۲۵ نتیجه برای محجوب
دوره ۹، شماره ۳۹ - ( مرداد و شهریور ۱۴۰۰ )
چکیده
گره و مسائل مربوط به آن که در زمرۀ بحثبرانگیزترین مباحث جادو است، کاربرد زیادی در فرهنگ عامه دارد و در دانش میتولوژی (شناخت افسانه و اساطیر ملل) نیز به آن پرداخته شده است. جادوی گره یکی از انواع جادوهای هومیوپاتیک (تقلیدی) است و میتوان آن را به دو گونۀ جادوی مثبت و جادوی منفی تقسیم کرد. مهمترین و پربسامدترین کارکردهای جادوی گره، شفابخشی، بختگشایی، بارداری، بارانخواهی، قطع شدن باران، پیدا کردن گمشده، بستن زبان بدخواه، بستن داماد و... است. شناخت و بررسی جادوی گره بهمنزلۀ بخشی از فرهنگ عامه، موجبات آشنایی ما با عقاید، افکار و روحیات عامه را فراهم میآورد. جامعۀ آماری این مقاله، کشور ایران و روش تحقیق کتابخانه ای و مراجعه به کتابهای فرهنگ عامه است. در این مقاله سعی شده است با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی مهمترین کاربردهای جادوی گره در فرهنگ عامۀ مردم ایران دسته بندی، توصیف و ارزیابی شوند.
دوره ۹، شماره ۴۱ - ( آذر و دی ۱۴۰۰ )
چکیده
ایران و هند دو همسایۀ دیرین با خاستگاه مشترک و سابقۀ تمدنی کهن هستند که قرنها در مجاورت هم زیستهاند و بر هم اثر گذاشتهاند. این اثرگذاری در دورههایی پررنگ و در زمانهایی کمرنگ بوده، اما میتوان ادعا کرد که هرگز بیرنگ نشده است. رسمِستی(= ساتی) - که با معیارهای اخلاقی امروزی مغایر و با موازین ادیانِ ابراهیمی و زرتشتی ناسازگار است و طبعاً برای ایرانیان پذیرفتنی نیست - از رسوم قدیمی هندوان است که سالیان درازی اجرا میشده و امروزه ظاهراً متروک شده است؛ رسمی که مربوط به تقدسِ آتش، شکوه عشق، هندوییسم و نتیجۀ مردسالاری و زنستیزی هندی است. این پژوهش با بررسی کتابهای هندی (مقدس و تاریخی) و تحقیقات مربوط به آن سرزمین و کنکاش در متون تاریخی ایران کوشیده است با بازشناسی ستی، علت و عناصر پدید آمدن یا چرایی و چگونگیاش را توضیح دهد و حضورش در ادب، شعر و منظومههای فارسی را بررسی و مطالعه کند.
دوره ۹، شماره ۴۲ - ( بهمن و اسفند ۱۴۰۰ )
چکیده
افسانهها در جهان در زمرۀ مهمترین زیرشاخههای ادبیات عامه و سرمنشأ بسیاری از اعتقادات، باورها و هنجارهای هر جامعهاند. علاوهبرآن در آفرینش گونههای متعدد ادبی سهیماند. سوای زنجیرههای روبنایی، نکات بسیار دیگر در ژرفساخت افسانهها دخیل است. اعداد و کارکرد آن در زمره این عوامل درونی است. ارزش کمّی اعداد گاه بهمرور در پس ویژگیهای کیفی و معنوی آن رنگ میبازد و مایه شکلگیری اعتقادات مذهبی، رفتار اجتماعی و باورهای عامیانه میشود تا بدان حد که قادر خواهد بود زاینده و توسعه پذیر یا بازدارنده و ضدتوسعه باشد.
ایران بهدلیل تنوع قومیتی و آذربایجان بهعنوان یکی از اصلیترین اقوام آن دارای غنای فرهنگی ویژهای است. پژوهش حاضر براساس جایگاه اعداد و دانش مبتنیبر آن و به شیوه توصیفی ـ تحلیلی، به استخراج اعدادِ بهکار رفته در پانزده افسانه شاخص آذربایجان خواهد پرداخت؛ سپس کیفیت اشاعه و اثرگذاری آنان در باورهای عامه را در سه شاخه اصلیِ «کوچکتر از ده، ده دهی و ترکیبی» بررسی خواهد کرد. حاصل آنکه از مجموع ۲۶ عدد با ۴۶۲ بار تکرار، دسته نخست با درصد تقریبی ۷۱ درصد، مجموعه دوم با درصد و گروه سوم با ۶ درصد به ترتیب پربسامدترند. «یک» در جایگاه واحد شمارش، «چهل» برای مراسم شادی و «دوازده» برای گروه و دسته نیز فراوانترین عدد و کارکرد در هر ردهاند.
