۲۰ نتیجه برای منیزیم
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
منیزیم اتوکساید یک آلکوکسید فلزی است که به عنوان نگهدارنده در تهیه کاتالیزورهای زیگلر-ناتا از آن استفاده می شود. این نگهدارنده با کاتالیزور یک کمپلکس تشکیل داده و مقدار اتمهای فلزات واسطه فعال شرکت کننده در واکنش افزایش می یابد. در نتیجه فعالیت کاتالیزور زیاد میشود. تولید پلی اتیلن سنگین در کشور به عنوان پلیمری بسیار پرکاربرد وابسته به این نگهدارنده کاتالیزور است که از جمله اقلام وارداتی به کشور است. منیزیم اتوکساید با واکنش منیزیم و اتانل در مجاور ید در اتمسفر خنثی تولید می شود. در این تحقیق با انجام آزمون هایی از جمله وزن سنجی حرارتی ، اندازه گیری سطح تماس مخصوص و بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی اثر شرایط سنتز مانند تغییر نسبت ید و اتانل به منیزیم، دما، فشار و دور همزن بر مورفولوژی و مشخصات منیزیم اتوکساید بررسی شد. استفاده از ید سبب تشکیل مورفولوژی مناسب شد و افزایش دور همزن تأثیری بر زمان واکنش نداشت. اندازه ذرات محصول تابع مقدار اولیه و اندازه ذرات منیزیم و همچنین دور همزن بود. افزایش دور همزن در مقادیر بالای منیزیم(کاهش نسبت اتانل به منیزیم) موجب برخورد بیشتر ذرات و ریزتر شدن محصول شد. پایین بودن دمای واکنش تا ۶۰ درجه سانتیگراد باعث تشکیل ذرات ریز و مورفولوژی نامناسب شد. استفاده از ۲ اندازه ذره ۴۲۰ و µm۸۴۰ نشان داد که منیزیم FW۴۰(µm۸۴۰) منجر به مورفولوژی و سطح تماس مخصوص مناسب برای منیزیم اتوکساید می شود. با کاهش دما از ۱۱۰ به ۱۰۰درجه سانتیگراد و استفاده از شرایط رفلاکس در نقطه جوش اتانل سطح تماس مخصوص بیشتر شد.
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
فرضیه: یکی از روش های بهبود غشاهای ماتریس مخلوط نانوکامپوزیتی استفاده از نانوذرات و ترکیبات حاوی گروه های عاملی هیدروکسیل و کربوکسیل است که می تواند انتخابی مناسب برای کمک به نفوذ بیشتر گاز CO۲ باشد. در پژوهش حاضر، گزینش پذیری و نفوذ پذیری ماتریس پلی اتر بلوک آمید/پلی وینیل الکل (Pebax/PVA) با بارگذاری نانوذره اکسید منیزیم (MgO) بررسی شد. طبق مطالعات پیشین حضور MgO در ماتریس Pebax/PVA می تواند با ایجاد فضای بین مولکولی، نفوذپذیری CO۲ را افزایش دهد.
روش ها: در این پژوهش، غشای نانوکامپوزیتی پلی اتر بلوک آمید/پلی وینیل الکل (Pebax/PVA) با نسبت وزنی ۸۰ به ۲۰ حاوی ۱۰% نانوذره اکسید منیزیم (MgO) به روش ریخته گری محلول ساخته شد. عملکرد نانوکامپوزیت Pebax/PVA/MgO به منظور جداسازی گازهای CH۴و CO۲ با آزمون های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: مشخصه یابی غشاهای ساخته شده به وسیله آزمون های تبدیل فوریه مادون قرمز (FTIR)، پراش پرتو ایکس (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی گسیل میدانی (FESEM) مورد بحث قرار گرفت. تصاویرFESEM نشان داد زبری سطح با افزودن نانوذرات افزایش یافته و نانوذرات به خوبی در ماتریس پلیمری پراکنده شده اند.تجزیه و تحلیل نتایج XRD نشان داد که نانوذره MgO برهمکنش بیشتری با زنجیره های PVA نسبت به زنجیره های Pebax دارد. پارامترهای مختلفی شامل محتوای پلی وینیل الکل و محتوای نانوذره MgO، فشار و دما به عنوان متغیرهای مستقل انتخاب و اثرات آنها بر نفوذ پذیری گازهای CH۴ و CO۲ مطالعه شد. میزان نفوذپذیری غشاهای ساخته شده مورد بررسی قرار گرفت. براساس نتایج دریافتی میزان نفوذپذیری گازهای CH۴ و CO۲ با افزودن MgO به طور قابل توجهی افزایش می یابد.
