جستجو در مقالات منتشر شده


۱۶ نتیجه برای منافی


دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱۱-۱۳۷۹ )
چکیده

-

دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

هدف این مطالعه، استفاده از الگوریتم DINEOF برای پر کردن نقاط فاقد داده در تصاویر ماهواره­ای غلظت کلروفیل a در آبهای سطحی خلیج فارس و دریای عمان می­باشد. در این مطالعه از داده­های سطح ۳ (وضوح مکانی ۴ کیلومتر) غلظت کلروفیل a حاصل از سنجنده مودیس در بازه زمانی ۲۰۰۳ تا ۲۰۲۰ در خلیج فارس و دریای عمان (استخراج شده از سایت ناسا) استفاده شد. برخی از تصاویر در بعضی از ماه­های سال دارای نقاط فاقد محصول بودند. تصاویر دارای محصولات مفقوده (گپ یا شکاف) غلظت کلروفیل a در خلیج فارس و دریای عمان با استفاده از بسته نرم افزاری rtsa.gapfill و الگوریتم DINEOF در نرم افزار R بازسازی شدند. در نهایت برای ارزیابی صحت­سنجی الگوریتم DINEOF، پارامترهایی نظیر RMSE، MSE، MAD و SNR محاسبه شده است. نقشه­های اصلی (دارای شکاف) غلظت کلروفیل a نشان دادند که بیشترین میزان محصولات مفقوده در ماه جولای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۵ وجود دارد. با ارزیابی صحت بازسازی مشخص شد بازسازی داده­های مفقوده به خوبی توسط الگوریتم صورت گرفته است (به عنوان مثال در ماه جولای ۲۰۱۴ پارمترهای محاسبه شده بدین شرح می­باشند: ۸۳/۰R۲=، ۳۴/۰RSME=، ۱۴/۰ MAD=و ۱۰/۰MSE=). بررسی نتایج نشان داد که اجرای الگوریتم DINEOF در نرم افزار R برای بازسازی محصولات مفقوده موجود در تصاویر غلظت کلروفیل a روشی کارآمد، سریع و موفقیت­آمیز است. محصولات کلروفیل a حاصل از بازسازی برای کاربردهایی مانند تشخیص شکوفایی جلبکی و همچنین مدیریت مناسب شیلاتی قابل استفاده است. در مقیاس زمانی بلند­مدت، مقایسه محصولات مفقوده با بازسازی‌ شده به کنترل کیفیت داده­های ماهواره­‌ای کمک می­ کند.

دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

کلروفیلa رنگدانه اصلی فیتوپلانکتونی است که به عنوان یک شاخص زیست­توده فیتوپلانکتونی و منعکس­کننده تولید اولیه در محیط دریایی است. روند تغییرات در مجموعه داده­های سری­زمانی در طول دوره مطالعه می­تواند الگوهای عمومی تغییرات و همچنین تغییرات احتمالی در آینده را نشان دهد. در این پژوهش از داده­های سطح ۳ (۴ کیلومتر) غلظت کلروفیلa خلیج­فارس و دریای­عمان برای سال­های ۲۰۱۸- ۲۰۰۳ استفاده گردید. داده­ها در محیط ۵.ArcGIS۱۰ به فرمت رستر تبدیل و سپس مقادیر عددی هر پیکسل در نرم افزار R (version ۴,۰.۲) استخراج گردید. داده­های مفقوده در داده­های کلروفیلa مشاهده شد، برای حل این مشکل از الگوریتم DINEOF و از آزمون ناپارامتریک من-کندال و سنس­استیمیتور به منظور تحلیل روند­های غلظت کلروفیلa استفاده شد. نتایج نشان داد که حداکثر غلظت کلروفیلa در ماه­های سپتامبر (۰۹/۰ تا ۷۵/۱۸ میلیگرم بر متر مکعب) و اکتبر (۲۳/۰ تا ۰۳/۱۸ میلیگرم بر متر مکعب) و حداقل مقدار غلظت کلروفیلa در ماه­های می (۲۲/۰ تا ۷۴/۵ میلیگرم بر متر مکعب) و ژوئن (۲۰/۰ تا ۱۲/۵ میلیگرم بر متر مکعب) است. شیب روند غلظت کلروفیلa در ۱۶ سال مورد مطالعه در اکثر مناطق منفی و فاقد معنی­داری بود. این تحقیق ارائه یک توصیف کلی از تغییرات غلظت کلروفیلa و شیب تغییرات آن بر اساس مشاهدات ماهواره­ای است. با این­حال، تحقیقات بیشتر بر اساس مشاهدات درجا برای دستیابی به کمّیت بهتر مورد نیاز است.


دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

 از نیازهای شهرنشینی مدرن امروزی ساخت تونل‌های شهری (مترو و راه) است. بسیاری از این سازه‌ها در محیط‌های آبرفتی و سست شهری قرار دارند. در ساخت تونل‌های شهری مهم‌ترین معضلی که با آن برخورد می شود نشست‌های به وجود آمده در سطح زمین و تأثیر آن بر سازه‌های سطحی است. علاوه بر این کنترل جابه‌جایی‌های اطراف ناحیه حفاری به منظور تأمین ایمنی سازه تونل از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین تعیین دقیق جابه‌جایی‌های زمین هنگام ساخت تونل از ضروری‌ترین نیازهای پروژه است. با توجه به اینکه خاک، یک محیط ناپیوسته متشکل از ذرات با اندازه‌های مختلف است، پس در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از روش اجزاء مجزا که خاک را به صورت ذرات مجزا در نظر می‌گیرد، آثار پارامترهای هندسی مختلف تونل از قبیل قطر و عمق بر جابه‌جایی‌های زمین بررسی شود. بنابراین تحلیل دوبعدی استاتیکی تونل با فرض کرنش صفحه‌ای و با استفاده از نرم افزارPFC۲D  که بر پایه روش اجزاء مجزا است، انجام شده، که نتایج به دست آمده با نتایج حاصل از نرم افزار PLAXIS۲D که بر اساس روش اجزاء محدود است و همچنین داده‌های صحرایی و حل تحلیلی مقایسه شده است. نتایج بیانگر دقت بیشتر روش اجزاء مجزا نسبت به روش اجزاء محدود به خصوص در اعماق سطحی و همچنین مدل سازی بهتر تغییرات سربار است.

دوره ۱۴، شماره ۶۳ - ( ۲-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده در این تحقیق فیلم­های بایو نانوکامپوزیت حاوی نشاسته سیب­زمینی به عنوان پایه فیلم، تقویت شده با اسانس نعناع فلفلی و درصد ثابتی از نانو خاک رس عامل­دار شده با استفاده از روش کاستینگ تهیه شد. ترکیب شامل g ۳ نشاسته سیب­زمینی و ۴% وزنی مخلوط گلیسرول و سوربیتول به نسبت ۳ به ۱ به عنوان پلاستی­سایزر به همراه ۳% وزنی نانو خاک رس و اسانس نعناع فلفلی با غلظت­های ۳۰-۱۰% حجمی بود. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت اسانس نعناع فلفلی ویژگی­های فیزیکی شامل میزان حلالیت در آب، میزان جذب آب و محتوای رطوبت به صورت معنی داری (۰۵/۰<р) کاهش یافتند. نفوذپذیری نسبت به بخارآب از ۰۳/۳ تا ۳۱/۷ (۶-۱۰×(g/m.s.Pa  به صورت معنی­داری (۰۵/۰<р) افزایش و نفوذپذیری به اکسیژن از ۱۰/۶ تا ۸۹/۴           (cc-mil/(m۲ day کاهش معنی­داری (۰۵/۰<р) داشت. آزمون­های مکانیکی بیانگر آن بود که با افزایش غلظت اسانس نعناع فلفلی استحکام کششی از ۰۵/۱۰ تا ۱۱/۷ (MPa) و مدول یانگ از ۰۹/۵۰۰ تا ۷۷/۲۰۰ (MPa) کاهش معنی داری داشت و درصد کشیدگی از ۰/۱۵ تا ۰/۳۶% افزایش یافت. همچنین باعث افزایش میزان جذب و کاهش میزان عبور نور به ویژه در بازه UV    (nm ۴۰۰-۲۰۰) گردید. ‍فیلم­ها خاصیت ضدمیکروبی خوبی علیه باکتری استافیلوکوکوس آرئوس ATCC ۲۵۹۲۳ از طریق روش فلاسک چرخان از خود نشان دادند. بنابراین افزودن اسانس نعناع فلفلی و نانو خاک رس به فیلم­های نشاسته سیب­زمینی منجر به بهبود ویژگی­های فیزیکی، مکانیکی و میزان جذب و عبور نور در ناحیه فرابنفش گردید و این بایو نانوکامپوزیت­ها توانایی بالایی جهت کاربرد در بسته­بندی­های ضدمیکروب دارا می­باشند.