اعداد مندرج سوای عملکرد منحصربهفرد خود، گاه دارای وجوه مشترک بهویژه در مضربهایشان هستند. دیگر آنکه بنمایه حماسی یا عشقی افسانهها با عدد منتخب اغلب رابطهای دوسویه دارد. وفور ترکیبات مرکب و کنایی نیز نشانگر رسوخ اعداد در ساختار زبانی این افسانههاست.
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Spring ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: پولیپوز آدنوماتوز خانوادگی (FAP)، نوعی استعداد ارثی به سرطان روده بزرگ با توارث اتوزوم غالب و با نفوذ بالا میباشد. این نشانگان ژنتیکی با حضور بیش از یکصد پولیپ آدنوماتوزی در روده بزرگ و رکتوم شناخته میشود. سایر تظاهرات فنوتیپی شامل تومورهای دسموئیدی، استئوما، تومور در قسمتهای فوقانی دستگاه گوارش و هیپرتروفی مادرزادی پوشش رنگی شبکیه میباشند. ژن APC در اکثر قریب به اتفاق بیماران جهش یافته است. افراد مبتلا به نشانگان FAP در صورت عدم درمان در سن متوسط ۴۰ سالگی دچار سرطان روده بزرگ خواهند شد. ژن APC بر روی بازوی بلند کروموزوم ۵ واقع شده و با ۱۵ اگزون و ۸۵۳۸ نوکلئوتید، پروتئینی با ۲۸۴۳ اسید آمینه کد میکند.
مواد و روش ها: ۵ خانواده از میان ۱۵۰ خانواده مبتلا به سرطان روده بزرگ براساس معیارهای استاندارد تشخیص FAP، انتخاب شدند. در این مطالعه بر پایه روش CSGE و با تغییراتی، غربالگری جهشهای مناطق کد دهنده و بعضی از مناطق غیر کد دهنده ژن APC راه اندازی شد.
نتایج: هر ۵ خانواده دارای تغییر غیر طبیعی الگوی الکتروفورز در طی CSGE در اگزون ۱۵ ژن میباشند. با شناسایی قطعه دارای تغییر الکتروفورز و با استفاده از تعیین توالی مستقیم تغییر کد این مناطق شناسایی شد. جهشهای پیدا شده در خانوادههای مبتلا به APC، جهشهای شناخته شدهای بودهاند. این جهشها از نوع بی معنی یا تغییر قاب خواندن و حذف میباشند.
نتیجهگیری: CSGE برای اولین بار برای تشخیص جهشهای ژن APC راه اندازی شد. این روش به علت مزایایی که نسبت به روش های دیگر غربالگری دارد، میتواند در گستره وسیع و در آزمایشگاه های معمولی ژنتیک در کشور راه اندازی شود. به علت اینکه بیماران مبتلا به FAP امروزه در کشور نمی توانند از تشخیص ژنتیکی بیماری خود بهره ببرند، راه اندازی این روش میتواند در حل مشکل تشخیصی این خانوادهها کمک کننده باشد.
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
در مطالعه حاضر تاثیر سطوح مختلف لیزوفسفولیپید (لیزو) بر رشد، فراسنجههای خونی، فعالیت آنزیمهای کبدی و لیزوزیم قزلآلای رنگینکمان تغذیهشده با جیرههای حاوی پودر چربی مورد بررسی قرار گرفت. جیرههای آزمایشی شامل ۴ سطح صفر، ۳، ۶ و ۹ گرم بر کیلوگرم لیزو و جیره کنترل (حاوی روغن ماهی) هر یک در سه تکرار بودند. در پایان ۵۶ روز پرورش، اندازهگیری شاخصهای رشد نشاندهنده بهبود درصد افزایش وزن بدن، نرخ رشد ویژه و ضریب تبدیل غذایی در لیزو۹ نسبت به سایر تیمارهای حاوی پودر چربی بود، اگرچه این مقادیر به تیمار شاهد نرسید(P<۰,۰۵) . همچنین، با افزایش سطح لیزو در جیرههای حاوی پودر چربی فاکتور وضعیت بهبود یافت (P<۰,۰۵). طبق نتایج فراسنجههای خونی، بیشترین تعداد گلبول سفید در تیمارهای حاوی پودر چربی مشاهده شد (P<۰,۰۵) ، درحالیکه، گلبول قرمز به طور معنیداری با افزودن ۶ و ۹ گرم لیزو به پودر چربی افزایش یافت (P<۰,۰۵). از طرفی، شاهد و ۹ گرم لیزو توانستند منجر به افزایش معنیداری در درصد هماتوکریت در مقایسه با سایر تیمارها شوند (P<۰,۰۵). طبق نتایج آنزیمی مقدار لیزوزیم به طور معنیداری در سطوح ۰ و ۳ گرم لیزو کاهش یافت (P<۰,۰۵). در مقابل، آنزیمهای کبدی با گنجاندن پودر چربی افزایش یافتند (P<۰,۰۵). اگرچه، ۹ گرم لیزو منجر به کاهش مقادیر مذکور شد (P<۰,۰۵). باتوجه به نتایج حاصله سطح ۹ گرم بر کیلوگرم لیزوفسفولیپید به عنوان مناسبترین سطح مکمل در جیره حاوی ≈۷۰% پودر چربی در قزلآلای رنگینکمان پیشنهاد میگردد.