علی علوی نیا، حمید امیدوار، سید حسن نوربخش،
دوره ۱۳، شماره ۱۵ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
فرآیند اصطکاک اغتشاشی، یک فرآیند حالت جامد است که در گروه فرآیندهای دارای تغییر شکل شدید قرار می گیرد و از آن برای تغییر ریز ساختار ماده استفاده می گردد. این تغییر در ریزساختار که به واسطه تبلور مجدد دینامیکی ایجاد می شود، خواص مکانیکی ماده را تغییر می دهد. منیزیم سبک ترین فلز سازه ای است که استفاده گسترده ای در صنایع خودروسازی و هوافضا دارد. در این تحقیق سطح آلیاژ AZ۳۱ با استفاده از همپوشانی پاس ها، تحت فرآیند اصطکاک اغتشاشی قرار گرفته است. همپوشانی ها در دو حالت ۵۰ و صفر درصد انجام گردیدند. به منظور کنترل دما و جلوگیری از افزایش زیاد دما در حین انجام فرآیند، از خنک کاری سریع استفاده شد. فرآیند اصطکاک اغتشاشی باعث گردید که ساختار غیریکنواخت ماده خام با اندازه دانه های متوسط ۱۸ میکرومتر به ساختاری یکنواخت در حالت همپوشانی صفر درصد به اندازه دانه هایی در حدود ۷ میکرومتر کاهش، تنش نهایی ۹/۲۹ و تغییر شکل ۸/۱۹ درصد نسبت به ماده خام افزایش یابد. در حالت همپوشانی ۵۰% یکنواختی اندازه دانه ها کمتر از حالت صفر درصد گردید و تنش نهایی ۹۸/۱۹ و تغییر شکل ۹/۳ درصد نسبت به ماده خام افزایش یافت.
عبدالرحمان صوفی محمدی، محمود موسوی مشهدی، قادر فرجی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
این پژوهش تاثیر تعداد پاس ها برریزساختار وخواص مکانیکی آلیاژ منیزیم AZ۳۱C در فرایند فشار در کانال زاویه دار لوله ای (TCAP) در دمای۳۰۰ درجه سانتیگراد را بررسی می کند. فرایند فشار طی چهار پاس بر روی لوله های منیزیم AZ۳۱C صورت گرفته است و درهر پاس نمونه تحت آزمون کشش، میکروسختی و متالوگرافی قرار گرفته است. خواص مکانیکی و میکرو ساختاری لوله های یک تا چهار پاسه فراوری شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که سختی نمونه لوله ای شکل یک پاسه از میزان اولیه Hv۴۸ به Hv۶۲ افزایش پیدا کرده است. افزایش تعداد پاس ها بعد از پاس اول تاثیر بیشتری بر روی افزایش سختی نمونه ها نداشته است. استحکام تسلیم و نهایی در مقایسه با نمونه خام ریختگی به ترتیب ۱،۹۷ و ۱،۴۹ برابر افزایش و درصد طول بیشینه از مقدار ۵،۸ درصد به ۱،۵۱ درصد کاهش پیدا کرده است. بیشترین افزایش استحکام در پاس دوم بدست آمد و تعداد پاس ها بعد از پاس دوم تاثیر بیشتری بر افزایش استحکام نداشت. تحقیقات ریز ساختاری نشانگر کاهش قابل توجه اندازه دانه از ۲۰۰ میکرومتر به حدود ۶ میکرو متر می باشد. همچنین تصاویر میکروسکوپی نشان می دهد که اندازه دانه تا پاس اول کوچکتر شده ولی در پاسهای بعدی بزرگتر می شود.
محمد علی انصاری، عمادالدین صادقزاده نائینی، محمد کاظم بشارتی گیوی، قادر فرجی،
دوره ۱۵، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
فرآیند اکستروژن اصطکاکی اغتشاشی، فرآیندی نوین جهت بازیافت مواد فلزی است که توانایی تولید مواد نانومهندسی با خواص مکانیکی و فیزیکی مطلوب را دارا میباشد. نوآوری این روش، استفاده از حرارت اصطکاکی و تغییر شکل پلاستیک شدید برای سیلان مواد، آلیاژسازی مکانیکی و در نهایت تبدیل پودر و براده به قطعات قابل استفاده است. ریزساختار نمونهها بر مبنای آزمون متالوگرافی تعیین و اندازه متوسط دانه برای ۱۸ نمونه بهدست آمده است. پارامترهای آزمایش با استفاده از اصول طراحی آزمایش دو عاملی و تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفته و برمبنای نتایج تجربی بدست آمده صحتسنجی شده است. در این پژوهش تاثیر سرعت دورانی در سه سطح و سرعت پیشروی در دو سطح بر ریزساختار سیم تولید شده به روش اکستروژن اصطکاکی اغتشاشی مورد بررسی قرار گرفته است. با بهرهگیری از روش طراحی آزمایش به شیوهی عاملی کامل، رابطهای جهت پیشبینی اندازه دانه برحسب پارامترهای ذکر شده ارائه شده است. همچنین با استفاده از تئوری ماندهها، نمودار احتمال نرمال و روند تغییر ماندهها، اثر ورود خطای سیستماتیک و قابلیت اطمینان به دادههای حاصل از آزمایش بررسی شده است. ناحیه بهینه مشخصشده در نمودار کانتوری نشان میدهد که سرعت دورانی rpm ۲۵۰ و سرعت پیشروی mm/min ۱۴، شرایط مناسب برای ایجاد اندازه متوسط دانه کمینه و استحکام بیشینه را فراهم میکند. لازم بهذکر است که تحلیل واریانس نشان میدهد که پارامترهای سرعت دورانی، سرعت پیشروی و اثر تقابلی سرعت دورانی و سرعت پیشروی بهترتیب تاثیر معناداری بر خروجی اندازه متوسط دانه سیم تولیدی میگذارد.
