۲۶ نتیجه برای کاویانی
دوره ۱، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: جغرافیای انتخابات بهعنوان یکی از پویاترین و دیرپاترین گرایشهای جغرافیای سیاسی، بیش از دیگر گرایشها با افتوخیز همراه بوده است. هستیشناسی عینی پدیده رای و توزیع فضایی آرا، این گرایش را در پیوند با رویکرد فضایی قرار داده، بهگونهای که درصد بالایی از آثار موجود در گستره جغرافیای انتخابات براساس چنین دیدگاهی نوشته شدهاند. با افت دیدگاه اثباتگرایی، آثار جغرافیای انتخابات نیز رو به کاستی نهادند. چیرگی پژوهشهای توصیفی، مصداقی و کاربردی فاقد بنیان نظری و فلسفی محکم بر نوشتههای بنیادی و نظری، بزرگترین کاستی امروزین جغرافیای انتخابات در سطح بینالملل و نیز در ایران است. هدف پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات بنیادی نظری است، تبیین رویکردهای غالب نظری در جغرافیای انتخابات بود.
نتیجهگیری: جغرافیای انتخابات را میتوان در قالب پنج رویکرد نظری واکاوی کرد. رویکرد نخست، رویکرد سنتی است که در قالب مکتب ناحیهای و روابط انسان- محیط به واکاوی الگوهای فضایی رایدهی میپردازد. رویکرد دوم، رویکرد فضایی- رفتاری است که بر پایه مکتب فضایی به بررسی رفتار رایدهی براساس اندازهگیری و تحلیل متغیرهای فضایی کلیدی میپردازد. رویکرد سوم، رویکرد رادیکال است که براساس مکتب جغرافیای رادیکال به مفصلبندی نظری و آشکارکردن مکانیزمهایی میپردازد که به فرآیندهای انتخاباتی شکل میدهند. رویکرد چهارم، رویکرد مکانمحور است که براساس مکتب جغرافیای انسانگرا و نظریه ساختاربندی به بررسی تاثیر متن و زمینه جغرافیایی- تاریخی بر رفتار انتخاباتی میپردازد و رویکرد پنجم، رویکرد انتقادی است که براساس مکاتبی مانند فمینیسم، پساساختارگرایی و پستمدرنیسم به نقد رویکردهای موجود به مطالعه جغرافیای انتخابات و ارایه خوانشهای جایگزین از جغرافیای انتخابات میپردازند.
دوره ۱، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: مکان، کانون علم جغرافیا و هویت، تجلی فرهنگ در مکان است. افراد به فراخور تعلق به مکانهای متفاوت کنش، منش و گرایشهای گوناگونی دارند. انتخابات پارلمانی به عنوان یک رخداد سیاسی نقش موثری در بازنمایی هویتهای مکانی رایدهندگان دارد. ایران نیز برخاسته از موقعیت جغرافیاییاش طی تاریخ، تنوع گستردهای در هویتهای مکانی داشته که در این میان، انتخابات مجلس شورای اسلامی در آشکارسازی این تنوع هویت و بهتبع آن تنوع الگوهای فضایی رای نقش داشته است. مقاله حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد بر این فرضیه استوار است که هویتهای مکانی ناشی از تنوع گویش و احساس طردشدگی ناشی از بعد مسافت بر الگوهای فضای رای در قالب ناهمگونی آرا، سرشکنشدن آرا و مناسبات تعارضآمیز مکانی در بخش میمند در کلیت حوزه انتخابیه فیروزآباد تاثیر گذارده است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانهای (استفاده از کتب و نشریات) و میدانی (پرسشنامه) بود.
نتیجهگیری: تعارضهای مکانی و بعد مسافت از هسته مرکزی بخش (میمند) به ناهمگونی آرا، سرشکنشدن آرا و پراکندگی آرا انجامیده که این الگوی فضایی رای کاهش میزان تاثیرگذاری میمند در نتایج کلی حوزه انتخابیه را در پی داشته است.
دوره ۲، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۸ )
چکیده
رخداد خشکسالیهای پیاپی و تغییر الگوی بارش در چند دهه گذشته بهویژه در کشورها و مناطق واقع بر نوار بیابانی کره زمین از بازتابها و نمودهای تغییر اقلیم به شمار میروند. وضعیتی که بهواسطه کاهش بارش و کمآبی؛امنیت، ثبات و توسعه در بسیاری از مناطق را تهدید میکند. کشور ما نیز با نگرش به موقعیت جغرافیاییاش طی یک و نیم دهه اخیر به شدت متأثر از این رویدادها و دگرگونیها بوده است. جنوب شرق ایران با مرکزیت(استان سیستان و بلوچستان)که منطقهای کمبارش است طی این بازه زمانی بهواسطه دگرگونیهای اقلیمی و خشکسالیهای پیاپی از این پدیده تاثیر پذیرفته تا جاییکه به یکی استانهای مهاجرفرست کشور مبدل شده است. رخدادی که خود زمینه مسائل و چالش امنیتی نوپدید به ویژه در نواحی مرزی شده است.
