جستجو در مقالات منتشر شده


۵۱ نتیجه برای توده


دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

به ­منظور تعیین تأثیر کودهای مرغی و گاوی در پرورش جلبک سبز کلروکوکوم (sp. Chlorococcum)، آزمایشی در شش تیمار شامل ۱/۰، ۴/۰، ۸/۰ گرم در لیتر کود مرغی و ۱/۰، ۴/۰، ۸/۰ گرم در لیتر از کود گاوی با سه تکرار در طرح کاملاً تصادفی به­مدت ۲۸ روز اجرا شد. نتایج نشان داد میانگین بالاترین تراکم سلولی (۱۰۵×۱/۸۷ سلول در هر میلی­لیتر)، میزان رشد ویژه (۰۵۴/۰ در روز)، بیوماس خشک جلبکی (۶۴۴/۰گرم در لیتر)، کلروفیل a (۴۲/۹ میلی­گرم در لیتر) در پرورش با کود مرغی با غلظت ۸/۰ گرم در لیتر است. به­ منظور مقایسه عملکرد این کودها با سایر محیط­ کشت­ها، آزمایش دوم با پنج تیمار شامل محیط­ کشت BBM (شاهد)، BBM + عصاره خاک، کود مرغی ۸/۰ گرم در لیتر، کود گاوی ۸/۰ گرم در لیتر، و مخلوطی از تمام تیمارها (BBM + عصاره خاک + کود مرغی + کود گاوی به نسبت­ های مشابه) به مدت ۱۵ روز با سه تکرار به­ صورت طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. نتایج مقایسه­ ها نشان داد که عصاره خاک + BBM، بالاترین تراکم جلبک (۱۰۶×۶/۱۱سلول در هر میلی­لیتر) و بیشترین میزان زیست توده (۸۱/۰ میلی­گرم در میلی­لیتر)، میزان رشد ویژه (۱۳/۰ در روز)، میزان کلروفیل a (۱۵/۱۰ میلی­گرم در لیتر) و کمترین زمان دو برابر شدن جمعیت (۹۷/۴ روز) را داشت. درجمع­بندی نهایی، عملکرد عصاره خاک + BBM در تولید زیست توده و رشد جلبک سبز کلروکوکوم مناسب­تر است.

دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

تصوری که از ویژگی‌های انسان غیراصیل در اندیشه مارسل مطرح می‌شود، حول محور مؤلفه‌هایی چون برقراری نسبت «من/او»یی با دیگران، عدم آمادگی و گشودگی در ارتباط با سایرین و حضور در قلمرو «داشتن» شکل می‌گیرد. به همین منظور، روشن خواهد شد که آدمی با برقراری ارتباط «من/تو»یی، حضور در دسترس انسان‌های دیگر و تقرّر در عرصه «بودن» اصالت می‌یابد، لیکن با بررسی اندیشه‌های مارسل مشخص شد که تسلط علم و تکنولوژی بر انسان‌ها زمینه را برای شکل‌گیری یک جامعۀ توده‌ای فراهم کرده و در ادامه، نگاه کارکردی بر انسان را شدت می‌بخشد و در نتیجه همه این عوامل، بر شدت و سرعت غیراصیل‌شدن انسان معاصر می‌افزاید. در این پژوهش که با هدف تبیین عوامل اصالت و بی‌اصالتی از نگاه مارسل صورت گرفت، روشن شد که وی معتقد است انسان برای خروج از عدم‌تاصل باید بتواند آزادانه انتخاب کند، مسئولیت آن را بپذیرد، با راز ارتباط برقرار کرده و از ویژگی‌هایی همچون عشق، وفاداری، ایمان و امید برخوردار باشد.


دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

در یک طرح کاملاً تصادفی، تأثیر غلظت‌های ۰، ۵، ۵۰ و ۱۰۰ میلی‌گرم در لیتر از فلزهای سنگین کادمیوم، مس، سرب و نیکل بر تراکم، میزان کلروفیل a و زیتوده خشک در جمعیت جلبک سبز Scenedesmus quadricauda به مدت ۱۴ روز در شرایط آزمایشگاهی در دمایC °۲۳ ، رژیم نوری ۱۲ ساعت تاریکی: ۱۲ ساعت روشنایی و شدت نور ۶۰ میکرومول فوتون بر مترمربع بر ثانیه بررسی شد. کمترین تراکم، کلروفیل a و زیتوده خشک در غلظت ۱۰۰ میلی‌گرم در لیتر در تمام فلزهای مورد بررسی مشاهده شد. میانگین (± خطای استاندارد) بیشترین میزان کاهش کلروفیل a به‌ترتیب۱/۱± ۲/۲۴،۸/۰± ۱/۲۳، ۴/۱±۷/۳۶ و ۲/۱± ۵/۳۵ درصد در کادمیوم، مس، سرب و نیکل مشاهده شد. به‌طور مشابه، میانگین میزان کاهش در زیتوده خشک به‌ترتیب۱/۳± ۵/۵۱، ۶/۱±۲/۳۵،۴/۲± ۹/۴۷ و ۸/۲±۶/۵۶ درصد در کادمیوم، مس، سرب و نیکل حاصل شد. نتایج نشان داد که فلزهای سنگین باعث کاهش معناداری در میزان کلروفیل a و زیتوده جمعیت S. quadricauda  شدند.

