۲۵۰ نتیجه برای توان
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
تفکر انتقادی که بعنوان به کارگیری مهارت ها و استراتژی های شناختی برای دستیابی به نتایج منطقی تعریف شده است (هالپرن، ۲۰۱۳)، دربسیاری پژوهش های آموزش زبان دوم درسطح ملی و بین الملل مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، انجام یک فراتحلیل در خصوص مطالعات شبه آزمایشی تفکر انتقادی در کلاس های آموزش زبان در ایران است. در این راستا، ۱۶۸ مقاله تحقیق شبه آزمایشی چاپ شده بین سال های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰، بعنوان جامعه آماری این فراتحلیل جمع آوری شدند و سپس با اعمال شروط از پیش تعیین شده فراتحلیل، ۲۴ پژوهش واجد شرایط ورود به فراتحلیل شدند. پژوهش های واجدشرایط برای محاسبه میانگین اندازه اثر، بدقت کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج بررسی نشان می دهد: ۱) آموزش های زبان دوم بر میزان رشد توانایی تفکر انتقادی برای زبان آموزان ایرانی، طبق معیار اندازه اثر کوهن، تاثیر مثبتی داشته است؛ ۲) آموزش مهارت های مکالمه و استراتژی های بلاغی زبان دوم، بیشتر از سایر مهارت های زبانی، در پرورش تفکرانتقادی تاثیر داشته است؛ ۳) از نظر سطح توانایی زبانی، آموزش های زبان دوم، برای زبان آموزان سطح پیشرفته، بیش از سایر زبان آموزان تاثرگذار بوده است؛ ۴) از لحاظ رده سنی، آموزش های زبان دوم برای رده های سنی ۱۰ تا ۱۴ سال، بیش از سایر رده های سنی در توسعه تفکرانتقادی کارآمد بوده است؛ ۵) از دیدگاه میزان تحصیلات، آموزش های زبان دوم، درپیشرفت تفکرانتقادی دانشجویان مقطع کارشناسی بیش از سایر مقاطع تحصیلی موثر بوده است. نتایج تحقیق میتواندبرای پژوهشهای آتی تفکرانتقادی و زبان مفیدباشد.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده
مطبوعات شکلدهندۀ افکار عمومیاند و به همین دلیل است که مترجمان خبری به منظور رساندن پیام و اهداف سخنوران، سیاستهای ترجمهای خاصی را دنبال میکنند. در این میان، ترجمۀ گفتمان سیاسی - مطبوعاتی پیرامون تحریمهای علیه ایران، با توجه به اهمیت و حساسیت روابط بین الملل، مهم و حیاتی است. هدف این پژوهش، برجسته نمودن اهمیت رویکردها در ترجمۀ گفتمان سیاسی - مطبوعاتی است. بدین منظور، دو خبر مهم پیرامون تحریمهای مذکور را، نخست با آناکاوی (تحلیل) گفتمان انتقادی، بر اساس الگوی وَندایک، و سپس با آناکاوی ترجمهشناختی، به کمک آراء و دیدگاه آنتوان برمن، بررسی کردهایم. در نهایت، نوع تغییرات و اصلاحات مترجمان و نیز تلاشهایی که جهت سازگارسازی خبر با ایدئولوژی رسانهای صورت گرفته را به دقت تشریح و تبیین کردهایم. همراستا با آراء وندایک، نشان دادهایم که رابطۀ نزدیکی میان سیاست حاکم (قدرت) و گفتمان مطبوعاتی (رسانه)، در شکلگیری تصورات ذهنی افراد جامعه وجود دارد. این پژوهش نشان میدهد چگونه مترجمان، اغلب، سیاست حذف، تغییر و تشدید را در ترجمه، در راستای کارکردهای گفتمانی مد نظرشان به کار می گیرند و نتایج سیاسی خاصی را هدایت میکنند.
