۷ نتیجه برای موسوی مشهدی
سیدمحمدحسین سیدکاشی، حسن مسلمی نایینی، غلامحسین لیاقت، محمود موسوی مشهدی، یانگ هون مون،
دوره ۱۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
فرایند هیدروفرمینگ گرم آلیاژهای آلومینیوم و منیزیم به دلیل وجود استانداردهای سختگیرانه آلایندگی و لزوم صرفه جویی در مصرف سوخت بسیار مورد توجه صنعت خودروسازی مدرن قرار گرفته است. عیب اصلی این آلیاژها شکل پذیری پایین آنها می باشد که با بالا بردن دمای فرایند تا زیر دمای دمای تبلور مجدد فلز می توان آن را تا حد قابل توجهی افزایش داد. به دلیل پیچیدگی فرایند در دمای بالا، کنترل عوامل مختلف موثر در شکل دهی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در این مقاله، اثر ابعاد لوله، شعاع گوشه و نرخ کرنش بر میزان بهینه فشار داخلی و جابجایی محوری مورد نیاز برای شکل دهی موفقیت آمیز محصول در هیدروفرمینگ گرم لوله های آلومینیومی ۶۰۶۱ در دمای ۳۰۰ درجه سانتیگراد مورد بررسی قرار گرفته است. روش جدیدی بر اساس الگوریتم بازپخت شبیه سازی شده برای بهینه سازی منحنی های بارگذاری فشار و نیروی محوری تدوین شده است. نتایج عددی با آزمایش های تجربی مورد بحث، تائید وصحت سنجی قرار گرفته است.
مصطفی غدیری، محمود موسوی مشهدی، مهدی غمامی،
دوره ۱۴، شماره ۱۶ - ( ويژهنامه چهارم ۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده یکی از فرآیندهایی که در چند سال اخیر مورد توجه محققان و مهندسین قرار گرفته است، فرآیند تولید فلزات ریزساختار فوق ریزدانه و نانو میباشد. هدف از ارائه و انجام این فرآیندها عمدتاً تولید قطعات سبکوزن با استحکام و قابلیت اطمینان بالاست. روشهای زیادی برای تولید مواد فلزی و بالکیشکل تا به حال ارائه شده است ولی علیرغم نیاز گسترده به لولههای با استحکام به وزن بالا کارهای به نسبت کمتری برای تولید لولههای با ساختار فوق ریزدانه و نانو ریزدانه انجام شده است. از مزایای این روشها میتوان به قابلیت صنعتی بالا، هزینه کمتر، کیفیت بالای قطعات به لحاظ همگنی اشاره نمود. به این منظور در این پژوهش طراحی یک قالب بهینه به منظور افزایش همگنی ریزساختار ماده و همچنین کاهش نیروی اعمالی فرآیند تولید لوله انجام شده است. قالب طراحیشده براساس فرآیند فشار در کانالهای زاویهدار لولهای موازی طراحیشده است. این فرآیند به دلیل دارا بودن نیروی مورد نیاز کمتر و همگنی بیشتر نسبت به سایر فرآیندها دارای مزیت میباشد. زوایای کانالها، زوایای انحناء گوشهها، نسبت تغییر شکل و شعاعهای کانالها، ضریب اصطکاک بین لوله و کانال و تعداد پاسها از جمله پارامترهای مؤثر در فرآیند فوق میباشد،تأثیر پارامترهایفوق در میزان همگنی کرنش مؤثر و نیروی مورد نیاز فرآیند مورد بررسی قرار گرفته است.
عبدالرحمان صوفی محمدی، محمود موسوی مشهدی، قادر فرجی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
این پژوهش تاثیر تعداد پاس ها برریزساختار وخواص مکانیکی آلیاژ منیزیم AZ۳۱C در فرایند فشار در کانال زاویه دار لوله ای (TCAP) در دمای۳۰۰ درجه سانتیگراد را بررسی می کند. فرایند فشار طی چهار پاس بر روی لوله های منیزیم AZ۳۱C صورت گرفته است و درهر پاس نمونه تحت آزمون کشش، میکروسختی و متالوگرافی قرار گرفته است. خواص مکانیکی و میکرو ساختاری لوله های یک تا چهار پاسه فراوری شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که سختی نمونه لوله ای شکل یک پاسه از میزان اولیه Hv۴۸ به Hv۶۲ افزایش پیدا کرده است. افزایش تعداد پاس ها بعد از پاس اول تاثیر بیشتری بر روی افزایش سختی نمونه ها نداشته است. استحکام تسلیم و نهایی در مقایسه با نمونه خام ریختگی به ترتیب ۱،۹۷ و ۱،۴۹ برابر افزایش و درصد طول بیشینه از مقدار ۵،۸ درصد به ۱،۵۱ درصد کاهش پیدا کرده است. بیشترین افزایش استحکام در پاس دوم بدست آمد و تعداد پاس ها بعد از پاس دوم تاثیر بیشتری بر افزایش استحکام نداشت. تحقیقات ریز ساختاری نشانگر کاهش قابل توجه اندازه دانه از ۲۰۰ میکرومتر به حدود ۶ میکرو متر می باشد. همچنین تصاویر میکروسکوپی نشان می دهد که اندازه دانه تا پاس اول کوچکتر شده ولی در پاسهای بعدی بزرگتر می شود.