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

در ایران پیش از انقلاب، گروه ها و احزاب متعددی برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی پهلوی در تلاش بودند. این گروه ها برای همراه کردن مردم و نخبگان جامعه با خود، می بایست دلایل خود را برای نفی رژیم موجود، وضعیت مطلوب پس از رژیم فعلی و چگونگی رسیدن به جامعه موعود ارائه می دانند. هر یک از گروه ها و احزاب فعال در آن روزِ ایران، نظرهای خود را در باره چرایی نفی وضعیت موجود و چگونگی رسیدن به وضعیت ایدئال، از مکاتب و نظریات مطرح آن زمان اخذ می کردند. در این میان، بودند احزابی که ایدئولوژی مارکسیستی را مبنای تحلیل وضعیت اجتماعی و سیاسی خود قرار می دادند و با تکیه به آن، به مبارزه با رژیم پهلوی می پرداختند؛ احزابی مانند حزب توده، چریک های فدایی خلق و مجاهدین خلق ایران از این قبیل اند. حزب توده، رژیم پهلوی را رژیمی وابسته به جبهه امپریالیست آمریکا و استبدادی می دانست؛ به همین دلیل خواستار جایگزینی آن با رژیمی ملی بود. هر چند حزب توده انقلاب را راه سرنگونی رژیم پهلوی می دانست، بر آن بود که برای آمادگی ذهنیت توده های مردم برای انقلاب باید کار فرهنگی و سیاسی انجام گیرد. چریک های فدایی خلق نیز برای مخالفت با پهلوی همان استدلال حزب توده را داشتند؛ اما معتقد بودند حکومت جایگزین باید تحت رهبری حزب پیش گامِ کارگران تشکیل یابد. چریک های فدایی هم عقیده داشتند انقلاب تنها راه رسیدن به وضعیت آرمانی است؛ اما بر خلاف حزب توده آمادگی ذهنیت توده ها را در گرو فعالیت های مسلحانه می دانستند. مجاهدین خلق نیز با دو گروه قبل در دلایل نفی رژیم پهلوی هم عقیده بودند؛ اما بر خلاف آن دو، علاوه بر اعتقاد به وجود شرایط عینی انقلاب، شرایط ذهنی انقلاب را هم مهیا می دانستند. به عقیده سازمان مجاهدین، تنها علت شکست مبارزه ها تا آن زمان، نبود سازمان دهی برای رهبری توده هاست که این خلأ را نیز احزاب باید پر کنند. جامعه ایدئال مورد نظر مجاهدین، جامعه بی طبقه توحیدی بود.    

دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده

تبدیل زیست‌‌توده لیگنوسلولزی (مانند ضایعات کشاورزی) به سوخت‌‌های زیستی مانند اتانول، گزینه‌‌ای مناسب و اقتصادی برای بهبود امنیت انرژی است. اجزا اصلی سازنده لیگنوسلولز، شامل سلولز، همی‌‌سلولز و لیگنین است. وجود لیگنین، از هیدرولیز سلولز و تبدیل آن به قند و در نهایت، سوخت زیستی جلوگیری می‌‌کند. برای از بین بردن این مشکل، روش‌‌های مختلف شیمیایی، فیزیکی، فیزیکی- شیمیایی و زیستی پیشنهاد شده است. به‌دلیل وجود شرایط ملایم عملیاتی، جلوگیری از ایجاد ترکیبات سمی و پسماندهای خطرناک و نداشتن آثار مخرب جانبی، روش زیستی اهمیت ویژه‌‌ای دارد. مشکل اصلی روش‌‌های زیستی، بازدهی کمتر آن‌‌ها نسبت به سایر روش‌‌ها است. برای رفع این مشکل، در این پژوهش، تجزیه آنزیمی لیگنین موجود در ساقه برنج با آنزیم‌‌های پراکسیداز تولیدشده (منگنز پراکسیداز، لیگنین ‌‌پراکسیداز) از یک سویه قارچ پوسیدگی سفید،بررسی شد. برای اندازه‌‌گیری غلظت لیگنین و تعیین فعالیت‌‌ آنزیم‌‌های تولید شده به‌وسیله‌‌ی قارچ، به ترتیب از روش اندازه‌‌گیری جذب نوری لیگنین محلول در استیل بروماید و روش جذب نوری با معرف‌‌های اختصاصی استفاده شد. نتایج نشان داد که تیمار آنزیمی می‌‌تواند حداقل ۳۰ درصد لیگنین موجود در زیست‌‌توده‌‌ی لیگنوسلولزی را حذف کند. ترکیب شیمیایی محیط کشت از نظر غلظت یون‌‌های فلزی مؤثر در تولید آنزیم‌‌های پراکسیداز مانند منگنز، مس و روی به روش رویه سطح پاسخ باکس بنکن بهینه شد. فعالیت آنزیمی در شرایط بهینه برای آنزیم‌‌های منگنز پراکسیداز و لیگنین ‌‌پراکسیداز نسبت به نمونه شاهد، چهار برابر افزایش یافت.