دوره ۴، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۱ ۱۴۰۱ )
چکیده
موقعیت جغرافیایی عراق بهگونهای است که بسیاری از رودهای فصلی و دائمی کشورهای پیرامونی به این کشور سرازیر میشوند. عراق خود فاقد منابع آبی پایدار کافی برای رفع نیازمندیهای توسعهای و زیرساختی است. از اینرو، آینده امنیت و توسعه عراق به رویکرد هیدروپلیتیک کشورهای پیرامونی وابسته است. طی یک و نیم دهه گذشته نیز ایران در قالب طرح ساماندهی و توسعه منابع آب و خاک غرب کشور به مهار آبهای خروجی از مرزهای غربی کشور پرداخته است که بازتاب آن از حجم آب ورودی به عراق کاسته، موضوعی که مورد پیگیری مقامات ملی و محلی این کشور بوده است. مقاله حاضر ماهیتی کاربردی دارد، روششناسی حاکم بر متن توصیفی- تحلیلی و روش تئوری بنیان داده استفاده شده و دروندادهای مورد نیاز آن به روش کتابخانهای و بهرهگیری از نظریه داده بنیاد گرداوری شده و بر این فرضیه استوار است که هیدروپلیتیک در جهتدهی به سیاست خارجی عراق در تعامل با ج.ا.ایران بازتاب بیشتری خواهد یافت. نتیجه پژوهش نشان داد با نگرش به محدودیت فزاینده منابع آبی، افزایش مصرف آب و کاهش آب ورودی رودهای مرزی ایران به عراق که با تهدید بخشی از امنیت آبی و غذایی این کشور همراه است. از این پس، هیدروپلیتیک در قالب تنش در جهتدهی به سیاست خارجی عراق در تعامل با ج.ا.ایران بازتاب بیشتری خواهد داشت.
دوره ۴، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۱ )
چکیده
واکاوی وضعیت منابع آب ایران گویای آن است چالشهای هیدروپلیتیک از مقیاس ملی به مقیاس فروملی (در سطح حوضه آبریز) کشیده شده و تعارض منافع بهرهبرداران تضاد رویکرد کارگزاران به ویژه در هنگامههای خشکسالی را در پی داشته است. در این میان، حوضه آبریز کرخه در خوزستان در پاییندست به جریان رود کشکان در استان لرستان وابسته است. بیشینه جمعیت استان لرستان و بیشینه شهرستان دلفان در این استان که رود کشکان در آنجا جاری است کشاورزی پایه است. از این رو، بهرهگیری از رود کشکان و جلوگیری از بروز سیلاب، ساخت سد گاوشمار روی این رود را گریزناپذیر کرده است. بازتابهای ساخت این سد کاهش حجم آب ورودی به شهرستانهای پایین دست سد و نیز حوضه آبریز کرخه در خوزستان بهویژه در هنگامههای خشکسالی را در پی دارد. ساخت این سد به تعارض منافع کنشگران و پیدایش چالشهای هیدروپلیتیک در مقیاس فروملی انجامیده است. مقاله حاضر کاربردی است و روششناسی حاکم بر متن ماهیت تبیینی- تحلیلی دارد. دادهها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانهای و میدانی (مصاحبه) گرداوری شده، بر این فرضیه استوار است که ساخت سد گاوشمار روی رودخانه کشکان در شهرستان دلفان (لرستان) در مقیاس درون و برون استانی به تنش هیدروپلیتیک و در مقیاس ملی به همکاری هیدروپلیتیک کنشگران سیاسی- فضایی انجامیده است. نتیجه تحقیق نشان داد با ساخت سد گاوشمار مناسبات هیدروپلیتیک در مقیاس درون استانی (لرستان) و فرااستانی دو استان خوزستان و لرستان را به هماوردی و تنش هیدروپلیتیک کشانده و با ورود مسئولان مقیاس ملی به مسئله با نظرداشتن منافع ملی به همکاری هیدروپلیتیک در این مقیاس انجامیده که بازتاب فضایی آن در شکل سازگارسازی این منافع متعارض به کاهش بلندای سد و حجم آب ذخیره شده پشت سد نمود یافته است.