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۰ )
چکیده
یکی از مهمترین موضوعات مطالعاتی حوزه مدیریت منابع انسانی در دهههای اخیر، مطالعه روی ارتباط میان شیوههای مدیریت منابع انسانی با پیامدهای عملکردی است. اهمیت این دسته از مطالعهها آن قدر زیاد است که از جنبه خُرد و کلان و از تأثیر اقتباس شیوههای مدیریت منابع انسانی بر افزایش عملکرد تا فلسفه وجودی واحد منابع انسانی و ماهیت فعالیتهای آن را در بر میگیرد. با وجود این، دستهای از پژوهشها بهصورت علمی به انتقاد نسبت به پژوهشهای حوزه مطالعاتی مذکور پرداخته و یافتههای غالب آنان را بهصورت جدی مورد سؤال قرار دادهاند. انتقادهای ذکر شده اغلب جنبههای روششناختی پژوهشهای پیشین را در بر میگیرد. نظر به اهمیت موضوع و نبود پژوهشی در راستای معرفی و جمعبندی آن انتقادها، در پژوهش حاضر در دو فاز، نخست با استفاده از رویکرد «تلفیق ترکیبی تحقیقات» که یکی از رویکردهای روش فراترکیب محسوب میشود، با مطالعه، جمعبندی و تلخیص ۴۰ مقاله انتقادی معتبر درزمینه مذکور، نقشه راهنمای پنج بخشیای برای معرفی انتقادهای مطرحشده درخصوص پژوهشهای حوزه مدیریت منابع انسانی- عملکرد ارائه و تشریح شده است. برای سنجش روایی پژوهش از پرسشهای استاندارد «برنامه مهارتهای ارزیابی حیاتی، استفاده و در راستای سنجش پایایی پژوهش نیز از شاخص کاپای کوهن در نرمافزار SPSS استفاده شد که با مقدار ۷۶۲/۰ پایایی تأیید شدند. در فاز دوم پژوهش نیز، موارد یافتهشده از فاز نخست پژوهش با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی اولویتبندی شدند.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۰ )
چکیده
سرطان پستان یکی از اصلی ترین دلایل مرگ وابسته به سرطان در زنان کل دنیا به حساب می آید. در ایران سرطان پستان در جایگاه نخست سرطانهای شناخته شده در زنان با اختصاص دادن ۲۴,۴% از کل بدخیمی ها به خود قرار می گیرد. در حال حاضر زیاد بودن عوامل اتیولوژیک و همچنین پیچیدگی سرطان پستان از مهمترین چالش های پیشگیری و درمان سرطان پستان به شمار می آیند. تومورزایی سرطان پستان بعنوان یک فرآیند چند مرحله ای تعریف می شود که طی آن سلول نرمال وارد تغییرات بدخیم شده و تا تبدیل به تومور پیشرفته حاصل از تجمع تغییرات ژنتیک و اپی ژنتیک پیش می رود از طرفی بسیاری از مطالعات نقش مسیرهای پیام دهی در سرطان پستان را نشان داده اند. ژن EGFR در سرطان پستان بیش بیان می شود. جفت شدن EGFR/HER۲ از طریق فعال کردن مسیر سیگنالدهی PI۳K/AKT پیشرفت سرطان پستان را القا می کند.
microRNAها ریز RNAهای کوچک غیر کد کننده درون زادی هستند که بیان ژن را در مرحله نسخه برداری و پس از نسخه برداری تنظیم می کنند. جفت شدن ناکامل microRNAها با نواحی از ناحیه ۳ʼ ترجمه نشونده ژنهای هدفش منجر به سرکوب ترجمه یا تجزیه mRNA می شود. آنها با کنترل بیان صدها ژن نقش های مهمی در فرآیندهای سلولی از جمله تکثیر سلولی، تمایز، مرگ برنامه ریزی شده سلولی و تکامل به عهده دارند. این مطالعه نشان دهنده اثر سرکوبگر تومور miR-۱۲۲۶-۳p از طریق هدف قرار دادن انکوژن EGFR در سرطان پستان را نشان میدهد.
