۱۷ نتیجه برای یاحقی
دوره ۲، شماره ۵ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده
هنرها از آنجا که خاستگاه مشترک انسانی دارند، ذاتاً یکسان و تنها در صورت متفاوت اند؛ بنابراین، می توان چگونگی رسیدن به شیوه های بیانی در یک رسانه هنری را با اندکی تغییر ظاهری برای رسانه ای دیگر مورد استفاده قرار داد. در این مقاله، ضمن معرفی جناس به عنوان یکی از شیوه های بلاغی زبان، معادل های بصری آن در دنیای تصویر و به ویژه در انیمیشن جست وجو شده است. جناس، هم نشینی دو کلمه است که در شکل یا تلفظ همسان و در معنا متفاوت باشند. از جناس معمولاً در نظم و نثر به عنوان یک آرایه ادبی برای زیبایی و گاه طنزآمیز کردن کلام استفاده می شود. اما با توجه به نظریات مدرنی که در باب جناس به ویژه از دیدگاه نشانه شناسی مطرح شده است، تعاریف سنتی جناس -که آن را به کلمات محدود می کرد- جایگاهی ندارد. از این دیدگاه، جناس را دو نشانه متشابهی می دانند که بر دو دال متفاوت دلالت کند. بنابراین، دو نشانه تصویری متجانس که دو مفهوم متفاوت را نشان می دهند نیز می توانند گونه ای جناس بصری قلمداد شوند؛ مانند تصویر چهره انسان و ماه که هر دو گرد هستند. با جابه جایی تصویر و کلمه، می توان برای انواع جناس های لفظی، که پیشتر تعریف شده اند، معادل های تصویری قابل بحثی در انیمیشن عرضه کرد که خوانش آن همانند زبان وابسته به زمان است. این مقاله بر آن است با مقایسه تطبیقی جناس در ادبیات و تصویر متحرک، تحلیل روشمندتری از بازی های تصویری به دست دهد که معمولاً به طور ذوقی و تصادفی در نگاه هنرمندان به وجود می آید.
دوره ۴، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
تاکنون برای زندگی قاعدهمند و تکرارپذیر قهرمان در روایتهای قهرمانی سراسر جهان، الگوهای متعددی پیشنهاد شده است که فارغ از برخی جزئیات، در کلیت خویش با یکدیگر مشابهتهای بسیار دارند. این پژوهش پس از معرفی و نقد الگوهای قهرمانی موجود، مشهورترین و جامعترین آنها را نمونهوار با وقایع زندگی رستم میسنجد و نشان میدهد که بسیاری از ارکان این الگوها با برجستهترین نمود جهانپهلوان و فراتر از آن با ساختار زندگی پهلوانان خاندان سام، همخوانی مطلق ندارند و برای طبقهبندی ساخت کلی زندگی پهلوان ایرانی، طراحی یک الگوی بومی ضروری و راهگشاست. ازاینرو، نگارندگان پس از بررسی چارچوب زندگی روایی پنج پهلوانِ نخست این خاندان، یعنی گرشاسب، نریمان، سام، زال و رستم، عناصر تکرارپذیر آنها را نمایان کردهاند و بر این اساس، الگوی تازهای از زندگی پهلوان ایرانی پیشنهاد دادهاند که از دوازده گزاره تشکیل میشود که در پنج بخش ویژگیهای پدر و مادر پهلوان، خصوصیات شگفت پهلوان از بدو تولد و خردسالی، عزیمت برای نبرد، دلدادگی و ازدواج، و در نهایت بزهکاری و مرگ بررسی شده است.
دوره ۴، شماره ۱۴ - ( زمستان ۱۳۸۵ )
چکیده
از دیرباز، در کتب بلاغی بحثی با عنوان جناس مضارع و جناس لاحق مطرح شده است که مبتنی است بر تشابه یا عدم تشابه آوایی حروف در دو واژه. از آنجا که پیشینیان نتوانستند این تشابه یا عدم تشابه را تبیین علمی کنند، بحثهای دامنهداری در این خصوص مطرح کردند. پسینیان سخن گذشتگان را تکرار کردند و چیزی بر آن نیفزودند. علم زبانشناسی، به ویژه دو شاخه مهم آن، واجشناسی و آواشناسی، میتواند این مشکل را حل کند. این نوشتار سعی میکند با ایجاد پیوند بین زبانشناسی و ادبیات تشابه و عدم تشابه آوایی را به شکل علمی تبیین کند و چهارچوبی علمی جهت بررسی جناس مضارع و لاحق در ادبیات فارسی فرا پیش نهد.
