جستجو در مقالات منتشر شده


۹۱ نتیجه برای محاسبات


دوره ۳، شماره ۱ - ( ۹- )
چکیده

اگرچه روشهای تحلیل منطقی و روشهای ساخت حمله، دو رویکرد کلی در زمینه تحلیل پروتکل های رمزنگاری است، اما اغلب برای تحلیل پروتکل ها، به کارگیری توام آنها مناسبتر است. در این مقاله، یک چارچوب عمومی برای یکپارچه سازی تحلیل امنیت پروتکل های رمزنگاری ارایه شده است. بر اساس این چارچوب می توان روشهایی تحلیلی ارایه کرد که در آنها وارسی وجود ویژگیهای امنیتی در پروتکل، همراه با وارسی وجود سناریوهای نقض ویژگیهای امنیتی، به صورت یکجا انجام می شود. در این مقاله همچنین یک مدل محاسباتی برای پروتکل های رمزنگاری، به عنوان جزیی از چارچوب عمومی مذکور همراه با یک تفسیر اجرایی از آن، بر اساس سیستم های بازنویسی جبری ارایه شده است. با توصیف پروتکل در قالب مجموعه ای از گامهای منفرد و به کمک یک الگوریتم تبدیل، مجموعه ای پایان پذیر و همگرا از قوانین بازنویسی مولد مسیر اجرای پروتکل ایجاد می شود. توصیف یک پروتکل رمزنگاری در چارچوب ارایه شده نیز به عنوان نمونه بیان شده است .

دوره ۴، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده

در پژوهش حاضر، تجمع و شکست ذرات آسفالتین با استفاده از کوپل همزمان روش اجزای گسسته و دینامیک سیالات محاسباتی در جریان آرام شبیه سازی شده است. با توجه به ماهیت آسفالتین، یک مدل جدید تجمع جهت مدلسازی فرایند چسبیدن ذرات آسفالتین بر اساس ساختار واقعی کلوخه ها پیشنهاد شده است. برخورد ذرات، راندمان برخورد و شکست کلوخه‌های آسفالتین به صورت دقیق مطالعه شده‌اند. همچنین، رشد ذرات آسفالتین و تغییرات توزیع اندازه ذرات به همراه تغییرات ساختار کلوخه ها  بررسی شده است. در طول فرایند توده‌ای شدن ذرات آسفالتین، در بازه زمانی اولیه رشد اندازه ذرات کم است که دلیل آن تجمع ذرات اولیه و شکل گیری کلوخه‌های کوچک می‌باشد. در بازه زمانی میانی به علت برخورد کلوخه‌ها و تشکیل کلوخه‌های بزرگ، رشد اندازه ذرات شدت می‌گیرد و در بازه انتهایی شکست کلوخه‌ها رشد بیشتر آن‌ها را محدود می‌سازد و نهایتا به حالت پایا می‌رسد. توزیع لگاریتمی نرمال بهترین مطابقت را با نتایج توزیع اندازه ذرات نشان می دهد که بر اساس مطالعات قبلی با طبیعت آسفالتین نیز هماهنگی دارد. بر اساس نتایج شبیه سازی، کرنل برخورد و شکست به طور مستقیم محاسبه گردید که با نتایج کرنل برخورد و شکست در مراجع پیشین همخوانی دارد.       
 


دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

اهداف: داربست به‌عنوان سازه نگهدارنده سلول از اهمیت ویژه‌ای در مهندسی بافت استخوان برخوردار است. قرارگیری داربست در محیط کشت دینامیک، مانند بیوراکتور نفوذی، نقش پارامترهای مکانیکی از قبیل تنش برشی و فشار هیدرودینامیک را پررنگ‌تر می‌کند. از سویی دیگر، این پارامترهای مکانیکی به شدت متاثر از طرح داربست هستند. در این پژوهش به بررسی تاثیر طرح داربست استخوانی بر نحوه‌ عملکرد تحریک‌های مکانیکی و پیش‌بینی سرنوشت سلول‌های بنیادی مزانشیمی پرداخته می‌شود.
مواد و روش‌ها: با استفاده از ابزار شبیه‌‌سازی کامپیوتری و روش‌های اجزای محدود، پنج داربست استخوانی (با نام‌های جیروید، جیروید پرتخلخل، دیاموند، IWP و داربست با شیب اندازه تخلخل) مبتنی بر توابع ریاضی سطوح ضمنی طراحی شدند و در محیط کشت دینامیک شبیه‌سازی‌شده تحت عبور جریان سیال با سرعت‌های ورودی ۱، ۱۰، ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ میکرومتر بر ثانیه قرار گرفتند. تجمع سلول‌ها روی داربست‌های جیروید و IWP به‌صورت یک لایه به ضخامت ۵/۸ میکرون در نظر گرفته شد.
یافته‌ها: با توجه به نتایج به‌دست‌آمده، داربست با طرح دیاموند بهترین عملکرد را از منظر یکنواختی تنش‌های ایجادشده به خود اختصاص داد. در حضور لایه‌ سلولی، تنش فون مایسز به میزان ۶۰ و ۵۰مگاپاسکال به‌ترتیب در داربست‌های جیروید و IWP به دست آمد که تمایز استخوانی را تسهیل خواهد نمود.
نتیجهگیری: استفاده از داربست با شیب اندازه تخلخل موجب اعمال تنش‌های متفاوت در بخش‌های مختلف داربست می‌شود و این امر در مورد کاربردهای نوین داربست‌های استخوانی برای ایجاد تمایز‌های سلولی مختلف به‌طور همزمان بسیار مفید است.


دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده

جو (Hordeum vulgare) گیاهی یک‌ساله از خانواده Poaceae است. این گیاه از غلات مهم مورد استفاده انسان بوده و در بسیاری از موارد جایگزین گندم شده است. محدودیت‌های مربوط به روش‌های آزمایشگاهی شناسایی برهمکنش‌های پروتئینی را با مشکل روبه‌رو کرده است. در سال‌های اخیر روش‌های محاسباتی گام موثری در پرکردن خلا موجود برداشته و نقش مهمی در زمینه پیش‌بینی و شناسایی برهمکنش‌های پروتئینی ایفا کرده است. در این مطالعه به‌منظور ساخت شبکه برهمکنش پروتئین- پروتئین گیاه جو از اطلاعات برهمکنش‌های پروتئین- پروتئین مربوط به شش ارگانیزم مدل شامل ساکارومایسس سروزیه (Saccharomyces cerevisiae)، سینورابتیدیس الگانس یا نماتد (Caenorhabditis elegans)، دروزوفیلا ملانوگاستر یا مگس میوه (Drosophila melanogaster)، انسان (Homo sapiens)، برنج (Oryza sativa) و آرابیدوپسیس تالیانا (Arabidopsis thaliana) استخراج شده از پایگاه داده Intact استفاده شد و استخراج اطلاعات ارتولوگ‌های گیاه جو با ارگانیزم‌های مدل با استفاده از Inparanoid صورت گرفت. روش اینترولوگ که در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفته است، از منطبق‌کردن برهمکنش‌های پروتئینی ارگانیزم‌های مدل بر ارتولوگ‌های گیاه جو استفاده کرده و منجر به پیش‌بینی ۲۴۷۷۴۵ برهمکنش پروتئین- پروتئین شد که پس از حذف برهمکنش‌های تکراری ۲۳۵۹۶۶ برهمکنش غیرتکراری بین ۷۳۵۰ پروتئین به دست آمد. مطالعه صورت‌گرفته اولین گزارش ارایه‌شده در زمینه پیش‌بینی شبکه برهمکنش پروتئین- پروتئین گیاه جو است.

محمدرضا علی گودرز، هادی کرابی، محمد رضا سلیمانی تهرانی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

در این مقاله اثرات تغییرات هندسی(پیچش ، کج شدن و شکم دادن) پره ردیف دوم توربین Avon بر عملکرد طبقه توربین بررسی شده است. در ابتدا روش سه بعدی توسعه داده شده برای شبیه سازی توربین با استفاده از نتایج تست تجربی مربوط به یک طبقه ازتوربین هانوفرصحت سنجی شده است. پس از اعتبار سنجی روش عددی و اطمینان از صحت روش عددی منتحب، طبقه دوم توربین AVON شبیه سازی شده و نتایج حاصل با استفاده از اطلاعات عملکردی این توربین اعتبار سنجی شده است.در ادامه تغییرات هندسی روتور طبقه دوم توربین AVON بر روی هندسه توربین اعمال شده و میدان جریان ودما ناشی از این تغییرات با نرم افزارهای عددی، شبیه سازی شده و نتایج آنها بر روی عملکرد(نسبت فشار، راندمان و ...) طبقه دوم محاسبه شده است در این پژوهش تغییرات هندسه شکم دادن، کج شدن و تغییر زاویه نصب پره مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مشاهده شد که با تغییر زاویه نصب پره دبی عبوری از توربین به شدت تغییر کرده و این عامل منجر به تغییرات توان توربین می شود. تغییرات شکم دادن و کج شدن در این بازه اعمالی تاثیر چندانی بر عملکرد توربین نداشتند.

دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده-در این پژوهش عملکرد سرریز کنگره­ای ذوزنقه­ای با زوایای مختلف دیواره سرریز در امتداد جریان و طول های متغیر دماغه، بررسی شده است. مدل عددی نرم افزار Flow-۳D ساخته شده است. برای مدل کردن آشفتگی از مدل K-ε حالت RNG و برای تعیین موقعیت پروفیل سطح آزاد از روش VOF استفاده شد. برای سنجش درستی مدل از داده های آزمایشگاهی تولیس و همکاران (۱۹۹۵) استفاده شد که نتایج مدل هماهنگی مناسبی با نتایج داده های آزمایشگاهی داشت. در این بررسی مشاهده شد که با افزایش زاویه دیواره سرریز در امتداد جریان (α)، ضریب آبگذری افزایش می یابد؛ همچنین با افزایش طول دماغه، به خاطر کاهش تداخل جریان ریزشی، ضریب آبگذری جریان افزایش یافته است که این افزایش در زوایای کوچک به علت کاهش چشم گیر در تداخل لایه های ریزشی، قابل توجه است. سرانجام روشی برای طراحی مدل سرریز کنگره­ای ذوزنقه­ای با تغییر زاویه دیواره در امتداد جریان و تغییر طول دماغه ارائه شد.

دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده

ارزیابی پاسخ سلول به تحریکات مکانیکی در فضای آزمایشگاهی همواره بهعنوان یکی از موضوعات مهم در راستای دستیابی به کنترل رفتار سلول در محیط کشت شناخته می‌شود. در بررسی تحریکهای مکانیکی سلول در داربست استخوانی یکی از پارامترهای مؤثر ریز ساختارهای داربست از جمله اندازه و شکل حفرات است. با توجه به اینکه امکان کنترل این پارامترها در فضای آزمایشگاه بسیار پیچیده است بر همین اساس، در پژوهش حاضر با استفاده از مدلسازی عددی به بررسی تاثیر ساختار داربست بر فاکتورهای مکانیکی ناشی از جریان سیال نوسانی در داربست پرداخته شده است. در این پژوهش، به ارزیابی داربست‌های با شکل حفرات مکعبی، کروی و هگزاگونال با طول حفرات ۳۰۰، ۳۵۰، ۴۰۰، ۴۵۰ و ۵۰۰ میکرومتر پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل دینامیک سیالات محاسباتی نشان می‌دهد که داربست‌ها با شکل حفرات کروی و مکعبی با طول حفرات ۵۰۰ میکرومتر و داربست با شکل حفرات هگزاگونال با طول حفرات ۴۵۰ میکرومتر دارای تنش برشی در بازه ۱/۰ ۱۰ میلی پاسکال در سطوح مختلف خود هستند  که این بازه از تنش برشی مناسب برای تمایز سلول بنیادی به سلول استخوانی است، علاوه بر این، نتایج حاصل از توزیع جریان سیال در این داربست‌ نشان می‌دهد که با توجه به دسترسی سیال به نواحی مختلف داربست حجم ناحیه مرده که محل مناسبی برای کشت سلول نیست دراین داربست کاهش یافته است، دستاوردهای حاصل از این پژوهش می‌تواند در شرایط آزمایشگاهی برای دستیابی به شرایط بهینه کشت سلول بنیادی در راستای تمایز به سلول استخوانی استفاده گردد.

 
سید میثم سجادی، محمدرضا علی گودرز، هادی کرابی،
دوره ۱۳، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

با توجه به اینکه جریان در کمپرسور تحت تاثیر گرادیان فشار مثبت می باشد و طبیعت جریان در کمپرسور بسیار پیچیده می باشد، از این رو طراحی آیرودینامیکی دقیق پره های کمپرسور که وظیفه انتقال کار به جریان را دارد ، بسیار مهم می باشد. در این تحقیق، تاثیر تغییرات زاویه استگر پره روتور بر روی منحنی های عملکردی یک کمپرسور محوری گذرصوتی برای اولین بار مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به ماهیت بسیار پیچیده جریان در کمپرسورها برای شبیه سازی از روش سه بعدی که بالاترین دقت را در بین روش های تحلیل دارد، استفاده شد. برای این کار یک کد عددی با دقت بالا که قادر به حل معادلات ناویر استوکس رینولدز-متوسط است، مورد استفاده قرار گرفت. مقایسه نتایج کد عددی با نتایج آزمایشگاهی کمپرسور محوری تطابق بسیار خوبی را نشان داد که این نشان دهنده صحت کد عددی می باشد. پس از حصول اطمینان از کارکرد کد عددی تاثیر تغییرات پیچش پره روتور طبقه اول بر روی پارامترهای عملکردی کمپرسور محوری با استفاده از کد اعتبار سنجی شده مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که پیچش پره روتور سبب کاهش راندمان و نسبت فشار در کمپرسور محوری می گردد.
مهدی معرفت، نوید مروت،
دوره ۱۳، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

