جستجو در مقالات منتشر شده


۲۶ نتیجه برای باقیمانده


دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱- )
چکیده

در این مقاله، کاربرد روش عددی کمترین مربعات برای حل مسایل مختلف مهندسی الکترومغناطیس بطور اجمالی مرور و بررسی می شود. در اینجا، روش کمترین مربعات برای تحلیل و طراحی مسایل مختلف به کار می رود، مانند: حل معادلات، برازش منحنی به داده های اندازه گیری، ضرایب سری فوریه، معادلات با کارگردانهای خطی، معادلات انتگرالی و دیفرانسیلی، مسایل الکتریسیته ساکن و مغناطیس ساکن، مسایل مقادیر مرزی (توسط روش باقیمانده مرزی کمترین مربعات)، طراحی مبدلهای امپدانس و خطوط پله ای و باریک شونده برای تطبیق امپدانس، طراحی بهینه پیوننده های جهتی چند سوراخه، پیوننده خط پیونیده، پیوننده خط شاخه ای،‌ پیوننده حلقوی،‌ تحلیل آنتی سیمی، سنتز پرتو آنتن، سنتز آرایه و پراکندگی، در این مطالعه آشکار می شود که روش عددی کمترین مربعات را می توان برای تدیون الگوریتمهای موثری برای تحلیل و طراحی مسایل مختلف در موضوعات تشعشع، پراکندگی، آنتنها، میکروویو، ریاضیات مهندسی و غیره به کار برد. بعضی مقالات و کتب منتشر شده در زمینه کاربردهای روش کمترین مربعات برای تحلیل و طراحی مسایل مهندسی الکترومغناطیس گروه بندی شده و در بخش مراجع ذکر شده است.

دوره ۲، شماره ۷ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده

یکی از عوامل مهم و موثر بر فعالیت کشتهای آغازگر لاکتیک در شیر که می تواند سبب عدم انعقاد لاکتیکی شیر شود باقیمانده پادزیست ها هستند. عدم انعقاد لاکتیکی شیر در برخی شیرهای دریافتی کارخانجات شیر از جمله مشکلاتی است که باعث به خطر افتادن منافع دامداران و واحدهای تولید فرآورده های شیر مخصوصا ماست و پنیر می گردد. به منظور بررسی این مشکل اقدام به مطالعه پیرامون باقیمانده ترکیبات پادزیست ها در شیر گردید. یافته ها نشان دادند که افزودن پماد مخصوص درمان ورم پستان با غلظت ۱۰۰ppm به شیر و همچنین شیر دام تحت درمان پادزیست با استرپتومایسین (بصورت تزریق عضلانی) تا ۷۲ ساعت پس از تزریق مانع از انعقاد لاکتیکی شیر شدند . لذا دام تحت درمان بایستی بطور جداگانه نگهداری شده و شیر آن به هیج وجه نباید با شیر سایر دام ها تا زمانیکه بقایای پادزیست در شیر تا حد قابل قبولی کاهش یابد، مخلوط گردد. عوامل فوق اثرهای متفاوتی بر انعقاد آنزیمی شیر می گذارند.

دوره ۳، شماره ۸ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

نظر به کاربرد گسترده سموم دفع آفات نباتی در انواع محصولات کشاورزی و افزایش نگرانیهای مربوط به مخاطرات بهداشتی ناشی از سموم، میزان باقیمانده آفت کشهای کلره در صیفی جات به روش کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی در انستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور در سال ۱۳۸۴ بررسی شد. تحقیق به روش توصیفی به منظور اندازه گیری انواع سموم tecnazene, endosulfan-sulphate, HCH-g, DDT, endosulfan (II), Quintozene, Endosulfan (I) و hexachlorobenzen در ۳۰ نمونه طالبی، خربزه و هندوانه انجام گرفت. پس از استخراج نمونه ها با حلال اتیل استات و تخلیص عصاره با ستون ژل تراوا با کارایی بالا (HPGPC)، شناسایی و تعیین میزان باقیمانده سموم با استفاده از روش کروماتوگرافی گازی- طیف سنجی جرمی مجهز به آشکار ساز تله یونی (GC/ITMS) صورت گرفت. درصد بازاریابی و حد تشخیص سموم این روش به ترتیب %۹۵-۱۷۸ و ۰,۰۱-۰.۰۵ mgkg-۱ بود. داده ها نشان داد که نمونه های خربزه دارای سم endosulfan(II) به میزان ۰.۰۳-۰.۰۴ mgkg-۱ و نمونه های خربزه و طالبی دارای سم endosulfan-sulphate به ترتیب در مقادیر ۰.۰۳-۰.۰۴ mgkg-۱ و ۰.۰۵-۰.۰۷ mgkg-۱ بودند. هیچیک از نمونه ها دارای باقیمانده سموم کلره بیشتر از حداکثر مجاز باقیمانده (MRLs) تعیین شده به وسیله Codex Alimentarius FAO/WHO نبودند. کاربرد این روش در تعیین باقیمانده سموم صیفی جات موفقیت آمیز بوده و نتایج قابل اعتماد و دقیقی را برداشته است.

دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۹ )
چکیده

در این پژوهش امکان جداسازی آسفالتین از باقیمانده برج خلاء با استفاده از حلالهای صنعتی ارزان قیمت مانند ۲۰۲ ،۲۰۲ ،۲۰۴ و ۲۱۰ بررسی شد. برای رسوب آسفالتین از روشهای جداسازی ۰۱/IP۱۴۳ و ۰۷-۳۲۷۹ D ASTM استفاده شد. جهت یافتن بیشترین میزان رسوب آسفالتین از نرم افزار طراحی آزمایش با سه فاکتور زمان ماند، نسبت حجم حلال به جرم خوراک و درصد حجمی حلال ۲۰۴ به مجموع حلال ۲۰۴ و ۲۱۰ استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین اثر میان پارامترهای اساسی به ترتیب مربوط به نسبت حلال به خوراک، درصد حجمی حلال ۲۰۴ به کل حلال و زمان ماند بوده است و بین پارامترهای اساسی برهمکنش شدیدی وجود دارد. بهترین درصد رسوب آسفالتین در زمان ماند ۷۹/۳۴ ساعت، نسبت حلال به خوراک gr/ml ۷۹/۳۹ و درصد حجمی حلال ۲۰۴ به حلال کل ۲۹/۲۰ %حاصل شد که توانست ۰۴/۹ %از ۹/۹ %را رسوب دهد و درصد رسوب آسفالتین حالت بهینه مخلوط حلالهای صنعتی ۹/۲۲ %کمتر از نرمال هپتان شد که با توجه به قیمت ارزانتر این حلالها بیش از ۲۰ %در هزینه صرفه جویی شده است.

دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده انروفلوکسازین آنتی بیوتیک بسیار مهمی است که سالانه در صنعت طیور کشور ایران مصرف بسیار زیادی دارد و باقیمانده این دارو در تخم مرغ های تولیدی می تواند باعث مشکلات عدیده ای شود. در این مطالعه  تعداد ۴۰ مرغ تخمگذار ن‍‍ژاد لگهورن مورد بررسی قرار گرفت. مرغها به طور تصادفی به ۴ گروه ده تایی تقسیم شدند. درگروه اول، دوم و سوم به ترتیب به میزان mg/kg  ۲ ،   mg/kg ۵ و mg/kg ۱۰  داروی انروفلوکسازین به روش داخل عضلانی به هر مرغ تزریق شد. گروه چهارم هم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. همه پرندگان به مدت ۷ روز تحت آزمایش قرار گرفتند. در روزهای ۱ تا ۷ آزمایش و ۳، ۶ و ۹ روز پس از آخرین تزریق، تخم مرغهای تولید شده گروه های چهار گانه جمع آوری شد و مورد آزمایش قرار گرفت.  نمونه ها توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا (HPLC) مورد آنالیز قرار گرفتند. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که در اثر افزایش دوز تزریقی انروفلوکسازین، میزان باقیمانده این دارو در تخم مرغ ها افزایش یافت. علاوه بر این میزان باقیمانده دارویی در پایان تزریقات (روز هفتم) در هر سه گروه  به بیشترین غلظت رسید. همچنین میزان باقیمانده دارویی در تخم مرغ ها در روز نهم پس از اتمام تزریقات در هر سه گروه به صفر رسید. ولی در روز سوم و ششم در گروه سوم و در روز سوم در گروه دوم باقیمانده داروی انروفلوکسازین قابل تشخیص بود. در نهایت، می توان این گونه نتیجه گیری کرد که احتمالا هر چه میزان دوز تجویز شده داروی انروفلوکسازین برای درمان یا پیشگیری گله بیشتر باشد بایستی زمان آخرین تجویز دارو تا برداشت تخم مرغ ها افزایش پیدا کند تا تمام دارو دفع گردد و میزان باقیمانده دارویی در تخم مرغ به حداقل برسد.

دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده اندازه گیری باقیمانده پنج آفت کش ارگانوکلره لیندین، آلدرین، دیلدرین، اندوسولفان و دی کلرو دی فنیل تری کلرو اتان (د.د.ت) در نمونه های ۴ محصول لبنی ( شیر گاو، پنیر، خامه و کره) جمع آوری شده از شهر تبریز، با استفاده از GC-ECD در فاصله سالهای ۱۳۸۸-۱۳۸۹ انجام شد. لیندین با مقدار متوسط ۱,۴ ، <۰.۰۵ ،۰.۵۳ ، ۰.۱۱۶  نانوگرم در گرم به ترتیب در نمونه های شیر گاو، کره، پنیر و خامه اندازه گیری شد. آلدرین با مقدار متوسط ۲.۲۱، <۰.۰۵، .۳۱۰، ۰.۳۶، نانو گرم در گرم و دیلدرین با مقدار متوسط ۱.۵۲، <۰.۰۵، ۰.۲۹و ۰.۰۸۵ نانو گرم در گرم به ترتیب در نمونه های شیرگاو، کره، پنیر و خامه اندازه گیری شدند. اندوسولفان با مقدار متوسط ۱.۰۵،<۰.۰۶، ۰.۱۸ و <۰.۰۵ نانوگرم در گرم و د.د.ت با مقدار متوسط ۱.۴۴، <۰.۰۷، ۰.۱۴ و ۰.۸۳ نانوگرم در گرم به ترتیب در نمونه های شیرگاو، کره، پنیر و خامه اندازه گیری شد. این مطالعه نشان داد اگر چه متوسط مقدار باقیمانده آفت کشهای ارگانوکلره (OCPs) در بیشتر نمونه ها کمتر از حداکثر باقیمانده مجاز مصوب (MRLs) توصیه شده اتحادیه اروپا بود، ولی میزان آلدرین در برخی نمونه های شیرگاو و میزان دیلدرین در برخی نمونه های کره از مقادیر مجاز تجاوز می کرد که ممکن است به عنوان یک عامل مخاطره آمیز برای سلامتی مطرح شود. این مطالعه کاهش استفاده از آفت کشهای ارگانوکلره را در سالهای اخیر در تبریز منعکس می کند.

دوره ۸، شماره ۲۹ - ( ۲-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده خشک­کردن یکی از مهمترین روشهای نگهداری می­باشد. در حین خشک­کردن اثرات نامطلوبی مانند قهوه­ای شدن در کیفیت و شکل ظاهری کشمش تغییر ایجاد می کند. این تحقیق با هدف دستیابی به محصول کشمش با کیفیت بالا از نظر  شاخص رنگ انجام شد. در این تحقیق اثر تیمارهای مختلف (محلول­های تیزآبی، سدیم­متابی­سولفیت ۸%، سدیم­متابی­سولفیت ۸% به همراه پتاسیم­کربنات ۵%، اتیل­اولئات ۲% به همراه پتاسیم­کربنات ۵%، اتیل­اولئات ۲% به همراه سدیم­متابی­سولفیت ۸%و اتیل­اولئات ۲% به همراه سدیم­متابی­سولفیت ۸% و پتاسیم­کربنات ۵% ) و روشهای خشک­کردن(آفتاب، سایه و در دستگاه خشک­کن در دماهای به ترتیب ۵۰، ۶۰، ۷۰ و ۸۰ درجه­سانتی­گراد با سرعت جابه­جایی هوا ۵/۱ متر­بر­ثانیه) بر­روی شاخص­های کیفی رنگ بررسی شد. چون در بعضی از این ترکیبات گوگرد وجود دارد، میزان باقیمانده گوگرد دی اکسید نیز در محصول کشمش اندازه گیری شد. کلیه بررسی های انجام شده در این تحقیق با استفاده از روش آزمون چند دامنه­ای دانکن انجام شد.  نتایج نشان دادند که شرایط بهینه خشک­کردن توسط ) اتیل­اولئات۲% به همراه سدیم­متابی­سولفیت ۸% و پتاسیم­کربنات ۵% ( و سدیم­متابی­سولفیت ۸% در دو دمای ۵۰ و ۶۰ درجه­سانتی­گراد حاصل شده به طوریکه محصول به دست آمده از کیفیت رنگ بالایی برخوردار است. همچنین میزان باقیمانده گوگرد دی­اکسید نیز در محدوده مجاز است.

دوره ۸، شماره ۳۰ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده در این تحقیق تأثیر هم زمان امواج فراصوت و حرارت بر غیرفعال ساختن آنزیم پکتین متیل استراز  در آب پرتقال مورد بررسی قرارگرفت. به این منظور آب پرتقال تازه در چهار دمای ۵۰، ۶۰، ۷۰ و ۸۰ درجه ی سانتی گراد به مدت ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵ و ۳۰ دقیقه در معرض امواج فراصوت با سطوح انرژی متفاوت و فرکانس ثابت kHz۳۰ قرار داده شد و سپس فعالیت باقیمانده ی آنزیم پکتین متیل استراز اندازه گیری گردید. نتایج حاصله نشان داد که امواج فراصوت و دما با یکدیگر اثر هم افزایی داشته؛ به طوری که استفاده هم زمان فراصوت و حرارت منجر به غیر فعال شدن بیشتر آنزیم گردید. با این وجود محاسبات سینتیکی و ثابت سرعت واکنش مشخص ساخت که افزایش دما از شدت کاویتاسیون کاسته و سهم امواج فراصوت در تخریب آنزیم را کم می کند. از سوی دیگر نتایج بررسی تأثیر سطح انرژی امواج بر روی غیر فعال شدن آنزیم نشان داد که با افزایش شدت موج میزان از بین رفتن آن افزایش و سپس کاهش می یابد. در این مقاله این تغییرات با استفاده از پارامترهای فعال سازی ΔH# و ΔS#  بررسی شده و مکانسیم اثر تخریبی امواج فراصوت بر روی آنزیم پکتین متیل استراز توضیح داده می شود.

دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

اهداف: آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ در پیشرفت روند بسیاری از بیماری‌ها مانند پریودنتیت، آترواسکلروزیس و سرطان‌ها نقش بسزایی دارد. یکی از روش‌های پایداری آنزیم استفاده از حلال‌های فرازودگداز است. هدف این پژوهش، بررسی اثر حلال فرازودگداز روی پایداری و ساختار آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ با هدف درمانی بود.
مواد و روش‌ها: در پژوهش تجربی حاضر، آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ فرم فعال (۷۰۷-۱۰۷ توالی رزیدوی آمینواسیدی) با استفاده از وکتور بیانی pET۲۱a در باکتری اشریشیا کلی سویه BL۲۱ بیان و تخلیص و ریفولدینگ آنزیم توسط روش گرادیان شیب اوره به‌طور همزمان روی ستون نیکل سفارز انجام شد. سپس تاثیر حلال فرازودگداز بر پایه کولین‌کلراید و گلیسرول با نسبت مولی ۱:۱ بر فعالیت، پایداری و ساختار آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ بررسی شد. فعالیت آنزیم در غلظت‌های مختلف ژلاتین در حضور حلال‌های فرازودگداز ۱۵ و ۳۰% حجمی/حجمی در ۷/۸=pH برای به‌دست‌آوردن Vmax و km با رسم نمودار میکائیلیس- منتن و استفاده از نرم‌افزار Prism version ۵.۰ مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: با افزایش درصد حلال‌ها تا ۳۰%، فعالیت ویژه آنزیم افزایش یافت و پس از آن روند کاهشی داشت و در حضور حلال ۳۰% حجمی/حجمی در دو دمای ۵۰ و ۶۰
ºC در مقایسه با حلال ۱۵% و عدم حضور حلال دارای فعالیت باقیمانده بیشتری بود. نتایج نشان‌دهنده پایداری بیشتر آنزیم در حلال ۳۰% بود.
نتیجه‌گیری: آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز ۹ در حضور حلال فرازودگداز ۳۰% حجمی/حجمی بر پایه کولین‌کلراید و گلیسرول دارای بیشترین فعالیت و پایداری است. افزایش پایداری حرارتی آنزیم را می‌توان به فشردگی ساختار آن در حضور حلال فرازودگداز نسبت داد.


دوره ۹، شماره ۳۴ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

چکیده  داروهای ضد بیماری­های قارچی کاربرد وسیعی در درمان ضایعات قارچی دام­ها دارند. ترکیبات خانواده ایمیدازول از مهمترین این ترکیبات هستند که می توانند از طریق تماس موضعی با پستان دام یاجذب پوستی وارد شیر و زنجیره غذایی انسان شوند و با مهار سنتز استروئیدها در بدن انسان و یا بروز آثار گوارشی ناخواسته اثرات سویی در ایمنی و سلامت شیر برجای گذارند. در این تحقیق جداسازی و شناسایی باقیمانده داروهای ضد قارچ از خانواده ایمیدازول در تعداد ۶۰ نمونه شیرپاستوریزه از واحد های لبنی با تولید بالا پس از معتبر سازی روش، مورد آزمون قرار گرفت. به این منظور از تکنیک میکرو استخراج مایع- مایع پخشی و دستگاه کروماتوگراف گازی به منظور آنالیز ۲ ترکیب ایمیدازولی استفاده شد.در شرایط بهینه استخراج، فاکتور تغلیظ بالا (۲۵۰- ۲۵ برابر) و حد تشخیصmg/ml  ۰۱/۰  به­دست آمد. نتایج آزمایشگاهی نشان دادند که  منحنی­های کالیبراسیون گونه­های تجزیه­ای موردنظر در محدوه mg/ml ۱- ۰۱/۰ خطی است. درصد انحراف معیار نسبی که نشان دهنده تکرارپذیری قابل­ قبول روش است، برای کتوکونازول  ۸/۶ – ۲/۱  و برای کلوتریمازول ۳/۵ – ۳/۰ به­دست آمد. درصد بازیابی برای داروی کتوکونازول ۹/۹۵% و کلوتریمازول ۷۸/۱۰۱ % به دست آمد که نشان­دهنده کارآمد بودن روش  است. آنالیز انجام شده روی ۶۰ نمونه شیر پاستوریزه در ماههای مختلف سال ،آلودگی به ترکیبات کتوکونازول و  کلوتریمازول در شیر را با حد تشخیص (۰۱/۰ میکروگرم بر میلی لیتر) نشان نداد. نتایج آزمایشات انجام شده نشان می دهد باقیمانده داروهای ضد قارچ کتوکونازول وکلوتریمازول در نمونه های شیر پاستوریزه ۱۰  کارخانه بزرگ تولید کننده شیر پاستوریزه از حد تشخیص این روش آنالیز کمتر بوده و باقیمانده این ترکیبات ضد قارچ در نمونه های مورد مطالعه بعنوان یک آلاینده شیمیایی مخاطره آمیز مطرح نمی باشد.

دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده آفت کش ها در میوه و سبزیجات تازه و نیز موادغذایی و محصولات مختلف فرایند شده یافت می شوند. در این مقاله حضور باقیمانده دیازینون در گوجه فرنگی و تاثیر فرایندهای تولید رب گوجه فرنگی بر میزان این سم بررسی شده است. نمونه ها شامل نمونه های قبل از شستشو، بعد از شستشو، آب گوجه فرنگی، تفاله و رب بودند که توسط روش HPTLC جهت ردیابی میزان باقیمانده دیازینون تجزیه گردیدند. تحقیق حاضر در دو سطح زمانی ۱ دقیقه و ۱۰ دقیقه غوطه وری گوجه فرنگی ها در محلول سم به غلظت  ppt۲ انجام شد. نمونه ها در ۳ تکرار بررسی شدند و انحراف معیار برابر با ۶۳/۲ بود. در سطح ۱۰ دقیقه غوطه وری تاثیر تیمار خیساندن در محلول کلر نیز ارزیابی گردید. نتایج آزمایش ها، باقیمانده دیازینون بر روی گوجه فرنگی ها را در دو سطح زمانی ۱ دقیقه و ۱۰ دقیقه غوطه وری به ترتیب ۵۶/۱۶ و ۸/۱۹ میکروگرم بر گرم، نشان دادند. فرایندهای مختلف تولید رب نیز در این دو سطح زمانی به ترتیب چنین باقیمانده هایی را نشان دادند: شستشو ۰۴/۱۳ و ۶/۱۶ میکروگرم بر گرم، آب گوجه فرنگی ۱۲ و ۶۸/۱۳ میکروگرم بر گرم، تفاله گوجه فرنگی ۵۲/۳۰ و ۹۶/۳۹ میکروگرم بر گرم. در سطح زمانی ده دقیقه غوطه وری میزان باقیمانده دیازینون در نمونه رب گوجه فرنگی ۸۴/۸  میکروگرم بر گرم بود. تاثیر خیساندن در محلول کلر نیز میزان باقیمانده دیازینون را در این سطح زمانی ۹۶/۲۴ نشان داد.  

دوره ۱۲، شماره ۴۶ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده بیشتر اطلاعاتی که در زمینه باقیمانده های آنتی بیوتیکی در مواد غذایی وجود دارد مربوط به مواد خام است. چون مواد غذایی قبل از مصرف پخته می شوند بنابراین لازم است  تا اثر تیمار حرارتی بر باقیمانده ها بررسی شوند. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر سرخ کردن عمیق بر باقیمانده تایلوزین در گوشت است. به نمونه های ۲۰ گرمی گوشت چرخ شده، تایلوزین در سه سطح ۴، ۸ و ۱۶ میکروگرم  اضافه و به مدت ۳ ، ۵ و ۷ دقیقه در دمای Ċ۱۸۰ سرخ شدند. مقدار تایلوزین قبل  و بعد از پخت با روش HPLC اندازه گیری شد و مقدار درصد کاهش آن محاسبه گردید دمای مرکز نمونه ها و مقدار کاهش وزن آنها بعد از سرخ کردن تعیین شد. در همه تیمار ها مقدار تایلوزین نمونه پخته بطور معنی داری کمتر از نمونه خام  بود (۰۵/۰< p). مقدار درصد کاهش تایلوزین با زمان سرخ کردن، مقدار کاهش وزن و دمای مرکز همبستگی مثبت و معنی دار داشت. با افزایش زمان سرخ کردن، مقدار کاهش وزن، دمای مرکز و مقدار درصد کاهش تایلوزین بیشتر شد. اگرچه سرخ کردن منجر به کاهش باقیمانده تایلوزین در گوشت می شود اما در هر صورت روش مطمئنی برای این منظور بحساب نمی آید و لازم است با مصرف درست در دام ها و رعایت زمان بازداری مقدار باقیمانده آن را در گوشت کاهش داد.  
جمشید پرویزیان، حمید آبیار، امیر عبداله، اسماعیل غدیری زهرانی،
دوره ۱۳، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

یکی از مهمترین مشکلات فرآیند وایرکات، خطای ماشینکاری گوشه و شعاع گوشه است. این تحقیق خطای شعاع گوشه محدب در یک برش متوالی (شامل یک مرحله خشن و دو مرحله پرداخت) وایرکات را بررسی نموده است. طراحی آزمایش ها بر اساس فرکانس تخلیه و سرعت پیشروی مرحله ی خشن کاری به روش فاکتوریل کامل انجام و بار باقیمانده روی مسیر مستقیم و قوس گوشه به عنوان پارامترهای خروجی در نظر گرفته شده اند. نتایج حاکی از تاثیر قابل توجه بهینه سازی این پارامترها روی کنترل بار باقیمانده در مسیر مستقیم در مقایسه با مسیر قوس گوشه ¬اند. دیگر آن که خشن کاری مؤثرین مرحله ی برش است و به وسیله بهینه سازی پارامترهای وایرکات نمی توان خطای شعاع گوشه را به طور کامل حذف کرد. در ادامه، شعاع گوشه ی مقعر ایجاد شده در برش های متوالی و اثر زاویه و شعاع گوشه و خطای شعاع در زوایای مختلف گوشه مطالعه شده¬است. تحلیل داده های به دست آمده نشان می دهد که تاثیر بار باقیمانده بر خطای شعاع گوشه با افزایش زاویه گوشه افزایش می یابد. یک رویکرد موثر به منظور بهبود دقت ماشینکاری شعاع گوشه ی مقعر برای برش پرداخت ارائه گردیده است. نتیجه مهم آن که در یک گوشه ی کوچک-شعاع مقعر، برای دستیابی به دقت مناسب، طول قوس پیموده شده باید تا حد امکان افزایش یابد.
امیررضا شاهانی، رضا دواچی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

