جستجو در مقالات منتشر شده
۳ نتیجه برای ماده فعال سطحی
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
در سالیان اخیر مطالعات زیادی در مورد استفاده از مواد فعال سطحی در زمینه افزایش برداشت از مخازن نفتی انجام شده است؛ ولی تا کنون تحقیقات اندکی در مورد مقایسه عملکرد مواد فعال سطحی زیستی و شیمیایی صورت گرفته است که عموماً شامل مقایسه عملکرد ماده فعال سطحی زیستی با ماده فعال سطحی شیمیایی بوده و مطالعات جامعی در این زمینه انجام نشده است. لذا در این تحقیق کارایی انواع مواد فعال سطحی با تزریق در میکرومدل شیشهای بررسی شد.
با کشت سویه سودوموناس آئروژینوزا HAK۰۱ در محیط کشت تخصصی، ماده فعال سطحی زیستی رامنولیپیدی تولید، جداسازی و شناسایی شد و پایداری آن در محیط شور بررسی گردید. سپس محلول این ماده به همراه محلول مواد فعال سطحی SDS، SDBS، CTAB و DTAB ( در غلظت بحرانی میسل) در آزمون های سیلابزنی میکرومدل استفاده شدند. در این تحقیق برای نخستین بار کارایی رامنولیپید تولیدی در ازدیاد برداشت نفت بررسی شد. از آزمون های گرانروی، کشش سطحی و بین سطحی و همچنین آزمون زاویه تماس برای برررسی مکانیسم های حاکم بر فرایند استفاده شد.
استفاده از مواد فعال سطحی فوق سبب افزایش میزان برداشت نفت در مقایسه با سیلابزنی آب گردید. رامنولیپید، SDBS وSDS به ترتیب با ۴۰%، ۳۶% و ۳۴% بازدهی، بیشترین میزان برداشت را به خود اختصاص دادند. رامنولیپید تولیدی با کاهش کشش سطحی آب بهmN/m ۲۸ عملکرد بهتری در مقایسه با سایر مواد فعال سطحی داشت. همچنین این مواد سبب تغییر ترشوندگی از حالت نفتدوست به آبدوست شدند؛ بهطوریکه رامنولیپید با تغییر زاویه تماس از ۱۰۶ به ۶، ۹۴,۳% تغییر، بهترین عملکرد را در بین مواد فعال سطحی فوق داشت. SDBS، SDS، CTAB و DTAB به ترتیب با ۹۲,۷%، ۹۲,۰%، ۸۸,۹% و۸۶,۶% تغییر در ردههای بعدی قرار گرفتند. کاهش کشش بین سطحی و تغییر ترشوندگی، سازوکارهای اصلی حاکم بر فرایند بودند. بر اساس نتایج بهدست آمده رامنولیپید تولید شده از توانایی بالایی در زمینه برداشت نفت برخوردار بوده و موثرتر از سایر مواد فعال سطحی در این زمینه عمل کرد.
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
روند رو به رشد مصرف انرژی و افزایش تقاضا برای نفت منجر به اعمال روشهایی برای افزایش بازیافت نفت شده است. از جمله این روشها میتوان به روشهای شیمیایی ازدیاد برداشت اشاره کرد. اما عموماً تأثیر این روشها از مقادیر پیشبینی شده توسط مطالعات، نامطلوبتر بوده است. یکی از علل عمده این امر، از دست رفتن ماده فعال سطحی از طریق جذب یا ایجاد رسوب بر روی سطح سنگ است. ترکیب کانیشناسی سنگ مخزن، در تعیین برهمکنشهای بین سطح تماس مایع و جامد اثرگذار خواهد بود. این اثر بهصورت تغییر در بار سطحی جاذب و تغییر ترشوندگی خواهد بود. در این پژوهش به بررسی اثر جذب ماده فعال سطحی Dioctyl sulfosuccinate sodium salt (AOT) بر روی جاذب سنگ مخزن کربناته آبدوست پرداخته شد. بدین منظور، پس از آمادهسازی نمونههای سیال و سنگ، به بررسی جذب ماده فعال سطحی در غلظتهای زیر CMC و بیشتر از آن پرداخته شد. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت ماده فعال سطحی در توده فاز مایع، جذب افزایش مییابد، تا در غلظت ppm۱۲۰۰به نقطه اشباع برسد. نتایج مدلسازی نشان داد که ایزوترم تعادلی فروندلیش با میزان مساوی با ۸۹۷۱/۰ به بهترین نحو، رفتار جذب ماده فعال سطحی AOT را پیشبینی و توصیف میکند.
میلاد ارواحی، قاسم مسعودی، علی اصغر محمدی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
تراشههای میکروسیالی در دو دهه اخیر بهدلیل مزایای فراوانی که دارند پیشرفت چشمگیری در زمینه آنالیز پدیدههای بین سطحی داشتهاند. برای آنالیز پدیدههای بین سطحی از جریان قطره در میکروکانالها میتوان استفاده کرد. در این پژوهش با استفاده از فناوری میکروسیالی، کشش بین سطحی آب- نرمال هگزان در حضور مواد فعال سطحی اندازهگیری شده است. برای این منظور، یک تراشه میکروسیالی شیشهای برای تشکیل قطرات هگزان در آب ساخته شد. وابستگی اندازه قطرات به غلظت مواد فعال سطحی مورد بررسی قرار گرفته است. با موازنه نیروهای ویسکوز و بین سطحی در دبیهای پایین فاز پراکنده در تراشه میکروسیالی یک معادله بهدست میآید که از آن برای اندازهگیری کشش بین سطحی میتوان استفاده کرد. با استانداردسازی تراشه میکروسیالی به کمک سیستمی که کشش بین سطحی آن معلوم است (که در اینجا نرمال هگزان و محلول توئین ۲۰ در آب مقطر است)، میتوان برای سایر سیستمها که توانایی تشکیل قطره در میکروکانال را دارند، کشش بین سطحی را با اندازهگیری اندازه قطرات تولیدشده اندازه گرفت. در این پژوهش برای غلظتهای مختلف دو ماده فعال سطحی SDS و CTAB آزمایش تشکیل قطره در تراشه میکروسیالی انجام شده است و نتایج اندازهگیری کشش بین سطحی آنها گزارش شده است. نتایج بهدستآمده از روش میکروسیالی با روش حلقه مقایسه شده و مقدار خطای آن کمتر از ۱۰% بوده است.