دوره ۰، شماره ۰ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده
معادلات انتشار مانند معادله دارسی که برای اندازهگیری ضریب نفوذپذیری بتن بکار میرود دارای محدودیت یک بعدی میباشد. در صورتیکه آب بصورت چند بعدی به داخل بتن نفوذ میکند. لذا نیاز به معادلاتی میباشد که یا بصورت چند بعدی یا بدون در نظر گرفتن مواردی مانند یک بعدی، دو بعدی یا سه بعدی مقدار ضریب نفوذپذیری بتن را اندازهگیری نماید. همچنین شرایط حاد محیطی مانند چرخههای مختلف یخزدن و آب شدن دارای تاثیر منفی روی بتن و بخصوص بر سطح بتن میباشد. در سالهای اخیر، تئوری فراکتال که توسط بنوایت ماندلبرات ارائه شده است، برای تعریف ساختار منافذ مواد سیمانی استفاده گردیده است. در این مقاله تئوری پیشنهادی جهت اندازهگیری نرخ نفوذ و ضریب نفوذپذیری بر اساس قوانین فراکتال ارائه گردیده است. همچنین با استفاده از آزمونهای "کشیدن از سطح" و "محفظه استوانهای" رابطه بین مقاومت سطحی بتن با نفوذپذیری آن در شرایط یخزدن و آب شدن مورد بررسی قرار گرفته است که ضریب تعیین این رابطه برابر با ۸۵ درصد به دست آمده است. نفوذپذیری و کاهش مقاومت سطحی بتن تحت ۱۲۰ چرخه حاد یخزدن و آب شدن در سن ۱۲۰ روز به ترتیب ۵/۲ برابر و ۴/۱۳ درصد افزایش داشته است. در کل با توجه به نتایج حاصله، دقت بالای تئوری مذکور جهت اندازهگیری نفوذپذیری بتن در سنین مختلف مشاهده گردید. همچنین ضریب همبستگی بالا بین نتایج آزمایشگاهی با نتایج تئوری بدست آمد به گونهای که اختلاف نتایج بین نرخ نفوذ و ضریب نفوذپذیری کمتر از۱۰ درصد به دست آمده است.
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
توانمند سازی تأثیر زیادی بر کارایی و اثربخشی مدیریتی و سازمانی دارد و از سویی به نظر بسیاری از محققان و نظریه پردازان، نقشی که افراد کارآفرین در ایجاد مزیت رقابتی ایفا می کنند، قابل توجه است. چنانچه شرایطی فراهم شود که کارکنان بتوانند رفتارهای کارآفرینانه را در سازمان بروز دهند و به نتیجه برسانند، می تواند نوید بخش دستیابی به سازمانی کارآفرین باشد. مزایای معنویت کاری از قبیل افزایش خلاقیت، افزایش صداقت و اعتماد، افزایش تعهد سازمانی، بهبود نگرش های شغلی کارکنان، افزایش رضایت شغلی، مشارکت شغلی و ... می باشد. همه این موارد به صورت مستقیم و غیرمستقیم باعث بهبود عملکرد، سودآوری و اثربخشی سازمانی می شوند. این مقاله در تلاش برای بررسی تأثیر ابعاد توانمند سازی روان شناختی و معنویت کاری بر بروز رفتارهای کارآفرینانه درسازمان صنایع کوچک و شرکت شهرک های صنعتی ایران است. بر اساس مدل مفهومی به دست آمده از ترکیب سه متغیر توانمندسازی روان شناختی، معنویت کاری و بروز رفتارهای کارآفرینانه، شش فرضیه تدوین شد و با آزمون های آماری کلموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن، آزمون فریدمن، تحلیل رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت. در انتها نیز مدل تحقیق بر اساس تحلیل مسیر بررسی شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است از این رو پس از گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه با ۵۱ سؤال به تجزیه و تحلیل یافته ها پرداخته شد. جامعه آماری، سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران می باشد و ۱۴۸ نفر از کارکنان این سازمان، واقع هفت استان (تهران، فارس، اصفهان، سمنان، خراسان شمالی، خراسان جنوبی و خراسان وضوی) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد از آن است که بین سه متغیر بررسی در این پژوهش، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
تحقیق حاضر با عنوان طراحی و توسعه مدل استراتژیک توانمندسازی منابع انسانی مبتنی بر رویکرد مدیریت دانش در حوزه مدیریت منابع انسانی انجام شده است. در این تحقیق پس از بررسی مبانی تئوریک و مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در حوزه توانمندسازی منابع انسانی، چارچوب نظری طراحی شد. در مرحله بعد با استفاده از این اطلاعات و نظرسنجی از خبرگان، پرسشنامه تحقیق که مشتمل بر سنجه های مربوط به کلیه متغیرهای موجود در مدل است، تدوین شد و در اختیار متخصصان صنعت مربوط و برخی از اساتید دانشگاهی قرار گرفت تا اصلاح و تکمیل شود. بعد از تأیید پایایی آن، پرسشنامه نهایی در میان نمونه آماری که شامل ۵۰۰ نفر از کارشناسان، مدیران، اساتید و مشاوران برخی سازمان های دانش محور بوده اند، توزیع و جمع آوری شد. در مرحله بعد نسبت به تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، رگرسیون تک متغیره و چند متغیره، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری در چارچوب مدلسازی تحلیل مسیراقدام شد. نتایج به دست آمده نشان داد که از بین عوامل مؤثر بر توانمندسازی استراتژیک، عامل بعد استراتژیک بیش ترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد و مؤلفه بعد ساختاری اولویت بعدی را در اختیار دارد و در نهایت بعد فردی کم ترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد.