سید جلال الدین سید علیان، سعید محجوب مقدس،
دوره ۱۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
میل لنگ یکی از قطعات مهم موتور می باشد که با حرکت دورانی خود در معرض گشتاورهای پیچشی ناشی از حرکت پریودیک سیلندر قرار دارد. نیروهای داخلی که سبب گشتاورهای تناوبی در میل لنگ می گردد، ایجاد ارتعاشات و نویز در موتور می نماید که می تواند مضر باشد. بنابراین بررسی رفتار دینامیکی میل لنگ ضروری است. همچنین، اگرچه اکثر سازه های فیزیکی مانند میل لنگ خودرو به صورت پیوسته هستند، اما می توان آنها را به صورت مجزا مدل کرده و مورد تحلیل قرارداد. در این مقاله به ارتعاشات پیچشی میل لنگ دو نوع خودروی رنو و پژو با سه روش تئوری، عددی و تجربی پرداخته شده است. در تحلیل تئوری از فرمول B.I.C.E.R.A استفاده شده و فرکانس های طبیعی بدست آمده از این روش و فرکانسهای طبیعی تحلیل عددی که با نرم افزار ANSYS صورت گرفته، با تست تجربی مقایسه شده و با انتخاب بهترین مدل، اثر دور موتور در ارتعاشات پیچشی میل لنگ بررسی شده است.
محمود پورجمشیدیان، جواد شیخی، سعید محجوب مقدس، مصیب نوروزی نیا،
دوره ۱۳، شماره ۱۵ - ( ويژهنامه سوم ۱۳۹۲ )
چکیده
تحلیل ارتعاشات غیرخطی تیرها، که در صنعت و سازه های ساختمانی کاربرد وسیعی دارند، دارای اهمیت ویژه ای می باشد. برای رسیدن به یک طراحی مناسب، درک چگونگی ارتعاشات عرضی تیرها و به دست آوردن فرکانس طبیعی آنها بسیار مفید است. لذا در این مقاله، به تحلیل چگونگی ارتعاشات عرضی یک تیر دو سر مفصل، تحت بار محوری ثابت با در نظر گرفتن اثر کشیدگی صفحه میانی و در حضور دمپینگ غیرخطی، در دو حالت تشدید اولیه و ثانویه، با وجود ترم های مختلف غیرخطی پرداخته شده است. برای انجام این تحقیق، از روش مقیاس زمانی چندگانه استفاده شده است. به منظور بررسی میزان دقت روش و صحت سنجی آن، نتایج به دست آمده از روش حاضر با روش عددی رانگ-کوتای درجه چهارم مقایسه گردید، که نشان می دهد روش مد نظر دارای دقت زیادی است. همچنین مقایسه ای بین این روش و روش تحلیلی هموتوپی صورت گرفت که بیانگر آن است که در این مسئله، سرعت همگرایی روش مدنظر بیشتر از روش هموتوپی می باشد.
اسماعیل باقرپور اردکانی، محمد رضا حائری یزدی، محمد محجوب،
دوره ۱۴، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
این مقاله به ارائهی تخمینگر ورودی نامعلوم با فرض عدم تامین شرط تطابق تخمینگر میپردازد. از نتایج روش پیشنهادی این مقاله میتوان در مسائل تشخیص نقص با استفاده از بردار مانده استفاده کرد. مبنای روش جبران ورودیهای نامعلوم (اغتشاش) غیرمنطبق با کمک یک مجموعه از پارامترهای (خروجیهای) کمکی است. خروجیهای کمکی با کمک انتگرال گیریهای متوالی از خروجیهای اندازهگیریشده و ورودیهای معلوم سیستم بدست میآیند. بر مبنای خروجیهای کمکی پیشنهادی، تخمینگر ورودی نامعلومی ارائه شده که قادر است تخمینی نمائی از خروجیهای سیستم را بدست دهد. سپس، با استفاده از تفاضل بین خروجیها و تخمین آنها توسط تخمینگر پیشنهادی، بردار ماندهای برای استفاده در مسائل تشخیص نقص ایجاد میشود. بردار مانده بدست آمده مستقل از مقدار ورودی نامعلوم (اغتشاش) غیرمنطبق است و در عین حال حساسیت کمی نیز نسبت به نویز در اندازه گیری دارد. به منظور بررسی حساسیت بردار مانده به نقص، نقص در حسگرهای یک سیستم خطی مورد بررسی قرار گرفته و در مورد حساسیت بردار مانده به نقص حسگر بحث شده است. در انتها نیز کارایی روش پیشنهادی با شبیهسازی لغزندهی افقی و پاندول معکوس نشان داده شده است و مقایسهای با یک روش مشتق-محور صورت پذیرفته است.
