۱۳ نتیجه برای یادگاری
دوره ۲، شماره ۵ - ( بهار ۱۴۰۰ )
چکیده
هدف تحقیق حاضر این است که اثر سه پیشبین هیجان، ویژگیهای تیم و مسئولیتهای اجتماعی را بر هویت تیمهای پرطرفدار لیگ برتر فوتبال ایران را بررسی کند. از سوی دیگر، اثر هویت بر رفتار صفحه دوم طرفداران این تیمها به بحث گذاشته میشود. برای سنجش متغیرها از پرسشنامۀ هویت تیم وان و برومسکوب (۱۹۹۳)، سنجش هیجان از پرسشنامۀ هیجان تیم لی و همکاران (۲۰۱۸)، ویژگیهای تیم یوشیدا و جمیز (۲۰۱۰)، مسئولیتهای اجتماعی لیشتناستین و همکاران (۲۰۰۴) و رفتار صفحه دوم ویمن ساکس و همکاران (۲۰۱۹) استفاده شد که برای سنجش روایی صوری و محتوایی از نظر ۵ محقق مدیریت ورزشی و برای پایایی پرسشنامهها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. پایایی پرسشنامۀ هویت تیم ۰,۶۲، رفتار صفحه دوم ۰,۸۰، مسئولیتهای اجتماعی تیم ۰,۹۱، ویژگیهای تیم ۰,۶۷ و هیجان ۰,۸۶ بهدست آمد. تحقیق حاضر با رویکرد معادلات ساختاری انجام شد. در بخش اول تحقیق ۳۵۰ نفر از طرفداران تیمهای پرطرفدار لیگ برتر ایران با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس شرکت کردند. در بخش دوم برای برازش مدل هویت تیم برای پرسپولیس ۳۷۹ نفر، استقلال ۳۸۷ نفر، سپاهان ۳۳۵ نفر و تراکتورسازی ۴۳۱ نفر برای نمونه حضور داشتند. تحقیق حاضر نشان داد که هویت تیم بر رفتار صفحه دوم طرفداران اثرگذار است. باوجوداین، اثر پیشبینهای هویت تیم بر هریک از تیمهای پرطرفدار لیگ برتر، متفاوت است. بهطور کلی، هویت تیم در محیط رسانهای جدید یعنی رسانههای اجتماعی و شکلی جدید از پیامدهای رفتاری طرفداران یعنی رفتار صفحه دوم، دارای اهمیت است.
دوره ۹، شماره ۰ - ( Spring ۲۰۰۷- ۱۳۸۵ )
چکیده
هدف: محققان یکی از علتهای افزایش شیوع عفونتهای قارچی از جمله کاندیدیازیس۱ را در بیماران مبتلا به دیابت نقص ایمنی ذکر کردهاند که نقص در فعالیت ماکروفاژها و نوتروفیلها از آن جمله است. نوتروفیلها و ماکروفاژها از طریق مکانیسمهای اکسیداتیو و غیراکسیداتیو در دفاع بر علیه کاندیداآلبیکنس شرکت میکنند.
مواد و روشها: در این تحقیق فاکتورهای پراکسید هیدروژن (واسطه اکسیژنی واکنشگر) و نیتریک اکساید (واسطه نیتروژنی واکنشگر) نوتروفیلها و ماکروفاژها در برابر کاندیدا آلبیکنس در مدل حیوانی موش صحرایی۲ بررسی شد.
با تزریق وریدی استرپتوزوسین۳ بهمیزان ۶۵ میلیگرم / کیلوگرم، مدل رت دیابتیک بهدست آمد. سنجش فاکتور نیتریک اکساید براساس روش گریس۴ و فاکتور پراکسید هیدروژن طبق روش والترراچ و همکاران۵ انجام شد. همچنین شمارش تعداد کلنی کاندیدا آلبیکنسروی محیط سابورودکستروز آگار در دو گروه سالم و دیابتیک انجام گرفت.