دوره ۱۴، شماره ۶۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
در این تحقیق فیلم­های پلی ساکارید سویا تقویت شده با عصاره اسپند و درصد ثابتی از نانو دی اکسید سیلیسیم عامل­دار با استفاده از روش کاستینگ تهیه شد. ترکیب شامل g ۴ پلی ساکارید سویا و ۴% وزنی مخلوط گلیسرول و سوربیتول به نسبت ۳ به ۱ به عنوان پلاستی­سایزر به همراه ۳% وزنی نانو دی اکسید سیلیسیم و عصاره اسپند با غلظت­های ۱۵-۵% حجمی بود. خواص فیزیکی، ویژگی­های ممانعتی شامل نفوذپذیری نسبت به بخار آب و اکسیژن، میزان جذب و عبور نور UV، ویژگی­های مکانیکی و خواص ضدمیکروبی فیلم­ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت عصاره اسپند میزان جذب آب از ۷۵/۱ تا ۹۶/۱ (g/g dry film)، محتوای رطوبت از ۶۱/۳ تا ۱۸/۵%، نفوذپذیری نسبت به بخارآب از ۰۳/۷ تا ۳۱/۱۰ (۶-۱۰×(g/m.s.Pa  افزایش معنی­داری (۰۵/۰<р) داشت و بر روی میزان نفوذپذیری نسبت به اکسیژن تاثیر معنی­داری نداشت. آزمون­های مکانیکی بیانگر آن بود که با افزایش غلظت عصاره اسپند استحکام کششی از ۰۸/۲۰ تا ۰۱/۱۶ (MPa) و مدول یانگ از ۸۰۰ تا ۵۰۰ (MPa) کاهش معنی داری (۰۵/۰<р) داشت و درصد کشیدگی از ۱۲/۱۹ تا ۲/۲۳% افزایش یافت. فیلم­ها خاصیت ضدمیکروبی خوبی علیه باکتری اشرشیاکلی ATCC ۲۵۹۲۲ و استافیلوکوکوس آرئوس ATCC ۲۵۹۲۳ از طریق روش فلاسک چرخان از خود نشان دادند. نتایج بیانگر آن بود که از فیلم­های بایو نانوکامپوزیت بر پایه پلی ساکارید سویا می­توان در بسته­بندی مواد غذایی استفاده کرد

