۵۷ نتیجه برای مهندسی
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۳۸۲ )
چکیده
از ویژگیهای بسیار برجسته و سرآمد سرودههای حافظ، ساختار بسیار استوار و هندسه بسیار سنجیده و بهنجار آنهاست. در این هندسه سنجیده و بهنجار، واژهها و سازهها از میان واژگان همرده چنان هشیارانه و استادانه گزینش شده و چنان تردستانه و شیرینکارانه از پی هم آمده و چنان سنجیده و اندازه گیری شده، همنشین گشته است که دستکاری و دگرگون سازی هنری را بر نمیتابد و بسیار کم پیش میآید که بتوان بر این ساختار سنجیده انگشت نهاد و امّا و اگری پیش آورد یا واژه ای را با واژهی همخوان دیگری جا به جا کرد و به هندسه سنجیده و بهنجار آن آسیبی نرساند و پارهای از خردهکاریهای هنری آن را از دست نداد. در این گفتار که با درآمدی در باره ساخت، ساخت زبانی و ساخت هنری آغاز شده است، کوشیده ایم با یادکرد نمونههایی از سرودههای حافظ، گوشههایی از هندسه سنجیده و دگرگون ناپذیر سخن او را بازنماییم.
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
فرهنگ در گفتمان رهبری و نقشی که در تحقق تمدن نوین اسلامی دارد، از موضوعات مهمی است که نیازمند تحقیق و پژوهش بسیار است. از آن جا که فرهنگ در دیدگاه مقام معظم رهبری از اهمیت بسیاری برخوردار است و جایگاهی محوری دارد. بر این اساس، اهمیت جایگاه فرهنگ در اندیشه مقام رهبری ایشان را به طرح دیدگاه مهندسی فرهنگی واداشته است. مهندسی فرهنگی، از این منظر تلاش در جهت تقویت اجزای اصلی فرهنگ اسلامی و ملی کشور و پاسداشت آن در برابر نفوذ و تاثیر فرهنگ مخرب غربی، در پرتو چینش مناسب و تعیین جایگاه صحیح تمامی ابعاد و ویژگیهای فرهنگی جامعه است و دستیابی به نتیجه در خور این تلاشها، نیازمند طراحی صحیح مهندسی فرهنگی میباشد. این نوشتار با هدف بررسی جایگاه فرهنگ در گفتمان رهبری و نقش فرهنگ در شکلگیری تمدن نوین اسلامی درصدد پاسخگویی به این پرسش است، که چه رابطهای میان مفهوم فرهنگ و تمدن نوین اسلامی در گفتمان رهبری انقلاب اسلامی ایران وجود دارد؟ در پژوهش حاضر، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است و برای گرداوری دادهها از روش اسنادی و کتابخانهای بهره برده است تا مهمترین بنیانهای فکری تمدن نوین اسلامی متاثر از فرهنگ را از دیدگاه مقام معظم رهبری با استناد به مجموعه اثار گفتاری و نوشتاری ایشان استخراج و ارائه نماید. این مقاله در قالب نظریه تمدن نوین اسلامی بر این فرضیه استوار است که از نظر مقام معظم رهبری فرهنگ زیربنای شکل گیری و گسترش تمدن نوین اسلامی در جامعه را فراهم اورده است. نتایج پژوهش نشان داده است که رابطه وثیق و معناداری میان فرهنگ و تمدن نوین اسلامی برقرار است. به گونهای که فرهنگ در تحقق تمدن نوین اسلامی تاثیرگذار بوده و با توجه به مهمترین مولفههای تمدن اسلامی که همانا خدا محوری بر مبنای کرامت انسانی و ارزشهای فرهنگی و معنوی است، این گزاره تایید میشود
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده
یکی از معضلات اساسی در دفن زباله های صنعتی و شهری، انتقال شیرابه آلاینده ها به لایههای تحتانی خاک و آلوده شدن آبهای زیرزمینی است. در کشورهای صنعتی، استفاده از مخلوطهای متراکم شده ماسه - بنتونیت بهعنوان پوشش تحتانی در مراکز دفن زباله بسیار متداول است. این پوششها خواص جذبی مناسب و هدایت هیدرولیکی بسیار پایین دارند. تحقیقات گذشته نشان میدهد که تغییر در نفوذپذیری، متأثر از تغییر خصوصیات خمیری خاک است. در تحقیق حاضر تأثیر آلایندههای فلزی سرب (Pb) و روی (Zn)، بهعنوان دو آلاینده متداول در مراکز دفن زباله - بر خواص خمیری خاک مطالعه شده است. نمونههایی از مخلوط بنتونیت - ماسه با درصدهای مختلف، در معرض غلظتهای متفاوت آلودگی قرار گرفته و حدود اتربرگ نمونهها اندازهگیری شده است. همچنین تأثیر آلایندههای فوق بر pH و (بهکمک تهیه عکسهایی با میکروسکوپ الکترونی) بر ساختار خاک بررسی شده است. نتایج نشان میدهد که حضور این آلایندهها در خاک، سبب کاهش نشانه خمیری و pH میشود. کاهش خصوصیات خمیری، به جذب یونهای فلزی توسط خاک، ایجاد ساختار درهم ناشی از کاهش pH و کاهش ضخامت لایه دوگانه نسبت داده شده است. بهمنظور محدود ساختن این تأثیرها، استفاده از ۲۰% بنتونیت در مخلوط ماسه - بنتونیت توصیه شده است.
