۸ نتیجه برای نجفی زاده
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
بیماری مولتیپل اسکلروزیس سبب بروز اختلالات نورولوژیکی بیشتری در زنان نسبت به مردان میشود. هورمونهای گنادی نقش بالقوه ای در بلوغ و تمایز سلولهای عصبی و گلیالی دارند. اثر برخی هورمونهای گنادی نظیر پروژسترون بروی دمیلیناسیون و رمیلیناسیون بخوبی مشخص شده است. نقش آندروژنها نیز در تکوین سیستم عصبی و میلیناسیون گزارش شده است. ما در مطالعات قبلی مشاهده کردیم که گنادکتومی حیوانات نر توان مغز را جهت مقاومت در برابر آسیبهای دمیلینه کننده و نیز ترمیمهای بعدی می کاهد. در این گزارش با القا دمیلیناسیون در دستگاه بینایی سعی نمودیم اثرات حذف هورمونهای گنادی بر الگوی دمیلیناسیون و رمیلیناسیون در موشهای نر گنادکتومی را با موشهای ماده مقایسه کنیم.
تغییرات ایجاد شده در امواج پتانسیلهای برانگیخته بینایی (VEP) و در رنگپذیری میلین بدنبال القا مدل دمیلیناسیون موضعی توسط لیزولسیتین در بین موشهای نر گنادکتومی و ماده در روزهای ۲،۷،۱۴ و ۲۸ پس از آسیب ارزیابی و مشاهده شد که دمیلسناسیون در هر دو گروه در روز ۲ آغاز شد، در روزهای ۷ و ۱۴ به بالاترین مقدار خود رسید و نهایتا در روز ۲۸ ترمیم نسبی ناکامل اگرچه معنی داری رخ داد.
فرایندهای دمیلیناسیون و رمیلیناسیون به لحاظ زمانی و کیفی در گروههای گنادکتومی و ماده الگوی مشابهی نشان داد. به نظر می رسد تفاوتهای اساسی بین دمیلیناسیون و رمیلیناسیون در موشهای نر و ماده عمدتا بدلیل حظور آندروژنهای گنادی در نرهاست. نتایج این پژوهش می تواند در فهم بیشتر نقش هورمونهای جنسی در بیماریهای دمیلینه کننده مفید باشد و اطلاعات مهمی جهت فراهم نمودن درمانهای ترمیمی ارائه دهد.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
کیندلینگ الکتریکی یکی از محبوبترین تکنیکهای مدل صرعی است که باعث ایجاد تشنجهایی مانند صرع لوب گیجگاهی
میشود. تاکنون برای درمان صرع، از تکنیکهای درمانی مختلفی استفاده شده است. از بین این تکنیکها، تحریک الکتریکی با فرکانس پایین (LFS) ، به طور گستردهای برای بهبود صرع مقاوم به دارو مورد توجه قرار گرفته است، اما مکانیزم اثر آن به خوبی روشن نشده است. از آنجا که وارد شدن کلسیم به سیتوپلاسم و افزایش غلظت آن یکی از مهمترین دلایل بروز تشنج است، گیرنده متابوتروپیک گلوتامات (mGluR۱)، گیرنده دوپامین (D۱) و ADPR سیکلاز (CD۳۸)، سه گیرندهای که از مسیرهای مختلف باعث افزایش کلسیم در سیتوپلاسم میشوند، انتخاب شدند. با این هدف که با بررسی تغییر بیان این گیرندهها کمک به سزایی به مشخص شدن مسیر بهبود بخشی LFS شود. در این مطالعه از هیپوکمپ موشهای صحرایی استفاده شد و تغییر بیان ژنها با تکنیک real-time PCR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیان هر سه ژن انتخابی پس از کیندلینگ به طور معنی داری افزایش یافته و بعد از اعمال تحریکات LFS میزان بیان هر سه به مقدار کنترل بازگشته است. از این رو یکی از مسیرهایی کهLFS برای بهبود بخشی تشنج های کیندلینگ مداخله می نماید، ممکن است مربوط به مسیر ورود کلسیم به سیتوپلاسم باشد