دوره ۱۴، شماره ۷۲ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
عصاره برگ زیتون یک منبع غنی از ترکیبات فنولی به شمار می­رود که دارای خواص آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی است. با این حال ترکیباتفنلی مانند بسیاری از ترکیبات زیست فعال به تدریج غیر فعال می گردند و معمولا پس طعم تلخی را در مواد غذایی ایجاد می‌کنند. ریزپوشانی یکی راهکارهای موثر برای افزایش پایداری و کاهش پس طعم تلخ ترکیبات زیست فعال محسوب می شود. هدف از این پژوهش کپسوله کردن ترکیبات فنلی عصاره برگ زیتون به شکل نانولیپوزوم بود. نانولیپوزوم­ها با استفاده از فسفاتیدیل کولین، کلسترول و عصاره برگ زیتون و با بکارگیری روش تزریق اتانول تهیه  و از لحاظ اندازه ذرات، پتانسیل زتا و کارایی انکپسولاسیون مورد بررسی قرار گرفتند. متوسط قطر حجمی ذرات لیپوزوم در محدوده nm۱۰۰-۵۰ بود. تمامی فرمولاسیون­های لیپوزومی دارای بار منفی بودند و الحاق ترکیبات پلی فنولی تا نسبت ۱:۵ فسفولیپید/پلی­فنول موجب افزایش بار منفی وزیکول­ها گردید اما افزایش بیشتر در غلظت عصاره موجب کاهش بار منفی ذرات گردید.کارایی انکپسولاسیون نانولیپوزوم­های حاوی عصاره در محدوده ۷۸-۷۴% بود، اگرچه در نانولیپوزوم­های حاوی عصاره با نسبت فسفاتیدیل کولین /عصاره (۱:۱) میزان آن کاهش یافت و به ۵۷% رسید. بررسی طیف فروسرخ نمونه­ها حاکی از عدم تشکیل برهمکنش­های شیمیایی واتصال پلی­فنول­های برگ زیتون به ساختار نانولیپوزوم از طریق برهمکنش­های فیزیکی بود. در نهایت نتیجه گیری گردید که میتوان ترکیبات فنولی عصاره برگ زیتون را با اندازه و کارایی مناسب به شکل نانولیپوزوم جهت کاربرد در مواد غذایی ریزپوشانی کرد.

دوره ۱۵، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۴۰۳ )
چکیده

اضطراب زبان یکی از موضوعات مهمی است که یادگیرندگان هنگام یادگیری یک زبان خارجی ممکن است سطوح مختلفی از آن را تجربه کنند. در بین مهارت‌های مختلف زبان، مهارت نوشتن با توجه به اهمیت آن می‌تواند اضطراب بیشتری ایجاد کنند و بر عملکرد زبان‌آموزان تأثیر زیادی داشته باشد. بنابراین این پژوهش نقش واسطه‌ای سیستم خودهای انگیزشی زبان در رابطۀ بین باورهای معرفت‌شناختی و اضطراب نوشتن زبان دوم را در دانش‌آموزان متوسطۀ دوم مورد بررسی قرار داد. روش تحقیق از نوع هم‌بستگی با استفاده از مدل‌سازی معادلات ساختاری بود. جامعۀ آماری این پژوهش را تمام دانش‌آموزان دورۀ متوسطۀ دوم تشکیل دادند که تعداد ۲۰۳ دانش‌آموز به روش نمونه‌گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند و به پرسش‌نامه‌های سیستم خودهای انگیزشی زبان پاپی (۲۰۱۰)، اضطراب نوشتن زبان دوم چنگ (۲۰۰۴) و فرم کوتاه  باورهای معرفت‌شناختی شومر (۱۹۹۹) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که باورهای معرفت‌شناختی بر اضطراب نوشتن زبان دوم و سیستم خودهای انگیزشی زبان بر اضطراب نوشتن زبان دوم اثر مستقیم دارند. همچنین، باورهای معرفت‌شناختی از راه سیستم خودهای انگیزشی زبان بر اضطراب نوشتن زبان دوم اثر غیرمستقیم دارند. مدل پژوهش نیز تأیید شد و نتیجه نشان داد مدل‌های اندازه‌گیری متغیرها از برازش خوبی دارند و ۴۵ درصد واریانس اضطراب نوشتن زبان توسط متغیرهای پزوهش تبیین می‌شوند. براساس یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که بین متغیرهای باورهای معرفت‌شناختی، سیستم خودهای انگیزشی زبان و اضطراب نوشتن زبان دوم به صورت مستقیم و غیرمستقیم رابطۀ علّی وجود دارد و نقش واسطه‌ای سیستم خودهای انگیزشی زبان در رابطۀ بین باورهای معرفت‌شناختی و اضطراب نوشتن زبان دوم تأیید شد.
 