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

چکیده
فوق روان کننده ها را می توان به روش های مختلف سنتز نمود هدف پژوهش حاضر ارائه روش دو مرحله ای سنتز پلی کربوکسیلات اتر و بررسی تائیر دما در سنتز می باشد. در سنتز مرحله اول زنجیره اصلی و در سنتز مرحله ی دوم زنجیره های فرعی ایجاد می گردند.
سنتز کوپلیمر اولیه به روش توده ای و با مکانیزم رادیکال آزاد صورت پذیرفت. آنالیز FTIR نیز برای شناسایی گروه‌های عاملی تشکیل شده مطابق پیش بینی‌ها و رسیدن به کوپلیمر مورد نظر انجام شد. سپس تعیین ویسکوزیته کوپلیمر به عنوان پارامتر تعیین کننده پیشرفت طول زنجیره اصلی در شرایط دمای مختلف سنتز صورت گرفت و در مرحله دوم توسط کوپلیمرتولیدی در مرحله اول  سنتز نهایی پلی کربوکسیلات اتر به روش محلولی انجام شد، این سنتز در سه سطح دمایی صورت پذیرفت و ازمحصول سنتزی ابتدا آنالیز FTIR جهت تایید ساختار و آزمون HNMR نیز جهت تایید نهایی سنتز انجام گردید. سپس آزمون GPC جهت تعیین مشخصات پلی کربوکسیلات اتر سنتز شده شامل وزن مولکولی متوسط پلیمر و منحنی توزیع وزن مولکولی انجام شد و مقادیر MW و PDI گزارش گردید و در نهایت آزمون اسلامپ جهت تایید عملکرد صورت پذیرفت.
با افزایش دمای سنتز کوپلیمر، طول زنجیر اصلی نیز افزایش می یابد و شدت این افزایش در دماهای بالا بیشتر است ولی از طرفی دمای بیشتر از ۷۰ درجه سانتیگراد نیز باعث تخریب کوپلیمر گردید که به صورت کاهش ویسکوزیته و تغییر رنگ محلول قابل تشخیص بود. بنابراین سنتز اولیه را باید در دمای ۷۰ درجه سانتیگراد به مدت ۸ ساعت انجام داد. سنتز پلی کربوکسیلات اتر با نسبت های مولی برابر و حفظ شرایط یکسان سنتز و تنها در دماهای متفاوت نشان داد که بهترین دمای سنتز ۷۰ درجه سانتیگراد و به مدت ۶ ساعت است. با افزایش وزن مولکولی پلی کربوکسیلات اتر از طریق افزایش زنجیره جانبی افت اسلامپ و روانی بهتری در بتن ایجاد شد.

دوره ۵، شماره ۲ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

شلتوک برنج، یک زیست‌توده ارزان‌قیمت است که توانایی انباشت مقادیر قابل‌توجه سیلیکای بی‌شکل در بافت خود را دارد. فرایند استحصال این سیلیکا سبزتر از فرایندهای معمول تولید سیلیکای بی‌شکل است. در این پژوهش تأثیر عوامل فرآیندی استحصال سیلیکا از شلتوک برنج به روش رسوبی، به‌همراه یک کاربرد ویژه آن در صنعت لاستیک مورد مطالعه قرار گرفته است. در فرایند استحصال، ابتدا شلتوک برنج در فضای آزاد سوزانده شده و سپس در یک کوره الکتریکی به خاکستر سفید تبدیل شد که در مراحل بعدی به‌کمک سود سوزآور به محلول سیلیکات سدیم تبدیل شده و درنهایت سیلیکا از این محلول به‌کمک اسیدسولفوریک رسوب داده شده است. در این مطالعه تأثیر نسبت جامد به حلال ؟؟(g/g ۱۷/۰-۰۳/۰) و مدت‌زمان مرحله انحلال قلیایی (h ۲-۱) و تأثیر pH (۹-۵) و دما در مرحله ترسیب اسیدی (°C ۹۰-۲۵) بررسی شده است. نشان داده شده که یک نسبت جامد به حلال کم در مرحله انحلال قلیایی و یک pH اسیدی در کنار دمای ترسیب بالا برای حصول بیشترین راندمان تولید و به‌دست آوردن سیلیکایی بی‌شکل با خلوص بالا لازم است. سیلیکای رسوبی با درصد خلوص و شیمی مشابه با نمونه تجاری مورداستفاده در صنعت لاستیک (؟؟) اما مساحت سطح و حجم حفرات کمتر (؟؟) از نمونه تجاری تولید شد. همچنین مشخص شد که طولانی‌تر شدن مرحله انحلال قلیایی موجب افزایش اندک راندمان تولید می‌شود. سیلیکای تولیدشده، در سیستم چسبندگی لاستیک به الیاف (RFS) عملکرد بسیار نزدیک به نمونه تجاری را نشان داد که نشان‌دهنده توانایی بالای آن برای جایگزین شدن با انواع تجاری است که عمدتاً با فرایندهای با هزینه بیشتر و زیست سازگاری کمتر تولید می­شوند.   