دوره ۵، شماره ۱۶ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
از دیرباز اسطورۀ قهرمان یکی از مهمترین مفاهیم داستان و روایتهای حماسی سراسر جهان بوده است و تاکنون الگوهای متعدّدی برای زندگی تکرارپذیر قهرمان پیشنهاد شده است. یکی از این الگوها، الگوی «خودآگاهی در جنگل جهان زیرین» کلاریسا پینکولا استس است و هفت مرحله دارد که عبارتاند از: معاملۀ کورکورانه ، قطع عضو، سرگردانی، کشف عشق در جهان زیرین ، شیار کشیدن روح ، قلمرو زن وحشی ، عروس و داماد وحشی . این پژوهش پس از معرّفی الگوی خودآگاهی در جنگل جهان زیرین، انتخاب نزدیکترین افسانهها به الگوی موردنظر و تقسیم آنها از نظر ساختار و محتوا به چهار گروه، نشان میدهد که این الگو با مراحل و مصداقهای افسانههای ایرانی همخوانی مطلق ندارد. از اینرو نگارندگان با درنظرگرفتن همۀ افسانههای انتخابشده بهعنوان روایتهای متنوّع و متعدّد از یک ساختار واحد، به الگویی دست یافتهاند که از نظر ساختار و محتوا، شباهتها و تفاوتهای بارزی با الگوی استس دارد. در الگوی پیشنهادشده، از نظر ساختار، نحوۀ تکرارپذیری برخی مراحل سفر زن-قهرمان با الگوی استس متفاوت است. از حیث محتوا نیز مضمونهایی مانند کودک، معاملۀ کورکورانه و قطع عضو، در افسانههای ایرانی نمود اندکی دارد، محتوای مرحلۀ «عروس و داماد وحشی و قلمرو زن وحشی» نیز بسیار گستردهتر از محتوای قصّه و الگوی استس است.
دوره ۵، شماره ۱۷ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
جایگاه شاهنامه در میان مردم و در سدۀ اخیر تغیّر بسیاری داشته است. این متن ادبی در دورۀ سلطنت پهلوی اول به عنوان پشتیبانی برای سیاست ناسیونالیسم باستانگرا به کار گرفته شد و از برخی ابیات میهندوستانۀ آن در جهت ترویج حس وطنپرستی در میان مردم استفاده شد. در دورۀ پهلوی دوم نیز این متن مورد استفادۀ تبلیغاتی و نمایشی در جریان جشنهای هنر و دوهزار و پانصد ساله و دیگر جشنها و کارناوالها قرار گرفت. همین امر موجب شد گروهی از مردم که شناخت کاملی از مضامین شاهنامه نداشتند و این متن را به عنوان مروّج سنتهای پادشاهی میشناختند در برابر آن موضع گرفته و شاهنامه را نیز چون نظام شاهنشاهی و دیگر ادوات آن مطرود تلقی کنند. از سوی دیگر جایگزینی اندیشههای اسلاموطنی به جای ایرانوطنی، موضعگیری برخی در برابر اندیشههای ملیگرایانه و نیز مهاجرت برخی شاهنامهپژوهان طراز اول در دهۀ شصت خورشیدی به برداشتهای ناصواب طبقۀ عوام درباب شاهنامه دامن زد که در این جستار به شرح آن خواهیم پرداخت.
دوره ۶، شماره ۲۱ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۷ )
چکیده
امیرارسلان از مهمترین و معروفترین قصههای عامیانۀ فارسی و یکی از نخستین آثاری است که نشانههای تحول را از قصه به رمان در نثر فارسی نشان میدهد. با وجود اینکه امیراراسلان متنی متأخر محسوب میشود و پژوهشهای ارزشمندی نیز در این باب انجام شده است؛ اما هنوز بحث دربارۀ نام نقال و سال پیدایش آن لازم مینماید. از سوی دیگر بسیاری از محققان ترجمه و انتشار نخستین رمانها به فارسی را چند سالی قبل از پیدایش امیرارسلان و درنتیجه ظهور این نشانههای تحول را بیشتر تحت تأثیر رمان دانستهاند.