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۶ )
چکیده
در صنعت بانکداری امروز وامها نقشی اساسی دارند، به طوریکه بخش زیادی از دارائیهای یک بانک از وامهای پرداخت شده به افراد و شرکتها تشکیل میشود، در نتیجه با توجه به افزایش تعداد درخواستهای وام از سوی افراد و با توجه به ریسک موجود در این رشته از فعالیتها، ارایه روشی برای مدیریت این وامها ضروری به نظر میرسد. در بین ریسک هایی که بانک با آن مواجه است، ریسک اعتباری از اهمیت ویژهای برخوردار است. یکی از راه های کمی سازی و اندازهگیری ریسک اعتباری و در نتیجه مدیریت مناسب آن، استفاده از مدل های امتیازدهی اعتباری (CS) است. مدل CSبر اساس معیارهای کمی (مانند اطلاعات مالی افراد) و نیز معیارهای غیرکمی (مثل مشخصات مربوط به شخصیت اجتماعی افراد)، ویژگی ها و عملکرد وامهای قبلی را مدل سازی مینماید تا عملکرد آتی وامهایی با مشخصات مشابه را پیشبینی کند. در CS یک نمره به هر مشتری اختصاص داده میشود، این نمره به عنوان شاخصی از ریسک مشتریان شناخته میشود. با مقایسه این نمره مقدار آستانه، مشتریان پر ریسک و کم ریسک از هم دیگر تفکیک میگردند. به رغم عمومیت استفاده از روش لاجیت در فرآیند اعتبار سنجی افراد، در این تحقیق سعی شده است روشی جایگزین که با توجه به وضعیت اطلاعات موجود در خصوص مشتریان حقیقی بانک ها در ایران که نسبت به مدل لاجیت برتری داشته باشد ارایه و با استفاده از یک مجموعه داده، کارایی و دقت آن در مقابل مدل لاجیت بررسی شود. به منظور ارزیابی مشتریان حقیقی بانک از مدل امتیازدهی لاجیت و روش غیر پارامتریک CART استفاده شده و نتایج نشان می دهد که روش دوم از دقت بالاتری در پیشبینی مشتریان خوب و بد با یک دیگر برخوردار است. علاوه براین، ضمن این که مدل های ساخته شده برای نمونه های تصادفی با حجم کوچک به روش نمونه گیری بازگردان نیز مورد ارزیابی قرار گرفتتند که، بار دیگر نتایج حاصل از مشاهدات نمونه مورد مطالعه دقت در تشخیص نوع مشتری از نظر خوش حسابی تاییید گردید.
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
موضوع تحقیق: روش حاضر با هدف بررسی میزان انطباق موضوع پژوهش های حوزه مهندسی شیمی در دانشگاه شهید چمران اهواز با ایران و جهان انجام شد. همچنین در آن، به شناسایی موضوعات برجسته مقاله های منتشر شده در حوزه مهندسی شیمی پرداخته شده است.
روش تحقیق: این پژوهش از نوع مطالعات کاربردی علم سنجی به شمار می رود. جامعه آماری آن را پژوهشهای مرتبط با رشته مهندسی شیمی درپایگاه Web of Science تشکیل داده اند. با در نظر گرفتن کلیدواژه های منابعی که از پایگاه Web of Science استخراج شدند، اطلاعات به برنامه PreMap منتقل و با اعمال محدودیت هایی، یکدست سازی اصطلاحات برای هر سه فایل جهان، ایران و دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. به منظور بررسی همسویی موضوعی، روش خوشه بندی با نرم افزار VOSviewer انجام شد. برای تعیین میزان همسویی پژوهشها نیز از شاخص مشابهت ساختاری موضوعات استفاده شده است.