نتایج و بحث: نشان داد ماکروفاژهای گروه سالم در برابر کاندیدا آلبیکنس نسبت به گروه دیابتیک، نیتریک اکساید بیشتری تولید کردند و این اختلاف معنیدار بود (۰۲۸/۰ P). نوتروفیلهای گروه سالم نیز در برابر کاندیدا آلبیکنس در مقایسه با گروه دیابتیک نیتریک اکساید بیشتری تولید کردند (۱۶۵/۰ P) .در ارتباط با عامل پراکسیدهیدروژن ماکروفاژها در دو گروه سالم و دیابتیک، تفاوت چندانی مشاهده نشد. ولی نوتروفیلهای گروه دیابتیک در مقایسه با گروه سالم عامل پراکسیدهیدروژن بیشتری تولید کردند (۱ P). در نوتروفیلهای بدون تحریک گروه دیابتیک نسبت به گروه سالم افزایش تولید پراکسیدهیدروژن مشاهده شد.
در شمارش تعداد کلنی کاندیدا آلبیکنس بین دو گروه سالم و دیابتیک تفاوت معنیداری مشاهده نشد (۰۵۸/۰ P) و بین شمارش تعداد کلنی کاندیدا آلبیکنس و پاسخهای ایمنی مورد بررسی در این تحقیق ارتباطی وجود نداشت.
نتیجهگیری: اگر چه عوامل وابسته به اکسیژن و نیتروژن پس از ابتلا به دیابت دچار تغییر، مثلاً کاهش، میشوند؛ ولی تغییرات در سایر عوامل سیستم ایمنی را نمیتوان نادیده انگاشت.
دوره ۱۱، شماره ۰ - ( Spring & Summer ۲۰۰۸- ۱۳۸۷ )
چکیده
هدف: زنیان گیاهی است علفی و یک ساله از خانواده چتریان. اسانس میوه این گیاه به نام آجوان موسوم است که مهم ترین ترکیبات آن عبارتند از: تیمول، سایمن، بتا پینن، گاما ترپینن و سابینن. پژوهش های علمی جدید آثار ضد قارچی، ضد باکتریایی، ضد ویروسی و... را تأیید کرده است. قارچ کاندیدا آلبیکنس، مخمری است فرصت طلب که در موارد نقص سیستم ایمنی عامل بیماری زایی محسوب می شود.
مواد و روش ها: در این مطالعه اسانس و عصاره الکلی زنیان به دست آمد و به روش میکرودایلوشن براث میزان کمترین غلظت بازدارندگی و کمترین غلظت کشندگی قارچ هر یک از آن ها برای ۱۱ سویه بالینی و سویه استاندارد کاندیدا آلبیکنس (PTCC۵۰-۲۷) تعیین شد.
نتایج: در مورد اسانس، کمترین غلظت بازدارندگی معادل ۸۷/۰ میکروگرم در میلی لیتر و ۴۳/۰ میکروگرم در میلی لیتر بود و در مورد عصاره الکلی کمترین غلظت کشندگی قارچ معادل ۵۱/۳ میکروگرم در میلی لیتر و
۰۳/۷ میکروگرم در میلی لیتر و ۷۵/۱ میکروگرم در میلی لیتر بود.
نتیجه گیری: در سال های اخیر، عفونت های سیستماتیک قارچی مرتبط با کاندیدا آلبیکنس افزایش یافته است و منجر به مرگ و میر عفونت های بیمارستانی مرتبط با نقص سیستم ایمنی نظیر ایدز و نارسایی های خونی به ویژه به دلیل استفاده گسترده آنتی بیوتیک ها و کورتیکواستروییدها شده است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثر ضد قارچی اسانس روغنی و عصاره الکلی گیاه زنیان بر سویه های حساس و مقاوم به فلوکونازول کاندیدا آلبیکنس جدا شده از بیماران مبتلا به کاندیدیوزیس براساس روش استاندارد ارزیابی حساسیت دارویی به روش رقت در آبگوشت انجام شد. براساس نتایج به دست آمده به نظر می رسد زنیان می تواند رشد کاندیدا آلبیکنس را با مکانیسمی مشابه با فلوکونازول مهار نماید و می تواند به عنوان یک عامل ضدقارچ به ویژه همراه با فلوکونازول تجویز شود.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: در تحقیق حاضر اثر بازدارندگی از رشد پلیفنلهای برگ سبز چای بهعنوان مواد ضد قارچیِ گیاهی بر مخمر فرصتطلب کاندیدا آلبیکنس (سویه استاندارد PTCC-۵۰۲۷) در دو زمان ۲۴و ۴۸ ساعت بررسی شد.