هدف اصلی در طراحی سیستم های گرمایش، سرمایش و تهویه مطبوع تامین شرایط آسایش حرارتی می باشد. در تحقیق حاضر، عملکرد سیستم تهویه لایه ای و سیستم سرمایش تابشی سقفی به صورت جداگانه و در ترکیب با یکدیگر به منظور تامین شرایط آسایش حرارتی کلی و موضعی مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور به کمک دینامیک سیالات محاسباتی، به بررسی و تحلیل پارامترهای PMV (میانگین آرای گروه بزرگی از افراد)و PPD (درصد نارضایتی حرارتی افراد) به عنوان دو شاخص آسایش حرارتی کلی پرداخته شده است. همچنین اختلاف دمای هوا در جهت عمودی و ریسک کوران حرارتی نیز به عنوان دو شاخص نارضایتی حرارتی موضعی، مورد مطالعه قرار گرفته اند. براساس نتایج تحقیق حاضر، ترکیب تهویه لایه ای و سرمایش تابشی سقفی موجب توزیع یکنواخت تر شرایط آسایش حرارتی کلی نسبت به کاربردجداگانه هر یک از سیستم ها می شود. همچنین اختلاف دمای هوا در جهت عمودی کاهش یافته و ریسک کوران حرارتی نیز وجود ندارد. از این رو ترکیب سیستم تهویه لایه ای با سرمایش تابشی سقفی به عنوان راهکاری نوین و کاربردی، توانایی تامین شرایط آسایش حرارتی کلی و موضعی را دارا می باشد.
محمد غفوری ورزنه، فاطمه یوسفی فر، محمد مهدی جلیلی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله یک بازوی رباتی با الهام از ستون فقرات مار و بازوهای هشتپا شبیهسازی و ساخته شده است. در تحلیل سینماتیک معکوس ربات، پس از تعیین مختصههای تعمیمیافته سیستم، معادلات جبری حاکم بر سیستم به دست آمدهاند. این معادلات در تحلیل جابجایی با استفاده از روش عددی نیوتن رافسون تا اتمام زمان شبیهسازی حل گردیده¬اند. همچنین فضای کاری ربات نیز با استفاده از روش عددی مذکور تعیین شده است. در تحلیل دینامیک معکوس، نیروی کشش کابلها به صورت نیروهای خارجی در نظر گرفته شدهاند. با استفاده از روش جایگزینی با مشخص بودن ماتریس قیود، ماتریس جرم و بردار شتابهایی که در هر لحظه از سینماتیک معکوس به دست آمدهاند، نیروی کشش کابلها و گشتاور اعمالی لازم از سوی موتورها جهت حرکت و طراحی ربات مشخص شدهاند. به منظور اعتبارسنجی مدل ربات مارشکل، نمونهای از این ربات ساخته شده و برای حرکت در مسیرهای فرضی دایرهای و کمانی برنامهریزی شده است. مسیر پیموده شده توسط مجری نهایی ربات در هرحالت به دست آمده است. مقایسه نتایج حاصل با مسیر مطلوب نشان داده است که خطای استاندارد مسیر طی شده توسط ربات در حدود ۱۵/۰ میباشد. این امر دقت ربات طراحیشده را در پیمودن مسیرهای گوناگون نشان میدهد.
علی اسفندیاری، مجید بازارگان،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده

با توجه به رشد روزافزون مصرف انرژی از یک سو و کاهش منابع سوختهای فسیلی از سوی دیگر، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر از جمله انرژی باد، در کانون توجه پژوهشگران قرار گرفته است. از میان انواع توربین های بادی که به منظور دریافت توان الکتریکی از جریان باد مورد استفاده قرار می گیرند، توربین های بادی محور عمودی به دلیل عدم وابستگی به جهت وزش باد، حساسیت کمتر نسبت به آشفتگی جریان و تولید صدای کمتر، امکان استفاده در مناطق شهری و در نزدیکی مصرف کنندگان را فراهم می سازند. در این مقاله یک توربین بادی محور عمودی با پره های مستقیم به روش دینامیک سیالات محاسباتی به صورت سه بعدی مدلسازی شده و نتایج حاصل از حل عددی آن با نتایج آزمایشگاهی سایر پژوهشگران اعتبارسنجی گردیده است. پس از آن، اثر تغییر محل اتصال پره های روتور به بازوهای نگهدارنده و گام اولیه پره مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که در نمونه مورد بررسی، انتخاب گام اولیه و محل اتصال مناسب پره می تواند بیشینه ضریب عملکرد توربین را به ترتیب ۶۵ و ۶۰ درصد افزایش دهد
علی حیدری، محمود پسندیده فرد،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده

در کار حاضر هدف بررسی اثر نوسانات پیچشی دم ایرفویل بر روی نیروی برآی تولیدی در ایرفویل های ثابت در زوایای حمله مختلف می باشد. بنابراین جریان دو بعدی، ناپایا و تراکم پذیر حول ایرفویل ثابت تحت زوایای حمله مختلف با استفاده از روش دینامیک سیالات محاسباتی شبکه درشت به کمک شبکه دینامیکی فنری تحلیل می شود. در این روش معادلات اویلر به کمک شبکه درشت و شرط مرزی عدم لغزش و روش تسخیر گردابه حل می شوند. ابتدا جهت اعتبار سنجی کد بدون در نظر گرفتن نوسان دم، ایرفویل ثابت در زوایای حمله مختلف و همچنین تحت نوسان پیچشی مدل شده و نتایج بدست آمده با نتایج تجربی مقایسه می شود. همچنین به صورت شبه پایا نتایج این روش با نتایج حل لزج معادلات ناویر- استوکس با مدل آشفتگی اسپالارت- آلمارس مقایسه می شود. سپس با افزودن نوسانات پیچشی دم، اثر تغییر پارامترهای ناپایا از جمله دامنه، فرکانس نوسانات و مکان شکستگی دم بر روی ضرائب آئرودینامیکی ایرفویل ثابت تحت زوایای حمله مختلف بررسی می شود. نتایج نشان می دهد که در یک زاویه حمله مشخص، اضافه کردن نوسانات پیچشی دم با دامنه و فرکانس نوسان بالا موجب افزایش ضریب برآ نسبت به حالت بدون نوسان دم می شود.
فرزاد بازدیدی تهرانی، اکبر محمدی احمر، محسن کیامنصوری،
دوره ۱۴، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

در مقاله حاضر، قابلیت مدل‌های مختلف k–ε غیرخطی برای پیش‌بینی میدان جریان و پراکندگی آلاینده‌ها در اطراف یک ساختمان مدل مکعبی¬شکل به همراه دودکش واقع در مرکز سقف آن در داخل لایه مرزی آشفته بررسی شد. یک مدل غیرخطی مربعی که توسط نیسیزیما و یوشیزاوا پیشنهاد گردید و دو مدل غیرخطی مکعبی که توسط لین و همکاران و ارهارد و موسیوپولاس ارائه شد، با نتایج مدل k–ε استاندارد و نتایج تجربی موجود مقایسه شدند. تمامی محاسبات انجام شده با استفاده از توسعه برنامه-نویسی شی‌گراء C++ در بسته نرم افزاری اپن‌فوم انجام گرفت که شامل برنامه‌هایی برای حل‌کننده¬های حجم محدود می‌باشد. برای میدان جریان، مدل k–ε استاندارد به دلیل اینکه قادر به بازتولید جریان برگشتی بر روی سقف ساختمان مدل نیست نتایج نامطلوبی را پیش¬بینی کرد. در مقابل، مدل‌های غیرخطی به دلیل توانایی در پیش‌بینی تنش‌های غیرایزوتروپی، نشان دادند که تنش‌های رینولدز در جهت جریان بر روی سقف غالب هستند. مدل‌های غیرخطی به دلیل داشتن جمله¬های مربعی و مکعبی قادر بودند میدان غلظت را بهتر از مدل k–ε استاندارد پیش‌بینی نمایند. مدل مکعبی ارهارد از میان مدل‌های آشفتگی بررسی شده، بهترین توافق را با نتایج تجربی نشان داد. همچنین همه مدل‌های مورد مطالعه پخش میدان غلظت را کمتر از نتایج تجربی پیش¬بینی کردند، ولی نشان داده شده است که مدل‌های غیرخطی این اختلاف را کاهش می¬دهند.
مهدی گمرکی، محمد عابدینی، حسن سالاریه، علی مقداری،
دوره ۱۴، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله هدف شناسایی پارامترهای سیستم آشوبناک بر اساس همزمان‌سازی با استفاده از روش‌های مرتبه کسری است. روش استفاده شده برای همزمان‌سازی یکسان، بر اساس معیار پایداری لیاپانوف به دست آمده و سپس با استفاده از دینامیک مرتبه کسری، روش کنترلی مورد نظر بهبود بخشیده شده است. به همین منظور به کمک یک تابع لیاپانوف پیشنهادی و بر اساس معیارهای پایدار سازی مجانبی تئوری لیاپانوف قوانین تطبیق مناسب که منجر به شناسایی پارامترهای نامعلوم می¬گردد استخراج می¬گردد. روش موجود برای سیستم آشوبناک «لورنز» ارائه شده است و از آنجایی که هدف شناسایی سیستم بوده، در آن تمام پارامترها نامعلوم فرض شده‌اند. سپس نتایج به دست آمده نشان داده شده، بر روی آن‌ها بحث شده است و مشاهده شده که استفاده از محاسبات مرتبه کسری در کاهش نوسانات و سرعت همگرایی پارامتر مورد نظر تأثیرگذار بوده است. در انتها نیز پایداری سیستم با استفاده از قانون تطبیق مرتبه کسری مورد بررسی قرار گرفته است، و نشان داده شده، قانون تطبیق مرتبه کسری پیشنهادی پایداری مجانبی را در هم¬زمان سازی و قوانین تطبیق را خدشه دار نمی¬کند، همچنان که شبیه سازی¬ها هم رفتار مناسب¬تری در تخمین و هم¬زمان سازی نشان می¬دهد.
مجتبی دهقان منشادی، فرزاد پورفتاح،
دوره ۱۴، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده

تمرکز مطالعه¬ی حاضر بر روی گذر جریان آرام به آشفته حول ایرفویل متقارن SD۸۰۲۰ در جریان آزاد و تحت پدیده¬ی اثر سطح با اعداد رینولدز پایین چهار هزار در زوایای حمله ۵ و ۸ درجه می¬باشد. برای حل معادلات RANS ناپایای حاکم بر جریان از روش حجم محدود استفاده شده است. نتایج با داده¬های تجربی دیگران مقایسه شده و مطابقت خوبی در پیش¬بینی ضرایب آیرودینامیکی تحت اثر پدیده¬ی سطح و جریان آزاد با اعداد رینولدز پایین مشاهده می¬شود. در الگوریتم عددی استفاده شده برای کوپل کردن میدان‌های سرعت و فشار از روش SIMPLEC و برای گسسته‌سازی معادلات ممنتوم از روش مرتبه‌ی دوم و جهت مدل‌سازی آشفتگی جریان از مدل چهار معادله¬ای Transition-SST استفاده شده است. نتایج نشان می¬دهد روش حل عددی استفاده شده به منظور شبیه¬سازی جریان با عدد رینولدز پایین، قادر به تشخیص گردادیان فشار معکوس بوده و حباب¬های جدایش و گذر جریان آرام به آشفته لایه مرزی مشاهده گردیده است. همچنین نتایج نشان می¬دهد محل تشکیل حباب جدایش آرام، طول آن و گذر جریان آرام به آشفته تحت تاثیر حضور سطح زمین قرار می¬گیرد بطوریکه تحت تاثیر اثر سطح، محل گذر جریان و تشکیل حباب به لبه حمله ایرفویل متمایل شده و توزیع فشار روی ایرفویل تحت تاثیر تغییر محل تشکیل حباب¬ها می¬باشد بطوریکه در محل تشکیل حباب‌های جدایش آرام، توزیع فشار دچار تغییر روند گردد
ناصر فتورائی، سیف الله غلامپور، امیرسعید صدیقی،
دوره ۱۴، شماره ۱۳ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

