جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای مدل سینتیکی


دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

گنودرما لوسیدوم یکی از شناخته شده‌ترین قارچ‌های دارویی جهان است. این قارچ حاوی مقادیر قابل توجهی از متابولیت‌های ثانویه و پلی‌ساکاریدهای خارج و داخل سلولی می‌باشد که هریک از آن‌ها مصرف دارویی و پزشکی بخصوصی دارند. کمپلکس کیتین گلوکان (CGC) از پلی‌ساکاریدهای مهم این قارچ محسوب می شود. از بین ده محیط کشت متفاوت که مورد آزمایش قرار گرفت، محیط کشت دارای مقدار ۲۴ گرم در لیتر PDB و ۱ گرم در لیتر پپتون با میزان وزن خشک سلولی برابر ۶/۱۱ گرم در لیتر، مقدار CGC تولیدی برابر ۲/۳ گرم در لیتر و ۶/۲۷ درصد CGC در وزن خشک سلولی، به‌عنوان محیط کشت مناسب انتخاب شد. برای مشخصه یابی CGC تولید شده آنالیز FTIR و بررسی خاصیت ضدباکتریایی انجام شد. پروفایل زمانی رشد و تولید CGC به مدت ۲۰ روز به دست آمد و با استفاده از مدل رشد لجستیک و لودکینگ- پایرت، ضریب ویژه رشد قارچ گنودرما لوسیدوم (mµ) و نرخ بهره‌وری حجمی تولید محصول به ترتیب ۱- day۵۲۷۴/ و۰ g CGC L -۱ day-۱ ۸۵/۲ محاسبه شد. نتایج نشان داد که انطباق خوبی بین دادهای تجربی رشد سلولی با مدل لجستیک (۹۶۷۹/۰ R۲ =) و داده های تجربی تولید CGC با مدل لودکینگ-پایرت (۹۹۰۱/۰ R۲ =) وجود دارد. مدل سینتیکی ارائه شده می‌تواند راهنمایی موثر برای کنترل فرآیند تخمیر در تولید صنعتی پلیمر ارزشمند CGC باشد.

دوره ۱۴، شماره ۷۰ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده با توجه به احتمال سرطان زا بودن آکریل آمید، گسترش روز افزون صنایع محصولات سرخ شده سیب زمینی و مصرف بالای محصولات مذکور در کشور، بررسی و مدل­سازی پدیده­های درگیر در فرآیند محصولات مذکور ضروری به نظر می­رسد. هدف از این مطالعه بررسی سینتیک کاهش قند­های احیا کننده، تشکیل آکریل آمید و تغییرات رنگ طی سرخ کردن خلال سیب زمینی بود. نتایج بررسی­ها نشان داد که کاهش قند­های احیا کننده و تشکیل آکریل آمید طی سرخ کردن با الگوی نمایی صورت می­گیرد و افزایش دما و زمان سرخ کردن به طور معنی­دار (۰۵/۰>P) سبب تشدید فرایند­های مذکور می­گردد. افزایش دمای سرخ کردن از سوی دیگر سبب کاهش معنی­دار (۰۵/۰>P) شاخص تیرگی-روشنی و افزایش معنی­دار (۰۵/۰>P) شاخص­های قرمزی-سبزی و زردی-آبی خلال­ها گردید. با افزایش زمان سرخ کردن شاخص­های تیرگی-روشنی و زردی-آبی ابتدا افزایش (۰۵/۰>P) یافته و سپس تقریبا" ثابت گردیدند در حالی که شاخص قرمزی-سبزی به صورت خطی افزایش (۰۵/۰>P) یافت. نتایج همچنین نشان داد که سینتیک نمایی بیشترین انطباق را با نتایج آزمایشگاهی مربوط به کاهش قند­های احیا کننده و تشکیل آکریل آمید داراست. بر اساس نتایج تغییرات شاخص­های رنگی تیرگی-روشنی و زردی-آبی طی سرخ کردن از سینتیک درجه اول با اثر محدود کنندگی محصول تبعیت می­کند در حالی که سینتیک درجه صفر بیشترین انطباق را با تغییرات شاخص رنگی قرمزی-سبزی خلال نشان داد.