مواد و روشها: با استفاده از آزمون حساسیت دارویی با روش ماکرودیلوشن براث (رقت در لوله)، حداقل غلظت کشندگی ضد قارچی (MFC) و کمترین غلظت مهارکنندگی از ۹۰ درصد رشد قارچ (MIC۹۰) برای پلیفنلهای برگ سبز چای و فلوکونازول علیه کاندیدا آلبیکنس (PTCC-۵۰۲۷) در دو زمان ۲۴ و ۴۸ ساعت بررسی شد.
نتایج: فعالیت ضد قارچی کاتشین (مؤثرترین ترکیب برگ سبز چای) وابسته به زمان است. کمترین غلظت مهارکنندگی کاتشین در مقادیر ۱۰۳×۵/۰، ۱۰۳×۱ و ۱۰۳×۲ مخمر در میلیلیتر پس از ۲۴ ساعت بهترتیب ۵/۱۲، ۲۵ و ۱۰۰ میلیلیتر در میلیگرم و پس از ۴۸ ساعت بهترتیب ۲۵/۶، ۵/۱۲ و ۵۰ میلیلیتر در میلیگرم بهدست آمد. مخمر نسبت به فلوکونازول مقاوم گزارش شد. کلیه نتایج با محاسبات میانگین آماری، پس از ۳ بار تکرار ثبت شد.
نتیجهگیری: با وجود مقاومت استرین کاندیدا آلبیکنس مورد مطالعه نسبت به فلوکونازول، پلیفنلهای برگ سبز چای خصوصاً کاتشین، بهخوبی از رشد این مخمر ممانعت کرده و کاهش رشد در غلظتهای MIC۹۰ و MFC مشهود است. براساس نتایج بهدست آمده، برگ سبز چای حاوی ترکیبات مؤثر ضد قارچی بوده و از آنجایی که داروهای ضد قارچی رایج، دارای آثار سوء جانبی هستند و از طرفی نیز شاهد افزایش مقاومتهای دارویی هستیم، امید است با ساخت داروهای گیاهی از مواد مؤثر آنها، جایگزین خوبی برای درمان بیماریهای قارچی تجویز شود.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: آنزیم آسپارتیل پروتئیناز ترشحی (SAP۲) کاندیدا آلبیکنس نقش محوری در اتصال، تهاجم و بیماریزایی این مخمر فرصتطلب دارد. هدف از این مطالعه کلون نمودن، بیان و بررسی خصوصیات بیوشیمیایی آنزیم SAP۲ است. همچنین در این تحقیق برای اولین بار، از سیستم یوکاریوتی پیکیا پاستوریس برای بیان پروتئین نوترکیب SAP۲ استفاده شد.
مواد و روشها: ژن Sap۲ کاندیدا آلبیکنس با انتهاهای چسبان EcoR۱ و SacII توسط PCR تکثیر و درون ناقل T/A سابکلون شد. با استفاده از آغازگرهای عمومی توالی این ژن تعیین شد و سپس درون ناقل بیانی pGAPZαA قرار گرفت. سازه نوترکیب به درون مخمر پیکیا پاستوریس انتقال داده شد. ژن Sap۲ طی پدیده نوترکیبی همولوگ درون ژنوم مخمری پیکیا پاستوریس داخل شد. پروتئین بیان شده به کمک روش وسترن بلاتینگ و با استفاده از آنتیبادی مونوکلونال بر علیه پروتئین SAP۲ تأیید شد. در نهایت پروتئین بهدست آمده با کمک ستون کروماتوگرافی میل ترکیبی Ni-NTA تخلیص و فعال بودن آنزیم تأیید شد.
نتایج: در این تحقیق تکثیر ژن Sap۲ کاندیدا آلبیکنس و وارد نمودن آن درون ژنوم مخمر بیانی پیکیا پاستوریس با روش نوترکیبی همولوگ انجام شد. علاوه بر این، کلونی از مخمر را بهدست آمد که پروتئین نوترکیب SAP۲ را به محیط ترشح میکرد. بالاترین بیان پس از طی زمان ۹۶ ساعت در دمای ۳۰ درجه سانتیگراد بهدست آمد.