یاتاقان‌های غلتشی یکی از اجزای مهم در ماشین‌آلات دوار هستند که تحت اثر خستگی تماس غلتشی قرار دارند لذا جهت تخمین بهتر عمر باقیمانده‌ی این اجزا مدلی با در نظر گرفتن چندین بار متحرک بر مبنای مکانیک شکست خطی ارائه ‌شده است. در نظر گرفتن اثر چند بار متحرک در این مدل نکته‌ی مهمی است که در مراجع در نظر گرفته نشده است. سطح در تماس با یک نیم صفحه‌ی بینهایت دارای یک ترک لبه‌ای مدل گردیده است. تماس سیکلی غلتشی نیز با حرکت یک توزیع بار بر روی مرز نیم صفحه بینهایت شبیه‌سازی شده است. محاسبات مسیر ترک و ضرایب شدت تنش به کمک روش گام به گام بر مبنای معادلات انتگرالی منفرد انجام گردیده است. اثر ضریب اصطکاک و در نظر گرفتن دو بار متمرکز متحرک بر روی مسیر رشد ترک برای زوایای مختلف ترک اولیه نسبت به مرز نیم صفحه و عمر باقیمانده‌ی سطح تحت خستگی تماس غلتشی برای فولاد ۷۵XГCT مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل از این تحلیل با نتایج مدل قبلی مورد مقایسه قرار گرفته است. با توجه به نتایج بدست آمده برای عمر باقیمانده مشخص است که با افزایش تعداد بارهای تماسی متحرک بر روی سطح تماس مقدار عمر باقیمانده کاهش پیدا کرده و به حالت واقعی نزدیک‌تر می‌گردد، همچنین با افزایش ضریب اصطکاک عمر باقیمانده کاهش می‌یابد.

دوره ۱۵، شماره ۸۳ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

عسل یک ماده طبیعی شیرین بوده که توسط زنبورهای عسل و از شهد گل‌ها تولید می‌شود. این ماده ترکیبی پیچیده از کربوهیدارت‌ها (فروکتوز و گلوکز) است و ترکیبات دیگری نظیر فنل‌ها، اسیدهای آلی، آمینواسیدها، پروتئین‌ها، مواد معدنی، ویتامین‌ها و لیپیدها نیز در آن وجود دارد. آفت کش‌های ارگانوفسفره از جمله دیازینون به علت تاثیر بر طیف وسیعی از آفات و هم‌چنین ارزان قیمت بودن، بیشتر از سایر آفت کش‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. قابل توجه این که دیازینون در رده ۲ طبقه بندی سازمان بهداشت جهانی  قرار داشته و جزء آفت کش‌های نسبتاً خطرناک محسوب می‌گردد. در این راستا در تحقیق حاضر میزان باقیمانده سم دیازینون در عسل‌های تولید شده در منطقه دماوند و با هدف تامین سلامت مصرف کنندگان داخلی و ایجاد زمینه کنترل کیفی این محصول مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. نمونه‌های عسل مورد استفاده در این پژوهش از مناطق شش‌گانه آئیینه ورزان، آرو، هویر، مشا، دریاچه تار و دماوند و در ماه‌های خرداد و شهریور تهیه گردیدند. و در ادامه عمل جداسازی و تشخیص سم توسط دستگاه HPLC انجام پذیرفت. طبق نتایج، در تمام محل‌های نمونه‌برداری، باقیمانده سم مشاهده شد به گونه‌ای که در بعضی از مناطق میزان باقیمانده سم از حداکثر مجاز بیشتر بود. همچنین باقیمانده سم در خرداد ماه، در تمام نمونه‌ها بیشتر از نمونه‌های برداشت شده در ماه شهریور بود. در همین راستا بیشترین مقدار باقیمانده سم در ماه خرداد و در منطقه آیینه ورزان (ppm۰۳۹۱۹/۰) و کمترین مقدار آن در ماه شهریور و در منطقه هویر با مقدار (ppm۰۱۷۱۴/۰) اندازه‌گیری شد.