داود منافی، محمد جواد ناطق،
دوره ۱۵، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده

طرح‌ریزی فرایند بکمک کامپیوتر پلی برای یکپارچه‌سازی سیستم‌های طراحی بکمک کامپیوتر و تولید بکمک کامپیوتر می‌باشد که تعیین توالی ماشین‌کاری فیچرها، یکی از وظایف اولیه آن است. توالی ماشین‌کاری فیچرها بر اساس قواعد ماشین‌کاری تکنیکی و هندسی تعیین می‌شود. بنابراین در این مقاله سعی شده است قواعد ماشین‌کاری تکنیکی و هندسی و همچنین روش تعیین توالی ماشین‌کاری فیچرها مورد مطالعه قرار گیرد. ابتدا به برخی از قواعد ماشین‌کاری تکنیکی اشاره و سپس تداخل‌های هندسی فیچرها بررسی می‌شود. دو قاعده جدید برای تداخل‌های هندسی بیان می‌شود تا توالی ماشین‌کاری فیچرهای تداخلی مشخص ‌شود. ویژگی این قواعد نسبت به قواعد بیان شده، در استخراج نتایج واحد و شناسایی آسان‌تر آنها توسط سیستم‌های کامپیوتری است. همچنین الگوریتمی برای شناسایی اتوماتیک قواعد ماشین‌کاری هندسی بیان شده معرفی می‌شود. در برخی موارد ممکن است مغایرتی بین قواعد ماشین‌کاری تکنیکی و هندسی رخ دهد، که این مغایرت باید در تعیین توالی ماشین‌کاری فیچرها در نظر گرفته شود. در نهایت الگوریتمی بر پایه روش جایگشت برای تعیین توالی ماشین‌کاری فیچرها معرفی می‌شود. در این الگوریتم قواعد ماشین‌کاری تکنیکی و هندسی، جداگانه و مرحله به مرحله اعمال می‌شود و در صورت وجود مغایرت بیان شده، این مغایرت بطور اتوماتیک شناسایی و رفع می‌گردد. الگوریتم‌‌های بیان شده در برنامه پایتون او‌سی‌سی پیاده‌سازی و آزمایش شده است.
داود منافی، محمدجواد ناطق،
دوره ۱۵، شماره ۱۳ - ( ویژه‌نامه ۱۳۹۴ )
چکیده



