و W ۶۰۰) و در خشککن انجمادی با دمای C°۵۰- انجام گردید. نتایج بدست آمده در تمامی روشهای مختلف خشککردن نشان داد که روند تغییرات شاخصهای روشنایی (L) و زردی (b) نسبت به زمان صعودی و روند تغییرات شاخص قرمزی (a) نزولی بود. کمترین تغییرات پارامتر روشنایی، قرمزی و زردی به میزان ۷۴/۰، ۲۳/۰ و ۰۳/۰ به ترتیب در خشککردن انجمادی، مایکروویو و خلا اتفاق افتاد. نتایج کلی بدست آمده نشان داد که بالاترین میزان تغییرات رنگ (ΔE) در خشککردن با خشککن مایکروویو و در توان W ۱۸۰ به میزان ۵۹/۱ و پایینترین میزان این پارامتر در خشککردن با خشککن انجمادی به میزان ۷۶/۰ بدست آمد. همچنین تغییرات چروکیدگی نمونههای چغندرقرمز نشان داد که استفاده از خشککن انجمادی سبب کاهش میزان چروکیدگی در حدود ۱۰ تا ۲۵% نسبت به سه روش دیگر خشککردن بود. مدلسازی پارامترهای رنگی و چروکیدگی نشان داد که مدلهای نمایی قابلیت بالاتری در پیشبینی فرآیند تغییرات رنگ و چروکیدگی دارند.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۲ - ( فروردین ۱۴۰۱ )
چکیده
به کارگیری پوشش های خوراکی می تواند به کاهش اثرات نامطلوب ایجاد شده توسط فرآیند خشک کردن میوه و سبزی، کمک نماید. در این پژوهش، اثر دو پوشش خوراکی ریحان و کیتوزان (با غلظت های ۰، ۵/۰ و ۱ درصد) بر سینتیک خشک کردن، رنگ، بافت و فعالیت آنتی اکسیدانی برگه های سیب در خشککن های آون هوای داغ و خلاء در دماهای مختلف (۴۰، ۵۰ و ۶۰ درجه سانتیگراد) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از پوشش های مختلف در هر دو روش خشک کردن سبب افزایش زمان خشک کردن شد. برازش مدل های مختلف ریاضی بر داده های تجربی نشان داد که مدل میدیلی برای پوشش های صمغ ریحان و مدل تقریب پخش برای پوشش های با ماده کیتوزان با دقت بیشتری نسبت به سایر مدل ها قادر به پیشبینی محتوی رطوبتی هستند. با افزایش غلظت پوشش یا کاهش دمای خشک کردن، مقدار روشنایی، چسبندگی، پیوستگی و فعالیت آنتی اکسیدانی افزایش ولی مقدار قرمزی، زردی، قهوه ای شدن، تغییر رنگ کلی و سفتی کاهش یافت. به طور کلی، پیش تیمارهای پوشش دهی ریحان و کیتوزان رویکردی مؤثری در بهبود کیفیت میوه سیب خشک شده در صنعت خشک کردن محسوب می شود.
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
هدف: اتوفاژی (خودخواری) یک فرآیند بسیار تنظیم شده برای تخریب پروتئینهای آسیبدیده و اجزا درون سلولی از کارافتاده است. اتوفاژی نقشهای چندگانهای در حفظ هموستازی سلول دارد. بکلین ۱ (Beclin ۱) یک مولکول تنظیمی بسیار مهم در شروع و شکلگیری اتوفاگوزوم است. مهار اتوفاژی بهوسیله تخریب آللی بکلین۱ حساسیت به استرس متابولیک را ایجاد میکند. مهار کردن اتوفاژی تحت شرایط محدودیت مواد مغذی در تومورهای مقاوم به مرگ سلولی برنامهریزی شده، منجر به نکروز التهاب و رشد تومور افزایش یافته همراه است.
هدف از این مطالعه، القای اتوفاژی با ژن بکلین ۱ و تأثیر آن در روند نکروز رده سلولی MCDK بود.