دوره ۱۵، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده

تصفیه و استفادۀ دوباره از فاضلاب در تالاب‌ها روشی جایگزین، کم‌هزینه و درعین‌حال دوستدار محیط‌زیست می-باشد. در بیشتر موارد، درجۀ شوری در فاضلاب تصفیه شده، به خصوص در مناطق خشک و نیمه‌خشک، افزایش می‌یابد. استفاده از روش گیاه‌پالایی می‌تواند به مقدار زیاد این مشکل را برطرف سازد.در این تحقیق جهت ارزیابی توانایی کاهش شوری آب توسط سه گونه گیاه شورزی فرانکینیا، آتریپلکس و فستوکا،آزمایش‌هایی با غلظت‌های مختلف شوری آب انجام شد و سپس تحلیل سینتیکی روند کاهش شوری و سرعت جذب نمک توسط گیاهان به وسیله معادلات و مدل‌های سینتیکی صورت پذیرفت. از سوی دیگر با تطبیق داده‌های موجود با مدل سینتیکی مایکل- منتن و لاینووربرک، در خصوص تبعیت هر یک از گیاهان مورد آزمایش از مدل‌های مذکور نتایجی حاصل شد. بر اساس نتایج این تحقیق گیاهان فرانکینیا، فستوکا و آتریپلکس در طول دوره تیمار با آب شور با افزایش میزان شوری، ابتدا دارای معادلات سینتیکی از مرتبه ۱ با ضرایب همبستگی ۷/۹۷، ۹/۹۵ و ۰۱/۹۷ بوده و به تدریج با افزایش میزان شوری سه گیاه مذکور دارای معادلات سینتیکی از مرتبه ۲، ۰ و ۱ بودند که در نتیجه گیاه آتریپلکس در برابر تنش شوری مقاوم‌تر تشخیص داده شد. در بازه کاهش شوری نیز، پیروی گیاهان فرانکینیا و آتریپلکس از معادلات مرتبه ۲، عملکرد بهتر این گیاهان در کاهش شوری نسبت به گیاه فستوکا را اثبات کرد. بیش‌ترین تبعیت داده‌های گیاه فرانکینیا از مدل لاینووربرک و گیاه آتریپلکس از مدل مایکل-منتن نیز در این تحقیق نشان داده شد.

دوره ۱۹، شماره ۱۲۴ - ( ۳-۱۴۰۱ )
چکیده

از آنجایی که آلودگی غذاها با مایکوتوکسـین مشـکل جـدی محسـوب میشود، در این تحقیق توانایی اتصال آفلاتوکسین B۱ به دیـواره سـلولی مخمـر ساکاروماسـیس سـرویزیه جهـت کاهش سمیت در خمیر نان سنگک مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور آفلاتوکسین B۱ در غلظـت ۱۰ میکروگرم بر کیلوگرم به خمیر حاوی ۲۷/۰ گرم مخمر زنده، مخمر تیمـار شـده
با اسید و مخمر تیمار شده با اولتراسونیک تلقیح گردید. سینتیک جذب سم در دماهای ۲۴، ۲۸ و ۳۲ درجهی سانتیگراد و زمانهای ۸، ۱۶ و ۲۴ ساعت بررسی شد. بیشترین میزان کاهش آفلاتوکسین مربوط به تیمار اولتراسونیک، سپس تیمار اسیدی و بعد از آن مخمـر زنده بود. با افزایش دما و زمان انکوباسیون، میزان جذب سم توسط مخمر در نمونههای تیمار شده با اسید و اولتراسونیک افزایش یافت، درحالیکه نمونههای زنده و فعال مخمر بیشترین میزان حذف سم را در دمای ۲۸ درجهی سانتیگراد از خود نشان دادند. نتایج نشان داد که سینتیک جذب توسط مخمر زنده و مخمر تیمار شده با اسید را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان توسط مدل شبه درجه یک توصیف کرد، درصورتیکه برای مخمر تیمار شده با اولتراسونیک، داده‌ها دارای تطابق بهتری با مدل شبه درجه دو می‌باشند. همچنین، جذب سطحی و دیفیوژن درون ذره‌ای، در مراحل نرخ جذب مشارکت دارند. بنابراین مشخص شد که سلولهای مخمر زنده یا غیرزنده، عوامل بیولوژیکی مناسبی جهت حذف آفلاتوکسـین در محـیط کشت آلوده هستند، هرچند از بین تیمار‌های انجام شده، تیمار اولتراسونیک کار‌‌‌آمد‌تر بود.