دوره ۱۶، شماره ۸۹ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

در این پژوهش رنگ­دانه­ی لوتئین (۰، ۰۷/۰، ۱۳/۰ و ۲/۰ درصدر وزنی  ) و کنسانتره­ی‏ پروتئینی آب­پنیر‌ (۰، ۲/۰، ۳/۰ و ۴/۰ درصدر وزنی  ) به شیر افزوده شد و پس از تهیه نمونه‌های ماست، ویژگی­های­ کیفی آن‌ها با آزمون‌های فیزیکوشیمیایی، بافتی، میکروبی و حسی طی ۲۱ روز نگهداری، مورد بررسی قرار گرفت. افزودن کنسانتره­ی‏ پروتئینی آب­پنیر‌ و رنگ­دانه­ی لوتئین، موجب کاهش سینرسیس و اسیدیته و افزایش ماده خشک، چربی، ویسکوزیته و pH نمونه­های ماست گردید. طبق نتایج آزمایش‏های میکروبی، در هیچ­کدام ­­از تیمارها، باکتری­های کلی­فرم و نیز کپک و مخمر مشاهده نشد. در مورد ویژگی‌های حسی، افزودن کنسانتره­ی‏ پروتئینی آب­پنیر و رنگ­دانه­ی لوتئین موجب افزایش امتیازات مربوط به ویژگی‌های بافتی، احساس دهانی و کاهش امتیازات مربوط به ویژگی‌های ظاهری نمونه‌های ماست گردید. در میان تیمارها، ماست حاوی ۲/۰%، کنسانتره­ی­­ پروتئینی آب­پنیر و ۰۷/۰%، رنگ­دانه­ی ­ ­لوتئین از لحاظ مطلوبیت عطر­ و طعم و مطلوبیت کلی بالاترین امتیاز را به خود اختصاص داد.   

دوره ۱۸، شماره ۱۱۲ - ( خرداد ۱۴۰۰ )
چکیده

دوغ، نوشیدنی لبنی تخمیری است که از اختلاط ماست پاستوریزه، آب، اسانس‌های گیاهی و نمک به دست می‌آید. به علت pH پایین، دوغ مستعد آلودگی به کپک‌ها و مخمرها و برخی از باکتری‌ها است که سبب افت کیفیت دوغ و کاهش ماندگاری آن می‌شود. یکی دیگر از مسایل قابل توجه در دوغ، قوام آن است که نقش بسیار مهمی در بازارپسندی آن دارد. از طرفی امروزه تمایل مصرف کنندگان برای استفاده از مواد ضد میکروبی طبیعی به جای نگهدارنده‌های شیمیایی افزایش پیدا کرده است. در این راستا، کیتوزان یکی از مشتقات کیتین می‌باشد که برخلاف ترکیبات پلیمری مصنوعی، ضمن سازگاری با بافت‌های زنده، غیر سمی و در طبیعت قابل تجزیه است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر افزودن کیتوزان بر ویژگیهای کیفی و ماندگاری دوغ بود. برای این منظور کیتوزان در چهار سطح (۰۵/۰، ۱/۰، ۲/۰ و ۳/۰ %) به دوغ اضافه شد و تأثیر آن بر ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی، میکروبی و حسی در مدت ۶۰ روز نگهداری، بررسی شد. نتایج نشان داد، استفاده از کیتوزان موجب کاهش سرعت جداسازی فازی، اسیدیته، شمارش کپک و مخمر، شمارش استرپتوکوکوس سالیواریس زیر گونه ترموفیلوس، شمارش لاکتو باسیلوس دلبروکی زیر گونه بولگاریکوس و افزایش گرانروی و pH نمونه‌های دوغ شد. بطوری‌که در روز آخر نگهداری، دوغ‌های حاوی ۳/۰% کیتوزان، نسبت به دوغ‌های کنترل، ۹۷% کاهش سرعت جداسازی فازی، ۲۴% کاهش اسیدیته، ۶% کاهش کپک و مخمر، ۱۹% کاهش استرپتوکوکوس سالیواریس، ۱۱% کاهش لاکتوباسیلوس دلبروکی، ۱۲۲% افزایش گرانروی و ۱۵% افزایش  pHداشتند. در مورد ویژگی‌های حسی، کیتوزان تأثیری بر رنگ و ظاهر دوغ نداشت، اما بر عطر و طعم دوغ مؤثر بود و همچنین باعث بهبود قوام دوغ شد.

