جستجو در مقالات منتشر شده


۱۷ نتیجه برای کنعانی


دوره ۰، شماره ۰ - ( مقالات پذیرفته شده در نوبت انتشار ۱۴۰۲ )
چکیده

از منظر نشانه­شناختی، رابطۀ دلالتی رابطۀ سه­وجهی است که میان هر نشانه و ابژۀ آن و تعبیر و تفسیر همان نشانه برقرار می­شود و درنتیجه فرایندهای نشانه­ای، دلالت­های بی­پایانی می­یابند. این رابطۀ سه­وجهی، نشانه­ها را در گونه­های نمادین، نمایه­ای و شمایلی طبقه­بندی می­کند. ضرب­المثل­ها، گزین­گویه­هایی هستند که از بستر یک جامعۀ زبانی گرفته شده­اند. این گونه­ها، دلالت­های متعددی را شکل می­دهند و نوعی برساخت جنسیتی را نمایه­سازی می­کند. از این روی، با تکیه بر مطالعات نشانه­شناختی می­توان دلالت­های گوناگون تقابل زن/ مرد را در ضرب­المثل­های هر قوم مورد بررسی قرار داد. بدین منظور، در مقاله حاضر، مفهوم جنسیت در ضرب­المثل­های زبان تاتی خراسان شمالی براساس الگوی نشانه­شناسی پیرس مورد واکاوی قرار گرفته­است تا چگونگی بازتاب عناصر فرهنگی و قومی تات­زبانان در نشانه­های نمادین، شمایلی و نمایه­ای جنسیت در این ضرب­المثل­ها ارزیابی و تحلیل شود. نتیجۀ بررسی نشان می­دهد که ضرب­المثل­های تاتی بیشتر در قالب نشانه­های نمادین، به­کار رفته­اند. بیشترین بسامد در فرایندهای نشانه­ای از آنِ ابژه­شدگی و شیءوارگی است و پس از آن فرایندهای دیگری­سازی و غیریت­سازی قرار دارد. تقابل نمادین میان جنس زن و مرد و نظم گفتمانی و جایگاه سلسه­مراتبی این مفهوم در قالب انگاره­های فرادستی/ فرودستی، ارزش/ ناارزش، انسان/ حیوان، اقتدارگرایی/ تضعیف، مرکز/ حاشیه، خود/ دیگری، هنجار/ ناهنجار، دوست/ دشمن و سلطه­گر/ سلطه­پذیر طبقه­بندی و مفهوم­سازی شده است. این تقابل، انگارۀ دیگریِ بودن جنس زن و برتری جنس مرد بر آن را به­صورت یک گفتمان مسلط بازنمایی می­کند. براساس این، می­توان برساخت جنسیتی این مفهوم را در ارتباط با گونۀ زبانی تاتی خراسان شمالی شاکله­بندی کرد.

دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

با توجه به اهمیت موضوع وفاداری، این پژوهش درصدد آزمون و بررسی میزان تأثیر و چگونگی نحوه ارتباط بین عوامل مؤثر بر وفاداری الکترونیکی در بانک سامان بوده است که در این راستا متغیر راهبرد بازاریابی ارتباطی به‌عنوان متغیر مستقل، اعتماد الکترونیکی و رضایت الکترونیکی به‌عنوان متغیر تعدیل‌کننده و وفاداری الکترونیکی نیز به‌عنوان متغیر وابسته در مدل تحقیق در نظر گرفته شده اند. به این منظور جامعه آماری این تحقیق، مجموعه‌ای از مشتریان که در سال۱۳۹۱ از خدمات اینترنت‌بانک سامان در شهر تهران خدمات دریافت کردند، انتخاب شد. دو مورد از بنیان‌های بازاریابی ارتباطی، یعنی تعهد و ارتباطات دو جانبه بر اعتماد الکترونیکی تأثیر قابل توجه داشته و همچنین میزان تأثیرگذاری بنیان‌های مدیریت تعارض و شایستگی بر رضایت الکترونیکی در سطح بالایی قرار دارد، اما بین متغیر مدیریت تعارض و اعتماد الکترونیکی رابطه معناداری یافت نشد.   واژه‌های کلیدی: راهبرد بازاریابی ارتباطی، رضایت الکترونیکی، اعتماد الکترونیکی.

دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده

تأثیر پروبیوتیکی مخمرهای Saccharomyces cerevisiae و Aspergillus niger بر کارایی تغذیه، ترکیب شیمیایی لاشه، نرخ ترشح آمونیاک، آنزیم‎های سرم خون و میکروبیوتای روده فیل ماهی جوان  در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با ۴ تیمار و ۳ تکرار شامل جیره‎های غذایی حاوی ۱۰۶×۲، ۱۰۶×۴ و ۱۰۶×۶ (سلول در گرم غذا) و شاهد (جیره پایه بدون پروبیوتیک) بررسی شد. ماهی با میانگین وزنی  ۸۱/۲±۸/۳۱ گرم به‌صورت تصادفی در ۱۲ حوضچه فایبرگلاس با تراکم ۳۰ قطعه در هر تانک توزیع و  به‌مدت ۸ هفته با جیره‎های آزمایشی تغذیه شدند. نتایج نشان داد که جیره‎ غذایی حاوی ۱۰۶×۶ پروبیوتیک، بر ضریب تبدیل غذایی و دیگر شاخص‎های تغذیه‎ای اثرات مثبت و معنا‎داری نسبت به گروه شاهد داشت (۰۵/۰>p). همچنین بهبود معنا‎داری در میزان فعالیت آنزیم‎های سرم خون و نرخ ترشح آمونیاک در تیمارهای آزمایشی حاوی سطوح مختلف پروبیوتیک در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد (۰۵/۰>p). بررسی تراکم کل قارچ‎ها و لاکتوباسیلوس‎های روده نیز مؤید افزایش معنا‎دار سطوح این زیست‎یار‎ها در تیمارهای آزمایشی بود (۰۵/۰>p). این مطالعه نشان می‎دهد که استفاده از پروبیوتیک‎های قارچی می‎تواند دارای اثرهای مثبتی بر کارایی تغذیه و آنزیم‎های سرم خون فیل ماهی جوان باشد.

دوره ۵، شماره ۱۴ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

شاید بتوان کاوۀ آهنگر را نخستین قهرمان شناخته­شدۀ قیام مردمی دانست که در متون گوناگون نمود یافته ‌است. قیام کاوه  یکی از خاستگاه‌هایِ ایرانیِ اسطورۀ خیزش قهرمانان ملی و مبارزان بیدارگر علیه حاکمان بیدادگر است. کاوه قهرمانی ملی و اسطوره­ای است که ملت خود را از سیطرۀ ستمکاری‌های ظالمی چون ضحاک ماردوش رهانید. این قهرمان بزرگ در میان قوم کُرد نیز جایگاه ویژه‌ای دارد و از شخصیت­های مؤثر و برجستۀ نمایشنامۀ منظوم «کاوه­ی ئاسنگه­ر» شیرکو بیکس است. نگارندگان در پژوهش حاضر به بررسی این نمایشنامۀ منظوم و بازنمود آرمان‌خواهانۀ قیام کاوۀ آهنگر در این منظومه پرداخته‌اند. در این پژوهش، شیوۀ بازتاب آرمان‌خواهانۀ سیمای این قهرمان ملی و
اسطوره­ای و دیگرسانی‌های ساختاری، خویشکاری‌ها و پایان‌بندی‌ متناسب با ایدئولوژی سراینده در این منظومه بررسی خواهد شد. شیرکو بیکس این روایت اسطوره­ای را با هدف بیان مصائب و مسائل قوم کُرد سروده­ و با دستبردی هدف­مند و سویه‌دار، اسطورۀ کاوه را با شمایلی نو از کنه ناخودآگاه جمعی به پیکارگاه مبارزات قومی و عرصۀ چالش‌های اجتماعی فراخوانده ­است. در بازخوانی این اسطورۀ اعتراض، خواهیم دید که کاوه سیمایی امروزی و سیاسی و از آغاز تا انجام قیام، حضوری پویا دارد. شخصیت‌ها در این منظومه متعدد و رمز‌گونه‌اند؛ گفت‌و‌گو‌ها (دیالوگ‌ها)جنبۀ فلسفی دارند و کاوه نیز در هیئتی جدید با کار‌ویژه و خویشکاری متناسب با فضای سیاسی ـ اجتماعی توصیف­شده در این منظومه، به شخصیتی سیاسی تغییر چهره داده است؛ به گونه­ای که می­توان گفت منظومۀ «بیکس» منظومه‌ای رمزی، فلسفی و سیاسی است.

دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

تأثیر پودر تخمیر شده Daphnia magnaدر جیره بر عملکرد رشد و ترکیب لاشه لارو قزل‌آلای رنگین‌کمان (Oncorhynchus mykiss) با میانگین وزنی ۱۹۷/۰ ± ۵۸۳/۰ گرم در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار و سه تکرار و در شرایط کاملاً یکسان به‌مدت ۶۰ روز بررسی شد. پنج جیره با پروتئین یکسان(۷۰/۵۲ درصد) به شکل دو جیره حاوی پودر دافنی تخمیر شده شامل۱T (۲۰ درصد)، ۲T (۳۰ درصد) و دو جیره حاوی پودر دافنی خام شامل۳T (۲۰ درصد)، ۴T (۳۰ درصد) و یک جیر بدون افزودن پودر دافنی (جیره شاهد) در نظر گرفته شد باکتری استفاده شده برای تخمیر شامل پنج گونه باسیلوس تجاری بود. نتایج نشان‌دهندةتأثیرمعنادارپودر دافنی تخمیر شده بر معیارهای رشد در مقایسه با حالت خام در سطوح مشابه و تیمار شاهد بود (۰۵/۰p<). تیمارهای ۱T (۳۵/۰ ± ۲۷/۱) و ۲T (۴۶/۰ ± ۳۱/۱) دارای ضریب تبدیل کمتری نسبت به تیمارهای آزمایشی۳T (۳۷/۰ ± ۳۸/۱) و ۴T (۴۲/۰ ± ۴۱/۱) و تیمار شاهد (۶۹/۰ ± ۸۷/۱)بودند (۰۵/۰p<). نتایج آنالیز لاشه نشان داد که بیشترین درصد پروتئین (۴۸/۰ ± ۲۳/۶۸ درصد) در تیمار ۲T و بیشترین درصد چربی و انرژی (۵۰/۰ ± ۲۶/۱۱ درصد، ۸۸/۴۸ ± ۶۳/۴۷۶۱ کالری بر گرم) در تیمار ۴Tبود (۰۵/۰p<). با توجه به ارزش غذایی دافنی و تأثیر مناسب آن بر رشد، ضریب تبدیل غذایی و ترکیب بدن این ماهی، در تأمین‌بخشی از پروتئین جیره ماهی قزل‌آلاتوصیه می‌شود.

دوره ۶، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۲۳)- ۱۳۹۴ )
چکیده

در این مقاله، کارکردهای نشانه-  معناشناختی «رنگ» و «نور» را در داستان «مری کردن چینیان و رومیان در علم نقاشی و صورتگری»[۱]، از دفتر اوّل مثنوی، بررسی کردیم. در این گفتمان، مولانا با معرفی نگاه پدیدارشناختی خود، چگونگی تجلی وجه دموکراتیک عرفان شرق را نشان داده است. پرسش اصلی مقاله این است که چگونه و براساس کدام شرایط و کارکردهای گفتمانی و فرهنگی، گذر از فضای فیزیکی- کنشی به فضای نمادین و استعلایی فراهم می­شود. هدف از پژوهش، مطالعۀ ویژگی­های تعاملی و برهم­کنشی رنگ و نور و نشان­ دادن جایگاه سمیوسفرهای فرهنگی در گفتمان مولانا­ است. فرض ما این است که حضور هستی‌محور و پدیدارشناختی نور، فضای گفتمانی رنگ را از انحطاط هستی­محور نجات و آن را در وضعیت استعلایی قرار می­دهد؛ بنابراین، نور و رنگ در یک فضای بی­رنگی سبب استعلای معنا می­شوند. در چنین فضایی، ما با دیگری و هستی حضور یکی می­شویم و همه چیز به محتوایی از موسیقی زیبایی‌شناختی روح جهان تبدیل می­شود.



[۱] نقاشان چینی و رومی، برای اثبات ادّعای خود در داشتن هنر برتر، در حضور پادشاه به رقابت پرداختند و در دو سرای مقابل هم به صورت­گری پرداختند. چینیان با کاربرد رنگ­ها و رومیان با صیقل­زدن دیوارها، هنر خود را عرضۀ کردند. نقّاشی چینیان زیبا به نظر می­رسید، امّا با انعکاس هنر آنان بر روی دیوارهای صیقلی رومیان، تصاویر به گونه­ای زیباتر و با شکوهمندی بیش­تر آفریده شد. عارفان نیز همان رومیان اهل صیقل هستند که با رستن از هر نوع رنگ، در دل خود نقش معشوق خود را انعکاس داده­اند. (ر.ک. زمانی، ۱۳۹۲: ۱۵۴- ۱۵۵)
 