علی فتی، محمد افتخاری، قادر فرجی، محمود موسوی مشهدی،
دوره ۱۷، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده
در این پژوهش تاثیرات روش فشار در کانال لولهای موازی زاویهدار یا پیتیکپ که یکی از روشهای تغییرشکل پلاستیک شدید یا اسپیدی است، بر خواص ریزساختاری، مکانیکی و سوپرپلاستیسیته آلیاژ منیزیم AZ۳۱ بررسی گردید. روش پیتیکپ در دمای ۳۰۰°C انجام شد. هدف از این روش تولید لولههای فوق ریزدانه با خواص سوپرپلاستیسیتهی بالا بود. بعد از انجام ۱ پاس پیتیکپ، یک ساختار چندگانه که شامل دانههای درشت احاطه شده با دانههای ریز تبلور مجدد شده بود، مشاهده شد. با انجام پاسهای بعدی پیتیکپ، ریزدانگی و همگنی ریزساختار افزایش یافت. بعد از انجام ۴ پاس پیتیکپ، اندازه دانه میانگین از ۴۳ µm به ۶,۸ µm رسید. اندازهگیری-های میکروسختی ویکرز نشان داد که با انجام پاسهای بعدی پیتیکپ که با اعمال کرنشهای بالاتر همراه بود، مقدار سختی نمونهها افزایش یافت. تصاویر شکستنگاری اسایام گویای آن بود که در تمام نمونههای تست کشش گرم، غالبا شکست داکتیل اتفاق افتاده است. تغییر طول شکست قابل توجه ۲۵۶% در دمای تست کشش ۴۵۰°C و نرخ کرنش ۱۰-۳ ۱/s بدست آمد که ناشی از لغزش مرزدانهای به عنوان مکانیزم غالب تغییرشکل بود. این در حالی بود که در همین شرایط تست، نمونهی خام پیتیکپ نشده دارای تغییر طول شکست ۱۱۶% بود. درنهایت مشاهده شد که نمونهی ۴ پاس پیتیکپ شده، هم در دمای اتاق، دارای خواص مکانیکی و ریزساختاری بهتری نسبت به نمونهی خام بود و هم در دماهای بالا، خاصیت سوپرپلاستیک قابل توجهی نسبت به نمونه خام داشت. همچنین تست پایداری حرارتی دانهها بر روی نمونهی ۴ پاس پیتیکپ، در ۵ دمای مختلف انجام شد.
محمدحسین قاجار، محمود موسوی مشهدی، هادی قطان کاشانی،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۷ )
چکیده
پلیمر پلیوینیلیدن فلوراید به علت داشتن ترکیبی شامل عنصر فلئور که بیشترین الکترونگاتیوی در بین عناصر را دارد، دارای خواص منحصر به فردی همچون پیزو-الکتریک و مقاومت مکانیکی، حرارتی، و شیمیایی بالا میباشد. در این مقاله، با استفاده از شبیهسازی دینامیک مولکولی ماده پلیمری پلیوینیلیدن فلوراید آمورف که دارای مونومرهای قطبیده میباشد، خواص مکانیکی آن مورد مطالعه قرار گرفته است. به این صورت که ابتدا، با استفاده از آزمون کشش، مدول الاستیک و تنش نهایی تعیین گردیده و تغییرات آنها بر اثر تغییر دما و نرخ کرنش مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، با استفاده از آزمون DMA، مدول مختلط دینامیکی کششی و برشی محاسبه شده و تغییرات آنها هنگامی که نرخ کرنش تغییر میکند، مطالعه شده است. این برای اولین بار است که شبیهسازی دینامیک مولکولی آزمون DMA صورت میگیرد. علاوه بر تعیین خواص ویسکوالاستیک ماده، حذف ساده اغتشاشات دمایی به جهت تبعیت توابع تنش و کرنش بر حسب زمان از الگوی سینوسی، از مزایای آزمون DMA محسوب میشود. تطابق رفتاری نتایج به دست آمده از شبیهسازی دینامیک مولکولی با واقعیت، کارامدی مدل ارائه شده را نشان میدهد.