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
تحقیق حاضر تحت عنوان طراحی و توسعه مدلاستراتژیک توانمندسازی منابعانسانی مبتنی بر رویکرد مدیریت دانش در حوزه مدیریت منابعانسانی انجام شدهاست. در این تحقیق پس از بررسی مبانی تئوریک و مطالعات و تحقیقات صورت گرفته در حوزه توانمندسازی منابعانسانی، چارچوب نظری طراحی شد. در مرحله بعد بااستفاده از این اطلاعات و نظر سنجی از خبرگان، پرسشنامه تحقیق که مشتمل بر سنجههای مربوط به کلیه متغیرهای موجود در مدلاست، تدوین گردید و در اختیار متخصصین صنعت مربوطه و برخی از اساتید دانشگاهی قرار گرفت تا اصلاح و تکمیل گردد .بعد از تایید پایایی آن ،پرسشنامه نهایی در میان نمونه آماری که شامل ۵۰۰ نفر از کارشناسان، مدیران، اساتید و مشاوران برخی سازمانهای دانشمحور بودهاند، توزیع گردید و جمع آوری شد. در گام بعد نسبت به تجزیه و تحلیل دادهها بااستفاده از آزمونهای تحلیل واریانس، رگرسیون تک متغیره و چند متغیره، تحلیل عاملی تاییدی و مدل معادلات ساختاری در چارچوب مدلسازی تحلیل مسیراقدام گردید. نتایج حاصله نشان داد که از بین عوامل موثر بر توانمندسازیاستراتژیک، عامل بعداستراتژیک با رتبه میانگین ۱۱/۲ بیشترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد و مولفه بعد ساختاری اولویت بعدی را با امتیاز ۰۸/۲ در اختیار دارد و در نهایت بعد فردی با رتبه میانگین ۸۱/۱ کمترین تأثیر را در توانمندی کارکنان دارد.
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف این پژوهش ارائه مدلی مبتنی بر سیستمهای استنتاج فازی برای ارزیابی توانمندسازهای مدیریت دانش بودهاست. نخست مدل اولیه تحقیق براساس مطالعه و بررسی ادبیات تحقیق تدوین شد. در مرحله بعدی، این پیشمدل در اختیار خبرگان قرار گرفت و پس از اعمال اصلاحات مبتنی بر اجماع نظر خبرگان و تکنیک دلفی فازی، مؤلفهها و شاخصهای مدل پژوهش نهایی شد. فرهنگ، ساختار، فناوری اطلاعات و رهبری بهعنوان ابعاد توانمندسازها در نظر گرفته شدند. سپس برای گردآوری اطلاعات و استخراج قوانین سیستم استنتاج فازی- که مبتنی بر دانش و تجربیات خبرگان است- با آنها مصاحبه شد. با مقادیر بهدست آمده از سیستمهای استنتاج فازی طراحیشده، بررسی و ارزیابی وضعیت توانمندسازهای مدیریت دانش سازمان مورد نظر امکانپذیر خواهد بود. پس از طراحی و اعتبارسنجی سیستم برای اندازهگیری شاخصها و توانمندسازهای مدیریت دانش (ورودیهای سیستم استنتاج فازی) در بانک پاسارگاد، از پرسشنامه استفاده شد. در مورد این بانک، خروجی سیستم نشاندهنده آن است که وضعیت توانمندسازهای فرهنگ، ساختار سازمانی و رهبری در سطح متوسط و توانمندساز فناوری اطلاعات در سطح بهنسبت بالایی قرار دارند. براساس این نتایج، وضعیت توانمندسازهای مدیریت دانش در بانک پاسارگاد، متوسط ارزیابی شد. درنهایت پیشنهادهاییبرای بهبود وضعیت کنونی بانک ارائه شد. با توجه به مطالعات صورت گرفته در مورد پیشینه تحقیق، استفاده از ابزار قدرتمند سیستمهای استنتاج فازی برای ارزیابی توانمندسازهای مدیریت دانش و هم چنین ارزیابی توانمندسازهای مدیریت دانش در حوزه بانکی، از نوآوریهای این پژوهش هستند.