مرتضی سروری، مهدی دیواندری،
دوره ۱۵، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۴ )
چکیده
مصرف قطعات منیزیمی و آلومینیمی با هدف کاهش وزن نهایی قطعات در صنایع مختلف بهطور روز افزون افزایش یافته است. در این پژوهش ریختهگری جفت فلزی آلومینیم- منیزیم در حالت ذوبریزی مذاب آلومینیم درون جامد منیزیم به شکل استوانهی توخالی در ابعاد، ارتفاع ۳۵ میلیمتر و قطر داخلی و خارجی ۸۴ و ۷۶ میلیمتر، در سرعتهای دوران ۱۲۰۰ و ۱۶۰۰ دور بر دقیقه، نسبتهای حجمی مذاب- جامد ۹/۰، ۶/۱ و ۷/۲ و دماهای پیشگرم ۳۰، ۱۲۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ درجهی سانتیگراد به-وسیلهی دستگاه ریختهگری گریز از مرکز عمودی انجام شد و فصل مشترک تشکیل شده مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. در خلال ریختهگری رفتار مذاب آلومینیم تابع نیروهای گرانشی، گریز از مرکز، کوریولیوس و همچنین دمای پیشگرم جامد است. در این حالت تفاوت در میزان انقباض آلومینیم و منیزیم، نسبت به یکدیگر، منجربه ایجاد اتصال مکانیکی میشود. بررسیهای آنالیز میکروسکوپ الکترونی مجهز به طیفسنجی پراش انرژی پرتو ایکس(EDS) و آنالیز پراش اشعهی ایکس (XRD)، آن نشان داد که مقدار آلومینیم در فصل مشترک از سمت منیزیم به طرف آلومینیم طوری افزایش یافته که باعث ایجاد گرادیان غلطتی و تشکیل ترکیبات بین فلزیAl۳Mg۲ و Al۱۲Mg۱۷ و ساختار یوتکتیک، مطابق دیاگرام تعادل، میشود.
محمد حسن زمانی، مهدی دیواندری، مرتضی تمیزی فر،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده با افزایش کاربرد فلزات سبک منیزیم و آلومینیم در صنایع حمل و نقل، اتصال آن ها به یکدیگر، به یکی از چالش های محققین و مهندسین تبدیل شده است. هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط خواص مکانیکی اتصالات جوشکاری اصطکاکی همزنی آلومینیم و منیزیم با خواص فصل مشترک آنها در طرح اتصال لبه روی هم است. به همین منظور، اتصال آلومینیم و منیزیم در حالات مختلف قرارگیری آلومینیم-رو یا منیزیم -رو و همچنین پیشرو یا پسرو بودن لبه اتصال انجام شد. بررسیهای میکروسکوپ نوری و الکترونی روبشی و همچنین آزمونهای ریز سختی سنجی و آزمون کشش-برش بر روی اتصالات انجام گرفت. نتایج نشان داد در فصل مشترک اتصالات منیزیم-رو، لایه های با ضخامت تقریبی ۱۰ میکرون از ترکیبات بین فلزی ایجاد میشود در صورتی که در اتصالات آلومینیم-رو، ساختار با ترکیبات بین فلزی با ضخامت تقریبی ۱ میلیمتر و با ساختار انجمادی ایجاد میگردد. نتایج نشان داد با قرار دادن ورق منیزیم به عنوان ورق رویی میتوان استحکام اتصال را افزایش داد. تغییرات سختی در فصل مشترک اتصالات منیزیم-رو نوسان بیشتری نسبت به اتصالات آلومینیم-رو از خود نشان داد. بررسیهای ریزساختاری نیز حاکی از آن بود که در اتصالات منیزیم-رو، مکانیزم تشکیل ترکیبات بین فلزی براساس نفوذ در حالت جامد است در صورتی که در اتصالات آلومینیم-رو، علاوه بر نفوذ در حالت جامد، تشکیل مذاب یوتکتیک و انجماد نیز بر مکانیزم تشکیل ترکیبات بین فلزی اثرگذار است.