دوره ۶، شماره ۲ - ( ۱۰-۱۳۸۱ )
چکیده

در پهنه مناطق خشک ایران ، توده های بزرگی از ماسه های بادی در نقاط مختلفی متراکم شده اند. این توده های ماسه ای در اصطلاح محلی «ریگ » نامیده می شوند. مطالعاتی که توسط محققین تاکنون انجام شده است ، دو عامل اصلی ، شامل جهت وزش باد غالب و نیز عامل توپوگرافی و بادپناهی ناهمواریها را علل اصلی استقرار این توده های ماسه ای می دانند؛ اما با استناد به فرضیه تحقیق ، سلولهای کم فشار محلی در طول دوره گرم سال ، عامل اصلی یا مهمترین عامل تمرکز و استقرار این توده های ماسه ای می باشند. محدوده مورد مطالعه ، مجموعه ماسه ای بندریگ کاشان ، واقع در چاله مسیله و در جنوب دریاچه نمک می باشد. متغیرهای مورد بررسی در این تحقیق ، شامل ویژگیهای باد منطقه ، قطر ذرات رسوب و مورفولوژی تپه های ماسه ای می باشد. روش تحقیق ، مبتنی بر یک روش تحلیلی است . در این روش ، بین متغیرهای سه گانه ، از طریق روش حضور و اختلاف ، همزمان ارتباط برقرار گردیده است . ابزار تحقیق ، نقشه های توپوگرافی و عکسهای هوایی بوده و تکنیک کار، مقایسه داده های میدانی ، آمار روزانه باد و دانه سنجی ذرات ماسه بوده است . نتایج نشان می دهد که یک سلول کم فشار محلی، درست در جنوب دریاچه مسیله در طول دوره گرم سال حاکمیت پیدا می کند. به همین سبب ، راستای وزش بادها در تمامی چاله مسیله نسبت به این نقطه حالت همگرا دارد و بالتبع حرکت همگرای ماسه های روان موجب استقرار مجموعه ماسه ای بندریگ در موقعیت کنونی شده است . بهترین شاهد این مسأله، انطباق مورفولوژی تپه های ماسه ای در راستای خطوط گرادیان فشار نسبت به نقطه مرکزی می باشد.

دوره ۷، شماره ۲۴ - ( ۱-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده rn تأثیر پرتودهی گاما با دوزهای kgy ۱ ، ۵/۲ و ۵ و نگهداری در فریزر (˚C۱۸- ) بر شاخص بازهای ازته فرار (TVB-N) و ویژگیهای حسی در میگوی سفیدهندی(Penaeus  indicus) به مدت ۹ ماه و در فاصله ۵/۱ ماه مورد ارزیابی قرارگرفت. ارزیابی های مقادیر TVB-N نشان داد که میزان آن به تدریج در طی دوره نگهداری افزایش و با افزایش دوز پرتودهی کاهش یافت که در تیمارهای شاهد و پرتو دیده به ترتیب به mg N / ۱۰۰g flesh ۴۵/۳۵ ،۱۴/ ۳۴ ،۴۵/۲۷ و ۶۴/۲۰ رسید. همچنین با ارزیابی های ارگانولپتیک مشخص شد که زمان ماندگاری تیمارهای پرتودیده KGy۵/۲ و ۵ تا ۳ ماه و تیمار پرتودیده kgy ۱ تا ۵/۱ ماه در مقایسه با تیمار شاهد، افزایش نشان دادند.

دوره ۷، شماره ۲۶ - ( ۷-۱۳۸۹ )
چکیده

چکیده امولسان امولسیون کننده ای است که توسط باکتری  Acinetobacter calcoaceticus RAG-۱ ATCC-۳۱۰۱۲ تولید می شود و در حال حاضر کاربردهای زیادی درصنایع غذایی (تهیه پنیرهای نرم وانواع بستنی) دارد. در این تحقیق توانایی تولید این امولسیون کننده با باکتری ذکر شده در دمای o C ۳۰ با استفاده از طرح رویه پاسخ مورد ارزیابی قرار گرفته است. نفت خام و سولفات آمونیوم به عنوان منبع کربن و منبع نیتروژن در مقادیر مختلف مورد استفاده قرار گرفتند. بهینه محیط کشت برای تولید امولسان برابر با (v/v)۴%  منبع کربن، g/l ۳ منبع نیتروژن و (v/v) ۷% میزان درصد تلقیح بدست آمده است که در این شرایط بیشترین تولید توده سلولی و بیشترین کاهش کشش سطحی بترتیب g/l  ۹/۲ و  mN/m ۳۰ می باشد. ضریب همبستگی مدل محاسباتی یا  R۲ (adj) برای مقدار توده سلولی تولیدی و میزان کاهش کشش سطحی بترتیب برابر۱۳/۹۷% و ۵۲/۹۵% بدست آمده است.

دوره ۸، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف: امروزه استفاده از ریزجلبک­ها برای تولید مواد فعال زیستی و دارویی بسیار مورد توجه است. کربن یک ماده ضروری برای رشد ریزجلبک Spirulina maxima محسوب می­شود. یافتن بهترین منبع کربنی و غلظت برای رسیدن به مقادیر بالا زیست­توده در کوتاه­ترین دوره کشت بسیار ارزشمند است بنابراین در این مطالعه تاثیر منابع کربنی (کربنات و بی­کربنات سدیم، گلوکز و ملاس) با غلظت­های مختلف (۱۶، ۲۴ و ۳۲ گرم بر لیتر) بر میزان رشد و تولید ­زیست­توده بررسی شد. روش­ها: کشت در قالب ۱۱ تیمار و ۳ تکرار در محدوده دمایی آزمایشگاه (۳±۲۸ درجه سانتیگراد)، شدت نور ۱۰۰ ±۱۳۵۰ لوکس (نوردهی ۲۴ ساعته) انجام گردید. حداکثر ضریب رشد ویژه و زمان دوبرابر شدن مطابق با روش مدل­سازی غیرخطی با کمک نرم­افزار Wolfram Mathematica در فاصله اطمینان ۹۹% محاسبه گردید. یافته­ها: بیشترین میزان غلظت زیست­توده در بالاترین غلظت (برحسب گرم بر لیتر) در ۵ روز اول به ترتیب متعلق به نموهای ملاس (۰۸۳/۳)، گلوکز (۰۹۴/۲)، کربنات سدیم (۸۶۹/۰) و بی­کربنات سدیم (۸۳۵/۰) است. افزایش غلظت نمونه­ها بجز گلوگز از ۱۶ تا ۳۲ گرم بر لیتر در محیط کشت سبب افزایش زیست­توده شد. اگرچه نمونه رشدیافته در ملاس دارای بالاترین میزان غلظت زیست­توده در روزهای ابتدایی می­باشد اما بیشترین تاثیر بر ضریب رشد ویژه متعلق به نمونه گلوگز است. نتیجه­گیری: منبع کربنی و غلظت آن تاثیر بسزایی بر رشد زیست­توده دارد و گلوکز با غلظت ۲۴ گرم بر لیتر بعنوان منبع کربنی جایگزین موثر بر رشد انتخاب شد. کلیه نمونه­ها در بالاترین غلظت کمترین تاثیر را بر ضریب رشد ویژه داشته­اند.



دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف: پایش زی‌توده ماهیان یکی از اهداف اصلی مدیریت شیلاتی می‌باشد، که به دلیل مشکلات در مطالعه ماهیان زینتی و صخره‌ای این گروه نسبت به سایر ماهیان کمتر مطالعه شده‌اند. هدف از این پژوهش مطالعه زی‌توده سرپا ماهیان زینتی و صخره‌ای در جزیره لارک،  به‌منظور شناسایی ذخایر و کمک به توسعه صنعت تکثیر و پرورش آنها می‌باشد.
مواد و روش‌ها: زی‌توده سرپا ماهیان زینتی و صخره‌ای در زیستگاه‌های مرجانی، صخره‌ای و نیمه نورگیر جزیره لارک به روش برآورد به روش مشاهده مستقیم در بازه زمانی ۹۸-۱۳۹۷، به‌صورت فصلی مطالعه شد. یافته‌ها: زی‌توده سرپا برآورد شده برای کل ماهیان زینتی در سه ایستگاه پیرامون جزیره در اعماق بین ۱۵-۳متر، ۱۸/۲۵۲۲، ۱۷/۵۲۲۲ و ۱۵/۱۳۲۵ کیلوگرم، و میزان ۳۱/۸۸۴ کیلوگرم برای ایستگاه چهارم (عمق ۴۳ متر)، نتیجه‌گیری گردید. کمینه زی‌توده در بین فصول متعلق به تابستان بوده و نتایج حاصل از آزمون کراسکال والیس نشان داد این فصل با سایر فصول تفاوت معنی‌داری دارد (P<۰,۰۵). به‌علاوه، آزمون تشخیص ازنظر زمانی حاکی از تشکیل دو تابع معنی‌دار بوده که می‌توان نتیجه‌گیری نمود ساختار جمعیتی ماهیان در فصل‌های بهار، پاییز و زمستان بسیار به هم نزدیک و نسبت به فصل تابستان تفاوت محسوسی داشته است.
نتیجه‌گیری: برخی از ماهیان زینتی  قابلیت بهره‌برداری به‌منظور توسعه صنعت آبزی‌پروری و بعضی از ماهیان صخره ای قابلیت صید تجاری را دارند.  این مطالعه اولین گزارش در خصوص برآورد زی‌توده سرپا ماهیان زینتی و صخره‌ای و ماهیان زیست‌بوم‌های مرجانی نیمه نورگیر(MCEs)،  در آبهای کشورمان و کشورهای حاشیه خلیج‌فارس می‌باشد.
 

دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۸۵ )
چکیده

حوضه آبریز لیقوان‌چای‌در دامنه شمالی توده کوهستانی سهند واقع شده است. تحول این حوضه، خصوصاً در کواترنر جدید، جدا از تحول مخروط آتشفشانی سهند نیست. به دلیل حاکمیت سیستم فرسایشی پریگلاسیر و رودخانه‌ای، در دامنه شمالی این توده کوهستانی، وقوع حرکات دامنه‌ای، جریان‌های رودخانه‌ای و سیلابی، ازعمده‌ترین پدیده‌های مورفوژنیک ‌ومخاطرات‌ژئومورفولوژیک حوضه آبریز لیقوان‌چای می‌باشند که علاوه براینکه سکونتگاه‌های روستایی و شهری را مورد تهدید قرار می‌دهند، از تنگناهای ژئومورفولوژیکی موجود بر سر راه برنامه‌های عمرانی منطقه محسوب می‌شوند. پژوهش حاضر، به بررسی و پهنه‌بندی حرکات توده‌ای مواد در حوضه‌ زهکشی لیقوان می‌پردازد و نتیجه آن از طریق ارائه نقشه پهنه‌بندی خطر حرکات توده‌ای مواد و ممیزی مناطق پرخطر ـ کم خطر سعی دارد، برنامه ریزان و مدیران اجرایی را به سوی برنامه ریزی و مدیریت صحیح کاربری زمین سوق دهد. به این ترتیب، توسعه بخش‌های مسکونی، کشاورزی، صنعتی و غیره، در اراضی دور از مخاطرات ژئومورفولوژیکی تا حدودی امکان پذیر خواهد شد. نقشه پهنه بندی خطر حرکات توده ای مواد، با استفاده از نقشه‌های توپوگرافی رقومی شده به مقیاس ۱:۲۵۰۰۰۰ و ۱:۵۰۰۰۰و نقشه‌های زمین شناسی و ژئومورفولوژی و داده‌های سنجش از دور( تصاویر ماهواره ای ETM ، ۲۰۰۲) و بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) شامل نرم افزارهای ARC/GISوARC/VIEW و براساس هشت متغیر(شیب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از روستا یا شهر، لیتولوژی، کاربری زمین و بارش) ارائه گردید. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که در حدود ۱۱/۳۶ درصد منطقه مطالعاتی از نظر استعداد وقوع حرکات توده‌ای مواد، در محدوده خطر متوسط تا بسیار شدید قرار دارند و ۶۶/۶۴ درصد زمین لغزش ها در همین محدوده اتفاق افتاده است.

دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

در سال‌های اخیر مطالعات فراوانی در جهت ساخت نانو ذرات مغناطیسی به‌منظور کاربرد در زمینه‌های مختلف علوم صورت گرفته است. طراحی و روش سنتز مناسب این نانو ذرات، بر ویژگی‌های فیزیکوشیمیایی و کاربردهای متنوع آن‌ها به ویژه در زمینه علوم زیستی به‌صورت مستقیم تأثیرگذار است. روش‌های مختلفی برای ساخت نانو ذرات مغناطیسی وجود دارد. یکی از ساده‌ترین و کارآمدترین روش‌های سنتز نانو ذرات مغناطیسی روش هم‌رسوبی شیمیایی است، ولی توده ای شدن نانوذرات مغناطیسی یکی از مشکلات ساخت نانوذرات مغناطیسی با این روش است. در این پژوهش پروتکل‌های مختلف سنتز نانو ذرات مغناطیسی به روش هم‌رسوبی و پوشش‌دار کردن آن‌ها با سیلیکا انجام گرفت و تأثیر عوامل مختلف نظیر نوع‌‌‌‌ ترکیب قلیایی مورداستفاده، استفاده از نمک سیترات، دما و اولتراسونیکاسیون در پراکندگی، میزان توده‌ای شدن نانو ذرات مغناطیسی و پایداری آن‌ها در محلول‌های آبی موردبررسی قرار گرفت. درنهایت یک پروتکل ساده و تکرارپذیر برای ساخت نانو ذرات مغناطیسی با توزیع اندازه مناسب و پراکندگی بالا در محلول‌های آبی به‌منظور استفاده در کاربردهای علوم زیستی بهینه‌سازی و معرفی گردید.

دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

سیستم‌های متداول تصفیه فاضلاب قادر به حذف موثر فسفر نیستند. ورود فسفر به منابع آبی موجب ایجاد یوتریفیکاسیون می‌شود. یکی از روش‌های حذف فسفر استفاده از ریزجلبک‌ها است. با این روش علاوه بر کمک به تصفیه پیشرفته فاضلاب می‌توان زیست‌توده که کاربردهای فراوانی دارد، تولید نمود. هدف مطالعه حاضر تعیین و مقایسه میزان حذف فسفر و تولید ریزجلبک اسپیرولینا درفتوبیوراکتور با استفاده از دو نوع فاضلاب تصفیه‌شده بود. آزمایش‌ها با ساخت فتوبیوراکتور و تزریق هوا به‌وسیله دیفیوزر حباب ریز در راکتورهای حاوی فاضلاب انجام شد. منبع نور در این آزمایش لامپ‌های فلورسنت سفید بودند و به‌صورت تابش متناوب طراحی شد. از پساب تصفیه‌خانه فاضلاب شهری و فاضلاب تصفیه‌شده سرویس بهداشتی به‌عنوان محیط کشت در فتوبیوراکتور استفاده شد. غلظت فسفر در فاضلاب تصفیه‌شده به روش اسپکتروفتومتری در طول موج ۶۹۰نانومتر اندازه‌گیری شد. میزان حذف فسفر و تولید زیست‌توده در محیط کشت‌های حاوی فاضلاب با غلظت‌های مختلف فسفر اندازه‌گیری شد. غلظت اولیه فسفر در فاضلاب تصفیه‌شده شهری و در فاضلاب سرویس بهداشتی به‌ترتیب ۱/۹۶ و ۰/۴میلیگرم در لیتر بود. در کشت با فاضلاب شهری در مدت ۸ روز ۷۱/۹% فسفر حذف شد و ۰/۱۸گرم در لیتر زیست‌توده تولید شد. در آزمایش با فاضلاب تصفیه‌شده سرویس بهداشتی در مدت ۸ روز ۳۷% فسفر حذف شد و غلظت زیست‌توده به ۰/۰۲۵گرم در لیتر افزایش یافت. با کاهش غلظت فسفر در فاضلاب، میزان تولید زیست‌توده و درصد حذف فسفر کاهش یافت. می‌توان نتیجه گرفت که ریزجلبک اسپیرولینا قادر به حذف فسفر از فاضلاب تصفیه‌شده و تولید زیست‌توده است.