دوره ۱۹، شماره ۱۳۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

تجزیه‌وتحلیل مدل‌سازی استخراج از ترکیبات طبیعی در کاربرد صنعتی ضروری است. در مقاله حاضر، استخراج عصاره از  گیاه غازیاغیFalcaria vulgaris) ) به روش حرارت‌دهی مقاومتی مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه به منظور بیان تأثیر برخی از متغیرهای مشخص (نظیر گرادیان ولتاژ، نسبت اتانول به آب، زمان و دمای استخراج) بر بازده استخراج و محتوای فنلی کل (TPC) انجام شد. مدل‌های سینتیک (مدل‌های مرتبه اول، مرتبه دوم و پلگ) و شبکه عصبی مصنوعی برای مدل‌سازی فرآیند استخراج به به روش حرارت‌دهی مقاومتی استفاده شد. مطالعه سینتیکی نقش بسیار مهمی در ارزیابی فرآیند استخراج بازی می‌کند، زیرا امکان تخمین مقرون‌به‌صرفه بودن فرآیند از نظر صرفه‌جویی در زمان، هزینه و انرژی را فراهم می‌نماید. نتایج نشان داد که مدل‌های سینتیکی مرتبه دوم و پلگ توانستند به‌ترتیب مقادیر محتوای فنل کل عصاره و راندمان استخراج را با موفقیت پیش‌بینی نمایند. ضریب همبستگی بین بازده استخراج تجربی به‌دست‌آمده و محتوای فنلی کل و مقادیر پیش‌بینی‌شده توسط شبکه عصبی مصنوعی (۲-۱۶-۴) برای آموزش برابر ۹۹۵/۰، برای اعتبارسنجی برابر ۹۶۳/۰ و برای آزمایش برابر ۹۷۹/۰ بود، که نشان‌دهنده توانایی پیش‌بینی خوب مدل است. مدل شبکه عصبی مصنوعی کارایی پیش‌بینی بالاتری نسبت به مدل‌های جنبشی داشت. شبکه عصبی مصنوعی می‌تواند فرآیند را با به‌طور مطمئن‌تری نسبت به مدل‌های سینتیکی با قابلیت‌های پیش‌بینی و تخمین بهتری مدل کند.
 
مهرداد کیانی، علی اکبر عباسیان آرانی، احسان هوشفر، مهدی اشجعی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

توجه و علاقه زیاد پژوهشگران برای استفاده از آمونیاک در سیستم‌های احتراقی به‌عنوان سوختی بدون کربن برای توربین‌های گازی و همچنین وجود زیرساخت‌های توسعه‌یافته برای تولید آن نشان از اهمیت این نوع از سوخت و این موضوع است. بعلاوه یکی از بهترین کاندیداها برای ذخیره کردن انرژی‌های تجدید پذیر در مقیاس‌های بزرگ یا حمل­های با فواصل زیاد، بدون شک می­تواند آمونیاک باشد. در توربین‌های گازی و بویلرها، افزودن گازهای زباله می­تواند واکنش‌پذیری آمونیاک را به طرز مؤثری بهبود ‌بخشد. در این مطالعه، شاخصه-های احتراقی مخلوط‌ آمونیاک/گاز زباله/هوا بین فشار ۱ تا ۱۰ اتمسفر را درون یک محفظه احتراق با حجم ثابت ۱۱ لیتر با استفاده از روش­های آزمایشگاهی اینترفرومتری ماخ-زندر و شلیرن موردبررسی قرارگرفته است. بخش عددی این مطالعه با استفاده از نرم‌افزار کمکین - پرو از پکیج انسیس از طریق مکانیسم‌های سن دیگو، اکافور و مکانیزم جی آر آی ۳ و  انجام‌شده است که قادر به پیش‌بینی دقیقی از سرعت‌های شعله هستند. نتایج به‌دست‌آمده نشان می¬دهند که بیشترین تأثیر بر روی سرعت شعله ناشی از تغییر در غلظت آمونیاک موجود در مخلوط می­­باشد. همچنین، به این نتیجه رسیده شد که سرعت شعله با افزایش فشار به‌تدریج کاهش می‌یابد.
 

صفحه ۱ از ۱