دوره ۱۸، شماره ۱۱۴ - ( مرداد ۱۴۰۰ )
چکیده

هدف از اجرای این پژوهش تولید ماست قالبی فراسودمند با استفاده از آرد دانه بزرک بود. برای این منظور تاثیر افزودن  آرد دانه بزرک (کتان) درغلظت­های مختلف(۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد) به همراه نمونه کنترل (بدون آؤددانه بزرک) در زمان های نگهداری متفاوت (روز ۱،  ۷، ۱۴ و ۲۱) بر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی، میکروبی و حسی نمونه های ماست قالبی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش غلظت آرد دانه بزرک  از ۵/۰ تا ۵/۰۱%، روی مقادیر pH ، اسیدیته و پراکسید تاثیر معنی‌داری نداشت، اما با با بالا رفتن سطح آرد دانه بزرک مقدار ماده خشک و ویسکوزسته ماست افزایش و میزان آب اندازی آن کاهش یافت. با افزایش زمان نگهداری نمونه­های ماست، میزان ماده خشک و اسیدیته افزایش و میزان pH و ویسکوزیته کاهش نشان داد. با گذشت زمان نگهداری، میزان پراکسید نمونه­ها نیز افزایش معنی‌داری را نشان داد. شمارش کپک و مخمر با افزایش غلظت آرد دانه بزرک تا ۵/۱ %، تغییر قابل توجهی نداشت و با افزایش مدت زمان نگهداری بیشتر شد. از نظر ویژگی های حسی، نمونه­های کنترل و نمونه­های دارای ۵/۰% آرد دانه بزرک بالاترین امتیاز را کسب کردند ولی با افزایش زمان نگهداری کاهش معنی‌داری در امتیازات دریافت شده مشاهده شد. با توجه به خواص تغذیه­ای دانه بزرک و حضور اسیدهای چرب ضروری در آن، استفاده از ۵/۰ درصد آرد دانه بزرک می­تواند با حفظ خواص شیمیایی و فیزیکی ماست کم جرب به تولید فراورده ای فراسودمند کمک کند.
حنانه منافی‌فرید، مهدی فکور،
دوره ۱۹، شماره ۱۱ - ( آبان ۱۳۹۸ )
چکیده

در این مقاله تئوری جدیدی برای بررسی رفتار شکست مواد کامپوزیتی ترک­­دار ارائه شده است. طبق تئوری حاکم ترک داخل ماتریس ایزوتروپ ایجاد شده و رشد می­کند. بنابراین بر خلاف تئوری­های حاکم بر شکست این مواد که بستر رشد ترک را در ماده­ی همگن غیرایزوتروپ فرض می­کرد در این تئوری بستر رشد ترک ماده ایزوتروپ در نظر گرفته شده که در اثر قرار گرفتن در ساختار ماده کامپوزیتی تحت تأثیر الیاف رفتار آن تغییر کرده است. در این دیدگاه، الیاف در ساختار یک ماده ارتوتروپ به عنوان تقویت‌کننده­های بستر ایزوتروپ ماتریس در نظر گرفته می­شوند که اثرات آنها به صورت ضرایبی در میدان تنش ایزوتروپ تعریف می­شوند. این ضرایب که ضرایب استحکام بخش نامیده شده­اند به سه روش مختلف برای ترکی که در هر راستای دلخواهی نسبت به الیاف در یک صفحه قرار گرفته­اند مطالعه و بررسی شده­اند. کمّی‌سازی اثرات استحکام‌بخشی الیاف با تعریف ضرایب استحکام بخش در مودهای کششی در راستای الیاف و عمود بر آن و مود برشی صورت می­پذیرد. ضرایب استحکام‌بخش حاصل از سه روش مطالعه شده به خواص الاستیک ماده، مسیر رشد ترک و نیز زاویه­ای که ترک دلخواه با الیاف می­سازد بستگی دارند. با این وجود در یکی از روش های ارائه شده از طریق رویکرد میکرو مکانیکی وابستگی این ضرایب به کسر حجمی الیاف نیز نشان داده شده است. مقایسه­ نتایج به دست آمده از این ضرایب و تئوری­های موجود شکست مواد ارتوتروپ بیانگر کارآیی و توانایی ضرایب استحکام بخش در بررسی و توجیه رفتار شکست این مواد است.


