جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای بافت سطح

مهدی دانش، خلیلی خلیلی،
دوره ۱۳، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده

لرزه یا ارتعاشات نسبی شدید خودانگیخته بین ابزار و قطعه کار، به سبب تاثیر مخرب آن بر کیفیت سطح، دقت ماشینکاری، عمر ابزار و ماشین ابزار پدیده ای نامطلوب در فرآیند ماشینکاری می باشد. به منظور پیش بینی و جلوگیری از رخ دادن لرزه، نیاز به روشی جهت تشخیص آن در حین فرآیند ماشینکاری می باشد. در این تحقیق تشخیص لرزه در فرآیند تراشکاری با استفاده از تحلیل علائم پیشروی ابزار بر روی سطح قطعه کار به کمک تکنیکهای پردازش تصویر مورد مطالعه قرار گرفته است. به منظور اعتبار سنجی سیستم بینایی ارائه شده، ارتعاشات ابزار با استفاده از سنسور ارتعاشات نصب شده بر روی بدنه ابزار اندازه گیری شده است.
علی قدوسیان، مسعود پور، مجتبی شیخی ازغندی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده

در این تحقیق، اثرات پارامترهای برش بر نرخ برداشت ماده و زبری سطح، بررسی شده است. در این مقاله شرایط ماشینکاری در فرزکاری با بارجانبی کم بهینه‌سازی می‌گردد. برای این منظور ابتدا یک مدل جامع از فرآیند ماشینکاری با بارجانبی کم ارائه می‌شود. در این مدل پارامتر میرایی فرآیند برای اولین بار به روش تحلیل سری‌زمانی مدلسازی شده و شبیه‌سازی فرآیند به صورت دقیق انجام ‌گردید. با توجه به اثرات پارامترهای برش برروی فاکتورهای نرخ برداشت ماده و زبری سطح، برای بدست آوردن شرایط مطلوب ماشینکاری، از بهینه‌سازی چند‌هدفه استفاده می‌شود. قید پایداری به عنوان محدودیت بهینه‌سازی مطرح شده و مقدار آن توسط روش المان محدود زمانی محاسبه می‌گردد. برای جستجوی پارامترهای برش مطلوب از سه الگوریتم ژنتیک، گروه ذرات و رقابت استعماری استفاده شده است. با مقایسه نتایج حاصله از این سه روش، نشان داده شده است که الگوریتم رقابت استعماری در غلبه به ترمهای غیرخطی و مینیم‌های محلی مساله قدرتمندتر بوده و سرعت بیشتر همگرائی در این الگوریتم، نسبت به دو روش دیگر در این مسئله اثبات شده است. در پایان آزمایشاتی برای تایید تغییرات تابع هدف در مسیر میل به نقطه بهینه انجام شده و درصد خطای تابع هدف در نقطه بهینه با نتایج آزمایشگاهی تعیین می‌گردد.

دوره ۱۴، شماره ۶۵ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده

 
چکیده
در این پژوهش اثر افزودن صمغ فارسی و پودر تفاله هویج به فرمولاسیون دونات به منظور تهیه یک فرآورده کم‌چرب با محتوی فیبری بالا و ویژگی‏های حسی مطلوب با استفاده از شیوه سطح پاسخ و با یک طرح چرخش‏پذیر مرکب مرکزی موردبررسی قرار گرفت. متغیرهای مستقل شامل صمغ فارسی (%۵/۱-۰)، پودر تفاله هویج (%۱۵-۰) و آب (%۵۳-۳۸) بود. متغیرهای وابسته شامل ویژگی‏های بافت سطحی، شاخص‏های رنگ پوسته، ویژگی‏های ساختار مغز و ویژگی‏های حسی دونات بود. نتایج نشان داد با افزودن پودر تفاله هویج به فرمولاسیون، زبری سطح نمونه‏های دونات افزایش یافته و ویژگی‏های ساختار مغز افت می‏کنند (۰۵/۰>p). آب فرمولاسیون دارای یک تأثیر منفی درجه دوم معنی‏داری بر ساختار مغز دونات بود (۰۵/۰>p). همچنین یک اثر متقابل قابل‌توجه بین آب و پودر تفاله هویج بر ویژگی‏های ساختار مغز مشاهده شد (۰۵/۰>p). با افزایش سطح پودر تفاله هویج و کاهش سطح آب فرمولاسیون، شاخص L* سطح نمونه‏ها کاهش و شاخص a* سطح آن‌ها افزایش یافت (۰۵/۰>p). همچنین نتایج ارزیابی حسی نشان داد با افزودن سطوح بالاتر پودر تفاله هویج نمرات پذیرش مصرف‌کننده کاهش معنی‌دار یافت (۰۵/۰>p). نتایج آنالیز همبستگی به‌خوبی نشان داد شاخص‏های بینایی، همبستگی قوی (۰۵/۰>p) با ویژگی‏های حسی دونات داشتند که بیان‌کننده توانایی تکنیک‏های پردازش تصویر در پیش‌بینی پذیرش مصرف‌کننده بود. شیوه سطح پاسخ نشان داد دونات با فرمولاسیون بهینه شامل %۱۷/۱ صمغ فارسی، %۴۴/۷ پودر تفاله هویج و%۲۹/۴۸ آب دارای محتوی فیبری بالا، محتوی روغن کاهش‌یافته و ویژگی‏های حسی قابل قبولی بود.
حامد حسن پور، شقایق شجری، امیر راستی، محمد حسین صادقی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

استفاده از سطوح پیچیده در صنایع گوناگون از جمله هوافضا و قالب‌سازی، رو به گسترش است. برای فرزکاری چنین سطوحی، توجه به فاکتورهایی از قبیل نوع استراتژی و پارامترهای ماشین‌کاری که همگی روی قابلیت ماشین‌کاری تاثیر گذار هستند، امری ضروری است. از اهداف این تحقیق، بررسی تاثیر استراتژی‌های مختلف و نیز پارامترهای مختلف ماشین‌کاری روی میکروسختی سطح نوعی سطح انحنادار (محدب) از جنس فولاد ضد زنگ ۴۹۰۳/۱ است. ابزار بکار رفته، فرز انگشتی سرکروی با روکش TiN و استراتژی‌های استفاده شده، چهار روش خطوط موازی، آفست سه‌بعدی، مارپیچ و شعاعی می‌باشند. طراحی و تحلیل آزمایش‌ها با استفاده از روش تاگوچی انجام گردید. پارامترهای ورودی شامل سرعت برشی، نرخ پیشروی و فاصله بین مسیرهای ابزار بودند. پس از انجام آزمایش‌ها، سختی لایه سطحی نمونه‌های فرزکاری شده اندازه‌گیری شد. نتایج نشان داد که مسیرهای مختلف ابزار تاثیر متفاوتی روی میکروسختی سطح فرزکاری دارند. فارغ از شرایط برش، سختی بعد از فرآیند، در تمامی استراتژی‌ها از سختی اولیه قطعه‌کار بیشتر بود. استراتژی مارپیچ دارای بیشترین و استراتژی شعاعی دارای کمترین مقدار سختی بودند. علاوه بر این، افزایش نرخ پیشروی، سرعت برشی و فاصله بین مسیرهای ابزار، سختی را افزایش داد و فاصله بین مسیرهای ابزار کمترین اثر را روی سختی داشت. بیشترین مقدار سختی نیز در شرایط سرعت برشی ۱۸۰ متربردقیقه، نرخ پیشروی ۱۸/۰ میلیمتربردندانه و فاصله بین مسیر ابزار ۷/۰ میلیمتر گزارش شد که افزایش ۵۶% را نشان می‌داد.
ابوالفضل ابراهیمی سرست، صالح اکبرزاده، علیرضا واعظ پور نجف آبادی،
دوره ۱۵، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