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش، ارائه مدلی مبتنی بر سیستم های استنتاج فازی برای ارزیابی توانمندسازهای مدیریت دانش و استفاده از آن برای بررسی وضعیت بانک پاسارگاد می باشد. در ابتدا، مدل اولیه تحقیق بر اساس مطالعه و بررسی ادبیات تحقیق تدوین گردید. در گام بعدی، مدل تدوین شده در اختیار خبرگان قرار گرفته و پس از اعمال اصلاحات مبتنی بر اجماع نظر خبرگان و تکنیک دلفی فازی، مؤلفه ها و شاخص های مدل پژوهش نهایی شد. در این مدل، فرهنگ، ساختار، فناوری اطلاعات و رهبری به عنوان ابعاد توانمندساز مدیریت دانش در نظر گرفته شدند. سپس جهت گردآوری اطلاعات و استخراج قوانین سیستم استنتاج فازی که مبتنی بر دانش و تجربیات خبرگان است، مصاحبه هایی نیمه ساخت یافته انجام شد. پس از طراحی و اعتبار سنجی سیستم، جهت گردآوری داده های مورد نیاز برای اندازهگیری توانمندسازهای مدیریت دانش (ورودیهای سیستم استنتاج فازی) در بانک پاسارگاد، از پرسشنامه استفاده شد. خروجی سیستم نشان دهنده آن است که در بانک پاسارگاد، عوامل توانمندساز "فرهنگ"، "ساختار سازمانی" و "رهبری" در سطح متوسط و عامل توانمندساز "فناوری اطلاعات" در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد. همچنین در مجموع، وضعیت توانمندسازهای مدیریت دانش در بانک پاسارگاد، متوسط ارزیابی شد. طراحی و استفاده از سیستمهای استنتاج فازی جهت ارزیابی توانمندسازهای مدیریت دانش و همچنین ارزیابی توانمندسازهای مدیریت دانش در یکی از بانک های کشور را می توان از نوآوری های این پژوهش دانست.
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
ارتقای توانمندی فناوری به عنوان یکی از مهمترین توانمندی های وظیفه ای موثر در کسب مزیت رقابتی صنایع، دارای اهمیت ویژه ای می باشد. تغییرات سریع فناوری و نیازهای محیطی به ویژه در حوزه فناوری های برتر از ویژگی های عصر حاضر است که شرکت ها برای رویارویی با این محیط بصورت فزاینده متغیر، نیازمند بازآرایی و هماهنگ سازی توانمندی های سازمانی خود از جمله توانمندی فناوری با نیازها و فرصت های جدید محیطی می باشند. لذا امروزه شرکت ها به توانمندی بیش از توانمندی های ایستای سازمانی نیازمند بوده و نیازمند توانمندی های پویایی در حوزه های مختلف سازمانی از جمله فناوری بوده تا با کمک آن اقدام یکپارچه سازی، ایجاد و بازآرایی شایستگی ها و توانمندی های داخلی و خارجی خود جهت رویارویی با محیط های متغیر بپردازند. همچنین خلق چنین توانمندی ای نیازمند جهت گیری های استراتژیک ویژه ای در سازمان می باشد در این مقاله با توجه به رویکرد توانمندی پویا، به ارائه ی سازه ای جدید تحت عنوان توانمندی پویای فناوری پرداخته شده است که سبب خلق و چینش مجدد توانمندی های فناوری در شرکت های بخش اویونیک کشور می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که سطح توانمندی فناوری موجود در بخش اویونیک کشور، به میزان بسیار زیادی تحت تاثیر وجود توانمندی پویای فناوری است که خود بصورت جدی وابسته به جهت گیری های پیشرو و تهاجمی استراتژیک می باشد.