دوره ۱۵، شماره ۸۵ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

چکیده
عسل یک محلول فوق اشباع قندی بوده که فروکتوز و گلوکز مواد اصلی تشکیل دهنده آن می‌باشند. همچنین از مواد معدنی، پروتئین‌ها، اسیدهای آمینه آزاد، آنزیم‌ها و ویتامین‌ها تشکیل شده‌است. دامنه گسترده‌ای از ترکیبات جزئی نیز در عسل وجود دارد که بسیاری از آنها از خواص آنتی اکسیدانی برخوردارند. این ترکیبات شامل اسیدهای فنولیک و فلاونوئیدها، برخی آنزیم‌ها (گلوکز اکسیداز، کاتالاز) و اسیدهای آمینه هستند. فلووالینات یک حشره کش و کنه کشی از گروه پایروتیروئیدها بوده که در کندوهای زنبور عسل، فضای سبز، گلخانه‌ها و جهت ضدعفونی قلمه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. در تحقیق حاضر میزان باقیمانده سم فلووالینات در عسل‌های تولید شده در منطقه دماوند، با هدف تامین سلامت مصرف کنندگان داخلی و ایجاد زمینه‌ای مناسب برای کنترل کیفی این محصول مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. نمونه‌های عسل مورد استفاده در این پژوهش از مناطق شش‌گانه آئیینه ورزان، آرو، هویر، مشا، دریاچه تار و دماوند و در ماه‌های خرداد و شهریور تهیه گردیدند. در ادامه فرآیند جداسازی و تشخیص سم با دستگاه GC-MASS انجام پذیرفت. طبق نتایج، باقیمانده سم در خرداد ماه، در تمام نمونه‌ها بیشتر از نمونه‌های برداشت شده در ماه شهریور بود. در همین راستا بیشترین مقدار باقیمانده سم در ماه خرداد و در منطقه آیینه ورزان (ppm۰۷۷/۰) و کمترین مقدار آن در ماه شهریور و در منطقه مشا با مقدار (ppm۰۲۱/۰) اندازه‌گیری شد.
مقداد خزایی، احمد بناکار، برات قبادیان، مصطفی میرسلیم، سعید مینایی، سید محمد جعفری، پیمان شرقی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

در این پژوهش برای نخستین بار به معرفی روشی هوشمند جهت تخمین عمر مفید باقیمانده تسمه زمانبندی یک موتور درونسوز بر اساس سیگنال‌های ارتعاشی آن پرداخته شده است. بدین منظور آزمون دوام شتاب‌دار تسمه زمانبندی بر اساس دما و پیش کشش بیشتر معرفی و انجام شد. سپس آزمون دوام آغاز و سیگنال‌های ارتعاشی تسمه زمانبندی از حالت سالم تا خرابی توسط یک حسگر لیزری فاصله‌سنج ارتعاشی ثبت شد. سه تابع ویژگی به نام‌های انرژی، انحراف از معیار و کورتوسیس از سیگنال‌های ارتعاشی در حالات سالم و خرابی استخراج گردید و بدین ترتیب حد آستانه بروز عیب در تسمه زمانبندی نیز تعریف شد. از شبکه عصبی مصنوعی (ANN) جهت پایش و تخمین رفتار ارتعاشی سیگنال‌های ارتعاشی تسمه زمانبندی استفاده شد. در نهایت شبکه عصبی مصنوعی بر پایه ویژگی‌های انرژی، انحراف از معیار و کورتوسیس سیگنال‌های ارتعاشی به ترتیب توانست با دقت میانگین ۹۸%، ۹۸% و ۹۷% به تخمین عمر مفید باقیمانده تسمه زمانبندی موتور درونسوز بپردازد. ضریب همبستگی (R۲) تخمین سری-های زمانی ارتعاشی تسمه زمانبندی توسط شبکه عصبی و بر پایه ویژگی‌های انرژی، انحراف از معیار و کورتوسیس سیگنال‌های ارتعاشی نیز به ترتیب ۰,۸۷، ۰.۹۱ و ۰.۸۷ به دست آمد. همچنین میزان موثر سیگنال خطای (RMSE) شبکه عصبی بر پایه ویژگی‌های انرژی، انحراف از معیار و کورتوسیس سیگنال‌های ارتعاشی به ترتیب ۳.۶%، ۵.۴% و ۵.۶ % درصد به دست آمد.
محمود براتی، محمود کدخدایی، شبنم ارباب شیرانی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