نوشتۀ حاضر شامل دو بخش است: در بخش نخست به نقال و زمان پیدایش این قصه میپردازیم و سعی میکنیم تا وجوه تاریک این انتساب را روشن کنیم و به دقتِ سالِ پیدایش اثر بیفزاییم. پس از روشن شدن این ابهامات به فضای فرهنگی پیدایش امیرارسلان با تکیه بر صنعت چاپ میپردازیم و میکوشیم با معرفی نمایشنامهها و رمانهای ترجمهشده، در کنار سفرنامههای نوشتهشده به فارسی، احتمال آشنایی نقال این قصه را با این ژانرها بررسی کنیم. مسیری که اگر به درستی طی شود، تصویری منسجم و دقیقتر از نقال و فضای فرهنگی پیدایش این قصه به دست میدهد.
دوره ۷، شماره ۲ - ( تابستان ۱۴۰۲ )
چکیده
موضـوع تحقیـق: پلیپروپیلن یک پلیمر گرمانرم میباشد که در یک بازه گسترده از کاربردها شامل فیلم و ورق، قالبگیریدمشی، قالبگیری تزریقی، بستهبندی غذایی، نساجی، تجهیزات آزمایشگاهی و پزشکی، لوله، کاربردهای صنعتی و ساختمانی و ساخت اجزاء خودرو مورد استفاده قرار دارد. در کاربردهای این پلیمر، بهبود خواص سطحی PP آن همواره مد نظر بوده است. یکی از روشهای معمول بهبود خواص سطحی پلاسما است. پلاسما به لحاظ شیمیایی محیطی به شدت فعال است که در آن یونها و رادیکال های زیادی وجود دارند. در این تحقیق برای افزایش خصلت آبگریزی پلیپروپیلن (PP) از پلاسمای تخلیه تابان فشار اتمسفری استفاده گردیده و تغییرات سطحی و عمقی PP مورد بررسی قرار گرفته است.
روش تحقیق: با تابش پلاسمای تخلیه تابان به سطح پلیمر PP با زمانهای متفاوت تغییرات عمقی و سطحی بررسی شد. آزمونهای FTIRو XRD برای بررسی تغییرات حجمی و FESEM برای بررسی تغییرات سطحی انجام شد. آبگریزی PPبا آزمون زاویه تماس (CA) بررسی شد و از طیف سنجی طول عمر پوزیترون (PALS) برای بررسی تغییرات عمقی کم استفاده شد.
نتایج تحقیق: نتایج نشان میدهد که پلاسمای سرد اعمال شده تغییرات حجمی در PP ایجاد نکرده، ولی باعث تغییرات سطحی و زبر شدگی آن شده است. زاویه تماس در این پلیمر از ۱/۰ ±۱/۳۰ به۱/۰ ± ۴/۳۴ افزایش پیدا کرده و آب گریزی سطح بیشتر شده است. بررسی تغییرات حفرهها با آزمون PALS نشان میدهد بعد از تابش پلاسما حجم حفرهها از Å۳۲۱۷ به Å۳۲۲۲ افزایش پیدا کرده و تعداد آنها کمتر شدهاست. این امر به علت گرمای ناشی از پلاسما و انرژی ذرات آن است.
دوره ۷، شماره ۲۸ - ( مهر و آبان ۱۳۹۸ )
چکیده
نظریه فرمول شفاهی که از پژوهشهای پری و لرد در آثار هومر شکل گرفت، در زبانهای بسیاری بهکار گرفته شد. در زبان فارسی نیز پژوهشهایی در این حوزه در متون منثور عامیانه انجام شده است که تمام این پژوهشها به مسئله گزارههای قالبیِ عمومیِ آثار پرداختهاند. پژوهشگران خارجی بر اساس این دستاوردها متون منظوم حماسی فارسی بهویژه شاهنامه را محصول نقالی و شفاهی بنیاد دانستهاند. این مقاله با نگاهی تازه به طومارهای نقالی بهعنوان متون حماسۀ شفاهی، علاوه بر معرفی گزارههای عمومی آنها، نوع دیگری از گزارهها را با عنوان گزارههای قالبی حماسی با تمرکز بر رزم کشتی، در سه بخش الف) گزارههای بیانگر ورود به کشتی ب) گزارههای بیانگر آغاز کشتی ج) گزارههای بیانگر پایان کشتی معرفیکرده است و کارکرد هر دسته را نیز تشریح میکند. درپایان، اثبات میکند که نقالان و راویان طومارها گنجینهای از این گزارهها را در ذهن داشتهاند و در زمان توصیف رزم بهگونهای خودکار و بدون اندیشه از آن بهره میبردهاند. بنابراین، با استفاد از این روش و استخراج گزارههای بهکار رفته در انواع رزمها، میتوان به ساختار روایی حماسۀ شفاهی فارسی دست یافت.
