جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای الگوریتم زنبور عسل

حسین زارع، سالم بعنونی، افشین قنبرزاده،
دوره ۱۲، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده

این مطالعه، کاربرد الگوریتم زنبور عسل جهت طراحی بهینه مبدل گرمایی صفحه ای پره دار از دیدگاه اقتصادی را نشان می دهد. از این رو بهینه سازی دو تابع هدف به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا کمینه سازی مساحت انتقال حرارت که به طور اساسی با هزینه های سرمایه گذاری مبدل حرارتی مرتبط است و سپس کمینه کردن افت فشار کلی که با هزینه های عملکرد مبدل حرارتی مرتبط می باشد، تحت محدودیت های مکانی، وظیفه حرارتی و افت فشار مجاز مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس کاربردها طول مبدل حرارتی، فرکانس پره، تعداد لایه های پره ، طول نیزه پره، ارتفاع پره و ضخامت پره جهت بهینه سازی مطرح شده است. همچنین قیود توسط تابع جریمه به کار برده شده اند. کارآیی و دقت الگوریتم پیشنهادی با یک نمونه مطالعاتی از منابع موجود بررسی شده است. مقایسه نتایج موجود با نتایج متناظر به دست آمده از الگوریتم ژنتیک و اجتماع ذرات نشان می دهد که الگوریتم زنبور عسل در حالت کمینه سازی مساحت انتقال حرارت به ترتیب ۱۸ % و ۱۱% و در حالت کمینه سازی افت فشار به ترتیب ۱۳% و ۳,۵% بهتر از نتایج به دست آمده از الگوریتم ژنتیک و اجتماع ذرات می باشد. از این رو جهت مطالعه چنین مسائلی این روش توصیه می شود.
عرفان میرشکاری، افشین قنبرزاده، کوروش حیدری شیرازی،
دوره ۱۶، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۵ )
چکیده

در کار حاضر، تاثیر پارامترهای ساختاری ربات موازی شش درجه آزادی هگزا بر شاخص‌های عملکردی سینماتیکی و دینامیکی مورد بررسی قرار گرفته و ساختار ربات با استفاده از الگوریتم بهینه‌سازی زنبور عسل چندهدفه، بهینه می‌شود. پس از تشریح ساختار و تعیین پارامترهای هندسی سازنده ربات، روابط مربوط به سینماتیک معکوس آن استخراج شده و ماتریس ژاکوبین که ارتباط‌دهنده میان مولفه‌های بردار سرعت مجری نهایی و بردار سرعت‌های زاویه‌ای مفصلی است، به دست می‌آید. از طریق محاسبه مجموع انرژی جنبشی اجزا ربات به صورت ضریبی از بردار سرعت دورانی مفاصل عمل‌کننده، ماتریس اینرسی استخراج می‌شود. معکوس عدد وضعیت سینماتیکی محلی و سراسری بر پایه ماتریس ژاکوبین بی‌‌بعد به عنوان اندیس اندازه‌گیری مهارت سینماتیکی ربات منظور می‌گردد. با تعیین ماتریس جرم به عنوان ارتباط دهنده مولفه‌های بردار شتاب مجری نهایی و بردار گشتاوری مفاصل عمل‌کننده، شاخص برآورد مهارت دینامیکی محلی و سراسری ربات ارائه می‌شود. با در نظر گرفتن شاخص‌های عملکردی سینماتیکی و دینامیکی در فضای کاری مکعبی به عنوان توابع هدف، ساختار ربات هگزا با استفاده از الگوریتم زنبور عسل چند هدفه، بهینه می‌گردد. بدین منظور، قیدهای هندسی مناسب شامل محدودیت حرکتی مفاصل یونیورسال و کروی، و قیدهایی به منظور دوری از موقعیت‌های تکین در نظر گرفته می‌شوند. نمودار پارتو مربوط به بهینه‌سازی چند هدفه که نشان‌دهنده پاسخ‌های نامغلوب می‌باشد، ارائه شده است. همچنین نمودارهای تاثیر تغییر پارمترهای ساختاری ربات هگزا بر مقادیر شاخص‌های عملکردی سینماتیکی و دینامیکی بهینه ترسیم شده و در نهایت توزیع شاخص‌های عملکردی در فضای کاری مورد نظر نشان داده شده است.
میلاد صادق یزدی، محمد بخشی جویباری، حمید گرجی، محسن شاکری، مازیار خادمی،
دوره ۱۷، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۶ )
چکیده