اسماعیل باقرپور اردکانی، محمد رضا حائری یزدی، محمد محجوب،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله، بر پایه تخمینگر (رویتگر)، الگوریتمی پیشنهاد شده است که قادر به تشخیص نقص حسگر در سیستمهای خطی است. سیستم خطی مورد مطالعه در این پژوهش بواسطه ورودی نامعلوم (اغتشاش) توام با عدمقطعیت ساختاری فرض میشود. افزون بر این، فرض میشود که شرط تطابق تخمینگر نیز برقرار نباشد. برای جبران تاثیر ورودی نامعلوم و فراهم آوردن امکان تخمین در چنین شرایطی، یک سیستم دینامیکی معادل توسعه داده شده و به کمک مجموعهای از ورودیهای کمکی، امکان مستقلسازی دینامیک معادل از ورودی نامعلوم فراهم آمده است. این فرایند به کمک یک فیلتر انتگرالی موسوم به فیلتر انتگرالی-بافری انجام پذیرفته است. فیلتر معرفی شده پاسخ فرکانسی مشابهای چون فیلتر کم-گذر دارد؛ لذا، امکان مدیریت نویز در تخمینگر را نیز فراهم میسازد. تعداد این فیلتر که باید برای توسعه سیستم معادل بکار گرفته شوند، از درجه نسبت بین خروجی و ورودی نامعلوم تبعیت میکند. سپس از یک تخمینگر ورودی نامعلوم برای تخمین متغیرهای حالت سیستم معادل استفاده شده که در شرایط بروز نقص، بردار ماندهای حساس به نقص و مستقل از ورودی نامعلوم نامنطبق ایجاد خواهد کرد. از نتایج روش پیشنهادی این مقاله میتوان در مسائل تشخیص نقص -اعم از نقص حسگر یا عملگر- استفاده کرد. در عینحال، تمرکز مقاله حاضر منحصر به تشخیص بروز نقص حسگر خواهد بود. کارآمدی روش پیشنهادی به کمک نتایج بدست آمده از شبیهسازی یک مدل دینامیکی خطی ارائه شده است.
محمدعلی توفیق، محمد محجوب، موسی آیتی،
دوره ۱۵، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله یک عمودپرواز بدون سرنشین با پیکربندی جدید شامل پنج روتور بطور کامل مدلسازی و یک سیستم کنترلی تعقیب مسیر، برای آن طراحی و شبیهسازی شده است. عمودپرواز مشابه کوادروتور بوده، با این تفاوت که یک ملخ با دور ثابت و قابلیت ایجاد نیروی تراست بالا، به مرکز آن اضافه گردیده است. ملخ اضافه شده مشکل پایین بودن ظرفیت بار مفید کوادروتور را برطرف نموده و همچنین باعث افزایش پایداری آن در برابر بادهای عرضی میشود. ساختار پیشنهادی کاملاً دارای نوآوری است. به منظور اعتبار سنجی، مدلسازی دینامیکی سیستم هم به روش نیوتن- اویلر و هم به روش لاگرانژ انجام شده است. معادلات بدست آمده غیرخطی، زیرتحریک ، جفت شده و به شدت ناپایدار میباشند، لذا برای حرکت پرنده بطور دلخواه، بایستی سیستم کنترلی مناسب طراحی شود. در این مقاله روش فیدبک خطیساز ورودی- خروجی با در نظر گرفتن مدل دقیق به کار رفته و برای سیستم خطی شده نیز از کنترلکننده بهینه تنظیمکننده خطی مرتبه دو استفاده میگردد. کنترل کننده شامل مشتقگیری مرتبه بالا بوده و نسبت به دینامیکهای مدل نشده حساس است بنابراین نمیتوان از تأثیر عملگرها در مدل صرفنظر کرد. از طرفی اضافه کردن دینامیک عملگرها به دینامیک سیستم باعث افزایش پیچیدگی طراحی و پیادهسازی سیستم کنترلی میشود. لذا به منظور جبران دینامیک عملگرها از یک کنترلکننده ثانویه استفاده شده است. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که سیستم کنترلی طراحی شده عملکرد مناسبی در پایدارسازی، تعقیب مسیر مطلوب و کاهش اثر اغتشاش دارد.
محمدعلی توفیق، محمد محجوب، سید موسی آیتی،
دوره ۱۵، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله یک عمودپرواز بدون سرنشین با پیکربندی جدید بطور کامل مدلسازی و دو سیستم کنترل غیرخطی با هدف تعقیب مسیر، برای آن طراحی و مقایسه شده است. امروزه کوادروتورها به دلیل ساختار مکانیکی ساده و قابلیت مانوردهی بالا، یکی از پراستفادهترین پرندههای بدون سرنشین هستند ولی به دلیل ظرفیت حمل بار پایین، در برخی کاربردهای عملیاتی با محدودیت مواجه میباشند. در مدل پیشنهادی که دارای نوآوری بوده با اضافه شدن یک ملخ به مرکز کوادروتور، ظرفیت حمل بار آن بهبود یافته است. مدلسازی دینامیکی پرنده به روش نیوتن- اویلر انجام شده و معادلات بدست آمده غیرخطی، زیرتحریک ، جفت شده و به شدت ناپایدار میباشند، لذا برای حرکت پرنده بطور دلخواه، بایستی سیستم کنترلی مناسب طراحی گردد. دو نوع کنترلکننده برای پرنده ارائه شده است، یکی به روش خطیسازی پسخوراند ورودی- خروجی که شامل مشتقگیری مرتبه بالای خروجی بوده و نسبت به دینامیکهای مدل نشده و نویز حسگرها حساس میباشد و دیگری به روش بکاستپینگ و با استفاده از رویکرد کنترل آبشاری که برای ویژگی زیرتحریک بودن پرنده مناسب بوده و دارای حجم محاسبات پایینی میباشد. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که سیستم کنترلی طراحیشده به روش بکاستپینگ عملکرد مطلوبی در پایدارسازی پرنده و تعقیب مسیر مرجع داشته و در برابر دینامیکهای مدلنشده و اغتشاش مقاوم میباشد.