نتایج اصلی: پژوهشگران به دنبال جستجوی حوزه های موضوعی گروه مهندسی شیمی در دانشگاه شهید چمران، ایران و جهان بوده اند. با بررسی درصد مشابهت ساختاری مشخص شد که به مرور زمان موضوعات حوزه مهندسی شیمی در دانشگاه شهید چمران با ایران و جهان و همچنین ایران با جهان همسوتر شده اند ولی درصد همسویی با جهان کم است. برای افزایش هم راستایی موضوعات مهندسی شیمی می توان بسترهای اشتراک گذاری اطلاعات و یادگیری برای دانشجویان، اساتید، پژوهشگران و صاحب نظران حوزه مهندسی شیمی ایجاد کرد. همچنین رویکردی جامع برای نظارت بر فرآیندهای تحقیقاتی و ارزیابی آنها، از جمله همسویی آنها با مؤسسات تحقیقاتی پیشرو، میتواند بینشهای ارزشمندی را برای بهبود سیاستهای تحقیقاتی و تقویت نوآوریهای علمی و فناوری به سیاستگذاران پژوهشی ارائه دهد.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
اهداف: شناخت ساختار و عملکرد پروتئین آلفا- سینوکلئین میتواند زمینهساز توسعه روشهای درمانی مناسب علیه بیماری پارکینسون باشد. هدف پژوهش حاضر، کلونکردن DNA و بیان پروتئین آلفا- سینوکلئین در باکتری اشریشیاکلی بود.
مواد و روشها: در پژوهش تجربی حاضر، توالی کدکننده آلفا- سینوکلئین موجود در پلازمید نوترکیب pRK۱۷۲، به کمک روش PCR و با استفاده از پرایمرهای مناسب تکثیر شد. DNA سنتزشده توسط آنزیمهای محدودگر SalI وHindIII بریده و در حامل pET۲۸a کلون و پلازمید نوترکیب به روش کلسیم کلراید به سویه بیانی باکتری اشریشیاکلی (BL۲۱) منتقل شد. بیان آلفا-سینوکلئین توسط محلول IPTG القا و بیان پروتئین نوترکیب با روش الکتروفورز SDS-PAGE ارزیابی شد. ردیفسازی توالیها به کمک الگوریتم ClustalW با برنامه BioEdit ۵.۰.۹ صورت پذیرفت.
یافتهها: در محصولات واکنشهای برش آنزیمی DNA و پلازمید pET۲۸a با آنزیمهای محدودگر، اندازه قطعات، نشاندهنده صحت واکنشهای آنزیمی بود. DNA تکثیرشده و پلازمید pET۲۸a مورد استفاده بهترتیب با طولهای ۴۰۷ و ۵۳۶۹ نوکلئوتید بودند. ترجمه حاصل از توالی قطعه کلونشده، تشابه ۱۰۰% با پروتئین آلفا- سینوکلئین انسانی را نشان داد. در بیان پروتئین نوترکیب در قیاس با نمونههای شاهد منفی، افزودن IPTG موجب افزایش بیان پروتئین آلفا- سینوکلئین در تمامی نمونهها بهویژه ۲ ساعت پس از القا شد. بیشتر آلفا- سینوکلئین بیانشده از پلازمید pET۲۸a-alpha-Synuclein بهصورت اجسام گنجانده در باکتری تجمع یافتند.
نتیجهگیری: پروتئین آلفا- سینوکلئین در پلازمید pET۲۸a کلون و تشکیل اجسام گنجانده توسط آلفا- سینوکلئین بههنگام بیان از سامانه pET۲۸a-alpha-Synuclein تایید میشود و راه را بر تولید این پروتئین در مقیاس بالا هموار میسازد.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: هورمون رشد، یک رشته پلیپپتید غیرگلیکوزیله ترشحی از سلولهای غدد هیپوفیز همه مهرهداران است که تنوع وسیعی از فعالیتهای زیستی را دارا بوده و با توجه به اهمیت این هورمون و کاربردهای درمانی مهم و متنوع آن در پزشکی، تولید نوترکیب آن میتواند از درجه اهمیت بالایی برخوردار باشد. در دهههای اخیر، مهندسی پروتئین و مهندسی ژنتیک سبب شده است که میزان بالایی از سطح بیان و تولید این پروتئین در میزبانهای مختلفی از جمله باکتری اشریشیاکلی حاصل شود و با تکنیکهای جدید، خالصسازی و سنجش هورمون تولیدی بهآسانی انجام گیرد. بنابراین هدف پژوهش مروری حاضر، بررسی تولید هورمون رشد انسانی نوترکیب (rhGH) و چالشهای پیش رو انجام گرفت.
نتیجهگیری: از جمله مشکلاتی که در مسیر بیان و تخلیص هورمون رشد انسانی میتوان به تولید اجسام تودهای در بیان پروتئینهای نوترکیب در سیتوپلاسم سلولها، آلودگیهای ناشی از پروتئینهای میزبان، ریکاوری پایین پروتئین از این تودهها، ترشح کم پروتئینها به فضای پریپلاسمی، هزینه بالای تولید مخصوصاً در مرحله تخلیص و غیره اشاره کرد. بهعلت عدم نیاز به گلیکوزیلهشدن این هورمون و نیز راندمان بالا و سادگی کار، سیستمهای باکتریایی مخصوصاً اشریشیاکلی اقتصادیترین و موثرترین سیستمها در بیان پروتیئنهای هترولوگ هستند و میتوان عنوان کرد که باکتری اشریشیاکلی کارآمدترین میزبان برای تولید هورمون رشد انسانی نوترکیب است. مرحله خالصسازی هورمون معمولاً پرهزینهترین مراحل تولید محسوب میشود. از این رو یک طراحی مطلوب بهمنظور داشتن بالاترین میزان ریکاوری پروتئین هدف همراه با حذف همه آلودگیها از محصول نهایی و کاهش مراحل تخلیص مورد نیاز است.