نتیجهگیری: القای ژن Sap۲ در مخمر پیکیا پاستوریس منجر به افزایش قدرت بیان انبوه این ژن نسبت به سیستم بیانی باکتریایی میشود. همچنین نیاز به تغییرات بعد از ترجمه و فعال نمودن آنزیم، به علت استفاده از سیستم بیانی یوکاریوتی، از بین میرود. برطبق یافتههای تحقیق حاضر، آسپارتیل اسید پروتئیناز تخلیص شده در این تحقیق خود فعال بوده و قادر به تجزیه BSA بهعنوان یک سوبسترا است. این پروتئین نوترکیب در pH اسیدی بیشترین فعالیت را دارد.
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
هدف: عفونت قارچی ناخن (اونیکومایکوزیس) بیماری شایعی در همه جوامع است و حدود ۵۰ درصد بیماریهای ناخن را تشکیل میدهد. مخمرها از جمله عوامل مهم بروز این عفونتها هستند. شناسایی گونههای مخمری عامل، از نقطه نظر همهگیریشناسی و نیز از لحاظ انتخاب درمان مناسب، اهمیت دارد. هدف از مطالعه حاضر شناسایی دقیق گونه مخمرهای بیماریزای جدا شده از عفونتهای قارچی ناخن درسطح گونه بهوسیله روشهای مبتنی بر DNA است.
مواد و روشها: مخمرهای جدا شده از ضایعات ناخن با توجه به ویژگیهای ریختشناسی آنها شناسایی اولیه شدند. برای تعیین هویت مخمرها در سطح گونه، DNA هر نمونه با استفاده از روش جوشاندن استخراج و ناحیه ITS موجود در DNA ریبوزومی به کمک واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) تقویت شد. قطعه تکثیر شده به کمک آنزیم محدودالاثر MspI هضم اندونوکلئازی شد و ماهیت هر مخمر با توجه به تفاوت الگوی الکتروفورزی هر گونه تعیین شد. در این مطالعه پروفایل آنزیمی جدیدی برای افتراق نهایی کاندیدا آلبیکنس و کاندیدا دابلینینسیس به کار رفت. تعداد معدودی از مخمرها نیز به روش تعیین توالی ناحیه ITS شناسایی شدند.
نتایج: کاندیدا آلبیکنس به میزان ۶/۴۵ درصد شایعترین گونه و سایر گونههای شایع غیر آلبیکنس شامل کاندیدا پاراپسیلوزیس با میزان ۵/۲۲ درصد و کاندیدا تروپیکالیس با میزان ۸/۲۱ درصد بودند. گونههای کمتر شایع مربوط به کاندیدا گلابراتا، کاندیدا کروزئی، کاندیدا کفیر، کلاویسپس لوزیتانیا، کاندیدا گیلرموندی و مچنیکوویا پولچریما بهترتیب با میزان شیوع ۷۲/۲ درصد، ۲ درصد، ۳۶/۱ درصد، ۳۶/۱ درصد، ۶۸/۰ درصد و ۶۸/۰ درصد بود. در بین ایزولههای شناسایی شده تحت عنوان کاندیدا آلبیکنس در این مطالعه هیچ مورد کاندیدا دابلینینسیس مشاهده نشد. دو نمونه (۳۶/۱ درصد) مربوط به جنس تریکوسپورون نیز تعیین هویت شد. بیشترین شیوع اونیکومایکوزیس در این مطالعه مربوط به گروه سنی ۴۰ تا ۷۰ سال و اکثریت نمونهها مربوط به زنان (اونیکومایکوزیس ناخنهای دست) با شیوع ۲/۸۳ درصد بود.
نتیجهگیری: با وجودی که گونه آلبیکنس همچنان شایعترین گونه جدا شده از ضایعات این بیماری است؛ اما افزایش موارد جداسازی گونههای غیر آلبیکنس از ضایعات اونیکومایکوزیس قابل توجه است. این مطالعه نشان داد که برای شناسایی برخی از گونهها، روشهای معمول فنوتیپی برای شناسایی مخمرها کفایت نمیکند و استفاده از روش مولکولی PCR-RFLP میتواند دامنه شناسایی مخمرها را تا سطح ۹۸ درصد افزایش دهد. برای شناسایی باقیمانده گونهها میتوان از روشهای گرانتری نظیر تعیین توالی ژن مورد نظر استفاده نمود.