محمد علی توفیق، محمد محجوب، موسی آیتی،
دوره ۱۵، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
در این مقاله یک عمودپرواز شش-ملخه با پیکربندی جدید، مدلسازی شده و به منظور تعقیب مسیر مطلوب، از روش فیدبک خطیساز با دو رویکرد، استفاده گردیده است. امروزه کوادروتورها به دلیل ساختار مکانیکی ساده و قابلیت مانوردهی بالا، یکی از پراستفادهترین پرندههای بدون سرنشین هستند ولی به دلیل ظرفیت حمل بار پایین، در برخی کاربردها با محدودیت مواجه میباشند. در مدل پیشنهادی که دارای نوآوری بوده، دو ملخ هممحور با دور ثابت و با جهت چرخش مخالف به مرکز کوادروتور اضافه گردیده تا علاوه بر افزایش ظرفیت حمل بار، باعث افزایش پایداری آن در برابر بادهای عرضی شده و در عین حال دینامیک و نحوه هدایت آن بدون تغییر بماند. مدلسازی دینامیکی پرنده به روش نیوتن- اویلر انجام شده و معادلات بدست آمده غیرخطی، زیرتحریک ، جفت شده و ناپایدار میباشند. برای کنترل عمودپرواز، روش فیدبک خطی-ساز به دو صورت ارائه گردیده است. در رویکرد اول، از فیدبک خطیساز به صورت متداول استفاده شده که کنترلکنندهای با حجم محاسبات بالا و شامل مشتق مرتبه سوم خروجی حاصل میگردد که به نویز حسگرها بسیار حساس میباشد. در رویکرد دوم، با تفکیک دینامیک پرنده به دو زیرسیستم انتقالی و دورانی، کنترلکننده سلسله مراتبی به روش فیدبک خطیساز طراحی میگردد که به مراتب سادهتر و پیادهسازی آن نیز آسانتر میباشد. همچنین، برای جبران دینامیک عملگرها از الگوریتم فیدبک خطیساز دو مرحلهای استفاده شده است. نتایج شبیهسازی نشان میدهد که سیستم کنترلی طراحیشده با رویکرد دوم، عملکرد بهتری در ردیابی مسیر مطلوب و کاهش اثر اغتشاش دارد.
اسوه جدی نیا، محمد رضا ذاکرزاده، محمد محجوب،
دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
امروزه نیاز روز افزون به اعمال تغییرات و جابهجاییهای سریع، دقیق و حرکات کوچک در بسیاری از زمینههای مهندسی، اهمیت و کارایی مواد هوشمند را بیشتر نشان می-دهد. آلیاژ حافظهدار مغناطیسی، یکی از جدیدترین مواد هوشمند است که اثر حافظهدار بودن و خاصیت مغناطیسی را بهطور همزمان دارا میباشد. این ماده، در دمای اتاق توسط القای میدان مغناطیسی، کششی بسیار بزرگتر از مگنتواسترکتیو، پیزوسرامیک یا ماده الکترواسترکتیو دارد و فرکانس پاسخگویی آن بالاتر از آلیاژ حافظهدار گرمایی است ولی پسماند نامتقارن خصیصهای محدودکننده برای عملکرد آن بهشمار میآید. مدل پرنتل-ایشلینسکی یکی از مدلهای پدیدهشناسانه قدرتمند برای شبیهسازی پسماند نامتقارن و غیرخطی است که بهمنظور شبیهسازی رفتار مواد هوشمند از آن استفاده میشود. در این مقاله با نگرشی جدید با استفاده از مدل پرنتل-ایشلینسکی تعمیمیافته، به مساله شبیهسازی رفتار پسماندی عملگر آلیاژ حافظهدار مغناطیسی پرداخته شده است. پس از شناسایی پارامترهای مدل، خروجی پیشبینی شده با نتایج تجربی مقایسه شده است. برای تعیین اعتبار، با استفاده از دادههای متفاوت، صحت مدل بررسی گردیده و خطای پیشبینی مقایسه شده است. نتایج تجربی بر توانایی مدل در پیشبینی رفتار عملگر آلیاژ حافظهدار مغناطیسی صحه میگذارد. به دلیل قابلیت معکوسپذیری و سادگی مدل پرنتل-ایشلینسکی تعمیمیافته از این معکوس میتوان بهعنوان کنترلکننده پیشرو برای جبران رفتار پسماند غیرخطی آلیاژ حافظهدار مغناطیسی استفاده کرد. تمامی نتایج بهصورت تجربی با استفاده از دستگاه تست تجربی ساخته شده براساس عملگر آلیاژ حافظهدار مغناطیسی به دست آمده است.