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۸ )
چکیده
یکی از انواع قراردادهایی که در اجرای پروژه ها می باشد، روش مهندسی، تدارک و ساخت یا به اختصار EPC میباشد. در این شیوهی اجراییِ طرح، با منتقل کردن تمامی فعالیت های طرح اعم از طراحی، تهیه و تأمین تجهیزات، اقداماتِ مربوط به ساخت و نصب و راه اندازی ، کارفرما ریسک این عملیات را به پیمانکار منتقل می کند. در نتیجه شناسایی و اولویت بندی ریسکها در این پروژه ها برای پیمانکاران در راستای مدیریت صحیح این ریسکها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مقاله با ترکیب تکنیک FMEA با (ANP) که یکی از روش های پرکاربرد در حوزه تصمیم گیری چند شاخصه به منظور رتبه بندی است، ریسکهای یک پروژه EPC شناسایی و اولویت بندی شده اند. روش FMEA-ANP با در نظر گرفتن روابط متقابل میان ریسکها نمره اولویت ریسک را در مقایسه با روش FMEA به شیوهای متفاوت ارزیابی می کند که در مقایسه با نمره FMEA از حساسیت و سازگاری بهتر و بالاتری برخوردار است.
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۴ )
چکیده
جاده تبریزـ مرند، در بخشی از مسیر خود با عبور از گردنه استراتژیک پیام، جلگه صوفیان و تبریز را به دشت مرند ارتباط میدهد. در این مسیر، جاده از زمینهایی عبور میکند که ارتفاع زیاد، گسترش نهشتههای سطحی کواترنر، دامنههای ناپایدار و فعالیت فرایندهای ژئومورفولوژیکی متعدد از ویژگیهای آن است. علاوه بر این، وقوع سیلابها و روانههای خردهسنگی، حرکات تودهای، وجود گسلهای فعال، فرسایش قهقرایی و عملکرد نادرست انسان در بهرهبرداری از امکانات منطقه، اجرای طرحهای عمرانی از قبیل راهسازی را با مشکلاتی مواجه ساخته است. شناسایی دقیق مسیر و ارزیابی ژئومورفولوژیکی آن، بررسی آثار ژئومورفیکی ایجاد خطوط ارتباطی و شناسایی مخاطرات طبیعی ناشی از عوامل ژئومورفولوژیکی، اهداف این تحقیق را شامل میشوند.
این تحقیق اهمیت توجه به فرایندهای ژئومورفولوژیکی را در مهندسی راهسازی و همچنین برنامهریزیهای آمایش سرزمین در مناطق مشابه، تبیین میکند و بر توانایی و نقش دادههای ژئومورفولوژیکی در طراحی راههای ارتباطی تأکید دارد.
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
مطرح شدن رویکردهای گوناگون در زمینه بالندگی سازمانی، این پرسش اساسی را به وجود میآورد که در چه شرایط سازمانی، کدام رویکرد برای ایجاد تحول در سازمان اثربخش است؟ به منظور پاسخ به این سؤال اساسی، رویکردهای تحول سازمانی، بررسی و در سه گروه جای داده میشوند. گروه اول، رویکردهایی است که تحول سریع و از بالا به پایین و به کارگیری فناوریهای نوین اطلاعاتی را برای دگرگونسازی و بالندگی سازمان لازم میشمرند. نمونه بارز این گروه از رویکردها، مهندسی مجدد فرایندهای کاری است. گروه دوم، رویکردهایی است که به بهبود دائم فرایندها تأکید دارند و توجه به کیفیت فراوردههای صنعتی و خدماتی سازمان را از طریق برنامهریزی بهبود کیفیت حیاتی میشمرند. نمونه مهم این گروه از رویکردها، مدیریت کیفیت فراگیر است. گروه سوم به تغییر تدریجی از طریق یادگیری سازمانی به منظور آمادگی سازمان برای مقابله با هرگونه تحول محیطی توجه میکنند. سازمانهای یادگیرنده از نمونههای بارز این گروه از رویکردها میباشند.. پس از این دستهبندی با توجه به شاخصهای مهم تحول سازمانی، یعنی وضعیت مالی، بازار و مشتری، الگویی برای شرایط استفاده از هر رویکرد ارائه میشود. براساس این الگو، پس از تحلیل مالی، تحلیل بازار و تحلیل مشتری با توجه به عوامل مهم موفقیت که در راهبرد سازمان مشخص شده، معلوم میشود که باید از کدام رویکردهای تحول استفاده شود تا اثربخشی بیشتری به دست آید. این الگو از طریق مورد کاویهایی که در شرکتهای ایرانی انجام پذیرفته است، مورد آزمون قرار میگیرد.