فرشاد اکبری پناه، محمد امین صلواتی، رضا محمودی،
دوره ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده
در پژوهش حاضر، ابتدا آلیاژ منیزیم AM۶۰ ریختهگری شده و سپس تحت فرآیند اکستروژن داغ قرار گرفته است. در مرحله بعد، نمونههای اکسترود شده طی شش پاس تحت فرآیند فورج چندمحوری (MDF) قرار گرفته و سپس تأثیر این فرآیند بر ریزساختار، استحکام برشی و سختی سطح آنها بررسی شده است. برای ارزیابی استحکام برشی و سختی سطح نمونههای اکسترود و MDF شده، آزمایشهای سنبه برشی و توزیع میکروسختی در دمای اتاق انجام شده است. با بررسی نتایج آزمون سنبه برشی، مشخص گردید که هم تنش تسلیم برشی و هم استحکام نهایی برشی پس از پاس دوم MDF افزایش قابل ملاحظهای داشته است بهگونهای که استحکام برشی نهایی از MPa ۱۲۱,۵۸ به MPa ۱۴۲.۴۲ رسیده است. سپس با افزایش تعداد عبورها هر دو پارامتر کاهش پیدا کردهاند ولیکن در همه پاسها مقدار هر دو پارامتر نسبت به حالت اکسترود شده با افزایش همراه است. نتایج حاصل از آزمون توزیع میکروسختی نیز همین روند افزایشی و کاهشی را مورد تأیید قرار میدهد که علت آن، تحولات بافت کریستالی میباشد. در این آزمون که به روش ویکرز صورت پذیرفته است، میانگین سختی سطح برای نمونههای اکسترود و MDF شده در پاسهای ۲، ۴ و ۶ به ترتیب ۷۳.۵۰، ۸۵.۹۳، ۸۲.۲۶ و ۷۷.۸۳ ویکرز میباشد که تطابق بسیار خوبی با نتایج آزمون سنبه برشی دارد. پس از فرآیند ساختار دانهبندی آلیاژ بسیار ریز شده بهگونهای میانگین اندازه دانه از ۱۱.۲۲ میکرومتر در حالت اکسترود شده به ۱.۹۱ میکرومتر بعد از پاس ششم MDF کاهش پیدا کرده است.
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
مهمترین پارامتر برای حذف آلایندههای آلی در روش ازن زنی کاتالیستی بکارگیری کاتالیست مناسب است. در این تحقیق کارائی کاتالیستهای MnO/GAC و MgO/GAC برای حذف تولوئن از هوا در حضور ازن در مقیاس آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت.
کاتالیستهای MnO/GAC و MgO/GAC با روش سل-ژل تولید و با آنالیزهای BET، XRD و SEM تعیین مشخصات شدند. متغیرهای زمان ماند (۵/۰، ۱، ۵/۱، ۲و Sec ۴)، غلظت تولوئن (۱۰۰، ۲۰۰، ۳۰۰ و ppmv ۴۰۰) و دمای هوای ورودی (۲۵، ۵۰، ۷۵ و ˚C۱۰۰) بعنوان پارامترهای عملکردی موثر در فرایند ازنزنی کاتالیستی مورد مطالعه قرار گرفتند. دوز ازن ورودی معادل g/h ۱/۰ در کلیه آزمایشات ازن زنی کاتالیستی ثابت نگه داشته شد. کارائی کاتالیستهای MgO/GAC و MnO/GAC در حذف تولوئن در حضور ازن بر اساس زمان نقطه شکست و ظرفیت حذف تعیین و از نظر آماری مقایسه شدند.
نتایج نشان داد افزایش زمان ماند از ۵/۰ به Sec۴ زمان شکست ستون MgO/GAC و MnO/GAC را به ترتیب ۳/۱۱ و ۹/۱۳ برابر افزایش داد. افزایش غلظت تولوئن (ppmv ۱۰۰-۴۰۰) باعث کاهش زمان نقطه شکست و افزایش ظرفیت حذف به ترتیب به میزان ۶۵% و ۱/۳۹% برای MgO/GAC و ۲/۶۲% و ۴/۵۰% برای MnO/GAC شد. کارائی کاتالیستMgO/GAC و MnO/GAC با افزایش دما از ۲۵ به ˚C۱۰۰ به ترتیب ۳/۷۸% و ۵/۳۱% افزایش یافت.
یافتههای تحقیق نشان داد کاتالیستهای MgO/GAC و MnO/GAC پتانسیل بالایی برای حذف ترکیبات آلی فرار از جریان هوا در حضور ازن دارند. کاتالیست MgO/GAC نسبت به MnO/GAC پتانسیل بالاتری در حذف تولوئن از جریان هوا در حضور ازن داشت (۰۵/۰P ≤).