محمد جواد ابراهیمی، سید محمد مهدی نجفی زاده،
دوره ۱۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
در این تحقیق رفتار پوسته استوانه ای مدرج تابعی دو بعدی بر روی بستر الاستیک بر اساس تئوری کلاسیک پوسته ها مورد بررسی قرار گرفته است. برای مدل سازی ماده مدرج تابعی دوبعدی از مدل میکرومکانیکی موری – تاناکا استفاده شده است. معادلات حرکت و مقادیر مرزی به دست آمده در این بررسی به کمک روش تعمیم یافته مربع سازی مشتق و انتگرال حل شده اند. همچنین برای بررسی صحت نتایج به دست آمده در این تحقیق، نتایج به دست آمده با نتایج حاصل از کارهای گذشته مقایسه شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهند که فرکانس طبیعی ماده مدرج تابعی دو بعدی در مقایسه با ماده مدرج تابعی یک بعدی با خصوصیات همسان مقادیر بزرگ تری دارند. همچنین با استفاده از بستر الاستیک محیط بر پوسته این امکان فراهم می شود که مقادیر فرکانسی ارتعاش آزاد پوسته افزایش یابد.
محمد بزرگ منش، علیرضا نظام آبادی، سید محمد مهدی نجفی زاده،
دوره ۱۶، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۵ )
چکیده
پوستههای استوانهای به صورت رایج در صنایع مختلف از جمله صنایع هواپیماسازی، موشک، خطوط لوله، دوچرخهسازی، زیردریاییها، وسایل مکانیکی مختلف، اتومبیل، سازههای تزیینی ساختمانها و... بکار میروند. پوستههای استوانهای به دلیل وزن کم، مقاومت زیاد و راحتی ساخت، کاربردهای گستردهای در صنایع دارند. این سازهها در حین کار، تحت انواع نیروها ازجمله نیروهای محوری، پیچشی، فشار داخلی، یا ترکیبی از انواع بارگذاری قرار میگیرند. پوستههای استوانهای با گشودگیهای مختلف، به خاطر داشتن ناپیوستگیهای هندسی تحت تأثیر تمرکز تنش و ناپایداری سازه میباشند. بررسی اثرات حفره روی تحمل باربری و رفتار کمانشی پوستههای استوانهای از دغدغههای سازندگان و طراحان بوده و هست. در این مقاله، کمانش پوستههای استوانهای دارای درز، با گشودگیهای لوزوی یا دایروی تحت بار محوری، به روشهای عددی و آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. پوستهها از جنس فولاد با استاندارد (No: ۱,۰۱۱۰ ST ۳۷, DIN) در نظر گرفته شده اند که یکی از پرکاربردترین مواد استفاده شده در صنایع مختلف از جمله ساختمانسازی سنتی و صنعتی، گاز، نفت و پتروشیمی میباشند. اثر گشودگیهای مختلف بر بار بحرانی پوسته ها مورد تحلیل قرار گرفته است و در ادامه، نتایج به دست آمده از نرمافزار آباکوس با نتایج آزمایشگاهی، مقایسه گردیدهاند.