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
با توجه به اهمیت استراتژیک بخش اویونیک در صنایع هوایی و همچنین حضور در لبههایفناوری، سرریزهای فراوان به دیگر بخشها و اشتغالزایی فراوان این بخش در سالهای اخیر، تمرکز سیاستگذاران توسعه فناوری در حوزه هوافضای کشور به این بخش معطوف شده و بر لزوم ارتقای توانمندی فناورانه بنگاههای فعال در آن تأکید شده است. از این رو مقاله حاضر بهدنبال پاسخ به این سؤال مهم است که الگوی مناسب برای ارتقای توانمندی فناوری در شرکتهای فناوری محور بخش اویونیک چه میباشد؟ در این صورت پس از تشکیل مدل مفهومی به انجام پیمایش و تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده از ۱۱۱ شرکت دانش بنیان بخش اویونیک پرداخته شد و با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری، جهت و شدت روابط میان سازههای منتج به ارتقای توانمندی فناوری در این بنگاهها مورد بررسی قرار گرفت. در پایان نیز به ارائه مدل ارتقای توانمندی فناوری در بنگاههای بخش اویونیک ایرانبه همراه دستاوردها و پیشنهادهای مرتبط با آن پرداخته شد.
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۰ )
چکیده
هدف این مقاله بررسی وضعیت و ارتباط مولفه¬های توانمندسازی و عملکرد زمینه¬ای و هریک از ابعاد آنها با مطلوبیت حرفه¬ای کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول است. مولفه توانمندسازی براساس مدل باون و لاولر (۱۹۹۲)، مولفه عملکرد زمینه¬ای براساس مدل ون اسکاتر و موتوویدلو (۱۹۹۴) و همچنین مطلوبیت حرفه¬ای براساس مدل جهانی تک سوالی مورد سنجش قرار گرفت. متناسب با هدف مقاله، دو فرضیه اصلی و ده فرضیه فرعی تدوین شده است. جامعه آماری تحقیق ۳۵۵ نفر از کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول است، که تعداد ۱۵۲ نفر از آنها به روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت جمع¬آوری داده¬ها پرسشنامه است که بخش اول آن رضایت شغلی، بخش دوم شامل توانمندسازی با چهار بعد تسهیم اطلاعات، اعتماد، آموزش و پاداش و بخش سوم شامل عملکرد زمینه¬ای با دو بعد تسهیل روابط بین فردی و فداکاری شغلی می¬باشد. پایایی آنها از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. ارتباط معنادار و میزان همبستگی هر یک از مولفه¬های توانمندسازی و عملکرد زمینه¬ای و ابعاد آنها با رضایت شغلی بررسی شد. سپس مدل معادله ساختاری برای آزمون مدل فرضی بکار رفت و اثرات مستقیم و غیرمستقیم این عوامل بر رضایت شغلی کارکنان کشف شدند. نتایج آزمونها نشان دادند که هر یک از مولفه¬های توانمندسازی و عملکرد زمینه¬ای و ابعاد آنها با رضایت شغلی ارتباط معناداری دارند، لیکن تنها بعد آموزش با رضایت شغلی رابطه معنادار پیدا نمی¬کند.