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: خطاها در آزمایش ها و آزمایشگاه ها اجتناب ناپذیرند به خصوص اگر از روش ها و ابزار های غیر استاندارد استفاده گردد. برای ریختن محیط کشت در آزمایش انتشار دیسک از یک روش غیر استاندارد و به صورت چشمی استفاده می شود که موجب ایجاد خطاهای غیر قابل چشم پوشی در نتایج این آزمایش می گردد. هدف این پژوهش طراحی و ساخت پتریدیشی جهت حذف خطاهای موجود و استاندارد نمودن انجام این آزمایش است.
روش ها: طی مطالعه ای که در استاندارد های CLSI (Clinical and Laboratory Standard Institute) درباره آزمایش های حساسیت سنجی انجام گرفت مشخص شد که ضخامت استاندارد محیط کشت در این گونه آزمایش ها ۴ میلی متر می باشد. بر همین اساس و توسط نرم افزار سه بعدی پتریدیشی استاندارد که بتواند این ضخامت را به خوبی مشخص کند طراحی و ساخته شد.
نتایج: بر اساس نتایج این تحقیق مشخص شد که پتریدیش های موجود گزارش های متفاوت و نادرستی از هاله های عدم رشد حتی برای آنتی بیوتیک های یکسان تولید می کنند که منجر به تجویز نادرست آنتی بیوتیک به طور قابل توجهی می گردد (P<۰,۰۵). به علاوه میزان اتلاف محیط کشت در پتریدیش های موجود ۳۳ تا ۵۰ در صد ثبت گردید.
بحث: پتریدیش استاندارد طراحی شده آزمایش انتشار دیسک و سایر آزمایش های حساسیت سنجی را استاندارد می کند و باعث دقت و یکسانی نتایج هاله های عدم رشد و انتخاب آنتی بوتیک مناسب می گردد و میزان مصرف محیط کشت به طور قابل توجهی کاهش یافت.
دوره ۹، شماره ۳ - ( پاييز ۱۴۰۰ )
چکیده
رئالیسم انتقادی به عنوان شاخهای از مکتب ادبی رئالیسم تلاش میکند،تجربهای عینی از واقعیت را با نگاهی به معضلات اجتماعی انسان در عصر جدید به خواننده منتقل کند و با نگرشی اصلاحطلبانه به انتقاد از اوضاع حاکم برجامعه بپردازد.سموئیل شمعون۱در نخستین رمان خود عراقیّ فی باریس توانسته است جایگاه ویژهای درگستره داستاننگاری در ادبیات عربی کسب نماید؛رضا قاسمی۲ نیز یکی از برجستهترین داستاننویسان ادبیات فارسی است که با نگارش رمان همنوایی توانسته جوایز معتبر متعددی را از آن خود کند،هر دو رمان به بازتاب واقعیتهای جامعه خود و پدیده مهاجرت پرداختهاند. با توجه به مسأله مهاجرت و تأثیرات نهان و تلخ آن برجوامع مهاجرفرست، این امر ضرورت انجام پژوهشهایی را میطلبدکه لایههای پنهان زندگی مهاجر را نشان دهند؛هدف از این جستار بررسی چالشهای آسیبزای پدیده مهاجرت است.در این پژوهش با پرداختن به مؤلفههای ادبیات مهاجرت از منظر رئالیسم انتقادی بر بنیان توصیف و تحلیل در چهارچوب مکتب تطبیقی آمریکایی به بررسی دو رمان پرداخته میشود.دستاوردهای پژوهش نشان میدهد:تردید در بنیان فرهنگ خودی و تناقض فرهنگی در رمان همنوایی نسبت به رمان عراقی فی باریس پررنگتر است اما در هر دو رمان به شکل از خودبیگانگی نمود مییابد.در هر دو رمان به شکلی انتقادی با مرورگذشته،ضمن انتقاد از شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه خود از نحوه آموزش برخی آموزههای دینی و فرهنگی نیز انتقاد شده است. چالشهای مهاجرت در هردو رمان به شکل گمگشتگی، بحران هویت، بیآشیانگی نمودیافته اما نویسنده در رمان عراقیّ فی باریس نگاهی مثبت به آینده دارد ولی در رمان همنوایی نگاه نویسنده ناامیدانه است.