گرفتگی مسیر مایع مغزی نخاعی باعث افزایش فشار اعمالی از سوی این مایع بر دیواره های بطن ها و در نهایت بروز بیماری هیدروسفالی می گردد. این پژوهش به بررسی شاخصی عددی جهت تشخیص بیماری هیدروسفالی غیر¬ارتباطی پرداخته است. در ابتدا نمودار سرعت در مجرای سیلویوس نمونه سالم به صورت سه بعدی و با استفاده از روش برهمکنش سیال و جامد به دست آمد. این نتیجه با نمودار سرعت مشابه¬ی که از تصویربرداری CINE-PC-MRI همان نمونه استخراج شده بود مقایسه شد. پس از تایید انطباق دو نمودار، از صحت روش حل و فرضیات به کار گرفته شده اطمینان حاصل شد. عدد رینولدز در مجرای سیلویوس نمونه سالم کمتر از ۷/۲۷۵ و حداکثر فشار مایع مغزی نخاعی نیز ۳/۶۱۶ پاسکال بود. در ادامه شرایط سیستم بطنی برای بیمار هیدروسفالی غیرارتباطی مدلسازی گردید. حداکثر فشار به ۵/۲۹۵۸ پاسکال افزایش یافت. با توجه به عامل بیماری، حداکثر فشار مایع مغزی نخاعی بر بافت مغز در مجرای سیلویوس به عنوان شاخصی جهت ارزیابی بیماری هیدروسفالی غیرارتباطی معرفی گردید. در پایان مقادیر فشار محاسبه شده برای مایع مغزی نخاعی و مقادیر فشار اندازه¬گیرری شده از تست سوزن کمری برای مایع نخاعی مورد مقایسه قرار گرفت. مشخص شد این اعداد با هم متناسب هستند. بر این اساس فشار مایع نخاعی حاصل از تست سوزن کمری به عنوان شاخصی عددی و کاربردی برای تشخیص بیماری معرفی گردید.
حامد آقاجانی درازکلا، مصطفی حبیب‌نیا، حامد جمشیدی اول،
دوره ۱۴، شماره ۱۴ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

در این مقاله اثرات سرعت خطی و سرعت دورانی ابزار جوشکاری اصطکاکی اغتشاشی بر روی توزیع حرارت، سیلان مواد و شکل‌گیری عیوب در منطقه جوش مورد بررسی قرار گرفت. جهت شبیه سازی فرایند با روش دینامیک سیالات محاسباتی از مجموعه‌ی تجاری CFD Fluent ۶,۴ استفاده شد. برای بالا بردن دقت شبیه سازی، خط جوش که در مرز بین قطعه کارها قرار دارد، به عنوان یک سیال با رفتار شبه‌مذاب در اطراف پین شبیه سازی شد. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان داد که با افزایش نسبت سرعت چرخشی به سرعت خطی ابزار، جریان مواد در جلو ابزار بیشتر می‌شود و ابعاد منطقه اغتشاش بیشتر می گردد. همچنین نتایج شبیه‌سازی نشان داد که حداکثر درجه حرارت و جریان مواد در سمت پیشرو اتفاق می‌افتد. بر اساس نتایج شبیه سازی مشخص شد که تولید حرارت ناکافی سبب جریان ناکامل مواد اطراف پین می‌شود و بدین ترتیب عیوب مختلفی در ریشه جوش شکل می‌گیرند. نتایج حاصل از مدل توسط نتایج تجربی سایر محققین مورد تایید قرار گرفته است. براساس پارامترهای جوشکاری مورد بررسی، نتایج حاصل از شبیه سازی حداکثر نرخ کرنش محل اتصال را ۴s-۱+ تا ۴s-۱ - پیش بینی نموده است.
علیرضا تهور، پویا زرین چنگ، شاهین حیدری،
دوره ۱۴، شماره ۱۵ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