حسین شکوهمند، شعیب محجوب، محمدرضا سلیم پور،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده
در کار حاضر طراحی ساختاری لوله پره دار حلقوی مورد بررسی قرار گرفته است. پارامترهای هندسی مورد بررسی شامل قطر پره، ضخامت پره، گام پره، قطر خارجی لوله، طول لوله و پارامترهای فیزیکی شامل عدد افت فشار و عدد استانتون، نسبت قابلیت هدایت حرارتی پره به هوا و نسبت قابلیت هدایت حرارتی سیال داخل لوله به هوا است. هدف این مطالعه افزایش تبادل حرارت با تغییر متغیرهای هندسی است. مشاهده شد که در یک شرایط جریانی مشخص، ساختار لوله پره دار حلقوی دارای هندسه بهینه و تعداد پره بهینه می باشد، بگونه ای که مقاومت حرارتی به کمترین مقدار خود می رسد. در افت فشار کم و عدد استانتون پایین، راندمان پره و ضریب انتقال حرارت داخلی بالاست. در این شرایط روابطی تحلیلی برای تبادل حرارت بهینه، تعداد پره بهینه و هندسه بهینه ارائه گردید. مشاهده شد که نسبت ضخامت به گام پره در حالت بهینه فقط تابع درصد حجمی پره میباشد و این مقدار با افزایش درصد حجمی پره زیاد میشود. همچنین تعداد پره بهینه متناسب با نسبت فاصله بین دو پره به گام پره در حالت بهینه و عکس عدد استانتون است. بعلاوه دیده شد که در محدوده پارامترهای مورد بررسی در این مطالعه، لوله با تعداد پره ۳۴۰۰ و نسبت منظر ۰,۶۳ دارای حداکثر انتقال حرارت است.
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۹۵ ۱۳۹۵ )
چکیده
سرمایه مناسب و کافی، یکی از شرایط لازم برای حفظ سلامت نظام بانکی است و هریک از بانک ها و مؤسسات اعتباری برای تضمین ثبات و پایداری فعالیت های خود، باید همواره نسبت مناسبی را میان سرمایه و ریسک موجود در دارایی های خود برقرار نمایند. کارکرد اصلی این نسبت حمایت بانک در برابر زیان های غیرمنتظره و نیز حمایت از سپردهگذاران و اعتباردهندگان است. مطالعات قبلی درباره ارتباط بین نسبت های مالی و کفایت سرمایه، نتایج متفاوتی را نشان میدهند؛ لذا هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین نسبت های مالی حسابداری و نسبت کفایت سرمایه در شبکه بانکی کشور می باشد که دادههای سه گروه بانکی در فاصله زمانی ۱۳۸۵-۱۳۹۰ با استفاده از روش تحلیل ترکیبی دادهها مورد ارزیابی قرار گرفته است، و یافتهها بیانگر وجود ارتباط مثبت و معنادار بین اندازه بانک ها (گروه تجاری دولتی و خصوصی)، با نسبت کفایت سرمایه و ارتباط منفی و معنادار بین اهرم مالی با نسبت کفایت سرمایه دارد. بازده دارایی ها ارتباط مثبت و معنادار در گروه خصوصی و منفی و معنادار در گروه بانک های تجاری دولتی، بازده حقوق صاحبان سهام نیز ارتباط مثبت و معنادار بین بانک های تجاری دولتی و منفی و معنادار بین بانک های خصوصی با نسبت کفایت سرمایه دارد. سایر یافته ها با توجه به آماره f به دست آمده، حاکی از عدم وجود ارتباط بین نسبت های مالی حسابداری با نسبت کفایت سرمایه در سطح اطمینان ۹۵ درصد در گروه بانک های اصل ۴۴ می باشد که الزام اهمیت و توجه به نسبت کفایت سرمایه را بیش از بیش ضروری می سازد.