دوره ۵، شماره ۲ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده
خاستگاه آرا در انتخابات مجلس شورای اسلامی گوناگونی بالایی دارد. در بسیاری از حوزههای انتخابیه کشور الگویی توزیع فضایی آرا تابع گرایشها و علائق محلی رایدهندگان است. مشخصهای که معمولا در حوزههای انتخابیه مراکز استانی کمتر رخ میدهد و بیشتر تابع فرایندهای سطح کلان و مقیاس ملی هستند. در این دست حوزهها بین گرایش منتخب ریاست جمهوری و گرایش نمایندگان به مجلس راهیافته هماهنگی دیده میشود. حوزه انتخابیه اراک، کمیجان و خنداب از ان دست حوزههایی که خاستگاه آرا نمایندگان هماهنگی بالایی با روندهای سطح ملی دارد. مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که این گرایش سیاسی رئیسجمهوری برگزیده و کلانروندهای ملی است که به گرایش سیاسی منتخبان مردم در مجلس شورای اسلامی جهت و معنا میدهد. دروندادهای (دادهها و اطلاعات) مورد نیاز پژوهش به روش کتابخانهای گرداوری شده و روش شناسی حاکم بر متن ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. نتیجه پژوهش نشان داد که احزاب و جریانهای سیاسی متاثر از تعاملی که با کلانروندهای پایتخت و مقیاس ملی دارند به نتیجه انتخابات و گرایش سیاسی منتخبان حوزههای انتخابیه اراک، کمیجان و خنداب جهت و معنا میدهند.
دوره ۷، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۹۷ )
چکیده
در مطالعه حاضر اثر پودر دانه کنجد در سه سطح صفر، ۰/۱۵ و ۰/۲۵گرم در کیلوگرم روی ویژگیهای میکروبی، شیمیایی و ارزیابی حسی ژل سوریمی کپور نقرهای در بستهبندی تحت خلا بهمدت ۴ ماه در دمای انجماد (°C۱۸-) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بالاترین میزان بازهای ازته فرار در ماه ۴ در تیمار شاهد (۰/۳۲±۲۱/۹۹میلیگرم در ۱۰۰گرم) بود. میزان تیوباربیتیوریکاسید همانند میزان اسیدهای چرب آزاد روند افزایشی داشت. بالاترین میزان باکتریهای سرماگرا در ماه ۴ در تیمار شاهد (Log cfu/g۰/۰۵±۶/۸۶) بود. بالاترین و پایینترین میزان باکتریهای اسیدلاکتیک بهترتیب در ماه ۴ در تیمار ۱ (Log cfu/g۰/۱۰±۴/۸۶) و ماه ۱ در تمامی تیمارها (Log cfu /g۰۰/۰±۰۰/۲) به دست آمد. فاکتورهای ارزیابی حسی طی این ۴ ماه نگهداری در دمای انجماد اختلاف معنیداری نداشتند (۰/۰۵<p). از نظر فاکتورهای رنگسنجی (L*، a* و b*) و بافتسنجی (نرمتربودن) تیمار ۰/۲۵% پودر دانه کنجد بهترین تیمار مورد مطالعه بود. با توجه به نتایج بهدستآمده بهترین زمان ماندگاری در تیمار ۰/۲۵% پودر دانه کنجد در ماه چهارم به دست آمد.
دوره ۷، شماره ۲۵ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۸ )
چکیده
در تمامیجوامع برای عبور از یک مرحله به مرحلهای دیگر از حیات زیستی و اجتماعی، آداب و شایست و ناشایستهایی وجود دارد و یکی از مسائل مهم جوامع در طول تاریخ، تولید مثل بوده که با توجه به مناطق مختلف، باورهای خاص و راهکارهای متفاوتی برای تحقق آن رایج بوده است. بدینسان، پژوهشِ پیش ِ رو بر آن است با بررسی مسئله باروری و نگرش بدان، راهکارها و روشهایی را که در فرهنگ عامه ایرانی برای تشخیص بارداری و تعیین جنسیت فرزندان و همچنین در پیشگیری از بارداری و سقطجنین مؤثر بود و یا عواملی را که سبب سقط میشد، بررسی کند. بر این مبنا پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی با واکاوی متون ادبی، دینی و تاریخی که فرهنگ عامه ایرانی در آن بازتاب یافتهاست، انجام شد. باروری و ورود عضو جدید به خانواده ایرانی مایۀ افتخار و مکنت و قدرت شمرده میشد. بنابراین، روشهایی علمی و گاه غیرعلمی برای تشخیص توان باروری یا عقیم بودن زنان وجود داشته که در باروری زنان و جلوگیری از سقط جنین و دشواریزایی مؤثر بوده است. همچنین با توجه به اهمیت جنسیت و اندامشناسی نوزادان، برای تعیین جنسیت و حتی سلامتی و زیبارویی فرزندان، با آزمایش ادرار و علائم ظاهری بدنِ باردار پیشبینیها و سعی میشد در این باره با خورانیدن برخی گیاهان دارویی و خوراکیها و میوهها مسبب تغییراتی دلخواه شوند.