دوره ۸، شماره ۲ - ( شماره ۲ (پیاپی ۳۷)- ۱۳۹۶ )
چکیده

در این پژوهش، کارکرد نظام تنشی- زبانی «نور» در نظام گفتمانی شعر سهراب سپهری، بررسی و تحلیل شده است. هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و تبیین کارکرد نظام تنشی، لایه‌های تنشی و ابعاد معنایی نور در زبان شعر سپهری با تکیه بر منظومۀ شرق اندوه و حجم سبز می‌باشد. پرسش اصلی ما این است که چگونه نظام تنشی- زبانی نور منجر به تولید فرآیند زیبایی‌‌شناختی می‌گردد؟ همچنین چگونه این نظام، می‌تواند در فرآیند معناسازی ایفای نقش کند؟ در‌واقع هدف از پژوهش حاضر این است که نشان دهد چگونه نظام تنشی- زبانی نور، وضعیتی استحاله‌ای برای گفتمان رقم می‌زند و این فرآیند چگونه می‌تواند به استعلای نوری منجر گردد. بستر نظری تحقیق، الگوی تنشی مبتنی بر نظام نشانه‌شناسی پساگریماسی می‌باشد. در نظام تنشی، لایه‌های فشاره‌ای و گستره‌ای در ارتباط و تعامل با هم نقش‌آفرینی می‌‌کنند و هم‌پیوندی سطحی از فشاره و گستره شاکلۀ گفتمان را شکل می‌دهد. فرضیۀ ما این است که نظام گفتمانی نوری شعر سپهری از ساختار تنشی صعودی پیروی می‌کند و ساختار تنشی نزولی در خدمت ساختار صعودی قرار دارد. نظام تنشی- زبانی نور با دو کارکرد استحاله‌ای و استعلایی در گفتمان نقش‌آفرینی می‌کند و در‌نهایت با استعلای نوری، فرآیند زیبایی‌شناختی گفتمان تحقق پیدا می‌کند.
 

دوره ۸، شماره ۶ - ( شماره ۶ (پیاپی ۴۱)- ۱۳۹۶ )
چکیده

مقاومت گفتمانی از کارکردهای مهم گفتمان است که می­تواند امکان استعلای گفتمان را فراهم کند. در مقاومت گفتمانی، شرایط ایجابی نفی می­شود تا چشم­انداز جدیدی بر روی حرکت گفتمان بازشود و همین چشم­انداز با ممارست گفتمانی زمینه­ساز حضور استعلایی کنش­گران و سیال­شدن کنش می­شود. مقاومت گفتمانی قدرت گفتمانی را بازتعریف می­کند و سبب تعدیل، تثبیت و یا تشدید آن می­شود. مقاومت گفتمانی و در کنار آن ممارست، از کارکردهای مهم گفتمان اهل غرق منیرو روانی­پور است. در این رمان، وجوه مختلف مقاومت گفتمانی بازنمایی می­شود و قلمروهای گفتمانی با تأثیرگذاری بر یکدیگر و یا تأثّر از هم انرژی­های مختلفی را به گفتمان وارد می­کنند. در مقالۀ پیش رو، گونه­های مقاومت گفتمانی در رمان اهل غرق بازکاوی و ویژگی­ها و کارکردهای آن­ها بررسی و تحلیل می­شود. پرسش اصلی ما این است که در رمان حاضر از چه شگرد­ها و راهکارهایی برای مقاومت گفتمانی استفاده می­شود. همچنین کارکردها و ویژگی­های مقاومت گفتمانی در رمان مورد بحث چیست؟ درواقع هدف مقالۀ حاضر بررسی و تحلیل ویژگی مقاومتی گفتمان از دیدگاه  نشانه- معناشناختی جهت تبیین شرایط شکل­گیری و استعلای معناست. این پژوهش نشان می­دهد که در رمان پیش رو، گونه­های مقاومت اسطوره­ای، استعلایی، پدیدارشناختی، شوشی و هویتی نقش می­آفرینند و قلمروهای گفتمانی براساس قدرت­ها و انرژی­هایی که به آن­ها تزریق می­شود، پیوسته بازپردازی می­شوند.

دوره ۹، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۷ )
چکیده

شطح عرفانی در بستر نظام رخدادی زبان تحقق می­پذیرد و نظام رخدادی با گسترۀ نشانه­شناسی پساگِرِماسی در پیوند است. نظام رخدادی زبان نیز به­دلیل ویژگی­های لحظه­ای، آنی، بارقه­ای و استحاله­ای کارکردی تنشی ـ عاطفی می­یابد. این وضعیت، حضوری پدیداری، حسی ـ عاطفی و تنشی را برای سوژه رقم می­زند که نتیجۀ آن بی­خویشی اوست. بسیاری از غزل­های مولانا نیز برآیند همین لحظه­های بی­خویشی است؛ لحظه­هایی که سوژه خویشتن­داری خود را از دست می­دهد و ناگزیر به افشای راز می­شود. حاصل این افشاگری شطح نامیده می­شود. بر اساس این، پرسش بنیادین مقالۀ پیش رو این است که شطح در نظام زبانی غزل­های مولانا بر اثر کدام فرایندها و کارکردهای گفتمانی رخ می­دهد. درواقع، هدف پژوهش حاضر، تحلیل نشانه ـ معناشناسی شطح عرفانی در نظام زبانی غزل­های مولانا برای تبیین نظام رخدادی و چگونگی رُخداد معنا در آن است. این پژوهش نشان
می­دهد غزل­های شطحی مولانا در فضایی رخدادی شکل می­گیرند. این فضا نیز به­واسطۀ ویژگی­های
استحاله­ای، زیبایی­شناختی، جسمانه­ای و شَوِشی گفتمان پیوسته دگرگون می­شود و بدین­سان شاهد توالی رُخدادها و ترمیم آن­ها هستیم. این امر، درنهایت سبب آغشتگی حضور سوژه و هم­حسی و هم­پیوندی او با حقیقت مطلق و ژرفای هستی می­شود.
 
 

دوره ۹، شماره ۳۶ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

در این مقاله نحوۀ شکل­گیری فرآیند عاطفی گفتمان در شعر «غزل برای گل آفتابگردان»۱، سرودۀ شفیعی کدکنی، بررسی و ارزیابی می‌شود تا نشان داده شود که چگونه فرآیند عاطفی شرایط گفتمانی جدید ایجاد می­کند، این شرایط کدام‌اند و چه معنایی تولید می­کنند. در واقع، هدف این مقاله آن است که نشان دهد چگونه گل آفتابگردان، به‌منزله «منِ» خردگرا، از طریق رابطۀ عاطفی، احساسی، تنشی و پدیدارشناختی در گسست با خود قرار می­گیرد، سپس از مرزهای «منِ» خردگرا فراتر می­رود و در پیوند با «منِ» استعلایی به شوِشگر ممتاز تبدیل می‌شود. نشانه- معناشناسی به‌منزله یکی از شیوه­های نقد ادبی نو، در قالب فرایندها و ابعاد مختلفی مطرح می­شود که بعد عاطفی یکی از آنهاست. اساس بحث و بررسی هر گفتمان عاطفی را صورتهای بیان (دال) و صورتهای محتوا (مدلول) تشکیل می­دهند، یعنی از رابطۀ تعاملی بین صورتهای بیان و محتواست که نظام عاطفی گفتمان شکل می‌گیرد و امکان مطالعه و بررسی منطقی میان آنها تحقق می­یابد. مطالعۀ جریان عاطفی گفتمان، به معنای بررسی شرایط شکل‌گیری و تولید نظام عاطفی، و چگونگی ایجاد معنا از طریق آن است. در واقع، هدف این مقاله بررسی کارکرد گفتمان عاطفی در استعلای معنا و تغییر آن به فرآیندی نو و ممتاز است.

دوره ۱۰، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۸ )
چکیده

نشانه­شناسی در چرخشی پارادایمی به رویکردی پساساختارگرا با دورنمایی پدیدارشناختی گرایش پیدا می­کند. حاصل این تحول، قائل شدن به جایگاه سوژۀ تن­دار در فرایند گفته­پردازی و توجه به جریان ادراکی ـ حسی و مناسبات فرهنگی و اجتماعی در مقولۀ زبان و نشانه است. نشانه­شناسی در سطح فرهنگی و اجتماعی نیز برآیند همین نگرش است. در این نگرش، شیوۀ برخورد و تعامل منِ سوژه با دیگری تغییر می­کند و معادلات جدیدی میان آن­ها رقم می­خورد. درنتیجه، فضاهای نشانه­ای جدیدی شکل می­گیرد که ارتباط آن­ها با یکدیگر از نوع تعاملی، تقابلی، طردی و تطبیقی است. چگونگی این تعامل بر الگوی اریک لاندوفسکی مبتنی است و در قالب چهار استراتژی شبیه­سازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی قابل توصیف است. بر­پایۀ این، پرسش اصلی مقالۀ حاضر این است که در فضای گفتمانی شعر «مرگ ناصری» احمد شاملو، عملکرد نشانه­ای فرهنگ در مقام سپهر نشانه­ای و نوع برخورد و تعامل خود با دیگری مبتنی بر چه سازوکار نشانه ـ معناشناختی است. هدف از پژوهشِ حاضر نیز بررسی نوع برخورد خود و دیگری و روابط پیچیدۀ آن­ها در شعر مورد نظر از منظر نشانه­شناسی فرهنگی ـ اجتماعی برای تبیین جایگاه فضاهای فرهنگی حاکم بر آن است. با این بررسی می­توان چگونگی تداخل فضاهای نشانه­ای و درنهایت شکل­گیری فضای نشانه­ای مرکزی را در سطحی اجتماعی ـ فرهنگی توصیف و تبیین کرد.
 
 

دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۲ )
چکیده

این تحقیق به منظور تعیین اثرات عصاره سیر به عنوان مکمل غذایی بر عملکرد رشد، شاخص­های خونی و کیفیت آب محیط پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss) تحت تنش آمونیاک انجام شد. تعداد کل ۱۵۶ قطعه ماهی (میانگین وزن ۶۵/۱ ±۸۹/۱۸ گرم و طول­کل ۵۲/۰ ±۲۷/۱۲ سانتی­متر) در ۱۲ مخزن ۵۰ لیتری به مدت ۶۰ روز (دوره اول: ۵۰ روز تغذیه با سطوح مختلف عصاره سیر) و (دوره دوم: ۱۰ روز تحت تنش آمونیاکی با غلظت ۰۲۴/۰ میلی­گرم در لیتر) پرورش داده شدند. آزمایش شامل افزودن سطوح مختلف عصاره به غذای پایه به ترتیب ۰، ۵/۰، ۱ و ۵/۱ درصد ( به­ترتیب شاهد، ، و ) بود. عملکرد رشد در ماهیان تغذیه شده با مکمل عصاره سیر به­طور معنی­داری بیشتر از شاهد بود. ضریب تبدیل غذایی بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی­داری داشت، به­طوری­که در تیمار کمترین و در تیمار شاهد بیشترین مقدار به­دست آمد. غلظت­های پروتئین، ایمونوگلوبولین و کورتیزول به­طور معنی­داری تحت تاثیر سطوح مختلف سیر قرار گرفت. پایان دوره آزمایش، ماهی­ها در یک سیستم بازچرخش بسته آب به­مدت ۲۴ ساعت نگهداری  شدند. نمونه­برداری از آب محیط پرورش هر ۴ ساعت یکبار انجام شد. آمونیاک آب از ساعت ۱۶ تا ۲۴ آزمایش افزایش یافت. در پایان آزمایش (زمان ۲۴) بیشترین میزان آمونیاک در تیمار (۴۳/۰) بدست آمد. افزودن ۱ تا ۵/۱ درصد عصاره سیر باعث بهبود عملکرد رشد و پاسخ ایمنی در ماهی قزل­آلای رنگین­کمان شد درحالی‌که در سیستم بازچرخشی کیفیت آب محیط پرورش در تیمار شاهد وضعیت بهتری داشت.


 


دوره ۱۴، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۴۰۲ )
چکیده

قدرت از طریق مدلی زبان­شناختی، دلالت­های نهفته­ای را که در پس روابط جانشینی، همنشینی و درون­نشانه­ای شکل می­گیرد، بازتعریف می­کند. بررسی سازوکارهای زبانی متون مقدس، فلسفی و عرفانی نشان می­دهد که قدرت الهی با نفوذ در ساختارهای زبانی گفتمان و تأثیرگذاری بر آن، تسلط فراراوی را در متن بازنمایی می­کند. با توجه به اینکه مثنوی مولانا، از کلان­روایت­های عرفانی است، مسأله اصلی این است که چگونه ایدئولوژی قدرت الهی در گفتمان عرفانی، ساختارهای زبانی و نوع روایتگری انواع راوی را در آن مفصل­بندی می­کند و خود به یک فراراوی تبدیل می­شود. از این روی، در مقالۀ حاضر پس از تبیین ارتباط بین زبان گفتمان و روایت با رویکرد گفتمان روایی، تأثیر ­باورمندی به قدرت الهی بر ساختار زبانی گفتمان و شیوۀ روایتگری انواع راوی در مثنوی، واکاوی شده­است. نتیجه حاکی از آن است که در گفتمان عرفانی مولانا ایدئولوژی قدرت الهی، همانند فراراویی مسلط از بیرون قصه، بر روی ساختار زبان گفتمان و ذهن راوی تأثیر می­گذارد که در این حالت مؤلف- راوی درون متن بزرگتر هستی قرار گرفته است و فراراوی/ خداوند با او یکی شده و او از زبان فراراوی می­نویسد. همچنین، قدرت الهی با شگردهایی چون: گزینش­های زبانی، چشم­اندازِ غیرقابل دسترس بودن فرامن و نحوه کانونی­سازی ثابت و چندگانه، از درون روایت سبک ذهن راویان نسبت به فراراوی/ خداوند را سامان می­بخشد و از این طریق، ایدئولوژی پنهان در ساختارهای زبانی گفتمان حاکم بر ذهن نویسنده را بازنمایی می­کند و درنهایت مانند صدایی فراتر از همه صداها اجزای گفتمان عرفانی را تحت سیطرۀ خویش نگه ­می­دارد.
 
علی بزرگ نژاد، مهرزاد شمس، همایون کنعانی، محمّد رضا هاشمی نسب،
دوره ۱۴، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده

وجود آب در پیل‌سوختی غشا پلیمری به دلیل تأمین رطوبت مورد نیاز غشا جهت تأمین رسانایی یونی ضروری می باشد؛ ولی انباشت بیش از اندازه آب مایع در پیل که به عنوان پدیده طغیان شناخته می شود، به دلیل کاهش تعداد مسیرهای گازهای واکنش دهنده در لایه نفوذ گاز و مکان های واکنش لایه کاتالیست و افزایش افت انتقال جرم، باعث افت عملکرد پیل می گردد. در این پژوهش با استفاده از تصویربرداری اپتیکال، جریان دوفاز درون کانال جریان کاتد یک پیل‌سوختی غشا پلیمری شفاف با کانال تک مارپیچ به صورت نا پایا و میانگین زمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نسبت طول آب پوشانی و میانگین زمانی آن، که به ترتیب معیاری از آب مایع موجود در هر لحظه و میانگین زمانی آن در کانال جریان کاتد می باشد، محاسبه شده است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که با افزایش استوکیومتری، کاهش رطوبت نسبی و افزایش دمای گازهای ورودی در دو سمت کاتد و آند، میزان آب مایع انباشته‌شده در کانال جریان کاتد در حالت های نا پایا و میانگین زمانی کاهش می یابد. در حالات نا پایا و میانگین زمانی، تأثیر استوکیومتری آند بر میزان آب مایع انباشته‌شده در کانال کاتد، بیشتر از تأثیر استوکیومتری کاتد می باشد.

دوره ۱۶، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۹۱ )
چکیده

طی سه دهه اخیر،استان مازندران با افزایش جمعیت شهرنشین روبه رو بوده است.این افزایش شهرنشینی و درپی آن استفاده از سرزمین جهت گسترش سکونتگاه های شهری بدون در نظر گرفتن توان های محیطی، باعث پیامدهای ناگوار و تخریب محیط زیست در استان می شود و در نهایت، محیط را از توسعه پایدار دور می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی سکونتگاه های شهری بر اساس توان های محیطی استان مازندرانانجام شده است. در این مقاله، پس از بررسی مبانی نظری تحقیق، مدل اکولوژیک ایران جهت تعیین معیارهای تحقیق انتخاب شد و با استفاده از روش دلفی مورد بازنگری قرار گرفت. سپس این معیارها با استفاده از منابع پایه به صورت لایه های اطلاعاتی تولید شد و مقیاس اندازه گیری معیارها با روش مقایسه دو قطبی فاصله ای و درجه ارجح بودن آن ها با روش آنتروپی و مقایسةدو به دوو مطابق با نظر گروه کارشناسی دلفی تعیین شد. در ادامه، ارزیابی توان های محیطی با روش تصمیم گیری چند معیاره صورت گرفت؛به گونه ای که در گروه جبرانی مد ل های تصمیم گیری چندصفتی، از زیر گروه نمره گذاری و امتیازدهی روش مجموع ساده وزنی و از زیرگروه سازشی، روش رتبه بندی براساس تشابه به حد ایدئال استفاده شد و جهت رسیدن به اجماع کلی، روش میانگین رتبه ها به کار رفت. نتایجپژوهش حاکی از آن است که از مجموع مساحت ۵۲ شهر استان، ۸۷ درصد در پهنه مناسب، ۹ درصد در پهنه متوسط و ۴ درصد در پهنه نامناسب کاربری شهری قرار گرفته است. استقرار ۸۷ درصد از مساحت شهرهای استان در پهنه مناسب(۲۳ درصد مساحت استان) به دلیل قرارگیری اینشهرها در قلمرو جلگه(۳۰ درصد مساحت استان) استکه باعث فشردگی فضا و فعالیت در قلمرو جلگه استان و درنتیجه پیامدهای زیست محیطی در استان شده است.  
همایون کنعانی، رضا خاکی،
دوره ۱۷، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

در مطالعه حاضر به شبیه‌سازی عددی جت سینستیک با هدف بهینه‌سازی پارامترهای هندسی و فرکانس ارتعاش آن به منظور بیشینه‌سازی سرعت و دبی جرمی سیال جهت جلوگیری از پدیده جدایش روی بال پرداخته می‌شود. پارامترهای هندسی قطر و ارتفاع حفره و همچنین قطر و ارتفاع اوریفیس جت و فرکانس ارتعاشی دیافراگم جت به عنوان پارامترهای متغیر برای بهینه سازی انتخاب شده‌اند. در این پژوهش با استفاده از روش رویه پاسخ، شبیه‌سازی‌های لازم برای بهینه‌سازی ممنتوم سیال خروجی از جت طراحی می‌شوند. پس از مطالعات و انجام شبیه‌سازی‌های اولیه، محدوده تغییرات پارامترهای متغیر تاثیرگذار بر بیشینه شدن توابع هدف سرعت و دبی جرمی جت تعیین می‌شوند. سپس با استفاده از روش رویه پاسخ ۳۲ آزمایش جداگانه براساس پارامترهای هندسی و فرکانسی جهت پیدا کردن یک رابطه‌ی مرتبه دوم تعریف می‌شود که این مدل، توابع هدف را به پارامترهای متغیر و اندرکنش آنها مربوط می‌سازد. در این حالت پیش‌بینی مدل رویه پاسخ برای پارامتر سرعت و دبی جرمی بیشینه جت به ترتیب ۲۲,۱۶m/s و ۰.۰۰۰۶kg/s می‌باشد. با بهره‌گیری از پیش‌بینی‌ روش رویه پاسخ جهت بهینه‌سازی پارامترهای هندسی و فرکانس، ممنتوم جت افزایش چشمگیری نسبت به نمونه پایه مورد بررسی در شبیه‌سازی‌های اولیه پیدا می‌کند. سرعت و دبی جرمی جت به ترتیب ۳۱% و ۳۶% و ممنتوم جت ۷۸% افزایش می‌یابند.

دوره ۲۹، شماره ۴ - ( زمستان ۱۴۴۴ )
چکیده

تعد الاستعاره المفهومیه فی النظریات اللغویه الحدیثه من أهم القضایا التی تختلف عن مفهومها الکلاسیکی اختلافا جذریا. ویری اللغویون الجدد أنه لا تقتصر جمالیات الاستعاره علی حقلی البلاغه والأدب، بل تعدوهما لتشمل الحقل الدلالی أیضا. وفی السیاق ذاته، اقترح لیکوف وجونسون وهما من طلیعه المنظرین للاستعاره المفهومیه نظریه جدیده تتمثل فی أن الاستعاره المفهومیه تؤدی وظیفه مفهومیه فضلا عن وظیفتها الجمالیه والأدبیه ما یمیزها عن مفهومها الکلاسیکی القدیم. هذا ویرمی هذا البحث إلی دراسه الاستعاره المفهومیه بأشکالها المتنوعه فی دیوان بلند الحیدری مرتکزا علی موتیف الحیاه، اعتمادا علی المنهج الوصفی التحلیلی. وقمنا لإنجاز الدراسه بالبحث عن الاستعارات المفهومیه بأقسامها الثلاثه هی: الوجودیه والمادیه والهیکلیه أولاً ثم تحلیل الاستعارات تحلیلا دلالیا بما یتلاءم وأهداف البحث ثانیا. وتکمن أهمیه الموضوع فی أن الشاعر عبّر فی شعره عن رؤیته المشوبه بالخیبه والإحباط والتی قد تتحول إلی الاحساس بالتشاؤم والعبثیه. ومن أبرز النتائج التی تفیدها دراستنا هذه، هی أن الشاعر ینظر إلی الحیاه نظره تشاؤمیه إلا أن نظرته لاتخلو من مشاعر التفاءل والإیجابیه أحیانا. أضف إلی ذلک أنه ثبت من خلال هذه الورقه البحثیه أن الاستعاره الوجودیه بأنواعها الثلاثه وهی الظرف والتشخیص والمادیه تفوق غیرها من الاستعارات فی شعر بلند الحیدری من حیث الکمیه. والسبب فی ذلک ربما یعود إلی حرص الشاعر علی تحویل أفکاره ورؤاه من الحاله المجرده والذهنیه إلی صور مادیه محسوسه یألفها المخاطب المتلقی بسهوله ووضوح.
 

صفحه ۱ از ۱