رضا عبدی بهنق، هادی عبداللهی،
دوره ۱۷، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
قابلیت شکلدهی ضعیف منیزیم منجر به وقوع ترک و شکست در قطعهکار در حین فرایند نورد شده و کاربردهای آن را در صنایع مختلف محدود میکند. مدلسازی عددی فرایند میتواند این تضمین را بدهد که با کمترین هزینه تولید به خصوصیات مورد نظر محصول رسیده شود. مدلسازی عددی فرایند نورد مستلزم ترکیب مدلهای مختلفی است که شامل پدیدههای مختلف فیزیکی از قبیل تغییرشکل قطعهکار به همراه تغییرات حرارتی-متالورژیکی آن و همچنین ایجاد میدان حرارتی بر روی غلتکها به همراه تغییر شکلهای احتمالی آنها میباشد. از طرفی در شبیهسازی المان محدود فرایند نورد اغلب اعوجاج زیادی روی مشهای قطعهکار اتفاق میافتد. این اعوجاج شدید، دقت و قابلیت اطمینان نتایج شبیهسازی را تحت تأثیر قرار میدهد. با مرور تاریخچه شبیهسازی فرایند نورد مشاهده میشود که بر اساس رفتار ویسکوالاستیسیته ماده قطعهکار از روشهای متعددی برای مدلسازی نورد استفاده شده است که هر یک مزایا و معایب خود را دارا میباشد. در مقاله حاضر روش اویلری-لاگرانژی کوپل برای شبیهسازی جریان مواد در فرایند نورد منیزیم خالص معرفی شده است که در آن ماده قطعهکار به سه ناحیه بدون تغییر شکل، در حال تغییرشکل و تغییرشکل یافته تقسیم میشود. مقایسه نتایج شبیهسازی فرمولبندی پیشنهاد شده با تحقیقات پیشین نشان میدهد که میدانهای حرارتی و کرنش به درستی شبیهسازی شده است. این شبیه سازیهای در نرم افزار آباکوس و به صورت دوبعدی انجام شدهاند.
کاوه رحمانی، غلامحسین مجذوبی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
در این مطالعه روش متالورژی پودر بر پایه تراکم شبه استاتیکی برای تولید نانوکامپوزیت Mg-SiC به کار گرفته شده است. جهت ساخت نمونههای نانوکامپوزیتی از درصد حجمی مختلفی از نانو SiC به عنوان فاز تقویت کننده و پودر منیزیم با سایز میکرون به عنوان زمینه، استفاده شده است. سپس، مخلوط پودر برای هر درصد SiC به صورت مکانیکی اسیاب شده است. پودر مخلوط در یک قالب ریخته می شود و با استفاده از دستگاه Instron در دماهای مختلف متراکم میگردد. MoS۲ به عنوان روانکار برای کاهش اصطکاک بین نمونه ساخته شده و قالب استفاده شده است. افزایش دما منجر به بهبود تفجوشی موردنیاز شده که باعث تولید نمونههای ساخته شده با کیفیت بالا میشود. چگالی، سختی و استحکام فشاری در نرخ کرنش های بالا و پایین برای نمونه های فشرده در درصددهای مختلف SiC و دماهای ۲۵، ۲۵۰ و ۴۵۰ درجه سانتی گراد مقایسه گردید. مشخص شد که با افزایش درصد نانو ذره، چگالی نسبی نمونههای فشرده کاهش مییابد، درحالیکه میکرو سختی و استحکام نمونهها روند افزایشی را نشان میدهد. علاوهبراین، دمای بالا منجر به افزایش تراکم و کاهش سختی میشود. همچنین، نتایج حاصل از آزمایش فشار دینامیکی و استاتیکی نشان داد که نمونههای نانو کامپوزیت تولید شده در نرخ کرنشهای بالا خواص بهتری از خود نشان میدهند. به گونهای که استحکام دینامیکی ۵۵ درصد بیشتر از استحکام شبه استاتیکی میباشد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۱ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
در این پژوهش ۱۹ نمونه فیلم خوراکی با استفاده از نشاسته اصلاح شده ( ۲ - ۰گرم)، آلبومین ( ۲ - ۰گرم)، نانو ذره اکسیدمنیزیم (۵ - ۰درصد)، تهیه و ویژگیهای فیزیکوشیمیایی که شامل آزمونهای
رنگسنجی، شفافیت، خواص مکانیکی، گرماسنجی و تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی است بررسی شد. افزودن نانوذرات اکسیدمنیزیم به فیلمهای نانوکامپوزیتی بر پایه نشاسته اصلاح شده و آلبومین باعث کاهش میزان شفافیت و افزایش ماتی فیلمها و افزایش شاخص
a،
b و
YI، بیانگر افزایش رنگ زرد در فیلمهای حاوی غلظتهای بالای نانوذرات اکسیدمنیزیم است و افزایش
ΔΕ بیانگر کاهش شفافیت فیلمها است. همچنین افزودن نانوذرات
MgO به آنها، استحکام و خصوصیات مکانیکی فیلمها( استحکام کششی و کرنش تا نقطه شکست) بهبود یافت
. فیلمهای حاوی نانوذرات اکسید منیزیم، افزایش دما انتقال شیشهای، دما ذوب و کاهش دما کریستالیزاسیون را نشان داد؛ که تأیید کننده تأثیر مثبت وجود نانوذرات
MgO بر افزایش پایداری حرارتی فیلمهای نانوبیوکامپوزیتی است. تصاویر
SEM فیلمهای تولیدی، سطح ناهمگن در فیلمهای حاوی نانوذرات اکسید منیزیم را نسبت به فیلمهای بدون نانوذرات نشان داد.