دوره ۹، شماره ۳۳ - ( بهار ۱۳۹۵ )
چکیده
تفکر انتقادی آمیزهای است از دانش، نگرش و مهارت به کارگیری آن در حیطهی عمل. پنج مؤلفهی تفکر انتقادی عبارتند از: ۱- استنباط؛ ۲- شناسایی مفروضات؛ ۳- استنتاج؛ ۴- تعبیر و تفسیر؛ ۵- ارزشیابی استدلالهای منطقی. امروزه صاحبنظران علوم تربیتی بر این باورند که یکی از هدفهای اساسی هر نظام آموزشی، باید آموزش تفکر انتقادی باشد. در این پژوهش با بررسی برنامهی درسی و مؤلفههای تفکر انتقادی دانشجویان رشتهی زبان و ادبیات فارسی مشخص کردهایم آموزش این مهم، جایگاهی در این رشته ندارد. روش پژوهش در این مقاله، نیمهتجربی است که از یک سو به مباحث نظری تفکر انتقادی و ارائهی پیشنهادهایی برای آموزش آن در رشتهی زبان و ادبیات فارسی پرداختهایم و از سوی دیگر دانشجویان ورودی ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲ رشتهی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد را با پرسشنامهی معتبر و علمی تفکر انتقادی واتسون- گلیزر به صورت میدانی مورد بررسی قرار دادهایم و به صورت آماری روشن کردهایم که میزان تفکر انتقادی این دانشجویان در طول تحصیل، رشد معناداری پیدا نمیکند.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( بهار ۱۴۰۱ )
چکیده
تحلیل اسطورهشناختی خویشکاریهای قهرمانان در داستانها، بیانگر حقایق تازهای دربارهی نهاد بشر و علایق و آرزوهای وی است. زن قهرمان در قالب نمود اساطیری آنیکی از مهمترین انواع شناخت اساطیری در جوامع کهن مادر تبار است که ارزش شایانی در پژوهشهای تاریخی، ادبی، روانشناختی و اسطورهبنیاد دارد. در این جستار اهمیت زن و نقش ویژه او در شکلگیری روایتهای اسطوره و همچنین پیوند آن با سازههای طبیعت آغاز یعنی آب، خاک، گیاهان و درختان... نقد و بررسی میشود. هدف این پژوهش بررسی، نقد و تحلیل اسطورهگرای زن قهرمان در دو روایت اسطوره ای تیامات و مردوک وشهنواز و ارنواز و فریدون با تکیهبر نظریه راگلن میباشد. نگارندگان در این پژوهش کوشیدهاند تا با شیوه نقد اسطوره گرا وتفسیر تطبیقی کهنالگوی زن قهرمان در دو روایت اساطیری «تیامات – مردوک» و «شهناز -ارنواز و فریدون» بپردازند و همچنین به پیوند مشترک این دو روایت با سازههای طبیعت اشاره نمایند. برآیندنهایی پژوهش حاضرتاکید کننده این باور است که هر دو روایت در یک خویشکاری بنیادین با آب، بهعنوان اساسیترین عنصر هستی پیوند خوردهاند. در هردو روایت زن قهرمانان: تیامات در اساطیر میانرودان و شهناز و ارنواز در اساطیر ایران همان خدا بانوان آب و در حقیقت مادران ازلی هستند که آفرینش همه جانداران از آنها صورت میپذیرد. نقش خدای نرینه در قالب فریدون و مردوک نمودی کم رنگ تر دارد. آنچه در هر دو روایت ملموس و و قابل مشاهده میباشد؛ این است که ژرفساخت هر دو روایت رهاسازی آب و فزونساخت فراوانی و باروری در دو سرزمین ایران و میانرودان است
دوره ۱۰، شماره ۴۳ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۱ )
چکیده
بحرالتواریخ کهنترین طومار جامع نقالی براساس شاهنامه است که وارس بخارایی (زنده تا ۱۰۸۸ق) آن را در نیمۀ دوم قرن ۱۱ هجری و حدوداً نیم قرن قبل از طومار نقّالی شاهنامه (تألیف. ۱۱۳۵ق) در فرارود تنظیم کرده است. اغلب نسخههایی که از بحرالتواریخ شناسایی شده است، تحریرهایی حدوداً متفاوت از اثر وارس است، نه روبرداری صِرف آن. در این مقاله، هم اطلاعاتی تازه دربارۀ وارس در اصلاح و تکمیل تحقیقات قبلی ذکر شده و هم یکی از تحریرهای معتبر و کامل بحرالتواریخ معرفی و بررسی شده است. این تحریر از چند جهت، خصوصاً از لحاظ زبانی و محتوایی خصوصیات برجسته و ارزشمندی دارد که نمایانگر گونۀ فارسی فرارودی است.