دوره ۹، شماره ۱ - ( زمستان ۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: روشهای تولید زیستی نانوذرات نسبت به روشهای فیزیکی و شیمیایی، بهدلیل کاهش هزینه انرژی و زمان اولویت دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی تهیه زیستی نانوذرات نقره با استفاده از گیاه دارویی درمنه(Artemisia sieberi) بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، از عصاره گیاه درمنه برای تولید نانوذرات نقره توسط یک روش ساده، غیرسمی و کمهزینه استفاده شد. تشکیل نانوذرات نقره با وجود پیک جذبی در طول موج حدود ۴۹۰نانومتر با استفاده از دستگاه اسپکتروفوتومتری مشخص و اندازه و مورفولوژی نانوذرات تولیدشده توسط میکروسکوپ الکترونی نگاره تعیین شد. اندازه دقیق نانوذرات نقره و دامنه تغییرات آن توسط دستگاه تعیینکننده اندازه ذرات (PSA) محاسبه شد. نتایج آنالیز تبدیل فوریه مادون قرمز نیز نقش گروههای عاملی موجود در عصاره گیاه را بر فرآیند سنتز مشخص کرد.
یافتهها: تغییر رنگ عصاره از زرد کمرنگ به قهوهای روشن و پیک جذب در حدود طول موج ۴۹۰نانومتر تولید نانوذرات نقره را نشان داد. نانوذرات بهطور عمده به شکل کروی و قطر آنها در گستره ۲۷ تا ۶۵نانومتر بود و در برخی از نواحی بهصورت انباشته یا پراکنده کنار هم قرار داشتند. میانگین اندازه دقیق نانوذرات ۷۰نانومتر و پراکندگی آنها در بازه ۴۰ تا ۱۴۰نانومتر بهدست آمد.
نتیجهگیری: شکل نانوذرات نقره بهدستآمده از گیاه دارویی درمنه، کروی و اندازه متوسط آنها در حدود ۷۰نانومتر است و پراکندگی آنها در محدوده ۴۰ تا ۱۴۰نانومتر قرار دارد.
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۶ )
چکیده
هدف: ناحیه ۲۲q۱۱,۲یک منطقه مستعد برای وقوع انواع بازآراییها است؛ به ویژه حذفهایی که منجر به وقوع انواع مختلفی از اختلالات ژنومی از جمله دیجرج و ولوکاردیوفاسیال میشوند. شاخصترین ویژگی بیماران دارای این ریزحذف، نقایص قلبی مادرزادی از نوع کونوترانکال است. روش استاندارد برای تشخیص ریزحذف، روش (FISH) است. با این حال این روش دارای اشکالاتی از جمله گران بودن قیمت تمام شده وحساسیت کمتر این روش در شناسایی ریزحذفهای غیر شایع و کوچکتر از معمول است.
مواد و روشها: گروه مورد مطالعه در این تحقیق شامل ۱۰ فرد با علائم مشخصه نشانگان دی جرج و دارای ناهنجاری مادرزادی قلبی از نوع کونوترانکال بودند که با استفاده از روش FISH و کاوشگر TUPLE۱ بررسی شده بودهاند. علاوه براین سه فرد نرمال بهعنوان کنترل منفی ریزحذف فوق در این تحقیق داخل شدهاند. در این مطالعه با استفاده از نشـانگرهای STSداخــل و خــارج منطقه مـــورد مطالعه، واکــنش PCR نیمــه کمــی (SQMPCR) طراحی شد. نتایج با استفاده از نرم افزار TotalLab تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: ۴ بیمار دوز ژنی کمتر از ۶۰ درصد نشان دادند که تأیید کننده وجود ریزحذف است. روش FISH تنها نشان دهنده یک بیمار مبتلا به ریزحذف بوده است.
نتیجهگیری: روش SQMPCR راهاندازی شده در این تحقیق توانست در بیماران مبتلا به ناراحتی مادرزادی قلبی نوع کونوترانکال وجود ریزحذف را در ۴۰ درصد بیماران مشخص کند. به عبارت دیگر در ۳ بیمار مبتلا و بدون مشکل شناخته شده ژنتیکی با روش FISH، حذف تشخیص داده شده است. بررسیهای قبلی هم نشان دهنده حساسیت بیشتر روشهای مولکولی در تشخیص ریزحذفهای ناحیه مورد نظر بوده است. این تحقیق نشان دهنده وجود ریزحذفهای غیر شایع در جامعه مبتلایان ایرانی و توانایی روش فوق در شناسایی بعضی از موارد منفی با روش FISH است. اگرچه آزمایشها و بررسیهای بیشتری برای تعیین حساسیت این روش لازم است اما بهنظر میرسد که این روش میتواند در تشخیص موارد ریزحذف بدون علت شناخته شده ژنتیکی در بررسی FISH ولی دارای فنوتیپ کامل نشانگان ۲۲q۱۱DS استفاده شود.