هیدروفرمینگ یک روش مناسب در به‌کارگیری سیال برای تولید قطعات با نسبت استحکام به وزن بالا محسوب می‌گردد. فرآیند کشش عمیق هیدرودینامیکی به‌کمک فشار شعاعی و با جریان رو به داخل سیال یکی از انواع هیدروفرمینگ محسوب می‌شود. در این روش، فشار جانبی و فشار محفظه، دو پارامتر کلیدی هستند که مقدار آن‌ها در هر لحظه نقش مهمی در کیفیت قطعه نهایی ایفا می‌کند. در این پژوهش، به‌کمک یک روش ترکیبی، مسیرهای فشار محفظه و فشار جانبی در فرآیند کشش عمیق هیدرومکانیکی با فشار شعاعی و با جریان رو به داخل سیال بهینه سازی شده است. در این روش، یک شبیه‌سازی تطبیقی که با الگوریتم کنترل فازی یک‌پارچه شده است، به همراه الگوریتم زنبور عسل مصنوعی برای تعیین مسیرهای بهینه استفاده شده است. دست‌یابی به قطعه‌ای با حداقل نازک‌شدگی در سراسر آن و بدون چروکیدگی، به عنوان هدف بهینه‌سازی مشخص شده است. برای صحت‌سنجی مسیر فشارهای بهینه به‌دست آمده از الگوریتم بهینه‌یابی استفاده شده در این پژوهش، از آزمایش‌های تجربی استفاده شده است. نتایج نشان داده است که استفاده از مسیر فشارهای بهینه محفظه و جانبی، منجر به دست‌یابی به قطعه‌ای با حداکثر نازک‌شدگی کمتر در سراسر قطعه شکل داده شده و بدون چروکیدگی می‌گردد.

دوره ۱۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

‎ ‎در این تحقیق شناسایی محل و میزان آسیب در سازه با استفاده از الگوریتم بهینه‌سازی زنبور عسل مصنوعی بررسی شده است. تعیین میزان و محل خسارت ‏در سازه‌ها با استفاده از بازرسی میدانی و چشمی فرآیندی پرهزینه است، لذا با استفاده از روشهای تحلیلی علاوه بر سرعت دسترسی قابل ملاحظه، هزینه‌های ‏تعیین محل و میزان آسیب نیز کاهش می‌یابد. با دانستن فرکانس‌ها و شکل‌های مودی سازه آسیب‌دیده که از نتایج اندازه‌گیری بدست می‌آید و همچنین فرض ‏عدم تغییر ماتریس جرم در سازه سالم و آسیب‌دیده، ماتریس سختی به گونه‌ای تعیین می‌شود که در قضیه مقادیر ویژه ماتریس جرم و سختی سازه آسیب‌دیده ‏صدق نماید. حل مساله از روش معکوس نیازمند سعی و خطای متعددی تا رسیدن به جواب قابل قبول می‌باشد ولی استفاده از الگوریتم‌های بهینه‌سازی عددی ‏می‌تواند به گونه‌ای فضای پاسخ را جستجو کند که تعداد سعی‌های لازم بسیار کم و محدود گردد. در این پژوهش الگوریتم زنبور عسل مصنوعی برای تعیین ‏ماتریس سختی سازه آسیب‌دیده استفاده می‌گردد. همچنین روش‏ SEREP برای فشرده‌سازی ماتریس جرم و سختی به منظور کاهش حجم محاسبات بکارگیری ‏می‌شود. برای ارزیابی این روش، دو خرپای مسطح و فضایی و یک قاب مسطح هر کدام با دو سناریوی خسارت درنظر گرفته می‌شود. نتایج بررسی نشان ‏می‌دهد که این روش توانایی و دقت قابل‌قبولی در تعیین میزان و محل آسیب در سازه با وجود اطلاعات فرکانسی و شکل مودی نویزدار دارد.‏

صفحه ۱ از ۱