مینا علاف زاده، ابراهیم شیرانی، عفت یاحقی، مهدی رحمانی، ناصر فتورایی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
بروز بیماریهای مغز و اعصاب مانند سرطان، باعث آسیب به سد خونی مغز و در نتیجه نفوذپذیری بیشتر بافت می شود. به صورت کلی، در صورت وجود آسیب در بافت مغز، ماده کنتراست مورد استفاده در تصویربرداری تشدید مغناطیسی به فضای خارج مویرگی نفوذ کرده و روشنایی تصویر در تصویربرداری تشدید مغناطیسی تغییر می کند. هدف از این مقاله، بررسی پارامترهای موثر بر نفوذ ماده کنتراست در مویرگ مغز است. در مطالعه حاضر، از روش شبکه بولتزمن با زمان آسودگی چندگانه، جهت شبیه سازی جریان در داخل و محیط متخلخل اطراف مویرگ استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که میزان تخلخل محیط اطراف مویرگ (که نشان دهنده میزان آسیب پذیری بافت است)، نوع ماده کنتراست و انحنای مویرگ تاثیر زیادی بر نفوذ ماده کنتراست در بافت دارند. همچنین نتایج حاصل نشان دهنده تاثیر انحنای مویرگ بر تنش برشی و در نتیجه انتقال جرم در مویرگ است. لازم به ذکر است که نتایج حاصل با نتایج آماری و تحلیلی موجود برای جریان داخل مویرگ آسیب دیده مغز با نفوذپذیری متفاوت ارزیابی شده است. با این قیاس، کارایی روش شبکه بولتزمن در شبیه سازی مسائل پیچیده به خصوص در محیط متخلخل مشخص شده است.
دوره ۱۵، شماره ۵۸ - ( تابستان ۱۴۰۱ )
چکیده
یکی از ویژگیهای مهم ادبیات دوران مشروطه عنصر تندزبانی است که از آن به «ناشکیبایی زبانی» تعبیر میکنیم. این ویژگی در دو ساحت بروز میکند: یکی خشونتدرونگروهی (یعنی هتاکیهای ادیبان نسبتبه یکدیگر) و دیگری برونگروهی (یعنی هتاکی به افراد و نهادهای خارج از حوزۀ ادبیات). هجو و تندزبانی در ادبیات کلاسیک ایران نیز وجود داشته است، اما این پدیده در ادبیات عصر مشروطه چند ویژگی دارد: اول هدف آن که از مباحث شخصی و حوزۀ خصوصی به عرصۀ اجتماع کشیده و به تندزبانیِ سیاسی بدل میشود. دوم عرصۀ انتشار آن که از دیوانهای اشعار به روزنامهها و نشریههای عمومی منتقل میشود. سوم، وجود نوعی شعر غیررسمی و بداهه است که شخص هجاگو قصد قطعی برای انتشار و عمومیت دادن به آن نداشته، اما به دلایل مختلف منتشر شده است. در این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی و با ارائۀ نمونههای متعددی از خشونت لفظی در هر دو ساحت ذکرشده، تصویری از وضعیت ادبی عصر مشروطه ارائه میدهیم. سپس با بررسی وضعیت سیاسی ـ اجتماعی این دوران، انگیزهها و علل بروز پدیدۀ خشونت ادبی را میکاویم. نتیجۀ این تحقیق نشان میدهد که اختلاف سیاسی، رقابت بر سر پایگاه اجتماعی، بیتوجهی به صورت و ساختار شعر و ضعف در زبان ادبی و برجسته کردن رذیلتهای اخلاقی طرف مقابل انگیزههای بروز تندزبانی در این دوره هستند. همچنین بیثباتی سیاسی و رواج هرج و مرج، بیاعتنایی به اصل مدارا و اصرار بر تعصب، علل اجتماعی و سیاسی رواج این پدیده هستند.