فرید کاویانی، حمیدرضا میردامادی،
دوره ۱۲، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
در این مقاله ارتعاش آزاد ورق های لایه لایه مرکب با استفاده از تئوری جدید چهار متغیره پالوده شده ورق، RPT، با توزیع سینوس هذلولوی جهت محاسبه کرنش های برشی برون صفحه، پیشنهاد شده است. از ویژگی های این تئوری، برآورده سازی شرط مرزی تنش برشی صفر روی لایه های بالایی و پایینی، بدون استفاده از ضریب شکل تیموشنکوست. معادلههای حرکت برای متغیرهای استفاده شده در تئوری RPT، بر خلاف سایر تئوریهای مرتبه بالاتر، از نظر دینامیکی تنها در جملههای اینرسی درهمگیرند ولی در جملههای وابسته به انرژی کرنشی درهمگیر نیستند. از این دیدگاه، تئوری RPT شبیه تئوری CLPT است. بررسی عوامل مؤثر بر فرکانس مبنا با استفاده از پارامترهای تأثیرگذار بر آن مانند نسبت مدول ها در دو راستا، نسبت طول به ضخامت، و زاویهی جهتگیری رشتهها، از اهداف اصلی این مقاله است. نتایج تئوری پیشنهادی با نتایج تئوری های تغییرشکل برشی مرتبه یکم و بالاتر، (FSDT، HSDT و RPT) مقایسه و درست سنجی شده است.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: پیوند سلولهای بنیادی خون بند ناف اغلب به علت دوز پایین سلولهای CD۳۴+ دارای محدودیتهایی در بالغین است. برای غلبه بر این محدودیت، میبایست این سلولها قبل از پیوند مورد تکثیر و تزاید قرار بگیرند. در این تحقیق، برای هدف مذکور از هم کشتی سلولهای CD۳۴+ با منبع جدیدی از سلولهای استرومال مزانشیمی یعنی سلولهای بنیادی سوماتیک غیرمحدود شده روی داربست DBMاستفاده شد.
مواد و روشها: ابتدا سلولهای بنیادی سوماتیک غیرمحدود شده خون بند ناف انسانی جداسازی و بعد از تشکیل کلونی از نظر ریختشناسی و ایمونولوژیکی شناسایی و تأیید شدند. سپس سلولهای خونساز خون بند ناف CD۳۴+ نیز از خون بند ناف تخلیص و از طریق هم کشتی دو وسهبعدی با سلولهای مغذی سلولهای بنیادی سوماتیک غیرمحدود شده تکثیر شدند. بعد از ۳ هفته تکثیر، تعداد مشخص و مناسبی از سلولها برای بررسی و کنترل فعالیت کلونیزایی و حفظ سلولهای خونساز اولیه مورد تجزیه و تحلیل سنجش کلونی، سنجش LTC-IC و فلوسایتومتری قرار گرفتند.
نتایج: تکثیر برونتنی سلولهای خونساز خون بند ناف، زمانی که با سلولهای استرومال بنیادی سوماتیک غیرمحدود شده در حضور سیتوکینهای تزایدی در شرایط دوبعدی و سهبعدی مورد هم کشتی قرار میگیرند، بهطور مشخصی افزایش مییابد، بهطوری که تعداد کلی سلولها بعد از ۳ هفته کشت در شرایط مختلف دوبعدی و سهبعدی دارای افزایش مداوم و نمایی بود ولی فعالیت کلونیزایی و حفظ سلولهای خونساز اولیه تا دو هفته پایدار بوده و بعد از آن روند کاهشی داشت. درصد سلولهای CD۳۴+ نیز طی ۳ هفته هم کشتی، کاهش مداوم و نمایی داشت.
نتیجهگیری: این نتایج بیانگر آن است که سلولهای بنیادی سوماتیک غیرمحدود شده با تولید سیتوکینهای خونساز، ماتریکس خارج سلولی، مولکولهای اتصالی و ایجاد برهمکنش بین سلولی میتوانند بهعنوان لایه مغذی و پشتیبان مناسب برای هم کشتی و تزاید سلولهای پیشساز خونساز خون بند ناف استفاده شوند.
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: جمعیت کشورهای صنعتی به سمت پیر شدن در حال است و درصد ابتلا به بیماریهای مرتبط با سالخوردگی و پیری نیز مانند مالتیپل مایلوما به دلیل افزایش سن، رو به افزایش است. این بیماری هم علایم و عارضههای مشترک با سایر بیماریها و نیز علایم منحصر به فردی دارد. از عارضههای منحصر به فرد آن، تخریب و تحلیل بافت استخوانی وسیع در این بیماران است. نگاهی نو به ساختار کنام مغز استخوان و آثار تمایزی حاصل از همجواری سلولهای مایلومایی بر سلولهای بنیادی خونساز مستقر در آن ضروری بهنظر میرسد.
مواد و روشها: در این مطالعه با انجام همکشتی سلولهای رده مایلومایی و سلولهای بنیادی خونساز حاصل از بند ناف اثر تمایزی هدفمند القا شده توسط سلولهای مایلومایی بررسی شد. علاوه بر این، در این تحقیق سلولهای مایلومایی با یک رده سلول منوبلاستی (U۹۳۷) نیز کشت داده شد تا تأثیر سلولهای مایلومایی بر تمایز سلولهای منوبلاستی ارزیابی شود.