داود منافی، محمدجواد ناطق،
دوره ۲۲، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۱ )
چکیده

طرح‌ریزی فرایند به‌کمک رایانه یکی از چالش‌های پیش روی محققین برای دستیابی به سامانه‌ای یکپارچه تولیدی است که هسته‌ی اصلی آن طرح‌ریزی ستاپ‌ها است. با بررسی پیشنه پژوهشی، مشاهده شد که محققین از روش‌های مختلفی برای طرح‌ریزی ستاپ استفاده و برای روش‌های پیشنهادی خود، کمتر مدل ریاضی بیان کرده‌اند. این در حالی است که برای پیاده‌سازی و توسعه روش طرح‌ریزی ستاپ، وجود مدل‌های ریاضی ضروری است. از این رو در این مقاله روش طرح‌ریزی ستاپ برپایه جایگشت برای تعیین ستاپ‌ها انتخاب و سپس قوانین لازم برای تعیین ستاپ‌ها بصورت مدل‌های ریاضی درآورده شده است. درنهایت مدل ریاضی در نرم‌افزار متلب پیاده‌سازی و مورد ارزیابی قرار گرفته است تا از صحت این مدل اطمینان به عمل آید.
 
علیرضا زرهون، محمد جواد ناطق، داوود منافی،
دوره ۲۴، شماره ۱۰ - ( مهر ۱۴۰۳ )
چکیده

آهنگری دورانی یک فرآیند شکل‌دهی حجمی تدریجی است که در مقایسه با آهنگری سنتی مزایای قابل‌توجهی ازجمله نیاز به نیروی کمتر، عملیات روان‌تر، هزینه سرمایه‌گذاری کمتر و امکان شکل‌دهی نزدیک به شکل‌نهایی و تولید قطعات با طراحی‌های پیچیده دارد. بااین‌حال، ماشین‌های آهنگری دورانی متداول به دلیل محدودیت‌های سینماتیکی ناشی از سازوکار ساده خروج از مرکزیت، با محدودیت‌های قابل‌توجهی مواجه هستند. سازوکار سینماتیک موازی با شش درجه آزادی (هگزاپاد) راه‌حلی مؤثر برای برطرف کردن این محدودیت‌ها ارائه می‌دهد. در این مطالعه، نظریه و کاربرد این سازوکار با موفقیت اجراشده است. سینماتیک معکوس هگزاپاد برای فرآیند آهنگری دورانی تطبیق داده و روشی مناسب برای ایجاد حرکت نوسانی مداری، ارائه‌شده است. برای بررسی جریان مواد در قالب پایینی، مدل‌سازی فیزیکی با استفاده از پلاستیسین انجام شد و آزمایش‌های تجربی متعددی با یک ماشین هگزاپاد صورت گرفت. شکل نهایی قطعه‌کار، میزان پرشدگی قالب و نیروهای آهنگری با روش‌ آهنگری سنتی مقایسه شد که نتایج بهبودیافته‌ای را نشان داد. مشاهده شد که الگوی حرکت در آهنگری دورانی تأثیر زیادی بر زمان و نیروی موردنیاز برای شکل‌دهی دارد. نیروی موردنیاز برای آهنگری دورانی با الگوی حرکت دایره‌ای ۳۲ نیوتن و با الگوی حرکت سیاره‌ای ۳۸ نیوتن بود، درحالی‌که در روش آهنگری سنتی نیروی بسیار بیشتری، حدود ۲۰۰ نیوتن، نیاز است. همچنین مشخص شد که زمان لازم برای شکل‌دهی چرخ‌دنده مخروطی با استفاده از الگوی حرکت سیاره‌ای تقریباً نصف زمان موردنیاز با استفاده از الگوی حرکت دایره‌ای است.
 


صفحه ۱ از ۱