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
مؤسسات اعتباری برای در اختیار قرار دادن انواع تسهیلات اعطایی به مشتریان خود ، نیاز به انجام بررسی های کاملی به منظور شناخت متقاضیان از ابعاد کیفی و کمّی دارند، تا از این طریق، ارزیابی کاملی از سنجش توان بازپرداخت و محاسبه احتمال عدم بازپرداخت تسهیلات و خدمات تأمین مالی از سوی آنان، به عمل آید، این بررسی ها را به طور عام اعتبارسنجی گویند. هدف از انجام این تحقیق رتبه بندی گروه های مشتریان و تعیین بخش های برتر از آنها می باشد تا با استفاده از آن شرکت کارگزاری بتواند عملیات تخصیص اعتبار را به نحوی مکانیزه انجام دهد. در اینجا پس از پیش پردازش اولیه از داده ها ،آنها به شکل مدل RFM پردازش می شوند. سپس با استفاده از شبکه عصبی SOM به عنوان یکی از الگوریتم های خوشه بندی، مشتریان به ۱۰ خوشه تبدیل خواهند شد. در ادامه با استفاده از مدل پیشنهادی، خوشه ها رتبه بندی می شوند. خوشه های برتر شناسایی و عملیات اعطای تسهیلات برای اعضای این خوشه ها انجام می شود. در نهایت سه خوشه ۵، ۱ و ۷ به عنوان خوشه های برتر تعیین شدند که به عنوان مشتریان هدف می باشند. ضریب تسهیلات اعطایی به این سه خوشه برتر به ترتیب ۰,۲۷۱ ، ۰.۱۷۳ و ۰.۵۵۶ می باشد.
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده
ارزش مشتری به تعامل بالقوه مشتریان با شرکت در طول دورههای زمانی مشخص اشاره می-کند. هنگامی که شرکتها ارزش مشتری را درک کنند و به این موضوع پی ببرند که ارزش مشتری میتواند خدمات سفارشیسازی شده را برای مشتریان مختلف ارائه کند، آنگاه به مدیریت روابط مشتری موثر دست مییابند. این پژوهش بر صنعت بانکداری متمرکز بوده و به طور سیستماتیک تکنیک دادهکاوی و مباحث مدیریتی را جهت تجزیه و تحلیل ارزش مشتریان، یکپارچهسازی میکند. در گام نخست روش تحلیل سلسله مراتبی فازی برای وزن-دهی به متغیرهای موجود مورد بررسی قرار میگیرد تا میزان تاثیر هر یک از معیارهای مدل DFMT در فرآیند ارزش گذاری مشتریان مشخص گردد. سپس مدل DFMT به عنوان ورودی به تکنیک داده کاوی k-means اعمال می گردد. با استفاده از مدل امتیازدهی پیشنهادی، هرم ارزش مشتری تشکیل میشود که مشتریان را در ۴ طیف ارزشی دسته بندی میکند. در هرم ارزش مشتری بدست آمده از جامعه آماری ۲۸۵ مشتری شعب بانک تجارت زنجان، طیف اول؛ مشتریان پلاتینیومی هستند که ردیفهای ارزشی H۱ و H۲را شامل میشوند که از سطح سودآوری بالایی، برخوردار هستند. طیف دوم؛ مشتریان طلایی که ردیفهای ارزشی H۳ ، H۴ و H۵ را شامل میشود. طیف سوم؛ مشتریان نقرهای هستند که ردیفهای ارزشی H۶ ، H۷ و H۸ را شامل میشود. طیف چهارم؛ مشتریان سربی که ردیفهای ارزشی H۹ و H۱۰ را شامل میشود. در واقع این طیف منابع دریافتی از بانک را به هدر داده و بانک باید برای کار با آنها میزان ریسک بالایی را بپذیرد.
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
از جمله مهمترین منابع آلوده کننده در محیط های آبی بویژه در مخازن سدها، سامانه های کارست نمکی می باشد که انحلال آن در آب مخزن باعث کاهش شدید کیفیت آب مخزن می شود. در تحقیق حاضر برای بررسی رفتار کیفی مخزن سد در حضور سازند کارست نمکی، ابتدا بررسی های میدانی از مخزن انجام گرفت. سپس برای کالیبراسیون مدل عددی و تعیین ضریب انحلال سازند کارست نمکی، مدل آزمایشگاهی بصورت کانال ذوزنقه ای طراحی و ساخته شد. سپس مدل آزمایشگاهی با استفاده از مدل عددی MIKE شبیه سازی شد. با مقایسه نتایج مربوط به مدل آزمایشگاهی و مدل عددی، مقدار تقریبی ضریب انحلال سازند نمکی موجود در مخزن تعیین و مدل عددی کالیبره شد. در ادامه با تعمیم ضریب انحلال بدست آمده به مخزن واقعی و شبیه سازی عددی مخزن، رفتار کیفی آن مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت. همچنین تحلیل حساسیت پارامترهای موثر بر فرآیند انحلال و توزیع شوری انجام شد و نحوه اثرگذاری و میزان تأثیر مقادیر ضریب انحلال نمک، دبی، دما، تبخیر و رطوبت نسبی بر توزیع شوری و شرایط کیفی مخزن در اثر انحلال سازند نمکی مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این مطالعه می تواند در طراحی و بهره برداری از مخازن دارای سازند نمکی مفید باشد.