بینی، حفره بینی و سینوس ها بخش هایی از سیستم تنفسی فوقانی می باشند. بینی انجام بسیاری از عملکردهای مهم فیزیولوژیکی، از جمله حرارت، رطوبت و فیلتر نمودن هوا و استنشاق بوی را بر عهده دارد. در گذشته، شبیه سازی جریان هوای آشفته در مجرای بینی، سینوس، گلو و نای انجام شده است. از سال ۱۹۹۰، با توسعه پرتونگاری کامپیوتری و دینامیک سیالات محاسباتی، مطالعات عددی بر روی جریان گاز در حفره واقعی بینی انجام شده است. همچنین، دینامیک سیالات محاسباتی برای تحقیق بر روی خواص جریان هوا در نرخ آرام درون مجرای بینی اعمال شده و پیش بینی آن منوط به ذات و هندسه پیچیده و غیر پایای جریان می باشد. بسیاری از مطالعات پیشگام در این زمینه تنها به بررسی حفره بینی بدون سینوس ها به خصوص سینوس فک بالا و یا به مطالعه جریان آرام در مجاری تنفسی پرداخته اند. بنابراین این تحقیق سعی دارد به مطالعه بر روی جریان هوا در تمام فضای سر انسان که هوای تنفسی در آن جریان می یابد، بپردازد. برای این منظور مطالعه بر اساس پرتو نگاری کامپیوتری از سر، گردن و قفسه سینه یک زن ۲۶ ساله بدون مشکل در سیستم تنفسی وی، در بیمارستان شهید چمران شیراز انجام پذیرفته است. نتایج نشان می دهد که در ۲ تا ۳ سانتیمتر ابتدایی جریان افت به مراتب کمتری (حدود ۵۰ درصد) نسبت به سایر قسمتها دارد و اکثر جریان در نزدیک ناحیه دیواره بین پره بینی مانده و فقط میزان کمی به ناحیه بویایی و مجرای گوش بیرونی گسترش می یابد.
احسان جوانمرد، شهریار منصور زاده، احمدرضا پیشه ور،
دوره ۱۴، شماره ۱۶ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تغییر زاویه سطوح کنترلی افقی(سطوح کنترلی استرن) بر میزان نیروی درگ وارد بر ربات هوشمند زیرآبی پژوهشکده علوم و فناوری زیر دریا به روش تجربی و شبیه‌سازی عددی و استخراج ضریب هیدرودینامیکی مربوط به آن است. در بخش تجربی پژوهش، مدل یک به یک این ربات درون حوضچه کشش دانشگاه صنعتی اصفهان تحت کشش با زوایای حمله مختلف برای سطوح کنترلی افقی قرار می‌گیرد. در این آزمون‌ها، سرعت کشش ربات در محدوده سرعت ۱ تا ۳ متر برثانیه و اتصال مدل به ارابه کشش توسط استروت‌هایی با مقطع هیدروفویل انجام شده است. در ادامه، نیرو و ضریب درگ وارد بر یک سطح کنترلی این ربات در سرعت‌های کشش مختلف و نیز زوایای مختلف استرن به روش تجربی استخراج شده‌اند. در بخش عددی پژوهش، آزمون‌های تجربی صورت گرفته در بخش آزمایشگاهی توسط کد تجاری سی اف ایکس در سرعت ۵/۱ متر برثانیه شبیه‌سازی و نتایج حاصل از آن با نتایج تجربی مقایسه شده‌اند. در این مقاله نشان داده شده است که تغییرات نیروی پسا و ضریب نیروی پسای ربات نسبت به زاویه استرن بصورت یک منحنی درجه دوم قابل تخمین است و ضریب هیدرودینامیکی مرتبط با آن، به دو روش تجربی و عددی استخراج شده‌ است. تطابق خوب نتایج حاصل از دو روش نشان داد که میتوان روش‌های عددی را در محدوده سرعت‌های مورد بررسی جایگزین روش‌های پر هزینه تجربی کرد. نتایج حاصله نشان داد که در سرعت ۵/۱ متر برثانیه با افزایش زاویه سطوح کنترلی به ۴۵ درجه ضریب درگ ۱۷۴ درصد افزایش می‌یابد.
مجتبی رحیم پور، کیومرث مظاهری، سیدحسین سیدین،
دوره ۱۴، شماره ۱۶ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

در کار حاضر، با استفاده از دینامیک سیالات محاسباتی اثر تغییر زاویه مشعل بر کارکرد کوره دوار ذوب آلومینیوم بررسی شده است. مدل عددی ارائه شده از این کوره فرآیندهای احتراق مغشوش و غیرپیش‏آمیخته گاز طبیعی و اکسیژن، تشعشع، دوران بدنه، ذوب آلومینیوم و اکسایش آلومینیوم را در نظر می‏گیرد. در این مدل با توجه به پدیده‏هایی که در قسمتهای مختلف کوره دوار ذوب آلومینیوم رخ می‏دهد، کوره به سه ناحیه لایه دیرگداز، ناحیه احتراق و ناحیه ذوب تقسیم شده است. بین این نواحی امکان تبادل جرم وجود نداشته و تنها انتقال حرارت ممکن است. نتایج حل عددی نشان داد با افزایش زاویه مشعل از ᵒ۰ تا ᵒ۱۵ به دلیل اختلاط بیشتر سوخت و اکسنده و افزایش زمان اقامت گازهای داغ در ناحیه احتراق، کارایی کوره بهبود یافته و نرخ تهیه آلومینیوم مذاب مرتبا افزایش می‎یابد. اما نزدیک شدن شعله به لایه دیرگداز و گرم شدن بیش از حد آن باعث می‏شود استفاده از زاویه‏های مشعل بیشتر از ᵒ۱۰ عملی نباشد. به این ترتیب با تغییر زاویه مشعل از ᵒ۰ به ᵒ۱۰، زمان کارکرد کوره ۳۵ دقیقه کاهش و بازده حرارتی کوره از ۶۵% به ۷/۷۴% افزایش می‏یابد.

صفحه ۱ از ۵    
اولین
قبلی
۱