نتایج: افزایش بیان نشانگرهای میلوییدی و منوییدی در همکشتی سلولهای مایلومایی و سلولهای بنیادی خونساز مشاهده شد. علاوه بر این؛ به دنبال همکشتی سلولهای مایلومایی و سلولهای منوبلاستی شاهد، سلولهای شبه استئوکلاستی TRAP مثبت نیز یافت شد.
نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده نشان میدهد که حضور سلولهای مایلومایی در مغز استخوان احتمالاً در تمایز HSCها به رده منوسیتی (استئوکلاستی) نقش دارد.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف: در این مطالعه بیان ژنهای MDR۱ و hOCT۱ در بیماران مبتلا به لوسمی میلوئیدی مزمن و افراد طبیعی با استفاده از RT-Real Time PCR مطالعه شد.
مواد و روشها: برای ارزیابی بیان ژن از سیستم Real-Time PCR با Syber Green Master-Mix استفاده شد. از تعداد ۳۰ بیمار مبتلا به لوسمی میلوئیدی مزمن و ۲۷ فرد سالم نمونهگیری شد. نتایج Real Time-PCR به روش سنجش نسبی ارزیابی شد.
نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که MDR۱ افزایش بیان معنیداری در گروه بیماران تحت درمان با ایماتیب دارد و این افزایش با پیشرفت بیماری مرتبط است و در فازهای تسریع کننده و بلاستیک در مقایسه با فاز مزمن بیماری، افزایش بیان MDR۱ مشاهده میشود. در مقابل بیان hOCT۱ تغییر معنیداری نسبت به گروه طبیعی نداشت.
نتیجهگیری: افزایش بیان MDR۱ در غشای سلول سرطانی باعث کاهش غلظت داخل سلولی دارو شده و فعالیت تیروزین کیناز BCR-ABL مهار نشده و سلول به حالت سرطانی باقی مانده و دچار مرگ برنامهریزی شده نمیشود و بیماری به طرف فاز تسریع شده و بلاستیک پیشرفت میکند. همچنین تغییرات در بیان hOCT۱ بهعنوان ناقل دروندهی داروی ایماتیب میتواند بر غلظت داخل سلولی دارو و در نهایت، بر نتیجه درمان تأثیرگذار باشد که در این مطالعه بیان ژن hOCT۱ متغیر بود و تغییرات معنیداری مشاهده نشد.
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف: زولدرونیک اسید بهعنوان یکی از درمانهای بیماری استئوپورز در تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی نقش دارد. با این حال مکانیسم اثر این دارو در القای تمایز استئوبلاستیک سلولهای بنیادی مزانشیمی هنوز بهخوبی شناخته نشده است. بر این اساس در این تحقیق تأثیر زولدرونیک اسید روی متیلاسیون پروموتر ژنهای RUNX۲ و DLX۵ ارزیابی شد.
مواد و روشها: سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی پس از جداسازی و تکثیر، تحت تیمار ضربانی با زولدرونیک اسید با غلظت نهایی ۵ میکرومولار بهمدت ۳ ساعت قرار گرفتند و بهمدت ۳ هفته در محیط تمایزی کشت داده شدند. استخراج DNA در هفتههای اول، دوم و سوم تمایز استئوبلاستیک و همچنین از سلولهای بنیادی مزانیشیمی صورت گرفت. پس از تیمار DNA با سدیم بیسولفیت، آزمایش PCR اختصاصی متیلاسیون با استفاده از آغازگرهای متیله و غیرمتیله بهمنظور ارزیابی متیلاسیون پروموتر ژنهای RUNX۲ و DLX۵ انجام شد.
نتایج: نتایج آزمایش PCR اختصاصی متیلاسیون با آغازگرهای متیله و غیرمتیله برای ژنهای RUNX۲ و DLX۵ در سلولهای تمایز یافته استئوبلاستی و سلولهای بنیادی مزانشیمی مثبت بود. بر این اساس وضعیت متیلاسیون ناحیه پروموتری ژنهای RUNX۲ و DLX۵ نشان دهنده متیلاسیون ناکامل است.
نتیجهگیری: ژنهای RUNX۲ و DLX۵ در تمایز استئوبلاستیک ناشی از داروی زولدرونیک اسید تغییر آرایش متیلاسیون نمیدهند. نتایج بررسی حاضر نشان داد که زولدرونیک اسید بهواسطه مکانیسمهای اپیژنتیکی بهویژه متیلاسیون پروموتر منجر به تمایز استئوبلاستیک سلولهای بنیادی مزانیشیمی نمیشود. بر این اساس، مکانیسم اثر داروی زولدرونیک اسید در سلولهای بنیادی مزانشیمی در القای تمایز میتواند یک مسیر مستقل از تغییرات اپیژنتیکی در این دو ژن باشد.