دوره ۱۸، شماره ۱۱۷ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
در مرحله رنگبری روغن خوراکی، رنگ و بسیاری از ناخالصی های موجود از طریق جاذب که معمولاً خاک رنگبر است، از روغن خارج مـی شـوند. جاذب های حاوی سیلیس قابلیت رنگبری بالایی دارند اما در این تحقیق نقش اکسیدهای آلومینیوم و منیزیم در کنار سیلیس بعنوان جزء اصلی جاذب بررسی شد. فرایند رنگبری روغن سویا با مقادیر ۱ و ۲ درصد جاذب های متشکل از نسبت های مختلف سیلیس، اکسیدهای آلومینیوم و منیزیم انجام شد. میزان اندیس های پراکسید و اسیدی، کلروفیل، کاروتنوئید، رنگ قرمز و زرد ، مقادیر مس و آهن نمونههای رنگبری شده تعیین گردید. نتایج نشان داد تأثیر نسبت ۲ درصد وزنی جاذب در کاهش کلیه فاکتورهای مورد بررسی بیشتر از نسبت ۱ درصد بود. در مقادیر ۲ درصد، جاذب متشکل از ۹۰ درصد سیلیس و ۱۰ درصد اکسید منیزیم باعث کاهش ۸۲/۷۴ درصدی اندیس پراکسید شد و جاذب متشکل از۷۰ درصد سیلیس و ۳۰ درصد اکسید آلومینیوم، اندیس اسیدی را به میزان ۵۰ درصد کاهش داد (۰۵/۰˂p). در کاهش میزان کلروفیل، جاذب های ترکیبی حاوی اکسیدهای آلومینیوم و منیزیم به ویژه انواع دارای ۱۰ یا ۱۵ درصد اکسید منیزیم موثر بودند. در رابطه با کاهش میزان کاروتنوئید جاذب های متشکل از مقادیر بیشتر اکسید آلومینیوم موثرتر از سایر جاذب ها بودند. افزودن اکسیدهای آلومینیوم و منیزیم اثر معنی داری بر کاهش میزان رنگ قرمز در مقایسه با نمونه شاهد داشت. میزان مس نسبت به نمونه شاهد حدود ۵۰ درصد کاهش یافت (۰۵/۰˂p). بیشترین کاهش در میزان آهن با استفاده از جاذب حاوی۷۰ درصد سیلیس، ۱۰درصد اکسید آلومینیوم و ۲۰ درصد اکسید منیزیم حاصل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که جاذب های مورد بررسی طی فرآیند رنگبری روغن سویا عملکرد مناسبی را نشان دادند و تفاوت قدرت رنگبری به میزان مصرفی، ترکیبات موجود در جاذب به ویژه اکسیدهای آلومینیوم و منیزیم و نوع ناخالصی بستگی دارد.
دوره ۱۹، شماره ۱۲۶ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
هدف از این مطالعه تهیه فیلم های ضد میکروبی و آنتی اکسیدانی بر پایه گلوتن گندم بود و برای اصلاح ساختار فیلم از اسانس گلپر و نانو ذره ی منیزیم اکسید و پلی پیرول استفاده شد. از طرح آماری باکس بنکن برای بررسی تاثیر سه فاکتور اسانس گلپر، نانوذرات اکسید منیزیم و پلی پیرول بر روی خواص فیزیکوشیمیایی فیلم استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده، جذب رطوبت،انحلالپذیری و نفوذ پذیری نسبت به بخار آب فیلم ها با افزایش محتوای اسانس و پیرول کاهش یافت. افزایش مقادیر اسانس و پیرول در ساختار فیلم خواص مکانیکی فیلم ها را بهبود بخشید. سپس فیلم های بهینه (حاوی ۱۲ درصد اسانس، ۹۰۴/۰ درصد اکسید منیزیم و ۲/۰ پیرول) برای ارزیابی خواص ساختاری و ضد میکروبی مورد مطالعه قرار گرفتند. خاصیت آنتی باکتریال، آنتی اکسیدانی و هدایت الکتریکی فیلم در حضور هر سه افزودنی اسانس گلپر، نانوذرات اکسید منیزیم و پلی پیرول به شدت افزایش یافت (۰۵/۰>P). فیلم کامپوزیت گلوتن-اسانس-اکسید منیزیم-پلی پیرول بیشترین خاصیت آنتی اکسیدانی و آنتی باکتریال را داشت. فیلم بهینه دارای فعالیت ضد باکتریایی بالاتری در برابر اشیرشیاکلی (Escherichia Coli) ATCC۱۳۷۰۶ در مقایسه با استافیلوکوکوس اورئوس (Staphylococcus aureus) ATCC۶۵۳۸ بود. تصاویر SEM نشان داد اسانس و پلی پیرول ساختار فیلم گلوتن را منسجم تر کرده و آن را در برابر عبور بخار آب مقاوم تر کرده است. طیف های FTIR برهمکنش های الکترواستاتیک بین گلوتن با اسانس و پلی پیرول را تایید کرد. نتایج آنالیز حرارتی نشان داد پلی پیرول به شدت مقاومت حرارتی فیلم را افزایش داده و نانوذرات تاثیر چندانی بر روی مقاومت حرارتی نداشته اند. نتایج این پژوهش نشان داد که فیلم کامپوزیتی و زیست فعال گلوتنی با داشتن سه خاصیت مهم هدایت الکتریکی، آنتی باکتریالی و آنتی اکسیدانی پتانسیل استفاده به عنوان فیلم فعال و هوشمند در بسته بندی محصولات غذایی فساد پذیر را دارد.