انواع مختلف سطوح لغزشی مانند کلاچ‌ها و ترمزها ، مستعد نوعی آسیب سطح تحت عنوان ناپایداری ترموالاستیک هستند. ناپایداری اشاره دارد به رشد نامحدود آشفتگی-های دما و فشار که منجر به دماهای موضعی بسیار بالا و سایش آن نقاط می‌شود. در این پژوهش اثر بافت سطح بر روی ناپایداری ترموالاستیک در رژیم روان‌کاری مخلوط مورد بررسی قرار می‌گیرد. بدین منظور از مدلی که شامل یک سطح صیقلی با رسانایی حرارتی بالا و یک سطح زبر با رسانایی حرارتی بسیار پایین است، استفاده می‌شود. در این تحقیق برای سطوح زبر از یک پروفیل زبری سطح تولیدشده به‌روش عددی استفاده شده است. در ادامه به کمک ضرایب جریان که ضرایب اصلاحی معادله رینولدز برای در نظر گرفتن زبری هستند، تأثیر بافت سطح بر روی ناپایداری ترموالاستیک بررسی می‌شود. برای انجام این کار از الگوریتمی استفاده می‌شود تا به کمک آن برای سه گونه جهت‌گیری زبری یعنی طولی، عرضی و همسانگرد، سرعت بحرانی که بیشتر از آن ناپایداری ترموالاستیک اتفاق می‌افتد و منجر به تشکیل نقاط داغ دیده می‌شود، به‌دست می‌آید. در نهایت مشخص می‌شود که سرعت بحرانی که سطح را در آستانه‌ی ناپایداری ترموالاستیک قرار می‌دهد، برای الگوی سطح طولی حالت بهینه دارد و پس از آن الگوی سطح همسانگرد و در نهایت الگوی سطح عرضی قرار دارد. برای تعیین صحت مدل معرفی‌شده، تعدادی از نمودارهای ارائه‌شده توسط محقیقن در مورد تغییرات سرعت بحرانی نسبت به ضخامت فیلم روان‌کار، بازسازی شده است.
امیر راستی، محمد حسین صادقی، سینا صباغی فرشی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده

در این پژوهش، اثر زبری سطح بر عمر خستگی در فرایند سوراخ‌کاری فولاد AISI۴۳۴۰ مورد بررسی قرار گرفت. سه روش ایجاد سوراخ شامل سوراخ‌کاری سنتی با و بدون پیش‌مته و فرزکاری مارپیچ به‌کارگرفته شدند. به منظور مطالعه اثر زبری سطح و پارامترهای فرایند روی استحکام خستگی، دو پارامتر اصلی برش شامل؛ سرعت برشی (Vc) و نرخ پیشروی (fz) با استفاده از طرح آزمایش رویه پاسخ در ۵ سطح تغییر داده شدند. در هر آزمایش ۵ پارامتر اصلی پروفیل زبری سطح شامل Rz، Rt، Ra، Rq و Rsm اندازه‌گیری شدند. سپس عمر هر نمونه با استفاده از آزمون‌های خستگی بدست آمد. با درنظرگرفتن آزمایش‌های اعتبارسنجی، ۱۳ آزمون خستگی برای هر راهبرد سوراخ‌کاری انجام گرفت (مجموع ۳۹ آزمون خستگی). نتایج نشان داد که روی سطح سوراخ ایجاد شده توسط فرایند سوراخ‌کاری سنتی، اثراتی از مسیر ابزار، خراش‌های ناشی از برخورد براده‌ها و اثر شخم‌زنی بوجود می‌آید. این اثرات در سایر فرایندها ناچیز بود. بر همین اساس نیز، بیشترین زبری سطح به‌ترتیب در فرایند‌های سوراخ‌کاری سنتی، سوراخ‌کاری با پیش‌مته و فرایند فرزکاری مارپیچ مشاهده گردید. همچنین، مدل تخمین عمر بر اساس معیار زبری Rz با خطای میانگین ۴,۴% بهترین تخمین عمر خستگی را دارا بود. در واقع، عمر خستگی وابستگی بیشتری به اختلاف ارتفاع پستی و بلندی ماکزیممی دارد که در مجاور هم هستند. همچنین مشاهده شد که در توسعه مدل تخمین عمر خستگی قطعات سوراخ‌دار، استفاده از مدل بر پایه پارامتر زبری سطح در مقایسه با پارامترهای برش، عمر خستگی را بهتر و با خطای کمتری محاسبه می‌کند.

صفحه ۱ از ۱