جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای واقفی


دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

درجه سمیت آفت­کش مالاتیون و LC۵۰ آن در بچه­ماهی کپور معمولی دریای خزر(Cyprinus carpio) و اثر این سم بر میزان هماتوکریت، گلوکز، کلسترول و پروتئین کل سرم خون این ماهی در مدت ۹۶ ساعت بررسی شد. غلظت کشنده، حداقل غلظت مؤثر، حداکثر غلظت مجاز مالاتیون به‌ترتیب برابر ۳/۱، ۶۴۶/۰ و ۱۳/۰ میلی‌گرم در لیتر محاسبه شد و این حشره­کش را می­توان با «درجه سمیت متوسط» برای کپور معمولی طبقه‌بندی کرد. اختلاف معناداری در درصد هماتوکریت، کلسترول و گلوکز در بین گروه‌های آزمایشی مشاهده شد (۰۵/۰p<)، اما بین میزان پروتئین کل اختلاف معنادار نبود (۰۵/۰<p). درصد هماتوکریت در گروه شاهد از دیگر گروه­ها پایین‌تر بود و کمترین میزان کلسترول و گلوکز در تیمار با غلظت ۵/۰ میلی‌گرم در لیتر و بیشترین میزان آن‌ها به‌ترتیب در غلظت­های ۵/۲ و ۲ میلی‌گرم در لیتر مشاهده گردید. بنابر این می­توان گفت، غلظت­هایی از آفت­کش­ مالاتیون که از نظر آزمون کشندگی، غیرمؤثر و مجاز برای گونه‌های غیرهدف شناخته می­شوند،می­توانند باعث بروز تغییراتی در شاخص­های خونی و آسیب­های زیستی در آن‌ها شوند.

دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده- اندازه گیری پروفیل بستر یکی از مسائل مهم در مهندسی هیدرولیک است. وسیله ای مرسوم برای این منظور، عمق سنج است. استفاده از عمق سنج به منظور ثبت توپوگرافی بستر در مقیاس های بزرگ زمان بر است . در این مقاله دستگاه (Point Gage) معرفی شده (Laser Bed Profiler) جدیدی که برای برداشت پروفیل بستر متحرک طراحی شد یعنی دستگاه لیزری برداشت پروفیل بستر است. این دستگاه بدون تماس با بستر و با استفاده از اشعه لیزر به برداشت داده ها می پردازد. دستگاه برداشت پروفیل لیزری بر ای اندازه گیری الگوی آبشستگی در کانال های آزمایشگاهی طراحی شده است. این دستگاه توانایی اندازه گیری تغییرات توپوگرافی بستر را در کانال های آزمایشگاهی دارد. هم چنین این دستگاه می تواند به اندازه گیری تغییرات توپو گرافی بستر در اطراف سازه ها ی هیدرولیکی نظیر پایه و کوله پل، آبشکن و آبگیر جانبی بپردازد. از مزایای مهم این دستگاه عبارتند از ۱- نداشتن نیاز به تماس بین دستگاه و بستر و ۲- سرعت و دقت بالای دستگاه. در این مقاله به طور مختصر به طراحی و مزایای این دستگاه و قسمت های نرم افزاری و سخت افزاری آن پرداخته شده است . هم چنین نمونه ای از کاربرد دستگاه در برداشت توپوگرافی بستردر کانال آزمایشگاهی (مسیر مستقیم، قوس ۹۰ درجه و اطراف آبشکن مستقر در قوس ۹۰ درجه ) ارائه شده است.

دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده

در این تحقیق به مطالعه آزمایشگاهی الگوی جریان و آبشستگی پیرامون آبشکن¬¬های سرسپری سری مستغرق و غیرمستغرق در مسیر مستقیم پرداخته ¬می¬شود. بررسی الگوی آبشستگی در سه زاویه مختلف قرارگیری آبشکن نسبت به ساحل مجاور، در درصد استغراق¬های مختلف و سه عدد فرود جریان نشان¬دهنده افزایش عمق ماکزیمم آبشستگی در لبه بالا دست آبشکن¬ها با افزایش عدد فرود و کاهش درصد استغراق است. همچنین به¬دلیل تاثیر آبشکن¬های سری، عمق ماکزیمم آبشستگی در آبشکن سوم کمتر از آبشکن دوم، و آبشکن دوم کمتر از آبشکن اول است. با کاهش عدد فرود و افزایش درصد استغراق آبشکن¬ها، تاثیر آبشکن¬های سری کمتر شده و آبشکن¬ها تقریبا به صورت مجزا عمل می¬نمایند. محل شروع رسوب¬گذاری و مقدار آن با تغییر عدد فرود جریان، درصد استغراق آّبشکن¬ها و زاویه قرارگیری آن نسبت به ساحل مجاور تغییر می¬کند که در این تحقیق به بررسی و مقایسه این تغییرات پرداخته می¬شود. آزمایش الگوی جریان اطراف آبشکن جاذب، در شرایط آستانه حرکت و در درصد استغراق ۵۰ درصد انجام شد که با بررسی جهت و مقدار سرعت جریان سه¬بعدی و تنش برشی بستر در جلوی بال آبشکن¬ها و محدوده¬ی بین آبشکن¬ها پیش¬بینی قابل قبولی از آبشستگی در پیرامون آبشکن¬های سرسپری بدست می¬آید.