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف: مطالعه اریتروپوئز نیاز به توسعه روشهای کشت سلولهای پیشساز اریتروئیدی با استفاده از توان سلولهای بنیادی، برای تمایز به ردههای مختلف سلولهای خونی دارد. در این مطالعه، تمایز سلولهای بنیادی خون بند ناف به سلولهای پیشساز اریتروئیدی در یک محیط کشت نیمه جامد انجام شد.
مواد و روش ها: سلولهای تک هستهای از خون بند ناف استخراج شده و در محیط کشت مایع حاوی فاکتورهای تمایز دهنده اریتروئیدی کشت شدند (مرحله اول کشت). سلولهای غیر چسبنده در محیط نیمه جامد حاوی فاکتورهای رشد سلول بنیادی، اینترلوکین ۳، اینترلوکین ۶، اریتروپویتین کشت شدند (مرحله دوم کشت). پس از گذشت یک هفته، کلونیهای اریتروئیدی ظاهر شده از محیط کشت نیمه جامد برداشته شدند. برای تعیین هویت سلولهای تمایز یافته، تجزیه و تحلیل فلوسیتومتری برای سنجش CD۲۳۵a و CD۳۶، ارزیابی سیتولوژی توسط رنگآمیزی گیمسا و بررسی بیان ژنهای GATA-۱، EKLF و آلفا-گلوبین توسط RT-PCR انجام گرفت.
نتایج: تجزیه و تحلیل فلوسیتومتری نشان داد که تمایز یافته، شاخصهای سلولی ویژه اریتروئیدی CD۳۶ و CD۲۳۵a را بهترتیب در حد ۳/۹۴ درصد و ۵/۹۵ درصد دارا هستند. ریختشناسی این سلولها در گسترههای رنگآمیزی شده با رنگ گیمسا، طیف سلولهای پیشساز اریتروئیدی از پرواریتروبلاست تا ارتوکروماتیک اریتروبلاست را اثبات نمود. نتایج RT-PCR تأیید نمود که سلولهای تمایز یافته پیشسازهای رده اریتروئیدی هستند و ژنهای GATA-۱، EKLF و آلفا گلوبین را بیان میکنند.
نتیجهگیری: سلولهای بنیادی خون بند ناف قابلیت بالایی برای تمایز به سلولهای پیشسازهای اریتروییدی با روش شرح داده شده دارند که میتوان از آن برای مطالعات آزمایشگاهی بهره گرفت.
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده
میکروارگانیزمها نقش مهمی در تشکیل معادن دارند. در این پژوهش باکتریهای موجود در ذخایر طلای آقدره تکاپ جداسازی و با خاکهای کشاورزی، مقایسه شدند. شناسایی جدایهها با استفاده از آنالیز قطعه S rDNA۱۶ انجام و جستجوهای همولوژی با استفاده از ابزارهای تحت وبِ BlastN، EzTaxon و RDP Classifier انجام گرفت. همچنین مقاومت جدایهها در برابر آرسنیک و نقره در حضور و عدم حضور ppm ۳,۵ طلا بررسی شد. هرچندکه خاک شاهد تنوع باکتریایی زیادی را نشان داد (۴۳ جدایه متعلق به ۱۳ جنس)، اما از خاکهای معدن، تنها ۱۷ جدایه باکتریایی که به ۱۱ جنس تعلق داشتند؛ جداسازی شد که شامل Acinetobacter ، Agrobacterium، Comamonas، Deinococcus، Listeria، Microbacterium، Micrococcus ، Pseudomonas، Rhizobium، Roseomonas و Staphylococcus بودند. باکتریهای A. radiobacter، D. ficus، M. antarcticus، M. luteus،R. radiobacter و R. selenitidurans قادر به تحمل مقادیر مختلفی از آرسنیک و نقره در حضور طلا بودند و در این میان باکتریهای A. radiobacter و D. ficus بیشترین مقاومت را نشان دادند به طوریکه در حضور ppm۵۰ آرسنیک، ppm ۵۰ نقره و ppm ۳,۵ طلا قادر به رشد بودند. نتایج ما نشان داد تعداد و تنوع باکتریها در خاکهای حاوی فلزات طلا، نقره و آرسنیک؛ کمتر از خاک کشاورزی بود. همچنین مشخص شد تنوع باکتریهای موجود در معادن طلا، به میزان طلا و نیز میزان و نوع عناصر همراه با آن نیز بستگی داشت. دو گونهی باکتریایی بومی A. radiobacter و D. ficus نیز بدلیل مقاومت بسیار بالا به آرسنیک و نقره، از پتانسیل مناسبی برای استفاده صنعتی در محیطهای آلوده به این فلزات برخوردارند.