مواد و روشها: در این مطالعه، القای اتوفاژی با ژن بکلین ۱ در سلولهای MDCK بررسی شد. سپس درصد مرگ سلولی نکروز در این سلولها با روش فلوسایتومتری با استفاده از کیت رنگآمیزی آنکسین V سنجیده شد. بهمنظور القا کردن اتوفاژی، سازه HYPERLINK "../../../../../abstract/med/۲۱۴۲۶۷۷۱/" t "_blank"Beclin۱-(-)pcDNA ۳,۱ با استفاده از لیپوفکتامین ۳۰۰۰ درون رده سلولی MDCK ترنسفکت شد.
نتایج: در مطالعه حاضر مشاهده شد که بیان بالای ژن بکلین۱ در سلولهای MDCK به القای اتوفاژی منجر میشود، همانگونه که با رنگآمیزی شاخص اتوفاگوزومی داخل سلولی دیده شد. درصد ساختارهای LC۳ مثبت در سلولهای ترنسفکت شده و نشده بهترتیب ۹۲/۹ و ۱۵/۰ درصد بود. در گروههای ترنسفکت شده و کنترل، درصد مرگ سلولی نکروز، بهترتیب ۶۶/۱ و ۰۶/۰ درصد بود.
نتیجهگیری: تداخل بین مسیرهای اتوفاژی و نکروز ممکن است بر سرنوشت طول عمر سلول اثر داشته باشد. استراتژیهای درگیر در تعدیل کردن اتوفاژی و مرگ سلولی ممکن است بر روند درمان بیماریها مؤثر باشد. بنابراین دستکاری مسیرهای مرگ سلولی ممکن است حوزههای جدیدی را در استفادههای درمانی و مداخلهای ایجاد کند.
سعید خداترس، سیدرضا موسویسیدی، علی متولی، مهدی منتظری،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( اردیبهشت ۱۳۹۹ )
چکیده
سلولهای فتوولتاییک مجهز به جمعکننده حرارتی میتوانند انرژی خورشیدی را به صورتهای الکتریکی، حرارتی و ترکیبی از این انرژی تبدیل نماید. در این پژوهش یک سامانه متمرکزکننده سهموی خطی مجهز به سلولهای فتوولتاییک در نرمافزار Optic Ray Tracing شبیهسازی نوری و در نرمافزار Solidworks شبیهسازی حرارتی صورت گرفت و نتایج آن با ارزیابی تجربی مقایسه شد. شبیهسازی جمعکننده حرارتی در سامانه ترکیبی فتوولتاییک- حرارتی با دو آرایش طولی و عرضی و در ۴ سطح قطر داخلی لولهها (۸، ۱۰، ۱۲ و ۱۴میلیمتر) و در سه سطح دبی (۱، ۲ و ۳لیتر بر دقیقه) انجام شد. نتایج شبیهسازی دو آرایش طولی و عرضی لولهها نشان داد که بازده حرارتی در چینش طولی بهتر از چینش عرضی بود. همچنین نتایج بهدست آمده نشان داد که با افزایش قطر لولهها از ۸ تا ۱۲۰میلیمتر روند تغییرات بازده حرارتی افزایشی و از قطر ۱۲ تا ۱۴میلیمتر تغییرات چندانی در بازده حرارتی مشاهده نشد. افزایش دبی سیال از ۱ به ۳لیتر بر دقیقه راندمان حرارتی به دلیل کاهش تلفات حرارتی و راندمان الکتریکی به دلیل کاهش دمای سطح سلول فتوولتاییک افزایش یافت. با توجه به نتایج شبیهسازی سامانه مورد نظر با قطر لوله ۱۰میلیمتر ساخته شد و آزمایشهای میدانی با سرعت جریان دبی سیال ۳لیتر بر دقیقه انجام شد. مقایسه نتایج شبیهسازی و ارزیابی تجربی نشان داد که بیشینه راندمان حرارتی و الکتریکی برای دادههای شبیهسازی به ترتیب ۶۱/۱۸ و ۱۲/۵۸% و برای دادههای میدانی ۵۸/۱۴% و ۱۲/۰۳% به دست آمد.