محمد افتخاری، علی فتی، قادر فرجی، محمود موسوی مشهدی،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، تهیهی لولههای جدار نازک فوق ریزدانه از جنس آلیاژ منیزیم AZ۳۱ با داکتیلیتی بالا در دمای بالا است. بدین منظور، یک روش تغییر شکل پلاستیک شدید ترکیبی که شامل روش فشار در کانال لولهای موازی زاویهدار یا پیتیکپ و روش اکستروژن معکوس لوله یا تیبیای است، به کار گرفته شد. به طوری که ابتدا روش پیتیکپ بر روی نمونههای لولهای شکل، در دمای ۳۰۰°C انجام شد و سپس نمونهها در دمای ۳۰۰°C مورد فرآیند تیبیای واقع شدند. بعد از انجام پیتیکپ، یک ساختار گردنبندی که شامل دانههای بزرگ احاطه شده با دانههای ریز تبلور مجدد شده بود، مشاهده گردید و میانگین اندازه دانه از ۵۲۰ µm به ۱۱,۱ µm رسید. در مرحله بعد، پس از انجام تیبیای، مشاهده شد که ساختاری فوق ریزدانه با اندازه دانهی میانیگن ۸.۶ µm پدید آمد. پس از انجام این فرآیند ترکیبی، مقدار سختی نمونهها از۳۷ HV به۶۹ HV افزایش یافت. مطالعات تست کشش گرم در دمای ۴۰۰°C نشانگر وقوع تغییر طول تا شکست ۱۸۱% درصد برای نمونهی پیتیکپ و تیبیای شده بود در حالیکه همین مقدار برای نمونهی خام اولیه برابر ۵۵% درصد بود. تصاویر شکستنگاری اسایام گویای آن بودند که در نمونههای آزمون کشش گرم، غالبا شکست داکتیل اتفاق افتاده است که ناشی از جوانه زدن میکروفضاهای خالی و متعاقبا رشد و تداخل آنها با یکدیگر بوده است.
محمد افتخاری، علی فتی، قادر فرجی، محمود موسوی مشهدی،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، تهیهی لولههای جدار نازک فوق ریزدانه از جنس آلیاژ منیزیم AZ۳۱ با داکتیلیتی بالا در دمای بالا است. بدین منظور، یک روش تغییر شکل پلاستیک شدید ترکیبی که شامل روش فشار در کانال لولهای موازی زاویهدار یا پیتیکپ و روش اکستروژن معکوس لوله یا تیبیای است، به کار گرفته شد. به طوری که ابتدا روش پیتیکپ بر روی نمونههای لولهای شکل، در دمای ۳۰۰°C انجام شد و سپس نمونهها در دمای ۳۰۰°C مورد فرآیند تیبیای واقع شدند. بعد از انجام پیتیکپ، یک ساختار گردنبندی که شامل دانههای بزرگ احاطه شده با دانههای ریز تبلور مجدد شده بود، مشاهده گردید و میانگین اندازه دانه از ۵۲۰ µm به ۱۱,۱ µm رسید. در مرحله بعد، پس از انجام تیبیای، مشاهده شد که ساختاری فوق ریزدانه با اندازه دانهی میانیگن ۸.۶ µm پدید آمد. پس از انجام این فرآیند ترکیبی، مقدار سختی نمونهها از۳۷ HV به۶۹ HV افزایش یافت. مطالعات تست کشش گرم در دمای ۴۰۰°C نشانگر وقوع تغییر طول تا شکست ۱۸۱% درصد برای نمونهی پیتیکپ و تیبیای شده بود در حالیکه همین مقدار برای نمونهی خام اولیه برابر ۵۵% درصد بود. تصاویر شکستنگاری اسایام گویای آن بودند که در نمونههای آزمون کشش گرم، غالبا شکست داکتیل اتفاق افتاده است که ناشی از جوانه زدن میکروفضاهای خالی و متعاقبا رشد و تداخل آنها با یکدیگر بوده است.