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
با توجه به کاربرد گسترده پروتئینها در زمینههای مختلف علمی و صنعتی و عدم امکان استخراج بهینه و مقرونبهصرفه آنها از منابع طبیعی، بهترین راه چاره برای دستیابی به منبعی نامحدود از این مولکولهای پیچیده زیستی استفاده از تکنولوژی پروتئین نوترکیب است. طی دهههای گذشته پیشرفتهای حاصل در زمینه مهندسی ژنتیک و دستورزی موجودات مختلف منجر به توسعه شمار زیادی از سیستمهای بیانی برای تولید انواع مختلف پروتئینها بهصورت محلول و فعال زیستی شده است. امروزه یکی از مطرحترین سیستمهای بیان برای تولید پروتئینهای نوترکیب، ریزجلبکها هستند. ریزجلبکها گروه بزرگی از موجودات فتوسنتزکننده میکروسکوپی هستند که در اکوسیستمهای آبی زندگی میکنند. بیشتر پیشرفتها در این زمینه با استفاده از کلامیدوموناس رینهارتی (Chlamydomonas reinhardtii)، ریزجلبک یوکاریوتی تکسلولی و فتوسنتزکننده، بهعنوان موجود مدل حاصل شده است. در این مطالعه ابتدا سیستمهای بیانی مختلف و مزایای سیستم کلامیدوموناس رینهارتی مورد بررسی قرار گرفته، سپس به شرح تفضیلی ساختار و چرخه زندگی این جلبک استراتژیهای موجود برای مهندسی هر سه ژنوم هستهای، کلروپلاستی و میتوکندریایی آن بهمنظور تولید سویههای نوترکیب و انواع سیستمها و محیط کشتهای مورد نیاز برای کشت آن پرداخته و در پایان مراکز کشت و نگهداری ریزجلبکها، از جمله کلامیدوموناس رینهارتی در جهان را معرفی میکنیم.
فرهاد جاویدراد، علیرضا پورموید،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
چکیده- در این مقاله، نخست برخی از روشهای موجود برای ساخت سریع قطعات هوا-فضایی که پیچیدگی بالایی دارند، معرفی شده و سپس شیوه جدیدی برای ایجاد منحنی های کانتور قطعه ارائه می شود که در آن مستقیم از داده های ابر نقاط استفاده شده است. شیوه ارائه شده برای محاسبه منحنی های کانتور شامل: قسمت بندی داده ها، کاهش داده های نقاط و برازش منحنی بی- اسپلاین است. الگوریتم ارائه شده در محیط نرم افزار ریاضی اجرا و از آن برای تولید منحنی های مرزی کانتور قطعه اتصال دهنده ای بین بال و بدنه هواپیما استفاده شده است. نتایج مقایسه سه بعدی بین ابر نقاط حاصل از اسکن نمونه و مدل لایه ای نشان می دهد که حدود ۹۵ درصد نقاط انحرافی کمتر از ۵/۰± میلیمتر دارند که با توجه به ابعاد قطعه مورد نظر، قابل قبول است. با توجه به ساده بودن الگوریتم ارائه شده و نتایج تجربی حاصل، ادعا می شود که این روش برای ایجاد مدل لایه ای قطعات پیچیده کارایی لازم را داشته و ساخت قطعات را از طریق روش نمونه سازی سریع امکان پذیر می سازد و از آن می توان به طور موثری در ساخت مدل قطعات هواپیماها و سایر سامانه های هوایی استفاده کرد.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: داربست بهعنوان سازه نگهدارنده سلول از اهمیت ویژهای در مهندسی بافت استخوان برخوردار است. قرارگیری داربست در محیط کشت دینامیک، مانند بیوراکتور نفوذی، نقش پارامترهای مکانیکی از قبیل تنش برشی و فشار هیدرودینامیک را پررنگتر میکند. از سویی دیگر، این پارامترهای مکانیکی به شدت متاثر از طرح داربست هستند. در این پژوهش به بررسی تاثیر طرح داربست استخوانی بر نحوه عملکرد تحریکهای مکانیکی و پیشبینی سرنوشت سلولهای بنیادی مزانشیمی پرداخته میشود.
مواد و روشها: با استفاده از ابزار شبیهسازی کامپیوتری و روشهای اجزای محدود، پنج داربست استخوانی (با نامهای جیروید، جیروید پرتخلخل، دیاموند، IWP و داربست با شیب اندازه تخلخل) مبتنی بر توابع ریاضی سطوح ضمنی طراحی شدند و در محیط کشت دینامیک شبیهسازیشده تحت عبور جریان سیال با سرعتهای ورودی ۱، ۱۰، ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ میکرومتر بر ثانیه قرار گرفتند. تجمع سلولها روی داربستهای جیروید و IWP بهصورت یک لایه به ضخامت ۵/۸ میکرون در نظر گرفته شد.
یافتهها: با توجه به نتایج بهدستآمده، داربست با طرح دیاموند بهترین عملکرد را از منظر یکنواختی تنشهای ایجادشده به خود اختصاص داد. در حضور لایه سلولی، تنش فون مایسز به میزان ۶۰ و ۵۰مگاپاسکال بهترتیب در داربستهای جیروید و IWP به دست آمد که تمایز استخوانی را تسهیل خواهد نمود.
نتیجهگیری: استفاده از داربست با شیب اندازه تخلخل موجب اعمال تنشهای متفاوت در بخشهای مختلف داربست میشود و این امر در مورد کاربردهای نوین داربستهای استخوانی برای ایجاد تمایزهای سلولی مختلف بهطور همزمان بسیار مفید است.
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: یکی از مهمترین اهداف پزشکی بازساختی، تولید بافتهای جایگزین با عملکرد صحیح است. سلولهای فیبروبلاستی یکی از مهمترین انواع سلولها در فرآیند ترمیم هستند که در تشکیل عروق خونی نیز نقش دارند. تحریک سلولهای فیبروبلاستی برای شروع تکثیر و فراخوان دیگر سلولها و همچنین آنژیوژنز نیاز به سیگنالهای بیرونی مناسب دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات باکتریوفاژ M۱۳ در ترکیب با پپتید RGD روی سلولهای فیبروبلاستی است.
مواد و روشها: برای این مطالعات، ابتدا باکتریوفاژ M۱۳ تکثیر و جداسازی شد. سپس پپتید RGD سنتز و خالصسازی شد در ادامه سلولهای فیبروبلاستی جداسازیشده از موش، روی سطوح پوشش دادهشده با باکتریوفاژ M۱۳، باکتریوفاژ M۱۳ و RGD، ژلاتین و سطوح کنترل بهمدت ۴۸ساعت کشت داده شد. سپس برای اندازهگیری میزان تکثیر و بقای سلولها تست MTT صورت گرفت و پس از آن میزان بیان ژنهای FGF-۲، TGF-β۱ و VEGF-A بهوسیله واکنش زنجیرهای پلیمراز در زمان واقعی (Real-Time PCR) اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سطح باکتریوفاژ M۱۳ و RGD موجب افزایش تکثیر سلولی و میزان زندهماندن سلولهای فیبروبلاست گشته است. علاوه بر این، بیان ژنهای FGF-۲، TGF-β۱ و VEGF-A در سلولهای فیبروبلاست کشت دادهشده روی سطح باکتریوفاژ M۱۳ و RGD بهطور معنیدار افزایش یافت.
نتیجهگیری: تحقیق حاضر نشان داد که داربستهایی از جنس باکتریوفاژ M۱۳ و پپتید RGD بهدلیل عدم سمیت و زیستسازگاربودن میتوانند کاندید مناسبی برای القای ترمیم و آنژیوژنز در مهندسی بافت باشند.
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
اهداف: از آنجا که یکی مشکلات مهم در ترمیم استخوان احتمال بروز عفونتهای باکتریایی است، در سالهای اخیر استفاده از داربستهای نانوکامپوزیتی حاوی آنتی بیوتیک در کاربردهای مهندسی بافت استخوان مورد توجه پژوهشگران زیادی واقع شده است.
مواد و روشها: در این پژوهش داربستهای کامپوزیتی پلی کاپرولاکتونی حاوی ۱۰ درصد حجمی از نانوذرات دی اکسید تیتانیم nm) ۲۱~) و بیوگلاس µm) ۶(~ به صورت فاقد دارو و نیز حاوی غلظتهای ۵۷/۰ و ۱۵/۱ میلی گرم بر میلی لیتر داروی تتراسایکلین هیدروکلراید به روش ریخته گری محلول جهت کاربرد در مهندسی بافت استخوان ساخته شدند. مشخصه یابی ساختاری با مشاهدات میکروسکوپ الکترونی روبشی و نیز طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز به منظور تأیید اتصال ذرات و دارو بر روی داربست انجام شد. همچنین بررسی سمیتسنجی سلولی با استفاده از آزمون MTT و مطالعه خواص آنتی باکتریال با استفاده از روش نفوذ در چاهک آگار انجام شد.
یافته ها: در این مطالعه داربستهای پلیمری و کامپوزیتی حاوی ذرات داروی توزیع شده بر سطح تولید شدهاند. همچنین مشاهده شد که داربستهای کامپوزیتی بایوگلاس/ پلی کاپرولاکتون حاوی۵۷/۰ میلی گرم بر میلی لیتر تتراسایکلین علاوه بر خواص آنتی باکتریال مطلوب، میزان قابل قبولی از زنده ماندن سلولها را دارند.
نتیجه گیری: در نتیجه این داربستها بالقوه می توانند به عنوان داربستهای مهندسی بافت با خاصیت آنتی باکتریال مورد توجه قرار گیرند.
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۹ )
چکیده
فیبرینوژن یکی از اجزای اصلی آبشار انعقادی است و به دنبال آسیب بافت، به سرعت، داربست نامحلول فیبرینی را تشکیل می دهد. فیبرین یک زیست پلیمر رشتهای است که به طور طبیعی در هنگام لخته شدن خون از پلیمریزاسیون فیبرینوژن تشکیل می شود. پس از آسیبهای بافتی و شروع آبشار انعقادی، پلیمریزاسیون فیبرینوژن محلول توسط آنزیم ترومبین در یک شبکه فیبرین نامحلول آغاز و با همراهی پلاکت ها، لخته خون را تشکیل می دهند. این شبکه فیبرین برای ایجاد هموستاز پس از آسیب بافتی بسیار حایز اهمیت است. این زیست پلیمر بدن همچنین به عنوان یک داربست موقت در ترمیم زخم نقش اصلی را ایفا می کندوبه دلیل ویژگی ساختاری و عملکرد فیزیولوژیک منحصربفرد خود، در پزشکی بازساختی مورد استفاده قرار میگیرد. فیبرین قادر به انتقال پروتئین های ماتریس خارج سلولی (ECM)مانند فیبرونکتین و فاکتورهای رشد است. از انواع داربست های اصلی فیبرینی مانند فیبرین غنی از پلاکت (PRF)و پلاسمای غنی از پلاکت (PRP)به عنوان زیست مواد اتولوگ در پزشکی بازساختی، ترمیم زخم، ارتوپدی و درمانهای بازسازی و زیبایی پوست مورد استفاده قرار میگیرند. مشتقات و محصولات تخریب فیبرین نیز با تحریک نفوذ سلول ها و بازسازی بافت، نقش مهمی در روند ترمیم زخم ایفا می کنند و آنها به طور گسترده به عنوان ماده بیولوژیکی در توسعه محصولات جدید برای بیش از یک قرن مورد استفاده قرار گرفته اند.
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: مهندسی بافت، علمی میان رشتهای است که اساس آن مبتنی بر بهکارگیری داربستهای پلیمری برای شکلگیری سهبعدی بافت است. از این داربستها بهعنوان ماتریکس خارج سلولی سنتتیک برای چسیندگی سلولها، تکثیر و تمایز سلولی استفاده میشود. مواد زیستی مورد استفاده در مهندسی بافت میبایست از ترکیب شیمیایی، ساختار فیزیکی و عملکرد زیستی مناسب برخوردار باشند. در پروژه حاضر، ترکیب کیتوزان/پلیوینیل الکل بهعنوان داربست برای ترمیم بافت عصبی انتخاب شده است.
مواد و روشها: برای تولید داربستهای کیتوزان/پلیوینیل الکل با استحکام مکانیکی و ریختشناسی مناسب در کاشت و تکثیر سلولهای عصبی U۳۷۳ از روش الکتروریسی استفاده شد. روش الکتروریسی نسبتاً ساده بوده و میتوان بهوسیله آن الیافی به فرم لایه نازک بیبافت تولید کرد. پس از آن میزان زیستسازگاری داربست با استفاده از آزمونهای زیستی و ارزیابی میزان چسبندگی سلولی مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: نتایج کسب شده نمایانگر آن هستند که نانوکامپوزیت کیتوزان/پلیوینیل الکل با نسبت ۸٥/١٥ ضمن تأمین ریختشناسی و استحکام مکانیکی لازم، امکان رشد سلولهای عصبی U۳۷۳ به فضای درونی ماده زیستی و جایگزینی آنها را در طول زمان و بهصورت کنترل شده فراهم میکند. بدین ترتیب شرایط لازم برای رشد و توسعه سلولی و همچنین جدا شدن از بافت رشد یافته فراهم میشود.
نتیجهگیری: با استفاده از نانوکامپوزیت کیتوزان/پلیوینیل الکل به دلیل زیستسازگاری مناسب و عدم سمیت، امکان رشد سلولهای U۳۷۳ و اتصال مناسب آنها به نانوکامپوزیت برای ترمیم آسیب وارده به اعصاب محیطی فراهم میشود.
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۲-۱۳۸۸ )
چکیده
هدف: امروزه با پیشرفتهای فراوانی که در زمینه مهندسی بافت عصبی حاصل شده است، لزوم بهکارگیری روشهای نوین برای ساخت و بهکارگیری موادی با ساختارهای ترکیبی میتواند گامی مهم در راستای ترمیم ضایعات سیستم عصبی بهشمار آید. در این مطالعه، نانوکامپوزیتهای کیتوزان/پلیوینیل الکل- نانولولههای کربنی بهعنوان داربست انتخاب شد.