دوره ۱۴، شماره ۶۹ - ( ۸-۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده
سرخ کردن عمیق در روغن فرایند پخت خشک است که شامل غوطهور کردن قطعات و تکههای ماده غذایی در روغن داغ میشود و موجب افزایش جذب روغن محصول نسبت به روشهای دیگر میگردد، استفاده از فیلمها و پوششهای خوراکی روش مناسبی برای کاهش مقدار روغن جذب شده توسط محصول طی سرخ کردن است. در این مطالعه صمغهای بومی دانههای شاهی و قدومه شیرازی و صمغ متیل سلولز به عنوان منابع هیدروکلوئیدی انتخاب شد و اثرات جدا و ترکیب آنها بر جذب روغن و درصد رطوبت، راندمان سرخ کردن و درصد پوششدهی طی فرایند سرخ شدن عمیق و همچنین جریان رفتار سوسپانسیونهای پوششدهی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از این بود که ویسکوزیته ظاهری تمامی سوسپانسیونها در هر سه غلظت با افزایش سرعت برشی بهسرعت کاهش یافت که این بیانگر رفتار جریانی سودوپلاستیک آنها بوده و تماماً دارای ویژگیهای جریانی مشابهی بودند. پوششهای هیدروکلوئیدی مورد استفاده در این مطالعه موجب افزایش میزان رطوبت محصول شدند اما تأثیر آنها در جذب روغن متفاوت بود. در بین پوششها، پوشش تهیه شده از صمغ ۲% دانه قدومه شیرازی مؤثرترین بود، بطوریکه موجب حداکثر کاهش جذب روغن و افزایش میزان رطوبت به ترتیب ۱۶,۷۲% و ۱۸.۸۴% شد. همچنین تیمار پوششدهی شده با این سوسپانسیون دارای حداکثر راندمان سرخ کردن بود.
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف: درماتوفیتوزیس یکی از رایجترین بیماریهای عفونی قارچی است که در حال حاضر به صورت جهانگیر درآمده و از مشکلات عمده بهداشتی و درمانی در شهرها و روستاها به حساب میآید. اهداف مشخص این مطالعه شامل اهداف آرمانی، کلی، اهداف ویژه و کاربردی است که عبارتست از تشخیص صحیح درماتوفیتوزیس ناخن، مقایسه حساسیت و دقت PCR با روشهای معمول مستقیم و کشت برای شناسایی عوامل درماتوفیتوزیس ناخن و بررسی ارزیابی تریکوفیتون روبروم در بیماران مشکوک به درماتوفیتوزیس ناخن.
مواد و روشها: این مطالعه یک بررسی توصیفی- تجربی بوده که روی نمونه بالینی ناخن ۷۱ نفر از بیماران مشکوک به درماتوفیتوزیس ناخن صورت گرفت. نمونههای بالینی یا تراشههای ناخن مشکوک، به سه بخش تقسیم شد که روی هر قسمت آزمایش مستقیم، کشت و مولکولی انجام شد. در آزمایش مولکولی از آغازگرهای یونیورسال قارچ (ITS۱ و ITS۴) و اختصاصی ترایکوفایتون روبروم (T-rub) استفاده شد.
نتایج: در مطالعه حاضر برای اولین بار در ایران در ظرف کمتر از ۵ ساعت و با استفاده از برنامه و روش اصلاح شده، استخراج DNA از بافت مستقیم ناخن آلوده صورت گرفت. همچنین مقایسه نتایج روشهای آزمایشگاهی معمول مثل آزمایش مستقیم و کشت با روش PCR حساسیت و دقت بسیار زیاد آن را نسبت به روشهای یاد شده به اثبات میرساند.
نتیجهگیری: این روش میتواند با سرعت و دقتی که دارد جایگزین بسیار مناسب و دقیق روشهای معمول کشت و آزمایش مستقیم باشد.