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۹۹ ۱۳۹۹ )
چکیده
تحقیق حاضر، کوششی در جهت بررسی تأثیر مخارج مصرفی دولت بر رشد منطقه ای در ایران می باشد. رابطه مخارج دولتی و رشد اقتصادی، یکی از مباحث شناخته شده در ادبیات اقتصادی است. با توجه به اینکه یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه، عدم دستیابی به رشد مطلوب و پایدار اقتصادی است و این موضوع، نه تنها ایجاد مشکلات اقتصادی مانند رکود و بیکاری را موجب می شود، بلکه مشکلات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را نیز در پی خواهد داشت. اقدامات سیاسی تثبیت اقتصادی دولت، می تواند عاملی در جهت کم کردن شکاف بین مسیر محصول بالقوه و محصول تحقق یافته و حفظ محصول تحقق یافته در نزدیکی سطح بالقوه آن باشد. یکی از مباحث مهم در زمینه برنامه ریزی منطقه ای، بررسی و شناخت نابرابری های مناطق جغرافیایی در ابعاد گوناگون است. در مقاله حاضر، با استناد به اطلاعات و آمار موجود، بر اساس برآورد مدل های رگرسیونی رابطه بین مخارج دولت و رشد منطقه ای با به کارگیری داده های منطقه ای مرکز آمار در دوره (۱۳۹۶-۱۳۸۰) با استفاده از روش اقتصاد سنجی فضایی تبیین می شود. در انجام محاسبات، از نرم افزار Excel و نرم افزار R استفاده شده است. این پژوهش، در پی توضیح رشد مناطق مختلف با استفاده از مخارج دولت است، که اولاً، آیا مخارج دولت، بر رشد مناطق، اثر معنی داری دارد؟ و ثانیاً، آیا این مناطق با گذشت زمان، از لحاظ رشد اقتصادی، همگرا می شوند؟ به عبارتی، مخارج دولت باعث تشدید واگرایی یا همگرایی منطقه ای در کشور شده است؛ نتایج حاصل از این تحقیق، بیان کننده اثر منفی مخارج مصرفی دولت، رشد جمعیت و سرمایه انسانی بر رشد منطقه ای در ایران، و معناداری متغیر وابستگی فضایی، نشان دهنده آثار مثبت سر ریز ناشی از رشد اقتصادی در مناطق می باشد.
دوره ۲۸، شماره ۳ - ( پاییز ۱۴۰۳ )
چکیده
ارزیابی توان و موازنه اکولوژیک تعیین میکند که هر یک از فعالیتهای انسانی در کدام پهنه از سرزمین قابل انجام است و بالعکس در هر یک از پهنهها چه فعالیتهایی قابل انجام نیست یا انجام دادن آن صرفه اقتصادی به دنبال ندارد یا مخرب پایداری محیطی است. این پژوهش با هدف حفظ قابلیتهای زیستمحیطی، به آزمون و ارزیابی قابلیت سنجش در حوزه استان لرستان، که با آهنگی فزاینده گسترش شهری را دنبال کرده، میپردازد. به همین منظور تعیین توان اکولوژیک حوزه استان لرستان برای گسترش سکونتگاهی و همچنین مشخص کردن امکانات، توانمندیها و محدویتهای منابع سرزمینی منطقه لرستان به عنوان بستر مناسب هرگونه برنامهریزی، است. روش مطالعه در تحلیل قابلیتسنجی زمین مبتنی بر یک مدل اکولوژیکی است که بر مبنای روش آمایش سرزمین منطق فازی طراحی شده است. از بین معیارها و گزینه های مختلف مؤثر در قابلیت زمین، سه گزینه اصلی قابلیت زراعی، جنگلداری و توسعه شهری، سکونتی و فعالیتها مورد بررسی قرار گرفتند. پتانسیلهای وسیع محیطی و اکولوژیکی، عوامل محدودکنندهای برای توسعه شهری بهشمار میروند. ۹۴ درصد پهنه استان دارای توان جهت توسعه سکونت و صنعت هستند، البته این مقدار تنها مربوط به اراضی مجاز توسعه است و در مقابل حدود ۶ درصد از اراضی فاقد توان اکولوژیک جهت توسعه سکونت و صنعت هستند. بنابراین، تقویت زیرساختهای سبز شهری، ترویج توسعه کشاورزی سازگار با تنوع زیستی و اجرای اقداماتی مانند احیای جنگلها برای افزایش پوشش گیاهی منطقهای ضروری است.