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل پویایی چابکی کسب وکار در شرکت های تولیدی انجام شده است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شد.مجموعه اطلاعات گردآوری شده در این مرحله، برای محقق این امکان را فراهم آورد تا مدل مفهومی تحقیق را تبیین نماید . سپس با استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان ، شاخص های مناسب جهت سنجش متغیرهای موجود در مدل شناسایی گردید .در مرحله بعد پرسشنامه تحقیق طراحی شد .این پرسشنامه حاوی ۱۱۶ سوال در مقیاس هفت گزینه ای لیکرت می باشد و پس از تایید روایی و پایایی ،توسط ۲۵۰ نفر از افرادی که با روش خوشه ای از بین خبرگان صنعت خودرو انتخاب شده بودند،تکمیل گردید.نتایج تحقیق نشان داد نتایج چابکی، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان ها کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و این عوامل بیشتر از توانا سازهای چابکی تاثیر می پذیرند. و محرک های محیطی از طریق تواناسازهای چابکی ، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان را تحت تاثیر قرار می گیرند.و قابلیت های سازمان در شکل گیری نتایج چابکی موثر هستند .سپس براساس مدل نهایی بدست آمده، مدل پویایی چابکی تدوین شد. و اثر تغییرات محرک های محیطی و سیا ستهای مدیران بر نتایج چابکی سازمان مورد ارزیابی قرار گرفت
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل پویایی چابکی کسب وکار در شرکت های تولیدی انجام شده است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری مرتبط با موضوع تحقیق پرداخته شد.مجموعه اطلاعات گردآوری شده در این مرحله، برای محققان این امکان را فراهم آورد تا مدل مفهومی تحقیق را تبیین نماید . سپس با استفاده از ابزار مصاحبه با خبرگان ، شاخص های مناسب جهت سنجش متغیرهای موجود در مدل شناسایی گردید .در مرحله بعد پرسشنامه تحقیق طراحی شد .این پرسشنامه حاوی ۱۱۶ سوال در مقیاس هفت گزینه ای لیکرت می باشد و پس از تایید روایی و پایایی ،توسط ۲۵۰ نفر از افرادی که با روش خوشه ای از بین خبرگان صنعت خودرو انتخاب شده بودند،تکمیل گردید.نتایج تحقیق نشان داد نتایج چابکی، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان ها کمتر تحت تاثیر عوامل محیطی هستند و این عوامل بیشتر از توانا سازهای چابکی تاثیر می پذیرند. و محرک های محیطی از طریق تواناسازهای چابکی ، قابلیت های چابکی و فرایندهای زنجیره تامین سازمان را تحت تاثیر قرار می گیرند.و قابلیت های سازمان در شکل گیری نتایج چابکی موثر هستند .سپس براساس مدل نهایی بدست آمده، مدل پویایی چابکی تدوین شد. و اثر تغییرات محرک های محیطی و سیا ستهای مدیران بر نتایج چابکی سازمان مورد ارزیابی قرار گرفت
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۱- )
چکیده
در مقاله حاضر روشی گرافیکی برای بهینه سازی مدارات غیرخطی جهت نیل به حداکثر توان خروجی، حداکثر راندمان و یا حداقل انترمدولاسیون ارایه می گردد. بعد از آن بر اساس مدل غیرخطی ترانزیستور و شیب خط ـ بار برای رسیدن به حداکثر توان خروجی، یک نمونه تقویت کننده توان در فرکانس مرکزی ۲۸ گیگا هرتز طراحی و بر مبنای ادمیتانس بهینه بار تعیین شده شبکه تطبیق خروجی آن سنتز می گردد. سپس با بکارگیری روش "توازن هارمونیکی" شبکه غیرخطی تقویت کننده توان تحلیل و با تغییر نقطه بایاس ترانزیستور و شبکه تطبیق خروجی که منجر به تغییر ادمیتانس بار دیده شده توسط ترانزیستور می گردد، سیکل بار داخلی طوری تصحیح می گردد که به سیکل بهینه یا به عبارتی به خط ـ بار بهینه نزدیک و منطبق شود.
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۴ )
چکیده
آنتوان برمن از نظریهپردازان مبدأگرایی در ترجمه است. او موارد ناهمگونی میان ترجمه و متن مبدأ را به سیستم تحریف متن، تعبیر نموده و آن را بر اساس نظریه «گرایشهای ریختشکنانه» پیریزی نموده است. وی در جایگاه مترجم و نظریهپرداز، توجه ویژهای به متن مبدأ دارد و معتقد است، مترجم باید از جهت شکل و محتوا، مقیّد به متن مبدأ و وفادار به آن باشد. در این جستار، سعی شده ترجمه شهیدی از نهجالبلاغه بر اساس چهار مورد از عوامل تحریف متن، از دیدگاه آنتوان برمن بررسی شود که عبارتند از: عقلاییسازی، شفافسازی، اطنابسازی و آراستهسازی. یافته پژوهش نشان می دهد که ترجمه شهیدی را میتوان ترجمهای مبدأگرا دانست که کمتر دچار عوامل تحریف متن گشته است و در متون دینی که از خوانشهای متفاوتی برخوردار نیستند، مبدأگرایی ضروری مینماید که شهیدی علاوه بر انتقال درست مفاهیم، به بخش ادبی کلام امام (ع) هم توجه کرده و ترجمه او از این حیث نیز مقیّد به آن بوده است.