با ظهور آلیاژهای حافظه‌دار و به دلیل دارا بودن ویژگی‌های بسیار ارزنده مکانیکی و بیولوژیکی، این آلیاژها به طور گسترده در صنایع مختلف مورد استفاده قرار گرفتند. در بین تمام آلیاژهای حافظه‌دار، آلیاژ نیکل-تیتانیوم به دلیل خواص حرارتی و مکانیکی بسیار خوب و همچنین سازگاری بسیار مناسب با بدن انسان بیشترین کاربرد را در صنایع مختلف و به ویژه در بیومکانیک داشته و تحقیقات زیادی بر روی خواص ترمومکانیکی آن صورت گرفته است. در اکثر کاربردها، آلیاژ نیکل-تیتانیوم تحت بارگذاری ترمومکانیکی چرخه‌ای قرار می‌گیرد. مهمترین محدودیت‌های استفاده از این آلیاژ، افت خواص ماده و ناپایداری آن حین بارگذاری‌های چرخه‌ای (فرآیند آموزش) می‌باشند. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش اندازه‌گیری همزمان مقاومت الکتریکی، فرآیند آموزش شبه الاستیک آلیاژ نیکل-تیتانیوم و همچنین اثر حافظه‌داری دوسویه به وجود آمده پس از این فرآیند مورد مطالعه قرار گرفته است. در ابتدا نحوه تغییرات کرنش باقیمانده و مقاومت الکتریکی ویژه حین فرآیند آموزش نشان داده شده و در ادامه با اندازه‌گیری مقاومت الکتریکی ویژه پس از فرآیند آموزش (حین بارگذاری‌های حرارتی خاص بدون اعمال تنش) و همچنین کرنش حافظه‌داری دوسویه به دست آمده، تاثیر مارتنزیت باقیمانده و نابجایی‌ها (کرنش پلاستیک) بر روی کرنش باقیمانده مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می‌دهند که حدود ۳۳ درصد کرنش باقیمانده به وجود آمده حین فرآیند آموزش ناشی از مارتنزیت باقیمانده و حدود ۶۷ درصد آن به خاطر نابجایی‌ها (کرنش پلاستیک) می‌باشد.
مهدی کیهانپور، مجید قاسمی،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

در این پژوهش، بررسی عددی اثر چشمه های حرارتی مغناطیسی (باقیمانده و پسماند) که در گرمادرمانی می توانند مفید باشند و اثر آن ها بر بافت سرطانی بررسی شده است. معادلات حاکم پیوستگی، مومنتوم، غلظت، انرژی و معادله تخریب بافت آرنیوس به صورت کوپل شده در نرم افزار عددی کامسول تعریف، حل و مورد بررسی واقع شده اند. برای جریان خون درون مویرگ سرطانی از لزجت غیرنیوتنی و وابسته به دما استفاده شده است. مدل هندسی به صورت سه بعدی شامل مویرگ و بافت سرطانی شبیه سازی شده است. خواص ترموفیزیکی خون و بافت نیز وابسته به دما تعریف شده اند. نتایج حاکی از آن بود که که چشمه حرارتی باقیمانده نقش اصلی در افزایش دمای خون و بافت را دارد و می توان از اثر گرمای پسماند چشم پوشی کرد. چشمه حرارتی باقیمانده با اندازه ذرات رابطه عکس دارد و در ابعاد بالای ۱۰۰ نانومتر بی اثر می شود ولی چشمه حرارتی پسماند با اندازه نانوذرات مغناطیسی رابطه مستقیم دارد و برای ذرات با اندازه ۱۵۰ نانومتری، ۱ درجه افزایش دما را برای بافت در پی خواهد داشت. افزایش دما خون برای نانوذرات مغناطیسی با اندازه ۲۵ نامتری با چشمه حرارتی باقیمانده بیشترین تخریب را در بافت سرطانی به وجود می‌آورند. همچنین ویسکوزیته خون با غلظت نانوذرات مغناطیسی در دیواره مویرگ و دمای خون رابطه عکس دارد.
محمد حمیصی، سید ابراهیم موسوی ترشیزی،
دوره ۱۸، شماره ۷ - ( ۸-۱۳۹۷ )
چکیده

هنگام بهره‌برداری در شرایط فوق گرمایش بلندمدت، تغییرات ساختاری مهم‌ترین عامل افت خصوصیات مکانیکی و موجب کاهش عمر قطعات داغ در صنایع می‌یاشد. با توجه به دشواری یا هزینه‌بر بودن آزمون‌های مورد نیاز برای ارزیابی عمر باقیمانده، جستجوی روشی غیرمخرب، آسان‌ و دقیق برای تخمین عمر باقیمانده قطعات داغ و ارزیابی عمر باقیمانده آنها ضروری و دارای مزایای اقتصادی فراوانی است. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تغییرات ساختاری بر فرکانس طبیعی و ضرایب میرایی نمونه‌هایی از فولاد کربنی SA۵۱۶-Grade۵۵ می‌باشد تا در صورت وجود اثرات معنی دار، این روش برای فلزات دیگر و به ویژه قطعات داغ نیروگاهی توسعه داده شود. در این پژوهش با انجام عملیات حرارتی پیرسازی بر روی نمونه‌ها، تغییرات ساختاری شدیدی ایجاد گردید. به‌طوریکه پرلیت تجزیه‌شده و به فریت و کاربیدهای کروی شکل در مرزدانه‌ها تبدیل شد. با افزایش تغییرات ساختاری مشخص گردید که فرکانس های طبیعی مود اول تا ششم و ضریب کشسانی کاهش و ضرایب میرایی و کاهش لگاریتمی افزایش محسوسی می‌یابند. این نتایج امیدبخش تدوین یک روش نوین غیرمخرب برای تخمین عمر باقیمانده برای قطعات با جنس‌های مختلف در شرایط بهره‌برداری فوق گرمایش بلندمدت می‌باشد.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