مهران میرشمس، جعفر روشنی یان، سجاد یادگاری دهکردی، علی اصغر بطالبلو،
دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
توجه به عدم قطعیتها در روند طراحی ماهواره برها، یکی از مهم ترین فاکتورها برای دستیابی به نتایج منطقی و قابلاعتماد میباشد. براین اساس، برای دخالت دادن تأثیر عدم قطعیتها، دو روش طراحی بهینه چندموضوعی و طراحی مقاوم ترکیب شده اند. حاصل این ترکیب، دستیابی به طرح حاملی بهینه با کمترین جرم کل و درعینحال، مقاوم نسبت به عدم قطعیت ها برای انجام مأموریت میباشد. در گام اول این پژوهش، به کمک ساختار بهینه مشارکتی، حاملی با پیشران مایع و با محوریت دو موضوع برای ارسال محموله ۱۲۰۰ کیلوگرمی به مدار دایروی ۷۵۰ کیلومتری از سطح زمین و شیب مداری ۵۰/۷ درجه طراحی شده است. موضوع اول سه زیرسیستم طراحی موتور، طراحی هندسه و تخمین جرم را در برمی گیرد و موضوع دوم، زیرسیستم های طراحی زاویه فراز، محاسبات آیرودینامیکی و شبیهسازی مسیر را شامل میشود. در ادامه، دو روش طراحی بهینه مشارکتی و طراحی مقاوم با اتخاذ رویکرد چند هدفی ترکیب شده اند تا حامل بهینه و مقاوم برای مأموریت مذکور طراحی گردد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که جرم مرحله اول طرح ناشی از طراحی مقاوم مشارکتی نسبت به حامل طراحی شده به روش بهینه مشارکتی سه تن سنگینتر بوده و رویهمرفته هفت ثانیه نیز به زمان عملکرد موتورها اضافه می شود، ضمن آنکه به لحاظ ابعادی نیز اندکی افزایش پیدا می کند. ارزیابی نتایج خروجی از هر زیرسیستم و همچنین مقایسه نتایج نهایی به دست آمده با نتایج حاصل از حامل طراحی شده برای مأموریت مذکور به روش امکان پذیری چندموضوعی، بر صحت نتایج تأکید دارد.
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف: مطالعات دهههای اخیر روی بتاگلوکانها، نقش این پلیساکاریدها را به عنوان مکملهای غذایی و دارویی در بیماران مبتلا به ضعف سیستم ایمنی و نیز مبتلایان به سرطان بسیار پر اهمیت نشان داده است. از میان پلیساکاریدهای دیواره سلولی قارچها، بتا ۱ و ۳ گلوکان فعالیت بالاتری دارد که به دو فرم محلول و نامحلول در آب قابل دستیابی است. طبق تحقیقات انجام شده فرم محلول بتا ۱ و ۳ گلوکان به دلیل فعالیت زیستی بالا و عملکردهای درمانی، به عنوان یک عامل مناسب و ایمن معرفی شده است. بتا ۱ و ۳ گلوکان علاوه بر کاربرد در مصارف تزریقی، به عنوان حامل دارورسان هم در پژوهشهای مرتبط با ساخت سیستمهای نوین دارورسانی مورد توجه قرار گرفته که برای درمان سرطان در شکل نانوذره آن استفاده شده است. هدف از این مطالعه معرفی روش آسان و سریع استخراج بهینه فرم محلول در آب بتا ۱ و ۳ گلوکان از دیواره کاندیدا آلبیکنس است. مواد و روشها: این روش در سال ۱۳۹۱ در گروه قارچشناسی دانشگاه تربیت مدرس برای اولین بار انجام شد. در روش حاضر، استخراج بتا ۱ و ۳ گلوکان محلول در آب از طریق روش سریع اکسیداسیون دیواره کاندیدا آلبیکنس در فرم لوله زایا توسط پراکسید سدیم و هیپوکلریت سدیم انجام شد که در ادامه با تأثیر دیمتیل سولفوکسید و آنزیم زایمولاز، بتا ۱ و ۳ گلوکان خالص بهدست آمد. محصول بهدست آمده توسط دستگاه لیوفلیزاتور در خلأ خشک و مقادیر آن محاسبه شد. آزمون کالوز با استفاده از معرف آنیلین بلو و طیف حاصل از۱H -NMR (۱H Nuclear Magnetic Resonance) برای تأیید بتا ۱ و ۳ گلوکان بهدست آمده، انجام شد. نتایج: میزان ۱۹۰ میلیگرم بتا ۱ و ۳ گلوکان محلول در آب از ۱ گرم وزن خشک کاندیدا آلبیکنس در فرم لوله زایا، استخراج شد که با توجه به وزن خشک اولیه، معادل ۶۳ درصد دیواره کاندیدا آلبیکنس محاسبه شد. بتا ۱ و ۳ گلوکان تخلیص شده در مقایسه با کردلان (بتا ۱ و ۳ گلوکان استاندارد) در آزمون کالوز و نیز در دستگاه شناسایی ساختمان هیدروژن ۱H -NMR تأیید شد. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد استخراج بتا ۱ و ۳ گلوکان محلول در آب از فرم لوله زایای کاندیدا آلبیکنس از طریق اکسید نمودن دیواره و خالصسازی آنزیمی نسبت به دیگر روشها با مقادیر بالاتر و روش آسانتری انجام میپذیرد.