دوره ۲۰، شماره ۱۳۴ - ( فروردین ۱۴۰۲ )
چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی اثر پوشش های خوراکی ریحان، مرو و کیتوزان بر خصوصیات فیزیکوشیمیایی برش های خشکشده میوه سیب در مایکروویو بود. در این پژوهش، برش های میوه سیب در سه غلظت (۰، ۰/۵ و ۱ درصد) با ریحان، مرو و کیتوزان پوشش دهی شدند و تحت تیمار با امواج مایکروویو در توان های مختلف (۹۰، ۱۸۰ و ۳۶۰ وات) قرار گرفتند. مولفه های سینتیک خشک کردن، رنگ، بافت و فعالیت آنتی اکسیدانی برگه های سیب بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن بود که خشک کردن ورقه های سیب تنها در محدوده دوره سرعت نزولی اتفاق افتاد. این داده ها با ۷ مدل تجربی متفاوت برازش شدند که از بین این مدل ها، مناسبترین مدل برای پوشش های صمغ ریحان، مرو و کیتوزان به ترتیب، مدل میدیلی و همکاران، تقریب و ورما بود که میدیلی و همکاران با دقت بیشتری نسبت به سایر مدل ها قادر به پیشبینی محتوی رطوبتی بود. همچنین، مقدار مولفه های روشنایی، چسبندگی، پیوستگی و فعالیت آنتی اکسیدانی با افزایش غلظت پوشش و توان ماکروویو، افزایش اما مقدار قرمزی، زردی، قهوه ای شدن، تغییر رنگ کلی و سفتی کاهش یافت. به طور کلی، پوشش دهی خوراکی یکی از روش های نوین که سبب افزایش مدت زمان نگهداری و کیفیت محصول نهایی می شود. لذا، تیمار میوه ها با استفاده از پوشش های خوراکی برای افزایش کیفیت ظاهری، بهبود رنگ در انتهای فرآیند خشک کردن پیشنهاد می گردد.
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۷- )
چکیده
در این مقاله انواع مختلف کنترل به درون متمم خودایستا در زبان فارسی بررسی می گردد. نخست نشان داده می شود که از لحاظ نحوی ساخت کنترل اجباری در زبان فارسی از دو زیرگروه کنترل کامل و کنترل غیر کامل تشکیل می شود. سپس براساس رویکرد معنایی جکنداف و کالیکاور (۲۰۰۳) و کالیکاور و جکنداف (۲۰۰۵) که به ساخت کنترلی ناخودایستا اختصاص دارد، نشان داده می شود در بخش اعظمی از ساخت های کنترل اجباری در زبان فارسی نیز متمم خودایستا بر فعالیت کنشی دلالت دارد. با ارائۀ توصیف هر دسته از افعال کنترلی، طبقه بندی نحوی ارائه شده از ساخت کنترلی در این مقاله نیز تأیید می گردد. موارد استثناء در چارچوب رویکرد ساگ و پولارد (۱۹۹۱) و پولارد و ساگ (۱۹۹۴) که به وسیلۀ جکنداف و کالیکاور (۲۰۰۳) و کالیکاور و جکنداف (۲۰۰۵) دنبال شده است تحلیل می گردد که بر اساس آن در لایۀ معنایی موضوعاتی در نظر گرفته می شوند که بازنمایی آشکار نحوی ندارند . این مقاله نشان می دهد برای تشخیص نوع ساخت کنترلی در کنترل به درون متمم خودایستا در زبان فارسی هر دو نوع ویژگی نحوی و معنایی لازم است.
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۷ )
چکیده
اهداف: امروزه انسانها بهواسطه صنعتیشدن محیط زندگی با مقادیر زیاد میدان مغناطیسی تماس دارند، لذا مطالعه اثر این میدانها بر سلامت انسان امروزی از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر میدان مغناطیسی با فرکانس بسیار پایین روی کمیت و ساختار هموگلوبین شاغلان صنعت برق بود.