دوره ۲۹، شماره ۱ - ( ۸-۱۴۴۳ )
چکیده
إنّ التغییر الحاصل فی أشکال الأعمال فی المصارف والدخول إلی أسواق جدیده وتغییر طبیعه البنوک من الأنظمه التقلیدیه والکلاسیکیه إلی أنظمه رقمیه وظهور التکنولوجیا المالیه والشرکات الناشئه فی صناعه البنوک من جانب، فقدان رؤیه شامله وجامعه فی مجال معرفه المخاطر وتحدیدها والسیطره علیها ومن جانب آخر زاد من مخاوف البنوک وقلقها بشکل کبیر. حاولنا فی هذا البحث ومن خلال الاعتماد علی معاییر لجنه بازل للرقابه المصرفیه أن نتعرف علی آثار المخاطره فی داخل البنوک وخارجها بالاعتماد علی نموذج تقییم الاقتصاد وفق نظام بیانات اللوحه (Panel data) وتأثیر ذلک علی کفایه رأس المال فی مصارف البورصه (۱۰ بنوک)، ثم قمنا بتحلیلها ودراستها. أظهرت نتائج الفرضیات بأنّ: جمیع مؤشرات المخاطره التی تمت دراستها کانت ذات تأثیر دال علی کفایه رأس المال فی البنوک، کما تبین أن البنوک تتأثر کذلک من نسبه المیزانیه العامه کما حدث فی الأزمه الاقتصادیه لعام ۲۰۰۷م و ۲۰۰۸م ویشکل ذلک تهدیداً علیها من الجانب الاقتصادی.
دوره ۳۱، شماره ۱ - ( الربیع ۱۴۴۶ )
چکیده
إنّ التغییر فی أشکال وطرق عمل المصارف والدخول إلی أسواق جدیده وتغییر طبیعه الأنظمه المصرفیه من التقلیدیه والکلاسیکیه إلی المصارف الإلکترونیه، وکذلک ظهور التکنولوجیا المالیه والشرکات المبتدئه فی صناعه المصارف من جانب، وفقدان رؤیه شامله وجامعه فی مجال تحدید والسیطره علی المخاطر من جانب آخر زادت من قلق البنوک ومخاوفها من الأزمات الاقتصادیه وما قد ینجم عن فقدان الرؤیه الواضحه من المستقبل. وما هو واضح وجلی إن حجم التغییرات والتطورات فی هذا المجال لا تنم عن مستقبل هادئ ومطمئن بالنسبه للمصارف والبنوک، علی هذا الأساس فإن البنوک یجب أن تزید جهودها ومساعیها من أجل مواجهه هذا المستقبل غیر الهادئ. یحاول البحث الراهن تقدیم تصنیف جامع من أنواع المخاطر فی صناعه المصارف فی إیران. عینه البحث تتکون من مراجعه ۳۰ شخصا من الخبراء والمتخصصین فی مجال صناعه المصارف فی إیران وفق طریقه أخذ العینات علی أساس الاستبعاد المنهجی. تم الحصول علی عشرین مؤشرًا نهائیًا لتصنیف المخاطر فی الصناعه المصرفیه من ۶۸ مکونًا مستخرجًا من مراجعه الأدب النظری للبحث، عن طریق تکرار طریقه دلفی ثلاث مرات فی الفتره ۱۳۹۹-۱۴۰۰. ووفق النتائج التی توصلنا إلیها فإن التصنیف المقترح شمل المخاطر المالیه، والمخاطر التشغیلیه، والمخاطر الاقتصادیه، والمخاطر السیاسیه – الاجتماعیه، والمخاطر التطبیقیه، والمخاطر المعرفیه والتکنولوجیه. أظهرت نتائج التحقق من الصدق وفق طریق دلفی أن معامل ألفا کرونباخ للمرحله الثالثه کان یساوی ۰,۸۹۹ ودل ذلک علی أن جمیع المؤشرات کانت داله وصحیحه، کما دل علی وجود مستوی عالٍ من الإجماع بین خبراء الصناعه المصرفیه حول هذه المخاطر.