دوره ۱۵، شماره ۸۴ - ( ۱۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مرحله رسیدگی میوه زیتون یکی از عوامل مؤثر بر کیفیت روغن زیتون میباشد، بنابراین هدف این مطالعه تعیین اثر رسیدگی زیتون بر برخی پارامترهای کیفی روغن دو رقم مختلف زیتون (ماری با اسیداولئیک بالا و شنگه با اسید اولئیک پایین)برای پیدا کردن بهترین زمان برداشت می باشد. بدین منظور از هر دو رقم در زمان ۹۰روز پس از گلدهی تا رسیدگی کامل میوه (۱۸۰روز پس از گلدهی) در سه مرحله نمونه برداری انجام شد. برخی ویژگی های روغن زیتون شامل ترکیبات اسیدهای چرب(%)،میزان فنل کل، اسیدهای فنلی، تلخی و فعالیت آنتی اکسیدانی به روش DPPH مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بجز میزان استئاریک اسید ، اولئیک اسید، ∑MUFA و ∑USFA/∑SFA که در رقم ماری بیشتر از رقم شنگه بود، میزان بقیه فاکتورهای مورد بررسی در رقم شنگه بیشتر از رقم ماری بود. در هر دو رقم، میزان پالمتیک اسید، لینولئیک اسید، ،COX Value، ∑SFAو ∑PUFA در روز ۱۲۰ پس از گلدهی در کمترین میزان خود بود؛ و در بقیه فاکتورهای هر دو رقم در زمان ۱۲۰ روز پس از گلدهی دارای بالاترین مقدار بوده و پس از آن کاهش مشاهده شد. طبق نتایج بهدست آمده، روز ۱۲۰ روز پس از گلدهی میتواند بعنوان بهترین زمان برای برداشت هر دو رقم ، انتخاب شد.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۹۱ )
چکیده
مکان به عنوان کانون علم جغرافیا، مفهومی درآمیخته با فرآیندهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و بُنمایههای طبیعی است که گوناگونی و درهمتنیدگی بلندمدت آنها در جهتدهی و معنابخشی به کوشش و منش انسانهای ساکن در آن نقش بنیادی داشته است. برهمکُنشی مکان و هویت انسانهای ساکن در آن از دیرباز کانون توجه جغرافیدانان در قالب مفاهیمی مانند جبر جغرافیایی (محیطی)، ادراک محیطی، جغرافیای رفتاری و ... بوده است. طی چند دههی اخیر، برخاسته از تهدیدات ناشی از کشمکشهای هویتی و کوشش برای پاسداشتِ همبستگی ملی و پیوستگی سرزمینی، مفاهیمی همانند هویت مکانی، حس و تعلق مکانی در فرآیند همگرایی ملی و نمادسازیهای مکانیِ واحدهای سیاسی، توجه روزافزونی به خود جلب کردهاند. نوشتار حاضر با رویکردی تبیینی، سویههای مختلف پیوستگی و درهمتنیدگی مکان و هویت را در روند و همگرایی ملی مورد بررسی قرار داده است.
امیر نجات، حمید رضا کاویانی،
دوره ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
در این مقاله یک روش بهینهسازی آیرودینامیکی سریع و کارآمد برای توربینهای بادی کلاس مگاوات ارائه شده است. برای این منظور توربین بادی دبلیوپی-پایه با توان خروجی نامی ۱,۵ مگاوات به عنوان مورد آزمون استفاده میشود. در این تحقیق از روش بهینهسازی ازدحام ذرات استفاده شده است. برای افزایش کارآیی و سرعت چرخه بهینهسازی مطالعه پارامتری بر روی روش بهینهسازی ازدحام ذرات انجام شده است. برای محدود کردن تعداد متغیرها از روش انتقال تابع کلاس/تابع شکل برای پارامتری نمودن هندسه پره استفاده شده و درجه مناسب چند جملهای توابع شکل برای ایرفویل اس-۸۱۸، اس-۸۲۵ و اس-۸۲۶ تعیین شده است. روش بهینه شده اندازه حرکت المان پره برای برآورد توان خروجی توربین باد در چرخه بهینهسازی استفاده میشود. بدین منظور ابتدا اعتبار این روش بوسیله مقایسه با دادههای تجربی و دادههای دینامیک سیالات محاسباتی توربین آ-او-سی مورد بررسی قرار میگیرد. دادههای آیرودینامیکی مورد نیاز برای روش بهینه شده اندازه حرکت المان پره با استفاده از نرمافزار ایکسفویل بدست میآید. دادههای خروجی نرمافزار ایکسفویل و دینامیک سیالات محاسباتی برای ضریب فشار ایرفویل با استفاده از دادههای تجربی اعتبار سنجی شده است. زاویه پیچش، وتر و ۳ نوع ایرفویل مورد استفاده برای تمام بخشهای پرههای توربین بهینهسازی شده است. بهینهسازی با استفاده از قیود واقعبینانه انجام شده است. عملکرد هندسه بهینهسازی شده نهایی از طریق معادلات حالت پایای تراکم ناپذیر ناویر-استوکس همراه با مدل آشفتگی انتقال تنش برشی شبیه سازی شده است. نتایج نشان میدهند که حدود ۴ درصد افزایش توان برای توربین بدست آمده است.