دوره ۱۱، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده

در امتداد جبهه کوهستانی دامنه شمالی و جنوبی رشته کوهستانی میشوداغ، واقع در شمال غرب ایران، مخروط‌افکنه‌‌هایی شکل گرفته‌اند که تشکیل آنها بی ارتباط با عوامل محیطی، از قبیل فعالیتهای تکتونیکی نیست. در این تحقیق، فعالیتهای تکتونیکی در بخشهای مختلف رشته کوهستانی میشوداغ (۳۷ مخروط‌افکنه کواترنری در قالب چهارگروه)، به عنوان مهمترین عامل ایجادکننده فضای مناسب برای رسوبگذاری فرض شده‌ است و برای اثبات این فرضیه و دستیابی به اهداف آن که همانا تعیین نقش فعالیتهای تکتونیکی در ایجاد اشکال مخروط‌افکنه‌‌ای است، ابتدا مخروط‌افکنه‌‌های واقع در دو سوی کوهستان و حوضه‌‌های مربوط شناسایی، و سپس ویژگیهای مورفولوژیکی و شاخصهای مورفومتری آنها از طریق کارهای میدانی، تحلیل نقشه‌‌های توپوگرافی و زمین‌شناسی و تفسیر عکسهای هوایی و ماهواره‌‌ای استخراج و ارتباط بین این ویژگیها از طریق روشهای آماری بررسی شده‌است. بررسیها نشان می‌‌دهد که نقش فعالیتهای تکتونیکی در کنترل سازوکارهای مؤثر در مورفولوژی و مورفومتری سیستمهای مخروط‌افکنه‌‌ای منطقه، نقشی دوگانه بوده ‌است. این فعالیتها از یک سو موجبات جابه‌جاییهای تکتونیکی را در حوضه‌‌های آبریز فراهم کرده‌اند و از سوی دیگر، با ایجاد حرکات عمودی و راستالغز در پایکوههای شمالی و جنوبی میشوداغ، تفاوتهایی را در نوع فضای رسوبگذاری در قسمتهای مختلف منطقه مورد مطالعه پدید آورده‌اند. در کل، اثر این فعالیتها بر سیستمهای مخروط‌افکنه‌‌ای منطقه به صورت تغییر در زاویه رفت و روب، ویژگیهای نیمرخ طولی و عرضی سطح، چندبخش‌‌شدگی، بریدگی رأس، تشکیل خندقهای فرسایشی، بالاآمدگی رسوبات کواترنری، تشکیل مخروط‌افکنه‌‌های تلسکوپی، ویژگیهای ساختمان زیرین مخروط‌افکنه‌‌ها و همچنین در کشیدگی حوضه‌‌های آبریز تغذیه‌کننده، تغییرات شیب در جبهه کوهستانی، وجود آلومتری مثبت در رابطه بین مساحت مخروط‌افکنه‌‌ها و مساحت حوضه‌‌های آبریز در برخی از گروههای مخروط‌افکنه‌‌ای و تشکیل حوضه‌‌های رسوبی جدید، ظاهر شده ‌است.

دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده– سدهای بتنی قوسی به خاطر ساختار خاص سازه ای و بارهای تقریباً زیاد ناشی از فشار هیدرواستاتیکی همواره به پ ی و تکیه گاه با مقاومت زیاد نیاز دارند. علاوه بر آن میزان تراوش از داخل تکیه گاه ها و پی می بایست تا حد ممکن کم باشد؛ از طرف ی توده های سنگی با سختی زیاد تحت تأثیر تنش های حرارتی و تکتونیکی در بستر زمان دچار شکست شده و معمولاً با درجات مختلفی دارای درزه اند. تحقیقات مختلف نشان می دهد که در بیش تر حالات ای ن درزه ها هستند که بر م ی زان ایمن ی و نشت از توده سنگ حاکمند. بنابراین لازم است نقش درزه ها در ارزیابی اولیه ساختگاه های سنگی به عنوان تکیه گاه این گونه سدها لحاظ شود؛ هم چنین اندرکنش رفتارهای هیدرولیکی و مکانیکی درزه ها، رفتاری پیچیده از توده سنگ به وجود می آورد که لازم است در محاسبات تأ ثیر پارامترها ی هندس ی UDEC پایداری و میزان نشت توده سنگ های اشباع درنظر گرفته شود. در این مطالعه با استفاده از نرم افزار مختلف درزه ها شامل جهت یافتگی و اندازه شکاف اولیه آن ها بر ایمنی تکیه گاه سدهای بتنی قوسی، مورد مطالعه قرار گرفته است . برای این کار با تمرکز روی تکیه گاه (بدون شبیه سازی بدنه سد)، مدلی دو بعدی با اعمال نیروها ی وارد شده از طرف بدنه سد و مخزن، شبیه سازی شده و ضمن لحاظ کردن جریان درون درزه ها، از سه شاخص بیشینه ی بازشدگی و لغزش درزه ها و بیشینه ی دب ی عبوری از آن ها برای تشخیص گسیختگی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که الگوی هندسی دسته درزه ها (ش یب و جهت شیب) و اندازه شکاف اولیه آن ها عوامل بسیار تأثیرگذار بر روی ایمنی تکیه گاه سدهای بتنی قوسی می باشند.

دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده

چکیده- امروزه به سازه های توده سنگی به علت سادگی ساخت در محیط های دریایی و هزینه ی نسبتاً کم، بین سازه های ساحلی بیش از سایرین توجه شده است. طراحی صحیح این سازه های حجیم و سنگین مستلزم درک جریان های غیرخطی غیرماندگار در محیط های نسبتاً درشت دانه است. از طرفی یکی از مهم ترین نکات مبهم در مطالعه ی هیدرولیک تغییرات فشار حفره ای در محیط های متخلخل، مسئله ی چگونگی براورد دقیق مقدار تخلخل است. برای درک مطلب با توجه به تحقیقات محدودی که در سال های اخیر پیرامون این موضوع انجام شده، جریان غیرخطی غیرماندگار در محیط های توده سنگی نسبتاً درشت دانه طی پژوهشی جامع در دانشگاه صنعتی امیرکبیر بررسی شده است. این مقاله ، پس از مرور یافته های پژوهش یاد شده، نشان می دهد که روابط ریاضی معمول استفاده شده برای تحلیل غیرخطی جریان قادر به تخمین دقیق شیب هیدرولیکی جریان در توده های سنگ ریز نیست . با قبول تخلخل به عنوان مهم ترین پارامتر مؤثر بر این مدل های ریاضی، در یک نتیجه گیری کلی تخلخل به صورت تابعی از رژیم جریان بیان شده است. به طوری که بر خلاف نظریه ی غالب که تخلخل را یک پارامتر کاملاً ژئوتکنیکی معرفی می کند، مقدار این پارامتر در نتیجه ی تغییرات حجم موثر حفرات و ضریب شکل مؤثر در هر رژیم جریان متفاوت خواهد بود . سرانجام مطالعات عددی که برای تأیید یافته ها انجام شده نشان می دهد نتایج نامعتبری که از روابط ریاضی غیرخطی حاکم بر جریان های غیرماندگار به دست آمده، ممکن است ناشی از تخمین نادرست مقدار تخلخل باشد.

دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده

در این مطالعه با استفاده از روش برآورد آبزیان به‌وسیله مشاهده مستقیم و ترانسکت کمربندی شکل،زی‌توده سرپا ماهیان مرجانی جزیره ابوموسی در بازه زمانی پاییز ۹۸ تا تابستان ۹۹، به صورت فصلی(در سه ایستگاه و در چهار زیر ایستگاه) تخمین و حدود اطمینان به روش بوت استرپ به دست آمد. مساحت کل ایستگاه‌های اول، دوم و سوم به ترتیب ۲۶/۰، ۱۸/۱ و ۲۴/۰ کیلومترمربع تخمین زده شد، و مقادیر زی‌توده ماهیان مرجانی ۶/۲۹۲۳، ۲/۴۵۷۶ و  ۴/۱۶۴۵کیلوگرم، به ترتیب برای ایستگاه‌های فوق الذکر پس از ۴۷۹ بار تکرار به روش آزمون شبیه‌سازی بوت استرپینگ تخمین زده شد. به علاوه، بیشینه و کمینه زی‌توده به ترتیب مربوط به گونه Zebrasoma xanthurum ( ۴۹/۱۸۸۳ کیلوگرم) و Abudefduf sp.  (۲۳/۰کیلوگرم)، نتیجه‌گیری شد. نتایج حاصل از آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه تست توکی در سطح اطمینان ۹۵ درصد، نشان داد اختلاف معنی‌داری بین زی‌توده در سه ایستگاه وجود ندارد(۰۵/۰<p)، عدم اختلاف موجود در زی‌توده ماهیان در سه ایستگاه می‌تواند به نبود اختلاف در میزان ریفهای تکامل‌یافته، جوامع مرجانی و عدم تفاوت معنی دار در دسترس بودن زیستگاه مرتبط باشد. نتایج این پژوهش نشان داد زی‌توده بسیاری از ماهیان مناطق مرجانی در جزیره ابوموسی محدود می‌باشد، که می‌توان به کم بودن زیستگاه، کم بودن برد زیستگاهی و عمر کم خلیج‌فارس، و استرس‌های وارده به آنها به‌خصوص پس از رخدادهای سفیدشدگی مرتبط باشد که جای مطالعات بیشتر در آینده دارد.
محسن نظری، محمد حسن کیهانی، اسماعیل شاکری نژاد،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۱ )
چکیده

در این مقاله به بررسی عددی انتقال حرارت جابجایی در یک ماده متخلخل، در حضور شار حرارتی بیو¬شیمیایی پرداخته می¬شود. در این بررسی، فرض می¬شود که محیط مورد نظر، یک محیط متخلخل همگن بوده و از مدل دارسی برای معادله مومنتوم استفاده می¬شود. محفظه حاوی ماده متخلخل، شامل دو جزء غلظت بوده که جزء اول توده زیستی و جزء دوم ماده مصرفی است. ماده مصرفی توسط توده زیستی مصرف می¬شود. ضمن مصرف این ماده توسط توده زیستی، واکنش شیمیایی صورت گرفته، گرما تولید می¬شود که این گرما تابعی از تغییرات غلظت جزء مصرفی در محیط می¬باشد. برای تکمیل معادلات حاکم، از مدل مونود برای بیان نرخ غلظت¬های مصرفی و تولیدی استفاده می¬شود. گرمای تولیدی، نرخ رشد غلظت توده زیستی، نرخ مصرف ماده مصرفی، توزیع دما در حفره و عدد ناسلت محلی روی دیواره برای ضرایب تخلخل متفاوت، مورد مطالعه قرار می¬گیرد. نتایج بدست آمده نشان می¬دهد که افزایش نسبت تخلخل در محیط مورد مطالعه، باعث افزایش گرمای تولیدی بیوشیمیایی در محفظه می شود.

صفحه ۱ از ۳    
اولین
قبلی
۱