دوره ۱۵، شماره ۵ - ( ویژه‌نامه تابستان- ۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله به بررسی آزمایشگاهی الگوی جریان و آبشستگی اطراف آبشکن سرسپری مستغرق، جاذب و دافع در مسیر مستقیم پرداخته شده است. در اندازه¬گیری سرعت‌های سه بعدی و توپوگرافی بستر به¬ترتیب از دستگاه Vectrino+ و Point gage استفاده شد. سرعت‌های سه بعدی در حالت بستر تخت اندازه¬گیری شده‌اند. میدان جریان در مقاطع عرضی و پلان¬های افقی مختلف ترسیم و الگوی جریان مورد بررسی قرار گرفت. حداکثر آبشستگی آبشکن جاذب بیشتر از آبشکن دافع می‌باشد و در هر دو حالت در لبه¬‌ی بال بالادست آبشکن رخ داده است. نتایج الگوی جریان بیانگر وجود یک صفحه جدایی در بالادست آبشکن می‌باشد که در آن قسمتی از جریان به صورت بالارونده و قسمتی دیگر به صورت پایین¬رونده عمل می‌کند. مقادیر ورتیسیتی محاسبه شده نشان می‌دهد که حداکثر مقدار ورتیسیتی در محل حداکثر آبشستگی اتفاق افتاده و برای آبشکن جاذب ۵/۱ برابر آبشکن دفع می‌باشد. همچنین الگوی جریان و آبشستگی در مقاطع عرضی، طولی و پلان‌های مختلف از دیگر نتایج ارائه شده در این تحقیق می‌باشد.

دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده

آبشکن‌های رودخانه‌ای، از سازه‌های مهم ساماندهی رودخانه به شمار می‌آیند که سبب انحراف جریان از کناره‌ها و نواحی بحرانی شده و جریان را به سمت محور مرکزی رودخانه هدایت می‌نمایند. نتیجه‌ی انحراف جریان، توسعه یک ناحیه چرخشی با تلاطم شدید در پیرامون آبشکن است. فرایند هیدرولیکی این جریان، توسعه حفره آبشستگی پیرامون آبشکن و ته‌نشینی بار رسوبی در پایین‌دست و کناره رودخانه است. در حالی که آبشستگی یک خطر جدی برای سازه آبشکن و در نتیجه برای رودخانه محسوب می‌شود، ضرورت تحقیق در این زمینه را آشکار می سازد. در این مقاله سه آبشکن سرسپری دافع (رو به بالادست) با فاصله ۳,۵ برابر طول موثر آبشکن در قوس خارجی کانال ۹۰ درجه تند قرار گرفته‌اند و آبشکن اول در موقعیت ۳۰ درجه از قوس خارجی قرار دارد. نتایج حاصل از یک آزمایش میدان جریان در بستر هموار و آزمایش آبشستگی آن ارائه شده است. میدان جریان با استفاده از دستگاه سرعت سنج Vectrino II برداشت شده است. نتایج آبشستگی نشان داد میزان آبشستگی آبشکن دوم ۳۳% و آبشستگی آبشکن سوم ۸۱% بیشترین میزان آبشستگی است که در بالادست آبشکن اول رخ می‌دهد. در این مقاله الگوی جریان و مکانیزم ایجاد آبشستگی و جریان‌هایی که در این محدوده به وقوع می‌پیوندند به تفصیل آمده است.