فرشاد یادگاری، اردشیر کرمی محمدی،
دوره ۱۶، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
ویژگیهای بینظیر گرافن، زمینه را برای استفاده از این ماده در موارد گوناگون از جمله سیستمهای دارای حرکت محوری در ابعاد نانو فراهم کرده است. وجود حرکت محوری در سیستمها موجب تغییر رفتار دینامیکی و ارتعاشی آنها میگردد. در این پژوهش ارتعاشات یک نوار گرافنی دولایه دارای سرعت محوری ثابت با در نظر گرفتن اثر برش بینلایهای و از طریق تئوری غیرموضعی الاستیسیته بررسی شده است. بر مبنای این تئوری تنش در یک نقطه تابعی از کرنش در تمام نقاط جسم است. با توجه به ضخامت بسیار پایین لایههای گرافن و طول نوار، هر لایه بر اساس تئوری تیر اویلربرنولی مدل شده است. فرض بر این بوده است که جابهجاییهای عرضی و انحنای هر دو لایه با هم برابر بوده و هیچگونه جدایی بین سطوح لایهها هنگام حرکت رخ ندهد. یک مدول برشی برای در نظر گرفتن اثر برش بینلایهای ناشی از پیوندهای ضعیف واندروالس در انرژی پتانسیل سیستم وارد شده است. با استفاده از روش همیلتون معادله سیستم به دست آمده و به کمک روش گالرکین حل شده است. نتایجی برای شرایط مرزی یکسرگیردار- یکسرآزاد به دست آمده و با نتایج سایر مقالات موجود نیز مقایسه و اعتبارسنجی شده است. نتایج کاملتر برای شرایط مرزی دوسرمفصل به دست آمده و مشاهده میشود افزایش سرعت محوری موجب ایجاد ناپایداریهای دیورژانس و فلاتر در سیستم میشود. همچنین تاثیر تغییرات مدول برشی و پارامتر غیرموضعی بر روی سرعتهای بحرانی بررسی شده است.
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده
هدف:کاندیدا آلبیکنس مخمر فرصت طلبی است که در افراد دارای نقص سیستم ایمنی و در شرایط مناسب، به حالت بیماریزا مبدل میشود. مواد تشکیل دهنده گیاهان دارویی مانند کامفور میتوانند بیان ژنهای دخیل در ویرولانس قارچها را به واسطه خواص ضد قارچی خود، کاهش دهند. محصول ژنهای INT۱ و EFG۱ نقش مهمی در چسبندگی کاندیداآلبیکنس به بافت میزبان و هیفی شدن آن ایفا میکنند که این خصوصیات میتواند از عوامل بسیار مهم بیماریزاییآن باشند. مطالعه حاضر به بررسی اثر کافور بر تغییرات بیان ژنهای INT۱ و EFG۱ در سه زمان تیمار ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت با استفاده از RealtimePCRپرداخته است.
مواد و روشها: رقتهای سریالی از کامفور در غلظتهای ۵۱۲، ۲۵۶، ۱۲۸، ۶۴، ۳۲، ۱۶، ۸، ۴، ۲ و ۱ میلیگرم در هر میلیلیتر تهیه شد و سپس سوسپانسیون سلولی کاندیدا آلبیکنسسویه ATCC ۱۰۲۳۱با غلظت ۱۰۳×۵/۱ سلول در میلیلیتر بهمدت ۴۸ ساعت در ۳۵ درجه سانتیگراد با آن تیمار شد. سپس حداقل غلظت مهارکننده ۵۰ درصد و ۹۰ درصد (MIC۵۰/۹۰) رشد قارچ و حداقل غلظت کشنده قارچ (MFC) این ترکیب به روش رقت میکروبراث تعیین شد. کاندیدا آلبیکنس بهمدت ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت با کامفور در حداقل غلظت مهارکننده ۵۰ درصد رشد قارچ (MIC۵۰) تیمار شد. استخراج RNA مخمرها قبل و بعد از مجاورت با این ترکیب صورت گرفت، سپس ترجمه معکوس به cDNA و در نهایت ارزیابی به کمک Real time PCR انجام شد.