آرمین سیهسرانی، قادر فرجی، فرشاد صمدپور،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
منیزیم و آلیاژهای آن بهسبب خواص خود نظیر چگالی کم، زیستسازگاری و زیستتخریبپذیری نهتنها در کاربردهای هوافضا و الکترونیک، بلکه در زمینه پزشکی نیز بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. تنها محدودیت شکلپذیری و کرنش سختی کم آن بهمنظور ساختار هگزاگونال و تعداد محدود سیستمهای لغزش در دمای اتاق است. در نتیجه بهبود خواص مکانیکی با استفاده از تکنولوژیهای جدید حایز اهمیت است. در این پژوهش از روش جدید تغییر شکل پلاستیک شدید انبساط- اکستروژن هیدرواستاتیک بهمنظور بهبود ساختار و میکروسختی آلیاژ منیزیم استفاده شده است. بهمنظور بررسی اثرات فشار هیدرواستاتیک در بهبود توزیع کرنش و بررسی نیرو نیز از مطالعات عددی استفاده شده است. بهمنظور تردی منیزیم، فرآیند در دمای بالا انجام شده و با توجه به محدودیت سیال در دماهای بالا از مذاب پلیاتیلن بهعنوان سیال مقاوم در دمای بالا استفاده شده است. نتایج نشان داد که استحکام تسلیم و نهایی بهترتیب ۵۴ و ۴۳% بعد از یک پاس از فرآیند افزایش مییابد. همچنین ازدیاد طول نیز از ۴۶% افزایش مییابد. میکروسختی نیز افزایش داشته و میانگین آن از ۵۷ به ۷۰ویکرز رسیده است. نتایج ریزساختار نشاندهنده فوق ریزدانهشدن دانهها بعد از پاس اول است. مطالعات عددی نشان داده است که وجود فشار هیدرواستاتیک بالا در فرآیند در بهبود توزیع کرنش و بهبود ریزساختار کمک شایانی کرده است. این روش بسیار مناسب برای کاربردهای صنعتی به نظر میرسد چرا که قابلیت استفاده در تولید میلههای فوق ریزدانه با طول بلند در دماهای بالا را دارد.
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
در این تحقیق تأثیر آلایندههای نفتی بر مقاومت برشی خاک ماسهای بررسی شده و قابلیت افزودنیهای معدنی شامل زئولیت و پرلیت و همچنین کربنات منیزیم تولید شده از جذب دی اکسید کربن، جهت استفاده به عنوان جاذب آلایندههای نفتی مورد مطالعه قرار گرفته است. خاک مورد مطالعه ماسه بددانهبندی شده اخذ شده از دشت قزوین بوده و آلایندههای مورد بررسی گازوئیل و نفت سفید میباشند. به منظور ارزیابی تأثیر این آلایندهها بر مقاومت برشی ماسه، آزمایشهای برش مستقیم بر روی نمونههای اشباع شده با آلاینده نفتی و در تنشهای عمودی ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ کیلوپاسکال صورت پذیرفت. نتایج حاصل نشان داد که زاویه اصطکاک داخلی خاک آلوده نسبت به خاک تمیز بیش از ۱۰ درجه کاهش مییابد. با توجه به نتایج آزمایشهای برش مستقیم انجام شده بر روی نمونههای آلوده عملآوری شده با جاذبها، افزودن جاذبها تأثیر چندانی بر مقاومت برشی ماسه آلوده نداشته و تغییرات زاویه اصطکاک داخلی نمونههای عملآوری شده با جاذب نسبت به ماسه آلوده کمتر از ۱۰ درصد میباشد. نمونههای عملآوری شده با پرلیت و زئولیت به ترتیب بیشترین و کمترین مقاومت برشی را نشان دادند. در این تحقیق پتانسیل جذب آلایندههای نفتی توسط جاذبها نیز مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج ارزیابیها، درصد جذب کربنات منیزیم بیش از ۹۰ درصد بوده که بیشتر از سایر جاذبهای مورد مطالعه در این پژوهش میباشد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که کربنات منیزیم مورد مطالعه در این پژوهش از یک سو در فرآیند تولید باعث جذب گاز آلاینده دی اکسید کربن شده و از سوی دیگر قابلیت جذب درصد قابل توجهی از آلایندههای نفتی در خاک را دارد.