دوره ۱۶، شماره ۵ - ( ویژه نامه- ۱۳۹۵ )
چکیده

تخریب پل‌ها به دلیل فرسایش بستر مساله‌ای است که اگر به آن به درستی پرداخته نشود می‌تواند خسارات جبران ناپذیری به بار آورد. هدف از ارائه این تحقیق بررسی آبشستگی حول زوج پایه کج تحت تاثیر پارامتر زمان و نقش آن در توپوگرافی بستر می‌باشد. در اولین مرحله آزمایش زمان تعادل انجام گرفته شد. در مرحله بعد به منظور شناخت شرایط آبشستگی در قوس آزمایش بدون نصب پایه در زمان تعادل نسبی انجام شد، با استناد به نتایج به دست آمده از این آزمایش موقعیت ۶۰ درجه برای اسقرار پایه‌ها انخاب گردید. آزمایش‌های بعدی به ترتیب در ۲۰، ۵۰ و ۱۰۰ درصد زمان تعادل نسبی و با استقرار زوج پایه همگرا در موقعیت ۶۰ درجه از ابتدای قوس و در صفحه عمود بر جریان انجام شدند. کانال مورد استفاده در آزمایش ها با عرض یک متر و مسیر قوس تند با نسبت شعاع مرکزی به عرض کانال برابر با ۲ و زاویه ۱۸۰ درجه می‌باشد. نتایج بدست آمده نشان می‌دهد در زمان تعادل نسبی چاله تشکیل شده در قوس بیرونی ۲۰ درصد عمیق‌تر از چاله آبشستگی اطراف پایه می‌باشد. این چاله در تقارن با محل احداث پایه در زاویه ۱۲۳ درجه شکل می‌گیرد. بررسی پارامتر زمان در آزمایش‌ها نشان می‌دهد در ابتدای آزمایش پایه نزدیک به ساحل خارجی فرسایش بیشتری دارد ولی بعد از گذشت ۲۰ درصد زمان تعادل نسبی سرعت آبشستگی در هر دو پایه یکسان می‌شود، همچنین کاهش زمان تعادل از ۱۰۰ درصد به ۵۰ درصد باعث کاهش ۲۰ درصدی عمق چاله آبشستگی حداکثر می‌شود.

دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

در این تحقیق به بررسی آزمایشگاهی تأثیر مواد آب بند کننده بر مقاومت بتن و بتن الیافی پرداخته شده است. بدین منظور برای بتن بدون الیاف و نیز بتن الیافی با الیاف فولادی، پلی پروپیلین و شیشه، پارامتر های مقاومتی فشاری و خمشی با اضافه نمودن مواد آب بند رایج با درصدهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. آزمایشات مقاومت فشاری و خمشی در سنین ۷، ۲۸ و۹۰ روزه بر روی آزمونه های منشوری انجام گرفته است. آزمایشات در ۳۴ طرح اختلاط به تعداد ۴۰۸ نمونه و با تکرار صورت گرفت. در ساخت بتن الیافی از ترکیب مواد آب بند کننده شامل ماده آب بند کننده پودری با خاصیت اسیدی خنثی و مایع با خصوصیت قلیایی و الیاف شامل فولادی، پلی پروپیلن و شیشه ای استفاده شده است. نتایج آزمایشات بیانگر این است که حضور مواد آب بند کننده ی با خاصیت اسیدی خنثی در بتن بدون الیاف باعث افزایش مقاومت فشاری و خمشی بتن می گردد. همچنین از مهمترین نتایج این تحقیق این است که افزودن ۱ درصد ماده آب بند کننده bc۴۰ (با خاصیت اسیدی خنثی) به بتن الیافی شکل گرفته با ۲ درصد الیاف فولادی باعث افزایش ۲۷% مقاومت فشاری نسبت به نمونه شاهد با الیافی فولادی و بدون ماده آب بند در مقاومت ۹۰ روزه شده است در حالیکه در مقاومت خمشی این ترکیب تغییر محسوسی ملاحظه نگردیده است. بحث و تجزیه و تحلیل پیرامون نتایج در حالات مختلف از دیگر نکات مطرح شده در این مقاله می باشد.

دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

در این مقاله کاربرد صفحات مستغرق و تاثیر آن بر تغییرات توپوگرافی بستر قوس علی الخصوص اطراف پایه‌ی پل مورد بررسی قرار گرفته است. برای انجام آزمایش‌ها از یک پایه‌ی استوانه‌ایی از جنس PVCبه قطر۵ سانتی‌متر مستقر در یک فلوم آزمایشگاهی با قوس ۱۸۰ درجه‌ی تند با انحنای نسبی۲ با ارتفاع ۹۰ سانتی متر و عرض ۱۰۰ سانتی متر استفاده گردید. طول مسیر مستقیم بالادست قوس ۵/۶ متر و طول مسیر مستقیم پایین دست ۱/۵ متر می‌باشد. در شرایط آب زلال با ۹۷/۰u_*/u_(*c) = آزمایشات انجام شد. جهت مدلسازی صفحات مستغرق از صفحاتی از جنس پلکسی گلاس با آرایش‌های مختلف با ضخامت معادل ۲۰ درصد قطر پایه و طولی برابر ۵/۱ برابر قطر پایه با استغراق ۷۵ درصد استفاده گردید. موقعیت قرارگیری مرکز صفحات به فاصله‌ی ۷ برابر قطر پایه ازمرکز آن می‌باشد. آزمایشات برای صفحات مستغرق موازی با همپوشانی متفاوت به سمت ساحل داخلی و خارجی انجام گرفت. نتایج حاصله نشان می‌دهد که صفحاتی که به صورت موازی، با هم پوشانی ۵۰ درصد و با زاویه ی ۲۵ درجه پادساعتگرد با افق در جهت جریان، بهترین عملکرد در کنترل آبشستگی پایه پل داشته‌اند.

دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

روش‌های مختلفی برای کاهش آبشستگی موضعی اطراف پایه پل ارائه شده است .استفاده از صفحات مستغرق (Submerged Vanes) از جمله روش‌هایی است که مورد توجه محققین قرار می‌گیرد. صفحات مستغرق سازه‌های مستطیلی نازکی هستند که به لحاظ داشتن زاویه با جهت جریان ناحیه پرفشار و کم‌فشار در دو طرف آن‌ها ایجاد می‌شود. این سازه‌ها باعث ایجاد گرداب ثانویه و تغییر الگوی جریان در کف رودخانه و در نتیجه تغییر انتقال رسوب و آبشستگی می‌شوند. عملکرد صفحات مستغرق برای کاهش آبشستگی پایه پل و حرکت رسوب از اطراف صفحات به علت ایجاد جریان رو به پایین در جلوی آن‌ها تحت تأثیر نحوه قرارگیری صفحات می‌باشد. این صفحات در مقطع عرضی کانال طراحی و با زاویه کوچکی نسبت به جهت جریان به صورت عمود در بستر نصب می‌شوند. در این تحقیق به منظور کاهش آبشستگی موضعی پیرامون پایه پل منفرد مستقر در رأس قوس، از صفحات مستغرق استفاده گردید. بدین منظور پایه پل استوانه‌ای شکل به قطر ۵ سانتی‌متر در کانال آزمایشگاه با قوس ۱۸۰ درجه تند، عرض یک متر در شرایط آب زلال با u⁄u_c =۰/۹۸ با دبی۷۰ لیتربرثانیه و عمق ۱۸ سانتی‌متر انجام گردید. صفحات مستغرق نامبرده از جنس پلکسی‌گلس با عرض ۵/۱ برابر قطر پایه، ضخامت یک سانتی‌متر و کارگذاری در زاویه ۲۵ درجه نسبت به افق با ارتفاع خارج از بستر ۵/۴ سانتی‌متر استفاده گردید. براساس نتایج این تحقیق کاهش ۲۰ درصدی طول هم‌پوشانی صفحات مستغرق عمق حفره آبشستگی اطراف پایه را ۳۰ درصد کاهش می‌دهند.

دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده

 
امروزه احداث پایه ­های کج در پل­های بسیاری در سراسر جهان به چشم می­خورد. در حالی که مطالعات محدودی پیرامون آبشستگی این گونه پایه­ها انجام شده است. نظر به اهمیت صدمات جدی پدیده آبشستگی، ساخت گروه پایه­های عمودی-کج و مجهول بودن اثرات آن بالاخص در مسیرهای دارای خم، این موضوع مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، اثر چیدمان متفاوت پایه پل عمودی و کج در گروه پایه­های ۶ تایی، در کنار تأثیر شرایط جریان و موقعیت قرارگیری گروه پایه در قوس ۱۸۰ درجه تند در آزمایشگاه بررسی شد. نتایج نشان می­دهد که حداکثر عمق آبشستگی و تراز رسوبگذاری در موقعیت ۶۰ درجه و شرایط بستر زنده رخ می­دهد. این مقادیر به ترتیب معادل ۲/۴ و ۲/۳ برابر قطر پایه اندازه­گیری شد. در هر سه موقعیت استقرار گروه پایه­ها در قوس، حداکثر عمق آبشستگی ناشی از قرارگیری گروه پایه همگرا-عمودی می­باشد. در حالی که حداکثر تراز رسوبگذاری در حالت استقرار گروه پایه واگرا-عمودی ایجاد شده است.

دوره ۲۱، شماره ۶ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

در این تحقیق از مدل عددی  SSIIMبرای بررسی الگوی جریان، کانتورهایی سرعت، قدرت جریان و پارامترهای آشفتگی در اطراف پایه­ پل عمودی با حضور صفحات مستغرق با طول هم­پوشانی مختلف، و قرارگیری صفحات مستغرق از پایه­ی پل و از یکدیگر در شش فاصله مختلف، در قوس ۱۸۰ درجه تند استفاده گردید و مقایسه نتایج تحلیل عددی و آزمایشگاهی انجام شد. تطابق داده­های عددی و آزمایشگاهی بیانگر عملکرد مناسب مدل عددی SSIIM  در مدل‌سازی الگوی جریان در مسئله مورد بررسی می­باشد. نتایج تحقیق نشان داد که محدوده­ی قدرت جریان ثانویه، در تمامی مدل­های با حضور صفحات مستغرق از ۵/۱۰ تا ۱۲ درصد اندازه­گیری شد. در حالتی که صفحات مستغرق هم­پوشانی با هم نداشتند و استقرار صفحات مستغرق در فاصله­ی ۵/۲ برابر قطر پایه از پایه و فاصله معادل ۲ برابر قطر پایه از همدیگر و در بالادست پایه بوده کمترین مقدار و در حالت هم­پوشانی ۱۰۰ درصد صفحات، در آرایش استقرار صفحات مستغرق در فاصله ۵ برابر قطر پایه از آن و فاصله ۲ برابر قطر پایه از همدیگر و در بالادست پایه بیشترین مقدار خود را داشته است. همچنین تغییرات تنش برشی بعد از ایجاد آبشستگی موضعی محاسبه شد. تنش برشی ماکزیمم از ابتدای قوس تا نزدیکی خروجی قوس به سمت جداره داخلی قوس متمایل بود و در محدوده خروجی قوس تنش برشی ماکزیمم به سمت میانه قوس و سپس نیمه­ی دوم قوس منتقل گردید.
مهسا واقفی، محمدصادق توللی، رضا جاهدی، امیرسعید قدسی نژاد، محمد مسیح سعادت فرد،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( خرداد ۱۴۰۳ )
چکیده

چرخ‌دنده‌ها بخش بسیار مهمی از تجهیزات مختلف مکانیکی در صنعت هستند. به دلیل آن‌که در فرایندهای مکانیکی، دندانه‌ها در طولانی مدت تحت بار قرار می‌گیرند، سطح دندانه آن‌ها معمولاً فرسوده، ساییده و حتی شکسته می‌شود. تشخیص به موقع خطا نه تنها میتواند چرخه عمر چرخ‌دندهها را افزایش دهد بلکه حتی میتواند از تلفات اموال و تلفات ناشی از خرابیها نیز جلوگیری نماید. بنابراین، نظارت و تشخیص سلامت چرخ‌دنده‌ها برای اطمینان از عملکرد طبیعی ماشینهای گرانبها در صنعت امری ضروری است. در این پژوهش، تشخیص خطا در چرخ‌دنده های پلیمری، با استفاده از سیگنال صوتی به عنوان یک روش بازرسی غیرتماسی مدنظر قرار گرفته است. بدین منظور از ۵۰ زوج چرخ‌دنده در وضعیت سالم، دندانه‌های ساییده شده و دندانه‌های شکسته شده در دو سرعت ۶۶ و ۹۹ دور بر دقیقه، سیگنال صوت ضبط شده است. در ادامه با استفاده از تبدیل بسته موجک (WPT)، سیگنال صوت در حوزه زمان – فرکانس تجزیه شده و ۱۲ ویژگی آماری از ۱۶ ضریب سطح چهارم WPT استخراج شده است. به منظور بررسی عملکرد الگوریتم تشخیص خطا از چهار طبقه‌بند جداساز خطی، K نزدیکترین همسایه، درخت تصمیم و ماشین بردار پشتیبان استفاده شده است. مقادیر معیارهای دقت، نرخ مثبت واقعی، نرخ منفی واقعی، ارزش پیش‌بینی مثبت، ارزش پیش‌بینی منفی، میانگین هندسی، نمره و ضریب همبستگی متیوز، نشان داده است که با استفاده از WPT، میتوان تمایز معنیداری میان چرخ‌دنده‌های سالم و معیوب پیدا کرد. از این‌رو، روش پیشنهادی یک رویکرد مناسب، برای تشخیص خطای به موقع چرخ‌دنده‌های پلیمری مورد استفاده در تجهیزات مکانیکی است.

صفحه ۱ از ۱