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
در این تحقیق، به منظور تهیه نانو کاتالیست HZSM-۵ از سنتر سونوشیمیایی استفاده شده است. مهمترین متغیرهای موثر در فرآیند فراصوت شامل توان فراصوت، زمان تابش دهی و دمای محلول بررسی شد. برای بررسی تاثیر برهم کنش متغیرها بر روی بلورینگی نسبی و اندازه متوسط کریستال از روش طراحی مرکب مرکزی استفاده شد. نتایج نشان داد که با افزایش توان فراصوت، زمان تابش و دمای صوتدهی، میزان بلورینگی نسبی، افزایش و اندازه کریستال، کاهش پیدا میکند. حداکثر بلورینگی نسبی و حداقل اندازه متوسط کریستالها به ترتیب برابر با ۵۱/۵۵ درصد و
nm ۳۷/۶۲ تحت شرایط بهینهی توان فراصوت برابر با
W ۲۳۱، زمان تابش دهی
min ۱۸/۲۱ و دمای محلول
°C ۶۸/۴۲ به دست آمد. نتایج نشان میدهد که روش سونوشیمیایی به شکل قابل توجهی بلورینگی نسبی را افزایش و اندازهی کریستالهای کاتالیست را در زمانهای سنتز کوتاهتر، کاهش داده است. روش هیدروترمال، کاتالیستی با بلورینگی کامل و اندازه متوسط کریستالی
nm ۸۹۳ در
min ۱۲۰ و
h ۴۸ کریستالیزاسیون تولید میکند، در حالی که کاتالیست سنتز شده به روش فراصوت، با صوت دهی در حدود
min ۲۱ و حدود
h ۴ کریستالیزاسیون دارای ۵۱/۵۵ درصد بلورینگی و اندازه متوسط کریستالی
nm ۳۷/۶۲ میباشد. از سوی دیگر، هیچگونه فاز
HZSM-۵ در روش هیدروترمال با زمان پیرسازی ۱۲۰ دقیقه و
h ۴ کریستالیزاسیون در اتوکلاو تشکیل نمی شود. نتایج این تحقیق نشان میدهد که با استفاده از روش فراصوت به جای استفاده از مرحله پیرسازی می توان نانوکاتالیست با کریستال کوچکتر، بلورینگی و سطح بالاتر در مدت زمان کریستالیزاسیون کمتر به دست آورد.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف اصلی این پژوهش شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر انتقال کارکنان در پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره) میباشد. شناسایی و رتبه بندی این عوامل در واحدهای تولیدی مانند پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره) میتواند گامی مؤثر درکاهش جابهجایی وانتقال نیروهای کارآمد و نخبه بهشمار آید. روش انجام پژوهش در تحقیق حاضر از نوع کاربردی وجامعه آماری کل کارکنان پتروشیمی بسپاران بندرامام (ره) میباشد. برای تهیه شاخصها و معیارها در این پژوهش از دو پرسشنامه در دو مرحله استفاده شده است، در مرحله اول جهت شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال کارکنان با بررسی و مطالعات کتابخانهای و جستجو در سایتهای اینترنتی و مصاحبه با کارشناسان، عوامل مؤثر بر انتقال و جابهجایی شناسائی و مشخص گردیدهاند و در مرحله دوم از پرسشنامه شماره دو برای انجام مقایسات زوجی و نهایتاً اولویت بندی عوامل کلیدی مؤثر بر انتقال کارکنان استفاده گردیده است. پس از مقایسههای زوجی بین معیارها میزان اهمیت عوامل مشخص گردید و نتایج پژوهش نشان میدهد از بین عوامل تعیین شده رضایت شغلی از نظر میزان اهمیت در رده اول اهمیت قرار دارد و رهبری سازمان، توانمندسازی، ساختار سازمانی، تعهد سازمانی و غیبت و عدم حضور به موقع در محل کار در ردههای بعدی قرار دارند.