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
کشت ریزجلبک به دلیل توده زیستی بالا، تولید چربی، حذف کربن، کشت در اراضی غیرقابل استفاده و طیف گستردهای از محصولات نهایی مورد توجه قرار گرفته است و تحقیق در خصوص افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها، تجاریسازی موجب تسهیل کشت این موجودات میشود. امروزه به دلیل هزینه بالای سنتز محیط کشت در مقیاس صنعتی از فاضلاب بهعنوان محیط کشت ارزان و قابلدسترس استفاده شده و همچنین تصفیه فاضلاب و تولید بیودیزل از مزیتهای دیگر این سیستم است. هدف این پژوهش بهینهسازی رشد و کیفیت زیستتوده ریز جلبک بومی کلرلاسوروکینیانا با استفاده از نانو ماده آمینوکلیمنیزیم در محیط کشت فاضلاب شهر ساری بود. در این تحقیق تجربی با بهرهگیری از روش پاسخ سطح – طراحی مرکزی (RSM-CCD) تأثیر سه فاکتور دما، شدت نور و غلظت نانو ماده بر وزن خشک زیستتوده، نرخ رشد مخصوص، مقادیر کلروفیل و کارتنوئید در محیط کشت فاضلاب در ۱۲ ساعت روشنایی و ۱۲ ساعت خاموشی موردبررسی قرار گرفت. آناالیز نتایج نشان از افزایش وزن خشک زیستتوده، نرخ رشد مخصوص، کلروفیل و کارتنوئید به ترتیب معادل ۱۳/۴۷، ۲۶/۳۰، ۳۳/۸۱ و ۴۷/۳۶ درصد در شرایط بهینه دمای ۲۰ درجه سانتیگراد، شدت تابش ۲۰۰۰ لوکس و مقدار ۰۵/۰ گرم در لیتر نانو ماده آمینوکلیمنیزیم نسبت به نمونه شاهد حاصل شد. همچنین به منظور قابلیت اجرایی بودن پژوهش حاضر شرایط آزمایش در فاضلاب واقعی انجام شد.
Response surface methodology–central composite design
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
امروزه بتن به عنوان مادهای پرکاربرد در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. استفادههای فراوان در صنایعی از قبیل پل سازی، سد سازی، محوطه سازی، سازههای ساختمانی، ایجاد بندرها، اسکلهها و سازههای خاص موجب گردیده این ماده ارزشمند، کانون توجه بسیاری از محققین قرار گیرد. بسته به نوع کاربرد و محل استفاده از بتن، این ماده دارای محدودیتها و مشکلاتی میباشد. یکی از عوامل ایجاد خسارتهای جبران ناپذیر به چرخه صنعت و اقتصاد کشورها، خرابیهای بتن در طولانی مدت است. بتنهای با دوام و پایایی زیاد، علاوه بر افزایش عمر مفید سازه، موجب کاهش خسارتهای جبران ناپذیر به محیط زیست میگردند. از عوامل موثر بر میزان عمر سرویس دهی سازههای بتنی، شرایط محیطی و کیفیت بتن میباشد. حمله سولفاتها به بتن یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در کاهش عمر سازه و دوام بتن است. در مطالعه حاضر آزمایشهای تغییر وزن و تغییر مقاومت فشاری پس از قرارگیری در محلول سولفات منیزیم برای شش طرح مخلوط بتن حاوی دودهسیلیسی، پودر شیشه و سرباره فولاد ارزیابی شد. علاوه بر آن بمنظور ارزیابی نفوذپذیری بتن، آزمایشهای عمق نفوذ آب تحت فشار و جذب آب حجمی انجام شد. نتایج بیانگر عملکرد مناسب، پودر شیشه و سرباره فولاد در برابر حمله سولفات منیزیم و کاهش عمق نفوذ آب میباشد. میزان تغییرات وزن و مقاومت فشاری بتن در برابر حمله سولفات منیزیم به خواص مواد مکمل سیمانی، میزان جایگزینی آنها و تخلخل بتن بستگی دارد.
علی یوسفی، بهمن کروجی،
دوره ۲۲، شماره ۸ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
در این پژوهش اثر افزودن کلسیم و بور بر ریزساختار و خواص فشاری آلیاژ ریختگی منیزیم ۹۱AZ مورد بررسی قرار گرفته است. در ابتدا به منظور تعیین مقدار مطلوب افزودن کلسیم از منظر کاهش اندازه دانه و حضور فازهای ثانویه به میزان ۰,۱ ،۰.۵ ،۰.۸ و ۱ درصد وزنی کلسیم به آلیاژ ۹۱AZ افزوده شد. بررسی های ریز ساختاری نشان داد که با افزودن ۰,۵ درصد وزنی کلسیم اندازه دانه از ۱۰۵ به ۶۵ میکرومتر کاهش یافته است بدون اینکه فاز Al۲Ca ایجاد گردد. همچنین اثر مشابه ای بر روی فازهای مرزدانه ای در هنگام افزایش مقدار کلسیم افزودنی ملاحظه شد. سپس این آلیاژ با افزودن مقادیر ۰,۰۳، ۰.۰۹ و ۰.۱۲ درصد وزنی بور، به شکل آمیژانAlB۳، از نظر ریزساختار ریختگی و خواص مکانیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که غلظت مطلوب بور، به منظور دستیابی به بالاترین میزان ریزدانگی، ۰.۰۹ درصد وزنی است. همچنین ارزیابی خواص فشاری نمونه های حاوی ۰.۵ در صد وزنی کلسیم و مقادیر مختلف بور نشان می دهد که آلیاژ دارای ۰.۰۹ درصد وزنی بور بهترین خواص فشاری را ارایه نموده است .
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده