جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای پورانوری
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: ناحیه ۲۲q۱۱,۲یک منطقه مستعد برای وقوع انواع بازآراییها است؛ به ویژه حذفهایی که منجر به وقوع انواع مختلفی از اختلالات ژنومی از جمله دیجرج و ولوکاردیوفاسیال میشوند. شاخصترین ویژگی بیماران دارای این ریزحذف، نقایص قلبی مادرزادی از نوع کونوترانکال است. روش استاندارد برای تشخیص ریزحذف، روش (FISH) است. با این حال این روش دارای اشکالاتی از جمله گران بودن قیمت تمام شده وحساسیت کمتر این روش در شناسایی ریزحذفهای غیر شایع و کوچکتر از معمول است.
مواد و روشها: گروه مورد مطالعه در این تحقیق شامل ۱۰ فرد با علائم مشخصه نشانگان دی جرج و دارای ناهنجاری مادرزادی قلبی از نوع کونوترانکال بودند که با استفاده از روش FISH و کاوشگر TUPLE۱ بررسی شده بودهاند. علاوه براین سه فرد نرمال بهعنوان کنترل منفی ریزحذف فوق در این تحقیق داخل شدهاند. در این مطالعه با استفاده از نشـانگرهای STSداخــل و خــارج منطقه مـــورد مطالعه، واکــنش PCR نیمــه کمــی (SQMPCR) طراحی شد. نتایج با استفاده از نرم افزار TotalLab تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: ۴ بیمار دوز ژنی کمتر از ۶۰ درصد نشان دادند که تأیید کننده وجود ریزحذف است. روش FISH تنها نشان دهنده یک بیمار مبتلا به ریزحذف بوده است.
نتیجهگیری: روش SQMPCR راهاندازی شده در این تحقیق توانست در بیماران مبتلا به ناراحتی مادرزادی قلبی نوع کونوترانکال وجود ریزحذف را در ۴۰ درصد بیماران مشخص کند. به عبارت دیگر در ۳ بیمار مبتلا و بدون مشکل شناخته شده ژنتیکی با روش FISH، حذف تشخیص داده شده است. بررسیهای قبلی هم نشان دهنده حساسیت بیشتر روشهای مولکولی در تشخیص ریزحذفهای ناحیه مورد نظر بوده است. این تحقیق نشان دهنده وجود ریزحذفهای غیر شایع در جامعه مبتلایان ایرانی و توانایی روش فوق در شناسایی بعضی از موارد منفی با روش FISH است. اگرچه آزمایشها و بررسیهای بیشتری برای تعیین حساسیت این روش لازم است اما بهنظر میرسد که این روش میتواند در تشخیص موارد ریزحذف بدون علت شناخته شده ژنتیکی در بررسی FISH ولی دارای فنوتیپ کامل نشانگان ۲۲q۱۱DS استفاده شود.
سید حسن عربی، مجید پورانوری، مجتبی موحدی،
دوره ۱۷، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۶ )
چکیده
این مقاله به بررسی تاثیر حرارت ورودی فرایند جوشکاری مقاومتی نقطهای بر ریزساختار و رفتار مکانیکی جوش مقاومتی نقطهای فولاد زنگنزن دوبلکس ۲۳۰۴، به عنوان گزینه-ای مناسب برای کاربرد در صنایع خودروسازی پرداخته است. نتایج نشان داد که به دلیل سرعت بالای سردشدن در جوشکاری مقاومتی نقطهای تعادل فازی فریت-آستنیت در منطقه ذوب از بین میرود و رسوبات نیتریدی در درون دانههای فریت تشکیل میشود. نتایج نشان داد که درصد آستینت تشکیل شده در دکمهی جوش تابع جریان جوشکاری، به عنوان مهمترین متغیر موثر بر حرارت ورودی جوش، است. افزایش جریان جوشکاری منجر به افزایش درصد آستنیت از ۴ درصد تا ۱۸ درصد شد. علاوه بر این، افزایش جریان جوشکاری منجر به کاهش میزان رسوبات نیتریدی میشود. بررسی رفتار مکانیکی جوشها در آزمون کشش-برش نشان داد که افزایش جریان جوشکاری منجر به بهبود ظرفیت تحمل نیرو و قابلیت جذب انرژی جوش میشود. بیشینه نیروی قابل تحمل و بیشینه انرژی جذب شده حین شکست جوشهای مقاومتی نقطهای فولاد دوبلکس ۲۳۰۴ به ترتیب به ۲۵ کیلونیوتن و ۴۰ ژول رسید که بیانگر جوشپذیری بسیار خوب این فولاد است.
مهدی پورعباس، امیر عبداله زاده، مجید پورانوری،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
در پژوهش حاضر، اتصال های لوله آلومینیم ۴۰۱۴ به مفتول آلومینیم ۷۰۷۵ توسط فرآیند جوشکاری ضربانی مغناطیسی بررسی شد. برای ایجاد اتصال از سه زاویه برخورد ۴، ۶ و ۸o و ولتاژهای جوشکاری ۶ و kV ۷ استفاده شد. ریزساختار سطح مقطع جوش توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی و خواص مکانیکی به سیله آزمون سختی و کشش مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در زاویه های برخورد ۴ و ۶o، با افزایش ولتاژ جوشکاری از ۶ به kV ۷، مورفولوژی فصل مشترک از خطی به موجی تغییر می یابد. در زاویه برخورد ۸o، افزایش ولتاژ باعث ذوب شدگی موضعی بیشتر و تخریب فصل مشترک می شود. در زاویه یکسان با افزایش ولتاژ، به دلیل کارسختی و تغییرشکل پلاستیک بالاتر، سختی افزایش می یابد. از طرف دیگر، اثر ولتاژ جوشکاری بر سختی فصلمشترک جوش نسبت به زاویه برخورد بیشتر است. نتایج آزمون کشش نشان داد که با افزایش ولتاژ، در زوایای برخورد کم، استحکام برشی افزایش و در زاویه برخورد بالا، به دلیل تشکیل حفره در فصل مشترک، استحکام برشی کاهش می یابد. نتایج نشان داد که اتصال لوله به مفتول، تحت زاویه برخورد ۶o و ولتاژ kV ۷، دارای فصل مشترک موجی و پیوسته بوده و بالاترین استحکام برشی را در میان نمونه ها دارد.