مواد و روشها: مطالعه تجربی حاضر در جامعه کارکنان یک نیروگاه تولید برق در تهران در سال ۱۳۹۶ اجرا شد. با روش نمونهگیری تمامشماری، ۲۹ نفر از کارکنان محل بهرهبرداری نیروگاه بهعنوان گروه مواجههیافته و ۲۹ نفر از کارکنان اداری و پشتیبانی بهعنوان گروه مواجههنیافته انتخاب شدند. شدت میدان مغناطیسی محل حضور کارکنان نیروگاه تولید برق با روش NIOSH ۲۰۳ مطالعه شد. نمونههای خون افراد مورد مطالعه جمعآوری و غلظت هموگلوبین نمونهها با روش اسپکتروفتومتر اندازهگیری و تغییر در ساختار هموگلوبین توسط دستگاه مادون قرمز با تبدیل فوریه (FTIR) مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS ۱۶ از طریق آزمون منویتنی- یو صورت گرفت.
یافتهها: میانگین مقدار هموگلوبین افراد مواجههیافته (۱/۴۲±۱۵/۶۷گرم بر دسیلیتر) در مقایسه با گروه مواجههنیافته (۳/۰۳±۱۷/۳۱گرم بر دسیلیتر) تفاوت معنیداری داشت، بهطوری که مقدار هموگلوبین کارکنان بهرهبردار کمتر از کارکنان پشتیبانی بود (۰/۰۰۰۱p<). بررسی طیف مادون قرمز با تبدیل فوریه، تغییرات معنیداری را در نواحی ۱۴۱۳ و cm-۱۱۴۳۰ بین گروه مواجههیافته و مواجههنیافته نشان داد.
نتیجهگیری: تماس با میدان مغناطیسی در فرکانسهای بسیار پایین سبب تغییر در کمیت هموگلوبین و ساختار مولکولی آن در شاغلان در صنعت برق میشود.
دوره ۲۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۴ )
چکیده
سرمایه گذاری در همه جوامع بهعنوان یکی از محرک های رشد و توسعه اقتصادی مطرح میباشد و نه تنها در حوزه خود بلکه با اثرگذاری بر دیگر حوزه های اقتصادی و اجتماعی، توسعه چند جانبه را بههمراه خواهد داشت. با توجه به اینکه سرمایه گذاری ابعادی چندگانه و ماهیتی پویا و وابسته به زمان دارد، با ابهامات متعدد همراه است. از این رو، ارزیابی معمولی آن، نمی تواند جنبه های مختلف فضای سرمایه گذاری را در طول زمان نشان دهد و در شرایط عدم ثبات شاخص های اقتصادی، احتمالات مخاطرات مالی جبران ناپذیر در سرمایه گذاری از جمله در بخش ساختمان و مسکن نیز افزایش می یابد. هدف از این پژوهش، تحلیل حوزه سرمایه گذاری ساختمانی با استفاده از روش شبیه سازی پویایی سیستم است. بدین جهت، شاخص های اصلی مؤثر بر سرمایهگذاری ساختمان، از ادبیات پژوهش استخراج گردید؛ سپس با استفاده از نظرات افراد خبره، روابط و میزان تأثیرگذاری هر یک از این متغیرها تعیین گردید که از آنها به عنوان ورودی در ساخت مدل شبیه سازی استفاده شد. در مرحله شبیه سازی دیاگرام جریان با استفاده از نرم افزار ونسیم ترسیم، و آزمونهای اعتبارسنجی مدل نیز انجام شد. یافتهها نشان داد، مدل ارائه شده بهمنظور ارزیابی پروژههای سرمایهگذاری در حوزه ساختمانی، کاربرد داشته و دامنه وسیعی از متغیرها را دربر گرفته است. نتایج، به عنوان یک سیستم پشتیبان از تصمیم، روند دستیابی به تصمیم برتر برای انتخاب پروژه سرمایه گذاری مناسب را مورد حمایت قرار می دهد