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
هدف این مقاله بررسی رابطه کیفیت توانمندسازی و مدل استاندارد سرمایهگذاری در افرادمیباشد. مورد مطالعه این پژوهش ستاد مرکزی وزارت امور اقتصاد و دارایی میباشد. پرسشنامههای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روانشناختی اسپیریتزر و پرسشنامه طراحی شده براساس شاخصهای استاندارد سرمایهگذاری در افراد میباشد. نخست، وضعیت فعلی توانمندسازی روانشناختی کارکنان ستاد مرکزی وزارت امور اقتصاد و دارایی اندازهگیری شده، سپس فرضیههای پژوهش مورد سنجش و آزمون قرار گرفتند. بررسی وضعیت توانمندسازی کارکنان نشاندهنده حد متوسط توانمندسازی در این سازمان است و مستلزم بهبود میباشد. نتایج فرضیههای پژوهش نشان میدهد که میان کیفیت توانمندسازی کارکنان و دو مؤلفه تعهد و طرحریزی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و میان دو مؤلفه اقدام و ارزیابی مدل استاندارد سرمایهگذاری در افراد رابطه وجود ندارد. در پایان مدل نهایی رگرسیونی ارایه شده است.
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده
هدف این مقاله بررسی میزان شناخت مدرسان زبانهای خارجی از نقش فرایند یادگیری و آموزش زبان با استفاده از راهبردها و ابزارهای الکترونیکی تحت وب در حوزه زبان خارجی است. در این راستا ابتدا با بهره گیری از روش تحقیق اسنادی ماهیت زبان در ارتباطات الکترونیکی تحت شبکه تارگستر جهانی و روشهای مطرح در بهبود توسعه توانش زبانی و ارتباطیزبان آموزان در آموزش بر خط (online) بررسی شد و سپس با توجه به اهمیت آشنایی مدرسان رشته زبان بویژه در بخش آموزش و ترجمه زبانهای خارجی و آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان با نقش آموزش الکترونیکی، میزان آشنایی مدرسان زبان با راهبردها و ایزارهای فناوری مطرح در آموزش برخط ، با استفاده از روش تحقیق توصیفی – پیمایشی مورد سنجش قرارگرفت. نتیجه حاصل از نظرسنجی از ۶۸ مدرس زبانهای انگلیسی، فرانسه، آلمانی و فارسی از ۷ دانشگاه سنتی و مجازی در این تحقیق مشخص کرد که اکثریت مدرسان زبان خارجی شناخت مناسبی از ابزارها و راهبردهای الکترونیکی موجود رشته خود ندارند. با توجه به نیاز کشور به ارتباط متخصصان با شبکه های علمی جهان به منظور دستیابی و یا انتقال دانش و تسلط آنها به حداقل یک زبان خارجی جهانی، برنامه ریزی و تهیه الگویی مناسب جهت تربیت مدرس آموزش الکترونیکی و بر خط زبان خارجی می تواند گامی اساسی برای ارتقاء سطح دانش زبان خارجی در سطح دانشگاههای کشور وهمچنین توسعه زبان فارسی در شبکه های علمی- آموزشی و فرهنگی در جهان باشد.
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۲ )
چکیده
امروزه توانمندسازی به عنوان یکی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمانی تلقی میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان بهواسطه متغیر فرآیند مدیریت دانش از دیدگاه مدیران شرکتهای کوچک و متوسط شرق استان مازندران میباشد. جامعه آماری پژوهش، شرکتهای کوچک و متوسط شرق استان مازندران که دارای سابقه بیش از ۴۲ ماه فعالیت و شامل ۳۰۷ شرکت میباشند. در نهایت نتایج روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که در شرکتهای کوچک و متوسط شرق استان مازندران میزان تأثیر مستقیم توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و تأثیر غیرمستقیم آن بهواسطه فرآیند مدیریت دانش معنادار میباشد؛ همچنین فرآیند مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان و توانمندسازهای مدیریت دانش بر فرآیند مدیریت دانش تأثیر مستقیم و معنادار دارند.
نتایج این پژوهش نقش فرآیند مدیریت دانش در اثرگذاری توانمندسازهای مدیریت دانش بر توانمندی کارکنان شرکتهای کوچک و متوسط را نمایان میسازد.