نتایج: حداقل غلظت مهارکننده ۵۰ درصد رشد قارچ (MIC۵۰)، حداقل غلظت مهارکننده ۹۰ درصد رشد قارچ (MIC۹۰) و حداقل غلظت کشنده قارچ (MFC) برای کامفور به ترتیب ۱۶، ۳۲ و ۶۴ میلیگرم در هر میلیلیتر تعیین شد. بررسی تغییرات بیان این ژنها در مخمر نیز نشان داد که کامفور بیان ژن INT۱ را در زمان ۲۴ ساعت پس از تیمار به میزان ۸۷ درصد، ۴۸ ساعت پس از تیمار ۹۷ درصد و ۷۲ ساعت پس از تیمار ۸۶ درصد نسبت به نمونه تیمار نشده کاهش داده است. این موضوع در خصوص ژن EFG۱ نیز نشان داد که بیان این ژن در تیمارهای ۲۴ ساعتی با کامفور به میزان ۵۸ درصد، در تیمارهای ۴۸ ساعتی ۹۳ درصد و در تیمارهای ۷۲ ساعتی ۴۹ درصد کاهش داشته است.
نتیجهگیری: در سالهای اخیر به دنبال بروز مقاومتهای دارویی و بروز عوارض جانبی داروهای شیمیایی، استفاده از گیاهان دارویی افزایش یافته است. این گیاهان ممکن است بتوانند بهعنوان عوامل ضد قارچی کارآمد عمل نمایند. نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از ترکیبات خالص شیمیایی موجود در ساختار این گیاهان مانند کامفور، میتواند بهطور چشمگیری در کاهش بیان ژنهای ویرولانس قارچی از جمله INT۱ و EFG۱ تأثیر داشته باشد.
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( ۶-۱۴۳۹ )
چکیده
احتل ّالحیوان مساحه واسعه فی شعر أحمد مطر. والکلب وحده بالنسبه إلی الحیوانات التی وظّفها الشاعر فی شعره حظی بحضور أوسع وبتطوّر دلالی متنوّع. تمّ استخدام لفظه الکلب فی ۵۰ قصیده تردد فیها ۱۰۰ مرّه. جاء ذلک نتیجه لمعرفه الشاعر بما أفرزته سلوکیات ذلک الحیوان وطبائعه فی ذاکره الإنسان العربی من دلالات ومعانٍ. ما ورد فی کتب التراث عن الکلب یدلّ علی أنّ العرب توسّعوا فی دلالاته؛ حیث أخذوا یطلقون هذه الکلمه علی معانٍ مجازیّه وجاءت رؤی الشاعر للوضع السیاسی السائد فی مجتمعه مؤاتیه لهذه المعانی، لذا فتح نصّه الشعری علیها وتأثّر بها، وشرب من رافدها. وکان للأمثال دور بارز، وذلک أنّ الطابع الفنّی الذی تنطوی علیه الأمثال یلائم طابع شعره التهکّمی، فتوجّه إلی الأمثال التی أرسلت فی الکلب واستنطق لفظه الکلب وفجّر هذا الدّال وما یحتوی علیه من معان قد عهدها العقل العربی لیوجّه التهکّم اللاذعإلی النظام السیاسی الحاکم فی العراق ومستکبری العالم.
سعت الدراسه فی إطار منهج وصفیّ- تحلیلیّ وبالاعتماد علی الإحصاء إلی تبیین مکانه الأمثال فی بعض قصائد الشاعر وتبیین مدی انطباعه عنها، کما حاولت الوصول إلی التطوّر الدلالیّ الحاصل لکلمه الکلب عن طریق الإجابه عن الأسئله التالیه: ۱-ما هو سبب الحضور الموسّع لکلمه الکلب فی شعر أحمد مطر؟ ۲-کیف کانت رؤیه الشاعر إلی تداول کلمه الکلب فی شعره؟ ۲-ما هی الأقطاب الدلالیّه التی تمحورت علیها رؤیه الشاعر؟ ۴- هل توظیف الشاعر لکلمه الکلب یتّسق مع موضوعات أشعاره؟