مواد و روشها: برای تولید داربستهای کیتوزان/پلیوینیل الکل- نانولولههای کربنی با ساختار و ریختشناسی مناسب از روش الکتروریسی استفاده شد. از طیفسنجی رامان و میکروسکوپ الکترونی روبشی برای تعیین ساختار شیمیایی و فیزیکی داربستهای الکتروریسی شده استفاده شد. سپس میزان زیستسازگاری داربستها توسط آزمونهای زیستی MTT و قرمز خنثی بررسی شد.
نتایج: نتایج کسب شده بیانگر آن است که نانوکامپوزیتهای کیتوزان/پلیوینیل الکل- نانولولههای کربنی دارای خصوصیات ساختاری و ریختی مناسب برای رشد سلولهای طبیعی مشتق از مغز انسان است. به دلیل زیستسازگاری مناسب داربست، سلولها قادرند با حفظ ساختار طبیعی خود بهخوبی روی داربست رشد کرده و از شرایط مطلوبی برخوردار باشند.
نتیجهگیری: نانوکامپوزیتهای کیتوزان/پلیوینیل الکل- نانولولههای کربنی به دلیل زیستسازگاری و خواص ساختاری مناسب، امکان رشد سلولهای عصبی طبیعی مشتق از مغز انسان را فراهم میکند.
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۸ )
چکیده
این تحقیق با استفاده از روشهای تحلیل چند متغیر آماری، سعی در شناسائی فاکتورهای بحرانی موثر بر موفقیت مهندسی مجدد فرآیندها را در یکی از شرکتهای وابسته به صنایع دفاعی دارد. به همین منظور با توسعه و بهکارگیری یک مدل تجویزی مهندسی مجدد در شرکت مذکور، مدیریت فرآیندهای سازمانی صورت پذیرفته و پس از آن میزان موفقیت آن با توزیع و تحلیل پرسشنامه مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت. این تحلیل، در ابتدا با استفاده از آزمون ناپارامتری منویتنییو، موفقیتآمیز بودن اجرای فرآیند مهندسی مجدد با رویکرد تجویزی در شرکت مذکور را نشان داده و آنگاه با استفاده از تحلیل عاملی، عوامل موثر بر موفقیت مهندسی مجدد فرآیندها را در سه فاکتور اصلی دنبال میکند.
در ادامه با استفاده از آنالیز رگرسیون چند متغیره، موفقیت مهندسی مجدد فرآیندها بهعنوان متغیر وابسته توسط سه فاکتور استخراج شده بالا برآورد گردید. نتایج نشاندهنده اعتبار و برازش خوب مدل رگرسیونی ایجاد شده است. بر این اساس مشخص است که احساس ضرورت انجام تغییر، بسترسازی مناسب تغییر، و مشارکت فعالانه پرسنل و کاهش مقاومت در برابر تغییر، بهعنوان عوامل بحرانی تأثیرگذار بر موفقیت مهندسی مجدد فرآیندها در شرکت مورد مطالعه است.
:
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۱۱-۱۴۰۱ )
چکیده
وقوع حوادث مختلف از جمله تصادفات، آسیب و جراحات وارده طی فعالیت های ورزشی و نیز بروز برخی از بیماریها میتوانند منجر به تحلیل و از بین رفتن بافت استئوکندرال شده و مشکلات عدیده ای در سلامت و کیفیت زندگی بیمار ایجاد کنند، بنابراین کنترل و ترمیم این ضایعات یکی از چالشهای مهم در حوزه پزشکی بازساختی به شمار میرود. از آنجائیکه نقص های استئوکندرال هم آسیب به غضروف مفصلی و هم استخوان تحت غضروفی زیرین آن را شامل میشود، برای ترمیم نیز باید نیاز بخشهای استخوانی، غضروفی و بخش حدفاصل میان استخوان و غضروف در نظر گرفته شود. درمانهای بالینی فعلی بیشتر تسکینی بوده و جنبه درمانی کمتری دارند. از این رو، به دلیل محدودیت های روشهای درمانی موجود طی دهه گذشته استفاده از مهندسی بافت به عنوان یک روش درمانی کارآمد و کم خطر برای درمان بسیاری از بیماریها خصوصا ضایعات استخوانی-غضروفی مطرح شده است. در این روش میتوان با پیوند بافتهای کامپوزیت استئوکندرال که از طریق ترکیب سلولهای خود بیمار با بیومتریالهای متخلخل سه بعدی با شکل و اندازه از پیش تعیین شده بدست آمده اند، برخی از محدودیت های روش های پیشین را برطرف نمود. تا کنون استراتژی های متنوعی برای ساخت داربست به منظور ترمیم نقص های استئوکندرال به کار گرفته شده است که از جمله آنها میتوان به داربست های تک فاز، چند لایه و مدرج شده اشاره کرد. در این مطالعه برخی استراتژیهای رایج در مهندسی بافت و همچنین چالش های پیش رو به طور خلاصه مورد بررسی قرار گرفته است.