جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰ نتیجه برای یوسف پور


دوره ۴، شماره ۱۶ - ( تابستان ۱۳۸۶ )
چکیده

مثنوی­مولانا به گونه ای دنبالۀ سنّت معارف گویی است که در خاندان وی معمول بوده است. ارتجالی بودن کلام، دخالت اقتضائات آنی و فی المجلس در سیر طبیعی مطالب، الزامات بلاغتِ منبری و در نتیجه گسستگی سخن از نشانه های ناگزیر این گونه آثار است. حضور مستقیم و بالفعل مخاطبان در زمان آفریده شدن مثنوی، فضایی مدرسی ایجاد می کند و بالطبع نقش گویا و خاموش آنان را در جای جای این منظومۀ تعلیمی، که محصول تعامل گوینده و شنونده است، می­توان دید. از سوی دیگر، علائق و سلائقِ مولانا نسبت به برخی مطالب و مضامین دلخواه، سبب می شود تا در شکل گیری نهایی حکایات، کلام او را در اختیار خود بگیرد نه او کلام را.تذکارهای مکرر مولانا در توجه خواننده به معنای انفسی، نه آفاقی، حکایات و پیمانۀ معنی شمردن قصه به مخاطب او می آموزد که در ظاهرِ حکایات نماند و مثنوی را به منزلۀ کتاب قصه نخواند. در این مقاله به این موضوعات پرداخته می‌شود: استطراد در مثنوی به شکلها و انگیزه های گوناگون پیدا می شود. واکنشهای مخاطبان حاضر در مجالس اعم از سخنان یا حالات، تداعیهایی که بی اختیار در ذهن مولانا شکل می گیرند، بیخود شدن گوینده در هنگام طرح مطالبی که روح حساس او شدیداً به آنها وابسته است، همچون­ عشق، توحید، فنا، یاد شمس تبریزی و...در زمرۀ انگیزه های این گریزهاست.
 

دوره ۱۳، شماره ۵۱ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

در این مقاله سعی شده‌است با رویکردی مبتنی بر نظریه­های هرمنوتیکی و روایت­شناسی پل ریکور و با تأکید بر عامل کنش در ادبیات داستانی و تاریخ، شباهتها و تفاوتهای بخش تاریخیشاهنامه با ادبیات داستانی بررسی شود؛ زیرا به نظر می­رسد اگرچه بخش تاریخی شاهنامه می­توانست اختصاصاً روایتی از نمودهای وقایع و کنشهای تاریخی باشد، صورت­بندی فردوسی از کنشها، که در قالبی روایی و داستانی صورت گرفته­است، این بخش را آمیزه­ای از تاریخ، حماسه، ­اسطوره و افسانه ساخته‌است.

دوره ۱۵، شماره ۷۷ - ( ۴-۱۳۹۷ )
چکیده

قارچ خوراکی ماندگاری پایینی دارد. بنابراین به کارگیری راه کار های علمی برای افزایش ماندگاری آن جهت بهبود و توسعه تولید ضروری به نظر می رسد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تیمار نیتریک اکسید و زمان ماندگاری بر خواص فیزیکوشیمیایی قارچ خوراکی Agaricus bisporus انجام گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در۲ غلظت صفر و ۴/۵ میلی مولار نیتریک اکسید با ۳ تکرار انجام گرفت. در ابتدا دو غلظت صفر و ۴/۵ میلی مولار (سدیم نیتروپروساید) محلول آزاد کننده ی نیتریک اکسید تهیه و قارچ ها به مدت۱۰ دقیقه در آن غوطه ور شد سپس در بسته های پلی استایرن بسته بندی و در دمای ۴ درجه سانتی گراد به مدت ۹ روز نگهداری گردید. از لحاظ میزان فنل کل، ویتامین ث، سفتی و فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز در روز های ۶،۳ و۹ مورد بررسی قرار گرفت. تیمار با نیتریک اکسید به طور معنی دار باعث حفظ کیفیت قارچ در پایان مدت نگهداری شد به طوری که، قارچ حاوی غلظت ۴/۵ میلی مولار نیتریک اکسید در مقایسه با شاهد بیشترین میزان سفتی، محتوای فنل کل، ویتامین ث و کاهش فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز را در روز سوم نگهداری داشت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که استفاده از نیتریک اکسید می تواند به عنوان راهبرد موثری جهت افزایش عمر نگهداری قارچ دکمه ای استفاده گردد.
امین یوسف پور، محمد صفی خانی محمودی، محمد رضا حائری یزدی، آرش بهرامی،
دوره ۱۸، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

سیستم‌های غیرخطی دارای تشدیدهای فوق‌هارمونیک می‌باشند. این تشدیدها در کسری از فرکانس طبیعی سیستم رخ می‌دهند و می‌توانند پاسخ با دامنه زیادی را فعال کنند. استفاده از این تشدیدها به دلیل پایین بودن فرکانس آن‌ها برای سیستم‌های برداشت انرژی می‌تواند بسیار مفید باشد. هدف از این پژوهش، بررسی سیستم برداشت انرژی ارتعاشی غیرخطی با هندسه پیزومگنتوالاستیک تحت تحریک‌ فوقهارمونیک می‌باشد. در مقاله پیش‌رو معادلات حاکم بر سیستم در دو حالت پایداری یگانه و پایداری دوگانه با استفاده از روش مقیاس‌های چندگانه حل شده و حالاتی که فرکانس تحریک خارجی برابر با فرکانس تشدید فوق‌هارمونیک است، بررسی می‌گردد. در این حالات جابجائی نوک تیر و میزان ولتاژ خروجی بدست آمده و نشان داده می‌شود که تشدید فوق‌هارمونیک برای بهره‌برداری از سیستم‌های برداشت انرژی غیرخطی مفید بوده و باعث افزایش انرژی برداشت شده در این سیستم‌ها می‌گردد. همچنین میزان انرژی بدست‌آمده در سیستم با پایداری یگانه و سیستم با پایداری دوگانه مقایسه گردیده است. مشاهده می‌شود سیستم با پایداری دوگانه برای برداشت انرژی مناسب‌تر است. علاوه بر روش مقیاس‌های چندگانه، با استفاده از روش عددی رانگ کوتا پاسخ‌ها بدست آمده است. نتایج روش مقیاس‌های چندگانه با نتایج روش حل عددی مقایسه گردیده است. مشاهده می‌شود نتایج دو روش تطابق بسیار خوبی دارند.
محمد صفی خانی محمودی، امین یوسف پور، آرش بهرامی،
دوره ۱۸، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

در این پژوهش، استفاده از فرکانس‌های تشدید بالاتر برای تحریک میکروتیر میکروسکوپ نیروی اتمی در حالت غیرتماسی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش‌های رایج مدلسازی ارتعاشات غیرخطی مانند معادلسازی با سیستم گسسته‌ی جرم و فنر علاوه بر دقت پایین به دلیل در نظر نگرفتن پیوستگی تیر قابلیت انطباق با مودهای بالاتر را ندارند. در این مقاله، ابتدا معادله‌ی حاکم بر ارتعاشات غیرخطی میکروتیر با استفاده از اصل همیلتون تعمیم‌یافته و بر مبنای فرضیات تیر اویلر-برنولی و تغییر شکلهای کوچک به‌دست آمده است. معادله‌ی حاصل معادله‌ای با مشتفات جزئی و شرایط مرزی غیرخطی است. روش متداول در حل چنین معادلاتی، تبدیل معادله‌ی جزئی به معادلات دیفرانسیل معمولی با استفاده از روشهای کاهش مرتبه می‌باشد. اما در پژوهش حاضر معادله با مشتقات جزئی به‌طور مستقیم و بدون استفاده از روشهای کاهش مرتبه با روش اغتشاشات حل شده است. همچنین با حل عددی معادله دیفرانسیل معمولی حاصل از روش گلرکین صحت روابط به‌دست آمده از روش اغتشاشات بررسی و مورد تایید قرار گرفته است. رفتار میکروسکوپ در حالت استاتیکی، شکل‌مودهای خطی میکروسکوپ، معادلات حاکم بر هارمونیک صفر، اصلی و دوم در طول میکروتیر و همچنین پارامترهای تاثیرگذار بر بیشینه دامنه‌ی سوزن در هر مود و فرکانسی که بیشینه‌ی دامنه‌ در آن اتفاق می‌افتد بررسی شده‌ است. مشاهده ‌می‌شود که با بالاتر رفتن شماره مود، جابجایی غیرخطی فرکانس تشدید کوچک‌تر می‌شود. اما مودها و هارمونیک‌های بالاتر نسبت به فرکانس تشدید اول سرعت بیشتری در ثبت اطلاعات نمونه دارند و همچنین به دلیل حساسیت بیشتر به دامنه‌ی تحریک کوچکتری نیاز دارند.

دوره ۲۱، شماره ۱۵۳ - ( آبان ۱۴۰۳ )
چکیده

یکی از دغدغه‌های اصلی در تولید و فرآوری محصولات شیلاتی مسئله نگهداری و افزایش زمان ماندگاری آن می‌باشد. در همین راستا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر پوشش کیتوزان- صمغ دانه چیا (به‌ترتیب به‌میزان ۲ و ۵/۱ درصد وزن نمونه) بر برخی از خصوصیات شیمیایی (میزان اسیدهای چرب آزاد، پراکسید، شاخص تیوباربیتوریک اسید، بازهای نیتروژنی فرار و pH )، میکروبی (تعداد باکتری‌های اشرشیا کلی) و حسی ماهی فیتوفاگ طی مدت زمان نگهداری (۰، ۳، ۶، ۹ و ۱۲ روز) در دمای یخچال صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که با افزایش زمان نگهداری میزان اسیدهای چرب آزاد، پراکسید، شاخص تیوباربیتوریک، بازهای نیتروژنی فرار و تعداد باکتری‌های اشرشیاکلی تمامی نمونه‌ها افزایش یافت که این افزایش در نمونه‌های پوشش داده شده با محلول کیتوزان- صمغ دانه چیا، شدت کمتری داشت. یافته‌ها حاکی از آن بود که با افزایش زمان نگهداری، میزان pH در نمونه‌های فاقد پوشش افزایش یافت ولی در نمونه‌های پوشش داده شده میزان pH در ابتدا کاهش و سپس افزایش یافت. ارزیابی حسی نمونه‌ها نیز مشخص نمود که با افزایش زمان نگهداری پذیرش کلی نمونه‌ها کاهش یافت و بعد از روز سوم نگهداری نمونه‌های پوشش داده شده، امتیازات بیشتری نسبت به نمونه فاقد پوشش از ارزیاب‌ها کسب نمودند. در نهایت این مطالعه نشان داد که استفاده از پوشش کیتوزان- صمغ دانه چیا می‌تواند به افزایش مدت ماندگاری فیله‌های ماهی در یخچال کمک نماید
 

دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

قرارگیری بتن در معرض دمای بالا در شرایط مختلفی اتفاق می­افتد که از جمله­ی آن­ها می­توان به آتش­ سوزی در ساختمان­ها و یا کاربرد بتن در سازه ­هایی مانند نیروگاه­ ها اشاره نمود. در چنین شرایطی، تخمین مقاومت پسماند بتن پس از آتش ­سوزی و یا دستیابی به نوعی از بتن که با تجربه­ ی سیکل­ های متعدد دمایی دچار تغییرات کمی در مشخصات شود اهمیت کاربردی فراوان دارد. هدف از مطالعه ­ی حاضر بررسی آزمایشگاهی اثر کاربرد میکروسیلیس و خاکستر بادی به عنوان دو ماده­ ی افزودنی معدنی بر روی مقاومت پسماند بتن پس از قرار گرفتن در معرض حرارت بالا می­باشد. با کاربرد ۱۹ طرح اختلاط، مجموعه­ ای از ۵۷۰ نمونه­ ی استوانه­ ای با نسبت­ های آب­ به ­سیمان بین ۰,۳۵ و ۰.۶۵، درصد جایگزینی سیمان بین ۰ و ۱۵ برای میکروسیلیس و بین ۰ و ۳۰ برای خاکستر بادی ساخته شد. این نمونه­ ها در کوره­ ی الکتریکی قرار گرفته و مقاومت­ فشاری و کششی آن­ها در شرایط کنترل و بعد از قرارگیری در دماهای ۲۰۰، ۴۰۰، و ۶۰۰ درجه در زمان­ بندی­های مختلف ۲ ساعته، ۱۲ ساعته و ۲۴ ساعته ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که مقاومت فشاری و کششی نمونه­ های قرار گرفته در معرض دمای ۲۰۰ درجه دچار افت مقاومت قابل توجهی نگردید، ولی کاهش مقاومت در اثر قرارگیری در معرض دمای ۴۰۰ درجه و ۶۰۰ درجه به وضوح مشاهده شد. کاربرد میکروسیلیس منجر به تغییر محسوسی در مقاومت فشاری پسماند نمونه­ ها نگردید ولی مقاومت پسماند کششی نمونه­‌ها را کاهش داد. کاربرد خاکستر بادی نیز در جایگزینی نزدیک به ۳۰ درصد منجر به افزایش مقاومت فشاری پسماند شده اما مقاومت کششی پسماند نمونه­ ها را کاهش داد.

دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

واکنش قلیایی سنگدانه‌ها نوعی فرایند شیمیایی مخرب و وابسته به زمان است که بین ­یون­ های قلیایی موجود در سیمان و مواد معدنی موجود در انواع مشخصی از سنگدانه­ ها که دارای سیلیس واکنش‌پذیر یا کربنات می‌باشند رخ می­ دهد. این واکنش سبب ایجاد نوعی ژل در بتن می­ گردد که تمایل به جذب آب داشته و در صورت جذب رطوبت از محیط اطراف بصورت غیریکنواخت منبسط می‌شود. این انبساط غیریکنواخت سبب وقوع تنش‌های کششی بزرگتر از مقاومت کششی بتن و در نتیجه ترک‌خوردگی آن می‌شود. با وقوع چنین ترک‌هایی، بسیاری از پارامترهای رفتار مکانیکی بتن نظیر مقاومت فشاری، مقاومت کششی و مدول الاستیسیته تغییر کرده و در نتیجه­ی آن­، پایداری و قابلیت سرویس‌دهی سازه به طور جدی تحت تاثیر قرار می­گیرند. برای شبیه­سازی رفتار سازه­ها در برابر این واکنش­ها، یکی از مهمترین محاسبات، توزیع جهتی صحیح انبساط حجمی ناشی از این واکنش­ ها می­ باشد، که بر پیش­ بینی تنش­ ها و کرنش ­های موجود در سازه اثر قابل توجهی دارد. در پژوهش حاضر، با استفاده از قابلیت سابروتین­ نویسی در نرم افزار اجزای محدود آباکوس، یک مدل ریاضی برای شبیه‌سازی انبساط مرتبط با واکنش­ های قلیایی سنگدانه ­ها و خسارت ناشی از آن در المان‌ها و اعضای بتن مسلح توسعه داده شد. مدل مورد اشاره با توجه به وضعیت تنش در بتن در هر گام زمانی تحلیل، کرنش آزاد حجمی را بصورت غیرهمسانگرد در بتن توزیع می‌کند. به‌منظور صحت‌سنجی مدل توسعه داده شده، نتایج حاصل از آن تحت شرایط مختلف آرماتورگذاری و بارگذاری با توجه به نتایج آزمایشگاهی مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه با نتایج آزمایشگاهی نشان می‌دهد که مدل عددی توسعه داده شده قادر است با دقت مناسب  توزیع جهتی انبساط غیرهمسانگرد ناشی از واکنش قلیایی سنگدانه‌ها را در بتن مسلح و غیرمسلح شبیه‌سازی کند. نتایج حاصل از مدل اجزای محدود همچنین حاکی از آن است که اصلاح مشخصات مکانیکی بتن طی شبیه‌سازی، تاثیر اندکی بر توزیع جهتی انبساط دارد. بعلاوه مشاهده شد که مدل مورد استفاده تسلیم آرماتورها را در انبساط کلی متناظر با کرنش تسلیم فولاد (حدود ۲/۰ درصد) نشان می­دهد که پیرو آن تغییرات تنش الگوی متفاوتی را دنبال می­ نماید. چارچوب عددی معرفی شده در این مقاله می­تواند به نحو موثری در مدل­سازی سازه ­های تحت اثر واکنش­های قلیایی سنگدانه­ ها مورد استفاده قرار گرفته و به منظور تعیین تنش­ ها و خسارات ناشی از پیشرفت این واکنش استفاده شود.

دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده

امروزه برای کاهش اثرات منفی ساخت پل ­ها درترافیک شهری، به­ طور فزاینده­ ای از روش­ های ساخت سریع پل استفاده می­ گردد. یک روش برای ساخت سریع پل، پیش ­ساخته نمودن قطعات یا بخش­ هایی از کل پل است. در صورت کاربرد موثر پیش­ تنیدگی در این قطعات، قابلیت مرکزگرایی و امکان بازگشت آن­ ها پس از زلزله به موقعیت اولیه وجود خواهد داشت که منجر به کاهش قابل توجه خسارت و هزینه­ ی تعمیرات پس از زلزله می­ گردد. هدف از مطالعه ­ی حاضر بررسی رفتار لرزه ­ای پایه پل ­های بتنی پیش ­ساخته مرکز­گرا می­باشد که در آن­ ها از تاندون­ های پس­ کشیده­ ی غیر­پیوسته به منظور مرکزگرایی و از فولاد نرمه برای اتلاف انرژی زلزله استفاده می ­شود. یک مدل عددی دو بعدی برای شبیه ­سازی رفتار پایه‌های مزبور در محیط نرم­افزارOpenSees ساخته شد. به ­منظور مطالعه پارامتری عوامل موثر بر پل­ های بتنی با پایه­ های پیش­ ساخته مرکز­گرا، مجموعه­ ای متشکل از ۹ پایه سگمنتی با درصد­های مختلف نیروی پیش­ تنیدگی و فولاد نرمه با مقاومت خمشی اسمی یکسان طراحی شدند. این ۹ طرح تحت بارگذاری­ های مونوتونیک، چرخه ­ای و دینامیکی تاریخچه زمانی قرار داده شده و رفتار لرزه ­ای آن­ ها مطالعه گردید. نتایج نشان داد که افزایش نسبت نیروی پیش­ تنیدگی به مساحت مقطع بتنی تا حدی مشخص می­ تواند موجب بهبود رفتار سازه ­شود. با این وجود، بعد از این حد، رفتار سازه به طور نامطلوبی تحت اثر نیروی پیش­ تنیدگی قرار می­ گیرد. بر اساس آنالیزهای چرخه­ای و دینامیکی مدل­های بررسی شده در این مطالعه، نسبت بهینه ­ی نیروی پیش ­تنیدگی به مقاومت سطح مقطع بتنی حدود ۰,۱ تا ۰.۱۵ ارزیابی گردید. یافته­ های مطالعه­ ی حاضر می ­تواند در جهت طراحی پل ­های متشکل از این اعضا در مناطق با لرزه­ خیزی بالا مفید واقع گردد.

دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

با وجود رواج کاربرد پل ­های قوسی در مناطق لرزه ­خیز دنیا، رفتار لرزه ­ای این پل­ ها تاکنون مورد مطالعات محدودی قرار گرفته ­است. مطالعه ­ی حاضر به بررسی اثرات تغییر زاویه ­ی اعمال زلزله و تحریک غیرهمزمان تکیه­ گاهی بر پل ­های قوسی بتن مسلح می ­پردازد. چهار پل قوسی بتن آرمه ساخته شده در ایران به صورت سه بعدی مدلسازی شده و تحت تحلیل تاریخچه زمانی غیرخطی بر اساس ۷ شتاب­ نگاشت قرار گرفتند که هریک از آن­ ها با تغییر زاویه در گام ­های ۱۵ درجه اعمال شدند. تحریک غیرهمزمان تکیه ­گاهی نیز از طریق ایجاد تاخیر زمانی برای رکورد ورودی به هر تکیه­ گاه اعمال شد. نتایج نشان داد که افتادگی عرشه بیش از سایر پارامترها به زاویه اعمال زلزله حساس بوده است. افزایش نیروی محوری پای قوس در اثر رخداد زلزله تا ۴۰ درصد مشاهده شد که بیشترین آن در حالت اعمال زلزله عرضی محاسبه گردید. اعمال تاخیر زمانی در تحریک تکیه ­گاه­های سازه نیز منجر به حداکثر ۱۰ درصد افزایش در معیارهای آسیب و حداکثر ۵ درصد افزایش در نیروی محوری و لنگر خمشی پای قوس گردید.
 

صفحه ۱ از ۱