مینا علاف زاده، ابراهیم شیرانی، عفت یاحقی، ناصر فتورایی،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده
تغییرات تنش برشی در میکرورگ ها، با توجه به آسیب رساندن به لایه اندوتلیال، تغییر در نفوذ و رسوب جرم در داخل میکرو رگ ها می تواند به عنوان عامل تشکیل پلاک های چربی و فاکتور مهم در ایجاد بیماری های قلبی محسوب شود. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مقاله، بررسی پارامترهای موثر بر تنش برشی وارد بر دیواره میکرورگ می باشد. در مقاله حاضر، از روش ترکیبی روش شبکه بولتزمن-مرز غوطه ور، جهت شبیه سازی حرکت گلبول قرمز در داخل جریان پلاسما استفاده شده است. لازم به ذکر است که گلبول قرمز تاثیر بسزایی بر تغییرات تنش برشی دارد و در این راستا نتایج حاصل، حاکی از تاثیر شگرف رفتار رئولوژیک خون بر تغییرات تنش برشی است. همچنین نتایج به دست آمده نشان دهنده تاثیر درصد گرفتگی و محل قرار گیری گلبول قرمز در نواحی مختلف گرفتگی بر تنش برشی و در نتیجه احتمال بروز بیماری های قلبی، عروقی می باشد. لازم به ذکر است که نتایج حاصل با نتایج عددی موجود برای میکرو رگ ها، ارزیابی شده و نتایج، حاکی از توانایی روش شبکه بولتزمن در شبیه سازی مسائل پیچیده به خصوص مدلسازی جسم جامد انعطاف پذیر معلق در سیال است.
دوره ۱۶، شماره ۶۱ - ( بهار ۱۴۰۲ )
چکیده
با وقوع انقلاب مشروطه بحث در ضرورت تحول فرهنگی و نوسازی ادبی و کیفیت آن رونق گرفت. یکی از محورهای مهم این بحث تعیین نسبت ادبیات کهن ایران با وضع جدید بود. نوگرایان این عصر، سنت ادبی را فاقد زایندگی میدیدند و به جای تلاش برای بازخوانی، به حذف آن کمر بستند. در مقابل، سنتگرایان با تقدیس سنت، نگاهی پرستشگرایانه را پی گرفتند که هرگونه نقد بر سنت کلاسیک را تقبیح میکرد. در این مقاله، پس از ارائه گزارشی تاریخی، سرفصلهای نقد جریان نوگرا بر سنت کلاسیک فهرست شده است. این سرفصلها عبارتاند از: زبانِ تاریخگذشته، نخبهگرایی، نگاه محدود و منطقهای، ناتوانی در قبال مقتضیات و نیازهای جهان جدید، توجیه کردن قدرت استبدادی، بیتوجهی به کارکرد اجتماعی ادبیات و ماهیت غیرانقلابی و سازشکارانه. سپس این نگاه تخریبگرانه از منظر نظریه جامعه کوتاهمدت تحلیل شده است. این تحلیل نشان میدهد که نقد بیرحمانه تجددگرایان، مصداق بیتوجهی به ضرورت انباشت سرمایه است. ضمن اینکه از فقدان مقوله نقد و نقش حیاتی آن در توسعه و پیشرفت فرهنگی حکایت دارد. همچنین این نقادان به ماهیت استبدادی حکومت که هیچ بدیلی برای آن متصور نبود توجهی نداشتند؛ همانطور که از نقش کلیدی نهاد قدرت در حیات اقتصادی جامعه فرهنگی غافل بودند.